مطالب مرتبط با کلیدواژه

حقوق کیفری افغانستان


۱.

تشتت ماهیت جرایم مواد مخدر در نظام حقوق کیفری ایران و مطالعه تطبیقی با حقوق افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعزیر حد منصوص شرعی مواد مخدر حقوق کیفری افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۲۷۷
تعیین ماهیت جرایم در قوانین ماهوی، همواره معیار و ملاکی مناسب برای نحوه اِعمال مقررات شکلی در خصوص بعضی از جرایم م یتواند باشد. با تعیین ماهیت جرایم، ممنوعی تهای قانونی در باب اِعمال نها دهای ارفاقی در خصوص مجرمین، به درستی مشخص م یشود. این موضوع از تشتت آرا در مراجع جلوگیری می نماید. جرایم مرتبط با مواد مخدر، مصداق بارزی از جرایمی هستند که به علت مشخص نبودن ماهیت آنها، نحوه اِعمال مقررات شکلی و اِعمال برخی از نها دهای ارفاقی در قانون مجازات اسامی، در خصوص آنها با مشکل روبرو است. از سوی دیگر، تغییر ماهیت این جرایم در سیر قانونگذاری قبل و بعد از انقلاب و خاصه قوانین اصلاح شده بعد از انقلاب، این مشکل را دوچندان نموده است. تغییر ماهیت جرایم مواد مخدر از بازدارنده به تعزیری و اِعمال مجازات حدی اعدام، در خصوص برخی از مصادیق این گروه از جرایم، سبب شده که این جرم، ماهیت واحدی نداشته باشد. باتوجه به پژوهش صورت گرفته در قوانین ایران و افغانستان، مشخص گردید که این بزه در حقوق کیفری افغانستان، دارای ماهیت ثابت و واحد است. در حقوق افغانستان با تعزیری دانستن کلیه انواع جرایم مرتبط با مواد مخدر، مشکلات حقوق کیفری ایران وجود ندارد. این در حالی است که در حقوق کیفری ایران، بزه مذکور، ماهیت تعزیری غیرمنصوص شرعی و حدی را دارا می باشد.
۲.

منع تعقیب و مجازات مجدد در اسناد کیفری بین المللی و مقایسه آن با حقوق ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منع تعقیب مجدد حقوق کیفری ایران حقوق کیفری افغانستان اسناد بین المللی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۵۶۹
جوامع دارای هنجار ها و ارزش هایی هستند که نقض آن ها جرم تلقی شده و مرتکبان متحمل مجازات خواهند شد. بر مبنای یک اندیشه، هر شخصی که این ارزش ها را نادیده بگیرد تنها باید یک بار مجازات شود؛ این موضوع تحت عنوان قاعده «منع تعقیب و مجازات مجدد» مطرح است. در حقوق کیفری ایران قانونگذاران ادوار مختلف، جهت گیری های متفاوتی نسبت به قاعده مزبور داشته اند. مستفاد از قوانین کیفری قبل از انقلاب پذیرش قاعده به صورت محدود و مشروط است، اما بعد از انقلاب اسلامی در قوانین مصوب 1361 و 1370 مجازات مجدد پذیرفته شده بود. لیکن در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قاعده منع تعقیب با شرایطی تنها نسبت به جرایم تعزیری پذیرفته شده است. در حقوق کیفری افغانستان از گذشته های دور قاعده منع تعقیب به پیروی از فقه حنفی و به صورت محدود پذیرفته شده بود، اما امروزه قانونگذار این کشور در قوانین مختلف از جمله قانون اجرائیات جزایی و کد جزا به نحو شایسته از آن حمایت کرده است
۳.

مطالعه تطبیقی تحولات مسئولیت کیفری در حقوق کیفری ایران و افغانستان (با تأکید بر قبض و بسط های سن مسئولیت کیفری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق کیفری ایران حقوق کیفری افغانستان مسئولیت کیفری نقصان یافته مسئولیت کیفری دفعی مسئولیت کیفری تدریجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۰
قواعد حاکم بر مسئولیت کیفری در نظام های حقوقی ایران و افغانستان فراز و نشیب های متعددی داشته است. هدف پژوهش حاضر تبیین مراحل تحول مسئولیت کیفری در حقوق کیفری ایران و افغانستان و ارائه پاسخ به این مسئله است که مسئولیت کیفری، به ویژه سن مسئولیت کیفری کودکان، چه مراحلی را در حقوق کیفری ایران و افغانستان طی نموده و نقاط افتراق و اشتراک آن ها کدام اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مهم ترین مؤلفه ها و مصادیق تحولات مسئولیت کیفری در حقوق کیفری دو کشور، گذار به سن مسئولیت کیفری تدریجی، تساوی سن مسئولیت کیفری دختران و پسران 9 تا 15 سال و پذیرش مسئولیت کیفری نقصان یافته در جرائم حدی و تعزیری است. داده های پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، جمع آوری شده و بر اساس روش تحلیلی – توصیفی، بررسی گردیده است.
۴.

مسئولیت کیفری خودکشی از دیدگاه فقه امامیه، فقه حنفیه و حقوق کیفری ایران

کلیدواژه‌ها: خودکشی مسئولیت کیفری فقه اسلامی حقوق کیفری ایران حقوق کیفری افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
خودکشی عبارت از مرگی است که نتیجه ی مستقیم یا غیر مستقیم فعل یا ترک فعل قربانی باشد. برخلاف قتل، در خودکشی، بزهکار در ارتکاب بزه نقش دارد و در آن وحدت قاتل و مقتول مطرح است. آمارها نشان می دهد پدیده خودکشی با توجه به علل و عوامل مختلف، در سطح جامعه و جهان گسترش فراوان دارد. ازاین رو، برحسب ضرورت در علوم مختلف به این پدیده پرداخته اند. با این حال، در حقوق کیفری مورد غفلت قانون گذار و دکترین حقوق کیفری واقع شده است. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی و تطبیقی، برمبنای منابع معتبر فقه و حقوق اسلامی با نگاهی به قوانین کیفری ایران و افغانستان، در تلاش است ضمن تبیین مبانی حرمت خودکشی از منظر فقه اسلامی، به بررسی نقادانه قوانین کیفری بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد هرچند قسمت عمده ای از مصادیق خودکشی از منظر فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران و افغانستان، فاقد مسئولیت کیفری است، در مسأله، صورت های متعددی از قبیل شرکت، اکراه، تسبیب و معاونت در خودکشی مطرح است که به باور مشهور فقها برپایه استناد نتیجه مجرمانه به رفتار ارتکابی، به میزان دخالتشان دارای مسئولیت کیفری (قصاص و دیه) بوده و قوانین کیفری برخی موارد از قبیل معاونت در خودکشی را مقتضی مجازات تعزیری دانسته است.