فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
The main purpose of the present study is to identify and investigate the factors affecting the revisit intention of a tourist destination and to prioritize them based on their level of importance. There are many factors that influence the revisit intention of a place, however, not many studies have been conducted to address the issue of identifying and prioritizing them. Accordingly, this study seeks to fill this gap. This study identified more than 200 factors through a comprehensive literature review and expert’s opinions and classified them into 17 main factors. These identified factors were then provided to tourism experts and they were then rated, using the Delphi method. Ultimately, 3 factors were removed and 14 factors remained as factors affecting the revisit intention. The prioritization of these factors and their importance was established using the Multi-Criteria Decision Method, i.e. the Best-worst method (BWM). The results showed that the behavior and culture of local people in a tourist destination is the most important factor for tourists in leading them to revisit that destination. The perceived value factor was ranked second and the motivation factor was ranked third, in this respect. Moreover, the factor of Word of Mouth (WOM) was the least important factor and therefore was ranked last. The findings of this study are useful in helping tourism marketing and branding strategists to focus on the right metrics to make more effective decisions and encourage people to revisit tourist destinations.
Scenario Planning and Strategic Innovation: The mediating effects of Strategic Thinking and Strategic Flexibility
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of scenario planning on strategic innovation considering the mediating role of strategic thinking and strategic flexibility. This research is applied in terms of purpose and descriptive survey in nature. The statistical population of the study is the manufacturing companies of Bushehr province. In order to determine the sample size, the test-software method (G-Power) was used. Based on this, 222 observations were calculated. Using a simple random sampling method with the online survey, 176 questionnaires were finally received by the researchers. Data analysis was performed using the structural equation method and Smart PLS 3 software. Research findings showed that scenario planning has a positive and significant effect on strategic innovation. The mediating effect of strategic flexibility and strategic thinking in the relationship between scenario planning and strategic innovation is also significant. The present study expands the management literature by filling in research gaps. Organizations today need to change their past strategies to be able to understand and meet customer needs faster and more competitively than other competitors.
Non-linear Dynamics of Size, Capital Structure and Profitability in Threshold Panel Regression Framework in TSE
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate the non-linear effect of size and capital structure of companies on profitability in the framework of threshold panel regression in companies listed on Tehran Stock Exchange. For this purpose, 105 companies from different industries were selected as a statistical sample between 2010 and 2021. Hypotheses testing were analyzed under two scenarios: linear multivariate regression and non-linear multivariate regression (threshold panel regression method). Profitability as a dependent variable, capital structure and company size as independent variables and equity, sales growth and company life as control variables were examined. The results of statistical analysis showed that there is no significant relationship between company size and profitability in a non-linear mode. In the case of a threshold panel, the size of the company is known as the threshold variable and the capital structure is known as the dependent variable of the regime. The threshold value was estimated at 15.89, since the model has a threshold limit, so two different regimes were obtained for the capital structure variable. In both regimes, the relationship between capital structure and non-linear profitability is negative and significant. In this way, in the first regime, the capital structure up to the threshold value of the company's size reduces the profitability, and in the second regime, when the capital structure value exceeds the threshold value, the capital structure has less effect on the profitability and increases the profitability. It reduces less than before. According to the obtained results, the companies that are in the second regime have a more favorable capital structure and profitability than the companies in the first regime.
واکاوی موانع فراروی حرکت دانشگاه ها به سوی نوآوری باز (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
47 - 66
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری باز و نقشی که در افزایش مزیت رقابتی سازمان ها دارد بر کسی پوشیده نیست. از طرفی به دلیل عدم مطالعه نظام مند نوآوری باز در دانشگاه ها و وجود خلأ پژوهشی در این زمینه، واکاوی موانع فراروی دانشگاه ها برای گذار از نوآوری بسته به سوی نوآوری باز از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی موانع فراروی حرکت به سمت نوآوری باز در دانشگاه رازی است. این پژوهش ازنظر رویکرد جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است. در مرحله کیفی با به کارگیری روش پژوهش تحلیل تم با 15 نفر از خبرگان اقدام به مصاحبه شد. یافته های مرحله اول با استفاده از روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. سپس در مرحله کمی برای بررسی و رتبه بندی موانع در دانشگاه رازی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کمی شامل 110 نفر از اعضا هیئت علمی باسابقه تجاری سازی، تدریس و یا پژوهش در حوزه کارآفرینی در دانشگاه رازی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با فن انتساب متناسب 86 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی از آمار توصیفی بهره برده شد. طبق نتایج به دست آمده، درنهایت هشت مقوله اصلی به عنوان موانع شناسایی شد که به ترتیب عبارت اند از: موانع حمایتی، موانع ارتباطی، موانع فرهنگی، موانع ساختاری، سیاست گذاری های کلان دولتی، موانع آموزشی، موانع انگیزشی و موانع شخصیتی. براساس نتایج بخش کمی موانع حمایتی دارای بالاترین میانگین (14/5) که نشان دهنده میزان اهمیت بالاتر و کمترین میانگین به موانع شخصیتی (82/3) در دانشگاه رازی نسبت داده شد.
ارائه مدل رهبری پایدار در بیمه مبتنی بر رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه در تسهیل و رونق فعالیت های اقتصادی در جامعه نقش اساسی دارد و در اقتصاد و بازار سرمایه نیز یکی از بخش های مهم و پیشرو است. در این راستا، این مطالعه باهدف ارائه الگوی مبنایی رهبری پایدار در صنعت بیمه ایران انجام شده است.روش شناسی: این مطالعه با روش داده بنیاد انجام شده و از ابزار مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده نموده است. مصاحبه این پژوهش با بهره گیری از چارچوب CAR طراحی شد که آن هم زمینه یا بستری که صنعت بیمه با آن مواجه است را بیان و بعد اقدامات لازم و مناسب را شناسایی و درنهایت نتایج آن مشخص می کند که نتیجه این اقدام چیست و شرکت بیمه چگونه از نتایج آن منتفع می گردد. برای انتخاب نمونه های تحقیق نیز از روش گلوله برفی استفاده شد. به این ترتیب پانل مذکور با مشارکت 25 نفر صاحب نظر؛ به تفکیک 10 نفر از نخبگان دانشگاهی اعضای هیئت علمی و اساتید مدیریت دانشگاه ها و 15 نفر از خبرگان صنعت بیمه- مدیران مجرب و کاردان در معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی بیمه مرکزی ایجاد گردید. یافته ها : در این پژوهش از رهیافت نظام مند داده بنیاد استفاده شده است . در رویکرد نظام مند، نظریه پردازی در سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام می شود. داده های متنی پس از پیاد ه سازی با استفاده از این رویکرد مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و درنهایت مدل پارادایمی پژوهش مبتنی بر رویکرد داده بنیاد تدوین شد، بر این اساس مؤلفه های مقوله علی عبارتند از فرهنگ، رفتار پایدار، یادگیری پیوسته؛ مؤلفه های مداخله ای عبارتند از ارتباطات پایدار، درک چالش ها؛ مؤلفه های بستر حاکم عبارتند از عادات رهبری، مهارت های رهبری پایدار، ایجاد ظرفیت برای خلاقیت؛ مقوله محوری شامل فعالیت های رهبری، سیستم خلاق، محصولات و خدمات کیفی، توسعه و اعتماد به اعضا، چالش و نوآوری و تأمل بلندمدت؛ مؤلفه های شناسایی شده تأثیرات رهبری پایدار نیز شامل سه مؤلفه اخذ تصمیمات قاطع، اقتصاد مقاومتی، پیشبرد تاب آوری در جامعه و درنهایت نیز مؤلفه های پیامدهای رهبری پایدار برای صنعت بیمه شامل بهبود عملکرد مالی، کسب مزیت رقابتی و بهبود پیوسته شناسایی شدند. نتیجه گیری : الگوی مبنایی رهبری پایدار در صنعت بیمه حول مقوله محوری فعالیت های رهبری قرار دارد که تحت تأثیر شرایط علی شکل می گیرد. این فرآیند با شرایط علی آغاز می گردد و موجب شکل گیری مقوله محوری (فعالیت های رهبری شرکت بیمه است) می شود که با استفاده از راهبردها به توسعه بیمه کمک می کنند.
مدل عوامل مؤثر بر وفاداری به گردشگری میراث فرهنگی در مقصد رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
113 - 146
حوزههای تخصصی:
به منظور مدیریت بهتر رقابت در بازار گردشگری میراث فرهنگی، مهم است که رفتار گردشگر درک شود. یکی از نمودهای رفتار گردشگر، تمایلات رفتاری و وفاداری است. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین مدل وفاداری گردشگر میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس) در مقصد رامسر است. جامعه آماری تحقیق گردشگران، بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان در جاذبه های میراث فرهنگی رامسر هستند. بر اساس دستورالعمل ها، تعداد نمونه 780 نفر برآورد گردید. تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر از طریق نرم افزار Lisrel8.54 و SPSS25 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیر ارزش، مشارکت و کیفیت ادراکی بر رضایت، اعتماد و وفاداری گردشگران میراث فرهنگی مقصد رامسر تاثیر مثبت و مستقیم دارند. همچنین متغیر رضایت بر اعتماد و وفاداری و متغیر اعتماد بر وفاداری این گردشگران موثر بوده است. مبتنی بر یافته ها و فرضیه های تایید شده، مدل نهایی و راهکارها در قالب نتیجه گیری و پیشنهاد ها ارائه گردید.
آنالیز مدیریت و رهبری استراتژیک به منظور تحول سازمانی و افزایش مشارکت کارمندان
حوزههای تخصصی:
رهبری استراتژیک کارآمد به عنوان یک عنصر مهم در کارایی عملکرد شرکت هایی که در فضای پویا و دشوار قرن بیست و یکم فعالیت می کنند ، محسوب می شود. در مواجهه با عدم امنیت و کمبود منابع اطلاعاتی ، برای رفع آشفتگی های محیطی و نیاز مستمر به تحول سازمانی مناسب برای تحقق اهداف تعیین شده ، به رهبری استراتژیک نیاز است. اکثر مطالعات مفهومی و تجربی نشان داده اند که رهبری استراتژیک به طور معناداری بر نتایج تأثیر می گذارد. علیرغم اهمیت رهبری استراتژیک ، مطالعات نشان داده است که تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت به محدودیتهای شرطی یا اثر تصادفی بستگی دارد. تاکنون ، فقط تعداد اندکی از مطالعات تجربی ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین رهبری استراتژیک ، محیط خارجی ، تحول سازمانی و نتایج را تجزیه و تحلیل کرده اند. هدف این مقاله بررسی این شکاف تحقیقاتی از طریق تجزیه و تحلیل انتقادی جنبه های مفهومی و تجربی مبانی نظری مرتبط با آن می باشد که بیان می کند این احتمال وجود دارد که محیط خارجی و تغییرات سازمانی بر رابطه بین رهبری استراتژیک و عملکرد سازمانی تأثیر بگذارد.این مقاله ، با آنالیز فرضیات نوظهور بیان می کند که تأثیر مستقیم رهبری استراتژیک بر نتایج، بحث برانگیز و مبهم است، زیرا تأثیر محیط خارجی و تغییرات سازمانی را می توان تعدیل و میانجی گری کرد. باید امیدوار بود که محققان و ژورنال ها برای تسریع در رفع خلا دانش موجود، تحقیقات تجربی در زمینه های مختلف انجام دهند.
مربیگری در مقیاس مناسب: بررسی اثربخشی مربیگری هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
شواهد محدودی از اثربخشی تجربی در مورد تلاقی هوش مصنوعی (AI) و مربیگری سازمانی و زندگی وجود دارد. مربیگری "اثربخش است" اما اغلب در دسترس نیست یا مقرون به صرفه نیست. هوش مصنوعی می تواند مربیگری را برای دستیابی به مخاطبان گسترده تر توسعه دهد، با این حال، ما هنوز نمی دانیم که AI-coaching چقدر اثربخش است. این مطالعه که یک کارآزمایی طولی کنترل شده همانند سازی شده است، کارآیی یک مربی هوش مصنوعی ربات چت به نام Vici را آزمایش می کند. یک گروه آزمایشی (75 نفر) به مدت شش ماه از Vici استفاده کردند. هشت مقیاس در مورد دستیابی به هدف، تاب آوری، بهزیستی روانشناختی و استرس ادراک شده از گروه آزمایش و کنترل (94 نفر) جمع آوری شد. داده ها در ابتدا، پس از شش ماه استفاده از چت بات، و سه ماه بعد از آن جمع آوری شد. گروه آزمایش افزایش آماری معنی داری را در دستیابی به هدف نشان دادند، در حالی که سایر معیارها نتایج غیرمعنی داری داشتند. این نتایج را با استفاده از تئوری های هدف و کنترل و هوش مصنوعی تفسیر می کنیم تا نشان دهیم که مربیگری هوش مصنوعی در یک گستره ی محدود مؤثر است، و همچنین نشان می دهیم که هوش مصنوعی می تواند مربیگری را به روشی مقرون به صرفه و اثربخش گسترش دهد.
مکانیسم تاثیر شبکه جهانی اینترنت بر رشد اقتصادی کارآفرینی
حوزههای تخصصی:
نوآوری و کارآفرینی عوامل تعیین کننده مهمی برای رشد اقتصادی هستند و اینترنت نقش اساسی در فعالیت های کارآفرینی ایفا می کند. این مقاله تأثیر اینترنت بر کارآفرینی و مکانیسم این تاثیر را با استفاده از مجموعه داده های پانل مطالعات خانواده چین (CFPS) در سال های 2014 و 2016 مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تجربی ما نشان می دهد که اینترنت تأثیر مثبت و معناداری بر کارآفرینی دارد و نتایج حتی پس از برطرف کردن مسائل درونزایی همچنان معتبر باقی می مانند. علاوه بر این، بررسی های ناهمگنی نشان می دهد که اینترنت برای کارآفرینی فرصت طلبانه و در مناطق روستایی سودمندتر است. آنالیز مکانیسم تکمیلی نشان می دهد که اینترنت عمدتاً از طریق تسهیل دسترسی کارآفرینان به اطلاعات و کمک به کارآفرینان برای به دست آوردن منابع مالی غیررسمی، کارآفرینی را ارتقاء می دهد.
ارائه چارچوبی برای تبیین و شکل گیری نوآوری استراتژیک در کسب وکارهای نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
13 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف : پیچیدگی و پویایی فضای کسب وکار که ناشی از ظهور فناوری های جدید است موجب شده تا بنگاه های نوپا برای بقا و انطباق خود نیازمند ابزارهای جدیدی باشند. دراین بین، یکی از مؤثرترین ابزارهای نوظهور استفاده از نوآوری استراتژیک است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای تبیین و شکل گیری نوآوری استراتژیک در کسب وکارهای نوپا است.
روش شناسی : رویکرد پژوهش حاضر کیفی، ازنظر هدف بنیادی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی - اکتشافی است. جامعه مشارکت کنندگان این تحقیق را خبرگان، فعالان حوزه کسب وکارهای نوپا و اساتید دانشگاه که تألیفاتی در زمینه نوآوری، نوآوری باز و نوآوری استراتژیک داشته اند، تشکیل می دهند که با استفاده از روش غیراحتمالی هدفمند و با مصاحبه اکتشافی با 12 نفر اشباع حاصل شده است. در این تحقیق از روش داده بنیاد با رویکرد گلیزری برای کدگذاری و تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها: در این تحقیق پس از تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده ها به روش داده بنیاد گلیزری، درنهایت 37 واقعه در هشت مفهوم و چهار مقوله فرعی و همچنین دو مقوله اصلی با عناوینی مانند «هم افزایی نوآورانه تکرارپذیر» و «اقدامات نوآورانه مقیاس پذیر» شناسایی و برچسب گذاری گردید.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد شکل گیری نوآوری استراتژیک در حوزه کسب وکارهای نوپا به صورت یکپارچه روی دو مقوله «اقدامات نوآورانه مقیاس پذیر»، «هم افزایی نوآورانه تکرارپذیر» وابسته است. بنابراین، می توان انتظار داشت ابزارهای مانند «نوآوری فراگیر مشترک» و «شبکه ارزش نوآورانه» موجب «هم افزایی نوآورانه تکرارپذیر» و «تعاملات شبکه ای استراتژیک» و «توانمندسازی نوآورانه چندگانه» نیز باعث تسهیل روند شکل گیری نوآوری استراتژیک در کسب وکارهای نوپا شود.
تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان ایران
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی مفهومی است که برای فعالیت های ارزش آفرین به کار برده می شود؛ به گونه ای که نقش مهمی در توسعه فناوری و نوآوری، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی دارد. اگرچه ادبیات کارآفرینی به صورت فزاینده ای در جهت بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان بر مبنای مدل های نیت محور تمرکز کرده است؛ ولی در جهت شناسایی عوامل شکل گیری رفتار کارآفرینانه دانشجویان به خصوص دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران مطالعه منسجمی انجام نشده است. به منظور پرکردن این شکاف مطالعاتی، پژوهش حاضر با به کارگیری نظریه رفتار برنامه ریزی شده به دنبال تحلیل جنسیتی تبیین کننده های رفتار کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان سال چهارم کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی کشور بودند که تعداد 455 نفر از آن ها به روش نمونه گیری چندمرحله ای از نه دانشگاه در کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد و رفتار کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل مقایسات چندگانه نشان داد که متغیر جنسیت تأثیر متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری بر قصد کارآفرینانه را تعدیل می کند. یافته های حاضر بیانگر کاربردپذیری و قابلیت اطمینان نظریه رفتار برنامه ریزی شده در بین دانشجویان کشاورزی ایران است؛ بنابراین، سیاست گذاران و برنامه ریزان نهادهای دولتی و آموزشی می توانند از نتایج این پژوهش در جهت تدوین راهبردها و راهکارهایی برای ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی بهره گیرند.
بررسی رابطه بین عوامل سازمانی و غیرسازمانی با انگیزه خدمت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
102 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدل و بررسی رابطه بین عوامل سازمانی (شفافیت اهداف، رهبری تحول آفرین، ویژگی های شغلی) و غیرسازمانی (جامعه پذیری دینی، جامعه پذیری خانواده، ویژگی های شخصیتی، ایدئولوژی سیاسی، شناسایی حرفه ای و ویژگی های جمعیت شناختی) با انگیزه خدمات عمومی (دولتی) صورت پذیرفت. طرح پژوهشی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نوع تحقیق از جمله تحقیقات توصیفی–همبستگی می باشد. حجم نمونه شامل 324 نفر از کارکنان شهرداری های استان خراسان رضوی بوده که این تعداد نمونه به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شده اند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه های ترکیبی انگیزه خدمت عمومی، عوامل سازمانی و عوامل غیرسازمانی گردآوری شده و ضریب پایایی (αکرونباخ) برای پرسشنامه ها به ترتیب 822/0، 815/0 و 795/0 به دست آمده است و به منظور اطمینان از تناسب شاخص ها با مؤلفه ها (بررسی روایی) از آزمون خبرگی و تحلیل عاملی اکتشافی و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی استفاده گردیده است. داده ها با نرم افزارهای "اس پی اس اس" و "آموس" تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین عوامل سازمانی و غیرسازمانی با انگیزش خدمت عمومی کارکنان وجود دارد و روابط در مدل تحقیق تایید شد و در پایان بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی نیز ارائه گردید. نوآوری پژوهش: شناخت عوامل و سنجش میزان اثرگذاری عوامل مختلف بر اانگیزه خدمت عمومی از جمله موضوعات مهم و به روز در زمینه انگیزش کارکنان می باشد. کلید واژگان: انگیزه خدمت عمومی، عوامل سازمانی، عوامل غیرسازمانی
شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
114 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأثیر شایان توجه مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش، فقط تعداد انگشت شماری از پژوهش های بازاریابی با رویکرد توسعه هوش هیجانی، به بررسی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی در فروشگاه های زنجیره ای رفاه است. روش: پژوهش حاضر، در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفته است. برای استخراج تأثیر مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی با 19 نفر از متخصصان و خبرگان صنعت خرده فروشی با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های رفتاری روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی، در قالب 4 تم اصلی، 15 تم فرعی و 66 مفهوم استخراج شدند. یافته ها نشان داد که مؤلفه های رفتاری تأثیرگذار روی عملکرد نیروی فروش با رویکرد توسعه هوش هیجانی عبارت اند از: ادراک محیطی (داخلی و خارجی)، مدیریت احساسات، مدیریت استرس و شادکامی. نتیجه گیری: عملکرد نیروی فروش بایستی در راستای توسعه هوش هیجانی باشد. عملکرد نیروی فروش با درک نسبی از توانایی ها و روحیه های افراد و با فهم صحیح از زمان حال و شناخت از هنجارهای یک گروه آغاز می شود و با شناخت علایق و سلایق فردی و احترام به ویژگی های احساسی دیگران توسعه می یابد. نتایج نشان داد با مدیریت استرس و توسعه مهارت لذت از زندگی و تقویت خوش بینی و برون گرایی، می توان به اهمیت نقش هوش هیجانی در توسعه تعاملات انسانی و بهبود روابط متقابل پی برد.
Evaluate and prioritize the impact of marketing strategies on reducing entrepreneurial risks
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to evaluate the impact of marketing strategies on entrepreneurial risks and determine their ranking. It is possible to rank marketing strategies to make the best decision to deal with the risks facing businesses. Methodology: Based on preliminary studies conducted on SMEs in Iran, a four-part questionnaire with a five-point Likert scale was provided to entrepreneurs and managers of SMEs in Tehran. Data related to 20 questionnaires were analyzed using SPSS software. Cronbach's alpha method was used to determine the reliability of the questionnaire. Finding: The results reveal that financial strategies, customer, relationships and online marketing do not have the same effect on entrepreneurial risks and we can rank them. Also, in examining the impact of business strategies on risks, the results showed that planning strategy has the greatest impact on reducing credit, operational and liquidity risks whilst relationship strategy has the greatest impact on reducing market risk. Online marketing strategy has the least observed effect on reducing credit risk and operational risk, and direct marketing strategy and financial strategy have the lowest effect on reducing liquidity and market risks. Conclusion: The effect of business strategies on reducing entrepreneurial risks is confirmed and we can rank strategies based on their impact on the risks facing businesses. Entrepreneurial risks can be reduced by using marketing strategies, and in conditions of uncertainty, the use of knowledge and expertise of marketing consultants can lead to improved decisions of entrepreneurs, resulting in sustainability and growth of businesses.
کدهای اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز مهاجرت روندی رو به افزایش یافته و اشتغال یکی از مهم ترین انگیزه های مهاجرت است. حکومت ها در قبال مهاجران ورودی و خروجی، مسئولیت های اخلاقی خاصی دارند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به تبیین کدهای اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است. اخلاق مهاجرت به طور عام و مسئولیت اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار به طور خاص در پژوهش ها و مجامع بین الملل مغفول مانده است. در برخی امور زیرشاخه ای مهاجرت مانند گردشگری، نظام نامه های جهانی اخلاقی تدوین شده اما در مبحث مهم مهاجرت جز قوانینی حقوقی، توجه چندانی به مباحث اخلاقی نشده است. این مقاله با برشمردن مسئولیت های اخلاقی حاکمیت نسبت به مهاجران ورودی کار پنجره جدیدی به روی پژوهشگران و سیاستمداران باز می کند. مهاجرت حق هر انسانی است. در نگاه نخست، حق هر انسانی است که در هرجایی که علاقه دارد اقامت گزیند و شغل مناسب خود را انتخاب نماید و حکومت ها در نگاه نخست، نمی توانند و نباید مانع آنان شوند. حکومت ها از نظر اخلاقی نمی توانند نسبت به مهاجران کار بی تفاوت باشند. حاکمیت در قبال حقوق شهروندان و حقوق مهاجران، مسئولیت حقوقی دارد. حقوق شهروندان بر حاکمیت در اولویت است. چالش ها و آسیب های مهاجرت حکومت ها را وامی دارد به خاطر رعایت مصالح شهروندان از پذیرش بی رویه مهاجران جلوگیری کنند. لحاظ حقوق شهروندی، مسئولیت حاکمیت در قبال مهاجران را سلب نمی کند؛ بلکه حکومت ها با اولویت دادن به مصالح شهروندان خود باید در ادای حقوق مهاجران به ویژه مهاجران قانونی کار کوشا باشند.
تأثیر ارزش های فرهنگی هافستد بر میزان رضایتمندی شهروندان از فعالیت های گردشگری (موردمطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
9 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، باهدف بررسی ارتباط میان ارزش های فرهنگی شهروندان بابلسر و رضایتمندی آن ها از فعالیت های گردشگری، صورت گرفته است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی است. روش نمونه گیری این پژوهش، تصادفی ساده می باشد. جامعه ی آماری موردمطالعه، شهروندان بابلسری می باشند که از طریق فرمول کوکران، 382 نفر از آن ها انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش، از پرسشنامه های استانداردی مرتبط با ابعاد فرهنگی هافستد و رضایتمندی از گردشگری، تدوین شد. پژوهش حاضر برای اولین بار، ارتباط بین ابعاد هافستد و رضایت شهروندان را سنجید. برای انجام آزمون های بخش توصیفی از نرم افزار اس پی اس اس[1] و نیز آزمون های بخش استنباطی پژوهش، از نرم افزار پی ال اس[2]، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: ارزش های فرهنگی شهروندان با رضایتمندی آن ها از فعالیت های گردشگری رابطه معناداری داشت، به صورتی که از میان 6 بعد موردبررسی، 3 مؤلفه: فردگرایی/ جمع گرایی، جهت گیری بلندمدت/ کوتاه مدت و افراط/ خویشتن داری رابطه معناداری با میزان رضایتمندی شهروندان از فعالیت های گردشگری داشتند و همچنین شهر بابلسر، جامعه ای با تعادل فرهنگی در توزیع قدرت، اجتناب از عدم قطعیت قوی، فردگرا، متعادل با گرایش به سمت زن سالاری، جهت گیری بلندمدت و افراطی است. [1] SPSS [2] PLS
به کارگیری روش کیو در شناسایی الگوهای ذهنی: تجربه گردشگران مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
239 - 264
حوزههای تخصصی:
گردشگری و مذهب همیشه با هم پیوندی ناگسستنی داشته اند. این پژوهش با هدف شناسایی الگوهای ذهنی گردشگران در مقاصد گردشگری مذهبی در شهر مشهد صورت گرفته و از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. در این پژوهش از روش کیو برای شناسایی الگوهای ذهنی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران بوده اند که دست کم یک بار تجربه سفر به شهر مشهد مقدس را داشته اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مشارکت 25 نفر از گردشگران بااستفاده از تحلیل عاملی کیو با نرم افزارSPSS 22.0 صورت گرفته است. یافته های این پژوهش هفت گونه ذهنی برای معنای گردشگری مذهبی را شناسایی کرده است که عبارت اند از: 1) معنویت طلبان، 2) آرامش طلبان، 3) تعلق گرایان، 4) رهایی طلبان، 5) جستجوگران، 6) ذهن گرایان ، 7) تجربه گرایان. معنویت طلبان، در جستجوی نزدیکی به خدا و آرامش طلبان در جستجوی دوری از فشار زندگی و روزمرگی بیشترین درصد الگوی ذهنی تجربه گردشگری مذهبی را تشکیل می دادند.
طراحی مدل اثربخشی کمپین های تبلیغاتی محصولات صنعت خوراکی و تنقلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی مدل اثربخشی کمپین های تبلیغاتی محصولات صنعت خوراکی و تنقلات است.
روش: روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده، از نوع ترکیبی و به لحاظ هدف از نوع توسعه ای است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، استادان و متخصصان حوزه بازاریابی بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه آماری در بخش کمّی، مشتریان (مصرف کنندگان خوراکی و تنقلات) فروشگاه های زنجیره ای شهروند تهران به تعداد 374 نفر بود. ابزار گردآوری در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسش نامه بود. روایی و پایایی ابزارها، به روش های مختلف تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی، از طریق فن تحلیل مضمون و نرم افزار مکس یودا و در بخش کمّی از معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی عوامل زمینه ای، سازمانی، سطح درگیری، آثار رقابتی و رفتار مصرف کننده انجامید و 14 مضمون فرعی برای مدل اثربخشی کمپین های تبلیغاتی محصولات صنعت خوراکی و تنقلات شناسایی شد. همچنین، نتایج از تأثیرگذاری معنادار متغیرهای عوامل زمینه ای، سازمانی و سطح درگیری بر رفتار مصرف کننده و آثار رقابتی حکایت می کند.
نتیجه گیری: برای موفقیت در اثربخشی کمپین های تبلیغاتی محصولات صنعت خوراکی و تنقلات، لازم است به مضامین اصلی پنج گانه و مضامین فرعی چهارده گانه و مفاهیم مرتبط با آن توجه کامل شود و با آگاهی کامل از آن ها، به صورت مناسب استفاده شود.
The Role of Profitability in Estimating Stock Returns by Following a Model of Belief Updating in Iran's Capital Market
حوزههای تخصصی:
Analysis of investors’ behavior is a new scientific field in financial behavior, which is a good tool for acquiring this knowledge. Uncertain circumstances cause investors to make systematic mistakes and face cognitive biases in their expectations and decision making, including in assessing stock returns. The purpose of this study is to investigate the extent to which investors follow the pattern of belief updating as a cognitive bias in the use of earnings accounting information to evaluate the stock returns of 205 active companies in Tehran Stock Exchange. Multivariate regression analysis was performed using Eviews 9 software. The results show that by controlling year and industry effects, investors use profitability for most of the past years in following the pattern of belief updating based on two indicators of reducing realized earnings per share and equity returns. The research model is also confirmed by the sensitivity analysis and controlling company effects based on the equity return index. However, it is not confirmed by the two indicators of realized earnings per share and return on assets.
ارائه یک مدل ساختاری از عوامل زمینه ای موثر بر قصد ادامه استفاده از شبکه های اجتماعی در مشتریان با محوریت ارزش های فایده گرایانه و ارزش های لذت گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
185 - 240
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که قصد بهره گیری مداوم از شبکه های اجتماعی از اهمیت بالایی برای کسب وکارها برخوردار است، پژوهش حاضر با هدف تدوین یک مدل ساختاری از عوامل زمینه ای موثر بر قصد ادامه استفاده مشتریان از شبکه های اجتماعی با محوریت ارزش های لذت گرایانه و ارزش های فایده گرایانه، صورت گرفت. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه مشتریان شرکت کاله تشکیل داده که از شبکه های اجتماعی این شرکت استفاده می کردند. با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه، طبق جدول مورگان، 384 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و گردآوری داد ه ها توسط پرسشنامه انجام گرفت که از ترکیب پرسشنامه های مسک و همکاران (2019) و اشرف و همکاران (2019) حاصل شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل زمینه ای شامل نوآوری و ابتکار و عدم تحمل ابهام، با نقش میانجی ارزش لذت گرایانه و ارزش فایده گرایانه، بر قصد تداوم استفاده از شبکه های اجتماعی تاثیر معنادار دارند. همچنین عوامل آگاهی چهره، بازتاب پذیری ادراک شده، تطبیق پذیری ادراک شده، هم پیوندی ادراک شده، ناخودآگاهی ادراک شده و سازگاری ادراک شده با نقش میانجی ارزش لذت گرایانه بر قصد تداوم استفاده از شبکه های اجتماعی تاثیر معنادار دارند. عامل نیاز به منحصر به فرد بودن نیز با نقش میانجی ارزش فایده گرایانه، بر قصد تداوم استفاده از شبکه های اجتماعی تاثیر معنادار دارد.