فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
تبیین جایگاه محرکهای بازاریابی در ترغیب مصرف کنندگان فرآورده های لبنی: مطالعه موردی مناطق شمال و مرکز تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت ویژه ای که لبنیات در سبد مصرفی خانوار ایفا می نماید، انگیزه ها و معیارهای مؤثر در تصمیم خرید مصرف کنندگان فرآورده های لبنی در مناطق شمال و مرکز تهران را بررسی کرده است. آمار و اطلاعات این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل مؤثر استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق کیفیت محصول، سابقه علامت تجاری، بسته بندی، جدید بودن محصول، نحوه چیدمان، دسترس آسان، عادت و توصیه و معرفی دیگران، عوامل مشترک مؤثر بر انتخاب و تصمیم خرید مصرف کنندگان فرآورده های لبنی در دو منطقه شمال و مرکز تهران هستند. در بین این عوامل متغیرهای کیفیت، سابقه علامت تجاری و دسترس آسان در هر دو منطقه بیشترین تأثیر را در انتخاب فرآورده های لبنی داشته اند.
چگونگی اثرگذاری رسانه های جمعی (تلویزیون) در توسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تلاش می کند به این پرسش اساسی که نحوه تأثیرگذاری تلویزیون در توسعه کارآفرینی چگونه است، پاسخ دهد. در عصر حاضر، برای ادامه حیات و موفقیت در تمام عرصه های زندگی با رقابتهای مستمر و نیاز مبرم به نو آفرینی مواجه ایم و کارآفرینی می تواند به عنوان یکی از راهبرد های همراه شدن با این مسئله مورد توجه قرار گیرد. یکی از راهکارهای توسعه کارآفرینی، توجه رسانه ای به کارآفرینی بویژه توجه تلویزیون است. بر همین اساس برای پاسخگویی به این پرسش از روش تحلیل محتوا (کیفی) و به صورت توصیفی سیزده برنامه تلویزیونی که رویکرد کارآفرینانه داشته اند و بهره گیری از دیگر تحقیقات انجام شده کتابخانه ای، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد هر کدام از برنامه های تلویزیونی مانند: آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم کارآفرینی، ارائه داستانهای موفقیت کارآفرینان، پوشش دادن خبری وقایع کارآفرینی، الگوسازی رفتار کارآفرینانه، پخش فیلم ها و سریال ها با مفهوم کارآفرینی، مسابقات با مضمون راه اندازی کسب و کار، نشستهای تخصصی با حضور کارآفرینان و مسئولان در قالب میزگرد، انتقال تجربیات کارآفرینان به مخاطبان، ارائه تصویری از زندگی کارآفرینان بر توسعه کارآفرینی تأثیرگذار هستند.
مشاورهی بازاریابی: آسیب شناسی بازاریابی: رویکردی کاربردی در مشاورهی مدیریت بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بازاریابی"" بیش از پیش مطالعات بین رشته ای را مورد توجه قرار داده است. اکنون برخی از مشاوران بازاریابی یا مشاوران مدیریت بازاریابی با بهره مندی از الگوی پزشکی مبتنی بر رویکرد آسیب شناسی، فعالیتهای خود را نظام مند کرده اند.
در الگوی پزشکی، نخست آسیب شناسی با استفاده از آزمایشهای بالینی و آزمایشگاهی صورت میگیرد تا پزشک به تشخیص دقیق دست یابد. پس از آن، پزشک اجازه دارد مراحل درمانی را آغاز کند و به دنبال راه حل برطرف کردن مشکل برآید.
مشاوران بازاریابی نیز با استفاده از این الگو، به جای هرگونه شتابزدگی در ارائهی راه حلهای مقطعی، نخست سازمان سپس واحد بازاریابی و فروش و اجزای وابسته به آن را عارضهیابی میکنند. اقدامی که گاه تا ماههای متوالی به طول میانجامد.
مشاوران بازاریابی، پس از این مراحل با در دست داشتن تشخیص درست از عارضه ای که کسب وکار به آن دچار شده است، درمان و معرفی راه حلهای عملی را آغاز خواهند کرد.
مقالهی حاضر، این الگو را با رویکرد آسیب شناسی برای مشاوران بازاریابی تشریح کرده است.
شرکتها: پروکتراندگمبل، پیشرو در بازاریابی محتوایی
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محتوایی"" پیشینه ای طولانی دارد اما در سالهای اخیر با استقبال فراوان از سوی شرکتهای پیشتاز جهانی و حتی سیاستمداران حرفه ای روبه رو شده است.
""بازاریابی محتوایی"" تنها برای شرکتها، برندها و سیاستمدارانی سودمند است که در بهکارگیری این روش بازاریابی، دانایی توأم با شکیبایی دارند. آنانکه علاقه مندند با تبلیغات سنگین و پرهیاهو به تسخیر اندیشه ها و قلبها بپردازند، این شیوه یعنی بازاریابی محتوایی، آنان را به ستوه میآورد.
اثر حاضر با نگاهی موردی به شرکت پروکتراندگمبل نشان میدهد که 80 سال است این شرکت از ""بازاریابی محتوایی"" استفاده میکند و به همین دلیل، توانسته در المپیک 2012، در ردیف برترین تبلیغات اثرگذار قرار گیرد.
بازاریابی محتوایی چیست، شیوه های آن کدامند، چگونه این نوع از بازاریابی، اثری نافذ بر مشتریان، مخاطبان، و شهروندان میگذارد؛ پرسشهایی است که این اثر پاسخگوی آنها است.
نوروسینما؛ ناجی گیشه ها
حوزههای تخصصی:
نورومارکتینگ"" توجه بسیاری از صنایع و از جمله بانکداری و سینما را به خود معطوف کرد و نتیجه شد: نوروبانکینگ، و نوروسینما.
نوروسینما پیوند بین مطالعات عصب شناسی و سینما است که در ایران تاکنون مطالبی در این باره چاپ و منتشر نشده است. جهت اطلاع، میزان آثار منتشر شده در خارج از کشور نیز در این باره فوق العاده اندک است.
""نوروسینما"" سبب شد تا صاحبنظران برجسته به موضوعات ریز و جزئیتری نظیر پیوند عصب شناسی با سرگرمی (Entertainment) یا نورواینترتینمنت بپردازند که هنوز در مرحلهی مقدماتی است اما شور و اشتیاق فراوان تهیهکنندگان سرگرمی را کاملاً به خود اختصاص داده است.
نورومارکتینگ و اخلاق: بازارشناسی عصبی یا عصب شناسی بازاری: بررسی نقش اخلاق در نورومارکتینگ
حوزههای تخصصی:
ژرف بینی اثر حاضر در آنجا است که هم به سودمندیهای کاربرد نورومارکتینگ واقف است، و هم از پیشرفت ""اخلاق"" و تمرکز بر ""اصول اخلاقی"" آگاه است که عالمان و اندیشمندان بیش از گذشته در جستجوی آنند و از علوم نوظهوری همچون نورومارکتینگ انتظار دارند.
""تمرکز بر اخلاق"" و ""اصول اخلاقی""، سالها است خردورزان را ترغیب کرده است تا با بزرگنمایی آسیبهایی که علم و دانش بشری بر روح و روان آدمی وارد میکند، به نگرانیهای همگانی در سطح جامعهی بشری دامن بزنند.
""منشور اخلاقی نورومارکتینگ"" که از سوی مؤسسهی کسب وکار و علوم نورومارکتینگ تصویب و منتشر شد، تنها یک پاسخ به این نگرانی همگانی است که شایسته است فرزانگان علوم نورومارکتینگ را تحسین کرد (میتوانید این منشور اخلاقی را در همین شمارهی نشریهی ""توسعه مهندسی بازار"" بخوانید).
نگاه نویسندهی این اثر بر آن است که چنین اقدامات شایسته و بایسته ای، یک رفتار حداقلی است؛ از این رو الزامی است بر پایهی بافت فرهنگی - اجتماعی، فراتر از این منشور، در پی مواد و تبصره و ضمانتهای اجرایی باشیم تا شأن و جایگاه رفیع انسانی حفظ شود.
بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی سبز بر تصمیم خرید سبز مصرف کنندگان (مطالعه موردی: مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت پگاه در شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش مصرف کنندگان نسبت به آمیخته بازاریابی سبز و تاثیر آن بر تصمیم خرید سبز مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت پگاه فارس صورت گرفته است. بر این اساس، نمونه ای مشتمل بر 385 نفر از مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت مذکور به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه، در مناطق نه گانه شهرداری شیراز انتخاب گردیده و بررسی شدند. مدل مفهومی تحقیق بر مبنای مطالعات نظری آمیخته بازاریابی سبز و خرید سبز مصرف کننده، طراحی و بر مبنای آن، پرسشنامه ای طراحی گردیده و داده های مورد نظر جمع آوری گردید. در نهایت با استفاده از مدل معادلات ساختاری به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید، هر یک از ابعاد تبلیغ، توزیع و قیمت آمیخته بازاریابی سبز بر خرید سبز مصرف کننده اثر مثبت و معناداری دارند، در حالی که محصول سبز بر خرید سبز مصرف کنندگان دارای تاثیر منفی و غیر معنی داری است.
طراحی و تبیین مدل مزیت رقابتی مبتنی بر هوشمندی سازمانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سرمایه های دانشی و توانایی های ذهنی سازمان و مفاهیم راهبردی مربوط به آن، به عنوان اجزا و عناصر مهم بقای سازمان و حفظ موقعیت رقابتی آن در عصر حاضر مورد توجه قرار گرفته اند. در سازمان های دانش بنیان مهمترین سرمایه سازمان، دانش بوده و موفقیت سازمان ها به توانایی آن ها در ایجاد، کسب و بهره گیری و انتقال دانش و سرمایه های دانشی بستگی دارد. از این رو سازمان ها برای اینکه بتوانند از فرصت های پیش آمده در محیط پویای کنونی استفاده کرده و مزیت رقابتی کسب کنند، باید منابع دانشی و توانایی های ذهنی خود را به صورت اثر بخش مدیریت کنند. هوش سازمانی تحت عنوان «بکارگیری توان فکری سازمان برای دستیابی به رسالت و مأموریت در محیط رقابتی»، تعریف می شود.(Albrecht, K., 2010) هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر مزیت رقابتی مبتنی بر هوشمندی سازمانی بر اساس مولفه های سازمان های دانش بنیان می باشد.واحد تجزیه و تحلیل و جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه های سطح استان لرستان می شود. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تایید ی، تعداد اعضای نمونه 330 نفر تعیین شده است. تحلیل یافته های بخش ساختاری مدل، نشان می دهد که 66 درصد از مزیت رقابتی در سازمان های دانش بنیان از طریق سازه هوشمندی انسانی و 61 درصد آن از طریق هوشمندی ساختاری تبیین می شود. همچنین استراتژی های دانش با ضریب تشخیص 40 درصدی و 48 درصدی مهم ترین شاخص اثر گذار بر هوشمندی ساختاری و هوشمندی انسانی محسوب می شود.
بخش بندی مشتریان بانک صادرات ایران با استفاده از داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های بزرگ سازمان های مشتری محور، شناخت مشتریان، ایجاد تمایز بین گروه های مختلف مشتریان و رتبه بندی آنهاست. در گذشته تفکیک مشتریان به گروه های مختلف با رویکرد بخش بندی بر اساس نیاز مشتری صورت می گرفت. اما امروزه ارزش مشتری به عنوان عامل قابل اندازه گیریمی تواند در بخش بندی مشتریان به کار رود. هدف اصلی این مقاله بخش بندی مشتریان بانک بر اساس عوامل مؤثر بر ارزش طول عمر مشتریان در حیطه بانکداری خرد است. در راستای این هدف اطلاعات تراکنشی و اطلاعات استفاده از خدمات بانکی مربوط به 30,000 مشتری بانک صادرات ایران در دوره زمانی یک ساله (از فروردین 89 تا فروردین 90) دریافت شد. مشتریان نمونه بر اساس تحلیل آر اف ام و از طریق اطلاعات تراکنشی (تاریخ آخرین تراکنش، تعداد تراکنش ها در بازه زمانی یک ساله و مانده حساب در انتهای این بازه زمانی) با استفاده از الگوریتم two step خوشه بندی شدند. سپس کشف الگوهای پنهان بین داده های استفاده از خدمات بانکداری و بخش های مختلف مشتریان با استفاده از الگوریتم C5.0 انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده، مشتریان به چهار بخش تفکیک شدند و ویژگی های هریک از بخش ها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند برای تدوین برنامه های بازاریابی و توسعه و پیشنهاد محصول و خدمات برای هر یک از گروه های مشتریان به کار رود.
تحلیل فاصله موجود با مطلوب فرایند آموزش در چند شرکت بیمه و ارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل فاصله موجود با مطلوب در فرایند آموزش در شرکت های بیمه «الف»، «ب»، «ج» و «د» و ارائه الگوی مناسب است. جامعة آماری، شامل کلیة کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت در شرکت های مورد بحث در سال 1388 است و نمونه ای به حجم 305 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی انتخاب شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - پیمایشی بوده و جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از ضریب محاسبه آلفای کرونباخ، 93/0 به دست آمد. جهت بررسی فرضیه های پژوهش علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس و ضرایب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح معناداری 05/0 نشان می دهد: بین وضعیت موجود و مطلوب هر چهار مؤلفه فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد. همچنین بین وضعیت موجود و مطلوب فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد. شرکت بیمه «ج» دارای بهترین وضعیت در فرایند آموزش بوده و شرکت های بیمه «د»، «ب»، و «الف»، به ترتیب در رده های بعدی قرار می گیرند. جهت ارائه الگوی مناسب نیز پس از مطالعه، بررسی و مقایسه الگوهای گوناگون فرایند آموزش، در نهایت الگوی ISO 10015 به عنوان الگوی پیشنهادی تعیین شد.
بررسی ارتباط ساختار بازار بر عملکرد صنعت بیمه در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط متقابل ویژگی های داخلی صنعت بیمه و عملکرد این صنعت در ایران در قالب نظریه های ساختارگرایان و شیکاگو مبنی بر تأثیر متقابل ساختار بر عملکرد است. برای این منظور اطلاعات 20 شرکت بیمه خصوصی و دولتی ایران طی سالهای 1388- 1369 با استفاده از سری زمانی و مدل خودرگرسیون برداری (VAR) مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن، میانگین سطح تمرکز از سال 1369 تا 1381 روندی صعودی و از سال 1382 روندی نزولی طی کرده است. همچنین نتایج مدل VAR نشان داد که که افزایش سطح رقابت پذیری در صنعت بیمه موجب بهبود سودآوری و کاهش تمرکز در صنعت می شود. با توجه به نتایج تحقیق، هر دو نظریه یاد شده در صنعت بیمه ایران تأیید شده است.
استخراج شاخص های ارزش گذاری و امتیازدهی مشتریان در بازاریابی خدمات بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تأثیر ریسک گریزی و سطح درگیری محصول مصرف کنندگان بر وفاداری و تبلیغات شفاهی آن ها از نام و نشان های تجاری: نقش میانجی دلبستگی و اعتماد به نام و نشان تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی امروز، وفاداری به نام و نشان تجاری تبدیل به هدف اصلی استراتژی ها و برنامه های بازاریابی شده است. در نتیجه منابع وفاداری و فرآیند شکل گیری آن مورد توجه بازاریابان قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ریسک گریزی و درگیری محصول مصرف کنندگان با وفاداری و تبلیغات شفاهی آن ها از نام و نشان تجاری است. همچنین نقش میانجی اعتماد و دلبستگی به نام و نشان تجاری نیز مورد بررسی قرار می گیرد. داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه بین مصرف کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی جمع آوری شد که جامعه مورد نظر این پژوهش تنها زن ها بودند. پرسشنامه پژوهش در شهرهای یزد، شیراز و بوشهر توزیع شد. برای آزمون مدل مفهومی و فرضیه های پژوهشی از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد درگیری محصول مصرف کنندگان تأثیر مستقیم و معنادار و همچنین تأثیری غیرمستقیم به واسطه اعتماد و دلبستگی به نام و نشان تجاری، بر وفاداری و تبلیغات شفاهی از نام و نشان تجاری دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تأثیر ریسک گریزی مصرف کنندگان بر وفاداری و تبلیغات شفاهی از نام و نشان تجاری تنها از طریق نقش میانجی وابستگی و اعتماد به نام و نشان تجاری صورت می گیرد.
تأثیر ساختار بدهی بر محافظه کاری شرطی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ساختار بدهی بر محافظه کاری شرطی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای اندازه گیری ساختار بدهی از نسبت کل بدهی ها به کل دارائی ها و نسبت بدهی بلندمدت به کل بدهی ها و برای اندازه گیری محافظه کاری شرطی از سه مدل ا. مدل مبتنی بر رابطه سود و بازده باسو (Basu, 1997) 2. مدل مبتنی بر تغییرات سود باسو (Basu, 1997) و 3. مدل مبتنی بر رابطه اقلام تعهدی و جریان نقد عملیاتی بال و شیواکومار (Ball, et al., 2005) استفاده شده است. در این پژوهش، تعداد 81 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387-1381 به عنوان نمونه آماری انتخاب و با استفاده از مدل های رگرسیون خطی چند متغیره تجمعی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس نتایج فرضیه اول پژوهش، نسبت کل بدهی ها به کل دارائی ها بر محافظه کاری شرطی در مدل مبتنی بر رابطه سود و بازده، تأثیر مثبت، در مدل مبتنی بر تغییرات سود، بی تأثیر و در مدل مبتنی بر رابطه اقلام تعهدی و جریان نقد عملیاتی تأثیر منفی دارد. هم چنین یافته های پژوهش در مورد فرضیه دوم حاکی از عدم تأثیر نسبت بدهی بلندمدت بر کل بدهی ها بر محافظه کاری شرطی در هر سه مدل یاد شده دارد که این امر نشان-دهنده عدم تأثیرگذاری ویژگی مربوط به سررسید بدهی ها بر محافظه کاری شرطی می باشد.