حسین اصلی پور

حسین اصلی پور

مدرک تحصیلی: استادیار، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
پست الکترونیکی: aslipour@atu.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۴۱.

شناسایی و سطح بندی عوامل دخیل در تنظیم بازار کالاهای اولویت دار مبتنی بر حکمرانی شبکه ای با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم بازار حکمرانی شبکه کالاهای اولویت دار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف: با تحولات گسترده در اقتصاد و جامعه و پیچیده تر شدن مسائل و ناتوانی دولت ها، شکل های شبکه ای حکمرانی به طور روزافزونی در کانون قرار گرفته است. از جمله حوزه های مهم و عمومی جامعه که قابلیت کاربست حکمرانی شبکه ای را دارد، حوزه تنظیم بازار کالاهای اولویت دار است. از این رو پژوهش حاضر به طراحی مدل تنظیم بازار کالاهای اولویت دار با بهره گیری از رویکرد حکمرانی شبکه پرداخته است.روش: روش پژوهش آمیخته اکتشافی است و از تلفیق دو روش تحلیل مضمون براساس مصاحبه با خبرگان و ملاحظه اسناد و مدارک کیفی و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در هر دو مرحله کیفی و کمّی، خبرگانی از حوزه تنظیم بازار بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته، اسناد و مدارک کیفی و در بخش کمّی پرسش نامه ساختاری تفسیری است.یافته ها: مدل استخراج شده، از هفت سطح شکل گرفته است که مضامین آن عبارت اند از: تنوع بازیگران، منابع انسانی متخصص و منعطف، حوزه های کارکردی شبکه، سطوح خط مشی گذاری شبکه، زیرساخت های قانونی و اطلاعاتی، تأمین منابع مالی، استراتژی و جهت گیری شبکه، کنترل و نظارت چندسطحی، پشتیبانی شبکه تنظیم بازار، چرخه خط مشی گذاری شبکه و مدیریت شبکه.نتیجه گیری: در مدل به دست آمده، تنوع بازیگران شبکه زیربنایی ترین سطح مدل محسوب می شود. این بازیگران نهادهای تخصصی و نیمه تخصصی ای هستند که به شکل غیرمستقیم بر تنظیم بازار تأثیر می گذارند. منابع انسانی متخصص و منعطف در سطر ششم مدل قرار گرفت. آشنایی تصمیم گیران حوزه تنظیم بازار با مباحث تنظیم بازار، شبکه و فناوری اطلاعات و ارتباطات حائز اهمیت است. حوزه های کارکردی شبکه در سطر پنج قرار گرفت که حوزه های کارکردی تأمین و ذخیره سازی، توزیع، لجستیک و زیرساخت های تجاری و قیمت را دربرمی گیرد. سطوح خط مشی گذاری شبکه در سطر چهارم قرار گرفت که تدوین سیاست های افقی، عمودی و غیره را شامل می شود. سطح سوم شامل زیرساخت های قانونی و اطلاعاتی و منابع مالی است. برای تحقق مطلوب ترین نتایج از حکمرانی شبکه در تنظیم بازار، داشتن زیرساخت های قانونی و فناوری اطلاعاتی، رکن مهمی است و می بایست مطابق ارتباطات شبکه ای میان بازیگران، زیرساخت های فناوری نیز توسعه یابد. در موضوع تأمین مالی شبکه تنظیم بازار، تأمین مالی مناسب و به موقع منابع ریالی و ارزی، اهمیت اساسی دارد. استراتژی و جهت گیری شبکه و کنترل و نظارت چندسطحی در سطر دوم قرار گرفت. در رویکرد شبکه ای تنظیم بازار، استراتژی ها و جهت گیری های بازار، می بایست به سمت رویکرد خودتنظیم، پایین به بالا، اجتماعی و گفت وگومحور و تفاهمی باشد. در شبکه تنظیم بازار می بایست نظارت عالیه برعهده دولت باشد، نظارت توسط واحدهای صنفی انجام شود و مردم نیز در نظارت میدانی مشارکت کنند. در چرخه خط مشی گذاری، سیاست گذاری در کارگروه تنظیم بازار، تقسیم کار ملی و استانی، اجرا و اطلاع رسانی به همراه رصد و پایش سیاست ها و برنامه ها واجد اهمیت است. در شبکه تنظیم بازار، مدیریت نقش پاسخ گو کردن بازیگران و شفافیت شبکه و غیره را برعهده دارد. در پشتیبانی شبکه، جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به منابع شبکه تنظیم بازار، شناسایی و متوقف کردن حملات سایبری و نقض امنیت داده ها و غیره مطرح است.
۴۲.

شناسایی و مدل سازی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کارآمدی نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی کارآمدی نظام اداری ارتقای ارائه خدمات عمومی مدل سازی ساختاری-تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۸
ارائه خدمات عمومی مناسب نقش مهمی در کارآمدی دولت ها و بهبود کیفیت حکمرانی دارد. دراین راستا استفاده از ظرفیت های هوش مصنوعی در اداره امور عمومی می تواند زمینه ساز ارتقای کیفیت تصمیم گیری در بخش دولتی شده و ارتقای کارآمدی خدمات عمومی به شهروندان و افزایش رضایت آن ها از حاکمیت را به همراه داشته باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی تدوین شده است. همچنین پژوهش حاضر با مطالعه منابع علمی در حوزه کارکردهای هوش مصنوعی و براساس روش تحلیل مضمون، 11 کارکرد اصلی و مبناییس برای هوش مصنوعی در ارتقای نظام اداری شناسایی کرده است. در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، کارکردهای شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفتند. دراین امتداد، تسهیل تصمیم گیری مبتنی بر داده در بخش عمومی به عنوان زیربنایی ترین کارکرد در سطح چهارم قرار گرفت و به عنوان کلیدی ترین کارکرد هوش مصنوعی در کارآمدی نظام اداری شناسایی شد. همچنین کارکردهای افزایش کیفیت و بهره وری اقتصادی ارائه خدمات، کاهش هزینه پیامدهای تصمیمات نسنجیده و ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به عنوان خروجی ها و تأثیرات هوش مصنوعی شناخته شدند و در سطح اول قرار گرفتند. به علاوه کارکردهای هوشمندی و خودکارسازی فرایندها، بهره مندی از هوش جمعی و تعامل بیشتر با شهروندان، شخصی سازی خدمات، ارتقای کیفیت و هوشمندسازی مدیریت منابع انسانی، عارضه یابی هوشمند در ارائه خدمات عمومی و ایجاد زمینه تعامل هوشمند بین سازمانی به عنوان متغیرهای پیوندی و دارای خاصیت اهرمی در تحقق کارآمدی نظام اداری و خدمات عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی شناخته شدند.
۴۳.

توسعه بانکداری جامع مبتنی بر حکمرانی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانکداری جامع حکمرانی دیجیتال توسعه تحلیل محتوای کیفی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه و هدف: بانک ها همواره بدنبال ارائه محصولات و خدمات مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان هستند. داشتن رویکرد و مدل مناسب بانکداری، می تواند به ارائه خدمات و محصولات مطابق با نیاز مشتریان کمک زیادی کند. یکی از این رویکردها جهت دستیابی به این هدف، الگوی بانکداری جامع است. این الگو جهت پیاده سازی در کشور نیازمند عوامل خاصی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعه بانکداری جامع مبتنی بر رویکرد دیجیتال اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از سه پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، چهار دسته اکوسیستم بانکداری جامع (دید جامع و قابل برنامه ریزی، خدمات دیجیتال جامع، داده های همراه، دسترسی فرد به فرد، ابعاد بانکداری جامع)، کارکردها و خدمات دیجیتال (پرداخت و کیف پول دیجیتال، محصولات بانکداری و فروش، چندکاناله بودن، برنامه ریز و مشاور مالی دیجیتال، داده های عظیم هوشمند،)، توانمندسازهای دیجیتالی شدن (زیرساخت فناوری اطلاعات جدید، طراحی پایگاه داده، تحلیل داده پیشرفته، مدل کسب و کار جامع، امنیت و اختیار و دیجیتالی شدن امور بانکی)، و در نهایت زیرساخت های تحول دیجیتال (ساختار صنعت بانکداری، رویکرد توآورانه در صنعت بانکداری، قوانین و سیاست های حمایتی و عولمل اجتماعی) شناخته شد.
۴۴.

چارچوب نظری آسیب های رفتاری کارکنان سازمان با تحلیل مسئولیت اجتماعی دیجیتال در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اجتماعی دیجیتال آسیب های رفتاری کارکنان فضای مجازی استان مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۸
وجود مسئولیت اجتماعی دیجیتال در سازمان، برای کارکنان به عنوان یک الگو و الهام بخش عمل می کند. زمانی که یک سازمان مسئولیت اجتماعی دیجیتال را به طور جدی درنظر می گیرد و با استفاده از فناوری به خدمت جامعه می رود، کارکنان تحت تأثیر قرار می گیرند و بیشتر به رعایت ارزش ها و استانداردهای اجتماعی در کار خود تمایل دارند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و در دسته تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. داده های تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و همچنین مصاحبه های نیمه ساختا ریافته انجام شده است. در فاز کیفی از روش تحلیل مضمون و در فاز کمی از روش ISM جهت سطح بندی آسیب های رفتاری استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه خبرگان حوزه رفتار سازمانی و مسئولیت اجتماعی در دستگاه های اجرایی استان مازندران می باشد که در فاز کیفی با روش گلوله برفی و در فاز کمی از روش هدف مند استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و اکسل انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که درمجموع 6 آسیب فردی، فرهنگی، سازمانی، امنیتی، پایداری و سیاسی شناخته شد که آسیب های فردی، فرهنگی و پایداری، دارای بیشتری اثرگذاری در سطوح سازمان بوده اند که می باید توجه بسیاری به آنها شود.
۴۵.

چارچوب ظرفیت نهادی سازمان های دولتی (مطالعه کالای اساسی گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت ظرفیت نهادی بخش دولتی کالای اساسی گندم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۷۴
چنانچه سازمان های دولتی بخواهند وظایف خود را با موفقیت و به درستی انجام دهند بایستی از توان اداری بالایی برخوردار باشند و در این مسیر ظرفیت نهادی به آن ها کمک می نماید تا توان سیستم فعلی خود را در انجام وظایفشان ارتقا دهند. در این پژوهش به منظور پیشنهاد چارچوب ظرفیت نهادی در سازمان های دولتی به مطالعه تأمین کالای اساسی گندم به عنوان یکی از مهم ترین وظایف دولت ها پرداخته شده و با استراتژی تحلیل مضمون اسناد بالادستی مرتبط کدگذاری گردید و 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صورت پذیرفته است. نتایج حاصل نشان داد که چارچوب ظرفیت نهادی در تأمین کالای اساسی گندم شامل پنج سطح ظرفیت سازمانی؛ شبکه سازمان ها؛ سازوکار مشارکت بین سازمانی؛ بستر نهادی و بستر محیطی است که هرکدام دارای ارکانی هستند که در دستیابی به هدف تأمین کالای اساسی گندم ذی نقش هستند. چارچوب ظرفیت نهادی ارائه شده می تواند به طورکلی برای سایر سازمان های دولتی مورداستفاده قرار گیرد تا با داشتن نگاهی جامع و سیستمی به سایر ارکان خارج از نهاد بتوانند ضمن استفاده بهینه از منابع موجود به شیوه ای پایدار به اهدافشان دست یابند.
۴۶.

جایگاه کودکان در مطالعات گردشگری: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری مطالعات گردشگری کودکان مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۸
زمینه و هدف: ماهیت تحول آفرین گردشگری بر کل جامعه تأثیر می گذارد و کودکان به عنوان یکی از مهم ترین ذی نفعان توسعه گردشگری از این نظر مستثنی نیستند. هدف از این پژوهش، جست جوی جایگاه کودکان در مطالعات گردشگری است تا بتواند مواضع اصلی تحقیقات و شکاف های پژوهشی را تبیین نماید. روش شناسی: با استفاده از روش پریسما، 341 مطالعه علمی منتخب منتشرشده در پایگاه های داده اسکاپوس، وب آو ساینس و امرالد و نیز چهار پایگاه داده داخلی به منظور انجام مرور نظام مند در حوزه کودکان در گردشگری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: توجه به کودکان در پژوهش های گردشگری از سال 2020 به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. پس از تحلیل کلمات کلیدی پژوهش های منتخب، یافته ها براساس چهار حوزه کودکان و گردشگری خانواده، توسعه پایدار گردشگری، دیدگاه کودکان در گردشگری و گردشگری جنسی خوشه بندی گردید. نتیجه گیری: کودکان به عنوان عاملان تأثیر و تغییر، در پژوهش های گردشگری در ابتدای مسیری هستند که بتوانند جایگاه خود را چه در قالب میزبان و چه مهمان، به عنوان یکی از ذی نفعان اصلی گردشگری، پیدا کنند. مطالعات این بخش از علم گردشگری فاقد وسعت و عمق بوده و ضرورت مطالعات گسترده تر در زمینه های نقش کودکان، بازاریابی کودکان، مدیریت مقصد گردشگری دوستدار کودک و سایر زمینه های مرتبط وجود دارد. اصالت و نوآوری: به دلیل نو بودن حضور کودکان در مطالعات گردشگری، این پژوهش بر تشریح جایگاه کودکان بدون مرزبندی مهمان یا میزبان بودن، انجام شده و کوشیده است تا اهمیت کودکان را در گردشگری به عنوان عاملان تغییر و تأثیر تبیین نماید.
۴۷.

اولویت بندی مسائل بغرنج شهروندان ایران در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله بغرنج فضای مجازی شهروندان مدل تصمیم گیری چند معیاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
فضای مجازی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی، از زمان شکل گیری تحولات زیادی را در جوامع مختلف ایجاد کرده است. بنابراین شناخت و اولویت بندی مسائل بغرنج شهروندان در این محیط دیجیتال به منظور بهبود کیفیت حضور آنها ضروری است. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی مسائل بغرنج شهروندان ایرانی در فضای مجازی انجام شده است تا به سیاست گذاران و نهادهای مسئول در این زمینه یاری رساند. داده های مورد استفاده در این پژوهش از طریق تحلیل مضمون از 12 مصاحبه با خبرگان علمی و اجرایی در حوزه فضای مجازی جمع آوری شده است. در این پژوهش، برای اولویت بندی مسائل بغرنج، از مدل تصمیم گیری چندمعیاره (VIKOR) استفاده گردیده است. خبرگان انتخاب شده به روش نمونه گیری هدفمند به پرسشنامه ای برای تعیین امتیاز گزینه ها و اهمیت معیارها پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 0.790 محاسبه و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که مسائل بغرنج پیش روی شهروندان ایران در فضای مجازی شامل فیلترینگ، تعمیق شکاف دولت و ملت، خلأهای قانونی و نظارتی(فقدان تنظیم گری)، فقدان اینترنت پایدار و سریع و رواج انحرافات و ابتذال اخلاقی است. این مسائل نیازمند توجه نهادهای مسئول هستند که باید با تدوین راهکارهای موثر، کیفیت حضور شهروندان در این فضا را ارتقاء دهند.
۴۸.

شناسایی ابعاد حکمرانی هوشمند منابع انسانی در بخش دولتی ایران (نمونه پژوهی: شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی حکمرانی منابع انسانی حکمرانی هوشمند منابع انسانی منابع انسانی هوشمند تحول دیجیتال نوآوری بخش عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
زمینه و هدف: در عصری که تحولات فناوری با شتاب هرچه بیشتر در حال تغییر همه جوانب فعالیت سازمان هاست، دیگر نمی توان منابع انسانی را به شیوه های سنتی اداره کرد. حکمرانی هوشمند منابع انسانی، به عنوان رویکردی نوین با تکیه بر فناوری های هوشمند، داده محوری و رویکرد تصمیم گیری شبکه ای، به دنبال ارتقای بهره وری منابع انسانی و افزایش توان انطباق و پایداری سازمان هاست. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد حکمرانی هوشمند منابع انسانی در بخش دولتی ایران اجرا شده است. روش: این پژوهش یک پژوهش کیفی اکتشافی است که برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده کرده است. جامعه پژوهش، خبرگان دانشگاهی متخصص در زمینه حکمرانی و منابع انسانی و نیز مدیران و رؤسای حوزه منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران انتخاب شده است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و در طول فرایند جمع آوری داده به صورت مداوم انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود و پس از ۱۶ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، هشت بُعد برای حکمرانی هوشمند منابع انسانی شناسایی شد. این ابعاد عبارت اند از: ابزارهای هوشمند، مدیریت منابع انسانی هوشمند، شفافیت فرایندهای منابع انسانی، فرهنگ سازمانی هوشمند، ارتباطات سازمانی هوشمند، سرمایه انسانی هوشمند، سیاست گذاری شبکه ای هوشمند و اخلاق. نتیجه گیری: بخش دولتی برای بهبود بهره وری نیروی انسانی، افزایش شفافیت و گام برداشتن در راستای تغییرات محیطی ناگزیر از انطباق است. حکمرانی هوشمند منابع انسانی می تواند در این راستا مثمر ثمر واقع شود. از این رو، برای تحقق این نوع حکمرانی، ضروری است که سازمان ها، علاوه بر پذیرش نقش تعیین کننده ابزارهای هوشمند، مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، یادگیری ماشین و…، در جهت به کارگیری این ابزار در فرایندهای منابع انسانی تلاش کنند. توسعه ابزارهای هوشمند همراه با تقویت هوشمندسازی فرهنگ سازمانی و سرمایه انسانی و سیاست گذاری مبتنی بر شبکه، به ایجاد یک نظام حکمرانی مناسب کمک می کند.
۴۹.

چارچوب نظری علل عدم رعایت مسئولیت اجتماعی دیجیتال توسط کارکنان سازمان و راهبردهای مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اجتماعی دیجیتال کارکنان سازمان دستگاههای اجرایی استان مازندران ریشه یابی و راهبردها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و در دسته تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. داده های تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و همچنین مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. در فاز کیفی از روش تحلیل مضمون و در فاز کمی از روش ISM جهت سطح بندی علل عدم رعایت مسئولیت اجتماعی دیجیتال استفاده شده است. جامعه آماری کلیه خبرگان حوزه رفتار سازمانی و مسئولیت اجتماعی در دستگاه های اجرایی استان مازندران می باشد که در فاز کیفی با روش گلوله برفی و در فاز کمی از روش هدفمند استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و اکسل انجام شده است. در ادامه راهبردهای تحقیق با توجه به نظر خبرگان و جمع بندی تحقیق بدست آمده و با روش IPA الویت بندی می شود. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع چهار مضمون فراگیر ضعف فرهنگ و آموزش های سازمانی، ضعف مدیریت و ساختار سازمانی، ضعف فناوری سازمانی و فشارها و تنش های سازمانی شناخته شد. همچنین 9 راهبرد اصلی مشحص شد که اقدام گرایی و اجرا کردن کلیه ضوابط، قوانین و راهبردهای مرتبط با مسئولیت اجتماعی دیجیتال توسط مدیران دارای بیشتری اهمیت در جلوگیری از عدم رعایت مسئولیت اجتماعی دیجیتال در سازمان ها بوده است.
۵۰.

راهکارهای تنظیم گری روابط کار در اقتصاد پلتفرم: کسب و کارهای پلتفرمی حمل و نقل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصادپلتفرم تنظیم گری رواب‍ط ک‍ار کسب وکارهای پلتفرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۷
ظهور کسب وکارهای پلتفرم باعث تعارض منافع بین بازیگران اقتصادی سنتی و جدید شده است لذا براساس نظریه های منفعت عمومی در جهت برقراری عدالت و رفاه عامه لزوم مداخله دولت و حل این تعارضات از طریق تنظیم گری برجسته می گردد. هدف پژوهش حاضر استخراج چالشها و راهکارهای تنظیم گری متناسب با اقتصادپلتفرم بویژه در حوزه روابط کار می باشد. جامعه مشارکت کنندگان شامل تمامی ذینفعان اقتصادپلتفرم می باشند که با نمونه گیری هدفمند گلوله برفی بیست وچهار نفر از آنان انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این ذینفعان بویژه کارشناسان روابط کار، دانشگاهیان متخصص در زمینه حقوقی، اقتصادی، تنظیم گری و مدیران و کارگران پلتفرمهای حمل-ونقل جمع آوری گردید. باتوجه به رویکرداکتشافی پژوهش، روش تحلیل مضمون برای پاسخ به سوالات مورداستفاده قرارگرفت. مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها شامل هشت مقوله اصلی چالشهای روابط کار بودند که عبارتنداز: ابهام در مفهوم مشاغل پلتفرمی؛ شکست بازار و ضرورت ورود دولت؛ ابهام در چگونگی تنظیم گری؛ ضرورت اصلاح قانون کار و ایجاد قانون خاص مشاغل پلتفرمی، کاهش قدرت چانه زنی کارگران پلتفرمی؛ ضعف سیستمهای منابع انسانی؛ حمایت اجتماعی ضعیف از حقوق کارگران پلتفرمی؛ تسلط نظام سرمایه داری. همچنین پنج راهکار تنظیم گری روابط کار احصاء شدند که درنهایت سناریوی پنجم تحت عنوان مشارکت تمام ذینفعان در تنظیم گری اقتصادپلتفرم به دست اندرکاران و سیاستگذاران پیشنهاد گردید..

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان