مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیاست گذاری رسانه ای


۲۱.

ساختاردهی سیاست گذاری رسانه های دیجیتال با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم و با رویکرد نگاشت شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رسانه رسانه های دیجیتال سیاست گذاری رسانه ای روش شناسی سیستم های نرم نگاشت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۱
رشد شتابان رسانه های دیجیتال، سیاست گذاری در این حوزه را به یکی از ارکان کلیدی حکمرانی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سیاست گذاری رسانه های دیجیتال در ایران و ارائه چارچوبی برای بهبود این فرآیند انجام شده است. این مطالعه از روش شناسی سیستم های نرم (SSM) و نگاشت شناختی(CM) برای تحلیل سیاست های رسانه ای بهره گرفته است. داده ها از طریق بررسی نظام مند مطالعات پیشین و مصاحبه های عمیق با ۱۵ نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری شد. برای افزایش روایی، از اعتبارسنجی محتوا استفاده شد و پایایی داده ها از طریق تکنیک توافق بین کدگذاران تأیید گردید. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی و نگاشت شناختی تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که سیاست گذاری رسانه های دیجیتال تحت تأثیر بازیگران متعددی قرار دارد و تعامل مؤثر میان آن ها نقش کلیدی در موفقیت سیاست ها ایفا می کند. چالش های اصلی این حوزه شامل ضعف زیرساخت های فناوری، محدودیت های فرهنگی، و نبود توازن در قوانین نظارتی است. همچنین، یافته ها نشان می دهند که سیاست های فعلی عمدتاً به رویکردهای محدودکننده متکی هستند، درحالی که می توانند از مدل های تعاملی تر و مشارکتی بهره ببرند. نتایج پژوهش بیانگر این است که اتخاذ رویکردی جامع که ابعاد فناوری، محتوایی و حقوقی را هم زمان مدنظر قرار دهد، می تواند موجب افزایش شفافیت، کارآمدی و هماهنگی میان ذی نفعان در سیاست گذاری رسانه های دیجیتال شود. این مطالعه با ارائه چارچوبی تحلیلی، راهکارهایی برای بهینه سازی فرایند سیاست گذاری و مدیریت رسانه های دیجیتال پیشنهاد می کند.
۲۲.

توسعه و کارایی داستان سرایی فرارسانه ای در فضای رسانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرارسانه داستان سرایی فرارسانه ای رسانه های نوین ارتباطی هم گرایی رسانه ای سیاست گذاری رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
ما برای ارائه محتوای فرهنگی، ادبی، اجتماعی و اقتصادی در عصر حاضر به مخاطبان و اقناع آنان در راستای اهداف خود، به شکل های نوینی نیاز داریم. داستان سرایی فرارسانه ای یکی از شکل های شاخص، استاندارد و جهانی است که جای آن در فضای علمی، دانشگاهی و تولیدات رسانه ای ایران خالی است. این شکل به دلیل برخورداری از تمام شکل های رسانه ای در بطن خود، به مدیران رسانه این توانایی را می دهد تا بتوانند محتوای موردنظر را بدون محدودشدن در بستر رسانه ای خاص، روایت کنند. این مقاله با هدف بررسی توسعه داستان سرایی فرارسانه ای و کارایی آن در رسانه های ایران نوشته شده است. با بررسی نظری انواع هم گرایی و داستان سرایی فرارسانه ای، به دنبال واکاوی این شکل در تولیدات رسانه ای ایران، توسعه و به کارگیری آن هستیم. نوع تحقیق، اکتشافی توصیفی با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی است و گردآوری داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با صاحب نظران حوزه رسانه های نوین انجام گرفته و یافته های آن در هشت مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی دسته بندی شده است. انحصارگرایی، ضعف در تولید محتوا باتوجه به ذائقه مخاطب، نامناسب و ناکارآمدبودن زیرساخت ها و محدودیت های قانونی، تعدد نهادهای تنظیم گر، فقدان فرهنگ مشارکتی، نبود قوانین مالکیت فکری و حق نشر و کم توجهی به بخش خصوصی از موانع توسعه و به کارگیری داستان سرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران است. پیشنهادهای راهبردی لازم برای سیاست گذاری رسانه ها جهت توسعه شکل فرارسانه ای، بر اساس یافته های تحقیق آورده شده است. 
۲۳.

سیاست گذاری محتوایی برنامه های نمایشی تلویزیون برای ترغیب به افزایش فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه های نمایشی تلویزیون جمعیت سیاست گذاری رسانه ای فرزندآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
جوان بودن ساختار جمعیت، یکی از عوامل بنیادین در پیشرفت و اقتدار کشورها به شمار می رود. بنابراین، با توجه به بحرانی شدن نرخ باروری و کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران، پژوهش حاضر با هدف اصلی ترغیب خانواده ها به افزایش فرزندآوری از طریق برنامه های نمایشی تلویزیون انجام شده است. در این پژوهش، برای گردآوری داده ها از ابزار «مصاحبه نیمه ساختاریافته» و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش «تحلیل محتوای کیفی برساخته» استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران برنامه های نمایشی تلویزیون، خبرگان حوزه فرهنگ و رسانه، مشاوران و روان شناسان خانواده، و متخصصان زنان و زایمان بود که بر اساس منطق اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری هدفمند، مصاحبه هایی با هفده نفر از آنها انجام شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و سازمان دهی داده ها، فرایند کدگذاری و استخراج مقوله های فرعی (واحدهای معنایی یا موضوعی در متن) صورت گرفت. سپس، با ترکیب کدهای مشابه، مقوله های اصلی با دقت و حساسیت بالا استخراج شد تا مفاهیم کلیدی تحقیق و ساختار محتوایی مشخصی به دست آید. درنهایت، داده ها در قالب پنج مقوله اصلی سازمان دهی شدند که عبارت اند از: «برجسته کردن مزایای خانواده پرجمعیت: مثل نمایش هم افزایی فرزندان در تربیت یکدیگر» - «نشان دادن مضرات خانواده کوچک: مثل نمایش نارسایی های خانواده های کوچک به ویژه برای دوران سالمندی والدین» - «برجسته نکردن چالش ها و سختی های فرزندآوری: مثل برجسته نکردن اختلافات بین والدین و فرزندان» - «اصلاح باورهای ذهنی زوجین پیرامون خانواده و فرزندآوری: مثل اصلاح باورهای غلط زوجین پیرامون سقط جنین عمدی» - «ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی و تقبیح آسیب های فرهنگ غربی: مثل احیای خرده فرهنگ های مؤید ازدیاد نسل». بنابراین، تحلیل و تفسیر این مقوله های اصلی و فرعی نشان داد که برای تشویق خانواده ها به افزایش فرزندآوری، حداقل این پنج سیاست محتواییِ کلیدی باید در تولید برنامه های نمایشی تلویزیون مدنظر قرار گیرد.