مطالب مرتبط با کلیدواژه

فردیت یافتگی


۱.

بررسی تطبیقی خودشناسی و خودآگاهی از نگاه ابن عربی و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشناسی خودآگاهی محی الدین ابن عربی کارل گوستاو یونگ فردیت یافتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۳۳۹
مسأله شناخت خود در علوم انسانی بویژه عرفان و روان شناسی جایگاهی ویژه دارد. تعبیر مرسوم از «شناختِ خود» در عرفان، «خودشناسی» و تعبیر مرسوم از آن در روان شناسی تحلیلی، «خودآگاهی» است. علی رغم تفاوت ظاهری این دو اصطلاح می توان از منظری تطبیقی به بررسی این دو مفهوم پرداخت. در این مقاله، ابن عربی به نمایندگی از عرفان اسلامی و یونگ به نمایندگی از روان شناسی تحلیلی برگزیده شده اند. ابن عربی به منظور خودشناسی از مفاهیمی همچون تزکیه نفس، ذکر و فکر بهره می گیرد و یونگ از طریق پژوهش در ناخودآگاه، تحلیل رویاها و مراقبه به بررسی خودآگاهی پرداخته است. در نتیجه مقایسه دیدگاه ها و بیان تفاوت ها و شباهت ها، راهکارهای عینی که در دسترس یا درخور فهم انسان باشند مطرح شده است. به عنوان مثال شناخت پذیری نفس در عین شناخت ناپذیری آن و امکان پذیری شناخت خود از طریق آگاهی درونی؛ همچنین مراقبه، تزکیه و توجه به جسم از جمله راهکارهای مشترک و قابل دسترسی است که مطرح شده است. با ارائه راهکارهای قابل دسترس در این مقاله می توان به وحدت نزدیک تر شد. نهایتاً می توان گفت سنّت عرفانی ابن عربی در باب شناخت خود به دیدگاه های روان شناسی معاصر نزدیک شده است. این مقاله بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش مقایسه ای شکل گرفته است.
۲.

مقایسه ی آراء ابن سینا و یونگ در مسئله ی شناخت خود و پذیرش رنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا خودشناسی کارل گوستاو یونگ خودآگاهی رنج فردیت یافتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
خودآگاهی یکی از مهم ترین مسائلی است که فلاسفه و روان شناسان در طول تاریخ با روی کردهای مختلفی به آن پرداخته اند. انسان از احساس قطع شدن تماسش با نفس خویش رنج می برد؛ لذا برخی رفتارهایش فرار اضطراب آمیزی از جهان درون، افکار یا اعمال خویش است. در نظام فکری ابن سینا و یونگ برای انسان و شناخت حقیقت او جایگاه مهمی وجود دارد و هر دو پذیرفته اند که خودآگاهی نقش بنیادینی در وصول به حقیقت دارد. ابن سینا ازجمله اولین فیلسوفانی است که با روی کردی فلسفی و نه صرفاً اخلاقی دینی این بحث را مطرح می کند. یونگ نیز به نمایندگی از روان شناشی تحلیلیْ بحران خودآگاهی را مشکل بشر امروز معرفی می کند. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی ناظر به اینکه که انسان به درک بیشتری از خود، افکار، احساسات، نقاط ضعف، قوت و ارزش ها و توسعه ی فردی برسد، می بینیم که هر دو اندیشمند به دنبال راهی برای رهایی بشر از درد و رنج اند و معتقد اند به هر میزان که راه گسترش آگاهی انسان مخدوش شود و دید او نسبت به خود و واقعیت های اطرافش کور شود، زندگی او رنج آورتر می شود. تعبیر متدوال ابن سینا «خودشناسی» و تعبیر یونگ در روان شناسی تحلیلی، «خودآگاهی» است. هرچند مسئله ی شناخت خود توسط این دو اندیشمند به شکل ها و روش های متفاوتی مثل روش حسی تجربی و تعقلی مطرح شده است، تحلیل هردو ارتباط وثیقی با پذیرش مفهوم رنج دارد. ابن سینا ساحتی از خود را معرفی می کند و از آن به «اِنیّت» یاد می کند و آن را درمقابل ماهیت قرار می دهد که ما آن را «ساحت وجودی» می نامیم. ازآنجاکه در نگاه یونگ ما با چنین تمایزی بین ساحت وجود و ماهیت در ذات خودآگاه مواجه نمی شویم، «فردیّت» اهمیت پیدا می کند؛ لذا پس از بیان تفاوت ها و شباهت ها، می توان گفت ابن سینا در تحلیل خودآگاهی از یونگ فراتر رفته است.