فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارکنان، مهم ترین دارایی هر سازمان به شمار می روند. به عقیده صاحب نظران، در عصر حاضر مدیریت منابع انسانی، بسیار دشوارتر از مدیریت فناوری یا سرمایه است. سازمان ها می توانند با بهره گیری از منابع انسانی خود عملکرد رقابتی خود را بهبود بخشند. هدف مطالعه حاضر، بررسی آثار خط مشی های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی است. جامعه آماری تحقیق 550 نفر از کارکنان یکی از دانشگاه های نظامی بودند که تعداد 226 نفر از آنها بر اساس جدول مورگان در این پیمایش شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه (خط مشی های مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی) استفاده شده است. روایی پرسشنامه از طریق صوری و محتوایی تأیید شد. پایایی از طریق محاسبه مقدار کرونباخ برای خط مشی های مدیریت منابع انسانی(916/0) و برای عملکرد سازمانی(910/0) به دست آمد. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS ویراست 19 و مدل سازی معادلات ساختاری نرم افزار لیزرل ویراست 5/8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مطالعه حاضر نشان داد که مؤلفه ها ی استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد، مشارکت کارکنان همراه با جبران خدمات، با عملکرد سازمانی رابطه ای مثبت، معنی دار و مستقیم دارند. همچنین، بین خط مشی های مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی با عملکرد سازمانی، رابطه ای مثبت، معنی دار و مستقیم وجود دارد. اگر دانشگاه بخواهد عملکرد خود را افزایش دهد، بایستی بر مؤلفه های استخدام و آموزش تأکید بیشتری داشته باشد. به علاوه، از دیگر عوامل همچون ارزیابی عملکرد، مشارکت کارکنان و جبران خدمات، جهت بهبود عملکرد خود، استفاده نماید.
نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در رابطه بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی با میانجیگری خودکارآمدی معلمان بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده است. بدین منظور نمونه ای به حجم 225 آزمودنی، از بین معلمان مدارس دولتی ابتدایی شهر بابل در سال تحصیلی91-1392 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون (1996)، پرسشنامه خودکارآمدی معلم اسچانن- موران و وولفولک (2001) و پرسشنامه هوش هیجانی شوت (1998) به روش انفرادی توسط آزمودنی ها تکمیل و پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت که ضرایب پایایی هریک 86/0، 92/0 و 91/0 بدست آمد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که تمام مؤلفه های هوش هیجانی، فرسودگی شغلی و خودکارآمدی دو به دو با هم همبستگی دارند (01/0P≤). با اجرای الگوی معادلات ساختاری برای آزمون رابطه هوش هیجانی و فرسودگی شغلی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و فرسودگی شغلی از طریق هوش هیجانی و خودکارآمدی تبیین شده است. هم چنین تمامی ضرایب مسیر الگوی پیشنهادی نیز معنادار بوده است (01/0P≤).
بررسی و تبیین پیامدهای رهبری اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبران دارای مسئولیت هستند، پس نیازمند اخلاق می باشند. افرادی که در جایگاهی چون رهبری قرار دارند، می توانند منشاء بسیاری از تغییرات رفتاری شوند؛ و این امر، زمانی بهتر محقق می شود که این رهبران رفتار اخلاقی بالایی نیز داشته باشند.این تحقیق به بررسی نقش میانجی تناسب فرد- سازمان، هویت سازمانی ورفتار شهروندی سازمانی در رابطه ی میان رهبری اخلاقی و تمایل به ترک خدمت کارکنان می پردازد. جامعه آماری پژوهش را کارکنانمنطقه ی 11 بانک قوامین در شهر تهران تشکل می دهند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ای استاندارد شامل 28 سؤال بود که بعد از سنجش روایی و پایایی از طریق نمونه گیری تصادفی بین کارکنان توزیع شد. تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس تحلیل عاملی و تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که رهبری اخلاقی بر روی تناسب فرد- سازمان، هویت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بانک قوامین تأثیر مثبت و معنادار و بر روی تمایل به ترک خدمت آن ها، تأثیر منفی و معنادار دارد. در انتها بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
در دنیای پویا و رقابتی سازمان های امروزی کارآفرینی پیش نیاز حیاتی بقا و موفقیت سازمان ها به شمار می رود و شناسایی و بهسازی زیرساخت های توانمندساز آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به تبیین میزان و چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت) بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه مازندران پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه مازندران به تعداد 307 نفر تشکیل شده است که از میان آنها نمونه ای 100 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و نظرسنجی شده است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی کارآفرینی دانشگاهی بوده است؛ روایی و پایایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه تنها معنادار بودن تاثیر مولفه سازگاری از مولفه های چهارگانه فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی در این دانشگاه معنادار بوده است. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
تدوین معیار کمی ارزیابی چابکی حاصل از عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
1 - 30
حوزههای تخصصی:
توجه به معیار کمی عملکرد چابکی فراتر از ویژگی های ساختاری یا عملیاتی، یک رویکرد جدید می باشد. نتیجه گیری با شاخص عملکرد کمی، که مطابقت نزدیکی با تعریف نظری چابکی دارد، قابلیت کاربرد در انواع سازمان های تولیدی را داشته، و می تواند برای مقایسه بین تولیدکنندگان در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفته، و به طور خودکار در طول زمان موفقیت نسبی در صنایع مربوطه را به صورت به هنگام و به روز حاصل نماید. این تحقیق، به دنبال یک معیار کمی و عینی برای چابکی عملکرد می باشد تا چابکی را به عنوان نتیجه ای از یک عملکرد مورد ارزیابی قرار داده و بر هر دو مورد موفقیت سازمانی و اغتشاش محیطی فائق آید و قابل کاربرد در تمام انواع سازمان های تولیدی نیز باشد. معیار چابکی عملکرد، از طریق ایجاد یک مدل نظری شروع و سپس از طریق مرور ادبیات، مطالعات موردی، و پیمایش آزمایشی داده، عملیاتی می گردد و متعاقب آن، در قالب یک کانال تخصصی، به پاسخ های خود می رسد . معیار چابکی عملکرد، با استفاده از داده هایی که از چهار شرکت تولیدی جمع آوری شده، نشان داده می شود، که نمایانگر 4 ترکیب ممکن از موفقیت و اغتشاشات است و با مدل نظری سازگار بوده، و گواهی عملی از شرکت های مورد مطالعه می باشد. برای اعتبار سنجی آتی این معیارها، ضروری است که ارزیابی پایایی و روایی در این زمینه انجام پذیرد. این رویکرد می تواند از طریق مدیران تولید برای حصول به یک "تصویری کلی" از سطح چابکی عملکرد یک سازمان، و برای ملاحظه سیستماتیک اثرات عوامل محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و نمونه ی پژوهش شامل 157 نفر از کارکنان شرکت نورد و لوله اهواز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس اشتیاق شغلی (اسکاوفلی و همکاران، 2002)، مقیاس کنترل شغلی (جکسون و همکاران، 1993)، پرسشنامه ی رفتارهای کاری نوآورانه (کراس، 2004)، پرسشنامه ی سبک رهبری چند عاملی (باس، 1985)،و پرسشنامه ی دگرگون سازی شغلی (لاورنس، 2010) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی با دگرگون سازی شغلی رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، اشتیاق شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی از نقش عمده ای در تبیین واریانس دگرگون سازی شغلی برخوردار می باشند.
اثر تعدیل کنندة بدبینی بر تعهد راهبردی مدیران میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی و نگرش های فردی مدیران نقش بسزایی در پیشبرد برنامه های تغییر، به ویژه تغییرات راهبردی ایفا می کند. در این میان، تعهد مدیران میانی به تغییرات راهبردی بسیار اهمیت دارد و بدبینی مهم ترین مانع در شکل گیری این تعهد است. در تحقیق حاضر رابطة ابعاد عدالت سازمانی، حمایت مدیریت ارشد از تغییر، و مشارکت در تصمیم گیری با تعهد راهبردی مدیران میانی بررسی و سپس، اثر تعدیل کنندة بدبینی به تغییر بر روابط یادشده ارزیابی شده است. بدین منظور، داده های مورد نیاز از 334 نفر از مدیران میانی شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات سراسر کشور گردآوری شد و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. با توجه به نتایج، بدبینی به تغییر رابطة عدالت توزیعی و عدالت تعاملی با تعهد راهبردی را تعدیل می کند و آثار مثبت حمایت مدیریت ارشد را نیز به طور نسبی کاهش می دهد. نتایج تحقیق همچنین حاکی از آن است که بدبینی تأثیری بر رابطة عدالت رویه ای و مشارکت با تعهد راهبردی ندارد[1].
بررسی تاثیر شادی در کار بر بهره وری نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم رشد روزافزون سازمانها، تحقیقات تجربی کمی در مورد آثار شادی در کار بر بهره وری فرد انجام شده است. علاوه بر آن سنجش شاد بودن در محل کار بطور گسترده ای انجام نشده است. ارتباط مستقیم شادی کارکنان و بهره وری سازمانها موجب گردیده تا سازمانها جهت دستیابی به بهره وری بیشتر، اقدام به ایجاد آموزش های شادی برای کارکنان خود نموده اند. در این پژوهش سعی گردیده تا با ارائه تعریفی از شادی و بر شمردن مزایای شادی برای سازمان ها،مدیران،آنها به ایجاد محیطی شاد برای کارکنان ترغیب شوند. جامعه آماری تحقیق اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد تبریز است که تعداد 120 نفر برای تحلیل بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، اطلاعات پردازش می شوند.نتایج این مطالعه نشان داد که شادی در کار بر بهره وری(عملکرد شغلی) فرد تأثیر مثبت دارد.
بررسی علت سکوت کارکنان در ارتباط با مدیر مستقیم: کاربرد پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پدیده سکوت کارکنان در ارتباط با مدیر مستقیم و فهم علت آن در یک سازمان دولتی انجام شده است. کارکنان، با وجود فرصت های ارتباطی متعدد در سازمان، از بیان نظرات خود به مدیر امتناع می کنند. برای بررسی علت پدیده سکوت سازمانی، از روش تحقیق آمیخته بهره گرفته شده است. نخست بر اساس نمونه گیری نظری، مصاحبه های عمیق با 13 نفر از کارکنان انجام شد و علت سکوت در ارتباط بین فردی مورد تحقیق قرار گرفت و با استفاده از روش تحلیل تماتیک، مصاحبه ها تحلیل شدند. مشارکت کنندگان، علت اصلی را نحوه برخورد، نگرش و رفتار مدیر عنوان کردند که در نهایت سبک رهبری آمرانه مدیر به عنوان علت اصلی، شناسایی شد. سپس برای تأیید داده های کیفی، پرسشنامه های محقق ساخته رهبری آمرانه و سکوت سازمانی بین نمونه 103 نفری از اعضای سازمان توزیع شد. روایی صوری، سازه، محتوی و پایایی ابزار سنجش تأیید شد؛ داده ها، مدل را مورد برازش قرار دادند و آزمون های همبستگی، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج آزمون ها حاکی از آن بود که سبک رهبری با سکوت کارکنان در سازمان رابطه مثبت و معنی دار دارد. در پایان نیز پیشنهادهایی جهت بهبود شرایط مطرح شد.
اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان، به روش توصیفی- همبستگی در یک نمونه 362 نفری از کارکناندانشگاه های پیام نور استان همدان انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از 4 پرسشنامه روا و معتبر و برای تحلیلداده های گردآوری شده، از آزمون های ضریب همبستگی، تحلیل عاملی تأییدی ومدل سازیمعادلات ساختاری، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول گرا به طور معنی داری، تغییرات تعالی سازمانی، توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین می کند (000/0=P). همچنین، توانمندسازی ساختاری، به طور معنی داری تغییرات توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی و نیز توانمندسازی روان شناختی، به طور معنی داری تغییرات تعالی سازمانی را تبیین می کنند (000/0=P). به علاوه، رهبری تحول گرابه طور غیرمستقیم، ازطریق توانمندسازی ساختاری و روان شناختی، باتعالی سازمانی ارتباطمعنی داردارد (001/0=P). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثر مثبت و معنی دار رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی دانشگاه پیام نور با وساطت توانمندسازی ساختاری و روان شناختی کارکنان بود؛لذا به کارگیری سبکرهبری تحول گرا و اتخاذ شیوه های مدیریتی ویژة توانمندسازی کارکنان، برای تعالی و رشد دانشگاه پیشنهاد می شود.
آسیب شناسی نظام مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، آسیب شناسی نظام مدیریت منابع انسانی در یک شرکت فعال در حوزه ی ICT در استان اصفهان است. برای آسیب شناسی، از یک الگوی سه مرحله ای بهره گرفته شده است. مرحله ی نخست، شامل سنجش نوع تفکر مدیران نسبت به منابع انسانی است که ابزارگردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند است. مرحله ی دوم، شامل بررسی راهبرد و سامانه های مدیریت منابع انسانی است که اطلاعات این مرحله از طریق مشاهده و تکمیل چک لیست های مربوطه برای هشت سامانه به دست آمده است. مرحله ی سوم به بررسی متغیرهای رفتارسازمانی می پردازد که با استفاده از پرسش نامه و توزیع 320 نسخه آن بین نمونه ی مورد نظر داده های این مرحله جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در حوزه ی تفکر و نوع نگاه به مدیریت منابع انسانی حدود 75 درصد از مصاحبه شوندگان دارای تفکر HRM به منابع انسانی شرکت می باشند. در زمینه ی راهبرد و سامانه های مدیریت منابع انسانی، سامانه ی تجزیه وتحلیل شغل و راهبرد مدیریت منابع انسانی تدوین شده ای وجود نداشت و سامانه های دیگر نیز برای بهبود، به اصلاحاتی فرایندی و محاسباتی نیاز دارند. در حوزه ی رفتار سازمانی نیز مشخص گردید که از نظر کارکنان شرکت، عدالت سازمانی درک شده در این شرکت پایین تر از حد میانگین است؛ اما رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر ازحد میانگین می باشد.
رابطه بین هوش سازمانی و هوش هیجانی با رفتارتابعیت سازمانی در بین معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه بین هوش سازمانی و هوش هیجانی با رفتار تابعیت سازمانی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان سردشت می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان سردشت در سال تحصیلی 92-91 می باشدکه با توجه به جدول مورگان 217 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش هیجانی برادبری وگریوز (2004) با ضریب آلفای (89/0) و پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) با ضریب آلفای (95/0) و پرسشنامه رفتار تابعیت سازمانی هوی و پالو (2004) با ضریب آلفای (89/0) می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه به روش اینتر، استفاده شد و نتایج آزمون های آماری نشان داد که: بین هوش هیجانی و رفتار تابعیت سازمانی، بین هوش سازمانی و رفتار تابعیت سازمانی معلمان ابتدایی رابطه مثبت ومعنی دار وجود دارد. هم چنین از مولفه های هوش سازمانی تنها مولفه روحیه توانایی پیش بینی رفتار تابعیت سازمانی معلمان را دارد و در مولفه های هوش هیجانی به ترتیب مولفه های مدیریت رابطه، خود مدیریتی و خودآگاهی بهتر توانستند رفتار تابعیت سازمانی را پیش بینی کنند بنابراین با توجه به داده های بدست آمده هوش هیجانی نسبت به هوش سازمانی پیش بینی کننده مناسب تری برای پیش بینی رفتار تابعیت سازمانی معلمان می باشد
بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از مدل BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای شناسایی عوامل و معیارهای مؤثر برای بهره وری نیروی انسانی در محیط یک سازمان نظامی صنعتی انجام شده است. از لحاظ روش توصیفی تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد و نمونه آماری شامل 257 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از روش دلفی در دو دور، مؤلفه ها مطابق با شرایط سازمانی جامعه مورد بررسی بومی سازی شد و در قالب ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن (BSC) طبقه بندی گردیدند. همچنین با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته اطلاعات جمع آوری شد و با به کارگیری روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق شامل شناسایی 45 شاخص موثر بر بهره وری نیروی انسانی و طبقه بندی در ابعاد مشتری، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد (ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن) می باشد.
• بررسی تأثیر ارتباطات چهره به چهره در رابطه بین مربی گری الکترونیکی و تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز فرایند مربی گری دارای اهمیت بسیاری بوده و امروزه نیز با استفاده از فناوری های اطلاعاتی در این زمینه، بر اهمیت این موضوع افزوده شده است. این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی بوده و هدف از انجام آن، بررسی تأثیر یک برنامه مربی گری الکترونیکی بر تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت و هم چنین بررسی اثر ارتباطات چهره به چهره در بهبود نتایج این روابط است. به منظور اجرای این پژوهش، یک رابطه مربی گری بین 12 مربی و 86 شاگرد، انجام گرفت؛ که به منظور بررسی اهمیت دیدار چهره به چهره بین مربی و شاگرد در این پژوهش، نیمی از شاگرد ها امکان ملاقات مربی خود را داشتند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان، در هر یک از پنج بعد خودارزیابی، کسب اطلاعات شغلی، هدف گذاری، برنامه ریزی برای آینده، و حل مسأله، پس از برگزاری دوره مربی گری الکترونیک نسبت به پیش از برگزاری آن ارتقا یافته است. سایر نتایج این پژوهش، نشان دهنده آن است که ارتباطات چهره به چهره سبب ایجاد رضایت بالاتری از رابطه مربی گری و ارتقای بیشتر تصمیم گیری در مورد مسیر شغلی می-شود.
بررسی نقش ظرفیت تغییر در شکل گیری آنومی سازمانی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنومی، در حوزه جامعه شناسی متولد شده وآن را معادل بی هنجاری، تعارض و ابهام هنجاری می دانند. سازمانی که به آنومی دچارمی شود، حداقل هنجارهای کاری مشترک را از دست می دهد. به زعم دورکیم، تغییرات بنیادی، با شکستن چارچوب هنجاری موجود، بسترساز آنومی است و سازمان فاقد ظرفیت تغییر در مواجهه با تغییرات، دچارآنومی می شود. در این پژوهش، روش جمع آوری داده، ترکیبی؛ راهبرد پژوهش، مطالعه موردی و روش تحلیل داده، تحلیل محتواست. داده های کیفی با مصاحبه عمیق و داده های کمّی با پرسشنامه جمع آوری شد. داده های کیفی مربوط به دو متغیر، جمع آوری و برای تأییدپذیری آنها داده کمّی اضافه شد. مورد مطالعه از بزرگترین شرکت ها در صنعت نشر کشور است. یافته های کیفی وکمّی نشان داد که مورد مطالعه از آنومی سازمانی(در هر سه بُعد) رنج می برد. یافته ها نشان داد ظرفیت تغییر در تمامی مؤلفه ها در حداقل است. بنابراین فرضیه ارتباط منفی میان""ظرفیت تغییر""و""آنومی سازمانی""تأیید شد. در مورد مطالعه نظریه دورکیم اثبات شد: اعمال تغییرات بنیادی، منجر به نقض اعتبار هنجارهای کاری قبلی و فقدان ظرفیت تغییر، باعث شد که سازمان، فرایندگذار برای رسیدن به نظام هنجاری نو و متناسب با اقتضائات را بر بخش های مختلف حاکم سازد.
ارزشیابی اثربخشی برنامه درسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران: یک ارزشیابی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزشیابی اثربخشی برنامهدرسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران با استفاده از الگوی مدل چهار سطحی کرک پاتریک به شیوه ترکیبی همزمان، پرداخته است. جامعه پژوهش، کلیه افراد شرکت کننده در کلاس های آموزشی دوره مذکور (30 نفر) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات در بخش کمی (سطوح 1 تا 3) از فرم سنجش رضایت، مقیاس خود ارزیابی و مقیاس اندازهگیری رفتار و در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کمی، نرخ اثربخشی دوره در هر سه سطح محاسبه شد، علاوه بر این از نرخ خالص تغییر برای سطح دوم و ضریب همبستگی برای محاسبه زنجیره تأثیر بین سطوح استفاده شد. همچنین در بخش کیفی از شیوه تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها و ممیزی همگنان برای اعتباربخشی نتایج استفاده شد. در سطح اول (واکنش)، اثربخشی دوره پایین تر از حد مطلوب بوده، در سطح دوم (یادگیری)، اثربخشی دوره کمی بالاتر از حد مطلوب و اثربخشی دوره در سطح رفتار، پایین تر از حد مطلوب به دست آمد. در سطح دوم، نرخ خالص تغییر نشان داد که میزان تغییرات یادگیری حاصل از شرکت در دوره، بسیار پایین تر از حد پیش بینی شده بوده است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و یادگیری از حیث آماری معنا دار بوده، اما ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان می دهد که رضایت افراد از دوره تأثیر چندانی بر بهبود یادگیری آن ها در سطح 2 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح یادگیری و رفتار نیز از حیث آماری معنادار نبوده و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان می دهد که یادگیری افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آن ها در سطح 3 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و رفتار از حیث آماری معنادار نبود و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان داد که واکنش افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آن ها در سطح 3 نداشته است. با توجه به این نتایج می توان گفت دوره آموزشی مدیریت اجرایی نفت در بعد انتقال مفاهیم اثربخش تر بوده است و هر چه وارد ابعاد عملیاتی می شویم، از اثربخشی دوره ها کاسته می شود.
مروری بر پدیده رهبری زهرآگین و بررسی احتمال پیدایش آن در مراحل مختلف چرخه حیات سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی احتمال پیدایش سبک رهبری زهرآگین در هر یک
از مراحل پن جگانه چرخه حیات سازمان است. روش پژوهش از نوع کیفی بوده و از اسناد
کتابخان های و مصاحبه برا ی گردآوری اطلاعات مورد نیاز، استفاده شد. مجموعه خبرگان
آگاه پژوهش شامل استادان مدیریت )رشته رفتارسازمانی و منابع انسانی( دانشگا ههای
سراسری منتخ ب شه ر تهران بوده و از این میان، تعداد 15 نفر با استفاد ه از رو ش گلوله
برفی انتخاب شدند. همچنین به منظور تحلیل داد ههای مصاحبه، روش تحلیل تِم مورد
استفاده قرارگرفت. یافت ههای پژوهش نشان م یدهد وجود عواملی چون ظهور رهبر
سمی به عنوان ناجی و حلال بحران، تضعیف سازوکارهای قانونی و اعطای قدرت زیاد
به فرد ناجی برای ایجاد تغ ییرات به منظور تضمین حیات سازمان در زمان بحران و در
نهایت تسلط احساسات به جای منطق در زمان بروز مشکلات حاد باعثِ افزایش احتمال
پیدایش رهبری زهرآگین در مرحله افول از چرخه حیات سازمان خواهد شد.
بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی در اداره کل مخابرات منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
123 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش مهمی از زندگی انسان ها در سازمان ها سپری می شود. رعایت عدالت در سازمان ها می تواند تأثیری تعیین کننده بر رفتارهای فردی کارکنان داشته باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش تعیین میزان تأثیر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان اداره کل مخابرات منطقه 6 تهران به تعداد 140 نفر تشکیل می دهند که از آن میان با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 103 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نمونه آماری انتخاب گردید. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده و آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون دو متغیره انجام شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد عدالت سازمانی تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی داشته است. افزون بر این، وضعیت موجود عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در سازمان مورد مطالعه به ترتیب در حد متوسط و نسبتاً مناسب بوده است. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی به منظور ارتقای رفتار شهروندی سازمانی در این شرکت ارائه شده است.
تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان مراکز آموزش عالی درگرایش به نوآوری سازمانی آنان (مورد: دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
رابطة هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها همواره به دنبال استفاده از همة امکانات برای رسیدن به موفقیت و اثربخشی اند و برای تحقق این هدف علاوه بر دستیابی به عوامل مختلف، بحث به کارگیری افرادی با ویژگی های خاص ذهنی و مهارت بیشتر، مورد توجه قرار گرفته است. یکى از این ضرورت ها در عرصة انسان شناسى، توجه به بعد معنوى انسان از دیدگاه دانشمندان، به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانى است. با این وصف، هدف از این پژوهش بررسی رابطة هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان در دانشگاه لرستان بود. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی- همبستگی است و جامعة آماری آن را همة کارکنان دانشگاه لرستان تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای220 نفر انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه ها روش محتوایی و صوری به کار گرفته شد و برای بررسی پایایی آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت هر دو متغیر در جامعة مورد مطالعه بالاتر از میانگین آماری است. همچنین، بین هر یک از مؤلفه های هوش معنوی با مهارت های اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. کارکنان مرد هوش معنوی بالاتری نسبت به کارکنان زن دارند ولی مهارت های ارتباطی و هوش معنویکارکنان در گروه های مختلف سنی، تحصیلی و سابقة خدمت یکسان است.