مطالب مرتبط با کلیدواژه

وقت سایه ها


۱.

تصرف ذهنی در تصویر آیینی از درخت با نگاهی به قصّه مرقد آقا و رمان وقت سایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصویر خیالی امر واقع فرانچسکو دسانکتیس مرقدآقا وقت سایه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
درخت به عنوان یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی، آیینی نقشی بارز در ادراک آدمی از هستی دارد. این پژوهش با رویکرد شناختی و بهره گیری از دیدگاه فرانچسکو دسانکتیس، در باب تصویر خیالی و امر واقع نگاشته شده است. مطابق این دیدگاه، بازنمود واقعیت بر اساس تصرف در تصویرهای ذهنی در دو اثر ادبیِ مرقدآقا از نیما یوشیج و وقت سایه ها نوشته محمود فلکی بررسی شده است. روش توصیفی، تحلیلی پژوهش حاضر نشان می دهد تصویرهای مندرج در این دو اثر در فرایندی دوگانه در وجهی طبیعی و مقرون با واقعیت با عبور از گستره مادی و عینیِ خود به سمت مفاهیم انتزاعی تغییر می یابد. در مرقدآقا درخت، از مفهومی مرکزی در روایتی واقع گرا به مفهومی انتزاعی و امر آرمانیِ فردی سودجو برای تحمیق مردم تغییر می یابد. در وقت سایه ها درخت در آغاز با مفهوم نمادین، اسطوره ای بازتاب می یابد، اما در پایانِ رمان با غلبه فناوری و دنیای مدرن از وجوه انتزاعی مبتنی بر خرافه به اضمحلال تصویر برساخت، تغییر می یابد.
۲.

بررسی سطوح هشتگانه روایی برانیگان در کیفیت ادراک روایت مطالعه موردی رمان وقت سایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت سطوح هشتگانه برانیگان وقت سایه ها محمود فلکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
شناخت شگردهای روایی در داستان یکی از اولویت های اصلی پژوهش های ساختارگرایی در دهه های اخیر است. از نظر روایت شناسان با سطح بندی عناصر روایت می توان شیوه ها، شگردها، جهان اثر، جهان داستانی روایتگر و کیفیت ادراک را در اثری خاص بررسی کرد. ادوارد برانیگان هشت سطح از سطوح روایی را برای انتقال و ادراک روایت های مدرن لازم می داند. این سطوح موجب ورود خواننده به متن ادبی و درک و دریافت آن می شوند. در این پژوهش ابتدا به روشی توصیفی تحلیلی به معرفی سطوح هشتگانه برانیگان پرداختیم. سپس بازتاب این سطوح را در رمان پست مدرن «وقت سایه ها» نوشته محمود فلکی بررسی کرده ایم. نتایج نشان می دهد راوی با ویران سازی و بازنمایی تجربه ها از طریق رویدادهای درون ذهنی، شخصیت های خود را که از خلال خاطره بازگو می شود با تحولات انضمامی و برون ذهنی(اجتماعی) همراه می سازد. سپس با سطح بندی و ارائه لایه لایه اطلاعات زمینه را برای حضور مخاطب در روایت و رویدادهای آن فراهم می کند. نویسنده از طریق شکستن تسلسل زمانی و درهم تنیدگی آنها تفاوت ها و شباهت رویدادها و شخصیت های داستان را برجسته می سازد.