فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگرانی و دغدغه فکری کارکنان درباره زندگی کاری و اشتغال آنان در طی ساعات طولانی، زمینه های پیوند همیشگی آنان را با فضای کاری فراهم می آورد، به نحوی که تداوم این شرایط می تواند باعث ایجاد پیامدهای مثبت و منفی شود. پژوهش حاضر در پی تبیین شیفتگی عجیب پرستاران به کارشان در قالب اعتیاد به کار و تأثیر آن بر رفتار شهروندی سازمانی آنان بوده و از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از جهت نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. روش تحلیل داده ها از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل پرستاران شهر تهران می باشد که در مطب، دانشکده و بیمارستان ها به طور همزمان فعالیت می کنند. یافته های مقاله بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که بین اعتیاد به کار پرستاران با بروز رفتار شهروندی سازمانی در میان آنها رابطه علّی (تأثیر) معنی داری وجود دارد. هم چنین بین ابعاد اعتیاد به کار (عجین شدن با کار، تمایل درونی در کار و لذت از کار) و رفتارهای شهروندی سازمانی، رابطه علّی مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین اعتیاد به کار و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط کاری در سازمان های امروز به گونه ای است که موجب می شود بسیاری از افراد، بخش قابل توجهی از زندگی و اوقات خود را به کار اختصاص دهند. یکی از پیامدهای چنین وضعیتی، پیدایش اعتیاد به کار است. اعتیاد به کار، به معنی صرف میزان فراوانی از وقت در کار است. در پژوهش حاضر، آثار اعتیاد به کار بر تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. پس از تحلیل داده های آماری حاصل از 86 نمونه آماری از مدیران و کارکنان اداره آموزش وپرورش شهرستان کاشمر، همبستگی معنادار و مثبت میان اعتیاد به کار و تعهد سازمانی تأیید گردید. علاوه بر این، با تجزیه و تحلیل داده های آماری مشخص شد که رابطه معنادار و مثبتی بین عجین شدن با کار، تمایل درونی به کار و لذت از کار با تعهد سازمانی وجود دارد.
تجزیه و تحلیل ملاحظات توسعه یافتگی در کشور
منبع:
رادیو آذر ۱۳۹۱ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
واکاوی اثر مؤلفه های هوش عاطفی بر روش های مدیریت استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس عاملی مهم در بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی است که آسیب های روانی ناشی از آن، با مدیریت استرس تقلیل پذیر است. هوش عاطفی نیز مجموعه ای از توانایی ها و مهارت های غیرشناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارهای محیطی، به ویژه استرس شغلی افزایش می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین هوش عاطفی و عوامل کنترل کننده استرس شغلی انجام شده است. این پژوهش، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است و روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد است. برای تحقق اهداف پژوهش و آزمون فرضیه ها، از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون، بیانگر رابطه معنی دار بین مؤلفه های هوش عاطفی و عوامل کنترل کننده استرس است. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه های آگاهی اجتماعی و خودآگاهی، تأثیر معنی داری بر عوامل کنترل کننده استرس دارد. به عبارت دیگر، افراد مذکور هنگام رویارویی با موقعیت های استرس زا با تجزیه و تحلیل موقعیت و مسائل، بردباری و انطباق با شرایط استرس زا و با استفاده از تجربه های گذشته و با امید به بهبود موقعیت، توانایی بیشتری در کنترل و مدیریت استرس دارند. در این میان، مؤلفه آگاهی اجتماعی، بیشترین نقش را در تبیین استرس شغلی دارد، به طوری که بیش از 45 درصد از تغییرات استرس شغلی را تبیین می کند.
اندازه گیری کارایی نسبی و رتبه بندی شرکت ها و سازمان ها با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری، مبنای ارزیابی می باشد و آنچه را که نتوان ارزیابی کرد، نمی توان به درستی مدیریت نمود. لذا وجود الگویی علمی برای ارزیابی عملکرد شرکت ها جهت اعمال مدیریت صحیح و مؤثر ضروری می باشد تا بتوان به واسطه آن میزان تلاش و نتایج حاصل از کارکرد این شرکت ها را به طور مستمر مورد سنجش قرار داد، در این تحقیق ابتدا میزان کارایی نسبی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادرار تهران با استفاده از مدل های ریاضی تحلیل پوششی داده ها ارزیابی شده و سپس با استفاده از روش سوپر کارا (اندرسون وپترسون) به رتبه بندی شرکت های فوق می پردازیم. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شرکت های فعال صنایع فلزات اساسی و استخراج کانه های فلزی می باشند، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که از مجموع 25 شرکت های فعال در صنایع فلزات اساسی 5 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 10 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد و همچنین از مجموع 5 شرکت های فعال در صنعت استخراج کانه های فلزی 2 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 3 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد
بررسی نقش مقاومت فردی و عدالت سازمانی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی، عمومی و خصوصی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه و ارزیابی مدلی مفهومی از رابطة میان عدالت سازمانی و مقاومت فردی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی، انجام شده است. جهت ارزیابی مدل مفهومی ارائه شده، سه سازمان دولتی، عمومی و خصوصی انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. جامعة آماری این تحقیق نیز متشکل از تمام مدیران و کارکنان سه سازمان مورد مطالعه و مشتمل بر 1050 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، حجم نمونه 281 نفر تعیین گردید. در این پژوهش 2 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی در سطح اطمینان 99% مورد آزمون قرار گرفت که طی آن رابطه مستقیم عدالت سازمانی و رابطه معکوس مقاومت فردی در برابر تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی مورد تایید واقع شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد میزان ""ادارک عدالت سازمانی"" و ""تعهد به تغییرات"" در کارکنان و مدیران شاغل در سازمان خصوصی، بیش از سازمان های عمومی و دولتی می باشد. علاوه بر این در جامعه مورد مطالعه، ""عدالت مراوده ای"" در مقایسه با سایر شاخص های عدالت سازمانی، از وضعیت مطلوب تری برخوردار بود. ارزیابی وضعیت مقاومت فردی نیز در سه سازمان نشان داد که شاخص ""انگیزه پایین برای تغییر"" در سازمان خصوصی و ""ادراکات نامناسب از تغییر"" در سازمان های دولتی و عمومی، مهم ترین دلایل مقاومت در برابر تغییرات سازمانی هستند؛ ضمن آنکه از میان متغیرهای جمعیت شناختی مورد مطالعه، تنها متغیر ""سطح تحصیلات"" به صورت معکوس بر تعهد به تغییرات تاثیرگذار بوده است.
بررسی رویکرد سبک مدارانه به فرایند آموزش و یادگیری (مقایسه بافت های نظامی و غیرنظامی از منظرآموزش و یادگیری زبان های خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه آموزش و یادگیری تداعی گر دو روی یک سکه است، بسته به نوع سبکی که معلم در فرآیند آموزش و یادگیرنده در فرآیند یادگیری اتخاذ می کند، می توان به این دو پدیدة متناظر از منظر متفاوت نگاه کرد. از طرفی لحاظ متغیری به نام «بافت آموزشی» که مختصات خود را دارد و فرض می شود که بر نوع سبک اتخاذی هر دو گروه تأثیر بگذارد، در این میان حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی انطباق یا افتراق سبک های تدریس و یادگیری استادان و دانشجویان از یک طرف، میزان انطباق و افتراق سبک ها با لحاظ بافت آموزشی نظیر بافت نظامی و غیر نظامی از طرف دیگر بوده است. در این راستا، 32 استاد زبان انگلیسی و 72 دانشجوی زبان آموز از دو بافت متمایز دانشگاهی یعنی از دانشگاه امام علی(ع) به عنوان محیط نظامی و از یک دانشگاه غیر نظامی تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (به عبارتی هر چهار گروه؛ دو گروه استادان شاغل در محیط نظامی و دو گروه دانشجوی نظامی و غیر نظامی) به پرسش نامة متمایز و معطوف به ارزیابی سبک های تدریس و یادگیری پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل تطبیقی- مقابله ای داده ها نشان داد که این سبک های تدریس استادان و سبک های یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. بدین معنا که علی رغم وجود پاره ای تفاوت ها در اعمال سبک ها، هماهنگی و انطباق نسبتا مطلوبی بین سبک های استادان و دانشجویان هر بافت آموزشی به طور جداگانه و استادان هر دو موقعیت در مقایسه با یکدیگر وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که برخلاف سایر مؤلفه ها و متغیرهای شخصیتی انسان، سبک های تدریس و یادگیری چندان از عوامل محیطی متأثر نمی شوند.
بررسی رابطه عوامل شخصیتی و رضایت شغلی کارکنان بانک سپه شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی یکی از چالش برانگیزترین مفاهیم سازمانی و پایه بسیاری از سیاست ها و خط مشی های مدیریت برای افزایش بهره وری و کارآیی سازمان است. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عوامل شخصیتی موثر بر رضایت شغلی کارمندان بانک بود. در قالب پژوهشی توصیفی- تحلیلی، 250 نفر از کارکنان بانک سپه تبریز از طریق نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری رضایت شغلی و عوامل شخصیتی به ترتیب پرسشنامه JDI و پرسشنامه NEO-FFI استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد انعطاف پذیری، دلپذیر بودن، برون گرایی و مسئولیت پذیری همبستگی مثبتی با رضایت شغلی دارد و بعد روان رنجورخویی یک همبستگی منفی معنادار با رضایت شغلی داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که یک ترکیب خطی از ابعاد انعطاف پذیری و روان رنجورخویی ( 17%= R2adj) رضایت شغلی کارکنان بانک ها را پیش بینی می نماید
تبیین ارتباط هوش سازمانی و خلق دانش (مورد مطالعه: کارکنان یک شرکت صنعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم شناسایی دانش به عنوان منبع مهم مزیت رقابتی، مطالعات کمی پیرامون این که چگونه سازمان ها در واکنش برابر تغییرات محیطی، دانش را به طور پویا خلق می کنند وجود دارد. با توجه به این که سازمان ها در قرن بیست و یکم بر توانایی های ذهنی خود برای به کارگیری استعدادها و خلق دانش متمرکز شده اند، هدف این مطالعه بررسی ارتباط هوش سازمانی با خلق دانش است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان یک سازمان صنعتی به تعداد 800 نفر و نمونه آماری 140 نفر است که به روش تصادفی انتخاب گردیدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. داده های پژوهش پس از جمع آوری از طریق پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت و خلق دانش چوی و لی، به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون تک متغیره و چند متغیره (گام به گام)، آزمون t برای نمونه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته های به دست آمده از آزمون فرضیات، حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین هوش سازمانی و مولفه های آن (بینش راهبردی، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، هم سویی و تجانس، روحیه، به کارگیری دانش و فشار عملکردی) با خلق دانش بود (05/0p
بررسی رابطه بین عوامل شخصیتی و سکوت کارکنان دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه از کارکنان انتظار می رود که با دانش، ایده ها، نظرات و پیشنهادات خود درجهت توسعه سازمان مشارکت داشته باشند، اما گاهی اوقات آنها ترجیح می دهند که سکوت پیشه کنند. نوع شخصیت فرد، در تصمیمگیری درباره اینکه درمورد مسائل سازمانی، حرف خود را بزند، میتواند نقش مهمی ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شخصیتی در شکلگیری سکوت کارکنان صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت (حدود340 نفر) و حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان حدود 180 نفر برآورد شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه می باشد. دادههای جمع آوری شده با نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که ابعاد شخصیتی برونگرایی، گشودگی و وظیفه شناسی رابطه منفی و معناداری با سکوت دارند؛ در حالی که بین سازگاری و سکوت، رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد؛ ضمن آنکه بین بعد شخصیتی روان رنجوری با سکوت رابطه معناداری مشاهده نشد.
رابطه هوش معنوی مدیران و تعهد کارکنان در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
51 - 68
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر تلفیق هوش و معنویت ادبیات جدیدی را در حوزه روانشناسی و مدیریت وارد کرده است و محققین را بر آن داشته تا درباره ماهیت آن به تحقیقات بیشتر و جامع تری بپردازند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش معنوی مدیران و تعهد کارکنان در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ کارکنان، کارشناسان، سرپرستان و رؤسای اداره آموزش شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران با 115 نفر پرسنل است. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و تعهد آلن و می یر می باشد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار پی ال اس انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که هوش معنوی مدیران تأثیر معناداری بر تعهد کارکنان دارد و نوع رابطه آن ها مثبت و مستقیم می باشد. همچنین هر چهار مؤلفه هوش معنوی مدیران بر تعهد کارکنان تاثیر معناداری داشته و از بین آن ها مؤلفه های تفکر وجودی انتقادی و ارائه مفهوم شخصی بیشترین تاثیر را بر تعهد کارکنان دارند.
رادیو مقبول مخاطب و فرهیختگان جامعه است؛ گفتاری از ابوالحسن صادقی جهانی، مدیر کل صدا و سیما مرکز قزوین
منبع:
رادیو بهمن ۱۳۹۱ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
تأثیر سرمایه فکری و فرآیند یادگیری بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
وقوع رویدادهایی مانند گسترش رقابت، پیشرفت فناوری اطلاعات، تغییر ساختارهای سازمانی و تلاش همه جانبه واحدهای اقتصادی برای احراز رتبه برتر، ضرورت توجه به بهبود مستمر عملکرد سازمانی را دوچندان کرده است. یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی، سرمایه های فکری سازمان است که در این مقاله مورد بحث قرارگرفته است. در این پژوهش تأثیر متغیر «سرمایه فکری» بر «عملکرد سازمانی» مورد سنجش قرار گرفته است و در این میان به نظر می رسد که متغیر «یادگیری سازمانی» رابطه بین این دو متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد و به عنوان متغیر میانجی عمل می کند. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان بخش سرپرستی و شعب بانک ملی شهر قم بوده و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. برای بررسی ابعاد متغیرهای مورد مطالعه و سنجش روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که تأثیر مستقیم سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی چندان قوی نیست، اما این متغیر از طریق متغیر تعدیل کننده «فرایند یادگیری سازمانی» تأثیر قابل توجهی بر عملکرد بانک ملی دارد. هم چنین تأثیرگذاری سرمایه فکری بر فرایند یادگیری سازمانی تائید شده است. به علاوه، یافته ها نشان می دهد که فرایند یادگیری سازمانی بر عملکرد بانک ملی تأثیر مثبت دارد.
ارزیابی کیفیت خدمات درمانی بیمارستان شهید فیاض بخش با استفاده از مدل شکاف توسعه یافته خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
111 - 127
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارزیابی کیفیت خدمات درمانی بیمارستان شهید فیاض بخش با استفاده از مدل شکاف توسعه یافته خدمات برای اندازه گیری کیفیت خدمات و شناسایی شکاف های موجود بین ادراکات و انتظارات انجام گرفته است. در این تحقیق با استفاده از مدل سرکوال شامل ابعاد پنج گانه کیفیت خدمات یعنی ابعاد ملموسات و فیزیکی، قابلیت اعتماد، پاسخ گویی، همدلی و اطمینان به بررسی فاصله بین انتظارات و ادارکات مراجعه کنندگان به این بیمارستان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوعی توصیفی- پیمایشی است که در آن از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده شده است. نمونه آماری این تحقیق مشتمل بر 122 مراجعه کننده است و از روش روش نمونه گیری در دسترس بهره گرفته شده است. نتایج حاصله با استفاده از آزمون مقایسه دو میانگین مستقل نشان می دهد که در بعد خدمات ملموس و فیزیکی میزان ادراکات بیشتر از انتظارات بوده است و در بعد اعتماد میانگین انتظارات بیشتر از ادراکات بیماران و مراجعه کنندگان در این بیمارستان می باشد. در سایر ابعاد یعنی تضمین، همدلی و پاسخ گویی بین انتظارات و ادراکات اختلاف معناداری وجود ندارند. در نهایت و بر اساس مقایسه میانگین ها، میزان ادراکات به طور میانگین از انتظارات کمتر می باشد و می توان اظهار نمود که خدمات ارائه شده بیمارستان فیاض بخش نتوانسته است رضایت بیماران را برآورده سازد.
بهبود عملکرد سازمان از طریق هماهنگی استراتژیک بین استراتژی های منابع انسانی، تصمیم گیری اخلاقی و فرهنگ سازمانی: پژوهشی در سازمان های تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به هماهنگی و یک حلقه مناسب ارتباطی بین محیط یک سازمان و سطوح مختلف استراتژی(استراتژی سطح شرکت، استراتژی سطح کسب و کار و استراتژی های وظیفه ای)، از الزامات موفقیت در یک محیط رقابتی است. سازمان ها می توانند با تعیین وضعیت موجود خود نسبت به نقاط مرجع استراتژیک به انتخاب استراتژی مناسب اقدام نمایند. نقاط مرجع استراتژیک، نقاطی برای هماهنگی هستند و اگر همه عناصر و سیستم های سازمان خود را با آن هماهنگ کنند، یک هماهنگی همه جانبه به وجود می آید. این مقاله بر مبنای نظریه نقاط مرجع استراتژیک گونه های مختلف استراتژی های منابع انسانی، استراتژی های تصمیم گیری اخلاقی و استراتژی فرهنگ و سپس ارتباط بین این گونه ها را با عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری پژوهش وزارت جهاد کشاورزی و نمونه آماری سازمان های دانش محور وزارت جهاد کشاورزی می باشد. برای جمع آوری داده ها در مورد گونه های مختلف استراتژی از سه پرسش نامه استفاده شده، و برای سنجش عملکرد، امتیاز عملکرد و بهره وری موسسات و مراکز طی یک دوره سه ساله مبنا قرار گرفته است. داد ه های جمع آوری شده با استفاده از آزمون میانگین، تحلیل واریانس، تکنیک خودگردان سازی و آزمون تفاوت کای اسکوئر تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان گر آن است در سطح اطمینان 95% هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی، استراتژی تصمیم گیری اخلاقی و استراتژی فرهنگ موجب بهبود عملکرد می شود. علاوه بر این، میانگین عملکرد سازمانی در سازمان های دارای هماهنگی زیاد نسبت به هماهنگی متوسط و نیز سازمان های دارای هماهنگی متوسط نسبت به هماهنگی کم بیش تر می باشد.