فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
شاخص کارآفرینی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
71-77
حوزههای تخصصی:
افرادی که پول زیادی وارد زندگی شان می شود شاید اکثر اوقات کاملاً آگاه نیستند چه کارهایی انجام می دهند که پول ساز است یا نیست، اما آن ها قبلاً اصول و علم ثروتمند شدن را فراگرفته اند. مهم ترین و قدرتمندترین دارایی ذهن انسان ذهن اوست. یک ذهن آموزش دیده و آماده بیش از هر دارایی دیگری می تواند برایتان پول ساز باشد. به شما پیشنهاد نمی کنیم به دوران مدرسه برگردید تا درباره ی امور مالی چیزهایی بیاموزید یا در کلاس های آموزشی سهام و اوراق قرضه ثبت نام کنید بلکه توصیه می شود مکان ها و افکاری که ثروت آفرین هستند بررسی شوند. این مقاله به این موضوع می پردازد که افراد با هوش مالی بالا دقیقاً می فهمند که برای مدیریت پولشان چه کاری باید انجام دهند و از چه کاری اجتناب کنند. در این تحقیق با بررسی موشکافانه در مورد ثروت سعی شده مطالب مفیدی در اختیار عموم گذاشته شود.
نقش رسانه ملی در چگونگی گذران اوقات فراغت بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری
منبع:
شاخص کارآفرینی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
56-69
حوزههای تخصصی:
در بازنشستگان، به دلیل تغییر در ماهیت شغلی و مسئولیت های اجتماعی آنان، مقدار زمان های آزادتری در محیط های خصوصی یا اجتماعی دارا می شوند و این به مفهوم زمان فراغت بیشتر در مقایسه با سایر گروه های سنی در جامعه است. ازآنجایی که رسانه ملی، می تواند ابزار مناسبی برای اوقات فراغت آنان باشد، این پژوهش باهدف بررسی نقش رسانه ملی در تأمین اوقات فراغت بازنشستگان انجام شده است. روش این تحقیق بر اساس هدف، بنیادی و از نوع کاربردی بوده و بر اساس ماهیت گردآوری داده ها توصیفی-پس رویدادی می باشد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری شهر تهران است که تعداد آن ها 6685 نفر در سال 1396 گزارش شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش، در دسترس بوده است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 363 نفر تعیین شد. نتایج آزمون پنج فرضیه در این پژوهش نشان داد که؛ رسانه ملی، بر پنج عامل «تأمین استراحت»، «تفریح و کم کردن کسالت»، «رشد شخصیت فردی»، «کسب مهارت» و «تقویت پیوندهای اجتماعی» بازنشستگان در گذران اوقات فراغت آنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس آزمون فریدمن مشخص شد که؛ از میان کارکردهای موردمطالعه «اوقات فراغت»، «تأمین استراحت»، بیشترین اهمیت را داشته و «تفریح و کم کردن کسالت»، در رتبه آخر از نظر اهمیت قرار دارند.
نقش اقتصاد تجربه گردشگری روستایی بر دلبستگی مکان و نیات رفتاری گردشگران روستایی )مورد مطالعه : مناطق ییلاقی رامسر و چالوس((مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
125 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثر اقتصاد تجربه گردشگری در مناطق روستایی و ییلاقی رامسر و چالوس بر دل بستگی به مکان و نیات رفتاری گردشگران از طریق احساسات دلپذیر و خاطرات مثبت گردشگران بوده است. این پژوهش، اکتشافی - توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است .184 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس، در بهار و تابستان سال 1396 بین گردشگران و بازید کنندگان از مناطق روستایی و ییلاقی چالوس و رامسر در شمال ایران توزیع شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، 171 پرسشنامه انتخاب و از معادل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: اقتصاد تجربه گردشگری روستایی با برانگیختگی دلپذیر رابطه معناداری دارد، برانگیختگی دلپذیر حاصل از تجربه، با خاطرات رابطه معناداری دارد و برانگیختگی دلپذیر با نیات رفتاری گردشگران دارای رابطه معناداری نیست؛ بنابراین، اقتصاد تجربه بر دل بستگی به مکان و در نهایت نیات رفتاری گردشگران نقش مهمی ایفا می کنند. هم چنین این پژوهش می تواند، پژوهش گران آتی را به سمت مفاهیم مدیریتی در صنعت گردشگری، خاصه گردشگری روستایی، مرتفع ساختن محدودیت ها و در نهایت ارائه راهکارها و پیشنهاد های سازنده برای سازمان ها و مراکز مربوطه، هدایت نماید
نقش ها و مداخلات ستاد مرکزی در کسب وکارهای تابعه: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بنگاه های مادر نقش بسزایی در اقتصاد کشورها ایفا می نمایند. یکی از ویژگی های متمایز این نوع از سازمان ها، سبدی از کسب وکارها متنوع است که توسط ستاد مرکزی هدایت، هماهنگ و مدیریت می شوند. هدف غایی هر ستاد مرکزی ای باید خلق ارزش در کسب وکارهای زیرمجموعه باشد. حال پرسش اساسی این است که ستاد مرکزی برای خلق ارزش چه نقش هایی را ایفا و چه مداخلاتی را باید در کسب وکارهای تابعه به انجام رساند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین و شناسایی مداخلات و نقش های ستاد مرکزی در کسب وکارهای تابعه و عوامل موقعیتی تاثیرگذار بر آن ها می باشد. روش در این تحقیق مرور نظام مند میباشد که بر این اساس 31 مقاله مربوط به بنگاه مادر از میان آثار انتشاریافته در بین سال های 1962 الی 2017 از دو پایگاه داده EBSCO و Web of Sience استخراج شده و پس از طی کردن فرآیند غربال گری با استفاده از روش کدگذاری رسمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. بررسی مقالات مربوطه علاوه بر آن که 3 نقش و 23 مداخله اصلی برای ستادهای مرکزی تعیین نمود، 2 گروه از عوامل موقعیتی تاثیر گذار بر نحوه ایفای نقش ها و انجام مداخلات ستاد مرکزی شامل «ویژگی کسب وکار» و «ویژگی ستادمرکزی» را مشخص نمود. در بین نقش هایی که ستاد مرکزی در قبال کسب وکارهای تابعه ایفا می نماید، تمامی آن ها در راستای خلق ارزش نمی باشد و گاهی اوقات مداخلات آن ها تنها جلوی تخریب ارزش را می گیرند (نقش پیشگیرنده یا حداقلی) و در برخی از موارد ستاد مرکزی عامل «تخریب ارزش» در واحدهای کسب وکار می شود.
تأثیر تعامل کاربران در رسانه های اجتماعی بر قصد خرید به واسطه نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی یکی از تازه ترین دستاوردهای فناوری اطلاعات و همچنین رویکردی نو در بازاریابی است. از سویی ارتباطات نامحدود کاربران در این رسانه ها به اثرات متقابل بر کاربران منجر می شود. رسانه های اجتماعی، قدرت را از شرکت به سوی افراد و جوامع یا به عبارتی کاربران خلاق انتقال داده است که موجب تأثیرات بسیار موفق یا فاجعه باری بر برنده های مشهور شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تعاملات کاربران در رسانه های اجتماعی بر قصد خرید به واسطه نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع پیمایشی-تحلیلی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای تمام ابعاد و متغیرها بیشتر از 7/0 است. پرسشنامه ها بین 252 نفر از جامعه آماری توزیع شد؛ این جامعه شامل کلیه افراد بالای 18 سال ساکن مشهد است که عضو رسانه اجتماعی هستند و در زمینه آشنایی با برند خاص و کسب اطلاعات از برند خاص در اثر تعامل با گروه همسالان یا گروه های مرجع تجربیاتی داشتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فشار همسالان و گروه های مرجع بر متغیرهای نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی اثر مثبت و معنی داری دارد؛ همچنین دو متغیر نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی بر متغیر قصد خرید اثر مثبت و معنی داری دارد. به علاوه نقش واسطه گری دو متغیر نگرش نسبت به برند و هنجارهای ذهنی بین سه متغیر فشار همسالان، فشار گروه های مرجع و قصد خرید، تأیید شده است؛ پس ده فرضیه پژوهش نیز تأیید شد.
بررسی تأثیر گردن آویز بسته بندی محصول بر جلب توجه مشتری با استفاده از ردیابی حرکات چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر گردن آویز در محصولات لبنی بر میزان جلب توجه مشتری بوده است. برای سنجش توجه مشتری، تعداد دفعات تثبیت نگاه به تصویرِ هریک از محصولات محاسبه شد. محصولات آزمون شده در این پژوهش عبارت بودند از برند پگاه در دو حالت با گردن آویز و بدون گردن آویز، ویوان، ساربونا، آسایش و داهاتی. درمجموع دو ترکیب از تصاویر، طراحی و به هریک از شرکت کنندگان به طور تصادفی یکی از ترکیب ها نمایش داده شد. ترکیب A شامل همه محصولات به همراه پگاه با گردن آویز و ترکیب B شامل همه محصولات به همراه پگاه بدون گردن آویز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی است و تعداد 30 نفر از دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ سپس از هر شرکت کننده به طور تصادفی خواسته شد تا در یکی از دو تکلیف طراحی شده شامل انتخاب محصول برای الف) رستوران یا ب) کلینیک سلامت شرکت کند. تعداد دفعات تثبیت نگاه با استفاده از دستگاه ردیاب حرکات چشم SMI RED 250 ثبت و سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین تعداد دفعات تثبیت نگاه به تصاویر در ترکیب A بود؛ به طوری که بیشترین تعداد دفعات تثبیت نگاه در هر دو تکلیف، مربوط به برند پگاه بود؛ اما درنهایت تفاوت اثبات شدنی در تعداد دفعات تثبیت نگاه به دو تصویر پگاه با گردن آویز و بدون گردن آویز وجود نداشت. نتیجه به دست آمده حاکی از کم بودن توجه بصری به گردن آویز محصول مربوطه است.
عوامل موثر بر رضایت مشتری در فروشگاه های افق کوروش استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۳
221 - 248
حوزههای تخصصی:
امروزه رضایت مشتری به یکی از اصلی ترین ابعاد نظام های مدیریت کیفیت و مدل های تعالی سازمانی تبدیل شده و کسب گواهینامه های کیفی یکی از اصول سازمان ها جهت بهبود فرآیندها و استراتژی ها و نیز کسب اعتبار می باشد. برای دستیابی به این گواهینامه ها پایش و بهبود مستمر رضایت مشتریان امری ضروری و کلیدی است. شرکت فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش در سال ۱۳۸۸ به عنوان یکی از فروشگاه های زنجیره ای خرده فروشی سراسری در ایران افتتاح شد. با توجه به اینکه تأمین رضایت مشتریان از جمله اهداف بلندمدت این شرکت در ارائه خدمات به مردم می باشد، مطالعه حاضر به سنجش رضایت مشتریان فروشگاه های مزبور در استان تهران و شناسایی عوامل موثر بر آن، پرداخته است. داده های مورد استفاده به صورت پرسشنامه ای و مصاحبه با 750 نفر از مشتریان جمع آوری شده است. از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری برای تصریح الگو و از روش حداقل مربعات جزئی به منظور برآورد ضرایب استفاده شد. پس از برآورد مدل های مختلف و بررسی کیفیت آنها در نهایت مدلی با درنظر گرفتن کیفیت ادراکی خدمات و محصولات، ارزش ادراکی و تصویر ادراکی به عنوان عوامل موثر بر رضایت مشتری و وفاداری، به عنوان نتیجه حاصل از رضایت مشتری، تعریف گردید. نتایج برآورد مدل نشان می دهد که کلیه ضرائب مسیر به جز ضریب تاثیر کیفیت ادراکی خدمات بر رضایت مشتری در سطح احتمال یک درصد معنی دار می باشند. با این حال متغیر کیفیت ادراکی خدمات به صورت غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر متغیرهای تصویر و ارزش ادراکی بر رضایت مشتری به صورت معنی داری اثر گذار است. به ترتیب ارزش ادراکی و کیفیت ادراکی محصولات با ضرائب 43/0 و 18/0 دارای بیشترین تاثیر مستقیم بر رضایت مشتری می باشند. رفتار شکایتی مشتریان با ضریب 4/0 متاثر از تصویر شکل گرفته از این فروشگاه ها در ذهن آنها بوده و به طور غیر مستقیم از کیفیت و ارزش ادراکی خدمات و محصولات ارائه شده در این فروشگاه ها نیز تاثیر می پذیرد و پاسخگویی مناسب به شکایت های مشتریان، می تواند در بلند مدت منجر به وفاداری آنها گردد. معنی داری و ضریب بالای تاثیر متغیر وفاداری بر تعریف، نشان داد که وفاداری مشتریان نسبت به فروشگاه های افق کوروش می تواند آنها را به یک عامل تبلیغاتی موثر برای جلب مشتری های جدید به این فروشگاه ها تبدیل نماید.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بازاریابی خدمات در حوزه توریسم سلامت شهر مشهد با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
249 - 269
حوزههای تخصصی:
توریسم سلامت، صنعتی بسیار حساس است. از آن جا که سلامتی بزرگترین سرمایه هر فرد است، هیچ شکی نیست که انتخاب یک کشور مقصد به عنوان جایی که قرار است سلامت فرد را بهبود بخشد، فرآیندی بااهمیت و نیازمند بررسی شاخص های گوناگونی است . این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر بازاریابی خدمات توریسم سلامت انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف توصیفی و از نظر نتایج کاربردی است. با توجه به نوع داده ها این مطالعه نوعی روش تحقیق آمیخته است، چرا که با استفاده از روش دلفی و تاپسیس فازی، مهمترین عوامل تعیین شدند و به منظور نهایی کردن عوامل موثر بر توسعه ی گردشگری سلامت از مصاحبه با خبرگان و جهت رتبه بندی و بررسی ارتباط مفهومی بین شاخص ها، از پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از روش تاپسیس فازی، مهمترین عوامل موثر بر توسعه ی صنعت گردشگری سلامت استخراج گردید. نتایج نشان داد که 13 عامل قیمت و هزینه ها، برنامه ریزی مدون و اجرایی، کیفیت فنی و اجرایی خدمات درمانی، سیستم اطلاعاتی، فرآیند پذیرش و نوبت دهی، وفاداری مشتری، پایداری و تداوم،قوانین و مقررات، حضور در سطح بین الملل، برند پزشک، خدمات اقامتی، مکان جغرافیایی، برند مرکز درمانی، سرعت ارائه خدمات به ترتیب بیشترین تا کمترین اهمیت را در جذب توریسم سلامت در شهرستان مشهد دارند.
شخصیت برند مقصدگردشگری تهران و اعتماد به مقصد گردشگری: با نقش میانجی همخوانی خودپنداره گردشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
65 - 96
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به درآمدهای ارزی مقاصد معروف گردشگری دنیا، می توان گفت وفاداری گردشگر یکی از معیارهای مهمی است که می تواند تعیین کننده میزان موفقیت مقاصد گردشگری باشد. جلب گردشگران زیاد، نیازمند به وجود آمدن حس اعتماد در آن ها است. با ایجاد حس اعتماد در گردشگران، می توان حس وفاداری در آن ها را ایجاد و زمینه را برای به وجود آمدن تمایل به بازدید مجدد از آن مقصد گردشگری فراهم کرد. به همین دلیل، شخصیت برند مقصد گردشگری و تأثیری که این مفهوم می تواند بر باورها و نگرش های روانی و الگوهای رفتاری گردشگران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر شخصیت برند مقصد گردشگری بر همخوانی خودپنداره گردشگر و اعتماد به مقصد گردشگری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش جمع آوری داده ها نیز توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل؛ آن دسته از گردشگران خارجی است که در تابستان 1395 به شهر تهران سفر کرده اند و از پل طبیعت در این شهر بازدید کرده اند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 216 نفر و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای حاوی 30 سؤال بر اساس مرور ادبیات پژوهش طراحی شده است. روایی و پایایی پرسشنامه مورد نظر، قبل از جمع آوری داده ها مورد بررسی قرار گرفت و تائید شد. به منظور بررسی داده های پژوهش و آزمون فرضیه های پژوهش، از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزارهای "اس پی اس اس" و"لیزرل" استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد ابعاد شخصیت برند مقصد گردشگری تأثیر مثبتی را بر همخوانی خودپنداره گردشگر و اعتماد به مقصد گردشگری مجدد وی از مقصد گردشگری تهران دارد.
ارائه مدلی برای مدیریت اتحادهای راهبردی تحقیق و توسعه در صنعت خودروی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف مقوله های تأثیرگذار و تعیین روابط این مقوله ها در مدیریت اتحادهای راهبردی تحقیق و توسعه صنعت خودروسازی کشور ایران انجام شده است. روش: در این پژوهش برای طراحی مدل از روش شناسی نظریه داده بنیاد استفاده شده است. از نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی برای یافتن خبرگان صنعت خودرو بهره گرفته شد و پس از انجام 10 مصاحبه و با در نظر گرفتن منطق نمونه گیری نظری، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، مقوله محوری مدیریت اتحاد شامل مدیریت روابط و تعاملات، تعارض، مذاکره و کنترل است. مقوله هایی همچون متغیرهای محیط کلان و ویژگی های صنعت خودروی کشور و مقوله های خُردی از قبیل شرایط شکل گیری اتحاد، نوع اتحاد و اعتماد متقابل از جمله مهم ترین مقوله های تأثیرگذار بر مدیریت اتحادهای راهبردی شناخته شده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برای موفقیت مدیریت اتحادهای راهبردی تحقیق و توسعه در صنعت خودرو، طرفین باید به کلیه مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در این پژوهش به دقت توجه کنند و در خصوص هر یک از آنها اطلاعات لازم و کافی داشته باشند.
بررسی اثر برنامه های وفادارسازی بر وفاداری مشتریان بیمه آسیا با استفاده از طرح چهارگروهی سالومون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
259 - 276
حوزههای تخصصی:
هدف: وفادارسازی مشتریان در بازارهای رقابتی امروز، نقش تعیین کننده ای در بقای سازمان ها دارد و برنامه های وفادارسازی، از جمله ابزارهای مطرح در این ارتباط به شمار می آیند. در پژوهش کاربردی حاضر با رویکرد تجربی و در قالب اجرای طرح چهارگروهی سالومون، اثر ابعاد برنامه های وفادارسازی بر وفاداری مشتریان شرکت بیمه بررسی شده است.روش: جامعه آماری در این پژوهش مشتریان بیمه آسیا بودند که با روش تصادفی ساده، 200 نفر از آنها در چهار گروه انتخاب شده اند. روایی پرسش نامه از روش ظاهری به تأیید رسید؛ در حالی که در سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در تحلیل یافته ها، آزمون های تی زوجی مستقل و تی زوجی وابسته به اجرا درآمد.یافته ها: یافته ها نشان داد که بر اساس آزمون پنج گانه روش سالومون، به طورکل برنامه های وفادارسازی بر وفاداری مشتریان مؤثرند. یافته دیگر نشان داد که از میان انواع پاداش هایی که می توان در برنامه های وفادارسازی ارائه کرد، پاداش های نرم آنی، سخت آنی و سخت مدت دار، به ترتیب اثرهای بیشتری بر وفاداری مشتریان دارند.نتیجه گیری: با افزایش سطح رقابت در بازارهای امروزی و ورود مستمر رقبای جدید، شرکت ها برای حفظ جایگاه و از طرفی توسعه کسب وکار خود ملزم هستند که در وهله اول به اجرای برنامه های وفادارسازی بپردازند، به ویژه برنامه هایی همچون رفتار ترجیحی با مشتری، شناساندن مشتری و ارتقای مقام اجتماعی وی، ستایش کلامی، ایجاد حمایت احساسی و روحی از آنها و احترام به عزت نفس مشتریان؛ سپس به منظور جذاب کردن پیشنهاد قیمت خدمات، تخفیف ها و جایزه هایی را برای مشتریان در نظر بگیرند.
استراتژی های بازاریابی و فروش مناسب در دوران رکود اقتصادی (مطالعه موردی: صنعت کالاهای تندمصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
459 - 484
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی استراتژی های بازاریابی و فروش مناسبی است که شرکت ها در وضعیت سخت رکود اقتصادی آن را اجرا کرده و توانسته اند به حیات خود ادامه دهند. رکود وضعیتی است که در آن تقاضا برای کالا و خدمات، کاهش پیدا می کند. در چنین موقعیتی، شرکت ها برای بقا به اتخاذ استراتژی هایی در حوزه های مختلف، به ویژه حوزه بازاریابی و فروش نیاز دارند تا با وضعیت رکود تطابق یابند. روش: کلیه اقدام های استراتژیک مرتبط با آمیخت های بازاریابی (محصول، قیمت، توزیع، ترفیعات) در دوران بحران و رکود اقتصادی با استفاده از بررسی دانش موجود و مصاحبه با خبرگان صنعت و دانشگاهی شناسایی شدند و در ادامه با توزیع پرسش نامه بین 18 شرکت فعال در تولید کالاهای تندمصرف، تغییر استراتژی ها و اقدام های فروش و بازاریابی آنها در زمان رکود اقتصادی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی، مدیران عالی شرکت های فعال در صنعت کالاهای تندمصرف و در مرحله کمی، شرکت های فعال در صنعت کالاهای تندمصرف بوده است. یافته ها: بر اساس یافته ها، شرکت های یادشده در وضعیت رکود اقتصادی این اقدام ها را در دستور کار قرار می دهند: در حوزه آمیخته قیمت، تغییر در ارائه تخفیف ها و انعطاف در شیوه بازپرداخت مشتری؛ در حوزه آمیخته مکان، تغییر در مدیریت و نظارت بر کانال های توزیع و توزیع کنندگان؛ در حوزه آمیخته ترفیع، تغییر در رابطه با حضور در شبکه های اجتماعی و ارائه تخفیفات مقداری به توزیع کنندگان؛ در حوزه آمیخته محصول تغییر در هزینه تأمین مواد اولیه و بهبود فناوری تولید. در دستور کار قرار می دهند. نتیجه گیری: تغییر در برخی اقدام ها در اکثر شرکتت ها یکسان است و می توان آنها را استراتژیی های عمومی بازاریابی و فروش در زمان رکود اقتصادی در نظر گرفت؛ مانند ارائه و متنوع سازی تخفیف ها، توزیع متناسب با نیاز بازار، افزایش بودجه تبلیغات و ترفیعات و بهبود فناوری تولید. اما در برخی شرکت ها، تغییر اقدام ها متفاوت بوده است؛ مانند، قیمت محصولات در مقایسه با قیمت محصولات رقیب، جورکردن کالا و میزان موجودی انبار، برون سپاری فعالیت های توزیعی، تبلیغات رادیو و تلویزیونی و ارائه محصولات جدید مرتبط با محصولات فعلی.
بررسی تأثیر سطوح دشواری فراشناختی تبلیغات بر درگیری ذهنی افراد از بعد ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی میزان تأثیر سطوح دشواری فراشناختی تبلیغات بر درگیری ذهنی از بُعد ثبات است. این پژوهش، کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی از نوع پس آزمون با گروه کنترل مبتنی بر دستکاری کیفیت تصاویر تبلیغاتی است. 136نفراز دانشجویان دانشگاه یزد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در هشت گروه آزمودنی و کنترل هفده نفری تخصیص یافتند. داده های این پژوهش در بازه زمانی مهر 1396 تا آذر 1397 و با اجرای برنامه متلب جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و به م نظور بررسی تفاوت ها از آزمون تفاوت میانگین دو جامعه استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد درگیری ذهنی افراد از بعد ثبات در تبلیغات با پردازش نیمه دشوار و تبلیغات برند لوکس بیشتر است؛ اما تبلیغات کاملاً دشوار یا راحت تأثیر معناداری بر درگیری ذهنی افراد از بعد ثبات ندارد.
مهارت های ارتباطی راهنمایان تور بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهنمایان تور بینالمللی به عنوان سفیران فرهنگی یک کشور مطرح هستند که شایستگیهای ارتباطی آنها، بر ایجاد تجربه مثبت و منفی در گردشگران و خاطرات آنها از مقصد تأثیر میگذارد. به دلیل ماهیت ارتباطی شغل راهنمایی تور و تعاملات چهره به چهره آنها با گردشگران، توانمندیهای ارتباطی آنها بسیار حائز اهمیت است؛ لذا در این مطالعه به شناسایی مهارتهای ارتباطی راهنمایان تور بینالمللی و اهمیت آنها پرداخته میشود. این مطالعه از نوع کیفی-کمی (آمیخته) بوده و به روش دلفی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دانشگاهی در حوزه گردشگری و راهنمایان تور بینالمللی تشکیل میدهند. نمونهگیری به صورت غیر تصادفی بوده و برای شناسایی نمونه پژوهش از شیوه گلوله برفی استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با مشارکت 28 نفر از خبرگان به اشباع رسید. یافتههای پژوهش نشان داد که متخصصان در مجموع 21 مهارت ارتباطی را بیان نمودهاند که شامل تسلط به زبان خارجی، رعایت فاصله مناسب، حرکات مناسب، شوخطبع بودن، روابط عاطفی مناسب، چشمپوشی از عیب و ایرادات گردشگران، آداب معاشرت خوب، باادب بودن، حفظ ارتباط چشمی، رعایت احترام در مراودات اجتماعی، استفاده از ایماواشاره، نداشتن لکنت زبان، استفاده از گرامر مناسب، توضیح جذاب جاذبهها، ارتباط مناسب با عناصر دیگر صنعت گردشگری، فن بیان قوی و توانایی سخنوری، صراحت کلام،داستانسرایی، ارائه اطلاعات متناسب باحوصله گردشگران، سرگرم کردن گردشگران و میانجیگری اجتماعی میشود. نتایج این تحقیق میتواند به تور اپراتورها، انجمنهای حرفهای راهنمایی تور و همچنین مراکز تربیت راهنمایان تور چارچوبی ارائه دهد که از طریق برگزاری سمینارها، کارگاهها و دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی راهنمایان تور را بهبود ببخشند.
طراحی مدل سنجش میزان بهبود عملکرد برند با رویکرد سیستم خبره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط به شدت رقابتی امروزی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است. سازمان ها برای حفظ جایگاه خود در برابر رقبا باید به مدیریت برند و بهبود عملکرد برند مبادرت ورزند. بنابراین، بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند، موضوعی پراهمیت در دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد وفاداری مشتریان به شمار می رود. از این رو هدف از این پژوهش، طراحی مدل سنجش میزان بهبود عملکرد برند با رویکرد سیستم خبره فازی، بر پایه پژوهش ترکیبی و به صورت کمی و کیفی می باشد. بدین منظور، بعد هایی نظیر شرمندگی برند مصرف کننده، ارزش ویژه برند، جایگاه برند، همخوانی شخصیت برند و مشتری، برای بهبود عملکرد برند در نظر گرفته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بنیادی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران عالی و کارکنان با تجربه در فروشگاه های زنجیره ای و فروشگاه های مصرف کارکنان اداراه های استان سمنان و خبرگان دانشگاهی که دارای مشاغل اجرائی در نظام ادارای بوده اند تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی (در دس ترس) 80 نف ر ب رای نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش با به کارگیری مزایای منط ق ف ازی و سیس تم ه ای خبره، یک سیستم خبره فازی برای حل مسئله مطرح شده، ارائه شد که با به ره گی ری از روش استنتاج ممدانی، در نهای ت اولویت و سهم هریک از ابعاد در بهبود عملکرد برند تعیین شد. پس از پیاده سازی سیستم با نرم افزار متلب، سطح بهبود عملکرد برند، زیاد و به مقدار دقیق «5/0» برآورد شد. همچنین، اعتبارسنجی مدل حاکی از دقت بالای انطباق نتایج به دست آمده با نظر خبرگان این حوزه دارد.
شخصیت برند بر سهم خرید مشتریان با توجه به نقش سازه های ارتباطی در صنعت خرده فروشی زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
125 - 148
حوزههای تخصصی:
اهمیت بیش ازپیش مشتری منجر به توجه روزافزون به مقوله ی مرتبط به آن شده است. یکی از مهم ترین این موارد سهم خرید مشتری است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شخصیت برند بر سهم خرید مشتریان با نقش میانجی سازه های ارتباطی در صنعت خرده فروشی زنجیره ای است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش و ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی به شمار می رود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مشتریان فروشگاه زنجیره ای رفاه در شهر تهران هستند که با توجه به فرض نامحدود بودن جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه در میانشان توزیع شده بود. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد با طیف پنج گزینه ای لیکرت است که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که شخصیت برند فعال و مسئول بر رضایت و وفاداری مشتریان تأثیر مثبتی دارند. همچنین نتایج نشان داد رضایت و وفاداری مشتریان بر سهم خرید مشتریان تأثیر مثبتی دارند؛ اما متغیر تعدیل گر سن بر رابطه ی رضایت مشتری و سهم خرید تأثیر نداشت. ازجمله مهم ترین پیشنهادهای پژوهش حاضر توجه به نوستالژی و قدمت برند و ایجاد بخش محصولات جدید و نوآور برای تداعی شخصیت مسئول و فعال است
مدل پارادایمی عوامل مؤثر در بازخرید بیمه های عمر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخرید بیمه های عمر از آسیب های صنعت بیمه است که موجب نارضایتی مشتریان، تبلیغات سوء آن ها، برهم زدن برنامه های شرکت ها برای سرمایه گذاری، کاهش درآمد ناخالص داخلی کشور و... می شود. ازآنجایی که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در زمینه بازخرید بیمه های عمر بر عوامل اقتصادی متمرکز بوده اند، هدف اصلی این تحقیق آن است که به تبیین همه جانبه عللی بپردازد که موجب بازخرید بیمه نامه های عمر در ایران می شوند. روش شناسی: پژوهش حاضر، به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد استراوس و کوربین)، شرایط بازخرید بیمه عمر به درخواست بیمه گذاران و تعامل های مربوط به آن و پیامدهای ناشی از آن را احصا کرده است. یافته ها: داده های پژوهش از طریق مصاحبه با کارکنان عالی رتبه و کارشناسان بازخرید بیمه های عمر برخی شرکت های بیمه فعال در کشور به دست آمده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند شرایط علّی شامل ابعاد مربوط به ساختار بیمه های عمر و شرایط مداخله ای شامل ابعاد مرتبط با بیمه گر و بیمه گذار و شرایط زمینه ای شامل ابعاد مربوط به ساختار جامعه ایران می شوند که موجب بازخرید بیمه های عمر می شوند و با تعامل هایی مانند مشاوره مجدد و ارائه تسهیلات یا ندادن مشاوره، پیامدهای حاصله به ترتیب شامل انصراف از بازخرید و احساس رضایت و تداوم بیمه عمر یا بازخرید، احساس نارضایتی، سلب اعتماد از بیمه گر و تبلیغات ویروسی علیه بیمه گر هستند. به علاوه، شرایط خاصی مانند بی ثباتی اقتصادی یا سیاسی در سطح کلان و مواردی چون وضعیت شغلی و درآمد بیمه گذار در سطح خرد، همچنین ویژگی های ماهوی بیمه عمر ازجمله پیچیدگی، بلندمدت بودن و ناملموس بودن هم در بازخرید بیمه عمر تأثیرگذارند. طبقه بندی موضوعی: G22، G23، G32.
تأثیر ارزش های تجربی بر نگرش هم آفرینی مشتری و رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت گردشگری؛ مطالعه گردشگران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با درنظرگرفتن شرایط عصر جدید، مبحث تعاملات دو سویه و هم آفرینی برای افزایش کیفیت خدمات و حفظ و ایجاد ارزش برای مشتریان اهمیتی روزافزون یافته است. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر ارزش های تجربی بر نگرش هم آفرینی و رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتریان است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی - پیمایشی و ازنوع مقطعی است. جامعه این پژوهش، گردشگران شهر اصفهان است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه 186 نفری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به صورت حضوری توزیع شده است. در این پژوهش، روایی محتوا و روایی سازه سنجش و بررسی شده و پایایی پرسشنامه ازطریق محاسبه ضرایب بارهای عاملی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عامل تأییدی و از نرم افزار Spss25 و Smart Pls2.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارزش لذت گرایانه و ارزش اجتماعی و ارزش اخلاقی بر نگرش هم آفرینی تأثیری مثبت و معنادار دارد؛ ولی ارزش شناختی بر نگرش هم آفرینی تأثیری معنادار ندارد. نگرش هم آفرینی بر رفتار شهروندی و رفتار مشارکتی مشتری تأثیری مثبت و معنادار دارد.
شناسایی و ارزیابی پیش ژئوسایت های استان زنجان و ارزیابی تاثیر آن بر توسعه گردشگری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
149-178
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، ظرفیتهایژئوتوریسمی استان زنجان باتأکید بر توسعه پایدار گردشگری مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. روند کلی پژوهش حاضر به این صورت است که ابتدا پیش ژئوسایتهای منطقه موردمطالعه شناسایی شده است، سپس با استفاده از دو روش زوروس و کوبالیکوا به ارزیابی ژئوسایتهای منطقه پرداخته شده است. پس از ارزیابی پیش ژئوسایتها، تأثیر این پیش ژئوسایتها بر توسعه گردشگری پایدار منطقه مورد بررسی قرارگرفته شده است. برای این منظور از 200 پرسشنامه استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابیها بیانگر این است که غار کتله خور و کوههای رنگی آلاداغ لار در هر دو روش دارای بالاترین ارزش است. بعد از ارزیابی پیش ژئوسایتها به ارزیابی تأثیر این پیش ژئوسایتها بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی منطقه پرداخته شده است. در بین آثار مذکور بهبود وضعیت کمی و کیفی صنایعدستی، افزایش تعامل اجتماعی و بهبود وضعیت معابر بالاترین جایگاه را داشتهاند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تشکیل انواع اتحادهای استراتژیک بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر تشکیل انواع اتحادهای استراتژیک بین المللی است تا مدیران سازمان با شناسایی نیازها و اهداف استراتژیک سازمان خود بتوانند بهترین نوع اتحاد استراتژیک را انتخاب کنند. کلیه عوامل مؤثر بر انواع اتحادهای استراتژیک بین المللی در صنایع تولیدی ایران با استفاده از بررسی دانش موجود در قالب الگوی اولیه شناسایی و سپس بر اساس مصاحبه با خبرگان صنعت و دانشگاهی، الگوی ثانویه طراحی شد. جامعه پژوهش در مرحله کیفی شامل استادان دانشگاه های سراسری تهران و مدیران عالی صنایع تولیدی با تجربه تشکیل اتحادهای استراتژیک بین المللی و در مرحله کمّی شامل شرکت های تولیدی با تجربه تشکیل اتحادهای استراتژیک بین المللی بوده است. در ادامه با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس، 190 پرسشنامه در میان شرکت های تولیدی توزیع و عوامل مؤثر بر تشکیل انواع اتحادهای استراتژیک بین المللی بررسی شد. در نهایت با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه و دانکن، میزان تأثیر و رتبه هر یک از عوامل بر انواع اتحاد استراتژیک بین المللی بررسی شد و برای تبیین الگو، روش مدل سازی تحلیل عاملی تأییدی به کار رفت. بر اساس یافته ها، صنایع تولیدی ایران به اقتضای شرایط مالی، بازار، زنجیره تأمین، فناوری و نوآوری رفتار متفاوتی در تشکیل اتحادهای استراتژیک بین المللی از خود بروز می دهند.