ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۶۴۱.

تحلیل محتوای هستی شناسانه داستان های مثنوی مبتنی بر رویکرد محتوایی آموزش تفکر و مناسبت آن با تربیت دینی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان رویکرد محتوایی مثنوی مضامین فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۹۹
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای هستی شناسانه داستان های مثنوی مبتنی بر رویکرد محتوایی آموزش تفکر و مناسبت آن با تربیت دینی مقطع ابتدایی بود. بدین منظور با روش تحلیل محتوای کیفی نخست مبانی نظری آموزش تفکر و تربیت دینی مطرح و ضمن اشاره به انتقادهای صورت گرفته از حافظه پروری از میان رویکردهای موجود، رویکرد محتوایی تبیین و در ادامه مضامین هستی شناسانه در این رویکرد معرفی و نهایتاً داستان هایی از مثنوی که مرتبط با ساحت های هستی شناسانه فلسفی (خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی) بود معرفی و نشان داده شد که هر داستان کدامیک از ساحت ها یا چند ساحت فلسفی را در درون خود دارد و مناسب استفاده در برنامه تربیت دینی دوره ابتدایی است. همچنین بیان گردید، حکایت های موجود در مثنوی مبتنی بر رویکرد محتوایی نیازمند بازنویسی است، به گونه ای که این داستان ها که دارای غنای ادبی بالایی است باید ساده سازی شوند تا بتوانند ضمن فراهم نمودن زمینه تأمل و تفکر در کلاس، اهداف تربیت دینی مقطع ابتدایی که عمدتاً آشنایی با مضامین خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی است را به شکل مناسب تری فراهم نمایند.
۶۴۲.

تأثیر فلسفه نقّادیِ کانت بر صورت بنیادی (فُرمالیسم) در موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادوارد هانسلیک صورت یا فُرم صورت بنیادی یا فُرمالیسم فلسفه ی نقادیِ کانت نقد زیباشناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۹۱
ادوارد هانسلیک، نخستین متفکر صورت بنیاد یا فُرمالیست در حوزه موسیقی، بر آن بود که موسیقی صورت ها یا فُرم های متحرک طنین ها یا نُت هاست. وی این گزاره را مبنا قرار می دهد و چنین استدلال می کند که موسیقی چیزی جز فرم نیست و محتوا یا درون مایه ای بیرون از فرم یا صورت خود ندارد. ازاین رو، موسیقی نمی تواند احساسی را که از بیرون بر آن وارد می شود بیان کند، بلکه اگر احساسی نیز وجود دارد، برآیند خود صورت ها و ساختار موسیقی است. تفاوت موسیقی با دیگر هنرها در همین است که نمی تواند بازنماینده واقعیت باشد. بنابراین، قضاوت زیباشناختی درباره موسیقی باید اندیشه ورزانه و مبتنی بر تأمّل باشد و نه احساس. درون مایه موسیقی نیز نمی تواند مفهومی باشد و ،ازاین رو، زیبایی موسیقی غایتمند نیست و امری خودمختار و خودبسنده است. ردّپای تمام این اندیشه های هانسلیک را می توان در نقد سوم ایمانوئل کانت با عنوان سنجش داوری زیباشناختی یافت. کانت بر آن بود که زیبایی در صورت پدیده هاست و هرگونه داوری زیباشناختی باید صرفاً برمبنای صورت انجام پذیرد. همچنین کانت اعتقاد دارد که قضاوت زیباشناسانه نباید برمبنای غرض و علاقه شخصی و یا غایتی خاص باشد، بلکه باید کلیت و عمومیت داشته باشد تا بتواند به مثابه حکمی کلی عرضه گردد، یعنی احساسات فردی و شخصی نباید در قضاوت دخیل گردد. رویکرد هانسلیک به نقد موسیقی نیز بر همین مبناست.
۶۴۳.

دیگر دوستی مبتنی بر محبت به خود در نظریه «فیلیا» نیکوماخس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو دوستی خودخواهی نوع دوستی فضیلت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۹
ارسطو در تحلیل «فیلیا» در نیکوماخس، دیگرخواهی را به «روابط محبت آمیز فرد با خودش» مبتنی ساخته است و از شکوه خودخواهی در نیل به اودایمونیا سخن می گوید. مؤیدات دیگری نیز بر خوددوستی و شواهدی دال بر دگردوستی در نیکوماخس قابل رصد است. براین اساس کتاب هشتم و نهم، از حیث مسأله خوددوستی یا نوع دوستی [؟] و فراتر از آن خودگروی یا دیگرگروی [؟] مورد توجه مفسران قرار گرفته است. خوددوستی در کلام ارسطویی صراحت آشکاری دارد؛ تنها این که انتساب خودگروی اخلاقی بر ارسطو به عنوان نظریه ای غایت انگارانه رد شده است. آنچه که در نظریه ارسطویی، اهمیت دارد مؤیدات دیگردوستی است که (1) از رابطه نوع دوستی با خوددوستی پرسش کنیم، سپس (2) درباب نوع دوستانه بودن دیدگاه وی داوری کنیم. دیگردوستی ارسطویی غایت فعل اخلاقی نیست، بلکه صفت رفتار است و می تواند جزء رفتارهای نوع دوستانه طبقه بندی شود. عنصر نوع دوستی با عبارت «خواستن خیر دیگری به خاطر دیگری» بیان می شود. دوستی امری ذومراتب است که تصویرسازی از کامل ترین وجه آن که دوستی بر اساس فضیلت است، نمایانگر جهان ایده آل محبت محور است و دوستی های منفعت نگر و لذت نگر، بالعرض دوستی نامیده شده اند. می توان الگوی نظریه فیلیا را چنین ترسیم کرد که شامل بر محبت به فضیلت است که فرد ابتدا در خود می یابد و دوستی، تسری این رابطه به دیگری است. اصطلاح خوددیگر، نمایانگر نیروی انگیزشی در برقراری دوستی است که به سبب اشتراک در جزء عقلانی، اهداف و پیامدهای نوع دوستانه را نتیجه می دهد؛ یعنی توجه به دیگری به خاطر دیگری که البته این توجه، برآمده و برآورنده فضایل در رابطه ای متقابل است.
۶۴۴.

تحلیل فلسفی رابطه میان قانون مداری و پیشرفت جامعه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل عقلی فلسفی قانون تکوینی قانون قراردادی قانون مداری پیشرفت جامعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۴۲
یکی از عرصه های مهمی که فلسفه می تواند نقش کابردی مفید و مؤثری داشته باشد، عرصه جامعه شناسی است. با همین هدف، نوشتار پیش رو با تحلیل فلسفی منطقی و با استشهاد به برخی از آیات قرآنی، به این پرسش است می گوید که میان پیشرفت یک جامعه و قانون مداری مردم آن جامعه چه رابطه ای وجود دارد؟ در این راستا، نویسنده نخست سریان قوانین تکوینی عقلی در کل عالم را تحلیل و تبیین می نماید و در پی آن اثبات می کند در جامعه نیز -اعم از اینکه «جامعه» را دارای وجود واقعی یا وجود اعتباری بدانیم- قوانین تکوینی عقلی حاکمیت دارد. طرح مسئله حاکمیت قوانین تکوینی در جامعه، از نظر منطقی به بررسی دیدگاه های مختلف و نقض و ابرام های ارائه شده درباره نوع ترکیب جامعه و اعتباری یا واقعی بودن وجود آن مسبوق است که بخشی از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که اولاً یکی از قوانین تکوینی عقلی حاکم بر جامعه این است که «تشکیل و استمرار جامعه بدون قوانین قراردادی محال عقلی است»؛ ثانیاً و بر اساس همین قانون تکوینی عقلی، می توان یکی دیگر از قوانین تکوینی عقلی حاکم بر جامعه را به این مضمون کشف کرد: «پیشرفت یک جامعه بدون قانون مداری مردم آن جامعه، محال عقلی است». نویسنده در این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی و گردآوری محتویات کتابخانه ای، در پی اثبات این دو گزاره است.
۶۴۵.

زبانِ آگوستین به روایت ویتگنشتاین و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کلمه درونی تاریخِ فراموشیِ زبان آگوستین ویتگنشتاین گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
زبان چیست؟ در تاریخ فلسفه غرب پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده شده است. اما از نگاه ویتگنشتاین و گادامر این پاسخ ها به نحو بنیادین به یکدیگر شبیه اند و این دو به این رویکرد بنیادین انتقاد می کنند. گادامر از تاریخ فلسفه غرب با عنوان تاریخ فراموشی زبان یاد می کند. گادامر، آگوستین را استثنایی در تاریخ فلسفه غرب می داند؛ زیرا به نظر گادامر، آگوستین با طرح ایده کلمه درونی جایگاه تعیین کننده زبان و نسبت محوری زبان با اندیشه را تایید کرده است. اما ویتگنشتاین، آگوستین را نماینده اصلی رویکرد بنیادین فلسفه غرب به زبان معرفی می کند و انتقادات خود را به این رویکرد بنیادین، با اعتراض به دعاوی آگوستین مطرح می کند. در این مقاله این دو تفسیر متفاوت از آگوستین را مرور می کنم و در باب امکان قرابت بین فلسفه زبانِ آگوستین به روایتِ گادامر، از یک سو، با زبان به روایتِ ویتگنشتاین، از سوی دیگر تأمل می کنم.
۶۴۶.

سعادت آدمی در افق عالم مندی وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت لذت کمال اصالت وجود درک وجود عالم مندی انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۷
فلاسفه و اندیشمندان مختلف مسئله سعادت آدمی را از زوایای متفاوت تحلیل و ارزیابی کرده اند. این مقاله در صدد است دگربار این موضوع را در افق اصالت وجود به نظاره بنشیند و نشان دهد که بن مایه اصطلاحاتی که از دیرباز در تبیین این مفهوم به کار رفته است، همچون واژگان لذت، خیر، کمال و درک، واژه وجود است. اصل اصالت وجود به عنوان مهم ترین رهاورد حکمت متعالیه همراه با برخی متفرعات آن همچون وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری، اتحاد علم و عالم و معلوم و پویا و تشکیکی بودن وجود انسان و عالم مندی وجود انسان در تنویر و تعمیق حقیقت سعادت آدمی مهم ترین نقش را ایفا می کند. نتیجه حاصل از این مقاله این است که سعادت حقیقی مستلزم حرکت در مسیر استکمالی و اشتدادی وجود است و به نسبت حضور و شعور نسبت به مراتب بالاتر وجود، نوع التذاذ و استکمال و سعادت حاصله اشتداد و استکمال خواهد یافت.
۶۴۷.

بررسی رابطه هوش هیجانی و فراشناخت با مهارت حل مساله در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر شیراز

کلیدواژه‌ها: هوش هیجانی فراشناخت مهارت حل مساله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۳۵۴
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و فراشناخت با مهارت حل مساله در دانش آموزان دوره اول متوسطه مدارس هوشمند و عادی شیراز اجرا شده است.روش کار: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل 61821  نفر ازدانش آموزان دوره اول متوسطه مدارس هوشمند و عادی شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 می باشد. برای اجرای این پژوهش نمونه ای با حجم 400 نفر دانش آموز (200 دختر و200 پسر) با توجه به جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی برادبری وگریوز (2005) و پرسشنامه حل مساله PSI هپنرو پترسون (1982) و پرسشنامه فراشناخت حالتی دانش آموزان اونیل و عابدی (1996) استفاده شد. داده ها باروشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج: نتایج تحلیل پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی و حل مساله و فراشناخت، بین هوش هیجانی و مولفه های حل مساله به جز سبک گرایش – اجتناب، بین هوش هیجانی و مولفه های فراشناخت، بین مهارت فراشناخت و مولفه های حل مساله به جزسبک گرایش – اجتناب، بین مهارت حل مساله و مولفه های هوش هیجانی و بین مهارت فراشناخت و مولفه های هوش هیجانی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد هوش هیجانی پیش بینی کننده مناسبی برای مهارت حل مساله و مولفه های اعتماد به حل مسایل (PSI) و کنترل شخصی (PC) است. در ضمن هوش هیجانی پیش بینی کننده مناسبی برای فراشناخت و مولفه های فراشناخت است.نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت هوش هیجانی و فراشناخت در بین دانش آموزان می توان به بهبود مهارت حل مساله آنان در مدارس کمک فراوانی نمود. 
۶۴۸.

تناقض ذاتیِ نظریه معرفت کانت: بررسی نظریه معرفت کانت بر اساس ملاک کانت در تشکیل معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت نظریه معرفت مفاهیم تجربی مفاهیم پیشین تناقض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۹۷
کانت در نظریه معرفتش، روشی انحصاری برای حصول«علم» ارائه می کند: «علم = اطلاق مقولات بر داده های شهود حسی». محصول اطلاق مقولات بر داده های شهود حسی، قضایای تألیفی پیشینی است؛ قضایایی که ملاک انحصاری کانت در تشخیص علم اند. کانت مدعی است: فقط و فقط علومِ واجد قضایای تألیفی پیشینی، که الزاماً واجد «داده های شهود حسی» هستند، علم اند و قضایایی که فاقد «داده های شهود حسی» باشند، علم نمایی بیش نیستند. او با همین استدلال «مابعدالطبیعه» را از جَرگه علم بیرون راند. بر این اساس تلاش این مقاله بر آن است تا خودِ نظریه معرفت کانت را با این ملاک بسنجد که آیا واجد قضایای تألیفی پیشینی هست یا نه؟ به عبارت دقیق تر: آیا قضایایی که کانت از طریق آنها نظریه معرفت خود را تبیین نموده، واجدِ «داده های شهود حسی» هستند یا نه؟ اگر واجد این داده ها باشند، علم اند وگرنه، نه. بررسی های صورت گرفته در این مقاله، که بر قضایای مهم و کلیدی کانت در «حسیات استعلایی» و «تحلیل استعلایی» متمرکز است، نشان می دهد: این قضایا که مُعَرّف و مُبَیّن اساس نظریه معرفت کانت می باشند، فاقد «داده های شهود حسی اند» و علم نیستند. بنابراین: «نظریه معرفت کانت» قادر به اخذ اعتبارنامه مورد نظر خودش نمی باشد و وفق نظر خودِ کانت یک علم معتبر نیست.
۶۴۹.

نقد هایدگر بر فلسفه حیات برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات زمان برگسون هایدگر دیرند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۴۰۵
این مقاله در پی نقد هایدگر بر فلسفه حیات برگسون و تحلیل او از آن است. علاقه مندی هایدگر به این دلیل است که برگسون به دنبال راهی می گردد برای فهم حیات همان گونه که هست. هایدگر در تحلیل خود برخی آرای برگسون را امیدوارکننده می داند، مانند توجه به مفهوم زمان به عنوانِ کلیدی برای به چنگ آوردن حقیقت، اما برخی دیگر از نظریات برگسون مانند عدم کفایت زبان در فهم حیات را نقد می کند. به طورکلی، نتایج این تحقیق به سه بخش تقسیم می شود. در بخش اول، مفهوم زمان در فلسفه برگسون به عنوانِ کلیدی برای فهم حیات به دست داده می شود که در اینجا هایدگر برگسون را از پیشگامان فلسفه مدرن معرفی می کند. بخش دوم مقاله به موضوع زبان و عدم کفایت مفهوم در فلسفه برگسون اختصاص یافته است. در بخش سوم و پایانی، هایدگر با نقدِ نظریات برگسون دربابِ زبان، سعی می کند برای فهم حقیقت به وسیله مفهوم زمان راهی پیدا کند. توجه به آگاهی و ارتباط آن با دنیای خارج، ازطریقِ مفهوم زمان برگسونی یا دیرند، از دیگر مباحثی است که برای هایدگر از اهمیت بالایی برخوردار است. هایدگر باوجودِ تمام نقدهایی که بر فلسفه حیات دارد همچنان کار برگسون را امیدوارکننده ترین تحقیق و تلاش برای دستیابی به حقیقت می داند.
۶۵۰.

تحلیل و بررسی تحول مفهوم Subjectivity به Inter-Subjectivity و جهان به زیست جهان در نظریه های صدق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدق فاعل شناسا متعلَق شناخت subjectivity inter-subjectivity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۸۱
تمرکز بر مقولات معیار صدق و کذب و چیستی آن به عنوان یکی از کلیدی ترین مباحث در حوزه معرفت شناسی، همواره مطرح بوده و است. تطابق (Correspondence)، انسجام (Coherence)، عمل گرایی (Pragmatism)، نسبیت (Relativism) و نظریه حشو اظهاری (Assertively Redundancy)، اصلی ترین نظریه های صدق در تاریخ تفکراند. در تلقی تطابقی، معناداری در گرو تطابق با واقع است. فراروی از انسجام منطقی و تمرکز بر انسجام سازمانی و دستگاهی، محور رویکرد دوم است. عمل گرایان نیز فایده انگارانه، کارکرد را معیار ارزیابی گزاره ها می انگارند. تنوعِ تلقی نسبی انگاران نیز مولود تمرکز بر تفاوت ساختارهای ادراکی در انفعال از متعلق بیرونی است. در نهایت، نظریه حشو اظهاری برای صدق، استقلالی قائل نیست. ریشه تنوع و تفاوت نظریات مذکور را باید در کیفیت تبیینِ نسبت میان فاعل و متعلق شناخت جست. نوشتار حاضر بر آن است تا با تمرکز بر برخی جریان ها و اندیشمندان تاثیرگذارِ دو جریان قاره ای و تحلیلی، به تحلیل و بررسی مفاهیم و شاخصه هایی بپردازد که در تطور نظریات صدق تاثیرگذار بوده و بیشترین نقش را در تحول مفاهیم Subjectivity و جهان به Inter-subjectivity و زیست جهان داشته اند و این که چگونه نسبت میان فاعل و متعلق شناخت از رابطه به ترابط دگرگون شده است.
۶۵۱.

بررسی تفکر مراقبتی و همبسته های آن در فلسفه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر مراقبتی اخلاق همدلی ارزش عواطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف: از این پژوهش مروری نظام مند بر کاربرد تفکر مراقبتی و همبسته های آن در فلسفه اخلاقی است.روش: روش پژوهش از نوع مطالعات مروری و کتابخانه ای است. در این پژوهش از مقالات موجود در مورد موضوع مورد مطالعه به منظور بررسی همه جانبه و نظام مند و جمع بندی مطالب استفاده شد. بدین منظور، مقالات سایت های فارسی و انگلیسی در حوزه تفکر مراقبتی، مورد بررسی و مطالعه اجمالی قرار گرفت. یافته ها: تفکر مراقبتی به عنوان جزء سوم از سه ضلعی تفکر خلاق و تفکر انتقادی در نظریه لیپمن دارای ابعاد مهمی چون تفکر مبتنی بر ارزش، تفکر مبتنی بر عواطف، تفکر مبتنی بر هنجار، تفکر مبتنی بر فعالیت و تفکر مبتنی بر همدلی و پیشروی به سوی اخلاق و زندگی خوب است که ریشه در نظریه های رشد اخلاقی نظریه پردازانی چون کلبرگ دارد و می تواند در طراحی بسته های آموزشی رشد شناختی و سطوح تفکر (از جمله رشد اخلاقی کودک و نوجوان) نیز کاربردی باشد.نتیجه گیری: تفکر مراقبتی با وجود ریشه های فلسفی آن دارای همبسته های روان شناختی و اخلاقی بسیار ساده و پراهمیتی هستند که در مجموع احساس مراقبت و همراهی و تفکر مثبت متعهدانه و مبتنی بر ارزش و عواطف و هنجارها را تشکیل می دهد.
۶۵۲.

جستجو در جهان بی معنا: روایت بیناذهنی آرنت از سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی بین الاذهانیت کنش نیهیلیسم وضع بشری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
بی معنایی جهان مدرن، واقعیتی هولناک را پیش روی انسان قرار داده که اضطراب و ترس از پوچی به سبب سرشتگی وجودی و هستی شناختی از تبعات آن است. در چنین فضایی هانا آرنت به دنبال برساختن سوژه ای آفرینشگر است تا فرآیند معنابخشی را در مناسبات بیناذهنی به خوبی انجام دهد. او به سوژه ای موقعیت مند می اندیشد که عملکرد وی در تعامل متقابل با دیگران در ساحت سیاسی رخ می دهد. لذا وی اگر معنایی هم برای انسان متصور باشد، جز از مجرای باهم بودگی در قلمرو عمومی ممکن نیست. در این نوشتار برای توضیح پس زمینه تفکر آرنت از روش نیهیلیسم هرمنوتیکی «جانی واتیمو» استفاده شده و از این طریق تلاش شده نشان داده شود که تکوین سوژه در دیدگاه آرنت چگونه از سویی به امکانات بالقوه ای در ظرفیت های نهفته آدمی وابسته است که در عین عطف آنها به اندیشیدن، با ملاحظات اخلاقی و هنجاری به ویژه در پیوند با دیگری مرتبط است و در عین حال، از چارچوب های خاص و محدودکننده اثبات گرا و محاسبه پذیر نیز فراتر می رود؛ اوج این امر در شرایطی است که وی روند پیش روی سوژه را به سبب ظرفیت های تفسیری ذهن آدمی درکناکنش با دیگری، موضوعی پیوسته آزاد و گشوده می یابد که نباید ابزاری برای اهداف دیگر شود.
۶۵۳.

از تقارن در چهره تا تقارن در مدل های علمی: تبینی تکاملی-شناختی از اهمیت زیبایی و تقارن در علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقارن زیبایی علم دانشمند صدق چهره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
با اینکه دانشمندان زیادی از نقش والای زیبایی و تقارن در علم سخن گفته اند فیلسوفان علم تقریبا جایی برای زیباشناسی در علم قائل نبوده اند. در سال های اخیر شاهد توجه برخی فیلسوفان علم به نقش زیبایی و تقارن در علم بوده ایم. در نوشته ی حاضر ضمن اشاره به برخی از سخنان بزرگان علم درباره ی جایگاه زیبایی و تقارن در علم خواهیم دید که برخی آن را ملاکی بر صدق دانسته اند و برخی خیر. پرسشی که این مقاله به آن می پردازد این است که اصلاً علت روانشناختی توجه به زیبایی و تقارن در علم چیست. خواهیم دید که تشخیص تقارن در چهره نوعی سازگاری تکاملی است و محصول فرعی این توجه به تقارن آن است که در حیطه هایی خارج از دامنه ی سازگاری نیز این گرایش گسترش یافته است. سپس نشان داده می شود که در نقاشی های چهره، هنرمند به نحوی از انحاء از ملاک های زیستی زیبایی چهره گذر می کند. بنابراین امکان گذر از سطح زیستی وجود دارد. دعوی آخر مقاله آن است که هرچند جست وجوی زیبایی و تقارن انگیزه ای برای کار علمی است اما ممکن است مانعی در رسیدن به صدق باشد. و اگر هنرمندان موفق به گذار از آن چه زیست شناسی ذهن شان به آنها دیکته می کند شده اند دانشمندان نیز می توانند چنین کنند.
۶۵۴.

نقش برگسون در جنبش پدیدارشناسی براساس تفسیر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی حیث زمانی برگسون هایدگر دیرند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۳۰۹
پدیدارشناسی یکی از مهم ترین جریان های فلسفه معاصر است که اگرچه هوسرل بنیان گذار آن محسوب می شود، ریشه های شکل گیری آن در آثار فلاسفه ای همچون دکارت، کانت و برگسون یافت می شود. هایدگر پدیدارشناسی را از استاد خود آموخت و آن را به عنوان روشی برای فهم وجود به کار برد. پدیدارشناسی در هایدگر از شکل ساده هوسرلی به روشی کارآمد برای فهم حقیقت تبدیل می شود که بخشی از این تحول مدیون اثری است که برگسون بر تفکر هایدگر دارد. ازنظر هایدگر، برگسون با طرح اهمیت آگاهی در فهم حیات آن گونه که هست، در شکل گیری پدیدارشناسی هوسرل نقش دارد. ماکس شلر در ترجمه آثار برگسون به زبان آلمانی و توجه به فلسفه او نقش مهمی دارد. تلاش شلر در پرداخت به فلسفه برگسون، به اثر هوسرل تحقیق در زمان آگاهی درونی کشیده می شود که بخش هایی از آن در آثار بعدی اش منتشر می شود. علاوه بر این، برگسون ازطریق تفاوت قائل شدن میان زمان معمولی با زمان واقعی یا «دیرند» و نقش دیرند در فهم حیات، راه جدیدی را برای فهم واقعیت به فلاسفه معرفی می کند. برای هایدگر، پدیدارشناسی بدون فهم مسئله زمان و محورقراردادن دازاین به عنوان موجودی زمان مند امکان پذیر نیست. پدیدارشناسی یکی از پیچیده ترین مباحث فلسفه قرن بیستم است و ساده ترین روش برای فهم آن توجه به ریشه های شکل گیری آن است. باتوجه به اینکه درزمینه تأثیر فلسفه برگسون بر جنبش پدیدارشناسی تحقیقات کافی صورت نگرفته است، در این مقاله سعی شده تا حد امکان بخشی از این نیاز پوشش داده شود.
۶۵۵.

چیستی «گزاره های نخستین» در فلسفه ارسطو و نسبتِ آن با بدیهیاتِ شش گانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو معرفت گزاره های نخستین بدیهیات تجربیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۴۴۶
مسئله ی اساسیِ این پژوهش تحلیلِ ماهیّتِ گزاره های نخستین(τἀ πρῶτον : تا پُروتون) در فلسفه ی ارسطو و هدف از آن کشفِ نسبتِ این گزاره ها با بدیهیّاتِ شش گانه و نقدِ آن است. ارسطو در تحلیلِ پَسین، گزاره های نخستین را در در پاسخ به مسئله ی تسلسلِ معرفتی، مطرح می کند. این گزاره ها با دو ویژگی شناخته می شوند: 1- متعلَّقِ معرفت اند و شروطِ آن همچون کلیّت و ضرورت را دارا هستند 2- هیچ میانجیِ اثباتی ندارند. در این پژوهش آشکار می گردد نسبتِ گزاره های نخستین در فلسفه ی ارسطو با بدیهیّات دوره ی اسلامی عموم و خصوصِ مطلق است؛ بدین معنا که بدیهیّات اعمّ از این گزاره ها هستند؛ امّا از طرفی گزاره های نخستین در فلسفه ی ارسطویی اعمّ از «اولیّات» در دوره ی اسلامی هستند. ارسطو از بینِ بدیهیّاتِ شش گانه، دو دسته از آنها یعنی اولیّات و فطریّات را در ذیلِ گزاره های نخستین می گنجاند. اخراجِ محسوسات و متواترات از دایره ی گزاره های نخستین به دلیلِ فقدانِ شروطِ معرفت و اخراجِ تجربیّات و حدسیّات به دلیلِ اثبات پذیری و علّت داشتنِ آنهاست. در فلسفه ی ارسطویی سلسله ی عِلل گزاره های تجربی نمی تواند تا بی نهایت ادامه پیدا کند؛ امّا وی در بیانِ اصولِ اثبات ناپذیر طبیعت و روشن کردنِ سنخِ آنها ناکام است. همچنین عدمِ ارائه ی ملاکِ مناسبی برای تشخیصِ گزاره های نخستین از سایر گزاره ها نظامِ منطقی-فلسفی وی در بابِ ساختارِ «دانش های برهانی» را دچار چالشِ جدّی می کند.
۶۵۶.

بررسیِ انتقادیِ تئودیسه مریلین مک کُرد آدامز در آینهتئودیسه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تئودیسه مریلین مک کرد آدامز شر تئودیسه عمل محور الهیات سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
مریلین مَک کُرد آدامز، متاله و فیلسوفِ تحلیلیِ معاصر، تئودیسه ای ارائه می کند که بر مبنای آن انسان های رنج کشیده نوعی جبرانِ اندام وار - در برابرِ جبرانِ افزایشی - برای رنجِ خود در این جهان و خصوصاً در جهانِ پس از مرگ دریافت می کنند. او رابطه صمیمیِ خداوند با انسان در حیاتِ اخروی را دگرگون کننده حیاتِ فردی قلمداد می کند. او معتقد است به جای تاکیدِ صرف بر وجهِ اخلاقیِ خداوند باید خدا را «خیر» دانسته بر وجهِ زیبایی شناختیِ او هم تاکید کرد. این مقاله پس از شرحِ تئودیسه مک کرد آدامز، در آینه تئودیسه عمل محور نگاهی انتقادی به آن می کند تا به این ترتیب فهمِ بهتری از دیدگاهِ آدامز و نواقصِ آن به دست آید. نتیجه حاصل از این بررسی آن است که تئودیسه آدامز نهایتاً متوجهِ توجیهِ شر است تا رویارویی با رنج های قربانیان. او صلیبِ عیسی و رنج های او را محملی برای نشان دادنِ همدلیِ خداوند با رنج های بشر می داند، در حالی که فاصله بسیاری بین ماهیتِ این دو رنج هست. از سوی دیگر توجیهِ رنج های بشر و تاکیدِ صِرف بر رابطه ای صمیمی بینِ خدا و انسان در حیاتِ اخروی به نوعی تسلی بخشی و توجه به فراجهان منجر می شود که این می تواند دو ایراد را در پی داشته باشد؛ یکی این که موجب بی اعتناییِ فرد به شرایطِ انضمامیِ خود شود و دیگری این که فاقدِ همدلی و همبستگی با رنج دیدگان و اعتراض به ستم است.
۶۵۷.

اثربخشی بازی درمانی به سبک آدلری بر جرات ورزی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی به سبک آدلری جرات ورزی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۴
هدف: هدف این پژوهش اثربخشی بازی درمانی به سبک آدلری بر جرات ورزی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 14000 هزار نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون بود. حجم نمونه پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر هفته یک جلسه 2 ساعته 10 تا 12) در معرض بازی درمانی به سبک آدلری بختیاری و همکاران (1396) قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه جرات ورزی لی (1985) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج: یافته ها نشان داد که بین میانگین جرات ورزی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری در سطح (0001/P<) وجود دارد، به عبارت دیگر بازی درمانی به سبک آدلری باعث بهبود جرات ورزی در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردید.نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت بازی درمانی به سبک آدلری در بین دانش آموزان می توان به بهبود جرات ورزی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
۶۵۸.

Situational Analysis of Scientific Traditions: Popper´s hermeneutical and political turn in philosophy of science(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: rational traditions situational analysis open society political philosophy of science

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۲۸
Our analysis of Popper’s philosophy of science focuses on his concepts of tradition and situational analysis. These concepts represent innovative Popperian contributions to a historical and hermeneutical turn in philosophy of science that most of his critics, especially Kuhn, fail to recognize. According to his historical view, Popper conceives sciences as a complex of traditions in continuous transformation and progress by means of rational discussion of theories. In order to grasp the rational progress of scientific traditions, Popper proposes an original method that he calls “situational analysis”. This hermeneutical method seeks to understand the concepts, hypotheses, actions, practices, controversies and products that scientists made to solve problems in their specific historical contexts to improve the truth content of theories. In addition to his historical and hermeneutical turn, Popper also inquired about the social and political conditions for the progress of scientific traditions by means of intersubjective criticism of theories and conjectures. According to him, the rational discussion of ideas requires, as necessary conditions, plurality of ideas, intellectual humility, and freedom of thought and communication that can only exist in an open and democratic society. With these considerations, we may say that in addition to a historical and hermeneutical turn, Popper also contributed to a social and political turn in the philosophy of science
۶۵۹.

بررسی و تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه و ارزیابی نقادان آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شانتپیه دلاسوسایه علم دین پدیدارشناسی دین ذات و ظهورات دین امر قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۸۷
عموم دین پژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین می دانند. این پژوهش نخست به تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین می پردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که در میانه فلسفه دین و تاریخ دین قرار دارد، بر این باور است نقدی که عموماً بر پدیدارشناسی دین شانتپیه شده است، خود قابل نقد است. مهم ترین نقد بر پدیدارشناسی دین شانتپیه این است که او به ذات پدیدارها و ماهیت دین نپرداخت و پدیدارشناسی او از جهت رده بندی پدیده ها و با نگاه غیرتاریخی است. این مقاله با تعمق در اندیشه های شانتپیه اثبات می کند که اینگونه نیست که شانتپیه مطلقاً به ماهیت دین اعتنایی نداشت بلکه او به ماهیت دین به شکل معینی توجه دارد و برخلاف نقدهایی که به او وارد می شود که مدعی است پدیدارشناسی وی توصیفی صرف می باشد، در حقیقت شانتپیه دو جنبه اساسی ادیان یعنی ذات و ظهورات آن را مطالعه کرده است. این جستار این نقد را مورد کنکاش قرار داده و سپس آن را ارزیابی می کند و در نهایت تمییز می دهد که منتقدان، پدیدارشناسی دین شانتپیه را با توجه به پدیدارشناسی فلسفی هوسرل می سنجند؛ در حالی که شانتپیه با تأکید بر پدیدارهای آیینی درصدد شناخت ماهیت دین و در چشم اندازی شامل، درک امر قدسی به مثابه گوهر ادیان است.
۶۶۰.

بررسی مفهوم ذهن و جایگاه عقل نزد هیوم در باور به علّیت با رویکرد طبیعت گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمپ اسمیت طبیعت گرایی استنتاج استقرائی باور به علیت توجیه عقلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۶۱
معمولا در بیان دیدگاه هیوم از علّیت بر ابعاد سلبی و نتایج شکاکانه آن متمرکز می شوند. در حالی که طبق تفسیر طبیعت گرایانه، دغدغه هیوم تبیین ماهیت انسان و تعیین محدوده فهم بشر است. هدف او این نیست که رابطه علّیت را به لحاظ فلسفی انکار کند، بلکه منتقد آن نوع تفکر فلسفی است که ادعای عقلانی کردن باورها را دارد. هدف اول نویسنده در این مقاله آن است که با تکیه بر تفسیر بی سابقه کمپ اسمیت، تبیین طبیعت گرایانه ای از بحث علّیت نزد هیوم ارائه دهد. در مکانیزمی که اسمیت از کارکرد ذهن انسان ارائه می دهد، منشأ تصور پیوند ضروری، احساسی درونی است که به واقعیت تعمیم می یابد و باور به علّیت با هیچ استدلالی قابل اثبات نیست. نشأت گرفتن باور به علّیت از احساس درون ذهن که مبتنی برعقل هم نیست، چالش جدی در پذیرش و توجیه آن ایجاد کرده است. هدف ثانوی و اصلی مقاله بررسی و تبیین ذهنی بودن منشأ پیوند ضروری است، سپس مفهوم عقل از دیدگاه هیوم مورد ارزیابی قرارمی گیرد تا روشن شود که به چه معنا باور به علّیت نمی تواند مبتنی بر عقل باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان