فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
89 - 103
حوزههای تخصصی:
صورت بندی نخستین نظریۀ محاکات بر این فرض استوار است که هنر و ادبیات بازنماییِ جهان واقع، یا طبیعت است. در تحلیل های بعدی، با اینکه دامنۀ موضوع محاکات بسط می یابد و مشتمل بر امر عام، طبیعت زیبا، کنش انسانی، و امر ایدئال می شود، همچنان این فرض باقی می ماند که بازنمایی ادبی در حالت واقع نمایانه متوجه مصادیق خارجی یا وضعِ امور است. به این ترتیب، آنچه نظریۀ محاکات به دست می دهد، علی رغم تنوع و تکثری که در دامنۀ موضوع محاکات قائل است، درنهایت، مستلزم غفلت از دو موضوع بنیادی است؛ یعنی نادیده گرفتن ساختار واقعیت و نیز تأثیر ساخت معرفتی سوژه بر کیفیت بازنمایی؛ به همین سبب، در این پژوهش، ضمن پذیرش مفروضات بنیادی نظریۀ محاکات، نخست حدود و ثغور مفهوم تصویر ذهنی روشن می شود. سپس به این موضوع پرداخته می شود که ذهن، امکان بازنمایی یک واقعیت ابتدایی را ازطریق تصویرهایی دارد که گاه ازاساس با وضع امور بیگانه اند. در پایان، با تأکید بر تفکیک واقعیت نهادی و ابتدایی نزد سرل، ضمن جرح وتعدیل دیدگاه وی، اهمیت کاربست این تفکیک در نظریۀ محاکات روشن می شود و تبیین می شود زبان چگونه در تقویمِ ساختارِ واقعیت دخیل است.
ارزیابی استدلال «بدیل های تصور نشده» از منظر رئالیسم انتقادی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
425 - 447
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی علمی همواره با انتقادات مستمری از سوی پادواقع گرایان روبه رو بوده است. استدلال «بدیل های تصور نشده» کایل استنفورد را می توان نسخه متأخر و دردسرساز این چالش ها دانست. در این مقاله ابتدا اجمالاً اشاره ای به واقع گرایی علمی و برهان های مؤید آن خواهیم داشت. سپس اصلی ترین چالش هایی را که واقع گرایی علمی با آن مواجه بوده است، برخواهیم شمرد. در ادامه نگاهی به استدلال استنفورد می اندازیم و بررسی می کنیم که چگونه برای واقع گرایی چالش به وجود می آورد و همچنین پاسخ های واقع گرایانه مطرح شده به چالش مذکور را توصیف خواهیم کرد. همچنین خواهیم کوشید از نگاه واقع گرایی انتقادی روی بسکار توضیح دهیم که چگونه نگاه لایه مند همزمان به جهان و نظریه های علمی می تواند ضمن ممکن دانستن دستیابی به شناخت واقعیت از خلال فعالیت علمی، اساس استدلال پادواقع گرایانه استنفورد را سست کند.
تحلیل و بررسی عشق در نظام فلسفی افلاطون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
112 - 135
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی دو بعدی است که در بعد فطری دارای نیازهایی از حقیقت طلبی است و حقیقت را زیباترین مقوله عالم هستی می داند و این زیبایی انسان را عاشق خود نموده و به زندگی او معنا می بخشد و با رسیدن به معشوق حقیقی تکامل می یابد لذا گزاره عشق از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و نویسندگان بوده است چرا که یکی از نیروهای مشوقه و محرکه انسان به شمار می اید ﭘﮋوﻫﺶ حاضر، با روش تحلیلی و مطالعه اسنادی، در پی پاسخ به این ﺳﺆال اﺳﺖ تحلیل افلاطون از عشق چیست وارتباط عشق با زیبایی ، جهان شناسی و تعالی انسان چه می باشد؟ عشقدر اثار مختلفی از علما و اندیشمندان علوم مختلف و در فلسفه نیز از منظر فلاسفه ی غرب و شرق از جمله در اثار افلاطون بررسی شده و نظریاتی در مورد ماهیت عشق، ارتباط ان با زیبایی ،نقش عشق در جهان شناسی و خلقت، نقش عشق در گرایشات فلسفی و نقش عشق در تعالی و تربیت انسان پرداخته شده است .افلاطون معتقد است که هسته اصلی ایجاد عشق گرایش انسان به زیبایی و کمال است و زیبایی به زیبایی درون و بیرونی تقسیم می شود و هر نوع تکامل و کمال را زیبایی می داند بنابر این در بسیاری از موارد از عشق به زیبایی تعبیر می کند و فلاسفه را به دلیل اینکه طالب حقیقت هستند به عنوان عاشق معرفی می کند.
تنوع تجربه های دینی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۱۵۸-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
تجربه دینی رویدادی ذهنی است که صاحب تجربه گهگاه و تا حدی آگاهانه آن را در پی مواجهه با یکی از عناصر روحانی مانند احساس حضور یا دست اندرکار بودن وجود یا قدرتی مقدس و غیرجسمانی، فهم واقعیت غایی فراطبیعی، احساس دستیابی به خیراعلای انسان، احساس ابتهاج برین، احساس رهایی و رستگاری یا احساس خود راستین از سر می گذراند. چنین تجربه ای دارای ارزش معرفت شناختی و بنابراین در دفاع از عقلانیت دین ورزی و دین باوری به ویژه خداباوری نقش دارد. تجربه عرفانی نیز ازآن رو که گونه ای احساس درک شهودی واقعیت غایی و بنیادین فراطبیعی و احساس وحدت و یگانگی و احساس رهایی از محدودیت های زمان و مکان و خود فردی و احساس ابتهاج است، بی گمان تجربه ای ذاتاً دینی است. این تجربه ازآن رو که در سطوح معرفتی و اخلاقی متفاوت صاحبان تجربه و در موقعیت ها و شرایط و مواجهه های مختلف رخ می دهد، از تنوعی چشمگیر برخوردار و موضوع مطالعات مختلف دین پژوهانه شده است. فیلسوفان و معرفت شناسان دین معاصر هم به بحث از انواع تجربه دینی و دسته بندی ها و ویژگی های آن پرداخته اند. جستارحاضر در پی بررسی مشابهت گونا گونی تجربه دینی در فلسفه دین معاصر و عرفان اسلامی با تکیه بر دیدگاه کرولاین فرنکس دیویس، دانش آموخته دکتری فلسفه از دانشگاه آکسفورد انگلستان و نویسنده کتاب ارزش اثبات کنندگی تجربه دینی و مولانا جلال الدین محمد بلخی است. البته پیداست تجربه دینی از دیرباز در سنت ها و در میان مردمان مختلف رخ داده است، اما به منزله یکی از مسائل فلسفه دین پیشینه درازی ندارد. ازاین رو، نباید انتظار داشته باشیم که مولانا این موضوع را به شکل سامان یافته و با عنوان ها و مفاهیم جاافتاده و تخصصی در فلسفه دین امروزین بیان کرده باشد، اما با توجه به معارف عمیق عرفانی و دینی موجود در گنجینه آثارش می توانیم به پاره ای از مشابهت ها در این دو نگاه اشاره کنیم. کلیدواژگان: تجربه دینی، تجربه عرفانی، فلسفه دین، مولوی
تحلیل انتقادی انواع کاربست «عقل» در تفاسیر ادبی-اجتماعی معاصر با تمرکز بر آرای قرآن پژوهان مصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
81 - 110
حوزههای تخصصی:
نقش عقل در فهم متون دینی و میزان کاشفیت و حجیت آن در تولید معرفت از مباحث مطرح بین اندیشمندان بوده است. این مساله به صورت خاص در شکل گیری تفاسیر ادبی-اجتماعی معاصر تاثیر داشته است. کاربست عقل در این رویکرد که در واکنش به آسیب های غلبه تفکر سلفی گری عقل ستیز در جهان عرب بود و تحت تاثیر جریان فکری نومعتزله و آشنایی با مطالعات غربیان شکل گرفت، در محورهای متفاوت از تفاسیر عقلی رایج نمایان شد و لوازم خاصی در تفسیر و فهم قرآن و معرفت دینی به دنبال داشت. توسل به عقل خودبنیاد، علم زدگی، تحلیل ادبی-فرهنگی از مفاهیم قرآنی، تمسک به عقل مستقل از روایات در برداشت های فقهی، مصادیق کاربست عقل در این گونه تفاسیراند که در آراء طه حسین، عبده، خولی، بنت الشاطی و خلف الله مشاهده می شوند. مهمترین آسیب این کاربست ها در مسائل و مباحث فلسفه دین مانند تعاریف و تحلیل های شاذ از وحی، نبی و معجزات انبیاء؛ تحلیل بی سابقه زبان و قصص قرآن؛ حداقلی کردن و عرفی سازی فقه و تعصبات قومی-عربی دیده می شود. در این میان کمترین آسیب در تفسیر بنت الشاطی است، ضمن اینکه وی نیز از سنت روایی تفسیری فاصله گرفته است. نتیجه اینکه کاربست عقل در تفاسیر ادبی-اجتماعی معاصر، تابعی از مکتب اومانیسم است که در آن اجتهاد غیر ضابطه مند قرآن پژوه محوریت دارد. در این رهیافت تفسیری، عقل، امری متعالی، قدسی و متصل به وحی نیست. اساسا نگاه ادبی به متون مقدس، فروکاهش دین به امری فرهنگی-اجتماعی و تعین اصالت عقل انسان را درپی داشته است.
بررسی انتقادی محصول جانبی انگاری دین در نگاه داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
27 - 50
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مهم دین شناختی، مسئله منشأ دین و راز پایایی و مانایی آن است. ریچارد داوکینز زیست شناس فرگشتی معاصر دین را محصول جانبی تصادفی در فرایند تکامل زیستی به شمار آورده است. در این نگاه دین در پرتو انحراف و کج روی از چیزهای دیگری پدید آمده که آنها بر خلاف دین، به خودی خود ارزش بقا دارند. او کوشیده است آنچه را که دین می تواند برون داد جانبی آنها تلقی شود، برشمارد و تبیینی از پیوند دین با آنها ارائه کند. مقاله پیش رو بر آن است با مراجعه به آثار داوکینز، تقریر و تبیین او در این زمینه را بررسی کرده، در بوته سنجش گذارد. حاصل مطلب این است که تبیین های وی افزون بر برخی اشکالات عام و فراگیر، هر یک به اشکالات خاصی نیز مبتلا بوده و از تبیین دین و ارائه تصویری علمی و اعتمادپذیر از منشأ آن ناتوان است.
مبانی و ارکانِ حکومت دینی در اندیشه سیدجمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
113 - 134
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی (1254-1314ق) متفکر و اندیشمند مسلمان شیعی که در پی انحطاط علم، فرهنگ و تمدن مسلمانان در قرن های اخیر به دنبال چاره جویی و ارائه راه حل برای برون رفت از وضعیت موجود بود. او با اعتقاد به مبانی فکری تشیع دوازده امامی، برخورداری اسلام از یک نظام کامل و جامع، همبستگی دین و سیاست و توجه بیش از پیش به ابعاد اجتماعی دین اسلام به مبارزه با استبداد و استعمار در دو جبهه داخلی و خارجی همت گماشت و بر خلاف دیدگا ه های سکولاریسم و عِلمانیت، تأکید فراوانی بر حکومت دینی داشت. او با معرفی دو الگوی «خلافت اسلامی» برای اهل سنت و «ولایت فقیه» برای شیعیان به ویژه ایران از مبانی، ارکان، شرایط ویژگی ها و اهداف آن سخن گفت. نوشتار حاضر با استناد به آثار او به تبیین و تحلیل مبانی فکری و دیدگاه های او درباره حکومت دینی پرداخته و نقش تأثیرگذار او در تأسیس حکومت دینی مبتنی بر ولایت فقیه را نشان داده است.
مبانی معناشناختی تعین معنای متن از دیدگاه جان سرل و شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۴
5 - 35
حوزههای تخصصی:
تعین معنای متن یکی از مسائل مهم فلسفه زبان معاصر است. هرمنوتیک فلسفی در پاسخ به این مسئله، قائل به عدم تعین معنای متن شده است. عدم تعین معنای متن هسته مرکزی معناشناسی های جدید و حاکی از نوعی عدم قطعیت در فلسفه معاصر است. این مقاله می کوشد تا این مسئله را به دو سنت فلسفه تحلیلی زبان متعارف به نمایندگی جان سرل و علم اصول فقه به نمایندگی شهید سید محمد باقر صدر عرضه کند. جان سرل، با تکیه بر مبانی همچون: افعال گفتاری، حیث التفاتی فردی و حیث التفاتی جمعی و مبتنی بر قواعد قوام بخش اجتماعی معنای متن را متعین می داند. از سوی دیگر شهید صدر نیز با تکیه بر مبانی همچون: قرن اکید و تعین دورنی معنا، تعین استعمالی معنا، تعین مبتنی بر ظهور معنا، تعین سیستمی و اجتماعی معنا، معنای حاصله از متن را متعین می داند. از این رو در این مقاله کوشیده ایم ضمن مقایسه دیدگاه این دو فیلسوف معاصر، نقاط اشتراک و افتراق معناشناختی دو متفکر را مورد بررسی قرار داده و راه را برای شکل گیری دانش های میان رشته ای میان فلسفه تحلیلی و علم اصول فقه بگشاییم.
پذیرش گزاره بدون قرینه کافی بر مبنای نقد مفهوم اعتباری از نظر ویلیام جیمز و علّامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
207 - 232
حوزههای تخصصی:
«اعتباری» اصطلاح پرکاربرد در معرفت شناسی است. جیمز از اعتبار به عنوان برون رفتی از عقل گرایی حداکثری استفاده می کند و آن را «فرض باور» یا «پذیرش اولیه باور» معنا می کند به گونه ای که شواهدی بعدی صدق یا ابطال آن را متاثر از همین فرآیند معتبرسازی باور نشان می دهد. از نقدهای اساسی نظریه جیمز، مطابقت امر اعتباری با واقعیت در حال تکامل و تحقق؛ و فروکاستن صدق به سودمندی است. کاربرد مهم دیگر اصطلاح اعتباری در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که به معنای جعل و قراداد مفاهیمی به جهت رفع نیازهای اساسی انسان است. دیدگاه علامه، اگرچه ادعای صدق برای ادراکات اعتباری نکرده ، اما مستلزم جعلی و نسبی بودن بسیاری از مفاهیم و احکام عملی و اخلاقی است. پژوهش حاضر بر آن است که می توان با تبیین جدیدی از اعتباری، بدون تغییر در معنای صدق و بدون جعلی دانستن امور اخلاقی، رهیافتی برای معضل معرفت شناسی باورهای ضروری و سودمندی که قرینه کافی برای اثبات یا ابطال آنها وجود ندارد، تدارک دید. در این تحلیل نشان داده می شود که با پذیرش کاربرد اعتباری به معنای «فرض باور» یا «تلقی به پذیرش» به گونه ای که آثار متوقع از باور بر آن مترتب گردد بدون آنکه به صدق متصف شود، می توان این دست باورها را پذیرفت و ادراکات اعتباری به این معنا را در حوزه علوم نظری و علوم عملی معتبر دانست.
بررسی تطبیقی نظریه خطای جان مکی و نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
531 - 568
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کوششی است در راستای تبیین و تطبیق دو نظریه فرااخلاقی «خطا» و «ادراکات اعتباری» ازسوی جان مکی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی. این مقاله که از حیث روش تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده، تلاشی است برای کشف، تحلیل، تبیین و صورت بندی پیش فرض های ضمنی و مصرَح دو نظریه مهم فرااخلاقی، تحت عناوین «نظریه خطا» و «ادراکات اعتباری» که به ترتیب از سوی جان مکی و سیدمحمدحسین طباطبایی طرح شده اند. از آنجاکه زبان اخلاق، متافیزیک اخلاق، عقلانیت اخلاق و معرفت اخلاقی، برخی از مهم ترین پیش فرض های فرااخلاقی است، در تحقیق حاضر به تحلیل این مؤلفه ها می پردازیم. نتیجه مقایسه این است که اگرچه وجه افتراق مهم نظریه اعتباریات با نظریه خطا در یکی از مبانی انسان شناختیِ معرفت اخلاقی این دو نظریه است -که در یکی (نظریه اعتباریات) از وجود و اعتبارِ ادراکاتِ اعتباری ثابت که ریشه در طبیعت بشری دارد سخن می رود- با این حال ناواقع گراییِ اخلاقی در متافیزیک اخلاق، شناخت گرایی در زبان اخلاق، واقع گروی اخلاقی در عقلانیت اخلاق و ناواقع گرایی در معرفت اخلاقی از اشتراکات مهم این دو نظریه است.
اتهام برآمیختن معقول های ثانی به سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
۳۰۷-۲۹۳
حوزههای تخصصی:
پاره ای از صدراییان مدعی اند که سهروردی معقول های ثانی فلسفی را با منطقی خلط می کند، به این معنا که آنها را وصف اشیای خارجی نمی داند. قراین موافق این مدعا را می توان در دو دسته جای داد: الف) تصریح سهروردی به اعتباری بودن اوصاف فلسفی؛ ب) تاکید او بر فاعلیت ذهن در اتصاف اشیای خارجی به اوصاف فلسفی. اما اولاً، این قراین برای اثبات مدعایشان کافی نیست و ثانیاً، قراین روشنی علیه آن مدعا هست. خود ملاصدرا به شکلی دیگر خلط این دو دسته معقول را به سهروردی نسبت می دهد و می گوید سهروردی اوصاف منطقی (مثل جزئیت) را با اینکه از مفاهیم منطقی است، همچون اوصاف فلسفی وصف اشیای خارجی دانسته است. این اشکال نیز وارد نیست. مراد سهروردی از «جزئیت» در عبارتِ موردنظر صدرا معنای دیگری است که از مفاهیم فلسفی است. بنابراین سهروردی معقول های ثانی فلسفی و منطقی را به هیچ یک از دو معنای مذکور با هم خلط نمی کند.
The Effects of Critical Rationalism on the Development of Critical Thinking Abilities; A Case Study with Senior High School Students in Manizales, Colombia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
40 - 54
حوزههای تخصصی:
Fostering critical thinking among senior high school students in Colombia has been an unfulfilled goal. This undesirable situation has multiple causes: “critical thinking” has become a mere slogan and its meaning and scope have not been clearly specified despite being widely used in the different levels of the education system. Furthermore, the strategies designed to teach critical thinking lack creativity, reinforce rote learning and the sheer repetition of logic rules besides misallocating the goal of reasoning and argumentation by focusing only on rhetorical persuasion. Textbooks and core literature in critical thinking suggest that a critical thinker is someone who always has plenty of arguments to defend her beliefs besides being ready to address even destructive criticism. By contrast, critical rationalism emphasizes the importance of a humble approach, acknowledges error, and portrays a critical thinker as someone who is ready to test her most beloved theories against experience and to reject them in the light of the facts that contradict her beliefs and certainties. We consider that a pedagogical approach enriched with fallibilism might be central for a better education and endorse these views with the results of a case study conducted in Manizales, Colombia, which shows that teaching the basics of logic and argumentation by using the central tenets of critical rationalism fosters critical thinking among senior high school students
درون ماندگاری فرّار است! نقدی بر خوانش نظریه زبان یلمزلف به مثابه «نقد عقل محض زبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
66 - 88
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نقدی است بر خوانش صفایی (۱۴۰۰) از گلوسم شناسی یلمزلف به مثابه «نقد عقل محض زبانی». صفایی در خوانش انتقادی خود از کتاب تمهیدات، با ارجاع به انگاره شناختی کانت و چند رویکرد دیگر، نظریه زبان یلمزلف را پیشینی، غیرتجربی، محض، عقل گرا و متعالی می داند. ما، پس از ارائه نکاتی درباره نسبت تمهیدات با کلیت نظریه زبان و نیز اشاره ای به چند مسئله پیرامون ترجمه فارسی اثر، موارد اصلی نقد صفایی را با رجوع به گستره وسیع تری از آثار یلمزلف مورد سنجش قرار می دهیم. با اتکا به انگاره معرفت شناختی کانتی، به این نتیجه می رسیم که معرفت این نظریه، برخلاف خوانش منتقد، «پسینی تحلیلی» است. با بررسی مسئله «درون ماندگاری»، درمی یابیم که اطلاق صفات «حلولی» و «متعالی» به این نظریه نادرست است. در مورد «ساختار»، تصریح می کنیم که این نظریه «برساختی» است و در آن «ضرورت پیشینی» بر ساختار تحمیل نمی شود. در کل، ما نظریه یلمزلف را از حیث روش شناسی و معرفت شناسی تجربی، پسینی، استنتاجی، خود اندیش، برساختی، تجربه گرا و درون ماندگار توصیف می کنیم و نتیجتاً، قراردادن آن در زمره نظریه های «عینیت گرا»ی مورد نقد لیکاف را منتفی می دانیم. سرانجام، با اشاره به امکان گفتگوی این نظریه با دیگر نظریه های زبانی (من جمله رویکردهای شناختی)، بر اهمیت امروزی آن در ساحت نظریه پردازی زبان تأکید می کنیم.
ساختارشکنی تعلیم و تربیت دینی در عصر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
199 - 210
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در عصر پست مدرن با به زیر سوال رفتن مبانی هستی شناختی الهیات و نفی مطلق انگاری و استقبال از کثرت گرایی و نسبی انگاری، تعلیم و تربیت دینی در چارچوبی ضدواقع گرایانه پست مدرن قرار گرفته است. این نوع تعلیم و تربیت با به نفی نگاه عمودی محور در تعلیم و تربیت سنتی و مدرنیته که در آن ارزشهای فراسویی و مطلق مورد پذیرش قرار گرفته، سعی دارد نگاه افقی و بافت محور یا محلی را جایگزین نماید و این همان روش ساختارشکنی این نوع تعلیم و تربیت است که تحت تأثیر اندیشه فیلسوفان پست مدرنی مثل دریدا مطرح کرده اند. این نوع تعلیم و تربیت در قرن 21 به نحو روزافزونی در حال گسترش و رشد است. اما خود این رویکرد نیز با مشکلاتی مواجه است که نمی تواند عمومیت کامل داشته باشد. نفی ذات و ماهیت دین، عدم اذعان به شناخت ذات دین، تاریخی و محلی دانستن تجربه دینی و غیره در این رویکرد حاکی از نارسایی آن در اشاعه کامل آن در سرتاسر جهان است. از اینرو به نظر می رسد که تعلیم و تربیت انتقادی در برابر تعلیم و تربیت دینی پست مدرن بدیلی مناسب باشد تا بتواند هم دانش آموز را با ماهیت و ذات دین آشنا سازد و هم کثرت گرایی و بافت گرایی را در تعلیم و تربیت خودش بپذیرد.
افلاطون در آستانه دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
553 - 573
حوزههای تخصصی:
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه ارسطویی می نوشتند و نوشته های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله حاضر به موضوعِ افلاطون پژوهی تا دورانِ افلاطون شناسانِ رمانتیک می پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود اند، می کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه های افلاطون پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی شان سنگِ بنایِ افلاطون پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون پژوهی تا روزگارِ رمانتیک ها را بررسی خواهیم کرد و می کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن ها یا مدرن های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت گاه هایی شکل دهنده افلاطون پژوهیِ مدرن بوده است.
ضرورت تربیت زیباشناختی از نظر جان دیویی (با تکیه بر کتاب «هنر به منزله تجربه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
23 - 46
حوزههای تخصصی:
جان دیویی یکی از صاحب نظران مهم حوزه تعلیم و تربیت دوره معاصر است که برخی از آموزه های او امروزه به بخشی از بدنه نظام های آموزشی در سطح جهان بدل شده است. ازآنجاکه تعلیم و تربیت بخشی جدایی ناپذیر از ساختار هر جامعه ای است، هرگونه ضعف در آن موجب تضعیف فرهنگ آن جامعه خواهد شد. نظام های آموزشی گذشته عمدتاً بر ابعاد فکری، اخلاقی و دینی در امر آموزش تأکید داشتند، اما امروزه توجه به ابعاد دیگری ازجمله بُعد زیباشناختی، انتقادی و خلاق به عنوان یک ضرورت نگریسته می شود. دلیلش این است که نگرش زیباشناختی و هنری در کنار سایر رویکردها می تواند جهان و پدیدارهای آن را به نحو متفاوت برای ما بازنمایاند و امکان تجربه دیگرگون آن ها را برای ما فراهم سازد. لذا در کنار پرورش زمینه های فکری و اخلاقی بر «تربیت زیباشناختی» هم تأکید می شود. مسئله اصلی در مورد این نوع تربیت این است که برخی تنها آن را بر اساس منظر نبوغ نگریسته اند و برخی هم بر اساس منظر ذوق؛ درحالی که تربیت زیباشناختی توأمان شامل هر دو منظر می شود. درنتیجه، هر نظام آموزشی موفق بایستی هم به پرورش قوه تخیل و بُعد خلاق ذهن کودک توجه کند و هم به پرورش قوه ذوق جهت ادراک و ارزیابی امور و آثار زیبا اهتمام ورزد. در کتاب «هنر به منزله تجربه» اثر دیویی توجه به هر دو منظر دیده می شود، بر همین مبنا ما ضمن مرور مباحث مربوط به زیباشناسی و مؤلفه های تربیت زیباشناختی، به طور خاص به بازخوانی بخشی از اثر مذکور با محوریت تربیت زیباشناختی (بر اساس منظر نبوغ و منظر ذوق) خواهیم پرداخت.
رویکرد شبکه ای در تفسیر قرآن، به مثابه زیرساختی برای دست یابی به آنتولوژی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
67 - 92
حوزههای تخصصی:
مطرح شدن چگونگیِ دست یابی به «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی» و ناکارآمدی یا ناکافی بودنِ استناد به تک گزاره ها در ادله نقلی برای حل مسائل مطرح در علوم انسانی، سبب توجه به ضرورت تدوین روش برای اکتشاف «نظریه ها» با ابتنا بر قرآن و روایات شد. «رویکرد شبکه ای» بستری برای پاسخ به این ضرورت است. رویکرد شبکه ای تلاشی برای کشف حداکثریِ متغیرهای مرتبط با یک موضوع و دقیق سازیِ روابط میان آنهاست تا بتوان از برایند این روابط به یک اثر مطلوب نایل شد. از سوی دیگر نظریه ها بر اساس نوع روابط میان متغیرهای مرتبط با یکدیگر که برایند آنها منجر به یک اثر بشود، شکل می گیرند و به همین دلیل می توانند عهده دار تبیین و پیش بینی شوند. در نظریه های پیچیده نیاز به استفاده از منطق سیستم ها و رویکرد شبکه ای است که مبتنی بر تعریف حداقل 25 نوع رابطه اصلی است و تعیین این روابطِ گسترده، سبب شکل گیری «هستان شناسی» در موضوع مورد نظر می شود که زیرساختی برای استفاده از «هوش مصنوعی» برای پردازش های جدید در موضوع مورد نظر و دست یابی به نتایج جدید است. در این مقاله این روابط ارائه شده و تلاش شده است با استفاده از آنها قسمتی از آنتولوژی موجود در آیه «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» به عنوان مطالعه موردی، اکتشاف گردد.
تحلیل انتقادی معرفت شناختی نظریه امر الهی اصلاح شده رابرت آدامز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
217 - 232
حوزههای تخصصی:
پیروان نظریه امر الهی معتقدند که هر آنچه خداوند به آن فرمان دهد خوب است و آنچه خداوند از آن نهی کند بد است. براین اساس، آموزه های وحیانی منبعی برای معیارهای ارزش و همچنین حقایق اخلاقی و معرفت به قضایا و گزاره های اخلاقی خواهند بود. رابرت آدامز از فیلسوفان اخلاق و قائل به نظریه امر الهی است. وی، باتوجه به اشکالات واردشده بر نظریه امر الهی، سعی کرد در مقاله واپسین خود این نظریه را اصلاح کند و نظریه خود را به نحوی تبیین کند که دچار اشکالات ناقدان نباشد. مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین، تحلیل و نقد نظریه امر الهی اصلاح شده آدامز است و ازآنجاکه نقدهای متعددی بر این نظریه وارد شده است، در این مقاله صرفاً بر چالش و نقد معرفت شناختی تمرکز می شود. البته روشن خواهد شد که سایر نظریه های امر الهی، ازقبیل رویکر اشاعره، نیز با این چالش معرفتی مواجه خواهند بود. زیرا در همه آن نظریه ها این شرط معرفتی وجود دارد که وجود الزام اخلاقی منوط به این است که فرمان الهی برای فاعل اخلاقی شناخته شود. حاصل و یافته مقاله این خواهد بود که نظریه امر الهی و، به طورِ خاص، نظریه امر الهی اصلاح شده آدامز با چالشی معرفتی مواجه است و پاسخ های نظریه امر الهی نمی توانند درمقابلِ این چالش ها موفق باشند.
امکان متافیزیکی کارآمدی دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی منکر این رأی اند که خداوند دعا را مستجاب می کند و به این دلیل دعا اقدامی کارآمد است، چرا که دعای مستجاب با برخی از صفات باری تعالی مانند قدرت مطلق، علم مطلق، خیر محض بودن و... سازگار نیست. محور مقاله حاضر بررسی مدعای متافیزیکی امکان استجابت دعاست. به این منظور، ابتدا دو استدلال علیه کارآمدی دعا با دو پیشفرض «خداوند خیر محض است» و «خدا همیشه می خواهد و می تواند چیزی را که خیر است انجام دهد» ارائه و سپس نقد شده است. در نقد استدلال اول، از دیدگاه های موری استفاده شده و نشان داده می شود خداوند گاهی ارائه خیر خاصی را منوط به دعا می کند تا خوبی های مهم تری را عطا کند که بدون قیدوشرط تأمین نمی شدند. برای نقد استدلال دوم، بر مبنای آرای هاوارد-اشنایدر، نشان داده می شود به واسطه دعا برای انجام دادن یک فعل و تغییر موقعیت اخلاقی آن فعل، انجام دادن آن فعل برای خداوند تبدیل به بهترین کار می شود. همچنین ایجاد وضعیت اموری از سوی خداوند در اجابت دعا گاهی می تواند بهتر از موارد بدیل باشد. در ادامه مقاله استدلال سومی علیه کارآمدی دعا با پیشفرض «خداوند هر آنچه را مصلحت است انجام می دهد» طرح می شود. برای پاسخ به این اشکال بر مبنای تقسیم سه گانه مجلسی نشان داده شده که می توان حالتی را در نظر گرفت که مصلحت در گرو دعا باشد و بدین ترتیب تعارض برطرف می گردد. بخش پایانی مقاله بیانگر این نکات است که دعای کارآمد و حقیقی به عنوان امری علّی فراتر از یک ارتباط زبانی است، همچنین دعا وابسته به نوع و مراتب آن می تواند طیفی از دلایل ضعیف تا قوی را برای خداوند فراهم آورد، و نهایتاً این که دعای حقیقی، علاوه بر این که دلیلی بر انجام دادن فعلی فراهم می کند، بر ارزشمندی و مصلحت بودن آنچه خواسته شده نیز تأثیر می گذارد.
کاربرد درمان حسد و ترس بر مبنای اخلاق اسلامی در معنادرمانی و درمان شناختی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
261 - 279
حوزههای تخصصی:
در اخلاق اسلامی توجه به بعد روحانی انسان و نقش رذایل اخلاقی در به مخاطره انداختن سلامت روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر همین مبنا حکمای اسلامی برای درمان رذایل اخلاقی به تقسیم بندی قوای وجودی انسان پرداخته و حاکمیت عقل بر سایر قوای نفس را به عنوان معیاری برای سلامت روان عنوان کرده اند. آنها از فضایل اخلاقی به عنوان ارزش هایی یاد می کنند که برای سلامت روان ضروری هستند. حکمای اسلامی برای درمان بیماری های اخلاقی راه کارهایی مطرح نموده اند که اصلاح نگرش، تبیین های معنوی و درمان بر اساس گرایش به فضیلت مقابل رذیلت اخلاقی از جمله آن هاست. با توجه به اینکه در اخلاق اسلامی از رذایل اخلاقی با عنوان امراض نفسانی نام برده شده و روش هایی برای درمان آنها بیان گردیده، می توان از این روش ها در درمان اختلالات روان شناختی نیز استفاده نمود. هدف ما در این پژوهش این است که با توجه به چند بعدی بودن انسان و تاثیر این ابعاد بر یگدیگر، راهنمایی جهت کاربرد اخلاق فضیلت محور اسلامی در درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی که دو نظریه مهم در روان درمانی معاصر هستند ارائه دهیم.