مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
قوه قدسیه
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
101 - 120
حوزههای تخصصی:
مختصات نبی به آن دسته از ویژگی های نبی اطلاق می شود که او را از دیگر انسان ها جدا می کند و آنها را می توان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسان شناسی این مختصات نبی به روش کتابخانه ای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابن سینا و ملاصدرا بر وجود قوه قدسیه نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام پژوهش، ابتدا ویژگی قوه قدسیه و رابطه آن با قوه حدس و عقل فعال –که در نگرش فلاسفه نقش ویژه ای در مختصات دارد- توضیح داده خواهد شد. در ادامه به نقش این قوه در دریافت وحی پرداخته خواهد شد و به کمک جایگاه این قوه نظریه رؤیای رسولانه بررسی و نقد خواهد شد. در قسمت بعد، نقش این قوه در خاصه دیگر نبی یعنی عصمت تبیین خواهد شد. در پایان رابطه این قوه با معجزه بررسی خواهد شد. از این منظر می توان افقی جدید بر تفاوت سحر و معجزه گشود.
نظریه اسلامی هوش معنوی: طراحی الگوی هوش معنوی با رویکرد اسلامی به عنوان سرمایه معنوی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
39 - 74
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی دستاورد ده ها سال تحقیقات در حوزه روانشناسی دین است که به عنوان زیرساخت سرمایه معنوی نقش مهمی در ارتقاء سرمایه روانشناختی، بهزیستی و بلوغ معنوی فردی، اثربخشی مدیریت و رهبری دارد. با توجه به تأیید نقش آموزه های ادیان در شکل گیری مفهوم هوش معنوی و ارتقاء آن در متون پژوهشی معاصر و خلاء پژوهشی موجود از منظر مطالعات اسلامی، هدف تحقیق حاضر تبیین مبانی نظری، استنباط ابعاد و نشانگان هوش معنوی از منابع اسلامی و طراحی مدل هوش معنوی از دیدگاه اسلامی است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا هوش معنوی به صورت مستقیم یا ضمنی در متون اصلی، منابع فلسفی و عرفانی اسلامی مفهوم پردازی شده است؟ و اگر پاسخ مثبت باشد مؤلفه ها و شاخص های آن کدامند؟ برای تدوین این الگو از روش کیفی تحلیل اسنادی با دو تکنیک تحلیل مفهومی و تحلیل مضمون و نیز پردازش مستقل از طریق نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. برای اطمینان از اعتبار تحقیق و الگوی آن، روش تکمیل شده ارزیابی مطالعات کیفی لینکولن و گوبا شامل چهار معیار موثق بودن، اعتبار و اطمینان پذیری، تأیید پذیری و انتقال پذیری مد نظر بود. نتایج نشان داد که این مفهوم در متون اسلامی در قالب سامانه ترکیبی از سه مقوله عقل، قلب و حکمت پردازش و با واژگانی مانند قوه قدسیه،عقل قدسی، هوش باطنی، فراست مؤمنانه، بالاترین مرتبه ذکاوت،حکمت، قوه شهود و نیز با عین واژه هوش معنوی طرح و بررسی شده و هوشمندان معنوی با عنوان« اولوالباب» و « اولی الابصار» معرفی شده اند. مؤلفه های پنجگانه و شاخص های استخراج شده از متون و منابع اسلامی عبارتند از: جستارگری معنا و هدف (با شاخص های پرسشگری و تفکر انتقادی وجودی،کشف و خلق معنا و هدف در زندگی و کار)، ظرفیت تعالی شناختی (با شاخص های فضیلت مندی نیروی شناختی، توانایی فراروندگی در شیوه ها، مراتب و منابع شناخت)؛ توانایی کسب آگاهی های متعالی (با شاخص های خداآگاهی، خودآگاهی متعالی، ادراک آیه ای هستی، تشخیص خیر و شرّ)؛ معنویّت ( با شاخص زندگی معنوی درونی) و حکمت (با شاخص زیست حکیمانه/ خردمندانه.
تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت از نگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
پلانتینگا از فیلسوفان فضیلت گرا و در معرفت شناسی دارای رویکرد وثاقت گرایی و برون گرایی است. در اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت به ویژگی های فضیلتی و رذیلتی فاعل شناسا اعم از ویژگی ها و استعداد قوای معرفتی برای مودی به صدق بودن باور تاکید شده است. پلانتینگا در معرفت شناسی عام نظریه ضمانت را در مکانیزم کارکرد صحیح قوا تقریر کرد و برای ضمانت چهار شرط قرار داد که عبارت است از: صحت قوای معرفتی، صحت کار و محیط مناسب، هدف و برنامه. او در معرفت شناسی دینی انسان ها را دارای حس الوهی می داند که در شرایط مناسب، حس خداشناسی فعلیت یافته باورهای دینی صادق تولید می کند. از نظر ملاصدرا قوای ادراکی و ویژگی های فاعل شناسا در شکل گیری باور مؤثر هستند. ملاصدرا با شرط فضیلت مندی قوای ادراکی در مورد گزاره های دینی، قوای موجد باورهای دینی صادق را از سایر قوا متمایز می کند. او قوه قدسیه را در انسان هایی که دارای قوای ادراکی موهبتی هستند، با دو فرایند وحی و الهام، موجد باور صادق دینی می داند. خطاناپذیر دانستن باورهای صادق حاصل از قوه قدسیه و ذاتی دانستن قوای ادراک گزاره های دینی، گسترده بودن باورهای دینی صادق و تأثیر عوامل غیرمعرفتی مؤثر بر معرفت و نقش فضایل اخلاقی در معرفت از دلایل مشابهت دیدگاه ملاصدرا به پلانتینگا می باشد.
اجتهاد از منظر معرفت شناسی فضیلت محور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 94
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی کنونی از مرجعیت معرفت شناختی با رویکردهای مختلف بحث می کند. از جمله این رویکردها، معرفت شناسی فضیلت محور است. این نگاه، بر تأثیر ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا، در شکل گیری و تکوُّن شناخت تأکید دارد و به بررسی آن می پردازد. برخی از رویکردهای معرفت شناسی فضیلت محور، ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا را معیار ارزیابی شناخت نیز قرار می دهد. این نوشتار بر آن است تا اجتهاد را به مثابه مرجعیت شناختی از منظر این رویکرد معرفت شناسی به طور تحلیلی - توصیفی واکاوی نماید. بر اساس این رویکرد، اجتهاد به مثابه ملکه نفسانی، فضیلتی عقلانی محسوب می شود. در نزد برخی اصول دانان، فاعل شناسا، باید برای برخورداری از اجتهاد یا برای به کمال رساندن آن، به ویژگی های اخلاق نیز آراسته باشد. این نگاه در قالب بررسی چیستی قوه قدسیه و پیوند آن با اجتهاد بررسی می شود. علاوه بر این، ماهیت عدالت و تأثیر آن در وثاقت شناختی مرجع پیگیری می شود. قوه قدسیه و عدالت، از واژگانی اند که در تراث فلسفی و اخلاقی کاربرد دارند؛ اما اصول دانان و فقیهان با تبیینی متناسب، از آن ها در مباحث اصولی و فقهی بهره برده اند.
شهود از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
67 - 79
حوزههای تخصصی:
شهود در علوم مختلف روشی برای رسیدن به پاسخ بدون حل گام به گام مسأله است. این نوع تفکر در روانشناسی فلسفی با ویژگی هایی همچون خودگواهی، برون گرایی، انکشافی و سرعت معرفی می شود. سوال محوری این تحقیق، بدین قرار است که آیا شهود در حکمت متعالیه مورد ملاحظه قرار گرفته است؟ در صورت پاسخ مثبت، معادل آن در حکمت صدرایی چیست و چه مشخصاتی دارد؟ ارتباط شهود با شهود عرفانی و حدس از دیگر مسائل این تحقیق است. بنابر یافته های این تحقیق تحلیلی- تطبیقی، معادل شهود در حکمت متعالیه، «حدس کشفی» است که در علوم مختلف منجر به دریافت پاسخ بدون حل گام به گام مسأله و حدود وسط است. این روش شناخت، باعث سریع تر رسیدن به نتایج و نظرات نو و جهش های علمی است. این تفکر، نیازمند استعداد ذاتی (قوه حدس) و دارای خصوصیات برآمده از نفس، اشراقی و سرعت است. محتوای شهود، شامل بدیهیات و مقولات ماقبل تجربه نیست و امکان خطا در آن وجود دارد. نیل به بینش ها و مقامات عرفانی نیازمند هوش معنوی است و پرورش آن نیازمند تعلیم و سیر و سلوک برای تزکیه است. اما حدس کشفی منجر به جذبه و تسریع در شهود عرفانی است.