فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
تعیین بازده مقیاس در باغ های انگور استان قزوین (مطالعه ی موردی منطقه ی تاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه از دو شکل تابعی انعطاف پذیر(ترانسلوگ) و انعطاف ناپذیر(کاب داگلاس) برای برآورد تابع تولید انگور و از آن رو تعیین بازده مقیاس، برای 90 باغدار در منطقه ی تاکستان استان قزوین استفاده شده است. بازده مقیاس با فرض های «استفاده از کود و نیروی کار اضافی»، «عدم استفاده از کود و نیروی کار اضافی»، «تنها با نیروی کار اضافی» و «تنها با کود اضافی»، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که تابع تولید ترانسلوگ در تعیین بازده مقیاس، بهتر از تابع تولید کاب داگلاس است. همچنین یافته های دیگر پژوهش بیانگر آن است که چنانچه باغداران تنها از کود اضافی استفاده نمایند، بالاترین بازده مقیاس را خواهند داشت (کشش مقیاس برابر 39/6)، ولی چنانچه از کود و نیروی کار اضافی استفاده ننمایند، بازده کاهشی مقیاس خواهند داشت (کشش مقیاس برابر 39/0).
تحلیل دیدگاه کشاورزان شهرستان نظرآباد پیرامون وضعیت شاخصهای ذهنی کشاورزی پایدار در سطح خانوار زارع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود این که امروزه مباحث پایداری کشاورزی مورد توجه جدی قرار گرفته، اما اقدامات صورت گرفته برای عملیاتی نمودن این مفهوم بسیار ناچیز بوده است. توسعه بخش کشاورزی بدون درنظر گرفتن وضعیت شاخصهای کشاورزی پایدار، اثرات زیانبار و جبران ناپذیری را برای جامعه به دنبال خواهد داشت. این پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه کشاورزان شهرستان نظرآباد، پیرامون وضعیت شاخصهای ذهنی کشاورزی پایدار در سطح خانوار زارع و در چارچوب کلی پژوهشهای پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 657 نفر از کشاورزان شهرستان نظرآباد بودهاند که تعداد 166 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب، انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرارگرفتهاند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامهها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه 88/0، 82/0 و 91/0 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. روایی صوری پرسشنامه نیز با نظرخواهی از کارشناسان و استادان مرتبط با موضوع تایید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای تحلیل دادهها از میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و تحلیل خوشهای استفاده شده است. یافتههای به دست آمده از تحلیل خوشهای نشان داده است که 8/22 درصد از شاخصهای ذهنی بررسی شده در این شهرستان پایدار، 6/28 درصد از شاخصها نسبتاً پایدار و 6/48 درصد از این شاخصها ناپایدار بودهاند. به عبارتی دیگر، بیشتر شاخصهای ذهنی سطح خانوار در وضعیت ناپایدار قرار داشتهاند.
برآورد میزان افزایش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی در اثر حذف یارانه نهاده ها (بررسی موردی: برنج استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های اقتصادی رایجبرای حمایت از کشاورزی، یارانه نهاده های تولیدی است. با توجه به تصمیم دولت مبنی بر تعدیل یارانه ها، در این تحقیق به تاثیر آن بر افزایش قیمت تمام شده برنج در مازندران پرداخته شده است. از آنجایی که میزان مصرف نهاده های حمایت شده در بین کشاورزان برای زراعت های مختلف، و همچنین میزان عملکرد محصول برنج در اراضی مختلف، یکسان نیست، در این تحقیق، با استفاده از اطلاعات میدانی، به اندازه گیری میزان تاثیرتعدیل یارانه ها بر قیمت تمام شده برنج توجه شد. داده های تحقیق برگرفته از150 پرسشنامه توزیع شده میان تولیدکنندگان ارقام مختلف برنج در سطح استان مازندران در سال زراعی 89-1388 می باشد. روش مورد استفاده، برآورد تابع هزینه ترانسلوگ و سهم هزینه ای نهاده های تولید از طریق رگرسیون های به ظاهر نامرتبط می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه یک درصد تغییر در قیمت نهاده های بذر و کود، قیمت تمام شدهبرنج کل استان را به میزان 06/0 درصد و قیمت تمام شده ارقام مرغوب را به میزان 22/0 درصد افزایش خواهد داد. همچنین با به دست آمدن روند تغییرات قیمتی نهاده ها پس از اجرای طرح هدفمندی و تاثیر آن بر کشش قیمتی محصول، مشخص شد که با حذف یارانه نهاده ها، قیمت تمام شده ی برنج کل استان به میزان 05/0 درصد و ارقام مرغوب، به میزان 17/0 درصد افزایش خواهد داشت. نظر به تفاوت تاثیر حذف یارانه هر نهاده برقیمت تمام شده محصول، پیشنهاد می شود میزان کاهش حمایت، بر اساس نوع نهاده صورت گیرد.
نقش تعاونی های مشاع در توسعه مناطق روستایی تحت پوشش:مطالعه موردی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تأثیر عبور نرخ ارز به قیمت مواد غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبور نرخ ارز یکی از مباحث مهم در اقتصاد کلان کشورها می باشد که به بررسی رابطه بین نوسان نرخ ارز و تعدیل قیمت ها می پردازد. هدف از این بررسی تعیین میزان تأثیر عبور نرخ ارز به شاخص قیمت مواد غذایی در ایران می باشد. برای این منظور رهیافت خود توضیح برداری ساختاری (SVAR)با استفاده از داده های فصلی سال های 1371 تا 1390 به کار رفته است. نتایج تحقیق نشان داد که عبور نرخ ارز به شاخص قیمت مواد غذایی ناقص بوده و کشش عبور نرخ ارز در کوتاه مدت حدود 3 درصد و در بلندمدت حدود 6 درصد می باشد و نتایج مربوط به تجزیه واریانس نشان داد که سهم کوچکی از تغییرات قیمت مواد غذایی توسط تکانه های نرخ ارز و عرضه پول توضیح داده می شود و بین 93 تا 98 درصد تغییرات سطح قیمت توسط تکانه های مربوط به خود شاخص قیمت مواد غذایی تعیین می شود. همچنین با توجه به اینکه عبور نرخ ارز کم، آزادی بیشتری را برای پیگیری سیاست های پولی مستقل به ویژه با هدف رسیدن به رژیم های تورمی خاص فراهم می کند به کارگیری سیاست های مناسب ارزی می تواند در کاهش نرخ تورم به ویژه تورم قیمت مواد غذایی که امنیت غذایی کشور را دچار بحران می کند بسیار موثر باشد
تعیین کننده های عرضه و تقاضای بازار برنج ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنج به عنوان یکی از مهم ترین اقلام سبد مصرفی خانوارهای ایرانی است و در تأمین امنیت غذایی جامعه نقشی مهمی را ایفا می کند. از این رو دولت به منظور تنظیم بازار و کنترل قیمت، هر ساله بخشی از منابع محدود ارزی کشور را به واردات برنج اختصاص می دهد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تعیین کننده ی عرضه و تقاضای برنج ایران طی دوره ی 1386-1360 است. بدین منظور اقدام به تخمین تابع عرضه در قالب الگوی تعدیل جزئی نرلاو و تابع تقاضای برنج گردیده است. بر اساس نتایج تخمین، واکنش عرضه کشاورزان در برابر تغییرات قیمت بسیار اندک است و افزایش قیمت تأثیر چندانی بر عرضه ی این محصول نخواهد داشت و سیاست مداخله گرانه ی دولت(واردات) در بازار این محصول بر انگیزه ی تولید کشاورزان اثر منفی داشته است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، امکان افزایش تولید این محصول از طریق افزایش سطح زیرکشت تقریبا منتفی است. لذا افزایش در تولید باید بر افزایش عملکرد در هکتار متمرکز گردد. نتایج حاصل از تخمین تابع تقاضا نیز مؤید این مطلب است که افراد در رفتار مصرفی خود کمتر به قیمت توجه دارند و تصمیم گیری برای مصرف این محصول بیشتر تحت تاثیر درآمد افراد می باشد. همچنین عواملی از جمله جمعیت، عادات مصرفی افراد و واردات نیز در الگوی مصرفی افراد نقش دارند. بنابراین تاکید بر افزایش عملکرد در هکتار و اصلاح الگوی مصرف برنج، می تواند ضمن صرفه جویی ارزی به امنیت غذایی کشور نیز کمک کند.
تحلیل اقتصادی تغییر در سطح زیر کشت آفتابگردان کاربرد روش مدلسازی ایجاد گزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین برنامه های مطلوب و به نسبت بهینه بهره برداریهای کشاورزی است. افزون بر آن، تاثیر در نظر گرفتن محصول آفتابگردان در برنامه تولید واحدهای مورد مطالعه نیز بررسی شده است. اطلاعات مورد نیاز از بهره برداران منطقه رامجرد در شهرستان مرودشت استان فارس گردآوری شده است. در این مطالعه روش مدلسازی ایجاد گزینه ها برای تعیین برنامه های تولید نماینده های گروههای کوچک، متوسط و بزرگ به کار رفته است. نتایج به دست آمده از آن نیز، مزایای کاربرد روش مدلسازی ایجاد گزینه ها را در برنامه ریزی کشاورزی نشان می دهد.
ارزیابی اثر تغییر قیمت نهاده ها بر ستانده های کشاورزی در کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته قیمت انواع سموم و کود شیمیایی افزایش یافته است. محور اصلی چنین سیاستی بر پایه این ایده که پایین بودن قیمت نهاده های پیش گفته سبب مصرف بی رویه آنها در تولید محصولات مختلف می شود؛ استوار بوده است. بر همین اساس در مطالعه حاضر آثار مختلف اعمال این سیاست در تولید محصولات زراعی استان کرمان بررسی شده است. در این راستا نخست با استفاده از یک نوع پرسشنامه و گفتگو با 103 زارع در شهرستانهای جیرفت و کهنوج داده های مورد نیاز گردآوری شد، سپس آمارهای توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار متغیرهایی مورد بحث مطالعه همچون سطح زیر کشت محصولات و عملکرد آنها، میزان مصرف نهاده ها و بویژه سموم کودهای شیمیایی قبل و بعد از افزایش قیمت این نهاده ها محاسبه و تجزیه و تحلیل شد، آنها به تفکیک زمان پیش از اعمال این سیاست و پس از آن، آثار احتمالی بر روی مصرف نهاده ها دریک هکتار، عملکرد و سطح زیر کشت محصولات، قیمت و در آمد به دست آمد از یک هکتار، تغییر در میزان بهره وری نهاده ها در تولید محصولات گوناگون و مواردی از این دست، به کمک آنالیز واریانس مورد بررسی قرار گرفت. افزون براین در مطالعه حاضر، درصد تغییرات و نرخ رشد تولید، واردات و توزیع انواع سموم و کودهای شیمیایی در ایران محاسبه و بررسی شده است.
واکاوی سازه های موثر بر نگرش بیمه گزاران محصولات کشاورزی نسبت به کارگزاری خصوصی با استفاده از تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1381 خدمات بیمه ای صندوق بیمه محصولات کشاورزی از راه کارگزاری خصوصی به بیمه گزاران بخش کشاورزی ارائه شده است. اکنون پس از گذشت 5 سال، بیمه گزاران به خوبی می توانند فعالیت های کارگزاری خصوصی را ارزیابی نمایند. در این پژوهش از نگرش به عنوان معیار ارزیابی عملکرد کارگزاری خصوصی استفاده شد. هر چه میزان این ارزیابی مثبت تر باشد، بیمه گزاران تمایل بیشتری به ادامه وضع موجود دارند و ارزیابی منفی آنها به مفهوم مخالفت با کارگزاری خصوصی است. هم کسب اطلاع از چگونگی قضاوت بیمه گزاران نسبت به کارگزاری خصوصی و هم شناخت همزمان سازه های موثر بر قضاوت ارزشی آنان از اهمیت فراوانی برخوردار است. به همین دلیل، این پژوهش با هدف واکاوی سازه های موثر بر نگرش بیمه گزاران نسبت به کارگزاری خصوصی به انجام رسید. داده های این پژوهش توصیفی با بکارگیری فن پیمایش جمع آوری گردید و برای انتخاب آزمودنی ها، از روش نمونه گیری طبقه ای در حوزه جغرافیایی پژوهش یعنی استان فارس استفاده شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی و پایایی، مورد استفاده قرار گرفت. اثرهای مستقیم و غیر مستقیم سازه های گوناگون بر نگرش با استفاده از روش تحلیل مسیر سنجیده شد. بر اساس یافته های پژوهش، از میان 9 سازه مورد مطالعه، 3 سازه یعنی میزان برآورده شدن انتظارات بیمه گزاران، دیدگاه آنها نسبت به بیمه و میزان بهره مندی از امکانات، دارای اثر مستقیم مثبت و معنی دار بر نگرش بود و اثر 2 سازه دیگر شامل سن و سابقه بیمه گزاری به گونه ی غیر مستقیم بر نگرش موثر شناخته شد. در پایان بر اساس یافته ها و به منظور ایجاد و حفظ نگرش بهینه نسبت به کارگزاری خصوصی، توصیه هایی به این ترتیب ارائه گردید: توجه جدی به موضوع برآوردن انتظارات بیمه گزاران، تاکید بر انجام فعالیت های آموزشی و ترویجی بیمه کشاورزی و استفاده ی بهینه از رسانه های ارتباط جمعی، بویژه رادیو و تلویزیون.
رشد بهره وری در کشاورزی ایران: آیا همگرایی در بین مناطق مختلف تولید وجود دارد؟ مطالعه موردی کشت گندم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله موضوع همگرایی در بهرهوری کل عوامل تولید گندم را در 8 استان مورد بررسی قرار داد. عوامل تولید شامل بذر، نیروی کار، کود و سموم شیمیایی می باشد. دوره زمانی تحقیق، از سال زراعی64-1363 تا 84-1383 بوده است. برای اندازه گیری رشد بهرهوری از روش نا پارامتری تابع تولید مرزی استفاده گردید. نتایج نشان داد استان فارس از بیشترین رشد بهرهوری هم در کشت دیم و هم در کشت آبی گندم برخوردار بوده است. همچنین در سال 80-79 تا 81-80 رشد بهرهوری بیش از سایر سالها بود. در مجموع بهرهوری عوامل تولید در کشت آبی کمتر از دیم بوده است. آزمون های مربوط به همگرایی نشان داد گرچه در کوتاه مدت رشد بهرهوری در مناطق مختلف متفاوت است اما در بلند مدت این روند در کلیه مناطق همگرا می باشد.
برآورد ارزش اقتصادی آب در تولید محصول ذرت دانه ای مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان البرز استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدود 73 درصد مساحت ایران را مناطق نیمه خشک، خشک و کویری فرا گرفته است. از طرفی بخش کشاورزی با کم آبی مفرط، عدم تناسب زمانی و مکانی بارشها، بازده پایین و بهره وری کم نهاده مواجه است. افزایش روزافزون تقاضا برای محصولات کشاورزی به علت افزایش جمعیت و نیز خشکسالیهای مکرر از جمله چالشهای اصلی آب در بخش کشاورزی به شمار می آیند که باعث شده اند آب به یکی از نهاده های مهم و کمیاب در تولیدات کشاورزی تبدیل شود؛ بنابراین، مدیریت صحیح تقاضای آب و هرگونه تلاش برای صرفه جویی در مصرف آب می تواند ضمن توسعه کشت آبی، عوارض زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه آن را کاهش دهد. یکی از روشهای اعمال مدیریت تقاضای آب از طریق تعیین ارزش اقتصادی آب است که موجبات تقویت نقش اقتصادی آب در توسعه را فراهم می سازد. در این راستا مطالعه حاضر به منظور تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید متقاضی در ورودی مزرعه با استفاده از رهیافت تابع تولید در بخش مرکزی شهرستان البرز استان قزوین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده در سال زراعی 1385-86 انجام شده است. نتایج نشان می دهد که ارزش اقتصادی نهاده آب در تولید ذرت دانه ای در سال مورد مطالعه 847 ریال به ازای هر مترمکعب آب بوده که اختلاف بسیار زیادی با مبلغ پرداختی کشاورزان به عنوان آب بها (48 ریال) داشته است.
طرح ریزی الگوی تجاری خرمای ایران؛ کاربرد مزیت های تجاری و تئوری ساختار بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با استفاده از شاخص های مزیت نسبی صادراتی، مزیت وارداتی، نسبت های تمرکز و هرفیندال-هیرشمن، به بررسی الگوی تجاری و ساختار بازار محصول خرما در ایران و جهان در دوره زمانی 2011-1992 می پردازد. نتایج نشان می دهد، ساختار بازار جهانی و ساختار بازار صادراتی ایران در این دوره رقابتی تر شده و با وجود کاهش مزیت، همچنان خرمای ایران در بازار جهانی دارای توان رقابت پذیری است. نتایج همبستگی نیز نشان دهنده رابطه منفی مزیت صادراتی صادرکنندگان برتر، پاکستان، فرانسه و آلمان با ایران است که به معنی رقابت این کشورها در بازارهای هدف مشترک است. شایان ذکر است، بررسی همبستگی مزیت صادراتی ایران و رقیبان آن با مزیت وارداتی واردکنندگان برتر بیانگر بی رقیب بودن ایران در بازار کشورهای امارات، روسیه، امریکا، استرالیا و هنگ کنگ است. زیرا هیچ یک از رقیبان صادراتی ایران با کشورهای نام برده رابطه ای همسو ندارند. همچنین مزیت صادراتی ایران با مزیت وارداتی کشورهای امارات، روسیه، استرالیا و نیوزیلند رابطه مثبت و معنی داری دارد. این رابطه بین ایران با پاکستان، انگلستان، آلمان، مالزی و سوئد منفی است که احتمال از دست دادن این بازارها برای ایران را نشان می دهد. لذا، پیشنهاد می شود ایران با استفاده از بهبود نظام بازاریابی با بسته بندی های مناسب محصول خرما و اجرای سیاست های حمایتی تولیدی (پوشش بیمه ای، اعطای تسهیلات بانکی و حمایت از صنایع فراوری) و تجاری (مشوق های صادراتی به ویژه در مورد محصولات بسته بندی شده) مناسب سهم صادراتی خود را در بازار جهانی پایدار کرده و با یافتن بازارهای جدید در پی توسعه سهم ایران در بازارهای جهانی باشد.