فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ناپایداری و مخاطره آمیز بودن شرایط تولید در کشاورزی سبب شده است که تولید این بخش به عنوان فعالیتی توأم با ریسک تلقی شود . بدلیل ریسک بالای تولید محصولات کشاورزی، به کارگیری ابزاری دقیق و مؤثر برای حمایت و تأمین امنیت اقتصادی جمعیت فعال در بخش کشاورزی اجتناب ناپذیر می نماید. در این مطالعه با توجه به اهمیت صنعت بیمه در کاهش خطرپذیری محصولات کشاورزی و به منظور اتخاذ سیاست های مناسب در جهت توسعه این صنعت در بخش کشاورزی، رفتار اقتصادی پذیرش بیمه محصول گندم آبی از سوی کشاورزان شهرستان همدان مدل سازی گردید و آثار سناریوهای مختلف سیاستی در پذیرش بیمه مورد بررسی قرار گرفت . روش تحقیق در این مطالعه براساس رهیافت مدل سازی ریاضی و بهره گیری از شبیه سازی دینامیکی با استفاده از نرم افزار I Think بوده و اطلاعات و داده های مورد نیاز در سال زراعی 92-1391 جمع آوری گردید. یافته های تحقیق نشان می دهند با افزایش احتمال بروز خسارت احتمالی میزان پذیرش بیمه از سوی زارعین افزایش می یابد. بر این اساس در زمان اتخاذ تصمیم پذیرش بیمه اگر در طول سالهای گذشته، تعداد سالهایی که در آن خسارت به محصولات کشاورزی وارد گردیده بیشتر باشد، استقبال از بیمه بیشتر خواهد شد. همچنین در این مطالعه رابطه مستقیمی بین میزان تعهد بیمه گر و فرآیند پذیرش بیمه وجود دارد و پیشنهاد می گردد در فرآیند عقد قرارداد بیمه سهم پرداختی زارع متناسب با زیان احتمالی وارده بر محصول کشاورزی در نظر گرفته شود.
بررسی تمایل به مشارکت پسته کاران استان کرمان در طرح توسعه موزون کشت پسته در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مطالعه با استفاده از تحلیل انتقال حق توسعه (TDR)، تمایل پسته کاران استان کرمان جهت شرکت در طرح توسعه موزون کشت پسته در کشور اندازه گیری شد. در این خصوص موضوع اصلی، گرفتن حق توسعه و تولید پسته در استان کرمان و دادن این حق در سایر مناطق کشور است. آمار و اطلاعات مورد استفاده به صورت میدانی (پیمایشی) و به کمک پرسش نامه حضوری و مصاحبه با باغداران پسته کار شهرستان های انار و رفسنجان جمع آوری شد. روش انتخاب نمونه، تصادفی دو مرحله ای بوده و در مجموع 206 پرسش نامه تهیه شد. نتایج نشان داد طرح توسعه موزون کشت پسته را نمی توان به عنوان راه حل اساسی و فراگیر برای مقابله با کم آبی در مناطق پسته کاری استان کرمان در نظر گرفت و از راه حل های دیگر غافل شد. بررسی دیدگاه کشاورزان نشان داد که مهم ترین موانع مشارکت پسته کاران در طرح توسعه موزون کشت پسته ایاب و ذهاب و نبود امنیت در مناطق جدید ند. مقایسه طرح توسعه موزون کشت پسته با سایر گزینه های مقابله با بحران آب نشان داد که 92 درصد از کشاورزان انتقال آب را بر توسعه موزون کشت پسته ترجیح می دهند. نتایج همچنین نشان داد که 57/71 درصد از کشاورزان با خاموش کردن موتورهای آب کشاورزی در پاییز موافق اند. در نهایت، از بین مناطق مختلف، منطقه ساقی به عنوان پیلوت ثبت نام از متقاضیان شرکت در طرح توسعه موزون کشت پسته پیشنهاد شد. همچنین توصیه اکید شد که طرح توسعه موزون کشت پسته در چارچوب برنامه های زراعی و باغی اجرا و تنها از کشاورزانی حمایت شود که اصول توسعه پایدار مورد نظر دولت را به کار بسته اند. طبقه بندی JEL: Q01, Q15, Q25
بررسی عوامل موثر بر بهره وری انرژی دربخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود بهره وری به عنوان یکی از مهم ترین منابع تامین رشد اقتصادی به معنی استفاده ی بهینه، موثر و کارآمد از تمامی منابع تولید اعم از نیروی کار، سرمایه و انرژی است و در کشور ما که دارای منابع غنی انرژی می باشد، ارتقای بهره وری انرژی های پایان پذیر دارای اهمیت ویژه ای است. در این مطالعه ابتدا بهره وری انرژی در بخش کشاورزی با استفاده از شاخص بهره وری جزیی محاسبه شده و سپس مهم ترین عوامل موثر بر بهره وری انرژی در بخش کشاورزی با استفاده از الگوی خودبازگشتی با وقفه های توزیعی(ARDL) و داده های سالیانه برای دوره ی زمانی 1386-1356 ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که متوسط سرمایه به ازای هر واحد انرژی مصرفی، دستمزد واقعی نیروی کار، متوسط نیروی کار به ازای هر واحد انرژی، قیمت واقعی فراورده های نفتی و نسبت برق از کل مصرف انرژی تاثیر مثبت بر بهره وری انرژی در کوتاه مدت داشته اند. همچنین در بلندمدت متغیر سهم مصرف برق از کل مصرف انرژی تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری انرژی در بخش کشاورزی داشته است.
اثرپذیری حاشیه بازار گوشت گوسفند از انتقال نامتقارن قیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نحوه تأثیر انتقال نامتقارن قیمت بر حاشیه بازار گوشت گوسفند در ایران پرداخته است. به این منظور، الگوی حاشیه بازاریابی به صورت ترکیب الگوی هزینه بازاریابی و آزمون هاک برآورد شد. بر اساس نتایج مطالعه، متغیرهای افزایش در قیمت گوسفند زنده، کاهش در قیمت گوسفند زنده، روند زمانی، هزینه حفاظت از گوشت و متغیر موهومی فصل بهار تأثیر معنادار بر حاشیه بازار گوشت گوسفند دارند. علامت ضریب تمام متغیرهای مذکور به استثنای متغیر موهومی فصل بهار مثبت است. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات قیمت گوسفند زنده به طور کامل به خرده فروشی منتقل نمی شود و انتقال قیمت در کوتاه مدت و بلند مدت نامتقارن است. طبقه بندی JEL: E64, M31, E30
تحلیل رابطه علّی بین شاخص های سرکوب مالی و صادرات کشاورزی ایران با استفاده از شبکه علی بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این بررسی، تحلیل رابطه علی بین شاخص های سرکوب مالی، در کنار دیگر عامل های تأثیرگذار بر ارزش صادرات بخش کشاورزی می باشد. برای این منظور با استفاده از داده های سری زمانی91-1355 و مبانی نظری (تئوری) موجود ابتدا، ارتباط هریک از متغیرهای تأثیرگذار بر ارزش صادرات بخش کشاورزی، درقالب نقشه علی کامل مشخص شده و آنگاه با استفاده ازاصول شبکه علی بیزین نقشه علی مستقلی برای متغیرهای مدل فراهم شده و پس از آن تحت سناریوهای مختلف به بررسی تأثیر هریک از متغیرها پرداخته شده است. نتایج گویای آن است که از بین شاخص های سرکوب مالی کمترین تأثیر بر صادرات بخش کشاورزی ایران، مربوط به نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی و بیشترین تأثیر مربوط به نرخ بهره می باشد. همچنین از بین دیگر متغیرهای تأثیرگذار متغیر نرخ ارز دارای بیشترین تأثیر بر ارزش صادرات بخش کشاورزی می باشد. بنابراین در راستای نتایج تحقیق پیشنهاد می شود، دولت برای توسعه صادرات محصولات کشاورزی ضمن استفاده از سیاست های ارزی مناسب برای حمایت و تشویق صادرات محصولات کشاورزی، به دنبال اعمال سیاست هایی برای ارتقای سطح تولیدات این بخش مانند سیاست هایی برای افزایش بهره وری آب و خاک نیز باشد.
بررسی تأثیر توسعه زیر ساخت های حمل و نقل بر ارزش افزوده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اینکه کشاورزی تامین کننده ی مواد غذایی و کالاهای تولیدی برای رفع نیازهای اولیه انسان ها است، به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی هر کشور مطرح بوده و از طرف دیگر سهم قابل توجهی از اشتغال و ارزش افزوده را دارا می باشد. برای رساندن مواد اولیه برای تولید محصولات کشاورزی از یک طرف و رساندن کالاهای تولید شده در بخش کشاورزی به دست مصرف کنندگان، احتیاج به شبکه های ارتباطی و راه ها می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در مطالعه ی حاضر با استفاده از مدل داده های تابلویی، روش اثر ثابت و اطلاعات سال های 1379 تا 1390، میزان تأثیر توسعه ی زیرساخت های حمل و نقل بر ارزش افزوده ی بخش کشاورزی استان های منتخب ایران بررسی شده است. نتایج حاکی از این است که متغیر شاخص زیرساخت حمل و نقل بر رشد بخش کشاورزی تأثیر مثبت دارد. چنانچه می توان با سرمایه گذاری در بخش حمل و نقل از بازدهی صعودی بلندمدت در بخش کشاورزی و در نهایت در اقتصاد کل کشور بهره جست. بنابراین پیشنهاد می شود که استراتژی توسعه ی کشاورزی بر روی توسعه ی زیرساخت های حمل و نقل متمرکز شود و از درآمد بخش کشاورزی برای تأمین بخشی از منابع مورد نیاز جهت توسعه ی زیرساخت های حمل و نقل استفاده گردد.
سرریز نوسان قیمت در بازار محصولات کشاورزی: مطالعه موردی بازار گوشت گوسفند استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این بررسی، ارزیابی و تحلیل تاثیر سرریز نوسان قیمت در سطوح عمودی بازارهای گوشت گوسفند استان آذربایجان شرقی، بین سه سطح نهاده های تولیدی، خرده فروشی و سرمزرعه گوشت گوسفند می باشد. بدین منظور از الگوی خودتوضیحی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته آستانه ایی چندمتغیره (MV-TGARCH) با استفاده از روش BEKKو داده های قیمت های هفتگی از فروردین 1377 تا اسفند 1390 بهره گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان سرریز نوسان قیمت دوسویه از بازار خرده فروشی گوشت گوسفند به بازار نهاده های تولیدی و کمترین آن از بازار نهاده های تولیدی گوسفند به بازار سرمزرعه گوشت گوسفند صورت می گیرد. بنابراین عامل های تقاضای محصول بیش از عامل های عرضه (نهاده های تولیدی) آن باعث ایجاد نوسان ها در بازار گوشت گوسفند می شوند، لذا کنترل نوسان ها قیمت خرده فروشی می تواند به مدیریت خطر (ریسک) قیمت در بازار گوشت گوسفند کمک کند. از این رو تمرکز بر روی عامل های طرف تقاضای گوسفند به منظور کنترل نوسان های قیمتی در این بازار توصیه می شود.
اثر متغیرهای اقلیمی بر عملکرد و ریسک عملکرد محصولات گندم و ذرت در استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر متغیرهای اقلیمی بر عملکرد و ریسک عملکرد محصولات گندم دیم، گندم آبی و ذرت در استان قزوین می باشد. بدین منظور از رهیافت تابع تولید تصادفی جاست و پاپ بهره گرفته شد. در این راستا توابع عملکرد و ریسک عملکرد گندم آبی به ترتیب به شکل کاب داگلاس و خطی درجه دوم برآورد گردید. نتایج نشان داد که کود اوره، متوسط حداکثر دما و سرعت باد در دوره رشد اثر مثبتی بر ریسک عملکرد داشته و هر سه این عوامل نهاده ریسک افزا می باشند. جهت برآورد توابع عملکرد و ریسک عملکرد گندم دیم به ترتیب از شکل کاب داگلاس و ترانسندنتال بهره گرفته شد. نتایج برآورد این توابع حکایت از آن دارد که میزان مصرف کود اوره، بذر، کود فسفات، بارش تجمعی فصول پاییز و بهار و متوسط سرعت باد در دوره رشد اثر معنی داری بر عملکرد گندم دیم استان دارند که از این بین متوسط حداکثر دمای دوره رشد و متوسط سرعت باد در دوره رشد به عنوان نهاده ریسک افزا شناخته شده اند. توابع عملکرد و ریسک عملکرد ذرت به شکل خطی درجه دوم تخمین زده شد که نتایج حاصله نشان می دهد که متغیر های کود شیمیایی، حداکثر و حداقل دمای دوره رشد و بارندگی تجمعی در دوره رشد ذرت اثر معنی داری برعملکرد دارند. متغیر حداکثر دمای دوره رشد و میزان کود مصرفی تاثیر منفی بر عملکرد داشته اند. ضمن اینکه متغیر حداکثر دما و بارندگی تجمعی نیز متغیرهای ریسک کاه می باشند. ب
ارزیابی آثار کاهش آورد شبکه سفیدرود بر الگوی کشت زراعی دشت مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز سفیدرود بزرگ، آبیاری جلگه حاصلخیز گیلان را بر عهده داشته و آب مورد نیاز برای زراعت محصول راهبردی برنج را در این استان فراهم آورده است. طرح های توسعه منابع آب در بالادست این حوضه، تأمین آب آبیاری مطمئن برای جلگه گیلان را با مخاطره مواجه ساخته است. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی برنامه ریزی ریاضی منطقه ای مبتنی بر رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت و در نظر گرفتن شرایط هیدرولوژیکی ناحیه آبیاری دشت مرکزی استان گیلان، آثار 10 سناریوی مختلف کاهش آورد شبکه سفیدرود را تحت 8 وضعیت مختلف شبکه ارزیابی کرده است. داده های مورد نیاز از منابع مختلف شامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، شرکت سهامی آب منطقه ای استان گیلان و مطالعات شرکت های مشاور جمع آوری شد. اراضی زراعی خارج شده از مدل آبیاری، مقدار خسارات اجتناب شده به واسطه اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری و کاهش سود ناخالص زراعت در ناحیه آبیاری دشت مرکزی تحت سناریوهای مختلف کاهش آورد و وضعیت های متفاوت شبکه از جمله مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتایج نشان داد که کاهش 9 درصدی آورد شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود در ناحیه دشت مرکزی در وضعیت پایه منجر به خارج شدن 6/7 درصد سطح زیر کشت برنج و 9/7 درصد کل سطح زیر کشت محصولات زراعی این ناحیه از مدول آبیاری می شود. شبیه سازی های صورت گرفته بر مبنای سناریوهای تغییر وضعیت شبکه بیانگر اثر شایان توجه سیاست بهبود راندمان آبیاری بر جلوگیری از ایجاد خسارت ناشی از کاهش آورد است. مقادیر حاصل مبنای تحلیل هزینه- فایده در خصوص اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری در این ناحیه آبیاری است. طبقه بندی JEL:C2، N55، Q15
بررسی سیاست های مرزی محصولات باغی در ایران و کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به مطالعه تطبیقی سیاست های حمایت تجاری محصولات باغی در ایران و کشورهای منتخب چین، هند، آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه طی دهه اخیر می پردازد. به منظور بررسی بیشتر تأثیر سیاست های مرزی بر روند تجارت محصولات باغی در ایران، توابع صادرات و واردات محصولات باغی با استفاده از روش ARDL براورد شد. نتایج مطالعه نشان داد که ایران در مقایسه با سایر کشورهای مورد مطالعه از ابزارهای کمتری برای گسترش صادرات محصولات باغی استفاده می کند. همچنین در نظام تعرفه ای ایران، از ابزارهای متنوع برای کنترل واردات محصولات باغی استفاده نمی شود. این در حالی است که سایر کشورهای مورد بررسی از ابزارهای بیشتری برای کنترل واردات استفاده می کنند. بر اساس نتایج براورد تابع واردات محصولات باغی، متغیرهای نرخ ارز واقعی، تولید داخلی محصولات باغی و تعرفه تأثیر معنیدار بر واردات محصولات باغی به ایران در بلندمدت و کوتاه مدت دارند. در کوتاه مدت، علاوه بر متغیرهای مذکور، متغیر نسبت قیمت وارداتی محصولات باغی جهان به ایران دارای تأثیر آماری معنیدار بر واردات محصولات باغی است. تخمین تابع صادرات محصولات باغی نشان داد که متغیرهای نرخ ارز واقعی، نسبت قیمت صادرات جهانی به داخلی محصولات باغی و شاخص آزادسازی تجاری تأثیر معنیدار بر صادرات محصولات باغی در بلند مدت و کوتاه مدت دارند. در بلند مدت، متغیر تولید داخلی محصولات باغی نیز دارای تأثیر معنیدار بر میزان صادرات محصولات باغی است. طبقه بندی JEL: L11
اثر بی ثباتی رابطه مبادله بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات رابطه مبادله از دیدگاه بسیاری از اقتصاددانان یک عامل مهم بی ثباتی اقتصادی تلقی می شود. از این رو، مطالعه حاضر با استفاده از داده های سری زمانی، اثر نوسان های رابطه مبادله را بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران بررسی کرده است. بدین منظور، برای اندازه گیری نوسان های رابطه مبادله از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو (ARCH) استفاده شد. برای برآورد روابط هم جمعی و پویایی کوتاه مدت بین متغیرها نیز رهیافت هم جمعی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) به کار گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در کوتاه مدت و بلندمدت، نوسان های رابطه مبادله اثر منفی و معنی داری بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران دارد. ضریب تصحیح خطا (39/0-) نیز گویای سرعت مناسب فرایند تعدیل است. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود که وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی کاهش یابد. علاوه بر این، ضروری است که صادرات بر مبنای مزیت های نسبی صورت گیرد. طبقه بندی JEL:,C22 ,Q10 F43
برآورد حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگیزه اصلی سیاست های حمایتی در بخش کشاورزی را می توان کمک به رشد و توسعه اقتصادی، حمایت از اشتغال و سرمایه گذاری ، حفظ تولید داخلی و کاهش وابستگی به خارج برای دستیابی به شرایط مناسب زندگی نام برد. مطالعه حاضر به محاسبه شاخص برآورد حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی برمبنای سه نرخ ارز موجود در کشور (نرخ ارز رسمی مبادله ای، بازار آزاد و واقعی) و بر پایه قیمت های ثابت سال1376 و قیمت های جاری پرداخته است. با توجه به محدودیت های آماری در مورد برخی از سری های زمانی(از جمله آمار هزینه حمل و نقل جاده ای)، دوره89-1374 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که شاخص برآورد حمایت از تولیدکننده (PSE) در طی سال های مورد بررسی دارای نوسان های متعددی است و به صورت منظم، روند صعودی یا نزولی را طی نمی کند به طوری که درصد برآورد حمایت از تولیدکننده براساس نرخ ارز رسمی در قیمت جاری در دوره 1374-1380 روند افزایشی داشته اما در دوره 1380-1385 با کاهش همراه بوده است. البته در این میان، حمایت ها در سال 1383 افزایش چشمگیری داشته است که دلیل آن اختصاص حداکثر حمایت بودجه ای دولت بوده است. پس از آن، حمایت ها روند صعودی یافته به طوری که بیشترین میزان حمایت در طول دوره، متعلق به سال 1387 می باشد. این نتیجه تقریباً برای هر سه نرخ ارز صادق است. طبقه بندی JEL : Q26
اثر بی ثباتی تجاری بر رشد زیربخش های کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، با استفاده از شاخص لاو بی ثباتی درآمدهای صادراتی و وارداتی زیربخش های کشاورزی ایران طی دوره ی 89-1375 محاسبه و تاثیر آن بر رشد زیربخش ها بررسی شد. نتایج برآورد مدل رشد سولو با استفاده از داده های تابلویی و روش اثرات ثابت نشان می دهد که به ازای یک درصد افزایش بی ثباتی صادرات و واردات، به ترتیب 024/0 و 038/0% رشد زیربخش های کشاورزی کاهش می یابد. بی ثباتی صادرات و واردات، ریسک تجارت خارجی را افزایش و به تبع آن فعالیت در این بازارها را کاهش می دهد. در این صورت تجار و کشاورزان ریسک گریز فعالیت خود را محدود کرده و سرمایه ی خود را به صنایع دیگر که اطمینان بیشتری دارد، منتقل می کنند. همچنین مدل رشد زیربخش های کشاورزی به صورت جزیی برآورد شد. نتایج بیانگر رابطه ی مستقیم بی ثباتی صادرات با رشد زیربخش های زراعت-باغبانی و دامپروری می باشد. در واقع افزایش بی ثباتی صادرات سبب شده تا دریافتی های ارزی از این طریق، منبع غیرقابل اعتمادی برای تامین مالی پروژه های سرمایه ای باشد. بدین روی به دلایل احتیاطی منطقی به نظر می رسد که فعالان در این زمینه، منابع تامین اعتبار خود را تنوع ببخشند که این تنوع، سبب افزایش رشد شده است. اثر این شاخص بر رشد زیربخش های شیلات و جنگلداری منفی برآورد شده است. همچنین بی ثباتی واردات با رشد زیربخش جنگل داری رابطه ی مستقیم و بر رشد سایر زیربخش ها اثر منفی داشته است. لذا با توجه به این نتایج، اتخاذ سیاست هایی جهت جلوگیری از ایجاد بی ثباتی و کاهش پیامدهای حاصل از آن می تواند بر رشد، اشتغال و سرمایه گذاری در زیربخش های کشاورزی و رفاه خانوارهای روستایی و کشاورز تاثیر مثبت داشته باشد.
کاربرد تحلیل پوششی داده های کراندار در بررسی کارایی واحدهای مرغداری (مطالعه موردی خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارایی در هر بخش اقتصادی به منظور اتخاذ سیاست هایی برای استفاده بهینه از عوامل تولید و جلوگیری از هدر رفتن منابع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه کارایی واحدهای مرغداری با استفاده از رهیافت تحلیل پوششی داده های کراندار که موقعیت هر واحد را نسبت به دو مرز کارایی و ناکارایی مشخص می کند مورد ارزیابی قرار گرفته است تا تصویر جامع تری نسبت به کارایی هر واحد حاصل گردد. با توجه به تعداد نهاده و ستاده، جهت اطمینان به روش تحلیل فراگیر داده ها و بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز 30 واحد فعال به روش تصادفی به عنوان نمونه در سطح استان خراسان جنوبی انتخاب گردید و کارایی آنها با بهره گیری از نرم افزارهایGAMS و SPSS17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که میانگین کارایی واحد های مرغداری بر اساس معیار نهاده محور 833/0 بوده و بیش از 56 درصد واحد ها دارای کارایی پایین تر از میانگین می باشند. همچنین میانگین کارایی واحدها با رویکرد خوشبینانه و بدبینانه و به روش ستاده محور به ترتیب 225/1 و 861/0 محاسبه گردید. نتایج مربوط به کارایی بازه ای واحدها مرغداری نیز نشان داد که 50 درصد واحدهای مرغداری نامعین هستند که بین دو مرز کارایی و ناکارایی قرار گرفته اند. نتایج این مطالعه تایید می کند که با افزایش کارایی، می توان میزان تولید را بدون استفاده از منابع بیشتر افزایش داد. در این رابطه پیشنهاد می شود با شناسایی واحدهای ناکارا و بررسی علل ناکارایی آنها و الگو قرار دادن واحدهای کارا، گامی موثر در زمینه افزایش کارایی برداشته شود.
توسعه کشاورزی و اقتصاد مقاومتی، جایگزین نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایرانی در افق چشم انداز بیست ساله، کشوربرتر منطقه بوده و دارای ویژگی هایی خواهد بود از جمله اینکه برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، به دور ازفقر، تبعیض و بهره مندی از محیط زیست مطلوب و پایدار. کشاورزی ایران در مقایسه با رقبای منطقه ای خود، توانایی رساندن کشور به اهداف چشم انداز را دارا است. بخش کشاورزی با داشتن زیر بخش های چهارگانه زراعت، دامپروری، شیلات و جنگلداری یکی از مهمترین بخش های اقتصاد کشور ایران است. بخش کشاورزی با توجه به اهمیت اقتصادی، اجتماعی و امنیتی فراوانی که دارد؛ اما به اندازه لازم مورد توجه قرار نمی گیرد. کشاورزی در کشور ایران با داشتن ویژگی های بسیار از جمله چهار فصل بودن، توانایی زیادی برای تبدیل شدن به موتور محرکه اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی و جایگزینی نفت را دارد. همه بخش های اقتصاد کشور در سال 91 با تأثیر گرفتن از تحریم ها، رشد منفی را تجربه کرده اند در حالی که بخش کشاورزی رشد3/6 را داشته است. این نوشتار به بررسی وضعیت کشاورزی در ایران و کشورهای منتخب منطقه خواهد پرداخت و ظرفیت های بخش کشاورزی برای تبدیل شدن به محور اصلی اقتصاد با توجه به معیارهای اقتصاد مقاومتی و جایگزین شدن نفت مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل اجتناب ناپذیری حمایت از بخش کشاورزی در ایران و جهان (مبانی، درس هایی از تجارب دنیا، رویکردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین موضوع در تجارت و سازمان جهانی تجارت مسئله حمایت از محصولات کشاورزی بوده است. در این راستا موافقین و مخالفین استدلال های مختلفی را ارائه می نمایند. در استدلال های ارائه شده توسط موافقین غالبا تاکید و توجه خاص بر موضوع فقیر بودن کشاورزان، سنتی بودن آنها، عدم برخورداری از مزیت نسبی و نهایتا تاکید براثرگذاری در تولید و تامین غذا می باشد. نکته ای که اساسا مغفول مانده است عدم توجه به مبانی تئوری و ماهیت محصولات این بخش در بازار اغلب نقاط دنیاست. لذا در این مقاله تلاش شده ضمن اشاره به رویکردهای مختلف محققین بر اصرار در حمایت از بخش کشاورزی ، با ارائه شواهدی با تاکید بر مبانی نظری و ماهیت محصولات بخش کشاورزی بویژه ارتباط بین کشش تقاضای محصولات کشاورزی و در آمد تولیدکنندگان به این مهم پرداخته شود. بنابراین در تحقیق حاضر ارتباط بین کشش تقاضا و میزان حمایت از بخش کشاورزی در محصولات مختلف و در کشورهای مختلف تحت سه سناریوی یکساله (2012) و سه ساله (12 2010 ) و پنج ساله (12- 2008) مورد بررسی قرار گرفت به موازات آن شیوه های حمایت و میزان حمایت در کشورهای مورد بررسی و در محصولات مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که رابطه معنی داری بین حمایت و کشش تقاضا در محصولات مختلف در کشورهای مختلف تحت سناریوهای فوق الذکر وجود داشته است و این رابطه بیانگر آن است که هر چه کشش تقاضای محصولی کمتر بوده میزان حمایت آن بیشتر بوده است. همچنین بررسی روند حمایت از بخش کشاورزی در کشورهای مختلف نشان می دهد که در طی زمان نوع حمایت و میزان حمایت تغییر کرده و به منظور کارامدی حمایت از روش هایی که کمترین اخلال را در بازار ایجاد نماید استفاده شده است.
تأثیر نوسانات نرخ ارز بر صادرات کشمش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسانات نرخ ارز یکی از عوامل تأثیرگذار و در عین حال ابهام آمیز بر صادرات محصولات کشاورزی است. با توجه به اهمیت تجارت محصولات کشاورزی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر نوسانات نرخ ارز واقعی بر صادرات کشمش ایران طی دوره 1338-1390 است. بدین منظور ابتدا شاخص نوسانات نرخ ارز با استفاده از الگوی انحراف معیار میانگین متحرک (MASD) محاسبه گردید. سپس اثر نوسانات نرخ ارز بر صادرات کشمش با استفاده از الگوی هم انباشتگی جوهانسن-جسیلیوس و تصحیح خطای برداری (VECM) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در بلندمدت و کوتاه مدت بین صادرات کشمش و متغیرهای اصلی آن (میانگین وزنی درآمد ناخالص واردکنندگان، قیمت عمده فروشی، نرخ ارز واقعی، ارزش افزوده بخش کشاورزی) رابطه معنی داری وجود دارد؛ به طوری که مطابق تئوری با نوسانات نرخ ارز رابطه معکوس دارد. ضریب مربوط به جمله تصحیح خطا ECM(-1) معنی دار و علامت آن مطابق انتظار منفی بود. مقدار این ضریب برابر20/0- به دست آمد و بیانگر این است که حدود20 درصد از عدم تعادل صادرات کشمش از مقادیر بلندمدت خود، بعد از سپری شدن یک دوره از بین خواهد رفت.