مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
صفات ذات
حوزههای تخصصی:
مشهور است که اساسی ترین اختلاف کلام و فلسفه در روشی است که دو علم در رسیدن به اهداف برگزیده اند . کلام مسیحی نیز از این امر مستثنی نبوده است.متکلمین مسیحی در توجیه و تبیین عقاید دینی خود به استدلالهایی متوسل شده اند که از نقاط ضعف بارزی برخوردار است .از همان ابتدا هم چه درمیان متکلمین و چه فلاسفه مغرب زمین بحثهای مفصلی درگرفت که هیچکدام منجر به حل کامل و دقیق مناقشه نشد . یکی از تفکرات اساسی که موجب تحولات جدی در عرصه کلام مسیحیت شد توسط اکام و پیروان او مطرح گشت که ادعای اصلی آن این بود که مبانی دین را با استدلال منطقی دقیق نمی توان اثبات نمود. این مبنی به بحث کلیات کشیده شد و ازآنجا هم درصفات و ذات الهی اثر گذاشت و اگر چه پس از ابراز با مخالفتهای جدی روبرو گشت ولی به هیچ وجه نمی توان منکر تأثیر شگرف آن در همه ابعاد شناخت این در قالب کلام مسیحی شد.
تبیین رابطه صفات ذاتی و ذات واجب از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرامون صفات ذاتی خداوند دو دیدگاه عمده وجود دارد. فلاسفه اسلامی قبل از صدرا و متکلمان امامیه عینیت صفات و ذات را برگزیدند. دسته ای از متکلمان غیر امامیه مانند اشاعره و کرامیه قائل به زیادت صفات بر ذات شدند ملاصدرا با رد کردن دیدگاه متکلمین غیر امامیه ادعای فلاسفه و متکلمان امامیه قبل از خود را که تنها با مبنا قرار دادن بساطت ذات، کثرت صفات را از ذات واجب نفی کردند؛ برگزید و ادعای عینیت صفات و ذات در تحقق خارجی را مطرح کرد. وی ضمن تشبیه رابطه صفات و ذات به رابطه معقولات ثانی فلسفی و وجود، و با استفاده از حیثیت تقییدیه کیفیت عینیت صفات و ذات را بیان کرد. ملاصدرا در مقام تصدیق و اثبات علاوه بر بیان محذورات زیادت صفات بر ذات و شکل دادن آنها در قالب قیاس استثنائی؛ استدلال های دیگری را اقامه کرد که با استفاده از مبانی خاص فلسفی خود نظیر اصالت و تشکیک وجود به اثبات مدعای خویش نائل آمد. به مناسبت طرح بحث صفات ذات؛ صفات اضافی، سلبی و فعلی هم بررسی شد که با تحلیل صدرا صفات اضافی و سلبی عین ذات واجب هستند و صفات فعل هم به اعتبار ارجاع به صفت قدرت عین واجب شدند.
بررسی دلالت برهان فطرت بر اثبات صفات ذات خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
31 - 52
حوزههای تخصصی:
«بررسی دلالت برهان فطرت بر اثبات صفات ذات خدا» با پرسش اصلی «برهان فطرت به فرض درستی اش چه دلالتی بر اثبات صفات ذات خدا دارد؟» آغاز گردید. صفات ذات خدا از مهم ترین مباحث اعتقادی بشر هستند و نوشته حاضر سعی دارد با روش تحلیلی بررسی کند که: آیا برهان فطرت می تواند صفات ذات خدا را ثابت کند؟ اهمیت این بحث در کوتاه کردن اثبات صفات خدا و آشنایی با ظرفیت برهان یادشده است. پرسش اصلی با فرضیه «صفات ذات خداوند را می توان براساس برهان فطرت اثبات کرد» مواجه شد. نخست، دو تقریر از برهان فطرت ارائه گردید که حاصلشان چنین به دست آمد: «خدا کمال مطلق است» و «خدا ناجی است». دلالت کمال مطلق بر صفاتی چون علم حضوری و فاعلیت بالتجلی، قدرت، حیات، غنای وجودی، بساطت عقلی و خارجی، واحد بودن و سرمدیت تبیین شد. دلالت ناجی بر آگاهی و توانایی نجات خواهان، علم و قدرتش را فی الجمله، و نیز حیات، بساطت خارجی، واحد بودن و سرمدیت خدا را تصدیق کرد، ولی در اثبات غنای وجود ناجی درماند.
تبیین نظریه عرفانی حکیم سبزواری پیرامون قدرت ذاتی و معیار فعل اختیاری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
61 - 80
حوزههای تخصصی:
از منظر عرفانی، همه اسماء الهی در مقام کمون و بطون، اسم ذات اند. مسئله تحقیق حاضر بررسی و تعیین صفت قدرت الهی، از نظر صفت ذات یا صفت فعل بودن آن است. اگر بپذیریم قدرت از صفات ذات است، باید این مسئله را حل کنیم که صفت ذات همیشه باید ظهور داشته باشد در حالی که قدرت در همه زمان ها ظهور ندارد. شبهه ای که گاه از نظر عرفانی اینگونه پاسخ داده شده که صفت قدرت می تواند صرفاً وجود داشته باشد ولی در کمون و بطون مانده است. ملاّهادی سبزواری به علّت تمایلات عرفانی مورد دوم را می پذیرد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی نظریه ملاّهادی سبزواری را تقریر و تبیین کرده است. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که حکیم سبزواری در مسئله «قدرت الهی» مبتنی بر تعریف لزوم مختار بودن در فعل یا ترک فعل، به یکی از دو مشکل موجَبیت خدا یا انقلاب در ذات بر نمی خورد بلکه با نگاه عرفانی، به قدیم بودن تجلّی ذاتی یعنی قدیم بودن صفات چهارگانه حیات و علم و قدرت و ربوبیت می رسد و این قِدَم ذات است نه قِدَم فعل.
تحلیل و بررسی تفسیر میرداماد از روایات «معرفة الله بالله»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
میرداماد، در شرح روایت «اعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ...»، دو تفسیر ذکر کرده است؛ حاصل تفسیر اول این است که اگر معرفت خدا با وساطت ممکنات و استشهاد به ماسوی الله حاصل شود، «معرفهالله بالله» نیست؛ اما اگر معرفتی حاصل از توجه به طبیعت وجود باشد و از طبیعت وجود، وصول به معرفت حق تعالی محقق گردد، در این صورت «معرفهالله بالله» حاصل شده است. او در تفسیر دوم، این نوع معرفت را به شناخت خدا به واسطه جمیع صفات کمالی که عین ذات حق هستند و زائد بر ذات نیستند، توضیح می دهد؛ اما این دو تفسیر، علاوه بر ناسازگاری با مبنای اصالت ماهیت ایشان، با محتوا و سیاق این روایت و روایات دیگری که با این مضمون ذکر شده است نیز هم خوانی ندارد. این نوشتار در صدد است تا با روش تحلیلی-توصیفی به تحلیل و بررسی دیدگاه ایشان در این زمینه بپردازد. آنچه پرداختن به این مسأله را مهم می کند اینست که اولاً دیدگاه ایشان با این تفصیل در جای دیگری ذکر نشده و ثانیاً این بررسی، جایگاه فلسفه را در تبیین و تفسیر متون دینی روشن تر می کند.
رابطه ذات الهی با صفات ذات الهی از نظر فِرَق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
273 - 290
حوزههای تخصصی:
رابطه «ذات الهی» با «صفات ذات الهی» همواره میان مذاهب کلامی اسلامی مورد بحث و جدل بوده و هست. این پژوهش به بررسی نظریه های اصلی در این زمینه می پردازد:«نظریّه زائد بودن صفات ذات نسبت به ذات احدیّت» از اشاعره، «نظریّه نیابت ذات از صفات» دیدگاه بیشتر معتزله و برخی دیگر از مذاهب کلامی و «عینیّت ذات با صفات» به عنوان دیدگاه امامیه. هدف پژوهش، بررسی و ارزیابی دلایل له و علیه هر نظریه، و اثبات دیدگاه امامیه مبنی بر «عینیّت ذات و صفات خداوند» است. بنابراین «آگاهی از مهمترین دلایل هر یک از نظریّات» و «نقدهای وارد بر هر یک از نظریّات» بر اساس مهمترین متون کلامی قائلان آنها و نیز «دلایل نقلی و حدیثی امامیه» بر حقانیّت رأی مورد قبول ایشان و «منازعات حدیثی» محدثان و متکلّمان امامیه در این خصوص از دیگر دستاوردهای این پژوهش به شمار می آیند.