مهندسی محدد به معنی بازاندیشی بنیادین و طراحی مجدد و ریشه ای فرایندها به منظور دستیابی به بهبود چشمگیر در معیارهای مهم عملکرد از قبیل هزینه ، کیفیت ، سرعت و خدمت است . بنابر این سازمانها به منظور انطباق فرایندهای کسب و کار با استراتژی و اهدافشان جهت کسب موفقیت ناگزیر به مهندسی مجدد فرایندهای کاری خود هستند . این مقاله با توصیف نقشی که مهندسی مجدد در ایجاد ارزش افزوده برای سازمانها و بنگاههای اقتصادی ایفا می کند به ارائه مدل ارزیابی ارزش افزوده به عنوان یکی از فنون مهندسی مجدد پرداخته ...
دکتر مسعود حیدری در باور صاحبنظران اصول و فنون مذاکره، معروف به پدر مذاکره ایران است.
گفتگوی ما با او با پرسشهایی ساده آغاز و انجام یافت که به طور حتم ، راهنمای موثر و گویایی است برای آنانکه می خواهند در مذاکره با دانشهای علمی و مهارت های عملی خود را مجهز کنند.
در بخشی از این گفتگو می خوانید:
هر روز که می گذرد ، کسانی که پشت میز مذاکره با ما می نشینند، سنگین وزن تر می شوند. مراد وزن فیزیکی نیست. مهارت آنها، قدرت آنها و تسلط آنها به مذاکره بیشتر می شود. ما اگر بخواهیم در مذاکره بازنده نشویم، باید خودمان را هم وزن آنها بکنیم. برای این کار باید روی خودمان برای بالا بردن توان و مهارت مذاکره ، سرمایه گذاری کنیم تا بتوانیم در تمام طول عمرمان از این سرمایه بهره برداری کنیم.
مقوله ها و ساختارهای هویتی مربوط به برند (هویت برند)به واسطهی شکل دادن فهم مردم به اینکه چه چیزی را بخواهند و چه چیزی را بخرند، از یک نسل به نسل دیگر دریک جامعه منتقل میشوند. در نهایت این زبان است که هویت برندها را شکل میدهد. فارغ از محدودهی زبان، هویت آرم دار برندها، نمیتواند اندیشهی مصرفکنندگان را آرم دار کند.
در نهایت، مصرفکنندگان به خرید برندها به یک نوع خود -آرم گذاری میپردازند که از هویت برندها نشأت میگیرد. پس تعامل دوجانبهی هویت مصرفکنندگان و هویت برندها در حیطهی زبان به یکدیگر پیوند میخورد. در این باره به مجلهی توسعه مهندسی بازار شمارهی 16 (آذر و دی 1389)با عنوان ""بررسی رابطهی چشم اندازهای زبانی و تبلیغات"" و شمارهی 17 (بهمن و اسفند 1389) با عنوان "" تبلیغ دهان به دهان، برند و دیگر هیچ"" مراجعه کنید.
این نوشتار به طور خاص به نقش زبانی برند و هویت آن در رابطه با مصرفکنندگان و چگونگی گفتگوی آنها در متن روایت فرهنگ در این مقوله میپردازد.