سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
159 - 169
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم صداقت، رفتار فراگیری است که همراه با منفعت شخصی و زیان رساندن به فرد، گروه دیگر یا جامعه است. بنابراین هدف این پژوهش سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان است. روش: پژوهش حاضر به صورت طرح پس آزمون با دو گروه مردان و زنان (مطالعه تک ضربه ای) انجام می شود. جامعه آماری متشکل از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان است. نمونه پژوهش حاضر شامل 189 دانشجو است که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه مردان (92 نفر) و زنان ( 97نفر) قرار گرفتند و از روش پرتاپ تاس (فیشباخر، 2013) برای سنجش میزان و انگیزه های عدم صداقت استفاده شد و داده های حاصل با کمک آزمون دوجمله ای تحلیل شد. به منظور مقایسه ی میزان و انگیزه های عدم صداقت در دو جنس به ترتیب از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استقلال استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مردان (z=4.78, df=91, p<0.001)، زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) و کل شرکت کنندگان (z=4.66, df=188, p<0.001) با انگیزه «انسان اقتصادی» دست به رفتار عدم صداقت زده اند. انگیزه «تصویر منِ صادق» در مردان (z=1.15, df=91, p<0.045)و رفتار محافظه کارانه در زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) در مواجهه با رفتار عدم صداقت مشاهده شد. همچنین مردان و زنان در میزان رفتار عدم صداقت (t=1.15, df=187, p<0.175) و انگیزه انسان اقتصادی (χ²=2.805, df = ... ,p<0.093) تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، دستیابی به سود حداکثر، در افراد برانگیزاننده ی رفتار عدم صداقت است و هچنین در مردان و زنان به ترتیب ارائه تصویر صادقانه از خویشتن و رفتار محافظه کارانه نمود بیشتری دارد.