فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی ، مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمانی شرکتهای صنعتی استان تهران می باشد. برای دست یابی به هدف فوق 16 شرکت صنعتی از چهار بخش خودرو ، مواد غذایی ، منسوجات و محصولات چوبی (8 شرکت دارای متدولوژی مدیریت کیفیت جامع و 8 شرکت فاقد متدولوژی مدیریت کیفیت جامع ) به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدهاند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که رفتار شهروندی سازمانی تاثیر مستقیمی بر عملکرد سازمانی شرکتهای صنعتی استان تهران ندارد، بلکه از طریق بکارگیری یک روش مدیریتی مانند استقرار مدیریت کیفیت جامع است که رفتار شهروندی سازمانی با رضایت مشتریان و بهره وری به عنوان دو فاکتور مهم عملکرد سازمانی ارتباط پیدا می کند. بنابراین مدیریت کیفیت جامع نقش مهمی در ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شرکتهای صنعتی ایفا مینماید.
رابطه هماهنگی استراتژیک بین استراتژی های تجاری، استراتژی های منابع انسانی و ساختار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با نگرش جدید استراتژیک به منابع انسانی، هماهنگی استراتژیک بین استراتژی تجاری، استراتژی منابع انسانی و ساختار سازمانی صورت گرفته است. برای حصول به این هدف ابتدا تعاریف مربوط به استراتژی، استراتژی منابع انسانی و ساختار سازمانی صورت گرفته و سپس نظریه های پیرامون ارتباط بین آنها مرور شده است. در ادامه الگوهای هماهنگی عقلایی، طبیعی و نقاط مرجع استراتژیک (SRP,S) بررسی و گونه شناسی مناسبی از عناصر فوق بر مبنای نقاط مرجع ـ میزان کنترل (کم یا شدید) و کانون توجه (داخلی یا خارجی) ـ شناسایی و در یک صنعت نمونه مورد آزمون قرار گرفته است.
در نهایت با آزمون فرضیه ها، به این نتیجه رسیده ایم که بین عناصر هماهنگ شده سازمان ها و عملکرد آنها رابطه ای وجود ندارد.
اثر رهبری همنوا بر تعهد سازمانی از طریق نقش واسط اعتماد و تشریک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه رهبری مناسب برای بهبود تعهد سازمانی از وظایف مهم مدیران سازمان هاست. رهبران همنوا در هماهنگی کامل با دیگر اعضای سازمان سطح بالایی از هوش هیجانی را برای نیل به این هدف ارائه می کنند. هدف انجام این پژوهش، شناسایی اثر شیوه رهبری همنوا بر تعهد سازمانی از طریق متغیرهای واسط اعتماد به مدیران ارشد و اشتراک دانش سازمانی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان بخش سازمانی یکی از دانشگاه های دولتی کشور است. اطلاعات و داده های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از طریق پرسش نامه الکترونیکی تحت وب جمع آوری و استخراج گردید. در تحلیل داده ها، 162 پاسخ مشارکت کنندگان توسط نرم افزار لیزرل برای اجرای مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتابج تحلیل داده ها نشان داد شیوه رهبری همنوا اثر مثبت و قوی بر اعتماد به مدیران ارشد و اشتراک دانش سازمانی دارد و از طریق این متغیرها تعهد سازمانی را پیش بینی می کند.
مقایسه فرضیه ساختار- رفتار- عملکرد با فرضیة ساختار کارا، در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو فرضیة اصلی برای بررسی ماهیت سودآوری بنگاه ها در صنعت بیمه وجود دارد. فرضیه اول مربوط به ساختار-رفتار- عملکرد سنتی(SCP) و فرضیه دوم مربوط به ساختار کارا (ESH) است. در این مقاله با استفاده از داده های منتشرشده توسط بیمه مرکزی ج.ا.ا، برای دوره 1388-1382، برای 15 شرکت بیمه در ایران، اعتبار این دو فرضیه برای صنعت بیمة ایران آزمون می شود. نتایج این تحقیق فرضیة سنتی ساختار-رفتار-عملکرد را مورد تأیید قرار می دهد و بیان می کند در صنعت بیمة ایران، تمرکز بالاتر منجر به سودآوری بیشتر می شود و سهم بازاری بالاتر منجر به سودآوری بالاتر نخواهد شد.
مفهوم پردازی سازمان های ایمان محور و بررسی نقش آنها در توسعه خدمات اجتماعی...
حوزههای تخصصی:
به طور کلی، بررسی نقش دولت ها و سازمان های اقتصادی در توسعه جوامع، به دلیل غلبه رویکرد روان شناسانه بر رویکرد جامعه شناسانه در تبیین سازمان ها، به تفصیل بحث شده است. آنچه در ادبیات علمی داخل و خارج کشور مغفول مانده، نقش سازمان های مردم نهاد در توسعه اجتماعی است. سازمان های مردم نهاد که روزبه روز بر شمار آنها افزوده می شود، به دو دسته کلی: قدسی و غیر قدسی تقسیم می شوند. درباره سازمان های مردم نهاد (سمن) بحث هایی صورت گرفته، ولی مفهوم سازی در زمینه سازمان های ایمان محور (سام) که سازمان های مردم نهاد و قدسی هستند، مهجور مانده است. یک سازمان ایمان محور به دلیل ظرفیت ایمانی اش دارای اثربخشی مضاعف نسبت به دیگر سازمان های مردم نهاد در ارائه خدمات اجتماعی است. این مقاله درصدد است تا اهمیت این گونه سازمان ها را بیش از پیش نمایان سازد. بدین منظور، نخست با تشریح عقلانیت هنجاری و مفهوم پردازی سازمان های ایمان محور، ایجاد این نوع سازمان را توجیه پذیر می کند، سپس به بررسی این گونه سازمان ها پرداخته می شود و درنهایت از نقش سازمان های ایمان محور ارائه خدمات اجتماعی بحث می شود.
ارتقای تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های دولتی ایران: بررسی و تبیین نقش اجزای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه روان شناختی از جمله مفاهیم نوینی است که توانمندی ها و صفات مثبت در افراد و نیز اهمیت محیط های کاری مثبت را مورد توجه قرار می دهد و سعی می کند با نگاهی علمی و عملی حضور مؤلفه های مثبت نظیر امید، خود-کارآمدی، خوش بینی و تاب آوری را در زندگی کاری و شخصی کارکنان هموارتر سازد. با توجه به گسترش روزافزون این رویکرد در سازمان ها، هدف این مقاله بررسی آثار سرمایه روان شناختی و ابعاد فرعی آن بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های دولتی ایران است. این پژوهش سبغة کمّی داشته و از استراتژی همبستگی تبعیت می کند. جامعه آماری پژوهش عبارت از کارکنان سازمان های دولتی بودند که نظر به گستردگی زیاد این سازمان ها در سطح کشورمان، سازمان های دولتی استان تهران به عنوان خوشه اصلی مورد توجه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری و با استفاده از روش معالات ساختاری و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی آثار و پیامدهای مثبتی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی دارد. در این میان مؤلفه تاب آوری دارای بالاترین رتبه و خوش بینی پایین ترین رتبه را داشته اند. همچنین این بررسی نشان داد که سرمایه روان شناختی نقش تعدیل گر میان جو سازمانی با رصایت شغلی و تعهد سازمانی ایفاء می کند.
فهم و تبیین نفوذ کارکنان بر مدیران در بخش دولتی
حوزههای تخصصی:
کانون تمرکز بیشتر روشهای موجود در مدیریت، بر مدیریت زیردستان استوار است. اندک مطالعاتی در باب چگونگی نفوذ زیردستان بر فرادستان انجام شده است. هدف غایی این پژوهش، فهم چگونگی چنین نفوذی و سپس، تبیین کمّی آن است. بر این اساس، پژوهش در دو مرحله با عنوان پژوهش ترکیبی اکتشافی انجام شده است. در مرحلة نخست که به صورت کیفی اجرا شده، نظریة فرایند نفوذ بر فرادستان بر اساس راهبرد داده بنیاد، تدوین و در مرحلة دوم، نظریة حاصل به صورت کمّی آزمون شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایش است. ابزار گردآوری این مطالعه، مصاحبه (داده های کیفی) و پرسشنامه (داده های کمّی) بوده و از جامعة آماری دو دانشگاه (تربیت مدرس و شهید چمران اهواز) جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که چیدمان استفاده از راهبردهای نفوذ عبارتند از: 1. مدیون سازی، 2. اعتمادسازی، 3. ائتلاف سازی، 4. وابسته سازی، 5. متقاعدسازی، 6. پنهان سازی و 7. شرطی سازی. همچنین می توان به تفاوت میان خودارزیابی و دگرارزیابی کارکنان اشاره کرد؛ به این صورت که استفاده از راهبردهای وابسته سازی و مدیون سازی را بیشتر به خود نسبت داده، استفاده از راهبردهای پنهان سازی و شرطی سازی را بیشتر به دیگران نسبت می دهند.
نگرشی آسیب شناسانه به اجرای استراتژی ها در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
89 - 104
حوزههای تخصصی:
تدوین استراتژی به تنهایی متضمن موفقیت شرکت نخواهد شد و تا زمانی که استراتژی ها به اجرا در نیایند، تأثیر زیادی بر موفقیت و بقای سازمان نخواهند داشت. موفقیت هر سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی، بدون شناخت و بررسی محیط عمومی سازمان و انجام به موقع اقدامات لازم، میسر نیست. مطمئناً، شناسایی موانع محیط عمومی سازمان، در راستای اجرای استراتژی ها، سازمان را در رفع موانع و اجرایی شدن استراتژی ها، کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی- توصیفی است. تعداد نمونه، شامل 87 نفر از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شرکت ایران خودرو دیزل است. روش جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. روایی تحقیق با نظرات خبرگان و کارشناسان موضوع، تأیید شده و با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی 77% محاسبه شده است، که نشان دهنده پایایی پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل محیط عمومی، شامل اقتصادی، زیست محیطی، تکنولوژیکی، سیاسی- قانونی، از مهمترین موانع اجرای استراتژی در شرکت ایران خودرو دیزل بوده و عامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان مانع اجرای استراتژی شناخته نشد. بر این اساس، باتوجه به موانع شناخته شده، شرکت ایران خودرو دیزل باید زیرساخت های اقتصادی مناسب، ارتقاء سطح تکنولوژی به کار گرفته شده، آگاه ساختن مسئولان امور سیاسی کشور از اثرات منفی موانع سیاسی در اجرای استراتژی ها و تقاضا جهت تغییر سیاست ها، ایجاد دید مثبت جامعه نسبت به شرکت و رعایت مسائل زیست محیطی و مسئولیت های اجتماعی را فراهم نماید.
بررسی مقایسه ای رویکردهای غربی و اسلامی به انگیزش: به سوی توسعه دانش بومی
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است که تحت تأثیر فلسفه حاکم بر جامعه خویش برانگیخته میشود و اقدام به ارضای نیازهای خویش و تحقق باورها و اهداف خود مینماید. بنابراین میتوان گفت، انسان محصور در اندیشه غربی، عمدتاً انگیزه خود را در مسیرهای مادی میبیند و میجوید. حال آنکه بر اساس آموزههای اسلامی، انسان تنها پدیدهای مادی نیست بلکه دارای یک جنبه روحانی است که باید نیازها و اهداف معنویش نیز تأمین شود. نظر به این مهم، در این مقاله تلاش گردیده است ضمن تبیین موجز جایگاه انگیزش در رفتار فردی و اجتماعی انسان، به بررسی آن از دیدگاه تئوریهای غربی و دیدگاههای اسلامی پرداخته شود. در این راستا پس از بیان مبانی انگیزش بر اساس تئوریهای رایج غربی، اهم مترادفهای انگیزش در قرآن کریم همراه با آیات مربوطه مرور و جمعبندی شده است. به علاوه، نظر علمای متقدم و معاصر مسلمان نیز درباره موضوع بیان شده است و بدین سان چارچوبی نظری از دیدگاه اسلامی به انگیزش نیز شکل گرفته است. این چارچوب ضمن آنکه میتواند مبنایی برای درک بهتر نظر دین مبین اسلام و علمای مسلمان پیرامون انگیزش واقع شود، ما را به این نتیجه میرساند که هرچند متأسفانه به دلیل انقطاع روند علمی پیشآمده در برخی حوزههای علوم اسلامی همچون بحث پیش رو، نظریههای مشخصی در آن زمینه پرورده و ارائه نشده است، اما قابلیت لازم برای توسعه نظریههای انگیزشی اسلامی وجود دارد.
بررسی رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین و بهبود عملکرد آموزش دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با بهبود عملکرد دبیران مدارس راهنمایی پسرانه اداره آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز انجام شد. مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق 148 نفر از کارکنان مدارس راهنمایی پسرانه بود که تعداد 108 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رهبری تحول آفرین کاری بارنت و همچنین برای سنجش بهبود عملکرد، از نمودار عملکرد سالانه مدارس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون اسمیرنوف و کولموگروف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود رابطه ای معنادار بین رهبری تحول آفرین و بهبود عملکرد است. بر این اساس، مدیران برای بهبود عملکرد معلمان از طریق رهبری تحول آفرین، باید برای معلمان الگوی نقش باشند، چشم اندازی روشن را برای آنها تدوین نمایند، به آنها کمک کنند مفروضات فعلی را زیر سئوال ببرند و به تک تک آنها توجه نمایند.
مدل سه مرحلهای مدیریت خشم برای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
71 - 88
حوزههای تخصصی:
آشنایی با مقوله خشم و توانمندی در مدیریت خشم، یکی از مباحث مهم مورد نیاز انسان ها در دنیای پر استرس کنونی است. شاغلین در سازمان ها ملزم به ارائه رفتارهای سازمانی مورد قبول و حرفه ای هستند و این موضوع با بالاتر رفتن سطح مسئولیت کارکنان در سازمان ها و ارتقای ایشان به سطوح مدیریتی، اهمیت بیشتری می یابد. این مقاله به ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران در مدیریت خشم خود می پردازد. در این راستا، مواردی از قبیل مناظر مختلف نگرش به مقوله مدیریت خشم، عوامل ایجاد خشم در مدیران و نیز ارائه مدل هایی برای این موضوعات مورد بحث قرار گرفته و در نهایت این مقاله مدلی در خصوص مدیریت خشم برای مدیران به همراه راهکارهایی در دو حوزه نگرشی و رفتاری ارائه می نماید.
آمادگی کارکنان بخش مدارک پزشکی در تصدی مشاغل جدید مدیریت اطلاعات سلامت و ارتباط آن با عوامل انگیزشی و بازدارنده ی شرکت در دوره های آموزشی مستمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قبل از پیاده سازی مشاغل جدید نیاز است که آمادگی کارکنان برای تصدی این مشاغل و عوامل تأثیرگذار بر آمادگی آنان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط بین آمادگی کارکنان بخش مدارک پزشکی برای تصدی مشاغل جدید حرفه ی مدیریت اطلاعات سلامت و عوامل انگیزشی و بازدارنده ی شرکت در دوره های آموزشی مستمر بود.
روش بررسی: این پژوهش، از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 انجام شد. جامعه ی پژوهش در بر گیرنده ی 40 نفر از فارغ التحصیلان رشته ی مدارک پزشکی شاغل در بیمارستان های تأمین اجتماعی شهر تهران بود که به علت محدود بودن جامعه ی پژوهش، نمونه گیری انجام نشد. برای گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بر اساس سایر متون مرتبط طراحی و با مراجعه ی حضوری پژوهشگر، در بین افراد شرکت کننده در پژوهش توزیع گردید. برای تأیید اعتبار محتوای پرسش نامه، نظر صاحب نظران دریافت و برای تأیید پایایی آن از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد (945/0 = r). از آمار توصیفی و تحلیلی نظیر ضریب همبستگی (rs) Spearman rho و T-test برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: بین میزان آگاهی کارکنان از مشاغل جدید حرفه ی مدیریت اطلاعات سلامت و متغیرهای سن، سابقه ی کار و سال فراغت از تحصیل آنان ارتباط معنی دار وجود داشت. همچنین بین میزان آگاهی کارکنان و عوامل انگیزشی برای مشارکت در دوره های آموزشی رابطه ی معنی دار و معکوس مشاهده شد، در حالی که بین میزان آگاهی آنان و عوامل بازدارنده برای شرکت در دوره های آموزشی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجه گیری: ضروری است که قبل از پیاده سازی مشاغل جدید، آموزش های لازم جهت افزایش آگاهی و مهارت کارکنان ارایه شود. با شناسایی عوامل انگیزشی و کنترل عوامل بازدارنده، شرکت کارکنان در دوره های آموزشی تسهیل خواهد شد.
بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان؛ مطالعه موردی در بانک کشاورزی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 50
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به ارزیابی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان بانک کشاورزی استان ایلام می پردازد. ارزیابی میزان وفاداری مشتریان با استفاده از مدل مفهومی معروف شش بعدی یوپان شامل عوامل مربوط به مشتری (رضایت مشتری، اعتماد مشتری، برنامه های وفاداری مشتری) و عوامل مربوط به خدمات (ارزش ادراک شده، کیفیت خدمات، شهرت برند) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان ایلام بود. داده های پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید. برای تحلیل یافته های پژوهش، به دلیل غیرنرمال بودن داده ها از آزمون دو جمله ای و برای اولویت بندی از تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. یافته ها حاکی از تأثیر تمامی مولفه های تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن، مربوط به عوامل مربوط به مشتری نشان می دهد که بالاترین رتبه به اعتماد، و پایین ترین رتبه به برنامه های وفاداری مربوط می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن مربوط به عوامل مربوط به خدمت نشان می دهد بالاترین رتبه مربوط به شهرت برند، و پایین ترین رتبه مربوط به کیفیت خدمات می باشد.
درک مشترک از موضوعات اصلی در لایه های سازمانی شرکت فولاد مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی شکل گیری یک اجتماع عبارتند از:درک مشترک، چشم انداز مشابه، ارزش ها و عقاید مشترک. اطلاع رسانی از جمله سازوکارهای ایجاد هم نوایی و زبان مشترک است و مسئولیت آن به عهده همه مسئولان و کارکنان می باشد که در نظام های اطلاع رسانی اثر بخش مجموعه ای از افراد ایفای نقش می نمایند تا ذهنیت مشترک ایجاد شود.ایجاد ذهنیت مشترک از جمله عوامل ایجاد همکاری سازمانی برای تحقق اهداف می باشد.وجود چارچوب ذهنی مشترک یعنی این که دغدغه های اصلی شرکت در لایه های مختلف سازمان مشتمل برمدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیر کاران منتقل و تقریباً واکنش یکسان در قبال آن ها وجود داشته باشد. در کسب و کارهای امروز وجود چارچوب ذهنی مشترک سازمانی به عنوان یک قابلیت نقش مهمی در مزیت رقابتی دارد. پژوهش حاضر با هدف اندازه گیری درجه اهمیت موضوعات اصلی شرکت از منظر مدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیر کاران و میزان درک مشترک از موضوعات اصلی شرکت فولاد مبارکه در سال 1390 انجام گرفته است. در این پژوهش از جامعه آماری مدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیرکاران شرکت فولاد مبارکه به تعداد 650 نفر، نمونه 246 نفری بر اساس جدول مورگان به صورت تصادفی انتخاب شده است. پرسشنامه تعیین میزان درک مشترک از موضوعات اصلی سازمان طراحی گردید و پس از جمع آوری اطلاعات با آزمون های T و Tukey و Anova به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد و نتایج حاصل بیانگر این است که به طور کلی درک مشترک کارکنان فولاد مبارکه از موضوعات اصلی شرکت ""01/76%"" می باشد. بررسی پایایی و ثبات درونی آزمون نشان داد که پایایی پرسشنامه 979/0 می باشد.
شایستگی های منابع انسانی و رابطه آنها با استراتژی های منابع انسانی و کسب و کار در شرکت ملی پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه شایستگیهای منابع انسانی با استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای منابع انسانی پرداخته است. در این راستا دفتر مرکزی شرکت ملی پتروشیمی در تهران به عنوان جامعه مورد مطالعه بوده که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 218 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد به عنوان نمونه انتخاب گردید. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است که به منظور آزمون فرضیات تحقیق از آزمونهای آماری رگرسیون و همبستگی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده فرضیه اول تحقیق مورد تأیید قرار گرفت، بنابراین استراتژیهای کسب و کار بر استراتژیهای منابع انسانی تأثیر مثبت و مستقیم دارند. فرضیههای دوم و سوم تحقیق نیز پذیرفته شدند، در نتیجه استراتژیهای کسب و کار و منابع انسانی، شایستگیهای منابع انسانی را به طور مثبت و مستقیم تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین این تحقیق نشان داد که استراتژی تمایز در مقایسه با استراتژی رهبری هزینه با شایستگیهای منابع انسانی رابطه قویتر و منسجمتری دارد. بنابراین بر اساس این یافتهها پیشنهاد میگردد که سازمان مربوطه استراتژیهای کسب و کار و منابع انسانی خود را همسو ساخته، در جذب و مدیریت استعدادها دقت کند و به منابع انسانی خود برای کسب شایستگیهای منابع انسانی کمک نموده و از آنها حمایت نماید.