فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دلیل نقش مهم محصولات کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، تولید مواد اولیه و نهاده های مورد نیاز سایر بخش ها، همواره کنترل قیمت این محصولات با ابزارهای مختلف مورد توجه سیاست گذاران بوده و با ابزارهای مختلف سعی در کنترل قیمت محصولات کشاورزی شده است. بخش کشاورزی به عنوان یکی از زیر بخش های کلان اقتصادی مسلماً از متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر می پذیرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر متغیرهای کلان مانند حجم نقدینگی، نرخ بهره، نرخ ارز واقعی بازار آزاد و قیمت محصولات صنعتی بر قیمت محصولات کشاورزی است. در این راستا، از رویکرد خودتوضیح برداری ساختاری (SVAR) استفاده شد. برای شناسا نمودن شوک های ساختاری روش گراف های غیرچرخشی سودار (DAG) به کار گرفته شد. نتایج نشان داد حجم نقدینگی در کوتاه مدت بر قیمت محصولات کشاورزی اثر گذار است که البته این اثر در بلندمدت کمتر می باشد. همچنین نرخ ارز واقعی بازار آزاد در بلندمدت و قیمت محصولات صنعتی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت مهم ترین عوامل مؤثر بر قیمت محصولات کشاورزی هستند؛ بنابراین، جهت جلوگیری از تغییرات قیمت محصولات کشاورزی، استفاده از سیاست های انقباضی پولی، کنترل تغییرات نرخ ارز بازار آزاد و جلوگیری از تشکیل بازار سیاه ارز و کنترل قیمت محصولات صنعتی از طریق کنترل تغییرات نرخ ارز واقعی بازار آزاد و تثبیت نرخ ارز به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر قیمت محصولات صنعتی توصیه می گردند. طبقه بندی JEL: C50، E51، Q11
بررسی عبور قیمت جهانی مواد غذایی به قیمت های داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر چگونگی اثرگذاری تکانه های قیمت جهانی مواد غذایی بر شاخص قیمت مصرف کننده را در ایران مورد بررسی قرار داده است. به این منظور اثر عبور قیمت جهانی مواد غذایی به شاخص قیمت مصرف کننده با استفاده از الگوهای خودتوضیح برداری (VAR) و مارکوف سوئیچینگ خودتوضیح برداری (MS-VAR) و داده های فصلی 1393:4-1369:1 برآورد شد. بر اساس نتایج آزمون خطی بودن، الگوی MS-VAR نسبت به الگوی خطی VAR برازش بهتری برای داده ها ارائه کرده است. طبق آماره های تشخیصی، تصریح MSIAH(2)-VAR(1) به عنوان الگوی منتخب مارکوف سوئیچینگ خودتوضیح برداری است. نتایج نشان داد که مقدار عبور قیمت جهانی مواد غذایی به شاخص قیمت مصرف کننده در رژیم اول و دوم در پایان سال اول به ترتیب برابر 05/0 و 35/0 است. اثر عبور در سال دوم افزایش می یابد که در رژیم دوم نسبت به رژیم اول بیشتر است. مقدار عبور قیمت در پایان سال دوم در رژیم اول و دوم به ترتیب برابر 12/0 و 85/0 است. به دلیل حجم بالای واردات مواد غذایی و نهاده های کشاورزی، سیاست گذاران ایرانی می توانند با به کارگیری سیاست های کاهش تورم، میزان عبور قیمت های جهانی به قیمت های داخلی را محدود کنند.
محاسبه و ارزیابی شاخص های انرژی و اقتصادی تولید کنجد در ایران (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تحلیل انرژی و اقتصادی کنجد با توجه به شاخص های مختلف انرژی و اقتصادی انجام شد. داده های لازم به صورت تصادفی و با روش پرسشنامه ای از 50 مزرعه تولید کنجد استان مازندران جمع آوری شدند. بیشترین سهم انرژی مصرفی در تولید کنجد مربوط به انرژی کود شیمیایی و کمترین آن مربوط به انرژی سموم شیمیایی بود. نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که نسبت انرژی، بهره وری انرژی، انرژی ویژه و انرژی خالص به دست آمده بترتیب برابر 06/1، 07/0 کیلوگرم بر مگاژول، 80/13 مگاژول بر کیلوگرم و 82/1592 مگاژول بر هکتار می باشد. همچنین شاخص های اقتصادی مورد مطالعه این تحقیق شامل سود خالص، سود ناخالص، بهره وری تولید و نسبت سود به هزینه بترتیب برابر 18925718 ریال بر هکتار، 30020718 ریال بر هکتار، 037/0 کیلوگرم بر 1000 ریال و 51/1 برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف انرژی در بخش نهاده های تولید کنجد در استان مازندران به درستی مدیریت نشده و عملیات مربوط به توزیع کود و سموم شیمیایی باید با دقت بیشتر و با تکنولوژی بهتری صورت پذیرد.
الگو سازی رفتار فصلی تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصاد ایران با تأکید بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصادی شامل کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن، با استفاده از الگوهای خود توضیحی دوره ای (PAR) و انباشته فصلی (SI)، و با بکارگیری داده های فصلی سال های 89-1367می باشد. مطابق نتایج به دست آمده، تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی رفتار منظم و دوره ای داشته و کاربرد الگوی PAR برای بیان رفتار آن می تواند بسیار مؤثر باشد. نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد فصلی هیلبرگ و همکاران (1990) حاکی از وجود رفتار فصلی در بخش خدمات و صنعت و معدن بوده که پس از استفاده از فیلترهای مناسب و ایستا سازی داده ها، مدل انباشته فصلی برای الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی این بخش ها برآورد گردید. در ادامه با استفاده از الگوهای به دست آمده، تولید ناخالص داخلی هر بخش برای سه سال آینده پیش بینی شد. به این ترتیب به دلیل ماهیت متفاوت رفتار بخش-های گوناگون اقتصادی الگوسازی رفتار آنها به صورت مستقل در مطالعات توصیه می گردد.
تأثیر نوآوری در صادرات کشاورزی و صادرات کل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صادرات و لزوم انجام نوآوری در محصولات صادراتی و در نتیجه انطباق با شرایط بازارهای جهانی، در این مطالعه به بررسی اثر نوآوری برصادرات کل و صادرات بخش کشاورزی در دوره 1355 -1389 با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری پرداخته شده است. متغیرهای سهم صادرات از تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بهره وری نیروی کار، تعداد اختراعات ثبت شده و نام تجاری به عنوان شاخص های نوآوری مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهره وری نیروی کار بر صادرات کشاورزی و صادرات کل تأثیر مثبت دارد. همچنین سرمایه گذاری مستقیم خارجی و اختراعات نیز رابطه مستقیم با صادرات کل و نام تجاری رابطه مستقیم با صادرات کشاورزی دارد. مطابق نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود به وسیله آموزش کارکنان، سطح کارایی و بهره وری افراد افزایش یابد تا همگام با تغییرات فناوری، مهارت های افراد نیز ارتقا و از این طریق جامعه نیز توسعه یابد. طبقه بندی JEL: F17, O31
تعیین الگوی بهینه کشت محصولات عمده زراعی استان خراسان رضوی بر اساس مزیت نسبی تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید محصولات مقرون به صرفه همواره از دغدغههای کشاورزان و مسئولان میباشد. ب ر
این اساس، لازم به نظر میرسد ت ا بت وان در سیاس تگ ذاریه ای کش ت اف زون ب ر ه دفه ای
سیاستگذاران، نیازمندیها و هدفهای کشاورزان در کنار یک دیگر در نظ ر گرفت ه ش ود. ب ر ای ن
اساس، در این مطالعه الگوی بهینه کشت محصولات منتخب زراعی استان خراسان رضوی بر اساس
مزیت نسبی و با استفاده از روش برنامهریزی خطی فازی چند هدفه تعی ین ش د و در کن ار ه دف
کشت محصولات دارای مزیت نسبی، هدفهایی نظیر بیشترین س ود ب رای کش اورز نی ز در نظ ر
گرفته شده است. در این مطالعه دادههای م ورد نی از در تعی ین مزی ت نس بی از دادهه ای وزارت
بازرگانی و سایت سازمان خواروبار جهانی ) (FAOتهیه گردید، همچنین، دادههای مربوط به الگوی
کشت از 420پرسشنامه که به صورت تصادفی از بین کشاورزان استان خراسان رض وی در جه اد
کشاورزی در سال 1391تکمیل شده استفاده شد. نتایج مطالعه نش ان داد ک ه محص ولات زراع ی
عدس آبی، لوبیا قرمز آبی و ذرت دانهای آبی به دلیل نداشتن مزیت نسبی از الگوی کشت ح ذف و
محصولات زراعی گندم دیم و آبی، جو آبی، پنبهآبی، جو دیم، نخود دیم، شلتوک ، نخود آبی، عدس
دیم و آفتابگردان آبی به دلیل پایین بودن رتبه مزیت نسبی با کمترین سطح زیر کش ت در الگ و
قرار گرفتند و محصولات زراعی چغندرقند، گوجهفرنگی آبی، هندوانه آبی، سیبزمین ی آب ی، کل زا
آبی، خیار آبی، پیاز آبی و هندوانه دیم دارای افزایش در سطح زیر کشت نسبت به الگ وی موج ود
شدهاند. بنابراین، بر اساس نتایج میتوان پیشنهاد کرد که در تخصیص بهینه من ابع کمی اب ب ویژه
آب در تولید محصولات زراعی، افزون بر در نظر گرفتن هدفهای سنتی در الگوهای کشت مرسوم،باید هدف مزیت نسبی را نیز که منجر به تولید محصولات بر اساس نیاز بازار و در نتیجه، افزایش درآمد کشاورزان خواهد شد را نیز در نظر گرفت.
تأثیر سیاست های حمایتی و هدفمندسازی یارانه ها بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل اثر سیاست های حمایتی از بخش کشاورزی بر امنیت غذایی خانوار شهری در ایران طی دوره (1391-1361) پرداخته است. برای این منظور از شاخص امنیت غذایی خانوار (AHFSI)، شاخص حمایت از بخش کشاورزی (AMS)، نرخ تورم و متغیر مجازی سال های هدفمندسازی یارانه ها و جهت بررسی نتایج از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در کوتاه مدت و بلندمدت شاخص حمایت از بخش کشاورزی معنی دار و دارای اثر مثبت بر امنیت غذایی است. متغیر مجازی سال های اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها و شاخص تورم نیز معنی دار و دارای اثر منفی بر امنیت غذایی بوده است. اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در سال های ابتدایی آن اثرات مثبتی در بخش تولید و مصرف مواد غذایی نداشته است. بنابراین بخش کشاورزی ایران در درجه اول نیاز به حمایت هدفمند دارد و در درجه دوم باید شرایط اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در این بخش فراهم شود تا از اثر منفی آن کاسته شود. بنابراین بازنگری در سیاست های حمایتی در راستای توسعه بخش کشاورزی می تواند با ایجاد امنیت و تشویق سرمایه گذاری، افزایش ظرفیت تولید و بهبود کانال های بازاررسانی محصولات کشاورزی شرایط بهبود وضعیت امنیت غذایی در ایران را فراهم کند.
تدوین الگوی واردات محصولات کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضای روزافزون کالاهای کشاورزی و مدیریت ضعیف استفاده از منابع موجود در کشور سبب شده است به منظور برطرف ساختن نیاز داخلی، بخش عظیمی از درآمدهای کشور صرف واردات این نوع کالاها شود. لذا به منظور مدیریت هر چه بهتر واردات محصولات کشاورزی و شناسایی ابزارهای لازم به منظور کنترل واردات بی رویه برخی از این محصولات، در مطالعه حاضر، الگوی واردات محصولات کشاورزی ایران (گندم، جو، ذرت، شکر، برنج، گوشت مرغ، گوشت قرمز، تخم مرغ و دانه های روغنی) تحلیل و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که سیاست های قیمتی در واردات محصولات تخم مرغ، گوشت مرغ و گندم، به دلیل اثرگذاری بیشتر، اهمیت بالاتری دارد. همچنین متغیر تعرفه وارداتی در محصولات گندم، گوشت قرمز و جو، به عنوان ابزاری از سیاست های تجاری، حائز اهمیت بیشتری است. در نهایت، بررسی متغیر نوسان های نرخ ارز نیز نشان داد که اثر گذاری آن در برخی از محصولات مثبت (گوشت قرمز) و در برخی از محصولات منفی (شکر) است. لذا پیشنهاد می شود به منظور مدیریت کاراتر واردات محصولات کشاورزی، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و برقراری امنیت غذایی به واسطه موجود بودن غذا در کشور، از ابزارهای سیاستی مناسب همگام با سیاست های تجاری فعلی استفاده شود. طبقه بندی JEL: Q17، F13
ارتباط امنیت غذایی با جمعیت شهرنشین و برنامه های توسعه (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران و عوامل مؤثر بر آن طی سال های 1390 – 1362 است. بدین منظور، از الگوی سری زمانی برای ارزیابی عوامل موثر استفاده شد. نتایج نشان داد طی سال های مورد بررسی، امنیت غذایی خانوارهای شهری، صعودی بوده است. علی رغم بهبود امنیت غذایی در سطح شهرها، در سال 1390، 1/5 درصد از جمعیت شهری، کمتر از میزان استاندارد، انرژی دریافت کرده اند. اثر درصد جمعیت شهرنشین بر شاخص امنیت غذایی خانوارهای شهری منفی و در سطح مناسبی معنادار نیست. متغیر با وقفه تغییرات بر رشد شاخص کلی امنیت غذایی در سال آتی اثر منفی خواهد داشت؛ بدین معنا، با افزایش یک واحدی رشد شاخص امنیت غذایی در یک سال، رشد این شاخص در سال بعدی به اندازه 008/0 واحد کاهش می یابد. بر اساس نتایج، ثبات این شاخص و حفظ روند افزایشی آن باید اولویت برنامه های توسعه آتی قرار گیرد.
تاثیر کاهش بارندگی بر تولید، صادرات و واردات اقلام اصلی تجارت خارجی محصولات کشاورزی: به کارگیری رویکرد شبیه سازی مونت-کارلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده تغییر اقلیم یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی جهان است که با انتشار روزافزون گاز های گلخانه ای بر سرعت آن افزوده شده است. از پیامد های شناخته شده ناشی از تغییر اقلیم کاهش در میزان بارندگی است که بخش کشاورزی را تحت تاثیر قرار می هد. در مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر کاهش بارندگی بر عرضه و تجارت اقلام مهم تجاری، آمار و اطلاعات مربوطه از سازمان هواشناسی، فائو، آمار و وزارت جهاد کشاورزی در دوره زمانی 1390-1360 برای محصولات سیب، سیب زمینی، پسته و خرما به عنوان محصولات صادراتی و گندم، سویا و چای به عنوان محصولات وارداتی جمع آوری گردید. برای این منظور ابتدا توابع عرضه و تقاضای این محصولات با روش معادلات به ظاهر نامرتبط ( (SUREتخمین زده شد سپس برای تعیین میزان تاثیر کاهش بارندگی بر تولید و تجارت محصولات مربوطه توابع عرضه و تقاضا، میزان و ارزش صادرات و واردات و تراز تجاری کشاورزی در شش سناریو با استفاده از رویکرد شبیه سازی مونت کارلو در نرم افزار @Risk شبیه سازی شد. نتایج مطالعه نشان داد که با کاهش بارندگی عرضه ی گندم بیشتر و سیب کمتر از سایر محصولات کاهش می یابد، در مورد تجارت نیز میزان و ارزش صادرتی سیب زمینی بیشترین واکنش و میزان ارزش واردتی سویا کمترین واکنش را به کاهش بارندگی از خود نشان دادند. همچنین تراز تجاری محصولات مربوطه منفی است و با کاهش بارندگی رشد منفی آن تشدید می شود. از این رو افزایش تولید در این بخش و صرفه جویی در مصرف نهاده آب توصیه می شود.
عوامل موثر بر پایداری نظام های زراعی دشت مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظام های زراعی در معرض بهره برداری خارج از توان طبیعی خود قرار دارند که ریشه آن را می توان در بهره برداری نادرست و مدیریت ناصحیح جستجو نمود. بهره برداری پایدار از منابع تولید نظام های زراعی نیاز به الگوها و مدل هایی دارد تا ضمن رعایت دستورالعمل های این مدل ها، بهره برداری پایدار را مدنظر قرار دهد. در این مطالعه با بهره گیری از فن پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای 200 نفر از بهره برداران منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که تعدادی شاخص پایداری انتخاب شدند.ابتدا روایی پرسشنامه از سوی استادان و کارشناسان مربوط تایید شد و یک مطالعه راهنما با انتخاب 30 نفر از بهره برداران، خارج از محدوده تحقیق، برای بررسی پایای ابزار سنجش انجام گرفت. ضریب آلفای به دست آمده برای مقیاس های سنجش بین 80/0 تا 95/0 تعیین شد. به منظور تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. شاخص پایداری بعد از رفع اختلاف مقیاس شاخص ها، از طریق تحلیل مولفه های اصلی محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان داد که نواحی 1و 4 وضعیت بهتری از نظر پایداری داشته و ناحیه 6 ناپایدار می باشد. همچنین نتایج حاکی از آن است که متغیرهای سن، مشارکت در اجرای طرح های پایداری، آموزش و نگرش پایداری مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص پایداری است. بنابراین توصیه می گردد تا زمینه حضور بهره برداران در فعالیت های مرتبط با پایداری فراهم گردد و همچنین برنامه های آموزشی ارائه شده حتما دستیابی به مقوله پایداری را در اولویت قرار دهند و بر آن متمرکز گردند.
تأثیر عبور نرخ ارز بر شاخص قیمت ضمنی بخش کشاورزی ایران: کاربرد الگوی گارچ چند متغیره و رگرسیون آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات نرخ ارز از طریق قیمت واردات مواد اولیه می تواند بر قیمت محصولات کشاورزی تأثیرگذار باشد. همچنین، وابستگی صادرات محصولات کشاورزی به نرخ ارز می تواند این رابطه را تقویت نماید. تأثیر تغییرات نرخ ارز بر قیمت ها که اصطلاحاً «عبور نرخ ارز» نامیده می شود از موضوعات بسیار مهم در اقتصاد تلقی می گردد. با توجه به جایگاه استراتژیک محصولات کشاورزی، بررسی این اثر در بخش کشاورزی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است. در مقاله حاضر، عبور نرخ ارز به شاخص قیمت ضمنی بخش کشاورزی ایران و حد آستانه ای آن بررسی شده است. برای این منظور از داده های سری زمانی سالانه 1393-1350 بانک مرکزی ایران و روش های واریانس ناهمسانی شرطی خودرگرسیون تعمیم یافته چند متغیره (M-GARCH) و رگرسیون آستانه ای (TR) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی M-GARCH نشان می دهد که تکانه های گذشته نرخ اسمی ارز تأثیر مثبت بر شاخص قیمت ضمنی بخش کشاورزی دارد. همچنین، نتایج برآورد رگرسیون آستانه ای در دوره تحت بررسی نشان می دهد که عبور نرخ ارز به شاخص قیمت ضمنی بخش کشاورزی در ایران از یک حد آستانه ای برخوردار بوده که میزان نرخ ارز در این آستانه معادل 9226 ریال برآورد شده است. به عبارت دیگر، افزایش نرخ ارز بالاتر از حد آستانه ای فوق باعث افزایش شدیدتر در شاخص قیمت ضمنی بخش کشاورزی در ایران می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش آموختگان رشته کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی یکی از مهم ترین چالش ها در ایران است. با در نظر گرفتن ظرفیت بخش کشاورزی در ایران، مشکل بیکاری دانش آموختگان رشته کشاورزی را می توان با ارتقای کارآفرینی حل کرد؛ بنابراین، پژوهش حاضر به منظور بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با کارآفرینی دانش آموختگان رشته کشاورزی دانشگاه ارومیه انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموختگانی بود که در دانشگاه ارومیه در رشته کشاورزی تحصیل کردند و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی جذب بازار کار و موفق به راه اندازی یک کسب وکار و تداوم آن شدند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند در کنار روش گلوله برفی، 120 نفر انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی آن را جمعی از متخصصان تأیید کردند و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر 79/0 برآورد شد. نتایج این تحقیق در خصوص تأثیر گذاری 15 متغیر مورد مطالعه بر کارآفرینی مشارکت کنندگان نشان داد که انگیزه پیشرفت و آموزش از مهم ترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی اند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که تأثیر گذارترین متغیر در کارآفرینی دانش آموختگان انگیزه پیشرفت است. در این تحلیل رگرسیون، شش متغیر انگیزه پیشرفت،آموزش، تجربه، ریسک پذیری، استقلال طلبی و تحمل ابهام در مجموع توانستند 7/57 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق(کارآفرینی) را تبیین کنند. طبقه بندی JEL: J24
سرریز نوسان قیمت در بازار دام و طیور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است که چرخش رژیم و سرریز تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور با کاربرد مدل چندمتغیره ی مارکف سوئیچینگ GARCH الگوسازی شود. برای این منظور از سری های قیمت ماهانه ی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ (سطوح عمودی بازار مرغ)، علوفه، گوسفند زنده، گوشت گوسفند (سطوح عمودی بازار گوسفند)، علوفه، گوساله ی زنده و گوشت گوساله (سطوح عمودی بازار گوساله) در دوره زمانی ۹۲-۱۳۷۶ استفاده شد. نتایج بدست آمده مبین وجود دو رژیم تلاطمی در سطوح عمودی هر سه بازار مرغ، گوسفند و گوساله و چرخش های پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه بازار گوشت قرمز کشور می باشند که ریسک و عدم حتمیت زیادی را به بازار دام و طیور کشور تحمیل می نماید. در سطوح عمودی هر سه بازار هر چند دوره ی دوام رژیم پرتلاطم کمتر از رژیم کم تلاطم می باشد ولی تعداد و طول دوره های زمانی همراه با تلاطم بالای قیمت بسیار زیاد می باشد. بر اساس نتایج سرریز تلاطم قیمت، سرریزهای مختلف شوک ها و نیز تلاطم قیمت ها بین سطوح مختلف هر سه بازار و در هر دو رژیم تلاطم قیمت رخ داده است؛ هرچند سرریزها در رژیم پرتلاطم در هر سه بازار شدیدتر و یا بیشتر از رژیم کم تلاطم بوده است. بر این اساس، می توان بیان نمود که سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور ارتباطات قیمتی متقابل و قوی باهم دارند که بایستی در سیاستگذاری های مربوط به بخش کاملاً مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر، به علت چرخش های پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه در بازار گوشت قرمز، عدم حتمیت و به تبع آن، عدم قابلیت پیش بینی شرایط آینده، ویژگی بارز این بازارها می باشد. این ویژگی شرایط نامطمئنی را برای سرمایه گذاران و تولیدکنندگان در این بخش بوجود آورده و از سوی دیگر رفاه مصرف کنندگان نیز پی در پی دچار تغییر می شود. لذا باید برای تشویق سرمایه گذاری تلاش هایی در جهت توسعه ی ابزارهای مدیریت ریسک از قبیل بیمه و نیز کاهش تلاطم قیمت و چرخش پی در پی آن در بازار دام و طیور کشور صورت گیرد.
تبیین شاخص های پایداری و بهبود بهره وری منابع تولید در الگوی کشت دشت ماهیدشت استان کرمانشاه (رهیافت برنامه ریزی کسری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به سبب جلوگیری از تخریب منابع آب و خاک و کاهش خسارت های اقتصادی و اجتماعی آن پایداری کشاورزی و ارائه الگوهای زراعی پایدار به یکی از اولویت های اساسی سیاست گزاران بخش کشاورزی تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر در راستای معرفی الگوی زراعی مناسب جهت متعادل سازی مصرف کودها و سموم شیمیایی، برقراری توازن میان منابع در دسترس و وضعیت اقلیمی و همچنین بهره برداری بهینه از آن ها در دشت ماهیدشت واقع در استان کرمانشاه انجام شد. برای این منظور 263 پرسشنامه در سال 1393 به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تکمیل گردید و با به کارگیری مدل های برنامه ریزی کسری چندهدفه و چندهدفه فازی، الگوهای زراعی پایدار در چارچوب محدودیت های فنی تولید و خودکفایی در زمینه تامین نیازهای علوفه ای وتغذیه ای دام و طیور دشت مورد نظر در شش سناریو مختلف ارائه شد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار داشت که تمامی الگوهای زراعی پیشنهادی نسبت به الگوی فعلی منطقه پایدارتر می باشند. لذا پیشنهاد می شود تا سیاست گزاران با توجه به اهداف کلی و منطقه ای اجرای هر یک از الگوهای زراعی پیشنهادی را در اولویت قرار دهند که این امر نیازمند تدوین الزامات قانونی، سیاست های تشویقی و تنبیهی و به کارگیری مروجان کشاورزی درجهت حرکت به سمت الگو های زراعی پیشنهادی می باشد.
بررسی بهره وری کل عوامل تولید برنج در استان های مختلف: کاربرد تابع تجزیه پذیر مرزی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، منابع رشد بهره وری کل عوامل تولید محصول برنج در استان های مختلف با استفاده از رهیافت اقتصاد سنجی با استفاده از تابع تجزیه پذیر مرزی مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تابع تولید ترانسلوگ با استفاده از داده های جمع آوری شده برای دوره زمانی ۱۳۸۴-۱۳۹۲ برآورد شد. سپس، رشد بهره وری کل عوامل تولید به چهار جزء تغییرات فنی، تغییرات کارایی فنی، تغییر کارایی مقیاس و تغییر کارایی تخصیصی تجزیه گردید. نتایج نشان داد بهره وری کل عوامل تولید برنج درکشور و در فاصله سال های مورد بررسی بطور متوسط سالانه به میزان ۳/۴ درصد رشد داشته است. بیشترین رشد مربوط به استان مازندران و کمترین آن در استان گلستان بوده است. همچنین بیشترین سهم در رشد بهره وری کل عوامل عمدتاٌ به کارایی مقیاس و کارایی فنی بر می گردد. همچنین متوسط کشش مقیاس برای مجموع مزارع (مقادیری بین ۱۲/۱ و ۱۸/۱)، بازده به مقیاس قابل توجهی را در فناوری تولید در همه دوره ها نشان می دهد. با این فرض که فناوری تولید در تمامی استان ها تا حدود زیادی مشابه می باشد، تفاوت های استانی در کارایی مقیاس می تواند ناشی از تفاوت در اندازه مزارع باشد. مزارع کوچکتر در مقایسه با مزارع بزرگتر، دارای بازده به مقیاس بزرگتری هستند. در نهایت می توان گفت که با افزایش سطح مزارع می توان کارایی فنی را افزایش می یابد.
بررسی اثر سرریزهای تکنولوژی بر رشد تولید سبز کشورهای منتخب در حال توسعه قاره آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان سرریز های تکنولوژی به کشورها در چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است چرا که این سرریز ها منجر به افزایش دانش، ایجاد مزیت های رقابتی و ادغام های اقتصادی می گردند. با توجه به اهمیت سرریزهای تکنولوژی مقاله حاضر، در غالب مدل رشد رومر به بررسی اثر سرریز های تکنولوژی از دو کانال واردات حامل دانش و جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر تولید سبز کشورهای در حال توسعه منطقه آسیا طی دوره 2012-1995و با بهره گیری از روش اقتصاد سنجی فضایی می پردازد. تولید سبز در این پژوهش با در نظر گرفتن استهلاک منابع طبیعی محاسبه شده است. بر طبق نتایج بدست آمده اثر مخارج تحقیق و توسعه و سرریز تکنولوژی از کانال واردات حامل دانش مثبت و معنادار و اثر شاخص سرمایه انسانی و سرریز تکنولوژی از کانال جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی منفی می باشد.
تبیین شاخص های پایداری و بهبود بهره وری منابع تولید در الگوی کشت دشت ماهیدشت استان کرمانشاه (رهیافت برنامه ریزی کسری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به سبب جلوگیری از تخریب منابع آب و خاک و کاهش خسارت های اقتصادی و اجتماعی آن پایداری کشاورزی و ارائه الگوهای زراعی پایدار به یکی از اولویت های اساسی سیاست گزاران بخش کشاورزی تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر در راستای معرفی الگوی زراعی مناسب جهت متعادل سازی مصرف کودها و سموم شیمیایی، برقراری توازن میان منابع در دسترس و وضعیت اقلیمی و همچنین بهره برداری بهینه از آن ها در دشت ماهیدشت واقع در استان کرمانشاه انجام شد. برای این منظور 263 پرسشنامه در سال 1393 به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تکمیل گردید و با به کارگیری مدل های برنامه ریزی کسری چندهدفه و چندهدفه فازی، الگوهای زراعی پایدار در چارچوب محدودیت های فنی تولید و خودکفایی در زمینه تامین نیازهای علوفه ای وتغذیه ای دام و طیور دشت مورد نظر در شش سناریو مختلف ارائه شد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار داشت که تمامی الگوهای زراعی پیشنهادی نسبت به الگوی فعلی منطقه پایدارتر می باشند. لذا پیشنهاد می شود تا سیاست گزاران با توجه به اهداف کلی و منطقه ای اجرای هر یک از الگوهای زراعی پیشنهادی را در اولویت قرار دهند که این امر نیازمند تدوین الزامات قانونی، سیاست های تشویقی و تنبیهی و به کارگیری مروجان کشاورزی درجهت حرکت به سمت الگو های زراعی پیشنهادی می باشد.
شناسائی مکانیزم انتقال قیمت در بازار خرمای ایران (کاربرد مدل گارچ دومتغیره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیمت های بازار، مکانیزم اولیه ای می باشند که سطوح مختلف بازار را به هم پیوند داده و شوک های وارده به هر سطح بازار را به سطح تولیدکننده، عمده فروشی و خرده فروشی انتقال می دهد. بررسی چگونگی انتقال قیمت در سطوح مختلف بازار، به گونه ای مرتبط با کارایی نظام بازاریابی بوده و رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را متاثر می سازد. مطالعه حاضر چگونگی مکانیزم انتقال قیمت را در بازار خرما طی دوره 1391:4-1361:1 با استفاده از مدل گارچ دو متغیره به روش بردار مشخصه مورد بررسی قرار داد. نتایج آزمون همگرائی جوهانسن حاکی از ارتباط بلندمدت میان شاخص بهای تولیدکننده و شاخص بهای مصرف کننده خرما می باشد. نتایج آزمون علیت گرنجر نشان داد که یک رابطه علی یک طرفه از شاخص بهای مصرف کننده به سمت شاخص بهای تولیدکننده وجود دارد. نتایج همچنان حاکی از آن است که نرخ تغییر در قیمت های مصرفی به طور جزئی باعث تغییر در قیمت های تولیدی می شود به طوریکه یک واحد افزایش در شاخص قیمت مصرف کننده به میزان کمتر از یک واحد (003/0 واحد) شاخص قیمت تولیدکننده را افزایش می دهد به عبارت دیگر انتقال قیمت در بازار خرما به صورت ناقص انجام می گیرد. لذا در راستای سیاست های اصلاح نظام ناقص بازار خرما و ایجاد ثبات درآمد تولیدکنندگان، توصیه می شود دولت با اجرای سیاست های تنظیم بازار و حضور به موقع دستگاه مباشر در بازار خرید این محصول در فصل برداشت و انجام اقدامات حمایتی و ساختاری همانند انبارداری و بسته بندی به موقع و مناسب، منجر به انتقال متعادل قیمت و نتیجتا افزایش رفاه تولیدکننده و مصرف کننده گردد.
تحلیل رشد بهره وری کل عوامل تولید در زیربخش زراعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه رشد بهره وری کل عوامل تولید زیربخش زراعت ایران با استفاده از روش ناپارامتریک مالم کوئیست طی سال های زراعی 69-1368 تا 87-1386 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا مقادیر مصرف نهاده های بذر، کود حیوانی، کود شیمیایی، علف کش، سم، نیروی کار، آب مصرفی و سطح زیرکشت و مقدار ستانده زیربخش زراعت ایران مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید چغندر قند از بیشترین و تولید جو دیم و نخود آبی از کمترین رشد بهره وری در دوره زمانی مورد مطالعه برخوردار می باشند. بررسی تغییرات سالانه بهره وری و اجزای آن نشان داد که بالاترین رشد بهره وری عوامل کل تولید محصولات عمده زراعی ایران در سال زراعی 80-1379 رخ داده است. در کل دوره مشتمل بر سال های 1387-1368، متوسط رشد بهره وری کل عوامل تولید محصولات عمده زراعی ایران به میزان 6/2 درصد در سال می باشد. پیشنهاد می شود که در تدوین الگوی کشت منطقه ای، به محصولات زراعی دارای رشد بهره وری بیشتر در تخصیص منابع و گسترش سطح زیر کشت اولویت داده شود.