بررسی روند دگردیسی مبانی راهنماشناسی صوفیه از مفهوم «صدق» به «ولایت»
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 143
حوزههای تخصصی:
مسئله راهنماشناسی در تصوف از مباحث زیربنایی و محوری در بینش صوفیان بوده که عمدتاً ذیل مفاهیمی نظیر «انسان کامل» و «ولایت» بررسی می شود. مطالعه تاریخچه مباحث راهنماشناسی، از دگرگونی مبانی و مفاهیم این مسئله در ادوار مختلف حکایت دارد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی ازطریق جمع آوری گزارش های کتابخانه ای، سعی در کندوکاو درباره پیشینه راهنماشناسی صوفیه داشته و در پی آن است که ابتدا به مفهوم صدق و جایگاه و تاریخچه آن در منظومه مباحث راهنماشناسی صوفیان نخستین بپردازد و به دنبال آن، سیر گذار از مفهوم «صدیق» به «ولی» را با نظر به عوامل مهم در این تبدّل رأی، بررسی کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، صوفیان نخستین، بحث از مقام و جایگاه انسان کامل را غالباً ذیل عنوان «صدق و صدیق» تعریف می کردند، نه «ولی و ولایت». علت این مسئله نیز غلبه گرایش های مذهبی و کلامی بر رویکرد های عرفانی آن ها بود، چه اینکه قاطبه مشایخ تصوف تا حوالی قرن ششم ق، در زمره پیروان مذاهب اهل سنت به شمار می رفتند و در نگاه مسلمان سنی مذهب، مفهوم «صدق» و «صدیق» که در شخصیت «ابوبکر بن ابی قحافه» مصداق می یافت، نشانِ بالاترین مرتبه ای بود که یک مسلمان می توانست به چنگ آورد؛ اما با گذشت تاریخ و هم زمان با گرایش صوفیان به تعالیم شیعی، بحث از صدق و صدیق نیز به محاق رفته و عنوان ولی و ولایت جایگزین آن شده و در نهایت شالوده تمام مباحث راهنماشناسی و انسان شناسی در تصوف قرار گرفت.