دفترهای آژانسهای مسافرت هوایی، یکی از زیرساخت های اساسی برای توسعة گردشگری محسوب می شوند و میزان عملکرد آنها بیانگر وضعیت توسعة گردشگری و خدمات وابسته به آن در هر جامعه است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر عملکرد دفترهای مورد مطالعه در ایران می پردازیم. اهداف ما در پژوهش، علاوه بر تعیین عوامل مؤثر بر عملکرد آژانس ها، ارزیابی درجة گسترش عملکرد آنها در استان های کشور و اولویت بندی عاملها برای متعادل تر شدن منافع حاصل از عملکرد آژانس هاست. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و تحقیق با استفاده از الگوهای تحلیل عاملی، ضریب توزیع، تحلیل خوشه ای و فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Arc view صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از 51 نماگر اولیه، 32 نماگر انتخابی- که به شش عامل معنادار کاهش یافته اند و در مجموع، 15/66 درصد واریانس جامعه را تبیین میکند، بر عملکرد آژانس های هوایی کشور مؤثر هستند. به لحاظ توسعة عملکردی آژانس ها، استان تهران در سطح بالا (عملکرد مطلوب)، هشت استان در سطح دوم (عملکرد نیمه مطلوب به بالا)، یازده استان در سطح سوم (عملکرد نیمه مطلوب به پایین) و ده استان در پایین ترین سطح (عملکرد نامطلوب) قرار دارند. برای بهبود عملکرد آژانس ها، فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نقش عامل کارکردی- نهادی را مؤثرتر از دیگر عامل ها پیش گویی میکند.
پیشرفت در تکنولوژی همراه با کاهش موانع تجاری در بسیاری از کشورها، منجربه جهانی شدن تجارت شده است؛ ازاین رو با افزایش روزافزون بازار جهانی، طیف وسیعی از شرکت ها و سازمان ها با انجام تجارت در کشورهای گوناگون مانند صادرات و واردات محصولات، ارائه خدمات به خارج از کشور، سفر کارمندان به خارج از کشور یا دراختیارگرفتن کارمندان از خارج کشور، در معرض ضرر و زیان ها و ریسک های بین المللی قرارگرفته و با خطراتی چون تروریسم، آدم دزدی، ریسک مربوط به پول رایج، محدودیت های صادرات و واردات، مشکلات ارتباطی و تکنولوژی، ضعف بازار مالی و... روبرو می شوند؛ ازسوی دیگر مدیریت ریسک در یک شرکت جهانی با چالش هایی همچون ناتوانی ارزیابی دقیق ریسک در برخی کشورهای توسعه نیافته ، فقدان صنعت بیمه پیشرفته در برخی کشورها، قوانین محلی برخی کشورها در خرید انواع خاصی از بیمه ها، وجود تفاوت در مالیات بیمه کشورها، محدودیت های مرسوم پوشش بیمه و محدودیت در خرید بیمه به علت مخالفت عقاید مذهبی برخی از جوامع با پرداخت بهره روبرو است. برهمین اساس شرکت های جهانی به دنبال یافتن راه حلی برای جهانی شدن مدیریت ریسک و سازماندهی بیمه بین المللی برآمدند و شیوه های گوناگونی را برنامه ریزی کردند که محبوب ترین نوع و شیوه این است که یک بیمه گر جهانی از طریق مرئوسین خود و با بیمه گرهای شریک در هرکدام از کشورهایی که در آنها شرکت بیمه گذار فعالیت می نماید، کار می کند تا یک پوشش هماهنگ به صورت جهانی فراهم شود. شاید بزرگ ترین محرک افزایش توجه بین المللی به تجارت بیمه، جهانی شدن شرکت هایی است که بیمه خریداری می کنند و خدمات مدیریت ریسک را از بیمه گرها می خرند. این مشتریان جهانی، به طور فزاینده خواستار خدمات ریسک، با کیفیت بالا بوده و باعث گردیده اند که بسیاری از بیمه گرها، قابلیت های بین المللی خود را گسترش دهند. علاوه بر موارد فوق شرکت های جهانی برای بهینهکردن برنامه ریزی ها و شیوه های مدیریت ریسک و بیمه در سراسر دنیا، انجمن های علمی متعددی دراین زمینه تشکیل داده اند که سالانه نشست ها و کنفرانس های علمی بسیاری برگزار می نمایند و مقاله ها، نشریات و کتاب های بسیاری منتشر میکنند. در این گزارش علاوه بر بیان تاریخچه ای از تحولات مدیریت ریسک دنیا در قرن بیستم، به معرفی مهم ترین و معروف ترین انجمن های ریسک و بیمه در سراسر جهان می پردازیم. در ادامه نیز باتوجه به گسترده شدن صنعت بیمه و پیدایش دانش بیمه ای و همراه شدن این علم با فعالیت های اجرایی این صنعت، به معرفی دانشگاه ها و مراکز آموزشی از کشورهای آسیا-اقیانوسیه می پردازیم که برنامه های آموزشی در رشته های بیمه ای و اکچوئری و در مقاطع تحصیلی گوناگون ارائه میکنند.
در هر سازمان، همواره می توان برای انجام امور به راه حل های بهتر و موثرتر از آنچه در حال حاضر معمول است، دست یافت. نقطه آغاز این دست یابی، تفکر صحیح و منطقی درباره اهداف و امکانات بالقوه و بالفعل و شناخت خلا های موجود و شرایط درونی و بیرونی حاکم بر عملکرد و تشکیلات و اثر گذاری بر این عوامل است. به طوری که از امکانات و شرایط برای انجام کار و تولید استفاده بهینه به عمل آید. شرایط لازم برای ایجاد تحرکی که به استقرار راه حل های بهتر و موثرتر منجر شود آن است که اندیشه های افراد دست اندرکار مورد اعتنا قرار گیرد و به طور نظام یافته، ارزیابی شود و شرایط کافی آن است که اندیشه های مفید به اجرا گذاشته شده و از افراد قدردانی شود. عواملی چون خانواده، حکومت، آموزش و پرورش و آموزش عالی در نهاینه کردن فرهنگ مشارکت نقش دارند. دانشگاه ها که نمایانگر قدرت خلاق برای یافتن الگوهای پایه ای خاصی هستند، می توانند زمینه ساز تفکر مشارکتی باشند، مشروط بر اینکه جلوه ای از نظام مشارکتی در درون نظام آموزشی عالی دیده شود. یکی از بهترین سیستم ها برای تحقق این امور، سیستم پیشنهادات است. در این تحقیق، محققان برای مطالعه تطبیقی الگوهای نظام پیشنهادات و ارایه الگوی مناسب دانشگاه آزاد اسلامی قزوین از روش بنچ مارک بهره جسته اند که در قالب چرخه بنچ مارک با 5 فرایند بررسی شده است. این تحقیق از نوع مطالعات تطبیقی است که با روش «بنچ مارک» انجام گرفته است. جهت بررسی سوالات تحقیق با استفاده از مطالعه تطبیقی الگوهای نظام پیشنهادات داخلی و خارجی، الگوی مناسب دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ارایه گردیده است و در راستای تکمیل فرآیند و با گرایش تحقیقات توصیفی که به صورت میدانی به بررسی وضعیت فعلی و الزامات مدل تعریف شده پرداخته شده است. با توجه به این که جامعه آماری تحقیق عبارت است از مدیران کل و معاونین کل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می توان ادعا کرد که نمونه آماری از ویژگی های کارشناسی برخوردارند. با توجه به آمارهای موجود جامعه آماری 30 تن می باشد و از طرفی با توجه به مطالعات تطبیقی، مستندات موجود در باب نظام پیشنهادها می باشد. در این تحقیق، از روش میدانی و استفاده از پایگاه های اطلاعاتی و اینترنتی استفاده شده است و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه، اسناد و مدارک، بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری بوده است. پس از جمع آوری داده ها و کدبندی آن ها و سپس ورود داده ها به نرم افزار آماری Statistica, SPSS, excel جهت تجزیه و تحلیل، برای آزمون فرضیات تحقیق از تحلیل توصیفی مثل معیارهای مرکز و پراکندگی، جدول فراوانی و آزمون های استنباطی استفاده شده و به نتیجه گیری پرداخته شده است.
زمینه: هیچ شکی نیست که امروز اخلاق در اقتصاد، بازرگانی و صنعت یک موضوع اساسی است. در بین حوزه های عملیاتی بازرگانی، بازاریابی و فروش بیشتر مورد انتقاد اخلاقی واقع شده اند. کارکنان خدمات پس از فروش تحت نظارت دایم و مستقیم نیستند. لذا توسط هزاران فرصت که ناشی از موقعیتشان است، با وسوسه های بیشتری جهت انجام رفتار غیر اخلاقی مواجهه می شوند. تصمیمات کارکنان برای رفتار کردن به صورت اخلاقی یا غیر اخلاقی توسط عوامل فردی و سازمانی گوناگونی تحت تاثیر قرار می گیرد. در این تحقیق این عوامل تحت عنوان عوامل تعیین کننده رفتار اخلاقی فردی و حرفه ای در تعمیرکاران شرکتهای ایران خودرو و سایپا مورد مطالعه قرار گرفته است. عوامل فردی مورد بررسی شامل سن، تحصیلات و ارزشهای اخلاقی و عوامل سازمانی نیز شامل نظام پاداش و تنبیه، جو اخلاقی سازمان و ترک خدمت می باشد.روش کار: با توجه به ماهیت پژوهش، روش تحقیق در آن توصیفی و از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 19 سوالی استفاده شده است. برای پاسخ به سوالات مطروح 165 نفر از تعمیرکاران نمایندگیهای مجاز ایران خودرو و سایپا در شیراز به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و تعیین کننده های رفتار اخلاقی با کمک آنها مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که ارزشهای اخلاقی، نظام پاداش و تنبیه، جو اخلاقی سازمان و ترک خدمت، تعیین کننده های مهم رفتار اخلاقی هستند درحالی که سن و تحصیلات رابطه معناداری با رفتار اخلاقی نداشتند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق ضروری است مدیران سازمانها با تاکید بر عوامل فردی و سازمانی جهت ارتقای رفتار اخلاقی فردی و حرفه ای تلاش نموده و سازوکارهایی برای بهبود و تقویت آن در پیش گیرند.