مطالب مرتبط با کلیدواژه
    
        
            ۱.
        
                    
                                    
 
            ۲.
        
                    
                                    
 
            ۳.
        
                    
                                    
 
            ۴.
        
                    
                                    
 
            ۵.
        
                    
                                    
 
        
    
            
            
        قضیه فی واقعه
                منبع:
                پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳                                    
                        140 - 165                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بسیاری از روایاتی که در ابواب گوناگون فقهی مورد استدلال واقع شده اند مربوط به رویدادهای جزئی و خاص هستند. جواز یا عدم جواز تعدی از مورد نص در این روایات و تسری حکم صادرشده به موارد دیگر، مسئله ای است که موجب تشتت آراء در بسیاری از احکام فقهی شده است؛ چه اینکه به وفور مشاهده می شود که برخی فقها روایتی را قضیه فی واقعه و حکم صادرشده در آن را مختص به مورد روایت دانسته اند و برخی دیگر به عمومیت و اطلاق حکم صادرشده در آن روایت قائل شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مبانی اصولی، به تأسیس اصل نخستین در باب جواز یا عدم جواز تعدی از مورد نص در این روایات پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که چنانچه در روایات مربوط به اسباب خاص، حکم به صورت عام صادر شده باشد، طبق قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب»، اصل بر جواز تعمیم حکم است در غیر این صورت به دلیل اجمال این روایات و عدم وجود مقتضی برای عموم و نیز به موجب ضعف مستندات دال بر جواز تعمیم، اصل بر اختصاص حکم به مورد روایت است.            
            اصطلاح شناسی «قضیة في واقعة» و شبهه زدایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷                                    
                        57 - 89                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از تعابیر استنادشده در کتب فقهی در دلالت سنجی روایات، اصطلاح «قضیه فی واقعه» است که فقها با تکیه بر آن برخی از احادیث خاص را برای استنباط حکم کلی غیرقابل استدلال دانسته اند. در لابه لای کتب فقهی متقدمان به برخی از زوایای این اصطلاح اشاراتی شده است. در نوشته حاضر، که به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نخست مفهوم و کاربرد و ثمره «قضیّه فی واقعه» بررسی و سپس اشتباهات مرتبط با این اصطلاح تبیین شده است. دلالت حدیث بر فعل معصوم یا حکایت فعل توسط معصوم، عدم قصد تشریع از فعل و حکایت فعل و عدم قابلیت جمع عرفی، ازجمله مقوّمات «قضیّه فی واقعه» است. صدور فعل در پاسخ به سؤال راوی و اشاره راوی به استمرار فعل توسط معصوم، ازجمله قراینی است که دلالت می کند فعل یا حکایت فعل در مقام تشریع و تبیین حکم شرعی صادر شده است.            
            قضیه حقیقیه و خارجیه در حدیث مفهوم شناسی، پیشینه و قاعده اوّلی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                علوم حدیث سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی  ۸۴)                                    
                        3 - 26                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در اصول فقه، به قضایایی که دایره عمل آنها، به زمان، مکان و مخاطبِ خاص منحصر است و حکم آن جنبه عمومی ندارد، «قضیه خارجیه» اطلاق می شود و در مقابل آن، «قضیه حقیقیه» قرار دارد. این دو اصطلاح، توسط آخوند خراسانی از دانشِ منطق وارد مباحث اصول فقه شد و پیش از آن، فقها اصطلاح «قضیهٌ فی واقعه» را استفاده می کردند که تفاوت هایی با قضیه خارجیه دارد.اختصاص یک روایت به موقعیت و شرایط خاص، از صدر اسلام وجود داشت؛ هرچند این اصطلاحات، مربوط به زمان تدوین دانش هاست. در نگاه ظاهری، به صرف احتمال مختص بودن یک روایت به شرایط خاص، قضیه خارحیه مطرح می شود؛ درصورتی که قاعده اوّلی، اشتراک در موضوعات و احکام است. تعریف و تبیین این اصطلاح ها، در کلمات علما مطرح است؛ ولی به شکل متمرکز، به مفهوم شناسی این اصطلاح ها و تفاوت آن با یکدیگر و همچنین، پیشنیه مفصل آن و تبیین قاعده اوّلی در این زمینه، پرداخته نشده است.             
            چالش «قضیه فی واقعه» در فرایند استنباط از فعل معصوم و راهکار مواجهه با آن
                منبع:
                در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱                                    
                        123 - 142                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فعل معصوم به عنوان یکی از مصادیق سنّت معصومینعلیهم السلام منبع و مستندی برای استنباط احکام شریعت اسلامی است. ارزش و اهمیت این منبع در کنار سنّت قولی معصومین علیهم السلام به دلیل فراوانی روایات حاکی از آن کاملاً روشن است. با این وجود استنباط از فعل معصومین علیهم السلام دچار چالش ها و شبهاتی است. از جمله این چالش ها احتمال خصوصیت رخداد و قضیه فی واقعه بودن یک رفتار معصوم است که باعث می شود راه استدلال به آن در جهت استنباط حکم شرعی عمومی مسدود شود.گرچه این مسئله ارتباطی با لفظی بودن دلیل شرعی یا لبّی بودن آن ندارد اما آنچه فعل معصوم را در این مسئله نسبت به قول معصوم تمایز می دهد و استفاده از آن را مشکل تر می کند، پیروی نکردن فعل از قواعد حاکم بر زبان از جمله عموم و اطلاق است. حل این چالش انگیزه اصلی شروع این تحقیق است.نوشتار پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و ابزارگردآوری اطلاعات کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که اگر قرینه ای بر عمومیّت حکمی که از فعل معصوم منکشف می گردد یا اختصاص آن به واقعه خاص وجود نداشته و از این حیث مجمل باشد؛ سه رویکرد قابل تصویر است که بهترین رویکرد تفصیل میان نقل فعل معصوم توسط خود معصوم و نقل آن توسط غیرمعصوم است.            
            تأثیر ویژگی های زمانه بر صدور، فهم و تبیین روایات
                منبع:
                آموزه های حدیثی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲                                    
                        33 - 56                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                دین اسلام به عنوان دین جاوید و آخرین دین الهی برای همه انسان ها تا قیامت، قوانین ثابتی را پایه گذاری کرده است؛ اما با نگاه دقیق به برخی مصادیق معلوم می شود که تغییرات و متغیّرهای یک جامعه در دوران خاص، در بیان کیفیت آموزه ها تأثیرگذار است و نمی توان همه آن آموزه ها را در همه زمان ها جاری دانست. در اصطلاح، به قضایایی که سریان در همه زمان ها دارند قضیه حقیقیه و به قضایای مختص، قضیه خارجیه اطلاق می شود. تغییرهای فرهنگی، اقتصادی و علمی از نوع قضایای خارجیه هستند. آموزه هایی مانند ابهام در میزان سنجش و یا ابهام حاصل شده در فهم مقصود بر اثر گذر زمان، در نگاه ابتدایی، موهم تأثیرپذیری از تغییرات زمانه هستند، ولی دقت در آنها گویای عمومیّت و حقیقیه بودن آن است. هدف این پژوهش، تبیین تأثیرگذاری تغییرات جامعه، در گذر زمان بر شناخت قضایای حقیقیه و خارجیه روایات از یکدیگر است.