تحلیل زبان شناختی مفهوم غربت در دونمونه شعر «بچه های اعماق» و «هجرانی» از احمد شاملو بر اساس نظریه های زولتان کوچش و اومبرتو اکو
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 65
حوزههای تخصصی:
ساخت استعاره های مفهومی در ذهن هر فرد علاوه بر نوع و نحوه شناختی او از محیط زیستی درونی و بیرونی متأثر از فرهنگ هاست؛ از این روی فرهنگ نقش مهمی در ساختار و سازمان دهی استعاره های مفهومی ایفا می کند. به واقع شکل گیری استعاره های مفهومی بر اساس اقتباسات فرهنگی است؛ به همین سبب استعاره های مفهومی از خلاقیت گسترده ای برخوردارند. برای تبیین این مهم، دونمونه از شعرهای احمد شاملو: «بچه های اعماق» و «هجرانی» را از دفتر ترانه های کوچک غربت برگزیدیم و با روش تطبیقی- بینامتنی مفهوم غربت را در این دونمونه شعر بر اساس اندیشه های زولتان کوچش و اومبرتو اکو از استعاره مفهومی و نشانه های مربوط به آن بررسی و تحلیل کرده ایم. در نهایت دریافتیم که توجه شاملو به حوزه مبدأ مکانی با مفهوم غربت منطبق است و نیز به این نتیجه رسیدیم که غربت مکانی شاعر به دلیل نگاه ناسیونالیستی اوست. مفهوم غربت با مفهوم فشار، فشردگی و انقباض همراه است؛ به دیگر سخن فرهنگ جامعه به ما می گوید که غربت می تواند با مفهوم نیرو شناخته شود و نیز می تواند سبب درون گرایی یا درون بودگی، افسردگی و حتی مرگ اندیشی شود که ناشی از تفکرات بومی گرایی عمیق است. توجه به این نکته مهم است که فرهنگ در هر جامعه ای می تواند به جای سیالیت چهره ای بازدارنده از خود نشان دهد. به همین جهت از قداست مطلقه فرهنگ ها باید کاست.