فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
567 - 582
حوزههای تخصصی:
هدف: تولید و فروش محصول تحت برندی که ارزش ویژه خود را در حوزه متفاوتی از مصرف محصول مدنظر به دست آورده، یکی از استراتژی های پرطرفدار میان تولیدکنندگانی است که توانایی یا تمایل سرمایه گذاری روی برندسازی را ندارند. این استراتژی در ادبیات با عنوان مرچندایزینگ شناخته می شود و یکی از رایج ترین انواع آن، مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی است. مقاله حاضر به دنبال شناسایی عوامل کلیدی موفقیت این استراتژی در بازار ایران است. روش: با توجه به هدف، پژوهش در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش اجرای آن نیز روش کیفی نظریه مبنایی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق با مصرف کنندگان این نوع کالاها گردآوری شدند و تحلیل آنها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مبتنی بر رویکرد پارادایمی نظریه مبنایی انجام شد. یافته ها: عوامل کلیدی موفقیت استراتژی مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی در قالب شش عامل آمیخته بازاریابی مناسب به عنوان مقوله محوری پژوهش، خاستگاه ها به عنوان شرایط علی، تناسب فرهنگی به عنوان کنش ها و تعاملات، عوامل زمینه ای و رسانه به عنوان بستر حاکم و شرایط مداخله گر و در نهایت قابلیت رقابت به عنوان پیامدها شناسایی شده و بر اساس مدل پارادایمی صورت بندی مفهومی شدند. نتیجه گیری: به منظور توفیق در مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی در بازار ایران، شناخت خاستگاه های هر کاراکتر و نمادهای فرهنگی از حیث اثرگذاری بر توفیق فروش محصولات نهایی حائز اهمیت است. به دلیل ویژگی های فرهنگی اجتماعیِ بازار ایران، خانواده ها به مقوله تناسب فرهنگیِ کاراکتر توجه می کنند و این موضوع نقش مهمی در ایجاد قابلیت رقابت در محصولات و کاراکترها دارد.
به کارگیری رويکردهای ارتباطی و مشاهده ای در سنجش اثربخشی تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
31-50
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و بودجه کلان تبلیغات در دنیا، سنجش اثربخشی آن از اساسی ترین موضوعات بازاریابی بوده که می تواند از راه های متفاوتی مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین منبع انسانی پیام در تبلیغات به عنوان رایج ترین ابزار ارتباطی کارا، بخش مهمی از هزینه های تبلیغات را به خود تخصیص داده و استفاده از آن همچنان در حال توسعه است. ما در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از رویکردهای ارتباطی و مشاهده ای، ابزارهای پرسشنامه و ردیاب چشمی،به منظور بهره مندی از مزایای هر دو رویکرد، بصورت آزمایشی، تاثیر استفاده از چهره انسانی را بر اثربخشی تبلیغات بسنجیم. پژوهش در بازه زمانی شش ماهه در مکان آزمایشگاه ردیاب چشمی پژوهشکده علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتیانجام گردید. نتایج نشان می دهد استفاده یا عدم استفاده از چهره انسانی، بر توجه بصری مخاطبان به ویژگی های تصویری و متنی تبلیغ تاثیرگذار است، به نحوی که چهره انسانی منجر به جلب توجه بیشتر مخاطب به تبلیغ و خصوصا بخش تصویری تبلیغ می گردد. در نهایت تاثیر گذاری استفاده یا عدم استفاده از چهره بر اثربخشی تبلیغات در تعداد محدود آزمودنی با استفاده از ابزار مشاهده ای ردیاب چشمی قابل بررسی بوده و ابزار ارتباطی پرسشنامه تفاوت معناداری را گزارش نمی نماید.
بررسی مهارت های صادراتی شرکت ها در فرایند بین المللی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تعیین مهارتهای صادراتی مورد نیاز شرکتهای تولیدی صادراتی در مراحل مختلف بینالمللی شدن شرکت است. بدین منظور، بر اساس ادبیات موضوع، مهارتهای صادراتی شرکتهای تولیدی صادراتی در شش بُعد تحت مدیریت مالی و ریسک تجارت بین المللی، بازاریابی بین المللی، مدیریت استراتژیک تجارت بین المللی، تدارکات تجارت بین المللی، تحقیقات تجارت بین المللی و رویه ها و مقررات تجارت بین المللی طبقه بندی شد. سپس میزان اهمیت هر یک از این مهارتهای صادراتی در مراحل پنجگانه بینالمللی شدن شرکتها مورد مقایسه قرار گرفت. شرکتهای تولیدی صادراتی منطقه شمال و شمال غرب کشور بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند و تعداد 214 شرکت با تکمیل پرسشنامه در تحقیق مشارکت کردند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و فرضیه های تحقیق با استفاده از تحلیل واریانس مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که اهمیت همه مهارتهای صادراتی به جزء مهارتهای تدارکات تجارت بین المللی در مراحل پنجگانه بین المللی شدن شرکت، متفاوت است.
ارائه الگوی حکمروایی مطلوب گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
27 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه، باتوجه به اهمیّت حضور و مشارکت کلّیه دست اندرکاران در اجرای برنامه های توسعه گردشگری، بهره گیری از یک الگوی مدیریتی مطلوب و یکپارچه می تواند ما را درتدوین سیاست ها هماهنگ با برنامه های توسعه، شرایط را برای حضور و بهره گیری از تمامی سرمایه های اجتماعی و مادی دست اندرکاران این صنعت، با تقویت بسترهای مشارکتی بخش خصوصی بازارگردشگری فراهم سازد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص ها و طراحی الگوی حکمروایی مطلوب در صنعت گردشگری ایران می باشد. این پژوهش بصورت کاربردی- توسعه ای کیفی و براساس نظریه روش داده بنیاد انجام شده و جامعه آماری آن شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت گردشگری، مدیران سازمان، نمایندگان مجلس و فعالان صنعت گردشگری بوده اند. نمونه آماری شامل 26 نفر از این افراد است که با ترکیبی از روش نمونه گیری هدف مند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با سئوالات ازپیش تعیین شده، با مقایسه داده ها در کدگذاری باز، محوری و انتخابی تا مرحله اشباع نظری و تفکیک مقولات فرعی و اصلی انجام گرفته است. و از برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین(1998) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده، 3 شاخص، مدیریت یکپارچه، امنیت و نگرش به بازارهدف، را به عنوان شاخص های ظهوریافته از پژوهش درقالب الگوی حکمروایی مطلوب گردشگری است. این الگوی، راهبردی نوین در اصلاح شیوه های مدیریت موجوداست، و پیامد آن توسعه و اشتغال پایداردرصنعت گردشگری است. در پایان تحقیق با پیشنهادهایی به جهت ارتقاء سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارت گردشگری، مدیریت یکپارچه در سیاست گذاری های سازمان، همگام با مشارکت تمامی بخشهای دولتی، خصوصی و انجمن ها در ایران است.
نظام حقوق مالکیت فکری مناسب برای کشورهای درحال توسعه: با اشاراتی در مورد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۸
115 - 154
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های دائمی درمورد حقوق مالکیت فکری این است که نقش حقوق مالکیت فکری در توسعه اقتصادی کشورها چیست و چه نوع نظام حقوق مالکیت فکری برای کشورهای درحال توسعه مفیدتر است. برای پاسخ به این پرسش دوگانه، در پژوهش حاضر از یک سو به بررسی مطالعات و تحقیقات تجربی درمورد آثار درون زاد و برون زاد حقوق مالکیت فکری و از سوی دیگر به بررسی سیر تحول نظام حقوق مالکیت فکری سه اقتصاد نوظهور هند، کره جنوبی و چین پرداخته شده تا رهنمودهایی درمورد ایران ارائه شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که حقوق مالکیت فکری تأثیری مثبت بر توسعه اقتصادی داشته و کشورهای درحال توسعه بهتر است هماهنگ با توسعه اقتصادی خود به تقویت نظام حقوق مالکیت فکری خود بپردازند.
استفاده از مدل تلفیقی تحلیل پوششی داده ها- تصمیم گیری چندشاخصه در ارزیابی کارایی نسبی و رتبه بندی شرکتهای بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری کارایی برای بنگاه هایی که در محیطی رقابتی فعالیت می کنند همواره مورد توجه بوده است. هدف تحقیق ارزیابی کارایی شرکتهای بیمه ایران با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها و رتبه بندی شرکتهای بیمه با استفاده از این مدل و مقایسه نتایج حاصل از آن با مدلهای تصمیم گیری چندشاخصه است. به منظور دستیابی به هدف پیش رو، با بررسیهای جامع کتابخانه ای و ارزیابی نتایج مطالعه های گذشته، نهاده ها و ستانده های مدل تحلیل پوششی داده ها شناسایی شدند. به منظور غربال سازی متغیرهای شناسایی شده، از روش تحلیل محتوا با آنتروپی شانون استفاده شد. سپس شرکتهای بیمه کارا و ناکارا با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها شناسایی و رتبه کارایی آنها تعیین شد. در ادامه با استفاده از مدلهای تصمیم گیری چندمعیاره، شرکتهای بیمه رتبه بندی شدند و در پایان به منظور ارائه رتبه واحد از روش کپلند استفاده شد.
طراحی و تبیین الگوی برندسازی مراکز تجاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
31-52
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری مدرن، پدیده ای نوظهور در ایران بوده و سابقه ای کمتر از 15 سال دارد. رونق اقتصادی یکی اصلی ترین فاکتورها در افزایش ارزش مراکز تجاری است که خود در تعامل مستقیم با فرآیند برندسازی مراکز تجاری قرار دارد. برندسازی مراکز تجاری ابعاد مختلفی را در بر می گیرد که از جمله می توان به مطالعات امکان سنجی، طراحی و ساخت، مدیریت بازاریابی و واگذاری و مدیریت بهره برداری اشاره کرد. هدف از انجام این تحقیق، طراحی و تبیین الگوی برندسازی مراکز تجاری در ایران است. در پژوهش پیش رو، از نظریه داده بنیاد به عنوان یکی از روش های کیفی برای شناسایی موضوعات و ارائه یک الگوی تحلیلی استفاده شده است. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از مخاطبین مراکز تجاری صورت گرفت. انتخاب مصاحبه شوندگان به صورت هدفمند و در طیف وسیعی از اجتماعات از جمله مالکان اصلی، مدیران بهره برداری و راهبری، سازندگان و پیمانکاران، بهره برداران، مشاوران و مشتریان نهایی مراکز تجاری انجام شد. در نهایت، یک الگوی کاربردی - توسعه ای ارائه شد که در آن، تجربه خرید به عنوان مقوله محوری و برند شدن مرکز تجاری به عنوان پیامد مطرح شده است.
بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند (مطالعه موردی: برند تشک رویال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
303 - 324
حوزههای تخصصی:
بازاریابی حسی یکی از روش های نوین بازاریابی است که موجب جذب مشتریان بازار هدف از طریق ارتباطات مرتبط با ارزش ویژه برند و تصویر ذهنی مناسب از برند می شود. این پژوهش به بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند در شرکت تشک رویال پرداخته است. جامعه آماری آن 435 نفر از مشتریان این شرکت هستند که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 204 نفر محاسبه شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. فرضیه های مورد نظر پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار آماری AMOS تجزیه و تحلیل شدند. به طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که آمیخته بازاریابی حسی بر ارزش ویژه برند و تصویر برند تأثیر مستقیم دارد و تبلیغات دهان به دهان مؤثرترین مؤلفه آمیخته بازاریابی حسی است. در نتیجه استفاده از بازاریابی حسی شیوه ای کارآمد برای ایجاد ذهنیت مناسب است که شرکت ها از این طریق می توانند در اذهان عمومی برند خود را به یک برند برتر و باارزش تبدیل کنند.
تأثیر ابعاد رنگ پوشاک بر قصد خرید آن با تحلیلی بر تفاوت های جنسیتی مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
659 - 672
حوزههای تخصصی:
هدف: رنگ ها که یکی از بنیادی ترین اجزای هر محصول (به خصوص پوشاک) هستند و اثرهای شایان توجهی بر رفتار مشتریان در خرید دارند. این اثرها را می توان از ابعاد گوناگونی بررسی کرد؛ به گونه ای که با تحلیل دقیق آن می توان پوشاکی با رنگ بندی مطلوب و متناسب با نیازهای رنگی مشتریان تولید کرد. در این تحقیق و در راستای رفع شکاف تحقیقاتی در فضای داخلی، تأثیر ابعاد رنگ بر قصد خرید پوشاک بررسی شده و تفاوت موجود میان نظر زنان و مردان درباره هر یک از ابعاد یاد شده تحلیل می شود. روش: جامعه آماری، مشتریان فروشگاه ستاره شهر شیراز هستند که از میان آنها 279 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه از نظر روایی (ظاهری/ محتوایی و سازه) و پایایی (آلفای کرونباخ: 86 درصد، دو نیم کردن: 76 درصد) تأیید شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری نشان داد که عامل ترجیحات رنگی مشتری بیشترین تأثیر را بر قصد خرید پوشاک مشتریان دارد، اما هنجار های رنگی بر قصد خرید پوشاک از جانب مشتریان تأثیری ندارد و تنها در مورد بعد هنجارهای رنگی، تفاوت نظر زنان و مردان مشهود است. از سوی دیگر، بین عوامل فرهنگ، مذهب، توصیه دوستان و علاقه فرد در انتخاب رنگ پوشاک، عامل علاقه فرد بیشترین تأثیر را دارد. نتیجه گیری: رنگ ها که یکی از عناصر کم هزینه در تولید محصول پوشاک هستند، در تصمیمات خرید مشتری جایگاه مهمی دارند. چنانچه یک رنگ در مقایسه با رنگ های دیگر اهمیت بیشتری داشته باشد و از سویی مورد علاقه مشتری باشد، در اولویت قرار می گیرد.
بررسی رابطه ی هماهنگی کارکردهای بازاریابی بین المللی منابع انسانی با اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی در شرکت های صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش عملکرد و کسب مزیت رقابتی بویژه در بازارهای متلاطم بین المللی توسط سازمانها مستلزم اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی است. از طرف دیگر ایدهی هماهنگی و یکپارچگی، محور مفهوم مدیریت استراتژیک میباشد. با این وجود نقش روابط متقابل حوزههای کارکردی مختلف در اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی کمتر مطالعه شده است. از این رو در این تحقیق تلاش گردیده که با توجه به تئوری مدیریت استراتژیک فرضیهی اصلی وجود رابطه میان هماهنگی کارکردهای بازاریابی بین المللی- منابعانسانی و اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی همراه با فرضیههای فرعی مربوطه آزمون شود. دادههای مورد استفاده برای آزمون این فرضیهها بهوسیلهی پرسشنامه از 54 شرکت صادراتی گردآوری شده است. نتایج آزمون رگرسیون مرحلهای برای تحلیل دادهها، فرضیههای اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطهی مثبت بین اثربخشی روابط و اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی و رابطهی منفی بین تعارض میانکارکردی و اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی را تأیید میکند. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند مورد استفاده مدیران بنگاههای تولیدی قرار گیرد.
ارزیابی و تحلیل جایگاه برندگردشگری استان فارس بر پایه هویت رقابت پذیری ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
109 - 141
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط رقابت پذیری جهانی، برند سازی پتانسیل های گردشگری در جهت دهی منابع و جذب سرمایه گذاری های صنعت توریسم از اهمیت بسزایی برخوردار است و امروزه اکثر کشورها و شهرها با برنامه ریزی در این زمینه سعی در ارزآوری بیشتر با استفاده از این صنعت سبز هستند. بنابراین در پژوهش حاضر با توجه به پتانسیل های بالای استان فارس درزمینه گردشگری تاریخی درصدد ارزیابی از برند گردشگری استان فارس بر اساس سند توسعه گردشگری این استان در سال 1404 و بر پایه رقابت پذیری ملی هستیم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانه ای و اسنادی (سند توسعه گردشگری استان فارس) و به صورت پیمایشی (پرسشنامه- مصاحبه) جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد استان فارس درزمینه دو پارامتر جذب گردشگر و برند سازی گردشگری به ترتیب با امتیاز 5/3 و 3 از 5 امتیاز ممکن نقشه رقابتی، پایین تر از مشهد و در حالت رقابت فشرده با استان اصفهان و بالاتر از سایر رقبای ملی و منطقه ای (خوزستان، یزد و کرمان) قرار دارد. نتایج نقشه تناسبی نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر توسعه و برند سازی گردشگری استان فارس عبارت اند از؛ مدیریت کلان کشور، کمبود اعتبارات، نگاه سیاسی به گردشگری تاریخی استان فارس، محدودیت های جامعه اسلامی و تحریم های بین المللی است. همچنین مهم ترین قابلیت های استان فارس که دارای 4 ویژگی(VIRO) نادر بودن، تکرارناپذیر، غیرقابل تقلید و باارزش هستند عبارت اند از؛ وجود حرم حضرت شاه چراغ، آرامگاه شخصیت ها و مفاخر ملی، بناهای تاریخی استان فارس؛ بنابراین با توجه به این منابع و متغیرهای کلان تأثیرگذار بر برند سازی گردشگری استان فارس نقشه تناسب راهبردی ترسیم گردید و راهکارهای مناسب پیشنهادشده است.
نگاشت رفتار و روش های فرصت شناسی کسب وکارهای کوچک و متوسط خارجی در ایران؛ مطالعه موردی فرانسه، آلمان، چین و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روشهای فرصتشناسی و ورود به بازارهای بینالمللی ازجمله مهمترین زمینههای پژوهشی در حوزه بازرگانی بینالملل محسوب میگردد که البته در رابطه با شرکتهای خارجی فعال در ایران کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. پرداختن به این موضوع به ویژه در شرایط بعد از توافقنامه برجام از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. این مقاله درصدد است تا یک مطالعه موردی تطبیقی میان روشهای فرصتشناسی شرکتهای کوچک و متوسط از چهار کشور برگزیده در ایران را به انجام برساند. به این منظور بعد از مرور مختصری روی ادبیات موضوع، شش سؤال کلیدی تحقیق تبیین شده و با یک رویکرد کیفی 44 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و نمایندگان شرکتها از کشورهای برگزیده انجام شده است. سپس دادههای گردآوری شده با استفاده است روش تحلیل تم آنالیز شده و تمهای اصلی در مصاحبهها استخراج و در ادامه با ترسیم پروفایل فرصتشناسی شرکتها به تفکیک هر کشور امکان مقابله و مقایسه میان الگوهای رفتاری شرکتها به تفکیک هر کشور و مؤلفه های آن فرآهم شده است. بر اساس نتایج تحقیق اغلب شرکتهای مورد مطالعه فرایند فرصتشناسی خود را با شرکت در نمایشگاهها و/یا اعزام هیأت به ایران آغاز کردهاند لیکن برحسب 6 مؤلفه از جمله شرایط صنعتی شرکت و کشور میهمان، میزان قرابت فرهنگی و وضعیت شبکهسازی مسیرهای متفاوتی را ادامه دادهاند. تحقیق پیش رو میتواند جهت تحلیل و آسیبشناسی ابتکارات توسعه تجارت میان ایران و سایر کشورهای هدف تجاری مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه کیفی تجارب مشتریان در صنایع خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه مشتری را تجربه مستقیم یا غیرمستقیم او از فرایند خدمات، سازمان و امکانات تعریف می کنند و اینکه چگونه مشتری با خدمات شرکت و دیگر مشتریان تعامل برقرار می کند. تاکنون درباره مفهوم تجربه مشتریان پژوهش های زیادی انجام نشده است؛ بنابراین هدف این پژوهش کیفی، فهم چیستی تجربه مشتریان در صنایع خرده فروشی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه با 12 مصرف کننده اخیر محصولات لبنی پاژن گردآوری شد. سپس این داده ها، کدگذاری، طبقه بندی و توصیف و نقشه مفهومی مضامین ترسیم شد. مضامین اصلی شناسایی شده در این پژوهش به شرح زیر است: 1) شیوه آشنایی با محصول، 2) تبلیغات، 3) شکل ظاهری محصول، 4) طعم و مزه، 5) نوآوری و تغییر، 6) کانال توزیع، 7) مشاوره، 8) ذهن آگاهی مشتریان، 9) عجین شدن مشتری با محصول و 10) تجربه مشتری. تجربه مشتری، موضوعی نوپا در علم بازاریابی است که پژوهشگران سعی کردند تا حدی کمبود پژوهش و نظریات این بخش را رفع کنند.
بررسی تأثیر استراتژی های نوآوری بر عملکرد کسب وکارهای صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه و نقش صادرات در اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور و همچنین، مطرحشدن موضوع رقابت در بازارهای بینالمللی، لزوم توجه به کسبوکارها فعال در صادرات بیشازپیش مهم است. این نوع کسبوکارها برای بقای خود در بازار، در مقابل رقبای بزرگتر میتوانند از طریق نوآوری بر اندازه غیراقتصادی خود غلبه کنند. با کاربردی کردن استراتژیهای نوآوری، کسبوکارها خواهند توانست با خلق محصول جدید یا طراحی روش جدیدی برای تولید، عملکرد خود را بهبود بخشیده و به حیات خود در محیط ادامه دهند. در این تحقیق تأثیر دو مؤلفه استراتژی نوآوری محصول و استراتژی نوآوری فرایند بر عملکرد کسبوکارهای صادرکننده در شهر تبریز، بررسی شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 230 شرکت که در 5 سال گذشته صادرات داشتهاند در شهر تبریز بوده که تعداد 148 شرکت بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تعریفشده از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد که فرضیهها با نرمافزارهای SPSS18 وAMOS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که استراتژی نوآوری محصول و فرایند بر عملکرد کسبوکارهای صادرکننده شهر تبریز تأثیر مثبت دارند، با توجه به آزمون تعدیل گری چنین حاصل شد که در شرایط شدت رقابت بالا استفاده از استراتژی نوآوری فرایند نسبت به استفاده از استراتژی نوآوری محصول کاراتر و اثربخشتر است.
طراحی الگوی کسب وکار توزیع محصولات کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین محصولات کشاورزی شامل سه بخش اصلی تأمین، تولید و توزیع است. عوامل فعال در این زنجیره تولیدکنندگان (کشاورزان)، خرده فروشان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان هستند. در کشور ما زنجیره توزیع محصولات کشاورزی به ویژه میوه، سبزی و صیفی جات با مشکلاتی همچون عدم وجود ساختار مناسب، وجود واسطه های زیاد و گران فروشی به مصرف کننده مواجه است. بنابراین، مسئله اصلی عدم وجود یک مدل کسب وکار توزیع جامع در حوزه محصولات کشاورزی است. هدف از این پژوهش طراحی مدل کسب وکار توزیع با استفاده از استراتژی آمیخته متوالی اکتشافی است. در مرحله اول و کیفی از استراتژی آمیخته با استفاده از تحلیل مضمون، مصاحبه های نیمه ساختار یافته که از 16 نفر از خبرگان کشاورزی بدست آمده است تحلیل شدند. سپس در مرحله دوم، به منظور تصمیم گیری بهینه با استفاده از رویکرد تحلیل اهمیت- عملکرد (IPA) در تحقیق در عملیات نرم ، 45 مضمون مورد نظر اولویت بندی و سرانجام برای طراحی مدل نهایی بر اساس روش پژوهش علم طراحی مضامین اولویت بندی شده در آن جایگذاری شد. نتایج حاصل از این پژوهش، طراحی مدل کسب وکار توزیع در زمینه محصولات کشاورزی است که هر یک از مضامین اولویت بندی شده در 6 مرحله، مسئله و انگیزه، هدف و راه حل، طراحی و توسعه، بکاری مصنوع در بستر مورد نظر، ارزیابی و ارتباطات قرار داده شدند تا علاوه بر شناخت مضامین به اولویت بندی آنها در هر یک از مراحل پژوهش توجه شود.
مفهوم سازی اسکیزوفرنی برند و شناسایی پیشامدهای آن با استفاده از رویکرد کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندها یکی از بازیگران اصلی اقتصاد مدرن هستند که روزبه روز بر اهمیتشان افزوده می شود و محققان همواره می کوشند تا با مفهوم سازی ها و ایجاد سازه های جدید بتوانند روابط و کارکردهای برندها را بهتر تفهیم و تبیین کنند. بیشتر مفهوم سازی های اخیر برای توصیف کارکرد برندها از طریق انسان انگاری و جان بخشیدن به آنها بوده است. در این پیامد، به تازگی در برخی نوشته ها و کتاب های بازاریابی مفهوم اسکیزوفرنی برند مطرح شده است. با وجود استفاده روزافزن از این واژه، هنوز در زمینه اینکه این مفهوم چیست و چه عواملی سبب بروز آن می شود، پژوهش دانشگاهی انجام نشده است؛ بنابراین، برای رفع کمبود ادبیات نظری پژوهش، هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای شناسایی اسکیزوفرنی برند و پیشامدهای آن است. با توجه به هدف، این پژوهش از نظر نوع نتایج، بنیادین است. داده های تحلیل ، داده های ثانویه موجود در زمینه موضوع است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی داده بنیاد و اصول مرتبط با آن (کد گذاری باز، مقایسه مستمر، ایجاد مفاهیم و مقوله ها) استفاده شده است تا داده های ثانویه جمع آوری شده تفسیر و پیامد ها و خود پدیده شناسایی و تبیین شوند. نتایج تحقیق به ارائه مدلی که بتواند اسکیزوفرنی برند را تعریف و همچنین پیامدهای آن را شناسایی کند، منجر شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، 3 عامل اصلی مدیریت نامناسب پرتفوی برند، نهادینه سازی نشدن هویت برند در فرهنگ سازمانی و بی ثباتی هویت برند، پیشامدهای اسکیزوفرنی برند شناسایی شده اند.
تحلیل تأثیر متغیرهای تقاضا و ذخیره احتیاطی بر هزینه ها و اثر شلاقی در زنجیره تأمین چهار سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۹
177 - 205
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مقابله با پدیده ای با عنوان اثر شلاق چرمی، جزو مهم ترین مسائل در مدیریت زنجیره تأمین گردیده است. این پدیده بیان می کند که نوسان تغییرات تقاضا از انتهای زنجیره به ابتدای زنجیره بیشتر می شود. در این پژوهش به بررسی اثرات ذخیره احتیاطی و تغییرات تقاضای مشتری نهائی براثر شلاقی و هزینه های کل زنجیره تأمین پرداخته شده است. به همین منظور، یک زنجیره تأمین چهار سطحی خطی شامل فروشگاه، خرده فروش، عمده فروش و کارخانه در نظر گرفته شده و برای پیش بینی تقاضا از روش میانگین متحرک استفاده گردید. در ادامه، نه سناریوی مختلف شامل تغییرات تقاضا (کم، متوسط، زیاد) و ذخیره احتیاطی (کم، متوسط، زیاد) در نظر گرفته شد و اثر شلاقی با یک فاصله اطمینان 95درصد و دوره زمانی یک ساله محاسبه گردید. همچنین هزینه های کل شامل هزینه های سفارش دهی، هزینه های نگهداری و هزینه های پس افت هر کدام از اعضای زنجیره تأمین در سناریوهای مختلف محاسبه شد. نتایج این تحقیق نمایانگر آن است که اگر روش برآورد تقاضا در همه اعضای زنجیره تأمین با استفاده از روش میانگین متحرک باشد، با افزایش نوسان تغییرات تقاضای مشتری نهائی، اثر شلاقی از پایین دست به بالادست در زنجیره تأمین افزایش می یابد ولی اثر شلاقی کل زنجیره کاهش می یابد. همچنین اگر تغییرات تقاضا ثابت فرض شود، افزایش ذخیره احتیاطی در هر کدام از اعضای زنجیره تأمین باعث افزایش اثر شلاقی کل زنجیره تأمین می گردد. افزایش اثر شلاقی، افزایش هزینه ها را نیز در پی دارد که سهم هزینه های سفارش دهی کاهش یافته و سهم هزینه های نگهداری و پس افت افزایش می یابد.
الگوی بازاریابی هنرهای تجسمی مدرن و معاصر در بستر نهادی: مطالعه داده بنیاد بازار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
713 - 742
حوزههای تخصصی:
هدف: بهره مندی از فرصت بازار در حال رشد تجارت آثار هنری مدرن و معاصر تجسمی ایران، مستلزم داشتن رویکردی درباره هدایت هنرمندان در این بازار نوظهور در جهت ماندگاری و تعیین نقش بازاریابی برای بازیگران آن است. از این رو، هدف از نگارش این مقاله، ارائه الگوی بازاریابی از دیدگاه نهادی برای بازار هنر ایران است. روش: این پژوهش کیفی اکتشافی بر مبنای رویکرد پارادایمی اشتراوس و کوربین در روش نظریه پردازی داده بنیاد با استفاده از 49 مصاحبه با متخصصان بازاریابی هنر انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده های مبین آن است که دنیای نهادی هنر همچون بستری برای بازار هنر و ارزش های پایه ای آن، محرک تغییر در نقش های بازیگران شبکه کسب وکار نهادی هنر است. نتیجه گیری: برهم کنش های بازیگران شبکه تجارت آثار هنرهای تجسمی به عنوان پدیده محوری، تحت تأثیر شرایط مداخله گر محیط کلان و شرایط زمینه ای هم شکلی های نهادی است. این مقوله ها موجب کنش و برهم کنش های بازاریابی هنر و آمیزه آن، تحقیقات بازاریابی هنر، بخش بندی، هدف گذاری و موضع گیری در بازار هنر می شوند. در نهایت، ارزش های اقتصادی هنر، فرایند رشد، تأیید، ماندگاری و اعتباریابی نهادی هنرمند در بازار هنر از آنها حاصل می شود.
ارائه مدل علی عوامل موثر بر رفتارهای حافظ محیط زیست (مورد مطالعه: گردشگران خارجی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
35 - 55
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی در این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای حافظ محیط زیست گردشگران خارجی بوده است. محیط زیست یکی ازاصلی ترین و مهمترین نگرانی ها و دغدغه های جوامع بشری در چند دهه گذشته تا کنون بوده است. از این رو در سال های اخیر توجه زیادی به مشکلات محیط زیست شده است. در تحقیق حاضر، عوامل موثر بر رفتارهای حفاظتی محیط زیست با استفاده از مدل علی، به کمک نرم افزار لیزرل مورد ارزیابی قرار گرفته است. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری، شامل گردشگران خارجی است که در سال 1395 از سایت های گردشگری استان فارس، بازدید کرده اند و حجم نمونه از طریق فرمول کوکوران برابر با 260 نفر به دست آمد. با توجه به برآوردهای ضرایب اثرات مستقیم وغیر مستقیم ،بالاترین اثر مستقیم بر رفتارهای حافظ محیط زیست مربوط به هنجارهای شخصی(42/0) وکمترین آن مربوط به اثر غیر مستقیم دلبستگی مکانی( 02/0) بوده است.
بررسی ارتباط میان عناصر معناگرایی و ادراک گردشگر از سفر (مطالعه موردی گردشگران خارجی بازار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
143 - 170
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی کمال گرا، به دنبال شناخت بوده و سفر مبتنی بر حرکت، بستر تحقق معناگرایی انسان را فراهم نموده است. این پژوهش به صورت کیفی- توصیفی، به شیوه مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه میدانی در دو بخش و با روش تحلیل محتوا انجام گرفت. در بخش اول پس از ارزیابی مصاحبه خبرگان، سه عنصر شناخت خدا، شناخت انسان و شناخت جهان به عنوان عناصر معناگرایی گردشگر منتج گردید. در بخش دوم طی مصاحبه با گردشگران خارجی بازار تهران در دی ماه 1395، ارتباط میان سه عنصر معناگرایی با ادراک گردشگر از سفر بررسی شد. نتایج نشان می دهد شناخت جهان و انسان، ارتباط طولی با شناخت خدا دارند و گردشگر در راستای شناخت جهان پیرامون و نیروی درونی معنوی که وی را به شناخت هرچه بیشتر تاریخ، پیشینه فرهنگ و هنر انسانها سوق می دهد، به شناخت خالق این استعدادها و خلق اثر هنری دست می یابد.