مطالب مرتبط با کلیدواژه

نمادهای فرهنگی


۱.

شناسایی نمادهای معرف فرهنگ قوم تالش

تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۳
این مقاله با هدف «شناسایی نمادهای معرف فرهنگ قوم تالش» انجام گرفته است. روش مورد استفاده در این مقاله رویکرد کیفی ،روش مصاحبه با باتکنیک تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی با کدگذاری سه مرحله ای باز ، محوری و گزینشی است. میدان پژوهش در این مقاله همه افراد پژوهشگر درزمینه فرهنگ قوم تالش را شامل می شود که با روش نمونه گیری گلوله برفی 16 نفر از پژوهشگران جهت مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی، بصورت حضوری و غیر حضوری با مدت زمان30 الی60 دقیقه انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها بااستفاده ازکدگذاری سه مرحله ای( باز،محوری و گزینشی) مورد تحلیل قرارگرفت. یافته های به دست آمده نمایان ساخت؛ معماری بومی، زبان تالشی، صنایع دستی، پوشاک محلی، ابزارمعیشت، فرهنگ غذایی، فرهنگ عامه، اقتصاد، سرزمین، جمعیت، اصالت فرهنگی، آداب ورسوم، ارزش بانوان، تیپ اراضی، موسیقی، سیمای تاریخی، نمادهای میتوانند باشند که با استفاده ازآنها فرهنگ قوم تالش به فرزندان نسل جدید و افراد ازدیگراقوام، جهت ماندگار ماندن فرهنگ تالش و ارتباط مسالمت آمیز با دیگراقوام در آموزش های رسمی وغیررسمی قرارگیرند.
۲.

تبیین ظرفیت های نقاشی قهوه خانه ای در تقویت تجربه گردشگری هنری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای گردشگری هنری نظریه ادراک زیبایی ابن هیثم تجربه زیبایی شناختی نمادهای فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
زمینه و هدف : این مقاله با هدف تبیین ظرفیت های نقاشی قهوه خانه ای در پیوند با گردشگری هنری ایران، می کوشد از منظری زیبایی شناختی و فرهنگی به امکان بهره برداری از این هنر برای ارتقاء تجربه گردشگران توجه کند. روش شناسی : مطالعه حاضر به صورت کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. دو اثر شاخص از نقاشی قهوه خانه ای— «نبرد رستم و دیو سپید» و «مصیبت کربلا» —با رویکرد تحلیل بصری و روایی و چارچوب نظری ابن هیثم در سه سطح حس، تمایز و قضاوت مورد بررسی قرار گرفته اند. تجربه گردشگران نیز در قالب سه تیپ فرهنگی فرضی (گردشگر ایرانی، غربی و شرقی) بازسازی شده تا نحوه ادراک آثار از منظر زمینه های فرهنگی گوناگون بررسی شود. در این چارچوب، به جای استفاده از ابزارهای کمی، از تحلیل نظری بهره گرفته شده که با هدف تبیین مفهومی ادراک زیبایی شناختی مبتنی بر چارچوب فلسفی انجام گرفته است. یافته ها : نتایج نشان می دهد نقاشی قهوه خانه ای از طریق عناصر بصری چون رنگ های زنده، ترکیب بندی های پویا و روایت های فرهنگی و مذهبی، قابلیت خلق تجربه ای چندلایه را برای گردشگران داراست. ادراک مخاطبان از این آثار به شدت وابسته به زمینه فرهنگی آن هاست. گردشگران ایرانی با درکی عمیق تر از نمادها، تجربه ای احساسی تر و فرهنگی تر دارند؛ درحالی که گردشگران خارجی عمدتاً بر جذابیت بصری تمرکز می کنند. این امر اهمیت بهره گیری از واسطه های فرهنگی مانند راهنماهای تخصصی، فناوری های تعاملی و روایت های چندزبانه را برجسته می کند. نتیجه گیری و پیشنهادات : برای بهره برداری مؤثر از نقاشی قهوه خانه ای در گردشگری هنری، پیشنهاد می شود طراحی مسیرهای تعاملی، تورهای روایت محور، کارگاه های مشارکتی و استفاده از واقعیت افزوده در دستور کار قرار گیرد. چارچوب ادراکی ابن هیثم می تواند مبنایی برای طراحی تجارب بصری-فرهنگی غنی فراهم کند. نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر الگویی مفهومی برای تحلیل تجربه گردشگری هنری از طریق هنرهای سنتی ارائه داده است. بهره گیری از نظریه ادراک بصری ابن هیثم در تبیین تعامل میان اثر هنری، بستر فرهنگی و درک مخاطب، نوآوری اصلی این پژوهش محسوب می شود که می تواند مبنای مطالعات نظری و میدانی آتی قرار گیرد.