صنایع کوچک و متوسط[1](SMEها) امروزه به عنوان قلب تپنده اقتصاد و بازوی توانای صادرات در کشورهای مختلف محسوب می شود. به همین دلیل این صنایع از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد که در صورت شکوفایی و توسعه آن شاهد افزایش صادرات غیر نفتی و رفاه عمومی جامعه خواهیم بود. تحقیق حاضر تلاشی در جهت مطالعه فرهنگ سازمانی غالب و تاثیرگذار در صنایع کوچک و متوسط و بررسی تفاوت بین شاخص های فرهنگ سازمانی در این صنایع می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران صنایع کوچک و متوسط است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، نمونه گیری بعمل آمده است. در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی آن نیز از طریق بررسی های مقدماتی، نظر کارشناسان و اساتید تائید شده است. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS میانگین نمره صنایع کوچک و متوسط در هر یک از شاخص های فرهنگ سازمانی محاسبه شده است. با استفاده از آزمون t به بررسی تفاوت بین نمره فرهنگ سازمانی صنایع کوچک و متوسط پرداخته شده است. در پایان به بررسی ارتباط بین ابعاد فرهنگ سازمانی در صنایع کوچک و متوسط پرداخته شده است.
مطالعات به عمل آمده از سایت های علمی و نیز شرکتهای موفق که بخشهایی از آن در این مقالهآمده است نشانگر گرایشات جدیدی در عرصه بازاریابی است . نکته حایز اهمیت در این مقاله ، رویکرد جدیدی است که بویژه با ورود به عصر تکنولوژی های نوین شرکتهای معتبر در کشورهای پیشرفته و صنعتی در امر بازاریابی مورد توجه قرار دارند .
با ارائه پارادایم های جدید بازاریابی ، ضرورت دارد شرکتهای کشور ما هم به تدریج با این مفاهیم آشنا گردند . در این زمینه وظیفه اندیشمندان بازاریابی بسیار دشوار است .
بازاریابی حسی در ماهها و روزهای اخیر با طراحی برنامه های متنوع و آمیزه ای از دانش و هنر، بر آن است تا مشتریان را بیش از پیش شگفت زده کند.
تاکنون مجموعهی نسبتاً قابل ملاحظه ای از این کمپینهای متعدد را در توسعه مهندسی بازار خوانده اید نظیر پراکتر اند گمبل، بیام دبلیو، آدیداس، سامسونگ، باشگاه آرسنال، المپیک 2012 لندن، و...
اینک در این شماره، با اجرای کمپینهای فوق العاده جالب شورولت، کوکاکولا، اورال بی، ایکیا، گوئرتز، و مرسدس بنز آشنا میشوید که هر یک به سهم خویش علاقه مندند تا مشتریان را به تعجب وادارند و ذهن آنها را بیشتر با نام تجاری خود پیوند بزنند.
آیا این کمپینها توانسته اند به این هدف دست یابند؟ پاسخ این پرسش را پس از مطالعهی این اثر بدهید.
بازاریابی رابطه مند (RELATIONSHIP MARKETING) هنر کسب و کار امروز است . برای حفظ مشتریان کلیدی (سودآور) موجود ، مهارت در ایجاد ارتباط صحیح با مشتری ضروری است . تئوری بازاریابی بدوی یا کلاسیک ، عمدتا به انجام معامله توجه داشت و به حفظ مشتریان اهمیتی نمی داد . اما با گسترش رقابت و اشباع شدن بسیاری از بازارها و تغییرات پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت ، شرکت ها با این واقعیت روبرو شدند که امروزه دیگر مانند گذشته شرکتها با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند .
تعیین موقعیت استراتژیکی پورتر و هزینه های اقتصادی معاملات ویلیامسون، دو تئوری اقتصادی هستند که تاثیر شایانی بر تحقیقات مدیریت استراتژیک و انتخاب استراتژی و ساختار آن دارند، هر کدام به تنهای نیز چارچوبی را در این زمینه ارائه می دهند.
مدیریت""، بویژه مدیریت بازاریابی و فروش، فراتر از دانایی، هوشمندی ونبوغ، پشتکار و خردورزی، پارامترهای دیگری نیز دارد.
مدیرانی که متکی به نبوغ و خلاقیت، پیگیری و پشتکار به موفقیتهای کوچک و بزرگ دست می یابند، به سادگی در دام مرگباری فرو می غلتند، که از آن با نام ""تله ی بازدارنده"" یاد می شود.
تردید نکنید هر چه مدیران از هوش و خلاقیت و پشتکار بیشتری بهره مند شوند، ""تله ی بازدارنده"" ی بزرگتری پیش روی آنان است که در لحظاتی اندک، هزینه های سهمگینی را به مدیران و سازمان آنها تحمیل خواهد کرد.
خوشبختانه از سوی متفکران مدیریت، نشانه های این دام قابل شناسایی است، راههای تدبیر آن نیز کاملاً مشخص است. اگر علاقه مندید با این دام یا ""تله ی بازدارنده"" آشنا شوید، و از رداخت خسارتهای سهمگین هزینه های این دام بگریزید، خواندن این متن توصیه می شود.