فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
"امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمانها در سراسر دنیا با آن روبهرو هستند. امنیت سیستمهای اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در برمیگیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستمهای اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را ""مسأله انسانی"" و""مسأله سازمانی"" مینامند. این الگو بر ""امنیت اطلاعات رفتاری"" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیفترین و سستترین عنصر آسیبپذیر در مدلهای امنیت سیستمهای اطلاعاتی مطرحند تأکید میشود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمانهای امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستمهای اطلاعاتی ارائه میشود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدلسازی سازه های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی است. در این راستا، سازههای ""حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خطمشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد"" بهعنوان فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی معرفی میشوند. روششناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیکهای کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیکهای کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیرهای کلیدی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی شناسایی شدهاند.
سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی بهدست آمده است، ابزار جمعآوری دادهها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمعآوری دادهها از طریق نمونههای انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن دادههای جمعآوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان "" مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی"" ارائه شده است."
شناخت ادراک معلمان از روابط ابعاد اعتماد سازمانی با تعهد مستمر وعاطفی به منظور ارائه یک مدل معادلات ساختاری مناسب درآموزش وپرورش اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری روابط بین ادراک معلمان ازابعاد اعتمادسازمانی باتعهد مستمروعاطفی آنهابه سازمان آموزش وپرورش در سال تحصیلی88-1387 به مرحله اجرا درآمد. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی با استفاده ازروش مدل یابی علّی است. بدین منظور350 نفر(127مرد و223 زن) به عنوان نمونه ازبین کلیه معلمان ودبیران مرد و زن نواحی5گانه آموزش وپرورش شهراصفهان باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای که درآن نسبت سهم شرکت کنندگان نیزدرنظرگرفته شده بود، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش ازدو پرسشنامه اعتماد به سازمان واعتماد به مدیر، همچنین دو پرسشنامه تعهدمستمروعاطفی استفاده گردید. روایی صوری ومحتوایی وپایایی این پرسشنامه هابه دقت بررسی ومورد تأیید قرارگرفت.در راستای بررسی فرضیه های پژوهش داده های جمع آوری شده بااستفاده ازنرم افزار بسته آماری علوم اجتماعی ولیزرل تحلیل گردید. یافته نشان داد که همبستگی بین اعتماد به مدیربا تعهد مستمر(312/0)و تعهدعاطفی(464/0)همچنین همبستگی بین اعتماد به سازمان باتعهد مستمر(241/0) وتعهد عاطفی(259/0) درسطح01/0p≤ معنادار بوده واعتمادسازمانی (که ترکیب نمره اعتماد به سازمان واعتمادبه مدیربود) برتعهد سازمانی دارای تأثیر مستقیم ،یکسویه ومعنادار بوده است.ازبین فرضیه های ارائه شده درمدل پیشنهادی پژوهش فرضیه دوم وسوم مبنی بررابطه یکسویه ومستقیم اعتماد به سازمان باتعهدعاطفی وتعهد مستمر موردتأیید قرار نگرفت و در نهایت مدل علّی طراحی شده بر اساس الگوی معادلات ساختاری با شاخص نیکویی برازش (GFI )، 7/0باز نگری ومدل مفهومی نهایی ارائه گردید.
صعود بالاتر
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی انجام گردید. شیوه انجام تحقیق توصیفی (همبستگی) بود. حجم نمونه برای کارکنان 156 نفر و برای اعضای هیات علمی 169 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری سازمانی دیان نیفه 2001 و هوش سازمانی آلبرخت 2003 استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری رگرسیون دو متغیری، رگرسیون گام به گام، رگرسیون چندگانه به روش Enter و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد، کاربرد دانش و فشار عملکرد) در هر دو گروه آزمودنی ها با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. متغیرهای سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه به ترتیب در هر دو گروه درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. همچنین نتایج مدل پیش بینی یادگیری سازمانی از طریق مولفه های هوش سازمانی نشان داد که میزان واریانس تبیین شده یادگیری سازمانی توسط متغیرهای سرنوشت مشترک، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.83 است، همچنین میزان واریانس تبیین شده سرنوشت مشترک توسط متغیرهایی مانند روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.61 است و میزان واریانس تبیین شده روحیه توسط متغیرهایی مانند کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.50 است و در نهایت میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغیر فشار عملکرد برابر 0.67 است.
عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی ویژگیهای کارکنان کلیدی و تدوین الگوی مدیریتی با استفاده از تئوری مفهومسازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر تناسب شغل با شخصیت
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی میان جو سازمانی با تعهد سازمانی و روحیه از دیدگاه دبیران دوره ی راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت در سال 87- تحصیلی 88
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر سلامت روان شناختی نیروهای پلیس و مقایسه آن با افراد جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی نیروی انسانی در خدمات بررسی موردی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگمان امروزه تقویت توانمندی افراد در بخش عمومی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات ارائه شده از سوی سـازمانها ایفا نماید. امروزه مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند نه در بکارگیری فناوری جدید، بلکه در بالا بودن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. به عبارتی عنصر خلاقیت و دانش به عنوان عنصر برتری بخش در رقابت مطرح شده است. در تحقیق حاضر 20 عامل اثر گذار بر توانمند نمودن کارکنان شامل اطلاعات، اختیار، تیم کاری، شیوه رهبری، آموزش، تعلق سازمانی، تجربه اندروزی، روشن بودن اهداف و خط مشی، مشارکت، عدم تمرکز، دسترسی به منابع، مسئوولیت، تشویق، غنیسازی شغل، هدایت و حمایت، معنیدار بودن شغل، اعتماد به نفس، ابهام نقش، اهمیت قائل شدن به کارکنان و محیط شناسایی گردیدند، که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، پنج عامل با مقدار ویژه بالای 1 احصاء که تحت عناوین " توجه به رشد فردی و طراحی شغلی، "توجه به مسایل نیروی انسانی و تیمهای کاری"، "سبک رهبری"، "توجه به رسمیت و شفافیت" و "توجه به محیط و عدم تمرکز" نامگذاری گردیدند. پنج عامل مذکور بر روی هم 533/64 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین نمودند و عامل اول یعنی عامل توجه به رشد فردی و طراحی شغلی با ارزش ویژه 746/7 و تبیین 729/38 درصد از واریانس به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر توانمندسازی کارکنان تعیین گردید که نشان دهنده درجه اهمیت این عامل میباشد.
بررسی عوامل مؤثر بر بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط سرمایه فکری و عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران : مطالعه موردی استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
معیارهای انتخاب و انتصاب مدیران با رویکرد شایسته گزینی در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
انتخاب و انتصاب مسئولین رده های مختلف اداری و اجرایی، یکی از مسایل مهم و ضروری و از وظایف خطیر حکومت اسلامی است؛ چرا که مهم ترین عامل دوام یک نظام و حکومت، فرزانگی و شایستگی مسئولین و کارگزاران آن نظام می باشد. اگر مدیران شایسته و تربیت یافته در راس سازمان ها قرارگیرند، کیفیت فعالیت های سازمانی به طور فزاینده ای بهبود خواهد یافت. زیرا مدیریت شایسته، محور اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت ها به شمار می آید. بنابراین انتخاب و انتصاب افراد در رده های مختلف سازمانی باید بر اساس معیارها و ملاک هایی باشد تا افراد شایسته جهت تصدی پست های سازمانی انتخاب و به کار گمارده شوند. در پژوهش حاضر سعی بر این شده تا ضمن روشن ساختن مفهوم شایستگی و فرآیند شایسته سالاری، با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی معیارهای انتخاب و انتصاب مدیران شایسته با عنایت به کلام گهربار مولای متقیان در کتاب ارزشمند نهج البلاغه پرداخته شود که معیارهای انتخاب و انتصاب مدیران در این پژوهش شامل معیارهای ایدئولوژیکی، معیارهای زمینه ساز و معیارهای تخصصی بوده که ریشه در جهان بینی اسلامی دارند.
شرکت سرزنده
حوزههای تخصصی:
اثر هماهنگی استراتژیک بین استراتژی های منابع انسانی،سرمایه انسانی و رفتار سازمانی بر عملکرد سازمان
نگرش کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اهواز نسبت به نحوه ی ارزشیابی عملکرد آنان در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابى عملکرد، تحلیلى منظم از پاسخگویى فعالیتهاى فردى به اهداف و وظایف است. این پژوهش با هدف تعیین نگرش کارکنان دانشکده هاى دانشگاه علوم پزشکى اهواز در زمینه ارزشیابى عملکرد سالانه شان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفى - پیمایشى، به صورت مقطعى با استفاده از روش سرشمارى در بین 150 نفر از کارکنان شاغل در دانشکده هاى دانشگاه علوم پزشکى اهواز در سال 1386 صورت گرفت. داده هاى مورد نظر از طریق پرسشنامه حاوى 55 سوال گردآورى شد. پاسخ به سؤالات بر اساس مقیاس لیکرت (از کاملا مخالف تا کاملا موافق) بود. داده ها پس از گردآورى به وسیله نسخه 11 و آزمو نهاى آمارى توصیفى و تحلیلى مرتبط تحلیل گردید. SPSS نرم افزار آماری 50 درصد ،20- یافته ها: 54.7 درصد از افراد مورد مطالعه زن و بقیه مرد بودند. از لحاظ سنى، 20.7 درصد افراد در گروه سنى 30 50 و 2.7 درصد در گروه بالاتر از 50 سال قرار داشتند. میانگین و انحراف معیار سن افراد مورد مطالعه - 26.7 درصد 41 ،31-40 37.7±7.2 سال بود. 66.32 درصد افراد، در مورد انجام ارزشیابى داراى دیدگاه مثبت، 17.35 درصد داراى دیدگاه منفى و 16.33 درصد افراد بدون دیدگاه خاص بودند. در زمینه نحوه اجراى ارزشیابى کنونى عملکرد کارکنان، 39.75 درصد افراد دیدگاه منفى، 34.41 درصد دیدگاه مثبت و 25.84 درصد دیدگاه خنثى داشتند. طبق آزمون آمارى کاى دو با ضریب اطمینان 95 درصد بین دیدگاه افراد در زمینه ضرورت ارزشیابى کارکنان و نیز دیدگاه آنها در زمینه نحوه انجام ارزشیابى جارى رابطه آمارى معنى دار به دست (P= آمد. ( 0.001 نتیجه گیری: طبق این مطالعه، اکثر کارکنان انجام ارزشیابى را ضرورى دانستند، اما نسبت به ارزشیابى جارى نگرش مثبتى نداشته یابى تفاوت بودند. شاید این نوع نگرش ناشى از روشها، معیارها و ضوابط مورد استفاده در ارزشیابى باشد. مهمترین مؤلفه در بهبود فرآیند ارزشیابى عملکرد کارکنان، آشنایى آنان با رسالت و خط مشى هاى سازمان و شفاف نمودن روش و اهداف ارزشیابی و ارائه بازخورد مناسب از طرف مدیران و سرپرستان است.