فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطة بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان و تعیین الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس کارآفرینی مدیران است. جامعة آماری این پژوهش را کلیة مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و طبقه ای تعداد 456 نفر از مدیران واحدهای مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و به ازای هر مدیر 3 کارمند تحت سرپرستی آنها یعنی 1368 نفر انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارتند از پرسشنامه های محقق ساخته کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری کارکنان است که پرسشنامه کارآفرینی روی مدیران و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری به طور هم زمان روی سه نفر از کارمندان آنها اجرا گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری خطی نشان می دهد که بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه وجود دارد (05/0 p و 10/0= )، و الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس کارآفرینی مدیران به قرار زیر است:
قیمت گذاری (تکنیکها) / تکنیکهای قیمت گذاری در دوران رکود همراه با 10 سؤال کلیدی درباره ی قیمت گذاری
حوزههای تخصصی:
قیمت گذاری در دوران رکود""، کاملاً متفاوت از زمانهای معمولی نظیر رونق بازار است. مقاله ی حاضر بدون هیچ گونه حاشیه روی، برای قیمت گذاری در دوران رکود، هم اشتباهات فاحش مدیران بویژه فروشنده ها را آشکار می سازد، هم روشهای سودمندی برای قیمت گذاری در این دوران معرفی می کند.
برجستگی این مقاله در آن است که 10 سؤال کلیدی دارد که به عنوان خطوط راهنما می تواند تصمیم گیری شما را برای ""قیمت گذاری"" آسان سازد. جالب است بدانید ""قیمت گذاری"" به رغم اهمیت آن، در جلسات هیأت مدیره مورد کم توجهی قرار می گیرد. آمارها نشان می دهد که بیش از 55 درصد مدیران بر این باورند که حتی هیأت مدیره نیز ""قیمت گذاری"" را جدی نمی گیرد. این در حالی است که ""قیمت گذاری"" بقای سازمان و شرکتها را تضمین می کند.
بهبود روشهای مدیریت در سازمان اوقاف و اثر آن بر افزایش بهره وری در حوزه وقف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر اصلاح و یا بهبود روشهای مدیریت فعلی اوقاف و اموال موقوفه بر افزایش بهره وری سازمان اوقاف در راستای اهداف واقفان در زمینه رفاه اجتماعی و اقتصادی است. روش این پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل سه گروه: 1 ـ اعضای هیأت علمی و دانشجویان مقطع دکتری تخصصی گروه آموزشی اقتصاد، مدیریت و کارشناسان اقتصادی سازمان اموراقتصادی و دارایی خراسان رضوی 2 ـ کارکنان و کارشناسان دستگاههای اجرایی و بانکها 3 ـ کارشناسان مذهبی بوده، وگردآوری دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با نمونه 110 نفری از جامعه آماری صورت گرفته است. قلمرو مورد استفاده این تحقیق، شهرستان مشهد است. لازم به ذکر است که در این تحقیق نمونهگیری به روش غیراحتمالی است. از بین روشهای نمونهگیری غیراحتمالی، روش گلوله برفی مورد استفاده قرار گرفتهاست. برای بررسی رابطه بین ""بهبود روشهای مدیریتی اوقاف و اموال موقوفه"" و ""افزایش بهره وری حوزه وقف"" از روش رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بهبود روشهای مدیریتی فعلی حاکم بر اموال موقوفه در سازمان اوقاف بر میزان بهرهوری در حوزه وقف اثرگذار است و تأثیر مثبتی دارد.
تأثیر راهبردهای بازاریابی ارتباطی بر افزایش رضایت، اعتماد و وفاداری الکترونیکی مشتریان بانک سامان در فرایند ارائه خدمات اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع وفاداری، این پژوهش درصدد آزمون و بررسی میزان تأثیر و چگونگی نحوه ارتباط بین عوامل مؤثر بر وفاداری الکترونیکی در بانک سامان بوده است که در این راستا متغیر راهبرد بازاریابی ارتباطی به عنوان متغیر مستقل، اعتماد الکترونیکی و رضایت الکترونیکی به عنوان متغیر تعدیل کننده و وفاداری الکترونیکی نیز به عنوان متغیر وابسته در مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.
به این منظور جامعه آماری این تحقیق، مجموعه ای از مشتریان که در سال1391 از خدمات اینترنت بانک سامان در شهر تهران خدمات دریافت کردند، انتخاب شد. دو مورد از بنیان های بازاریابی ارتباطی، یعنی تعهد و ارتباطات دو جانبه بر اعتماد الکترونیکی تأثیر قابل توجه داشته و همچنین میزان تأثیرگذاری بنیان های مدیریت تعارض و شایستگی بر رضایت الکترونیکی در سطح بالایی قرار دارد، اما بین متغیر مدیریت تعارض و اعتماد الکترونیکی رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان از خدمات الکترونیکی پایانه های مسافربری(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه تاثیر نوع صنعت بر معیارهای اعتباردهی به مشتریان حقوقی بانک صادرات ایران با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات نظام بانکی کشور مطالبات معوق آنهاست. از جمله راهکارهای اساسی برای رفع این معضل ایجاد نظام سنجش اعتبار و رتبه بندی اعتباری مشتریان است. نسبت های مالی استخراجی از صورت های مالی شرکت ها از دیرباز به عنوان یکی از ابزارهای مفید در ارزیابی شرکت ها توسط اشخاص ذی نفع برای پیش بینی وضعیت آتی استفاده شده اند. بنابراین، در این تحقیق، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها و انواعی از ورودی و خروجی ها شامل نسبت های مالی و سایر مشخصه های حایز اهمیت از دیدگاه اساتید و کارشناسان اعتباری، به رتبه بندی شرکت ها در هر صنعت پرداخته شده است. سپس با استفاده از تحلیل حساسیت، رتبه اهمیت ورودی ها و خروجی ها (معیارهای اعتباردهی) به تفکیک نوع صنعت شناسایی و مقایسه شده اند. در پایان به تفکیک، میزان اهمیت ورودی ها و خروجی ها برای صنایع مختلف بررسی شد. رویکرد پژوهش می تواند در راستای مدیریت ریسک اعتباردهی به مشتریان توسط بانک ها استفاده شود
شناسایی و مقایسه سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کننده در میان بانوان شاغل و غیرشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان در میان بانوان شاغل و غیر شاغل ساکن در شهر تهران انجام شد. این تحقیق با الگوگیری از مدل ""سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کننده اسپرولز و کندل(1986) "" صورت پذیرفته است. اگرچه این مدل یکی از معتبرترین و پرکاربردترین مدل های موجود در حوزه تصمیم گیری مصرف کننده بوده و در بسیاری از کشورها نیز مورد آزمون قرار گرفته است اما همواره با انتقاداتی همراه بوده است. بر این اساس در سالهای اخیر، محققان به بهبود و روزآمدسازیِِ این مدل پرداختند. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا با استفاده از آخرین تغییرات در طراحی پرسشنامه سنجش سبک های تصمیم گیری خرید و با بهره گیری از نظر اساتید خبره در حوزه بازاریابی و تنی چند از مصرف کنندگان، به طراحی مجدد و بومی سازی ابزار گردآوری داده پرداخته شود. جامعه آماری مورد نظر به دو گروه بانوان شاغل و غیر شاغل ساکن در شهر تهران افراز گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اصلاح شده ای با 50 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم گردید. با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی(غیر احتمالی)، حدود 500 پرسشنامه بصورت حضوری در برخی فروشگاه های زنجیره ای و تعدادی از مراکز خرید در مناطق مختلف تهران توزیع گردید که نهایتاً 450 مورد قابل استفاده عودت داده شد. در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها جهت استخراج متغیرهای مکنون(پنهان)، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. همچنین بمنظور رتبه بندی و ارزیابی سبک های تصمیم گیری در گروه های مختلف پاسخگویان از آزمون های فریدمن و مقایسه میانگین چندگانه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده بانوان شاغل و غیر شاغل، دارای 6 گرایش خرید مشترک، 2 گرایش مشابه و 2 گرایش متفاوت می باشند. گرایش های مشترک شامل،1) قیمت گرایی، 2) تفریح گرایی، 3) برندگرایی، 4) تبلیغ گرایی، 5) مدگرایی و 6) سردرگمی هنگام خرید بودند. همچنین دو سبک نسبتاً مشابه با عنوان 7) کیفیت گرایی و 8) خریداران حساس به محیط و سلامتی در هر دو گروه تایید شد. سبک های خرید ویژه بانوان شاغل نیز شامل گرایش به 1- توصیه پذیری و 2- ذخیره سازی زمان و انرژی، و سبک های ویژه بانوان غیر شاغل، 1. گرایش به خرید عادتی/وفادارانه و 2. خرید بی دقت و آنی ارزیابی شد.
نقش تعدیل گری مهارتهای فروش در تاثیر فروش گرایی و مشتری گرایی بر عملکرد نیروی فروش نمایندگی های شرکت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط وسیع مصرف کننده و فروشنده در صنایع خدماتی مانند صنعت بیمه و همچنین تاثیر گذاری بالای رفتار فروشنده بر تصمیم خریدار، این پژوهش با هدف تعیین شدت رابطه فروش گرایی و مشتری گرایی بر عملکرد نیروی فروش با تاکید بر نقش تعدیل گری مهارت های فروش انجام شد. در این راستا 118 فروشنده فعال در نمایندگی های شرکت بیمه آسیا به عنوان نمونه انتخاب گردید. از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها در سه بخش شامل فروش گرایی / مشتری گرایی، مهارت های فروش و ارزیابی عملکرد استفاده به عمل آمد. از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون تعدیل یافته، برای تعیین شدت رابطه بین مشتری گرایی، مهارت های فروش و عملکرد فروشندگان و همچنین اثر تعدیل گری مهارت های فروش استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها، مشتری گرایی، فروش گرایی و مهارت های فروش بر عملکرد فروشنده تاثیر مثبت و معناداری داشت. هم چنین مهارت های فروش رابطه بین مشتری گرایی و عملکرد را به صورت مثبت و معناداری تعدیل کرد. اما در مورد اثر تعدیل گری مهارت های فروش بر رابطه بین فروش گرایی و عملکرد، رابطه معناداری به دست نیامد.
ممیزی برند و بررسی روابط میان شاخص های آن در صنعت هتل داری (مورد مطالعه: هتل همای شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نوسانات عملکردی احتمالی در طول عمر برند، می بایست در دوره های زمانی مختلف ممیزی دقیقی از میزان سلامت کاری برند انجام گردد. شواهد زیادی نشان می دهد که علاوه بر توجه ناکافی بسیاری از کسب و کارهای داخلی به ممیزی مستمر برند، ابزار کارآمدی نیز در این حوزه به چشم نمی خورد. از این رو در تحقیق حاضر سه هدف کلی دنبال می شود: تشریح مفهوم ممیزی برند و شاخص های ممیزی آن، ممیزی برند در صنعت هتل داری از منظر شاخص های یاد شده و بررسی اثرات این شاخص ها بر یکدیگر. جامعه آماری کلیه مشتریان هتل همای شیراز می باشند که از این تعداد 400 نفر به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته اند. در تحلیل روایی پرسشنامه از روش روایی محتوایی و در تحلیل پایایی از دو روش آلفای کرونباخ (96%) و روش دو نیم کردن (89%) استفاده شده است. نتایج نشان داد که برند هتل هما از نظر شاخص های ممیزی برند موفق عمل نموده است، هر چند که بر اساس رویکرد سخت گیرانه ممیزی برند (ارزش آزمون 3.5 در مقایسه میانگین ها)، نتایج متفاوتی بدست آمد. از سوی دیگر مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و روابط میان متغیرهای مدل مفهومی مورد تایید قرار گرفت.
بررسی رابطه اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات و فناوری، دانش به مثابه منبع حیاتی سازمان ها در عرصه رقابت و عاملی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد. همگام با گذر از اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش، سازمان ها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده از آن در فراگرد ارایه محصولات،کیفیت محصولات خود را افزایش دهند. در همین امتداد، این مقاله به بررسی ارتباط بین اقتصاد مقاومتی،گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش پرداخته است. به همین منظور با استفاده از مبانی نظری موجود، ابعاد مدیریت دانش، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی احصاء شده و با استفاده ازاستراتژی پیمایش، از این ابعاد پرسشنامه ای برای گردآوری اطّلاعات در میان100 نفراز کارآفرینان و صنعتگران شهرک صنعتی سلیمی، واقع در شهر تبریز توزیع شده است. در ادامه، برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، استفاده شده است. خروجی های تحلیل نشان می دهد که اقتصاد مقاومتی، گرایش کارآفرینانه و مدیریت دانش دارای رابطه مثبت و معناداری با یکدیگرند. براین اساس، سازمان های دولتی برای گذار از تأخیر در ارائه خدمات و نارضایتی ارباب رجوع، باید ضمن پای بندی به ابعاد اقتصاد مقاومتی، از ابزارهایی چون مدیریت دانش به مثابه بستری برای تشویق گرایش های کارآفرینانه افراد استفاده کنند.
بررسی رابطه بین حاکمیت و حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره با ارزش شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکت ها و نقش راهبردی خود، از نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت های سرمایه پذیر برخوردار بوده و محرک هایی برای نظارت بر فعالیت های آنها دارند. ضمن آنکه از انگیزه و توان کافی نیز برای اعمال کنترل دقیق بر مدیران و ایجاد تغییر در ساختارهای مدیریتی برخوردارند. در این پژوهش، حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره و میزان مالکیت نهادی و کیوتوبین به عنوان معیار اندازه گیری ارزش واحد تجاری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال1380 لغایت پایان سال 1388 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش، از ضریب همبستگی چندگانه، ضریب تعیین و الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر بیانگر وجود رابطه معنی دار و مثبت بین مالکیت نهادی و میزان حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره با ارزش شرکت ها بوده است.
بازاریابی انتخاباتی: اصلیترین نقش بازاریاب سیاسی برای کاندیداهای انتخاباتی؛ گفتگوی تلفنی ""توسعه مهندسی بازار"" با بروس نیومن، مؤلف ""بازاریابی انبوه در سیاست:""
حوزههای تخصصی:
بروس آی. نیومن، یک ""بازاریاب سیاسی"" حرفه ای و کارکشته است با 32 سال سابقهی تدریس و تألیف کتابهای متعدد در حوزهی ""بازاریابی سیاسی"" و ""بازاریابی انتخاباتی""، و رفتار مصرفکننده.
نیومن از نزدیک در مبارزات انتخاباتی حضور جدی و پررنگ داشته و دارای کوله باری از تجارب است. آنچه او را از سایر ""بازاریابان سیاسی"" متمایز میکند، اهتمام او در تدوین تجارب خودش در قالب آثار علمی و کتابهای دانشگاهی است؛ کتابهایی که هم در دنیای علم و هم در دنیای بازار بویژه برای کاندیداهای انتخاباتی قابل استفاده است.
نیومن، یک متخصص بازاریابی سیاسی است، اما انتقادهای جدّی برای نظام و سیستم امریکا دارد که از جنس ""نقدهای درون سیستمی"" است. تنها یک اثر از او در ایران ترجمه شده به نام ""بازاریابی انبوه در سیاست، دموکراسی در عصر تصاویر ساختگی."" وی در این کتاب از مسائل پشت پردهی کاخ سفید میگوید. همچنین اوج استفاده از ""فنون بازاریابی"" و استفاده از ""ابزارهای اطلاع رسانی"" و هدایت افکار عمومی را نشان میدهد؛ ابزارهایی قوی که کاندیداها را به پیروزی میرساند، اما ""منافع رأیدهندگان"" را به خطر خواهد انداخت.
نوروپالتیکز؛ کاربرد ابزارهای نورومارکتینگ در سیاست
حوزههای تخصصی:
نوروپالتیکز، کاربرد عصب شناسی (نوروساینس) در سیاست است و این یعنی دانش و ابزارهای نورومارکتینگ روزبه روز متنوعتر، و کاربردهای آن وسیعتر میشود.
سیاستمداران امریکایی بویژه رؤسای جمهور از سال 2000 به این سو، کوشیده اند تا از این دانش (نورومارکتینگ) و ابزارهای آن برای پیش بینی انتخابات و البته پیروزی خود، کمال استفاده را ببرند. گزارشهای جسته و گریخته نیز نشان میدهد هنوز هم رؤسای جمهور و سایر مقامات برای تصدی پُستهای سیاسی از این دانش و ابزار سود میبرند، چون هنوز در استفاده از این دانش و ابزار نتیجه میگیرند.
آیا میدانید کدامیک از رؤسای جمهور امریکا و به اتکای کدامیک از مؤسسات نورومارکتینگ برای پیروزی در انتخابات از این دانش تازه و نوپا (نورومارکتینگ) سود بردند؟ پاسخ این پرسشها را در این مقاله جستجو کنید.