تدوین مدل معادلات ساختاری پیش بینی دانش سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران براساس منابع کسب اطلاعات سلامت و نقش واسطه ای سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف: سبک های مقابله ای به عنوان یک پیش بین در کسب اطلاعات مرتبط با سلامت و مراقبت فردی محسوب می شوند. به بیان دقیق تر، سبک های مقابله ای افراد جهت دستیابی، درک صحیح و به کارگیری منابع کسب اطلاعات سلامت، تأثیر قابل توجهی بر دانش و وضعیت سلامتی آنها خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل معادلات ساختاری پیش بینی دانش سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران براساس منابع کسب اطلاعات سلامت و نقش واسطه ای سبک های مقابله ای انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران می باشد. مطابق با تعیین حجم نمونه در روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری، حداقل حجم نمونه در این پژوهش 260 عدد محاسبه شد. با تأیید روایی پرسشنامه «دانش سلامت» توسط 5 نفر از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی، پایایی آن نیز با مشارکت 30 نفر از جامعه پژوهش انجام و مقدار ضریب آلفای کرونباخ 858/0 محاسبه شد. از 260 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 248 عدد عودت داده شد و مبنای تجزیه و تحلیل داده ها قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1994)، پرسشنامه استاندارد منابع کسب اطلاعات سلامت (موسوی چلک و ریاحی، 1396) و پرسشنامه محقق ساخته دانش سلامت بود. از نرم افزار SPSS جهت بررسی مشخصات جمعیت شناختی جامعه پژوهش و ارائه یافته های توصیفی و جهت بررسی فرضیه ها از نرم افزار Smart PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: منابع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران بر دانش سلامت آنها اثر مستقیم دارد. بنابراین، فرضیه اول مورد تایید قرار گرفت. سبک های مقابله ای کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران بر دانش سلامت آنها اثر مستقیم دارد و بدین ترتیب فرضیه دوم پژوهش نیز مورد تایید قرار گرفت. اصلی ترین منابع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران به ترتیب اولویت عبارتند از: پزشکان، پرستاران و متخصصان سلامت، مراجعه به مراکز بهداشتی و درمانگاه محلی، وب سایت های رایگان و منابع الکترونیکی سلامت، و منابع و کتاب های الکترونیکی. علاوه بر آن، نتایج نشان داد شرکت کنندگان در پژوهش برای بدست آوردن اطلاعات سلامت از حضور در همایش ها و کارگاه ها، کتاب های چاپی، شبکه های اجتماعی تحت وب، و کمک گرفتن از کتابداران و متخصصان اطلاعات، کمترین استفاده را می برند.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های بدست آمده، پزشکان، پرستاران، و متخصصان سلامت، اصلی ترین منبع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران هستند که نشان می دهد کاربران به هنگام بحران و زمانی که سلامت افراد جامعه در خطر است، به گونه ای معقول عمل نموده و به متخصصان سلامت مراجعه می کنند. با توجه به موقعیت جغرافیایی کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران از نظر دسترسی به مراکز پزشکی از یک سو، و جامعه کاربران فرهیخته این کتابخانه از نظر تحصیلات و موقعیت اجتماعی از سوی دیگر، دور از انتظار نیست که آنان از متخصصان سلامت برای رفع نیاز اطلاعات سلامت خود استفاده کنند. پرواضح است که در چنین شرایطی احتمال بهره گیری از کتابداران برای کسب اطلاعات سلامت بسیار اندک است. انجام پژوهشی مشابه با پژوهش حاضر در مناطق محروم، نقش منطقه جغرافیایی کتابخانه در بهره گیری کاربران کتابخانه از منابع اطلاعات سلامت را برجسته می سازد. نتایج مطالعه حاضر می تواند به منظور برنامه ریزی جهت ارتقای دانش سلامت کاربران کتابخانه های عمومی مورد استفاده قرار گیرد. شناسایی ویژگی های روان شناختی کاربران با در نظر گرفتن شیوه اتخاذ سبک مقابله ای و رایج ترین منابع مورد استفاده کاربران، امکان فراهم آوری دانش کافی از طریق این منابع را فراهم می نماید و موانع موجود برای عدم استفاده از سایر منابع کسب دانش را آشکار می سازد.