فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و برازش مدلی از روابط میان اجزای سرمایه فکری و رفتار نوآورانه با توجه به نقش مداخله گرانة تسهیم دانش است. از این رو، این پژوهش از نوع توصیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از روش همبستگی تبعیت نموده است. جامعه آماری پژوهش عبارت از کارکنان صف بیمارستان های شهر تهران که نظر به گستردگی و وسعت زیاد آنها، بیمارستان های پیامبر (ص)، لولاگر، سجاد، پارس، حضرت رسول (ص)، هاشمی نژاد و آپادانا به عنوان خوشه های اصلی مورد توجه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری شدند و با استفاده از روش آزمون معالات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه فکری به طور مستقیم، رفتار نوآورانه را تحت تأثیر قرار نمی دهد، اما با مداخله تسهیم دانش (به عنوان متغیر میانجی)، این رابطه تقویت شده و ضریب همبستگی بین آنها افزایش می یابد. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان داد که سرمایه فکری در سازمان های مورد مطالعه، با تسهیم دانش رابطه معنی داری ندارد، اما تمایلات افراد و هنجارهای ذهنی کارکنان بر قصد و نیت آنان نسبت به تسهیم دانش اثر می گذارد و این خود به بهبود رابطه میان اجزای سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه سازمانی و رفتار نوآورانه کمک می کند.
حسابداری منابع انسانی، حسابداری ارزشمندترین دارایی یک سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت هر شرکت به میزان توانایی آن در سازگاری و همگام شدن با رشد سریع فناوری و تغییرات بازار بستگی دارد، در این راستا آنچه که سازمان ها را از یکدیگر متمایز می سازد، صرفنظر از سرمایه، فناوری، تجهیزات، مواد اولیه و ... نیروی انسانی متخصص و کارآمد بوده که بی شک می توان آن را مهم ترین عامل موفقیت یا شکست سازمانها دانست. در عین حال علیرغم اهمیت روزافزون عامل انسانی و سرمایه فکری ، متأسفانه این دارایی ارزشمند در ترازنامه انعکاسی نداشته و در نتیجه ضرورت استفاده از حسابداری منابع انسانی به عنوان ابزاری جهت ارزشیابی این مهم به منظور گزارش در صورت های مالی در راستای اتخاذ تصمیمات صحیح و بهینه و دستیابی به مزیت رقابتی انکارناپذیر می باشد. در این مقاله ضمن مروری بر پیدایش و سیر تحولات پدیده جدیدی به نام حسابداری منابع انسانی ، برخی ابعاد و چالش های پیش روی این سیستم بررسی گردیده و در پایان نیز پیشنهاداتی به منظور استفاده هر چه مفیدتر از این ابزار قدرتمند ارائه گردیده است.
بررسی نقش هوش فرهنگی در ارتقا هوشمندی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش رقابتی توانایی حاصل از فرآیند سیستماتیک جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات محیطی، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان و روند های بازار می باشد. از طرفی کشور ایران متشکل از خرده فرهنگ های متعددی می باشد. حال سوال اصلی که مطرح می گردد این است که آیا می توان بدون بهره مندی از هوش فرهنگی و قابلیت انطباق با فرهنگ های متفاوت درصدد ارتقا هوشمندی رقباتی در محیطی متشکل از خرده فرهنگ ها باشیم؟ پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی توسعه یافته و نظام مند در خصوص مفاهیم هوش فرهنگی و هوش رقابتی در ارتباط با هم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی می باشد و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوش فرهنگی سبب ارتقا صحت و دقت اطلاعات رقابتی گشته و از این طریق سبب ارتقا هوش رقابتی شرکت های دانش بنیان ایرانی می شود و بر آن موثر است.
نقش کنترل هیجانات و تحمل ابهام در تصمیم گیری حکیمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر متغیرهای رفتاری کنترل هیجانات و تحمل ابهام بر تصمیم گیری حکیمانه در سازمان انجام شده است. از آنجا که افراد در شرایط یکسان و تحت تأثیر حالات رفتاری، تصمیمات متفاوتی می گیرند، بنابراین مسئله پژوهش این است که چگونه متغیرهای رفتاری می تواند تصمیم گیری حکیمانه را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه اصفهان است که تعداد نمونه آماری تحقیق نیز با استفاده از فرمول نمونه گیری از جامعه محدود و واریانس نامعلوم انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پایایی ابزار به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد پذیرش قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار لیزرل و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد کنترل هیجانات و تحمل ابهام تأثیر مثبت و معنی داری بر تصمیم گیری حکیمانه دارد. همچنین طبق نتایج به دست آمده، روان رنجوری اثر منفی و معنی داری بر کنترل هیجانات و تحمل ابهام داشت. با وجدان بودن اثر مثبت و معنی داری بر کنترل هیجانات و تحمل ابهام داشت، امّا اثر کنترل هیجانات بر تحمل ابهام معنی دار نبود. بر این اساس می توان گفت در صورتی که افراد برهیجانات خود کنترل داشته باشند و بتوانند شرایط مبهم را تحمل کنند، انتظار می رود تصمیات حکیمانه ای بگیرند که منافع همه گروه ها را در نظر گرفته باشد.
بررسی نقش میانجی فضای اخلاقی مثبت در تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین با اثربخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و رشد نهادهای ارتباط جمعی، موجب شد تا بسیاری از سازمان های رسانه ای که قادر به انطباق با تغییرات محیطی نبودند، به سرعت از گردانه رقابت حذف گردند. به همین دلیل، سازمان های رسانه ای همواره نیازمند رهبرانی هستند که سازمان ها را با ایجاد توانمندی های بیش تری در کارکنان برای ادامه حیات و ترقی، متحول کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با میانجیگری فضای اخلاقی مثبت می باشد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی؛ و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان یکی از سازمان های رسانه ای است که نمونه ای به حجم 192 نفر از آن ها به شیوه تصادفی ساده، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. برای تحلیل داده های پژوهش از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاکی از آنست که بقای سازمان های رسانه ای در گرو انطباق با آینده است و شناخت عمیق محیط و دوراندیشی ساختار مدیریتی سازمان های رسانه ای با بهره گیری از رهبری تحول آفرین و تکیه بر منابع انسانی قدرتمند و مدیران مبتکر می تواند در جهت بقای سازمان های رسانه ای مفید و اثربخش باشد. علاوه بر این در این پژوهش، نقش متغیر میانجی فضای اخلاقی مثبت در ایجاد ارتباط بین رهبری تحول آفرین و اثربخشی سازمانی در رده کارشناسان و مدیران مورد تایید قرار گرفته است.
بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت به صورت علم، آن هم در ابعاد و حوزه های گوناگون مورد پژوهش متخصصان این امر قرار گرفته که در این راستا، سبک های مدیریت پدید آمده و این پرسش مطرح شد که هر یک از این سبک ها تا چه حد می تواند اثربخشی داشته باشد.این پژوهش به بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی مدارس مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تهران پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع میدانی بوده، روش تحقیق پیمایشی و از نوع تبیینی است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 292 آموزگار انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه سبک های مدیریت و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدرسه بود که برای مؤلفه های اثربخشی نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و روحیه مدنظر قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که بین سبک های مدیریت با اثربخشی سازمانی مدارس مقطع ابتدایی ارتباط مستقیم وجود دارد و بین مدیران مدارس دخترانه و پسرانه ابتدایی در زمینه ی سبک های مدیریتی و اثربخشی سازمانی مدرسه تفاوت وجود دارد. همچنین با افزایش سن و سابقه ی کار پاسخگویان، اثربخشی سازمانی مدرسه نیز افزایش یافته و تفاوت معناداری در اثربخشی سازمانی مدارس به نفع زنان مشاهده شده است. علاوه برآن تحصیلات تأثیر چندانی بر اثربخشی سازمانی مدرسه نداشته است.
اخلاق در متخصصین فناوری اطلاعات (کارکنان اداری) شهر بندرعباس
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر به عصر اطلاعات شهرت دارد، کاربران به واسطه بهره گیری از فناوری اطلاعات حجم زیادی از اطلاعات را در کمترین زمان در فواصل مکانی بسیار دور به راحتی جابه جا می کنند. بااین حال، فناوری اطلاعات در کنار مزایایی بالقوه ای که برای کاربران داشته است، پیامدهای اخلاقی را نیز به همراه داشته و نیاز به سازگاری با ارزش های انسانی جامعه دارد. هدف این مطالعه تعیین سطح تکامل اخلاقی کارکنان فناوری اطلاعات با بهره گیری از تئوری رشد اخلاقی شناختی لارنس کلبرگ است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه تعیین تکامل اخلاقی (که مشتمل بر 6 سناریو است)، از 112 نفر از کارمندان واحد فناوری اطلاعات در 19 شرکت و سازمان، دولتی و خصوصی شهر بندرعباس با روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، پیرسون و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که 84/11 درصد کارمندان در سطح پیش عرفی، 53/36 درصد در سطح عرفی و 64/51 درصد در سطح پس عرفی قرار دارند. این امر نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به تکامل اخلاقی کارکنان در حوزه فناوری اطلاعات است.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در موسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت موجود در کسب و کار، توجه به بهره وری، رضایتمندی مشتری و انطباق با خواسته های او را بیش از پیش دارای اهمیت ساخته است. در این راستا تلاش سازمانها در جهت مرتفع ساختن این الزام بر بهبود فرایندهای موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه های بهبود مختلفی نیز مطرح شده اند. در این مقاله نقشه برداری مدیریت دانش به عنوان ابزاری جهت بهبود فرایند با توجه به مفاهیم بهره وری پرداخته شده است. در این مقاله به بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش(فرهنگ، فرایند عمل، سیاست ها و فناوری) و بهره وری پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است، جامعة آماری تحقیق را کارکنان مؤسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز می باشد که از بین آنان 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامة جمعیت شناختی، مدیریت دانش و پرسشنامة بهره وری منابع انسانی استفاده شد. جهت بررسی روابط علی بین متغیرها و نحوه ارتباط آنها از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اکسل و لیزرل استفاده شده است. نتایج بیانگر میزان رابطه بین دو سازه و یا چگونگی هم تغییری آنها در مدل مفهومی پژوهش است. لذا معناداری روابط بین ابعاد مدیرت دانش تأیید می گردد. در نتیجه، از مجموع هشت فرضیه ارائه شده در مدل پژوهش برای تمامی فرضیه های مطرح شده در مدل پژوهش، در سطح خطای 5%، شواهدی مبنی بر رد آنها به دست نیامده است و تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی تأیید می گردد. بر اساس نتایج، بعد فرهنگ با میزان تأثیر 38/0 دارای بیشترین تأثیر بر بهره وری نیروی انسانی می باشد و ابعاد، فناوری، سیاست ها و فرایند عمل به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی (سیاست های کلان اقتصادی) بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت مدیریت دانش و تجاری سازی آن و تغییر در ماهیت تولید اقتصادی در عصر حاضر، دانشگاه به عنوان نهاد عمده تولید دانش، نقش جدیدی در توسعه اقتصادی پیدا کرده و برای ایفای این نقش، تبدیل دانشگاه به دانشگاه کارآفرین ضرورت پیدا کرده است. در دانشگاه کارآفرین، مدیران به عنوان مهره های اصلی و هسته تصمیم گیری ها، می باید از توانایی ها و قابلیت های ویژه و به عبارتی از مهارت های کارآفرینانه برخوردار باشند. بنابراین انگیزش و ترغیب مدیران برای به فعلیت رساندن قابلیت های آنها اهمیت زیادی دارد. از آنجا که بروز رفتارهای کارآفرینانه از یک سو تحت تاثیر فضای کارآفرینی اقتصاد و از سوی دیگر تحت تاثیر فضای کارآفرینی سازمان قرار دارد، در این پژوهش دو گروه عوامل درون سازمانی و برون سازمانی (سیاست های اقتصادی) در نظر گرفته شده و تاثیر این عوامل بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که به روش مقطعی و با کمک راهبرد پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری شامل دانشگاه های شریف، شهید بهشتی، امیرکبیر، علم و صنعت و دانشگاه خوارزمی بوده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 209 نفر برآورد شده است. برای تحلیل آماری از تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری، آزمون ناپارامتری فریدمن و آزمون گردش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عوامل درون سازمانی آزادی عمل و استقلال کاری، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی، بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب تاثیری مثبت و معنادار داشته و در مقابل عامل درون سازمانی پاداش و تقویت و سیاست های پولی، مالی و ارزی دولت، اثری منفی و معنادار بر رفتار کارآفرینانه مدیران مذکور داشته است. از میان متغیرهای مورد بررسی، تاثیر حمایت مدیریت و سیاست تجاری بر رفتار کارآفرینانه مدیران بی معنا بوده است.
تحلیل محتوای اساسنامة دانشگاه فرهنگیان جهت بررسی میزان مطابقت اهداف دانشگاه با مؤلفه های کیفیت عمرکاری فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و جایگاه تعلیم و تربیت و نقش سازندة معلمان در تعیین سرنوشت آینده سازان جامعه، تأمین و تربیت آنان را به عنوان اساس و مبنای آموزش وپرورش ضروری می کند. لذا کیفیت عمر کاری فرهنگیان که در برگیرندة نتایجی مانند رضایت مندی شغلی، فرصت های رشد و مسائل روان شناختی برای آنان، و دستاوردهایی مانند مدیریت مشارکتی، غنی سازی شغلی و شرایط مطمئن برای سازمان است، اهمیت می یابد. بدین منظور تحلیل محتوای اهداف بیان شده در اساسنامة دانشگاه فرهنگیان با مؤلفه های کیفیت عمر کاری مد نظر قرار گرفت. با توجه به روش تحلیل محتوا که رویه ای نظام مند، عینی و کمّی دارد، مقوله های موجود در اهداف استخراج، و میزان مطابقت آن با هر یک از پنج مؤلفة کیفیت عمر کاری بررسی شد. از طریق شاخص های آماری فراوانی و درصد فراوانی برحسب تعداد دفعات اشارة هر یک از مقوله های اهداف به هر یک از مؤلفه های کیفیت عمر کاری مشخص شد در اهداف دانشگاه به مؤلفة «پرورش مهارت ها و قابلیت انسانی»، « استقلال در انجام دادن وظایف» و «توسعة قابلیت های کاری و تنوع فعالیت ها» توجهی کامل و جامع شده است، ولی مؤلفه های «حقوق و دستمزد منصفانه» و «انسجام اجتماعی در محیط کار» با اهداف دانشگاه تطابق کمی دارند که توجه خاص سیاست گذاران را می طلبد
طراحی و تبیین ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربات روحی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربه روحی سازمانی می پردازد. برای این کار ابتدا پرسشنامه طراحی شده به روش دلفی در بین بیش از 111 نفر از خبرگان شرکت کننده در پانل تخصصی توزیع شد و پس از تجزیه و تحلیل نتایج آن به کمک نرم افزار لیزرل، شاخص ها و مؤلفه های مورد نیاز به دور دوم راه یافته و در دوم از میان ابعاد محیطی پسشنهاد شده، مؤلفه های محیط فرهنگی، محیط سیاسی- قانونی، محیط اجتماعی، محیط فنّاوری، محیط اقتصادی، محیط فیزیکی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات در دور اول دلفی تأیید شدند و برای رتبه بندی شاخص های هر کدام، کلیه مؤلفه های تأیید شده به دور دوم دلفی راه یافتند در دور دوم دلفی، مهم ترین شاخص های هر مؤلفه انتخاب شد و در نهایت، در دور سوم دلفی که به رتبه بندی مؤلفه های اثرگذار بر سازمان اداره کننده ضربه روحی تمرکز داشت، مشخص شد که دو مؤلفه مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات، به ترتیب مهم ترین مؤلفه های سازمان مذکور می باشند. همچنین در پایان با استفاده از نرم افزار path analysis روابط بین متغیّرها و تأثیر مستقیم و غیر مستقیم آنها بررسی شد که بر اساس نتایج اخذ شده از نرم افزار تحلیل مسیر مشخص شد مؤلفه های ابعاد محیطی دارای تأثیرگذاری مستقیمی به میزان 55/0 بر سازمان اداره کننده ضربه روحی در سازمان های دولتی دارد؛ در حالی که این متغیّر دارای تأثیرگذاری غیر مستقیم بیشتر از تأثیر مستقیم و به میزان 11/ بر سازمان مذکور می باشد.
قوم نگاری: استراتژی برای فهم فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق قوم نگاری براساس رویکرد کل گرایانه و جامع، نه تنها بر پایه دیدگاه نظری خاصی قرار ندارد، بلکه اساساً به آزمون نظریه نیز توجه چندانی ندارد. نظریات در تحقیقات قوم نگارانه صرفاً برای تغذیه فکری محقق برای تعمیق بخشیدن به درک او در دریافت چارچوب های مفهومی مرسوم در علوم انسانی می باشد. بدین لحاظ اظهارات نظری تئوری ها زمانی وارد فرآیند تحقیق می شوند که رابطه آنها با پژوهش موردنظر مشخص شده باشد. این دیدگاه، یک شیوه تحقیق در رویکرد پدیدار شناختی است که بر ماهیت ذهنی و رفتار تاکید دارد. انسان شناسان و قوم نگاران، به تمرکز بر روی داده ها سطحی و یا صرفاً جمع آوری از تعداد کمی از مردم علاقه مند نیستند، آنها به مطالعات عمیق درباره مردم و یا فرهنگ می پردازند. در این راستا از نظر تحقیق قوم نگاری، اطلاعاتی سودمند است که از طریق زندگی و یا حضور فعال محقق در جامعه مورد مطالعه او بدست می آید. در این تحقیق با ورود به یک سازمان محلی و استفاده از ابزارهای مشاهده و مصاحبه به شناخت فرهنگ سازمانی آن پرداخته شد و از تحلیل اطلاعات 11 مولفه شامل؛ 1- احترام به شعائر و ارزشهای مذهبی 2- تبعیت پذیری 3- رفتارهای رسمی 4- هویت سازمانی 5-نمادهای فیزیکی 6- فردگرایی 7- شعار تکریم ارباب رجوع 8- درآمدزایی 9- تاکبد بر قوانین سازمانی 10- مقاومت در برابر مدیران بیگانه(خارج از سازمان) 11– زبان، در پنچ سطح مصنوعات (زبان) مصنوعات (نمادها) مصنوعات ( الگوهای رفتاری)، ارزشها و مفروضات و باورهای اساسی بدست آمد.
شناسایی چالش های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارائه روش های مدیریت آنها در شرکت های هلدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چهار دهه که عملکرد سازمان های موفق به فرهنگ آن ها ارتباط داده شد، موضوع فرهنگ سازمانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. دانشگاهیان و افراد در عرصه عمل به مطالعه اینکه چگونه فرهنگ سازمانی ایجاد می شود، تغییر می یابد و پایدار می شود، علاقه شده و مدیریت فرهنگ یعنی فرایند پویای تلاش برای ایجاد فرهنگ جدید، حفظ، اصلاح یا تغییر فرهنگ موجود از جوانب مختلفی مورد بحث قرار گرفته است. در این پژوهش نیز با روش تحقیق آمیخته، بحث مدیرت فرهنگ و چالش های پیش روی آن و روش های غلبه بر این چالش ها در یک شرکت هلدینگ بررسی شده است. ابتدا برای سنجش وضعیت فرهنگ موجود، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. روش نمونه گیری در این مرحله نمونه گیری تصادفی طبقه ای و حجم نمونه 3323 نفر از اعضای هلدینگ بود. در مرحله بعد چالش ها و موانع اصلی مدیریت فرهنگ و روش های غلبه بر آن با استفاده از ابزار مصاحبه (انفرادی و گروه های کانونی) با حدود 330 نفر از سه شرکت بررسی شد. به این ترتیب پس از تحلیل پرسشنامه ها بر اساس جنسیت، سن، رده سازمانی و تحصیلات وضعیت فرهنگ موجود در هر یک از طبقات مذکور شناسایی شد و پس از تحلیل مصاحبه ها، چالش های اصلی مدیریت فرهنگ با در نظر گرفتن وضعیت موجود در سه طبقه اصلی و روش های غلبه بر آن در چهار گروه قرار گرفت.
تبیین رابطه بین سیستم های اطلاعات منابع انسانی و اثربخشی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیری سیستم های اطلاعاتی مناسب در حوزه های مختلف، برای سازمان ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سیستم های اطلاعات منابع انسانی یکی از مهمترین این سیستم ها است که نقش مهمی در پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران و اثربخشی اقدمات و وظایف مدیریت منابع انسانی دارد. از این رو هدف اصلی ما در این مقاله ضمن شناسایی ابعاد سیستم های اطلاعات منابع انسانی، تبیین رابطه این متغیر با اثربخشی مدیریت منابع انسانی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران، کارشناسان و کارکنان حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان تشکیل می دهد که تعداد 168 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. برای گرداوری اطلاعات موردنیاز پژوهش از پرسشنامه و به منظور بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. طبق نتایج تحلیل مسیر، تمامی فرضیه های تحقیق تایید گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد سیستم های اطلاعات منابع انسانی با دو بعد اثرات سیستم های اطلاعات منابع انسانی (کارکردی، ارتباطی و تحولی) و وظایف سیستم های اطلاعات منابع انسانی (یکپارچگی استراتژیک، مدیریت دانش، توسعه پرسنلی و پیش بینی و برنامه ریزی)، به طور مثبت بر اثربخشی مدیریت منابع انسانی تاثیرگذار است و بخش زیادی از تغییرات آن را پیش بینی می کند.
تأثیرگذاری عدالت مراوده ای بر انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد با تأکید بر نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمانهای امروز، آنچه موجب عملکرد برتر و رقابت جهت بقا در محیط متلاطم می شود قابلیت نوآوری است و دستیابی به این قابلیت، از طریق منابع انسانی امکان پذیر است. مدیریت مشارکتی به عنوان رویکرد نوین در مدیریت که از آن با عنوان انقلاب مشارکت یاد می شود، ازطریق سازوکاری به نام نظام پیشنهادها می تواند سازمان ها رادرتحریک قدرت خلاقیت کارکنان وبهره گیری از سرمایه ی فکری آنها یاری دهد. بنابراین، دراین مقاله پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته شده است. هدف این مقاله، بررسی نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد می باشد. اهمیت بررسی نظام پیشنهادها در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر به بهبود وضعیت مشارکت در نظام پیشنهادها با در نظر گرفتن متغیرهای عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش، کارکنان لیسانس و بالاتر از لیسانس دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند که تعداد آنها 714 نفر بود. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده، و میان 240 نفر از کارکنان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان دادند، عدالت مراوده ای با ارزش نظام پیشنهادها رابطه ی مثبت و معناداری داشت و از آنجاکه رابطه ی مثبت ارزش نظام پیشنهادها با انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد نیز معنادار بود، نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد مورد تأیید واقع شد. همچنین مشخص شد عدالت مراوده ای به طور مستقیم بر انگیزه ی ارائه ی پیشنهاد تأثیرگذار می باشد.
رابطة هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها همواره به دنبال استفاده از همة امکانات برای رسیدن به موفقیت و اثربخشی اند و برای تحقق این هدف علاوه بر دستیابی به عوامل مختلف، بحث به کارگیری افرادی با ویژگی های خاص ذهنی و مهارت بیشتر، مورد توجه قرار گرفته است. یکى از این ضرورت ها در عرصة انسان شناسى، توجه به بعد معنوى انسان از دیدگاه دانشمندان، به ویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانى است. با این وصف، هدف از این پژوهش بررسی رابطة هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان در دانشگاه لرستان بود. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی- همبستگی است و جامعة آماری آن را همة کارکنان دانشگاه لرستان تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای220 نفر انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه ها روش محتوایی و صوری به کار گرفته شد و برای بررسی پایایی آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت هر دو متغیر در جامعة مورد مطالعه بالاتر از میانگین آماری است. همچنین، بین هر یک از مؤلفه های هوش معنوی با مهارت های اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. کارکنان مرد هوش معنوی بالاتری نسبت به کارکنان زن دارند ولی مهارت های ارتباطی و هوش معنویکارکنان در گروه های مختلف سنی، تحصیلی و سابقة خدمت یکسان است.
مدل یابیِ ساختاری- تفسیری از عوامل مؤثر بر بدبینیِ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدبینی سازمانی یکی از مهم ترین پدیده های قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهش های فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرنده کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدلی در رابطه با ارتباطات بین آنها است. پژوهش حاضر، نوعی پژوهش آمیخته اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کیفی-کمّی است. در بخش کیفی، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه بدبینی سازمانی و با استفاده از روش فراترکیب عوامل مؤثر بر بدبینی در سازمان ها (9 عامل) شناسایی شد و در سه دسته عوامل شخصیتی و فردی(عوامل مربوط به شخصیت و عوامل فردی و روانی)، عوامل سازمانی (جو سازمانی بد، بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی، درک بی عدالتی، عملکرد ضعیف و درک منفی از اقدامات مدیریت) و عوامل شغلی دسته بندی شدند. در گام بعد، با استفاده از روش تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در بخش مدل سازی از پرسشنامه به منظور استفاده از نظرات 15 خبره رفتار سازمانی استفاده شد؛ این خبرگان به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دسته بندی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدل از این عوامل شد. مدل نشان دهنده عوامل و نحوه ارتباط و تعامل این عوامل است. در نهایت، به تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات بین ابعاد پرداخته شد و راهکارهایی در زمینه جلوگیری از بروز این پدیده در سازمان ها ارائه شد.
ارتباط بین اعتماد سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت در دنیای رقابتی به توانائی توسعه روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد و کلید اصلی آن به شمار می رود. بر این اساس سازمان ها و کارکنان نیاز دارند که هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یکدیگر اعتماد کنند. تعهد سازمانی نیز یک نوع نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول چند دهه اخیر مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی بوده و همچنان وجود دارد. از طرف دیگر حمایت سازمانی ادراک شده به برداشت کارکنان از میزان توجه سازمان به تلاش، سلامتی و آسایش آن ها اشاره دارد. از این رو با توجه به اهمیت این عوامل در سازمان ها، پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتماد سازمانی، تعهد چند بعدی سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور در وزارت امور اقتصادی و دارایی است که مجموعاً 175 نفر می باشند؛ که از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده و از این جامعه، نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران، 120 نفر به دست آمد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه استاندارد کلیپ سیوات و همکاران (2012) استفاده شد. همچنین جهت افزایش روایی پرسشنامه از نظرات اساتید متخصص این رشته و کارشناسان وزارت امور اقتصادی و دارایی استفاده شد.. از روش آلفای کرونباخ (0.84) جهت تعیین پایایی پرسشنامه استفاده شد.
در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق ماتریس همبستگی، معادلات رگرسیون چندگانه و ... با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد سازمانی ( 0.83) و حمایت ادراک شده (0.653) با تعهد سازمانی ارتباط دارد. همچنین اعتماد سازمانی با حمایت سازمانی ادراک شده(0.75) نیز ارتباط معناداری دارد. سازمان ها با بهره گیری از نتایج حاصله، در دنیای نوینی که پیوسته در حال تغییر و تحول است قادر به پیشی گرفتن از رقبا خواهند شد.
پیش بینی آمادگی برای تغییر سازمانی براساس ادراک کارکنان بانک از نوع ساختار سازمانی با نقش واسطه گری انسجام سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه پیش بینی آمادگی برای تغییر سازمانی بر اساس ادراک کارکنان یکی از بانک های دولتی از نوع ساختار سازمانی با نقش واسطه گری انسجام سازمانی است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شعب این بانک در شیراز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 201 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نوع ساختار سازمانی، مقیاس انسجام سازمانی و مقیاس محقق ساخته آمادگی برای تغییر سازمانی است که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارLisrel 8.54 و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی بازدارنده پیش بینی کننده منفی و معنادار انسجام سازمانی است. همچنین سازمانی بازدارنده پیش بینی کننده منفی و معنادار آمادگی برای تغییر سازمانی است. یافته ها حاکی از آن است ساختار سازمانی تواناساز پیش بینی کننده مثبت و معنادار آمادگی برای تغییر سازمانی است و سهم واسطه گری انسجام سازمانی نیز مشهود است.
• تأثیر پذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است. رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنی دار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار می باشد.