مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارزش آفرینی


۴۱.

مسئولیت اجتماعی شرکت و راهبردهای رقابتی: نقش تعدیل کنندگی عملکرد راهبری و عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اجتماعی شرکت رهبری هزینه تمایز عملکرد راهبری ارزش آفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر راهبردهای رقابتی با نقش تعدیل کنندگی عملکرد راهبری و عملکرد شرکت بر اساس شاخص های ارزش آفرینی است. نمونه پژوهش متشکل از 1660 مشاهده با مجموع 166 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1401 است و داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکت، بر راهبرد رهبری هزینه و راهبرد تمایز تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین سه مولفه عملکرد راهبری، استقلال کمیته حسابرسی و کارایی عملکرد واحد حسابرسی داخلی، تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر راهبرد رهبری هزینه را تقویت می کند، اما استقلال هیئت مدیره، نقش تعدیل کنندگی بر این تاثیر ندارد. همچنین، از بین سه مولفه عملکرد راهبری، تنها کارایی عملکرد واحد حسابرسی داخلی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر راهبرد تمایز را تقویت می کند. علاوه بر این، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار، تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر هر دو راهبرد رهبری هزینه و تمایز را تقویت می کنند. ارتقای عملکرد راهبری شرکت ها از طریق اجرای اصول راهبری شرکتی و همچنین برنامه ریزی جهت بهبود عملکرد شرکت بر اساس شاخص های ارزش آفرینی موجب تقویت تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر راهبردهای رقابتی و به تبع، بهره مندی شرکت از مزایای این امر می شود. علاوه بر این، با در نظر گرفتن اهمیت عملکرد راهبری و مشارکت مسئولیت اجتماعی در راهبردهای رقابتی، مدیران می توانند ضمن کسب مزیت رقابتی، موجب خلق ارزش و مشروعیت در جامعه برای شرکت شوند.
۴۲.

شناسایی ارکان و پیشران های توسعۀ دانشگاه نسل چهارم (موردپژوهی: دانشگاه هوایی شهید ستاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه نسل چهارم دانشگاه اجتماعی دانشگاه هوایی شهید ستاری ارزش آفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۵۸
زمینه و هدف: دانشگاه نسل چهارم، الگوی حرفه ای نوینی را برای نهاد آموزش عالی تعریف می کند که برای توسعه محلی و منطقه ای فرصت می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ارکان و پیشران های مؤثر بر توسعه دانشگاه نسل چهارم صورت گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش، از نوع پژوهش تحلیل مضمون است. مشارکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری بودند. از میان آن ها ۱۵ نفر به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج کدگذاری داده ها به ۱۲ مضمون کلی ختم شد. کدها و مضامین احصا شده در ارتباط با ارکان دانشگاه نسل چهارم عبارت اند از: مضامین متحول سازی، خدمت محوری، فرهنگ تعالی گرا، خلق مناسبات نوین آموزشی، توسعه محوری، توانمندسازی. همچنین، مضامین به دست آمده برای پیشران ها و عوامل مؤثر بر توسعه دانشگاه نسل چهارم عبارت اند از: توسعه فرهنگ سازمانی نوآورانه، هم افزایی فناورانه، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری اجتماعی، مدیریت توانمند دانشگاه، سیاست های نظام آموزش عالی، حمایت مالی و اقتصادی. نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به مدیران و اساتید کمک می کند تا ارکان و پیشران های دانشگاه نسل چهارم را بهتر درک و شناسایی کنند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح دانشگاه (برای مدیران دانشگاه شهید ستاری و اساتید و دانشجویان) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
۴۳.

شناسایی و بررسی تاثیر عوامل و ابعاد موثر بر طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری ایران (مورد مطالعه بانک توسعه تعاون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی کارآفرینانه صنعت بانکداری ارزش آفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۶
      هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی تاثیر عوامل و ابعاد موثر بر طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری ایران( مورد مطالعه بانک توسعه تعاون در استان تهران) بود. روش پژوهش، ترکیبی از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان منتخب در صنعت بانکداری و  اعضای هیئت علمی رشته مدیریت در گرایش کار آفرینی با سابقه مدیریت و سیاست گذاری جهت اتفاق نظر در روش تحلیل مضمون بودند، حجم نمونه  در بخش کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند به تعداد 19 نفر تعیین شد. و در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شعب بانک توسعه تعاون در استان تهران  بود. در بخش کمی حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به شکل تصادفی طبق های به تعداد 303 نفرتعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته، که سؤالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود. تعیین روایی پرسشنامه تحقیق حاضر به دو روش 1. صوری و 2. محتوایی انجام شد، در روش صوری پرسشنامه در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت و در روش محتوایی محاسبات مربوط به ضرایب AVE و CR مربوط به روایی گویه های پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. همچنین ضریب پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ نیز مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. یافته ها با توجه به نتایج حاصل از بخش کیفی و کمی پژوهش نشان داد که مدل بازاریابی کارآفرینانه در صنعت بانکداری با رویکرد ارزش آفرینی شامل چهار تم اصلی بشرح: 1. عوامل محیطی، 2.عوامل فردی،3. عوامل نهادی،4. عوامل سازمانی می باشد با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد شد که بانک توسعه تعاون در راستای تحقق این مقولات گام به گام و به تدریج با توجه به نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و به منظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک برنامه عملیاتی ضرورت دارد.
۴۴.

منطق درآمدزایی شبکه های اجتماعی: ارزیابی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی ارزش آفرینی درآمدزایی مدل های کسب وکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: شبکه های اجتماعی با بسترسازی برای گفت وگوی کاربران و مشارکت آنها در ساخت محتوا، فرصت های بسیاری را برای کسب وکار پدید آورده اند. مانند هر کسب وکار دیگر، این شبکه ها نیز نیازمند منطقی برای ارزش آفرینی و درآمدزایی هستند. با این همه، نمی توان برای همه آنها نسخه یکسانی داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی منطق درآمدزایی شبکه های اجتماعی گوناگون است. روش شناسی: این پژوهش با ارزیابی تطبیقی انجام و نخست، چارچوب دو لایه ای برای دسته بندی شبکه های اجتماعی بر پایه ماهیت ارتباط میان کاربران و محتوا و تعریف اجزای منطق درآمدزایی ارائه شد. سپس منطق درآمدزایی شبکه های اجتماعی گوناگون با این چارچوب مقایسه و پیشنهاد گردید. یافته ها: یافته های شبکه های اجتماعی بیشتر از راه تبلیغات، اشتراک افزوده، فروش خدمات و محصولات جانبی، و سرمایه گذاری بیرونی/ تأمین مالی، جریان پول را وارد مجموعه خود می کنند. هرچند کاربرد و اولویت آنها بر پایه حرفه ای و/ یا تخصصی بودن شبکه، تفاوت هایی با یکدیگر دارند. نتیجه گیری: شبکه اجتماعی زمانی می تواند ارزش بیافریند و از این ارزش درآمد به دست آورد که با ارائه خدمات و ویژگی های رایگان و جذاب، زمینه مشارکت مؤثری را فراهم سازد که در آن یک گروه از کاربران بتوانند ارتباط و محتوای دلخواه گروه دیگر را پدید آورند.    
۴۵.

واکاوی چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی بر توسعه کارآفرینی و رشد کسب و کارهای نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی تکنولوژی کارآفرینی ارزش آفرینی کسب وکارهای نوپا محصولات هوشمند خدمات هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: در چند سال گذشته، جهان شاهد ظهور تعداد زیادی از محصولات و خدمات هوشمند، در دسترس بودن تجاری آنها و تأثیرات اجتماعی- اقتصادی آنها است. استفاده از هوش مصنوعی می تواند سطح عملکرد کسب وکارهای نوپا را افزایش دهد. با توجه به نقش و تاثیر هوش مصنوعی در سرعت بخشیدن به کارآفرینی و توسعه کسب وکارهای نوپا، هدف پژوهش حاضر واکاوی چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی بر توسعه کارآفرینی و رشد کسب وکارهای نوپا است. روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف کاربردی- توصیفی بوده، و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند، به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و کارآفرینان در حوزه کسب وکارهای نوپا هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. به منظور حصول اطمینان از روایی تحقیق، تلاش شد نمونه آماری از افرادی باشند که از دانش و تخصص لازم در زمینه تحقیق برخوردار بوده و همچنین مداخله محققین در تحقیق را به حداقل برسانند. برای محاسبه پایایی از شیوه توافق درون موضوعی یا دو کدگذار استفاده شده، که برابر با 79 درصد است. با توجه به اینکه سطح پایایی بیش از 60 درصد است، پایایی کدگذاری تأیید شد و می توان ادعا کرد که سطح پایایی تحلیل مصاحبه مناسب است. پژوهش حاضر چند ایده در مورد چگونگی انطباق فرصت ها و عملکردها با فناوری های نوظهور هوش مصنوعی ارائه می دهد که عبارتند از: حفاظت از داده های کارکنان، ایجاد داده های واقعی همراه با کیفیت و حجم داده ها، نهادینه کردن مرحله آموزشی مناسب برای یادگیری، شناسایی و اصلاح الگوها، جلوگیری از ورودی داده های مغرضانه. یافته ها: در تحقیق حاضر با نگاهی نو به نقش هوش مصنوعی در رشد کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای نوپا، به اهمّ نقش های آن نسبت به توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای نوپا پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان و فعالان، نقش هوش مصنوعی را می توان در دو مضمون فرصت ها و چالش ها و 10 مضمون سازمان دهنده برای رونق و ارتقاء کارآفرینی و توسعه کسب وکارها طبقه بندی کرد. فرصت ها با 5 مضمون سازمان دهنده شامل قابلیت شبکه سازی برای کسب وکارهای نوپا، همگرایی تکنولوژی با اهداف کارآفرینان، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری کسب وکارهای نوپا شناسایی شدند. چالش ها نیز در قالب 5 مضمون سازمان دهنده شامل شکاف استعدادها، حریم خصوصی و امنیتی کارآفرینان، تعمیر و نگهداری مداوم، عدم قابلیت های یکپارچه سازی و کاربردهای ثابت و محدود، دسته بندی شده اند. در نهایت براساس تحلیل های صورت گرفته روی داده های کیفی، مدل پارادایمی نقش هوش مصنوعی در توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای نوپا ارائه گردید. نتیجه گیری: توصیه می شود هنگام استقرار سرویس های هوش مصنوعی، احتیاط شود. برای مدیریت موثر و کارآمد سیستم های هوش مصنوعی، بینش مناسب مورد نیاز است. امروزه سازمان ها با شرایط در حال تغییر اقتصادی، فنی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مواجه اند که بقاء آنان در چنین شرایط رقابتی و بسیار پیچیده، به هوشمندی و پاسخ به موقع و مناسب به این تغییرات بستگی دارد. در حوزه کسب وکارهای نوپا، سیستم های هوش مصنوعی برای حل این مشکلات طراحی شده اند و می توانند وظایف را به خوبی اجرا کنند. با این حال، آنها قابلیت های محدودی دارند. مدل نهایی این تحقیق می تواند در پیاده سازی و عملیاتی کردن هوش مصنوعی مفید واقع گردد. این مطالعه با داشتن دو بازبین مستقل مسئول انتخاب مطالعه و استخراج داده ها، با توافق بسیار بالا در هر دو فرآیند، سوگیری انتخاب را به حداقل رساند.