تبیین رابطه هوش سازمانی بر رضایت شغلی و کفیت زندگی کتابداران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)                                    
                        442 - 458                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش سازمانی با رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد هست. روش شناسی: روش تحقیق توصیفی - همبستگی هست. جامعه آماری؛ کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهرخرم آباد بود. روش نمونه گیری تمام شمار بود (N=25). داده ها به صورت آنلاین در بین کتابداران پخش و جمع آوری گردید. ابزار گردآوری؛ پرسش نامه هوش سازمانی (آلبرخت 2003)؛ کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و رضایت شغلی کندال و هالین (1962) بود. روایی و پایایی هر سه پرسشنامه مورد نظر توسط محققین داخلی مورد تایید قرار گرفته بود. یافته: یافته ها نشان داد که بین هوش سازمانی و رضایت شغلی و هوش سازمانی و کیفیت زندگی کاری رابطه معنی داری وجود دارد. در رابطه با پیشایندهای رضایت شغلی متغیر سرنوشت مشترک پیش بینی کننده رضایت شغلی بود. همچنین در رابطه با پیشایندهای کیفیت زندگی کاری اتحاد و توافق پیش بینی کننده کیفیت زندگی کاری بود. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بین ابعاد سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، اتحاد و توافق، دانش مشترک و فشار مشترک با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. رضایت شغلی باعث می شود که بهره وری کارکنان افزایش یابد، فرد نسبت به سازمان متعهد شده و سلامتی فیزیکی و ذهنی او به نوعی تضمین می شود، روحیه کارکنان بهبود پیدا کرده و از زندگی راضی باشند. در کنار این شرایط کارکنان مهارت های جدید شغلی را فرا گرفته و به پیشبرد اهداف سازمان کمک خواهند کرد. پژوهش های صورت گرفته نیز نشان داده است که وقتی کارکنان از کار رضایت پیدا می کنند، میزان تأخیر و یا غیبت در کار و حتی ترک خدمت کاهش می یابد. زمانی که ساختار سازمان با فرآیند انجام کار تناسب داشته باشد، رسالت های سازمان منظم و شفاف باشد و خط مشی های عملیاتی از رسالت سازمان حمایت کنند، کارکنان نیز به طبع از آرامش و رضایت بالایی از فعالیت در سازمان برخوردار هستند که نتیجه ی آن نیز کیفیت بالای زندگی کاری خواهد بود. با توجه به این نتایج توجه به این نکته مهم و ضروری است که سازمان های امروزی در محیط رقابتی و تغییرات فنی زیادی قرار دارند که بر فرصت های شغلی آنها در سازمان اثرگذار هستند، بنابراین موفقیت هر سازمان تا حدود زیادی بستگی به چگونگی کیفیت منابع انسانی آن دارد. کارکنان در هر سازمانی منبع و قدرت اصلی سازمان را تشکیل می دهند. این در حالی است که در برخی سازمان ها اغلب به فناوری و سیستم اهمیت بیشتری می دهند؛ در حالی که واقعیت این است که این کارکنان هستند که فناوری و سیستم ها را در سازمان اداره می کنند. با توجه به عدم آگاهی کامل از کیفیت زندگی کاری در میان کارفرمایان و مدیران، اهمیت کیفیت زندگی کاری بخوبی مورد توجه قرار نگرفته است. لذا عدم وجود کیفیت زندگی کاری موجب نارضایتی از شغل، افزایش غیبت، فقدان انگیزه و روحیه، عدم تعهد سازمانی، عدم مسئولیت شغلی، چالش های کاری و در نهایت بهره وری پایین سازمان خواهد شد که همگی از دلایل اصلی عدم عملکرد مناسب و مطلوب در سازمان است. نتیجه گیری: مدیران در سازمان باید با ارزیابی وضعیت محیط، سازمان خود را از لحاظ هوشمندی مورد ارزیابی قرار دهند، زیرا سازمان هایی که میزان هوش سازمانی بالایی دارند در مقابله با بحران های محیطی، می توانند عکس العمل هوشمندانه ای انجام دهند.