سجاد رضایی

سجاد رضایی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۹ مورد.
۱.

Psychometrics and Standardization of the Extended Persian Version of the Knowledge of Parenting Strategies Scale(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Child behavior Effective parenting Parenting knowledge Reliability Validity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
Objective: This study seeks to validate and standardize the extended version of the knowledge of parenting strategies scale (KOPSS) among Iranian citizens. Methods:  This paper is a descriptive measure validation study, which falls in the category of quantitative research. The statistical population consisted of Iranian parents with children aged 3-12, living together. Thirty parents were selected through convenience sampling and were tested using the Persian KOPSS in order to estimate the standard deviation of the total KOPSS score and obtain the sample size for validation and standardization (n=725). Then, thirty parents were studied at an interval of three weeks to calculate the test-retest reliability. Furthermore, 330 other parents were selected through convenience sampling to measure internal consistency reliability and concurrent criterion validity. To calculate concurrent criterion validity, the Persian KOPSS scores were correlated with the scores of Robinson’s Parenting Styles and Dimensions Questionnaire (PSDQ). To obtain the standardized scores and percentile ranks of the raw Persian KOPSS scores, an online survey was conducted on 725 eligible parents (including 532 mothers and 193 fathers). Results: The correlation of the total Persian KOPSS-20 score with the PSDQ sub-scales was found to be larger than 0.40 (0.417-0.508). The standardized KOPSS-20 was obtained by converting the raw scores into normed z and T-scores and calculating the percentile ranks of the entire group (n=725). Conclusion: KOPSS-20 was found to yield reproducible and reliable results with satisfactory validity coefficients.
۲.

پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری دلبستگی رفتارهای خود آسیب رسان شفقت به خود نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۶
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی روشی نامناسب برای مقابله با مشکلات عاطفی، تنیدگی، خشم، و ناامیدی است. فراوانی انواع رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانی بیشتر از سایر دوره های زندگی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان ایرانی دختر و پسر 12 تا 18 ساله در سامانه نوشتاری پیشگیری از بحران طی اردیبهشت تا خرداد 1403 بود که از این بین 161 نفر که ملاک های شرکت در پژوهش را دارا بودند به صورت غیرتصادفی و پیاپی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سیاهه خودگزارشی خود آسیب رسانی (کلونسکی و گلن، 2009)، مقیاس شفقت به خود (نف،2003)، پرسشنامه تکانشگری بارات (1959)، مقیاس دلبستگی (هازان و شیور، 1987) بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با نرم افزارSPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 72/0-r= ) و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار بود (001.0 < p ، 43/0r= ). بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرای اضطرابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (001.0 < p ، 55/0r= ). همچنین رابطه بین شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان نیز منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 61/0-r= ) و بین تکانشگری و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01.0 < p ، 19/0r= ). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای سبک دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری می توانند 55 درصد از تغییرات در رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان را به طور معناداری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: سبک دلبستگی ایمن و شفقت به خود به عنوان عوامل محافظتی، و دلبستگی ناایمن و تکانشگری به عنوان عوامل خطر در خودآسیب رسانی نقش دارند. طراحی مداخلات خانواده محور برای تقویت دلبستگی ایمن، آموزش شفقت به خود، و مدیریت تکانشگری پیشنهاد می شود.
۳.

The mediating role of positive and negative religious coping strategies in the relationship between psychological capital and the ability of forgiveness on family strengths(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Psychological Capital Forgiveness ability family strength Positive religious coping strategies Negative religious coping strategies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
Aim: The family is the most basic and durable social-emotional unit that plays an important role in the entire development of a person and establishes her personality. The purpose of the present study was to investigate the mediating role of religious coping strategies in the relationship between psychological capital and the ability to forgive with family strength. Method: The research method is descriptive and correlation type, which was done using structural equation modeling. The statistical population of the research was all married employees with children in the executive bodies of Rasht; 400 people (200 men and 200 women) were randomly selected. To collect data, Pargament et al.'s religious coping strategies, Luthans' psychological capital, Ray's forgiveness, colleagues' questionnaires, and Sham et al.'s family strength scale were used. SPSS26 and AMOS24 software were used for data analysis and model fitting, and the bootstrap method in the MACRO program was used by Preacher and Hayes to investigate the role of mediating variables. Results: The research results showed that the proposed research model has a favorable fit. Psychological capital(P=0.001, β=0.155)  and the ability to forgive(P=0.003, β=0.139) have a direct effect on family strength, and Psychological capital(P=0.001, β=0.0745) and the ability to forgive(P=0.006, β=0.0655)  have an indirect effect on family empowerment through positive religious coping strategy. Also, a negative religious coping strategy does not mediate the relationship between psychological capital(P=0.210, β=0.0169) and the ability to forgive(P=0.0144, β=0.396) with family empowerment. Conclusion: Therefore, this conceptual model can be used in the process of family counseling interventions and couple therapy to improve the quality of life as well as the strength of the family
۴.

نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار فرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترس از تصویر بدنی چاقی خطاهای شناختی فشار فرهنگی - اجتماعی کاهش وزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خطاهای شناختی در رابطه بین فشار اجتماعی- فرهنگی و ترس از تصویر بدنی در زنان چاق بدون سابقه کاهش وزن انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود که با  200 زن 30 تا 55 ساله چاق بدون سابقه کاهش وزن، به روش نمونه گیری در دسترس از شهرهای تهران، رشت و کاشان،  در نیمه دوم 1402، اجرا شد. جهت سنجش، از شاخص توده بدنی (BMI) استفاده شد و آزمودنی ها به پرسش نامه های جمعیت شناختی، ترس از تصویربدن لیتلتون (BICI)، فشار فرهنگی- اجتماعی ادراک شده (PSPS) و خطاهای شناختی الیس (CDQ) داوطلبانه پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نسخه 22 نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین فشار فرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی (P<0.05, r=0.38)، خطاهای شناختی و ترس از تصویربدنی (p<0.05, r=0.50) و فشار فرهنگی- اجتماعی و خطاهای شناختی (p<0.05, r=0. 65 ) رابطه معنادار وجود دارد؛ یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 36/0 تغییرات در ترس از تصویربدنی، یک واحد تغییر خطاهای شناختی منجر به 55/0 تغییرات در تصویربدنی و یک واحد تغییر فشار فرهنگی- اجتماعی منجر به 66/0 تغییرات در خطاهای شناختی می شود. الگوی میانجی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بود و مدل ترسیم شده 63 درصد از نمرات متغیر مکنون ترس از تصویر بدنی را تبیین می نماید (χ2/df=2.503, RMSEA= 0.088, CFI= 0.609, PCFI= 0.695, IFI=0.730, GFI=0.609). تحلیل بوت استراپ نشان داد خطاهای شناختی به طور معنی داری در رابطه بین نمرات فشارفرهنگی- اجتماعی و ترس از تصویر بدنی میانجیگری می کند (95% CI: 0.172 to 0.154). نتیجه گیری: خطاهای شناختی تفکر دوقطبی و سوگیری توجه اثر مخرب فشار فرهنگی- اجتماعی را برای ایجاد ترس بیشتر از تصویربدنی در زنان چاق شدت می بخشد. در این رابطه پیشنهاد می شود درمانگران جهت تدوین برنامه چاقی برای اقناع سازی برای کاهش وزن بر روی تاثیر خطاهای شناختی توجه ویژه ای داشته باشند.
۵.

مدل یابی روابط ساختاری عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس دلبستگی به معلّم با میانجیگری کاربری آسیب زا از تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تلفن همراه دانش آموزان دلبستگی به معلم سازگاری تحصیلی عملکرد تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۲
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس دلبستگی به معلّم با میانجیگری کاربری آسیب زا از تلفن همراه انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بوده است. 748 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان رشت که در سال تحصیلی 1399-1400 تحصیل می کردند، به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و به نسخه الکترونیکی پرسشنامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، کاربری آسیب زا از تلفن همراه جنارو (2007) و دلبستگی به معلم لواسانی و مهدی پور (2015) پاسخ دادند. برای تحلیل روابط میانجی از همبستگی پیرسون، الگویابی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ استفاده شد. نتایج حاکی از روابط مثبت بین دلبستگی ایمن به معلم و عملکرد و سازگاری تحصیلی (01/0p<) و روابط معکوس بین سطوح دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به معلم و کاربری آسیب زا تلفن همراه با عملکرد و سازگاری تحصیلی (01/0p<) بوده است. تحلیل بوت استراپ نیز آشکار ساخت کاربری آسیب زا از تلفن همراه در رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به معلم و سازگاری و عملکرد تحصیلی به طورمعنی داری میانجیگری می کند (01/0 p<). بنابراین دلبستگی ایمن به معلم نقش سازنده ای بر عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد و تاثیر کاربری آسیب زا از تلفن همراه را بی اثر می کند. همچنین در سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به معلم، متغیر کاربری از تلفن همراه نقش جبران کننده برای عدم وجود دلبستگی ایمن ایجاد می کند. شایسته است ایجاد دلبستگی ایمن به دانش آموزان و معلم ها آموزش داده شود تا شاهد بهبود عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان باشیم.
۶.

تجربۀ زیستۀ استادیاران نو استخدام از قلدری در دانشگاه: تحلیل پیامدها و راهبردهای مقابله ای

کلیدواژه‌ها: قلدری سازمانی پدیدارشناسی راهبردهای مقابله ای پیامدها دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
زمینه: امروزه قلدری سازمانی یکی از معضلات جدی در محیط های آموزشی است و می تواند پیامدهای روانی، جسمانی و سازمانی متعددی برای قربانیان به همراه داشته باشد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای قلدری سازمانی برای استادیاران نواستخدام و راهبردهای مقابله ای آنان در محیط دانشگاهی انجام شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی و تحلیل این پیامدها و راهکارهای اتخاذی اعضاء هیئت علمی برای مقابله با این پدیده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. شرکت کنندگان پژوهش را استادیاران نواستخدام دانشگاه گیلان که به باور خود مورد قلدری واقع شده بودند، در سال 1401 تشکیل دادند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر هدفمند و گلوله برفی بود و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 مرد و 8 زن، جمع آوری شد و نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته ها: از تحلیل داده ها، 15 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مضمون اصلی به دست آمد. مضامین اصلی برای پیامدهای قلدری سازمانی شامل پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی بودند. مقولات مربوط به پیامدهای فردی، شامل پیامدهای جسمی و پیامدهای روان شناختی و مقولات مربوط به پیامدهای سازمانی، شامل کاهش بهره وری و تضعیف فرهنگ سازمانی بود. همچنین، 13 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مضمون اصلی از راهبردهای مقابله ای با قلدری سازمانی به دست آمد که مضامین اصلی شامل راهبردهای مقابله ای فردی با مقولات پذیرش و کناره گیری و دریافت حمایت اجتماعی با مقولات جستجوی حمایت از همتایان و جستجوی حمایت در خانواده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که قلدری سازمانی تأثیرات منفی عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی اعضاء هیئت علمی دانشگاه دارد. این پیامدها شامل سردرد، حملات میگرنی و غیره می باشد. از سوی دیگر تجربه مورد قلدری واقع شدن، منجر به پیامدهای سازمانی از جمله کاهش بهره وری افراد و تضعیف فرهنگ سازمانی در دانشگاه می شود. مقابله مؤثر با این پدیده نیازمند ایجاد محیط های حمایتی و آموزشی، تقویت مدیریت تعارض و افزایش آگاهی نسبت به پیامدهای قلدری است تا افراد قادر به واکنش مؤثرتر و مثبت تری باشند. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی همکاران و خانواده نقش کلیدی در کاهش اثرات منفی این پدیده ایفا می کند.
۷.

الگوی ساختاری سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی: نقش میانجی توانمندی روان شناختی (مطالعه موردی: دختران ساکن در خانه های شبانه روزی شهر رشت)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روان شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده توانمندی روان شناختی کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۳
مقدمه: هرسال به علت فشارهای اقتصادی و اجتماعی، والدین شمار زیادی از کودکان را در جامعه رها می کنند که رایج ترین شکل مراقبت از این کودکان در سراسر جهان مراقبت و زندگی در پرورشگاه (خانه های شبانه روزی) است. پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش الگوی ساختاری سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی در دختران ساکن در خانه های شبانه روزی با نقش میانجی توانمندی روان شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق دختران ساکن در خانه های شبانه روزی شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آنها 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، توانمندی روان شناختی اسپریتزر و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار SmartPLS3 تحلیل شد. یافته ها: تمامی متغیرهای برون زا و میانجی یعنی سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی ادراک شده و توانمندی روان شناختی توانستند 75 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را در دختران ساکن در خانه های شبانه روزی پیش بینی کنند که این میزان در حد قوی است. شاخص GOF این مطالعه 586/0 به دست آمده است که با توجه به ملاک تعیین شده در حد قوی است، بنابراین برازش کلی مدل تأیید شد. بحث: با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که توانمندی روان شناختی اثرات سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده روی کیفیت زندگی ساکنان خانه های شبانه روزی را تشدید می کند و آن را میانجی گری می کند..
۸.

تأثیر تدریس فارسی با الگوی طراحی آموزشی گانیه بر آگاهی واج شناختی و عملکرد حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واج شناختی الگوی طراحی آموزشی گانیه حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر الگوی آموزشی گانیه بر آگاهی وا ج شناختی و حل مسئله دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول و دوم کم توان ذهنی شهر خمام در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. نمونه این پژوهش متشکل از 30 دانش آموز بوده که با توجه به ملاک های پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل، جای دهی شدند. جمع آوری داده ها در مرحله پیش- پس آزمون با استفاده از آزمون آگاهی واج شناختی سلیمانی و دستجردی (1382) و آزمون برج لندن (1982) انجام شد. الگوی طراحی آموزشی گانیه طی 10 جلسه به مدت 45 دقیقه برای گروه آزمایش برگزار شد و گروه کنترل آموزش مرسوم از سوی معلمان خود را دریافت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از روش کوواریانس تک و چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد نمرات پس آزمون آگاهی واج شناختی به شکل معناداری در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل است (05/0>P). همچنین دانش آموزان گروه آزمایش در عملکرد حل مسئله نمرات بهتری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (05/0>P). بر اساس یافته ها می توان گفت که الگوی آموزشی گانیه با توجه به گام های مؤثر و منسجمی که در طراحی آموزشی ارائه می دهد، با بهره گیری از توانایی ها و فراخواندن حافظه دانش آموزان کم توان ذهنی، موجب بهبود مهارت حل مسئله و آگاهی واج شناختی آن ها می شود.
۹.

بررسی ارتباط سبک های هویت بر رفتارهای پرخطر در نوجوانان: مطالعه ای بر گرایش به مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکل سیگار مواد مخدر نوجوانی سبک های هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۸
هدف: پژوهش حاضر به بررسی ارتباط سبک های هویت با گرایش به سیگار، الکل و مواد مخدر در دوره نوجوانی پرداخت. روش: این مطالعه یک پژوهش مقطعی توصیفی-همبستگی بود که با روش نمونه گیری دو مرحله ای بر روی 435 دانش آموز پسر مقطع متوسطه اول و دوم در شهرستان سیاهکل در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سبک های هویت و مقیاس خطرپذیری نوجوانان جمع آوری شد و برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون Z فیشر استفاده شد. یافته ها: در اوایل نوجوانی، سبک اطلاعاتی تنها با گرایش به مواد مخدر رابطه منفی معناداری داشت و سبک سردرگم-اجتنابی با سیگار و الکل رابطه مثبت داشت. در اواسط نوجوانی، تنها سبک هنجاری با سیگار رابطه منفی نشان داد و سبک سردرگم-اجتنابی با هر سه مؤلفه رابطه مثبت معناداری داشت. در اواخر نوجوانی، سبک های اطلاعاتی و هنجاری با کاهش گرایش به هر سه ماده و سبک سردرگم-اجتنابی با افزایش گرایش به آن ها رابطه معناداری داشتند. همچنین، تحلیل Z فیشر نشان داد در مقایسه با اواسط نوجوانی، سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با تمایل معنادار کمتر به مصرف الکل در اواخر نوجوانی همراه بود. نتیجه گیری: تفاوت های مشاهده شده در رابطه میان سبک های هویت و گرایش به اعتیاد در مراحل مختلف نوجوانی می تواند مبنای طراحی مداخلات هدفمند و برنامه های حمایتی برای کاهش اعتیاد متناسب با هر سبک هویتی و هر مرحله تحولی باشد.
۱۰.

توصیف تجارب زیسته زنان و مردان با سقط جنین ناخواسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سقط جنین ناخواسته تجربه زیسته پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۱
سقط جنین ناخواسته تجربه دردناکی برای والدین است که همراه با پیامدهای منفی روان شناختی تجربه می شود. پژوهش حاضر باهدف توصیف تجربه زیسته زنان و مردان با سقط جنین ناخواسته انجام پذیرفت. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناسی توصیفی است. برای انتخاب مشارکت کنندگان، روش نمونه گیری هدفمند (متمرکز بر ملاک) به کار رفت. برای تعیین حجم نمونه نیز از معیار اشباع نظری داده ها استفاده شد. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 9 زن و 8 مرد ساکن قم که سقط جنین ناخواسته را تجربه کرده بودند، جمع آوری شدند. فرایند مصاحبه ها حدوداً سه ماه (آذر لغایت دی سال 1400) به طول انجامید. درنهایت اطلاعات با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. تحلیل متن مصاحبه ها 5 مضمون اصلی را آشکار کرد. این مضامین شامل ابراز غم و اندوه، احساس گناه و ناتوانی، میزان اضطراب، حمایت ها و روش های مقابله ای می شود. تحلیل متن مصاحبه ها نشان داد واکنش های خاص جنسیتی به تجربه از دست دادن وجود دارد. زنان به دلیل تجربه جسمانی بارداری و سقط جنین، غم و اندوه، احساس گناه و اضطراب بیشتری نسبت به مردان تجربه می کنند. در مقابل مردان به دلیل انتظارات اجتماعی و وابستگی کمتر به جنین، شدت کمتری از غم و اندوه را تجربه و اغلب احساسات خود را سرکوب می کنند. همچنین مشخص شد اغلب حمایت های اجتماعی مثبت معطوف به زنان است. درنهایت زنان برای مقابله با غم و اندوه خود بر باورهای مذهبی و حمایت های اجتماعی تکیه کردند و مردان با غوطه ور شدن در کار خود سعی در بازگشت به زندگی سابق خود دارند.
۱۱.

نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده دانش آموزان 8 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های مثبت اندیشی احساس تنهایی پرخاشگری خلق افسرده دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقدمه: خلق افسرده از عوامل مهم افت عملکردتحصیلی درمیان دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه مثبت اندیشی در رابطه بین احساس تنهایی، پرخاشگری و خلق افسرده دانش آموزان است. روش پژوهش: مطالعه از نوع توصیف-همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر رشت در سال 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1988)، علائم مرضی کودکان(گادو و اسپرافکین، 1994)، افسردگی کودکان کواکس (1981) و احساس تنهایی آشر و ویلر (1985) پاسخ دادند. داده ها با مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS وAMOS نسخه 22 تحلیل شدند. به منظور تحلیل روابط میانجی از روش بوت استرپ در برنامه ماکروپریچر و هایز(2008)استفاده شد. یافته ها: الگوی ساختاری اصلاح شده احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده از طریق میانجیگری مثبت اندیشی برازش مطلوبی به دست آورد (005/0 RSMEA= ، 011/1 2/df=χ). تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین تنهایی و خلق افسرده با مثبت اندیشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (به ترتیب 297/0 - r= ، 05/0 P< ؛469/0 - r= ، 01/0 P<). بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خلق افسرده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(به ترتیب 466/0 r= ، 01/0 P< ؛ 505/0 r= ، 01/0 P<). تحلیل بوت استراپ آشکار ساخت مثبت اندیشی قادربه میانجیگری رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده نیست اما در رابطه بین احساس تنهایی و خلق افسرده میانجی گری نمود (001/0p<).نتیجه گیری: رابطه بین پرخاشگری و خلق افسرده آنقدر نیروند است که مثبت اندیشی قادر به کاهش رابطه میان آن دو نیست. با این وجود مثبت اندیشی قادر است اثرات مخرب احساس تنهایی را برخلق افسرده کاهش دهد.
۱۲.

The Relationship between Child ADHD Symptoms and Maternal Quality of Life with the Mediating Role of Marital Conflict and Mother-Child Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ADHD Marital conflict mother-child conflict quality of life

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۲۷
Objective: This study aims to investigate the relationship between child ADHD symptoms and maternal quality of life, considering the mediating roles of marital conflict and mother-child conflict. Methods: The research method is descriptive and correlational. The statistical population consists of all mothers of elementary school children in Rasht city during the 2019-2020 academic year. Using convenience sampling, 160 mothers were selected. The World Health Organization Quality of Life – Short Form (1996), the Child Symptom Inventory (Parent Form) by Sprafkin, Lani, and Gadow (1994), the Marital Conflict Questionnaire by Barati and Sanaei (2000), and the Pianta Parent-Child Relationship Scale (1994) were utilized. Data were analyzed using structural equation modeling. Findings: The results indicated that child ADHD symptoms alone do not have a significant relationship with maternal quality of life (P > 0.05). However, marital conflict has a significant negative relationship with quality of life (P < 0.05), and mother-child conflict also has a significant negative relationship with quality of life (P < 0.05). Furthermore, marital conflict and mother-child conflict mediate the relationship between child ADHD symptoms and maternal quality of life (P < 0.001). Conclusion: The findings suggest that the presence of child ADHD symptoms, when combined with the mediating factors of marital conflict and mother-child conflict, negatively impacts maternal quality of life. Additionally, both marital conflict and mother-child conflict directly negatively affect maternal quality of life.
۱۳.

سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم صداقت جنسیت انسان اقتصادی تصویر من صادق دروغ زیان بخش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مقدمه: عدم صداقت، رفتار فراگیری است که همراه با منفعت شخصی و زیان رساندن به فرد، گروه دیگر یا جامعه است. بنابراین هدف این پژوهش سنجش گروهی میزان و انگیزه های عدم صداقت و مقایسه آن در مردان و زنان است. روش: پژوهش حاضر به صورت طرح پس آزمون با دو گروه مردان و زنان (مطالعه تک ضربه ای) انجام می شود. جامعه آماری متشکل از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان است. نمونه پژوهش حاضر شامل 189 دانشجو است که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه مردان (92 نفر) و زنان ( 97نفر) قرار گرفتند و از روش پرتاپ تاس (فیشباخر، 2013) برای سنجش میزان و انگیزه های عدم صداقت استفاده شد و داده های حاصل با کمک آزمون دوجمله ای تحلیل شد. به منظور مقایسه ی میزان و انگیزه های عدم صداقت در دو جنس به ترتیب از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استقلال استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مردان (z=4.78, df=91, p<0.001)، زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) و کل شرکت کنندگان (z=4.66, df=188, p<0.001) با انگیزه «انسان اقتصادی» دست به رفتار عدم صداقت زده اند. انگیزه «تصویر منِ صادق» در مردان (z=1.15, df=91, p<0.045)و رفتار محافظه کارانه در زنان (z=1.71, df=96, p<0.05) در مواجهه با رفتار عدم صداقت مشاهده شد. همچنین مردان و زنان در میزان رفتار عدم صداقت (t=1.15, df=187, p<0.175) و انگیزه انسان اقتصادی (χ²=2.805, df = ... ,p<0.093) تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، دستیابی به سود حداکثر، در افراد برانگیزاننده ی رفتار عدم صداقت است و هچنین در مردان و زنان به ترتیب ارائه تصویر صادقانه از خویشتن و رفتار محافظه کارانه نمود بیشتری دارد.
۱۴.

کاربرد برنامه رایانه ای آموزش شناختیِ Captain's Log برای بهبود تغییر کوری و توانایی گزینش پاسخ در کودکان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کاستی توجه و بیش فعالی توانبخشی رایانه محور تغییرکوری گزینش پاسخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۷۷
یکی از ناهنجاری های عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمان های غیردارویی مانند درمان های شناختی، به ویژه توانبخشی های شناختی رایانه محور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرم افزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینش پاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی بود. پیش آزمون و پس آزمون از طریق آزمون های کشف تغییر و اثر سایمون درمحیط نرم افزار CogLab به ترتیب برای اندازه گیری سطوح تغییرکوری و گزینش پاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازه سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسه 40تا 45 دقیقه ای مداخله شناختی رایانه محور به صورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنی دار را در نمره پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوه برآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز به طورمعنی داری کاهش یافت؛ اما نمره پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنی داری نشان نداد ؛ همین طور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنی داری نداشت. توانایی گزینش پاسخ درحالت تطابق مکانی کاهش معنی دار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدم تطابق مکانی بهبود معنی داری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانه ای، با تکیه بر انعطاف پذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیت های شناختی که منجر به افزایش مهارت های شناختی می شود، می توان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکث کردن در گزینش پاسخ ها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.
۱۵.

بررسی صحت، سوگیری و شدت بازشناسی هیجان چهره ای مرتبط با جنسیت در دختران نوجوان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی هیجان بازشناسی هیجان چهره ای جنسیت دختران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی صحت، سوگیری و شدت بازشناسی هیجان چهره ای مرتبط با جنسیت در دختران نوجوان بهنجار انجام شد. روش پژوهش، مقطعی-تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دختران نوجوان مقطع متوسطه دوم شهرستان لاهیجان در سال تحصیلی 1403-1402 و حجم نمونه 243 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و براساس ملاک های ورود و خروج از میان دانش آموزان مدارس دولتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، آزمون بازشناسی/ادراک هیجانِ طراحی شده با استفاده از مجموعه حالت های چهره نیم استیم (2009) بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t استیودنت همبسته، مجذور خی پیرسون و نیکویی برازش مجذور خی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دختران نوجوان صحت و دقت بیشتری در بازشناسی هیجان های چهره ای زنان داشتند و خطای بیشتری هنگام بازشناسی هیجان های مردان از خود نشان دادند. علاوه بر این، شادی و انزجار در مردان و غم، ترس و خشم در زنان صحیح تر (با میزان خطای کمتر) بازشناسی شدند. همچنین دختران نوجوان هنگام بازشناسی هیجان های چهره ای زنان و مردان، از خود سوگیری نشان دادند. این سوگیری به صورت انتخابِ بیشترِ انزجار در چهره های مردان و انتخابِ بیشترِ تعجب و ترس در چهره های زنان مربوط بود. درنهایت، دختران نوجوان هیجان های چهره ای زنان را با شدت بیشتری نسبت به هیجان های چهره ای مردان ادراک می کردند. علاوه بر این، دختران نوجوان، شادی، غم و انزجار را در مردان، و ترس و خشم را در زنان شدیدتر ادراک می کردند. بنابراین جنسیت ابرازگران هیجان، بر ادراک و بازشناسی هیجان چهره ای در دختران نوجوان اثرگذار است.
۱۶.

سنخ شناسی مشارکت مادران کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در آموزش فرزندان

کلیدواژه‌ها: مشارکت والدین کودکان دارای اختلال رشد عقلانی مادران آموزش تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
زمینه: مشارکت مادران در آموزش کودکان دارای اختلال رشدِ عقلانی گونه های متنوعی دارد. این تنوع روش ها، نشان دهنده دغدغه مادران نسبت به تکمیل وظایف مادری است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی گونه های مشارکت مادران کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در آموزش فرزندان بود. روش: در این پژوهش از روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و کدگذاری مضمونی برای تحلیل و سنخ شناسی داده های پژوهش استفاده شد. جامعه آماری مادرانِ کودکان دارای اختلال رشد عقلانی در مدرسه کودکان با نیاز ویژه (آموزشگاه دکتر خزائلی) شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1402 بود. شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری برای تعیین حجم نمونه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و در پایان تعداد شرکت کنندگان به 20 نفر رسید. در پایان مصاحبه، برای اعتبار پژوهش، موافقت مصاحبه شوندگان از محتویات اظهاراتشان دریافت شد. یافته ها: نتایج مصاحبه ها پس از استخراج، در 5 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی طبقه بندی شد. مضامین اصلی، پیرامون انواع مشارکت مادران شامل رجوع به مدرسه، تمسک به مؤسسات خصوصی، تسکین توسط جادو، مقابله های مذهبی تفویضی و انفعال بود. هر یک از این مضامین، از طریق تحلیل و ترکیب چند زیرمضمون حاصل شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مادران از روش های گوناگون و گاهی ترکیبی برای جبران کاستی های آموزشیِ فرزندان خود استفاده می کنند. این یافته ها می تواند پیامدهای کاربردیِ مهمی برای کارگزارانِ آموزشِ کودکان با نیاز ویژه، متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و مشاوران داشته باشد؛ از جمله به کارگیریِ مؤثر مشارکت والدین به منظورِ ارتقای آموزش کودکان دارای اختلال رشد عقلانی.
۱۷.

تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن: شواهدی از مقایسۀ اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودتعیین گری آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد تعویق در رضامندی رفتارهای خودشکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن: شواهدی از مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی شواهدی از مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعویق در رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان به روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای از میان دانشکده ها، رشته ها، کلاس های دایر در هریک از دانشکده های دانشگاه گیلان بود که تعداد 15 نفر در هر سه گروه (آزمایش، کنترل و گواه) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تعویق در رضامندی تحصیلی بیمبنتی وهمکاران (1998) و مقیاس شناخت رفتار خودشکن کانینگهام (2007) بود. برنامه مداخلاتی این مطالعه، آموزش خودتعیین گری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس نمرات افتراقی و پیگیری سه ماهه نشان داد که هر دو برنامه مداخلاتی، تأثیر مثبت و معناداری بر تعویق در رضامندی دانشجویان دارد. البته برنامه مداخله ای خودتعیین گری تأثیر بیشتری بر رضامندی دانشجویان دارای رفتارهای خودشکن داشت. براین اساس، هر دو برنامه مداخلاتی به عنوان برنامه هدف در کلینیک ها و دانشگاه ها پیشنهاد می شود. کلیدواژه ها: آموزش خودتعیین گری، آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد، تعویق در رضامندی، رفتارهای خودشکن دانشجویان
۱۸.

Self-Compassion in Diabetic Patients: Relationships of Type-D Personality with Psychological Well-Being and Self-Care(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Self-compassion Diabetes Mellitus-Type 2 Self-care Type D Personality Psychological well-being

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۳۹
Objective: This research investigated the mediating role of self-compassion in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors in patients suffering from type 2 diabetes. Research Method: The statistical population of this research included all patients with type 2 diabetes in the cities of Rasht and Rezvanshahr in 2020-2021. In this descriptive cross-sectional study, 368 patients were selected through purposive consecutive sampling. The participants completed the questionnaire of the summary of diabetes self-care activities (SDSCA), type D personality scale (DS-14), Ryff's scale of psychological well-being (RSPWB), and self-compassion scale – short form (SCS-SF). The data were processed through structural equation modeling (SEM) in AMOS-24. Bootstrapping was carried out by Preacher and Hayes’ (2008) macro to analyze the mediating relationships. Results: According to the bootstrapping analysis, self-compassion plays a significantly mediating role in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors (in all cases p<0.0001). The coefficient of determination of the final model demonstrated that all exogenous and medicating variables can predict 89% of the psychological well-being changes and 87% of self-care behaviors. Conclusions: Self-compassion can serve as a buffer and reduce the destructive effects of the type D personality on the psychological well-being and self-care behaviors in diabetic patients. Thus, taking measures to train and strengthen self-compassion is essential in the psychological treatment of diabetic patients.
۱۹.

کاربرد آزمون های شناختی کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab برای تشخیص کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون های شناختی کشف تغییر نشانه دهی فضایی CogLab اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) یکی از شایع ترین اختلال های عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روش های تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا به عنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روان شناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعه ای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونه گیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آن ها جمع آوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرم افزار CogLab به آزمون های کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. داده های توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سو سو بیشترین قدرت پیش بینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروه بندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانه دهی فضایی در بستر نرم افزار CogLab می تواند به عنوان ابزاری کمکی در خدمت روان شناسان، برای کمک به فرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
۲۰.

نقش معنا در زندگی و چشم انداز زمانی در پیش بینی تبعیت از درمانِ بیماران قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا در زندگی چشم انداز زمانی تبعیت از درمان بیماران قلبی عروقی آنژیوگرافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنا در زندگی و چشم انداز زمانی در پیش بینی تبعیت از درمان بیمارانِ قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی قلب شهید چمران اصفهان در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 169 نفر بیمار با سابقه ی آنژیوگرافی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تبعیت از درمان سید فاطمی و همکاران (1397)، چشم انداز زمانی زیمباردو و بوید (1999) و معنا در زندگی استگر و همکاران (2006) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد ابعاد معنا در زندگی و ابعاد چشم انداز زمانی با تبعیت از درمان رابطه معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی نشان داد ابعاد معنا در زندگی، 46 درصد از واریانس تبعیت از درمان را تبیین می کند. این یافته ها بیان می کند که تبعیت از درمان تحت تاثیر معنا در زندگی و چشم انداز زمانی است. بنابراین می توان با تدوین برنامه های آموزشی مبتنی بر معنا در زندگی و تعدیلِ چشم انداز زمانی در جهت افزایش تبعیت از درمان بیماران قلبی عروقی که با استفاده از تست تشخیصی آنژیوگرافی در معرض خطر تشخیص داده شده اند، اقدام نمود تا با پیشگیری ثانویه از وخیم تر شدن بیماری جلوگیری کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان