فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت برند سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
213 - 260
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت حفظ مشتریان وفادار و سودآور برای برندها، پیچیدگی های مربوط به این مفهوم توافق بر عوامل ایجادکننده آن را دشوار می سازد. این پژوهش، روابط کامل بین متغیرهای نگرشی مرتبط با تبلیغات نقطه خرید در صنعت خرده فروشی کالاهای مصرفی (برندهای فروشگاه زنجیره ای) را به روش پیمایشی مورد بررسی قرار می دهد. لذا با هدف بررسی میزان تأثیر پاسخ عاطفی و پاسخ شناختی به تبلیغات نقطه خرید بر وفاداری نگرشی و رفتاری مشتریان با در نظر گرفتن نقش میانجی خود پنداره مشتری سعی شده تا مدلی ارائه شود که بتواند نحوه شکل گیری وفاداری در مشتریان را تبیین نماید. بدین منظور، داده های مربوط به 357 مشتری متعلق به پنج برند فروشگاه زنجیره ای واقع در شهر اردبیل جهت تجزیه وتحلیل مدل معادلات ساختاری به شیوه حداکثر درستنمایی بکار برده شد. یافته ها نشان داد، واکنش به تبلیغات نقطه خرید (اعم از عاطفی و شناختی) رابطه مستقیم و معناداری با ابعاد وفاداری (نگرشی و رفتاری) دارد. همچنین نقش میانجی خود پنداره مشتری در رابطه میان پاسخ عاطفی و شناختی به تبلیغات نقطه خرید روی ابعاد وفاداری، معنادار بود. این نتایج می تواند به مدیران برندها کمک کند تا اثربخشی طراحی تبلیغات نقطه خرید را افزایش داده و از طریق افزایش وفاداری مشتریان، سودآوری را بهبود بخشند.
بررسی مفهوم مالکیت روان شناختی از دیدگاه خریداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
399 - 421
حوزههای تخصصی:
هدف: برای بهبود فرایند تعامل با خریداران، مالکیت روان شناختی بخش جدایی ناپذیر مشارکت و ارتباط خریداران محصولات و خدمات با سازمان تلقی می شود. هدف از نگارش مقاله حاضر، تبیین مفهوم مالکیت روان شناختی از دیدگاه خریداران و شناسایی روابط متقابل و تعاملات درونی موجود میان عناصر نام برده است. پژوهش حاضر با هدف فهم ذات و جوهره پدیده مالکیت روان شناختی خریداران اجرا شده است.
روش: روش پژوهش حاضر، نوع خاصی از سنت پژوهش کیفی به نام نظریه داده بنیاد است که مطابق با الگوی نظام مند این نظریه با مشارکت 10 نفر از خبرگان خوش نام و باسابقه از میان مدیران حوزه بازاریابی و بازرگانی صنایع اجرا شده است. ضمن انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی نظرهای آنان، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری و از بطن آنها مقوله هایی استخراج شدند. سپس، با استفاده از روش تحلیل تم به شناسایی، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA اقدام شد.
یافته ها: 10 مؤلفه اصلى و 27 زیرمؤلفه استخراج و در قالب الگوی نظرى بر مبناى نظریه داده بنیاد به دست آمد. یافته های پژوهش ضمن اشاره به مفاهیم پیش بینی کننده مالکیت روان شناختی خریداران، به شناخت و مفهوم پردازی متغیرهای مختلف مؤثر بر این پدیده تأکید می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، ضمن وارد کردن مفهوم رویکرد خریداران به ادبیات مالکیت روان شناختی، زمینه را برای تبیین مفهوم آن، تفکیک این پدیده از موارد مشابه و تنظیم استراتژی های تعامل با خریداران در سطح عالی سازمان فراهم کرده است.
نقش شخصیت تلویزیونی مصرف کنندگان و تعامل با مخاطبان در رفتار خرید تلویزیونی (نمونه پژوهی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
502 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه خرید تلویزیونی به دلایلی همچون کاهش در هزینه ها، دسترسی سریع و آسان به خدمات، شفاف سازی و ارائه اطلاعات جامع و غیره، به یکی از ابزارهای پرکاربرد در بازاریابی و تبلیغ تبدیل شده است. اما مرور ادبیات پژوهش نشان می دهد که چنین مفهومی به دلیل نوظهور بودن، به ویژه در ایران، به شکل کاملی بررسی نشده است. بر این اساس، هدف این پژوهش، شناسایی عواملی است که بر رفتار خرید تلویزیونی مصرف کنندگان تأثیر می گذارند. بدین منظور، متغیرهای وابستگی به تلویزیون و مواجهه با تلویزیون، مواجهه با خرید تلویزیونی و وابستگی به خرید تلویزیونی، اثرهای مشارکت تلویزیونی و تعامل فرااجتماعی، به عنوان عوامل تعیین کننده رفتار خرید تلویزیونی در نظر گرفته شدند. روش: با توجه به محتوای بررسی شده، پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری، شهروندان 18 ساله و بزرگ تر از 18 سال شهر اردبیل هستند که حداقل یک بار تجربه خرید تلویزیونی را داشته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تمامی متغیرهای مستقل پژوهش با تأثیرگذاری معنادار مثبت، به گسترش رفتارهای خرید تلویزیونی منجر می شوند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش با شناسایی عوامل تسهیل کننده رفتار خرید تلویزیونی، به مدیران بازاریابی در سیاست گذاری درست برای اثربخشی فعالیت های بازاریابی کمک می کند.
ارائه چارچوب مدیریت تجربه مشتری در صنعت هتلداری: مرور نظام مند مبانی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
523 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر کنونی، تجربه مشتری مفهومی است که عملکرد سازمان ها را به خوبی نمایان می کند. خلق تجربه جذاب برای مشتریان، سازمان را از رقبای خود ممتاز کرده و در به دست آوردن مشتریان وفادار، حائز اهمیت است. سازمان ها، باید بر مدیریت تجربه مشتری تمرکز کنند. این موضوع، اهمیت طراحی و مدیریت تجربه مشتری را در صنایع مختلف، به خصوص صنایع مشتری محور، نظیر هتلداری، نمایان می کند. هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی برای تبیین مراحل مدیریت تجربه مشتری در صنعت هتلداری است. روش: دیدگاه های پراکنده در خصوص مراحل مدیریت تجربه مشتری در صنعت هتلداری و نیاز به تبیین دقیق تر آن، در این پژوهش، از روش مرور سیستماتیک مبانی نظری استفاده شده است. بدین منظور با مرور سیستماتیک مبانی نظری، 38 پژوهش علمی و حرفه ای این حوزه بررسی شده است. یافته ها: مرور سیستماتیک مبانی نظری، در نهایت به خلق چارچوبی با چهار مرحله انجامید و گام های لازم برای هر مرحله نیز شناسایی شد. چهار مرحله مدیریت تجربه مشتری، شامل شناسایی مشتریان، طراحی تجربه، اجرای تجربه و پایش تجربه است که در بستر عوامل سازمانی فرهنگ، ساختار، رهبری، منابع انسانی و فناوری انجام می گیرند. نتیجه گیری: فهم تجربه مشتری و اطمینان از اینکه تجربه ها در تمام نقاط تعامل مشتری با سازمان به صورت اثربخش مدیریت می شود، برای سازمانی که می خواهد رهبری بازار را بر عهده داشته باشد، هدفی کلیدی است. مدیریت تجربه مشتری در صنایع خدماتی و مشتری محور، مانند هتلداری، اهمیت ویژه ای دارد. چارچوب پیشنهادی این پژوهش، دارندگان هتل در مدیریت تجربه مشتریان، یاری می کند.
تقسیم بندی مشتری در تجارت الکترونیک با رویکرد برنامه کاربردی برای مدل کسب و کار نقدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تقسیم بندی مشتری در تجارت الکترونیک با رویکرد برنامه کاربردی برای مدل کسب و کار نقدی انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش را تعداد نامحدوی از مشتریان است که به صورت آنلاین از فروشگاه اینترنتی وب سایت شیراز تخفیف استفاده می کنند در بر می گیرد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر، به منظور گردآوری داده های مورد نیاز به صورت غیر تصادفی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. دراین پژوهش ازپرسشنامه استاندارد کسب و کار نقدی استفاده شده است، که روایی و پایایی ترکیبی آن توسط روایی اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه به وسیله آلفای کرونباخ تأیید شده است وتجزیه تحلیل پژوهش با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شده است. نتایج حاصل از انجام این پژوهش بیانگر این امر است که مولفه های کسب و کار که شامل(بخش های مشتری، ارزش پیشنهادی، کانال های ارتباطی، ارتباط با مشتری ،جریان درآمدی ،منابع کلیدی ،مشارکت کلیدی ،فعالیت کلیدی، ساختار هزینه) بر دسته بندی مشتریان تاثیر معناداری دارد.
ارزیابی اثربخشی تبلیغات چاپی مشترک بانک ملت و بیمه ما با استفاده از روش بازاریابی عصب پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
679 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف: نفوذ علوم اعصاب در رشته های علوم انسانی، سبب آشکار شدن ضعف روش های تحقیقاتی، به خصوص روش های خودگزارشگری و ارزیابی اقدام های بازاریابی مانند اقدام های تبلیغاتی شده است؛ به طوری که پارادایم جدیدی با عنوان بازاریابی عصب پایه در حال ظهور است. هدف این مطالعه، بهره گیری از بینش های حاصل از علوم اعصاب و یکی از روش های رایج بازاریابی عصب پایه برای سنجش اثربخشی تبلیغات چاپی مشترک بانک ملت و بیمه ما است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کمّی است که به صورت شبه آزمایشگاهی اجرا شده است. در این پژوهش، از روش ردیابی چشم برای گردآوری داده ها استفاده شده است. 15 آزمودنی در این پژوهش مشارکت کردند که به صورت تصادفی گزینش شدند. داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل بصری و تحلیل آماری استنباطی با دو آزمون تی تک نمونه ای و ناپارامتری فریدمن تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج سنجش تبلیغات، نشان داد که عناصر موجود در تبلیغات، به خوبی توجه بصری را جلب کرده و تبلیغات چاپی به میزان خوبی به خاطرسپردنی بوده است. با این حال، تفاوت معنادار و چشمگیری بین طرح های تبلیغات چاپی، از جنبه جلب توجه و قابلیت به خاطرسپاری به دست نیامد.
نتیجه گیری: روش ردیابی چشم توانایی پاسخ به سؤال هایی را دارد که روش های خودگزارشگری در پاسخ گویی به آنها عاجزند. اینکه کدام عناصر در تبلیغ دیده شده اند، کدام عناصر بیشتر دیده شده اند، عناصر به چه ترتیبی در تبلیغ مشاهده شده اند، کدام عناصر در تبلیغ بیشتر سبب پردازش و درگیری ذهنی می شوند و کدام تبلیغ عملکرد بهتری دارد، بر خلاف سایر روش ا با روش ردیابی چشم پاسخ داده می شوند.
اثر مزیت نسبی صنایع فرهنگی بر رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
231 - 258
حوزههای تخصصی:
کشورها می توانند از طریق به کارگیری استعدادهای خلاق، میراث و صنایع فرهنگی خود، رشد اقتصادی را برانگیخته، تقویت نموده و در نهایت سبب رفاه و سعادت جامعه شوند. این پژوهش به دنبال آن است مشخص نماید که آیا صنایع فرهنگی استان های ایران هم بر رشد اقتصادی اثر دارد یا خیر. مزیت نسبی صنایع فرهنگی با استفاده از معیار RCA محاسبه شده است. در این پژوهش بر اساس اطلاعات مربوط به حساب های منطقه ای 31 استان کشور شاخص صنایع فرهنگی استان ها محاسبه و تأثیر مزیت صنایع فرهنگی بر رشد اقتصادی ایران در قالب رگرسیون تلفیقی پویا در دوره 1379-1395 با توجه به داده های منتشرشده در سال 1397برآورد شده است. مدل پژوهش براساس گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برآورد شده است. نتایج برآورد براساس رگرسیون داده های تابلویی نشان می دهد، در دوره مورد بررسی اثر مزیت نسبی ارزش افزوده صنایع فرهنگی بر رشد اقتصادی مثبت و معنادار است.
کاربرد موافقتنامه های جامع بیمه ای در پوشش ریسک های عملیات بالادستی نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حصول نتایج عملیات بالادستی نفت وگاز به منظور جذب سرمایه گذاری های بین المللی اساساً با پیش گیری یا پوشش کامل ریسک های ناشی از آن ها میسر بوده که برای تضمین آن هم تاکنون از روش های بیمه ای متعددی استفاده می شد اما موافقتنامه های جامع بیمه ای از ابداعات جدیدی است که کاربردهای آن متأسفانه در نظام حقوقی ایران ناشناخته مانده و هدف از نگارش این مقاله شناسایی این روش بیمه ای است. روش شناسی: در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، نگارندگان از روش کتابخانه ای و بررسی نمونه موافقتنامه های ارائه شده از جانب برخی شرکت های بیمه ای بین المللی و نیز قراردادهای بیمه ای مشابه بهره جسته اند. یافته ها: با مقایسه روش های بیمه ای متداول در صنعت بیمه و موافقتنامه های جامع بیمه ای، نگارندگان بر این مهم دست یافتند که صرف وقت کمتر، پرداخت حق بیمه پایین تر، انجام مذاکرات مسنجم تر، اختلافات قراردادی کمتر، انعطاف بیشتر در درج پوشش های بیمه ای و از همه مهمتر قابلیت تسری آن بر کارفرمایان، پیمانکاران اصلی و پیمانکاران فرعی دخیل در یک پروژه بالادستی نفت وگاز و بیمه گران متعدد، از جمله مزایایی است که در صورت استفاده از موافقتنامه های جامع بیمه ای در پروژه های بالادستی نفت وگاز حاصل می گردد. نتیجه گیری: طی بررسی های به عمل آمده در این مقاله، موافقتنامه های جامع بیمه ای قادر به پوشش ریسک های تمامی مراحل عملیات بالادستی نفت وگاز اعم از مرحله اکتشاف، ارزیابی، توسعه و تولید بوده و برای ریسک هایی همچون تراوش نفت از چاه، فوران، از دست رفتن گل حفاری، گیرکردن ابزار حفاری درون چاه، شکستن لوله های جداری، خسارت به تجهیزات زمان انتقال به مناطق فراساحلی، خسارت به تجهیزات تولید و استخراج، ورود آسیب های جانی و مالی به اشخاص ثالث، بروز آلودگی های زیست محیطی، توقف و تأخیر در اجرای عملیات، آسیب به محموله دریایی و نظایر آن ها، ذیل یک موافقتنامه واحد، پوشش بیمه ای تأمین می نماید که این امر ضرورت اقتباس فوری این روش بیمه ای در عملیات بالادستی نفت وگاز را آشکار می سازد. طبقه بندی موضوعی: K12، K32، G15، G22
شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری: کاربرد روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
209 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است که با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش با مشارکت ده تن از استادان آشنا به موضوع تحقیق و همچنین متخصصان گردشگری انجام گرفته است. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری شد و پس از ارزیابی و جمع-بندی فضای گفتمان، 39عبارت برای نمونه انتخاب شد. در ادامه، پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل شدند. تحلیل توزیع نشان داد که می توان سه الگوی ذهنی متمایز را میان مشارکت کنندگان تحقیق درباره الگوهای ذهنی هم آفرینی صنعت گردشگری شناسایی کرد که در مجموع حدود 903/76 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. این سه الگوی ذهنی به ترتیب توسعه خدمات، ارزش مشتری و سازماندهی نام گذاری شدند.
تعیین پیکره بندی دانش در فرایند بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان ایران، مطالعه موردی تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب وکار بین الملل شرکت های دانش بنیان برای رشد، نوآوری و بقای این شرکت ها اهمیت زیادی دارد. محدودیت های متعدد پیش ِروی شرکت های کوچک و متوسط در مسیر بین المللی شدن، اهمیت اکتساب دانش و یادگیری مداوم را دو چندان می کند. هدف این مقاله تعیین پیکره بندی (انواع و منابع) دانش در فرایند بین المللی شدنِ شرکت های دانش بنیان با تمرکز بر حوزه تجهیزات پزشکی پیشرفته است. بدین منظور با اتخاذ یک رویکرد کیفی، مصاحبه هایی در تابستان و پاییز سال 1398 با مدیران عامل هشت شرکت دانش بنیانِ صادرکننده در این صنعت صورت گرفت. نتایج تحلیل محتوا نشان می دهد دانش فناورانه و دانش بازار عمدتاً از دو روش تجربه مستقیم و یادگیری نیابتی یا واسطه ای حاصل شده است؛ ولی دانش بین المللی شدن به عنوان سومین حوزه دانشی مهم در میان این شرکت ها شکل نگرفته است تا بتواند نقش یکپارچه کنندگی دانش فناورانه و دانش بازاری را متناسب با استراتژی حضور شرکت در بازارهای بین المللی ایفا نماید. بااین حال، برخی شرکت های دارای تجربه و عملکرد صادراتی بالا، با تجربه مستقیم دانش اولیه ای در این حوزه کسب کرده و به نیاز خود برای تقویت دانش واقف شده اند. تقویت مشاورین، ایجاد شبکه های همکاری داخلی و بین المللی و زمینه سازی برای حضور مدیران دارای تجریبات بین المللی در شرکت ها، برخی راهکارهایی است که می تواند به تقویت پیکره بندی دانش در اختیار شرکت های دانش بنیان برای بین المللی شدن کمک نماید.
تاثیر سرمایه انسانی بر فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب وکار به فعالیت های تولید و خرید کالاها و خدمات، به منظور فروش و با هدف کسب سود اطلاق می شود. محیط یا فضای کسب وکار به عواملی مانند سلامت نظام اداری، امنیت اجتماعی، ثبات در سیاست های اقتصادی دولت، قوانین و مقررات و کیفیت نظام قضایی اطلاق می شود که تغییر در این عوامل خارج از اختیارات و توانایی مدیران واحدهای اقتصادی بوده و بر عملکرد کسب وکارهای مختلف، اثر دارد. شاخص سهولت کسب وکار را می توان به عنوان یکی از نمودها و شاخص های توسعه اقتصادی کشور تلقی نمود. بررسی عوامل موثر بر شاخص فضای کسب وکار در کشورهای مختلف حائز اهمیت است. هدف مقاله، مطالعه تاثیر سرمایه انسانی بر شاخص فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی می باشد. برای این منظور 26 کشور عضو سازمان همکاری های اسلامی که اطلاعات مربوط به متغیرهای مدل در سایت بانک جهانی وجود داشت انتخاب گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و برآورد مدل تحقیق از روش رگرسیون پانل رهیافت اثرات ثابت بهره گیری شده است. یافته های پژوهش بیانگر تاثیر مثبت سرمایه انسانی و نرخ تشکیل سرمایه بر فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی بوده است. براساس آن، اثر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر فضای کسب وکار در کشورهای نمونه تأیید نشده است. همچنین اثر تورم بر شاخص کلی فضای کسب وکار در کشورهای اسلامی منفی بوده است.
بررسی اثر نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی بر تراز حساب جاری؛ یک مدل خود رگرسیون برداری (VAR) با کاربردی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت حسابجاری و عوامل مؤثر بر آن، یکی از پایهایترین مقدمات تجارت بینالملل است که همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. بهطورکلی هدف اساسی اقتصاد هر کشور رشد و توسعه پایدار به مفهوم تعادل داخلی و خارجی است، بنابراین با در نظر گرفتن تأثیر متقابل بخش داخلی و خارجی، هرگونه سیاست اقتصادی باید با توجه به این ارتباط متقابل اتخاذ گردد. با توجه به اهمیت تراز حسابجاری در تعیین سطح درآمد ملی و اشتغال و نیز در فرایند رشد و انباشت سرمایه، کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته سیاست و استراتژی مختلفی برای مقابله با محدودیت حسابجاری برگزیدهاند. هدف این مطالعه بررسی اثر نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی بر تراز حسابجاری نفتی ایران با استفاده از الگوی خود رگرسیون برداری (VAR) و توابع واکنش آنی (IRF) و تجزیه واریانس (VD) در بازه زمانی (1395-1357) میباشد. متغیرهایی که در این مقاله برای برآورد مدل استفادهشده است شامل تراز حسابجاری با لحاظ اثر نفت، ضریب جینی بهعنوان شاخص برآوردکننده نابرابری درآمد و رشد اقتصادی با لحاظ اثر نفت میباشد. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش در طی دوره موردبررسی نشان میدهد که شوک بهبود نابرابری درآمدی با واکنش منفی تراز حسابجاری و شوک بهبود رشد اقتصادی با واکنش مثبت تراز حسابجاری مواجه میشود.
رابطه بازی وارسازی با کیفیت تجربه کاربری با تعدیل گری استراتژی های قیمت گذاری در پلتفرم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
98 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو به دنبال آن است که نشان دهد کیفیت تجربه کاربری پلتفرم ها تا چه میزان تحت تأثیر بازی وارسازی و استراتژی قیمت گذاری آن ها است.روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 114 پلتفرم ایرانی و خارجی و نمونه آماری شامل 88 پلتفرم بر اساس رتبه بندی آلکسا است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار SMART-PLS3 استفاده شده است.یافته ها: نتایج حاصل حاکی از این است که بازی وارسازی اثر مثبت و معناداری بر روی کیفیت تجربه کاربری ندارد. و طبق بررسی های انجام شده تاثیر تعدیلی استراتژی های قیمت گذاری بر رابطه بین بازی وارسازی و کیفیت تجربه کاربری تایید شد.نتیجه گیری: استفاده از ابزار بازی وارسازی در پلتفرم ها به خودی خود باعث بهبود و یا افزایش کیفیت تجربه کاربری نمی شود. پلتفرم ها و شرکت ها یا سازمان هایی که مدل کسب و کار پلتفرمی دارند در صورتی می توانند از بازی وارسازی برای افزایش کیفیت تجربه کاربری استفاده کنند که از استراتژی های قیمت گذاری مناسب و صحیحی استفاده کنند.
شناسایی و تبیین راهبردهای ترفیع در رسانه های اجتماعی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
بازاریابی و تبلیغاتْ در حال تغییر و تحول اند و باعثِ انقلابی هم در شکل و هم در عملکرد فناوری ارتباطات، به ویژه در کاربرد رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس بوک، توییتر، لینکدین و یوتیوب شده اند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته (کمّی و کیفی) به دنبالِ شناسایی راهبردهای ترفیع بازاریابی رسانه های اجتماعی و درنهایت طراحی مدل ترفیعات بازاریابی رسانه های اجتماعی در اینستاگرام است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان حوزه بازاریابی دیجیتال است. برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش گراندد تئوری و در بخش کمّی از آمار توصیفی، تحلیل آماری تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی، داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته پژوهشگر و به صورت دستی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابیْ کدگذاری شدند و درپایان مدلی طراحی شد. یافته های بخش کیفی نشان می دهد بازاریابی محتوا، بازاریابی ویروسی و بازاریابی با افراد تأثیرگذار از مهم ترین راهبردهای ترفیع در اینستاگرام هستند. سرانجام در بخش کمّی، از شاخص بسیار مهم ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب استفاده شد که مقدار این شاخص برابر با 09/0 شد که می توان گفت مدلْ برازش مناسبی داشته است و درنتیجه داده های این پژوهش با ساختار عاملی و زیربنای نظری تحقیقْ برازش مناسبی دارد و این، بیان گر هم سوبودن سؤالات با سازه های نظری است.
نقش بنگاه های مادر ایرانی در خلق و تخریب ارزش: مطالعه موردی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
262 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه در ایران به علت رواج سرمایه گذاری های نهادی با استفاده از اهرم شرکت های هلدینگی، اهمیت بنگاه های مادر دوچندان شده است. یکی از ویژگی های متمایز این نوع از سازمان ها، سبدی از کسب وکارهای متنوع است که توسط ستاد مرکزی مدیریت می شوند. پرسش اساسی این است که ستاد مرکزی برای موفقیت کل شرکت باید چه نقش هایی را ایفاء نماید. لذا، هدف از پژوهش حاضر، تبیین مداخلات و نقش های ستاد مرکزی بنگاه های مادر ایرانی در کسب وکارهای تابعه می باشد. روش: روش در این پژوهش مطالعه موردی چندگانه می باشد. موردهای تحت مطالعه در این پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند و شامل دو ستاد مرکزی در بنگاه های مادر وابسته به یکی از نهادهای حاکمیتی دارای فعالیت های اقتصادی می باشند. در این پژوهش از منابع داده های مختلفی از قبیل اسناد بایگانی، مستندات، مشاهده مشارکتی و مصاحبه با 15 مدیر ارشد در ستاد مرکزی استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش، وجود 4 نقش در قالب 22 مداخله و بیش از 55 فعالیت را برای بنگاه های مادر ایرانی نشان داد. این نقش ها شامل «پیشگیری کننده از زیان»، «مدیر کسب وکارها»، «خلق کننده ارزش» و «تخریب کننده ارزش» می باشند. از نوآوری های این پژوهش می توان به تبیین فعالیت های «قدرت چانه زنی بنگاه مادر با نهادهای دولتی» ذیل مداخله «دارایی های بنگاه» و همچنین «اعمال سیاست ها و قوانین مخرب و محدودکننده» و «فشار به کسب وکارها برای اخذ نقدینگی» ذیل مداخله «مداخله های مخرب و اعمال محدودیت ها» اشاره نمود. نتیجه گیری: تمامی نقش های ستاد مرکزی منجر به خلق ارزش نمی شوند و گاهی اوقات مداخلات آن ها تنها جلوی تخریب ارزش را می گیرند (نقش پیشگیرنده) و برخی موارد ستاد مرکزی عامل «تخریب ارزش» در واحدهای کسب وکار می شود که عمده دلیل آن عدم شناخت کافی ستاد مرکزی از عوامل موقعیتی کسب وکارهای تابعه می باشد به گونه ای که اگر هر یک از فعالیت های خلق ارزش به درستی صورت نگیرد منجر به تخریب ارزش خواهد شد.
طراحی الگوی پایداری کسب وکار در زنجیره تأمین با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
627 - 651
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمیت ویژه و حیاتی اشتغال زایی و راه اندازی کسب وکار و مهم تر از آن، پایداری کسب وکارهای ایجاد شده در وضعیت کنونی اقتصاد جهانی، برای هر کشور در حال توسعه ای همچون کشور عزیزمان ایران، محققان را بر آن داشت تا پژوهشی با هدف طراحی و تدوین الگویی برای پایداری کسب وکار در زنجیره تأمین اجرا کند.
روش: برای دستیابی به این هدف مهم، پژوهشگران رویکرد فراترکیب را در پیش گرفتند. بر این اساس، 81 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر را با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی کردند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از پایداری کسب وکار در زنجیره تأمین ارائه دهند. بسط مدل یاد شده، یکی از قوت ها و نوآورهای این پژوهش است.
یافته ها: الگوی پایداری کسب وکار در این پژوهش، 96 شاخص پایداری کسب وکار را در قالب 16 مضمون و 3 بُعد اصلی شناسایی و ارائه کرده است. مدل یاد شده دارای بُعدهای اصلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است که بُعد اقتصادی 3 مضمون، بُعد اجتماعی 7 مضمون و بُعد زیست محیطی 6 مضمون را دربرمی گیرد.
نتیجه گیری: در این پژوهش بُعد زیست محیطی با 45 شاخص دارای بیشترین گستردگی و ابعاد اجتماعی و اقتصادی، به ترتیب با 33 و 18 شاخص در رده های بعدی اهمیت قرار گرفتند.
مدل پارادایمی ارزش آفرینی برند در صنعت بیمه با تاکید بر بیمه عمر "رویکرد داده بنیاد"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بیمه کشور به شدت رقابتی شده و این ایجاب می کند ساختار سازمانی و منابع شرکت های بیمه به سمت ارزش آفرینی حرکت کنند تا بتوانند به بهترین نحو از فرصت های موجود در جهت جذب مشتریان استفاده کنند. در غیر این صورت، به مرور زمان از ذهن مشتریان خارج شده و از صحنه رقابت حذف می گردند. از سویی، به اعتقاد کلر، ارزش آفرینی برند از اقدامات موثر در جهت کسب مزیت رقابتی و جلب اعتماد مشتریان است. از این رو، پژوهش حاضر به ارائه الگوی ارزش آفرینی برند در صنعت بیمه با تأکید بر بیمه عمر پرداخته است. روش شناسی: جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران بیمه عمر سه شرکت بیمه سینا، پاسارگاد و ایران بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و از مصاحبه برای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده گردید و به روش کیفی و رویکرد داده بنیاد تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و انتخابی سرانجام به ارائه مدل نهایی شامل شش بعد اصلی و بیست وهفت بعد فرعی انجامید. نتیجه گیری: تحلیل صورت گرفته نشان داد افزایش سالانه حق بیمه متناسب با نرخ تورم، مهم ترین راهکار کاهش اثرات منفی تورم بر قراردادهای بیمه عمر است. به عبارتی، "نرخ تعدیل حق بیمه" و "سرمایه بیمه نامه" باید سالانه متناسب با نرخ تورم افزایش یابندتا بیمه برای مشتریان ارزش آفرین باشد.
تأثیر کیفیت رابطه با مشتری بر وفاداری مشتریان در صنعت رستوران داری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
61 - 94
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تأثیر کیفیت رابطه با مشتری بر وفاداری مشتریان در صنعت رستوران داری انجام شده است. افراد مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی و از بین مشتریان رستوران های زنجیره ای اکبر جوجه در سه شهر گرگان، ساری و تهران انتخاب شدند. این تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده که ابزار جمع اوری اطلاعات آن، پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart pls استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کیفیت رابطه با مشتری و هر یک از ابعاد آن تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان دارند. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان داد که در مقایسه با سایر متغیرها، متغیر رضایت مشتری، بیشترین تاثیر را بر وفاداری مشتریان بیشتر داشته است.
بررسی تأثیر برداشت نخستینِ مشتری از شخصیت تبلیغ کننده بر اثربخشی تبلیغ: نقش تعدیلگر تجانس خودانگاره مشتری با تبلیغ کننده (مطالعه موردی: دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در دنیای حاضر، دیگر کمّیت تبلیغات مهم نیست و تبلیغات به سوی کیفی سازی پیش می روند؛ به عبارتِ دیگر، اثربخشی تبلیغ، حرف اول و آخر را می زند؛ در این میان دو متغیر مهم «برداشت نخستینِ مشتری از شخصیت فرد تبلیغ کننده» و «تجانس خودانگاره مشتری با مُبلّغ» نقش انکارناپذیری در اثربخشی تبلیغ دارند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برداشت های نخستینِ مشتری از شخصیت تبلیغ کننده بر اثربخشی تبلیغ با نقش تعدیلگری تجانس خودانگاره است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 98-99 بود و نمونه آماری پژوهش 93 نفر از این دانشجویان بودند که به روشِ نمونه گیری دردَسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازلحاظ هدفْ کاربردی و ازنظرِ ماهیت نیز توصیفی همبستگی و از نوع تجربی است. ضریب پایایی ترکیبی برای پرسشنامه استاندارد برداشت نخستینِ استین (2004)، اثربخشی تبلیغ رائو و همکاران (2014) و تجانس خودانگاره داس (2014) به ترتیب 864/0، 904/0 و 903/ 0 به دست آمد. برای بررسی روایی محتوا ازنظر خبرگانْ روایی همگرا از میانگین واریانس استخراجی (AVE) و روایی واگرا از ماتریس فورنل لارکر استفاده شد که هر سه روایی مطلوب بودند. داده های جمع آوری از پرسشنامه ها، به وسیله مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و SmartPLS2 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد برداشت های نخستینِ مشتری از شخصیت مُبلّغ تأثیری مثبت و معنادار بر اثربخشی تبلیغ دارند. همچنین، نقش تعدیلگری تجانس خودانگاره مشتری با مُبلّغ تأیید شد.
تبیین مزیت رقابتی شرکت های صادراتی ایران با رویکرد نظریه قابلیت پویا و دوسوتوانی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگیهای عرصه رقابت، درهمتنیدگی مرزها و پویایی فضای کسبوکار، بنگاهها را به نحوی روزافزون با چالشهای جدید و غیرمنتظره مواجه کرده است. این وضعیت به گونهای است که کسب مزیت رقابتی برای بنگاهها، بدون وجود یک رویکرد منعطف و سازگار با تغییرات محیطی، بسیار دشوار به نظر میرسد. در این راستا، نظریه قابلیتهای پویا بیان دارد که بنگاهها در محیطهای پیچیده و به سرعت در حال تغییر، نیاز به قابلیتهایی پویا برای موفقیت و کسب مزیت رقابتی دارند. از سویی دیگر، مفهوم دوسوتوانی سازمانی نیز برای کار در محیط پرتلاطم کسبوکار در جهت حفظ مزیت رقابتی توصیه شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تبیین مزیت رقابتی از طریق تأثیر قابلیتهای پویا بر مزیت رقابتی، با میانجیگری دوسوتوانی سازمانی است. جامعه این پژوهش، شرکتهای صادراتی ایران بودند که برای جمعآوری دادهها و با استفاده از نرمافزار G*Power، 78 آزمودنی به عنوان حداقل تعداد نمونه انتخاب شدند. همچنین به منظور بررسی فرضیات، از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده گردید. نتایج حاکی از این امر بود که ابعاد قابلیتهای پویا (شامل قابلیت درک فرصتها، استفاده از فرصتها و شکلدهی مجدد منابع)، هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری دوسوتوانی سازمانی، بر مزیت رقابتی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بر اساس یافتههای ذکرشده، قابلیتهای پویا توانایی شرکت را برای بسیج منابع جهت جذب فرصتها و دفع تهدیدها افزایش میدهد و با شکلدهی مجدد منابع دانش، اکتشاف و بهرهبرداری را نیز تسهیل میکند.