فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، سازمان های پیشرو به دنبال راهبردی در جهت توسعه منابع و تعالی سازمان هستند. سازمان مربی گرا پارادایم جدیدی در حوزه مدیریت سازمانی است که بر موضوع مربی گری به عنوان ابزاری درجهت افزایش بهره وری، انگیزه، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی تمرکز دارد. هدف این پژوهش شناسایی پیشران ها و پسران های سازمان مربی گرا با رویکرد پرورش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها می باشد. پژوهش حاضر از نوع آمیخته، در پارادایم قیاسی-استقرایی و به صورت کیفی-کمی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی، متخصصان در حوزه مربی گری شامل اساتید و مدیران دانشگاه ها می باشند. 25 نفر نمونه موردنظر از طریق روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه می باشد. در بخش کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون و نرم افزار ATLAS.TI تحلیل و در بخش کمی با تکنیک دلفی فازی، میزان اهمیت و اولویت مولفه ها مشخص گردید. 12مولفه تغییرات و تحولات محیطی، لزوم پرورش سرمایه انسانی و توسعه سازمانی، دانش و مهارت های مربی، ویژگی های شخصیتی مربی، ویژگی های شخصیتی متربی، نگرش های متربی، استراتژی های مدیریت و رهبری، ساختار سازمانی، فرهنگ مربی گری، زیرساخت ها و تکنولوژی به عنوان پیشران ها و مزایای فردی و مزایای سازمانی به عنوان پسران های سازمان مربی گرا با رویکرد پروش سرمایه انسانی برای دانشگاه ها شناسایی شدند.
مروری نظام مند بر پیشایندها و پیامدهای تعارض کار و خانواده به عنوان سازه ای دو ساحتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 41
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موضوع تعارض کار خانواده در سازمان های امروزین، بسیار در کانون توجه قرار گرفته است؛ زیرا بر موفقیت سازمانی و زندگی شخصی کارکنان تأثیر می گذارد. مطالعات این حوزه به دو ساحتی بودن آن تأکید دارند: تعارض کار با خانواده و تعارض خانواده با کار. از این رو پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر بروز و پیامدهای ناشی از هر دو ساحت این تعارض است.
روش: این پژوهش تفسیرگرایانه از روش مرور نظام مند ادبیات، برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش استفاده کرده است. منابع اطلاعاتی آن مشتمل است بر مقاله های مرتبطی که در پایگاه های علمی معتبر بین المللی، از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۳ منتشر شده اند. این مقاله ها بر اساس معیارهای پذیرش به فرایند مرور نظام مند وارد شدند و در نهایت، پس از ارزیابی کیفیت آن ها بر اساس شاخص های کیو و اچ ایندکس نشریه ها، ۹۱ مقاله با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شد.
یافته ها: پیشایندهای شناسایی شده تعارض کار خانواده، در چهار دسته پیشایندهای ماهیتی شغل، پیشایندهای زمان محور شغل، پیشایندهای مربوط به الزامات و محیط کاری و فشار اجتماعی شغل قرار طبقه بندی شدند که به بروز دو دسته پیامد منجر می شوند: تضعیف ایفای نقش خانوادگی و تضعیف کیفیت زندگی خانوادگی. پیشایندهای مؤثر بر تعارض خانواده کار نیز در سه دسته طبقه بندی شدند: وضعیت خانوادگی شاغل، پیشایندهای خانوادگی نقش محور و فشار اجتماعی خانواده. پیامدهای ناشی از این پیشایندها نیز عبارت اند از: پیامدهای شغلی روان شناختی، پیامدهای شغلی رفتارمحور و پیامدهای شغلی عملکردمحور.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش به مدیران و سازمان ها کمک می کند تا پیشایندها و پیامدهای مرتبط با هر دو ساحت تعارض را بهتر درک و شناسایی کنند و بتوانند برای رفع مسائل و مشکلات زندگی کاری و خانوادگی کارکنان، گام های مؤثری بردارند. از سویی دیگر، یافته های این مطالعه با تجمیع یافته های مطالعات پیشین، به ارتقای غنای دانش موجود در این زمینه یاری رسانده است.
بررسی نقش های مدیران شرکت های دولتی و خصوصی با تاکید بر بهبود عملکرد: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
150 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش های مدیران شرکت های دولتی و خصوصی با تاکید بر بهبود عملکرد انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است که بصورت آمیخته انجام شده است. در این راستا، برای شناسایی نقش ها، از روشی کیفی از نوع اکتشافی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و برای تحلیل داده ها، از روش تئوری داده بنیاد و جهت کدگذاری اولیه از نرم افزار MaxQDA استفاده شده است. جامعه آماری مصاحبه شامل مدیران شاغل در شرکت های خصوصی و دولتی در شهر تهران بوده است. نمونه گیری از نوع گلوله برفی می باشد و حجم نمونه نیز، بررسی تا حد اشباع نظری بوده است؛ لذا، پس از مصاحبه با 26 نفر، پاسخ ها به اشباع نظری رسید. در بخش کمی پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است که با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام و با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل و SPSS تحلیل شده است. نمونه آماری در این بخش، 200 نفر برای هریک از شرکت های دولتی و خصوصی می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ها انتخاب گردیدند و داده ها در تابستان 1401 جمع آوری گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیران در شرکت های خصوصی دارای 16 نقش اصلی و در شرکت های دولتی دارای 15 نقش اصلی مانند ارائه نوآوری بهره بردارانه، ارائه نوآوری اکتشافی و... هستند که این نقش ها تنها در یک مورد شامل ائتلاف پذیری که مخصوص مدیران شرکت های خصوصی است، با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین تاثیر تمامی نقش های تعیین شده، بر عملکرد، معنادار و مستقیم بوده است.
شناسایی پیامدهای رفتار مربیگری مدیران از منظر کارکنان شهرداری شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مربیگری به عنوان یک رویکرد هدایت سیستماتیک و یک فرایند راه حل محور است که به مدیران در تقویت یادگیری و تغییر کمک می کند با توجه به اینکه مربیگری یکی از مؤثرترین شیوه های یادگیری و توسعه مهارت ها می باشد. هدف این مقاله شناسایی پیامدهای رفتار مربیگری مدیران از منظر کارکنان شهرداری شهر قم است. این تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و از تکنیک تحلیل تم است. روش گردآوری اطلاعات میدانی وکتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. جامعه آماری کارکنان شهرداری شهر قم می باشد. نمونه برداری در این تحقیق از نوع نمونه برداری غیراحتمالی و هدفمند است. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این پژوهش از روش کدگذاری و تحلیل تم استفاده شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، پیامدهای شناسایی شده برای رفتار مربیگری مدیران به دو دسته ی کلی پیامدهای فردی و سازمانی تقسیم شد. پیامدهای فردی شامل نشاط کارکنان، هوش عاطفی، رضایت شغلی، سرمایه روان شناختی و مدیریت دانش می باشد. همچنین پیامدهای سازمانی شامل رفتار شهروندی سازمانی، بهره وری، رضایت مشتری و آوای سازمانی می باشد.
تحلیل عاملی تاییدی مدل انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت فزاینده موضوع انگیزش خدمات عمومی در سه دهه گذشته سبب کاربرد بیشتر آن در حوزه مدیریت منابع انسانی شده است. هدف این پژوهش، تحلیل عاملی تاییدی مدل انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از منظر روش شناسی، یک پژوهش آمیخته است. به روش کیفی فراترکیب، مدل تببین و ارائه گردید. در بخش کمی، جامعه مورد بررسی شامل اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بود که حجم نمونه از طریق فرمول کلاین 200 نفر و نمونه گیری بصورت تصادفی ساده انجام شد. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات جمع آوری و توسط نرم افزار Smart-PLS اعتبار بیرونی و درونی مدل مورد بررسی قرارگرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی یک سازه چند بعدی شامل ابعاد محیطی، ارزشی و رفتاری- اجتماعی می باشد. در مدل بیرونی، پایایی ترکیبی و روایی همگرا تاییدگردید و در تحلیل عاملی مرتبه اول بارهای عاملی تمام شاخص ها بالای 4/0 برآورد شد. یافته های تحلیل عاملی مرتبه دوم در مدل بیرونی نشان داد ضرایب تمام مسیرها معنادار بوده و ارتباط عِلی ابعاد ومولفه ها تایید گردید.
نتیجه گیری: مدل پژوهش در قالب یک سازه چندبعدی، چارچوب مفیدی برای درک ماهیت انگیزش خدمات عمومی منابع انسانی در بخش آموزش عالی برای مسئولان، مدیران و متخصصان این حوزه فراهم می کند.
مدل توسعه قابلیت تجاری سازی و انتقال تکنولوژی در صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تئوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مؤلفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.
الگوی ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی بود. روش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود و جامعه آماری سلبریتی های ورزشی بودند که تعداد 278 نفر به عنوان نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس با توجه به دشواری جمع آوری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های محقق ساخته مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید 10 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه ی مقدماتی با 30 آزم ودنی و ب ا آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0، 86/0، 76/0 و 85/0محاسبه شد. داده ها از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی را تایید کرد. نتایج حاکی از اثرات مثبت و مستقیم سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی بر میزان مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی بود. همچنین اثرات مثبت و غیرمستقیم سرمایه های اجتماعی و فرهنگی از طریق مسئولیت پذیری اجتماعی سلبریتی های ورزشی نشان داده شد.
اگر دوباره جوان می شدم: پدیدارشناسی تجارب شغلی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 131
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های سازمان های دانش محور، بَعد از بازنشستگی کارمندان ماهرشان، اطمینان از این موضوع است که دانش آن ها در سازمان حفظ شود. به ویژه این موضوع در خصوص اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه که کوله باری از تجربیات مفید و دانش آشکار و ضمنی فراوانی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، یکی از سؤال های کلیدی این است که چگونه می توان از ذخیره گرانبهای دانش و سواد این فرهیختگان که با سختی فراوان، در طول سال های فعالیت آن ها اندوخته شده است، بهره مند شد؟ هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی بازنشسته در طول سال های اشتغال آن هاست.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، ۱۷ نفر از اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. تعداد نهایی شرکت کنندگان از طریق اشباع نظری تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تجربیات شرکت کنندگان، از مصاحبه های عمیق استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز به کمک روش کلایزی انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی انجامید که عبارت اند از: پایبندی به هنجارها و خطوط قرمز دانشگاه؛ تعادل فرد، کار و زندگی؛ تغییر نوع نگاه از کمیت به کیفیت؛ آمادگی برای زندگی بَعد از بازنشستگی؛ توسعه مهارت های ارتباطی. همچنین با تحلیل نتایج، ۱۶ مضمون فرعی به دست آمد.
نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به توسعه مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش و به طور خاص، به اشتراک گذاری دانش اعضای هیئت علمی بازنشسته کمک می کند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح فردی (برای اعضای هیئت علمی جوان تر)، هم در سطح دانشگاه (برای مدیران عالی دانشگاه) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
تأثیر تطابق ارزش و توانمندسازی کارکنان بر جذابیت برند کارفرمایی در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر تطابق ارزش ها و توانمندسازی کارکنان بانک ملی بر جذابیت برند کارفرمایی آن است و همچنین تأثیر جذابیت برند کارفرمایی را بر ارزش های پیشنهادی کارفرما در این بانک نشان می دهد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده است و روش معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS به منظور تحلیل داده ها مورداستفاده قرارگرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک ملی است که بر اساس جدول مورگان 394 تعیین شده است. در این پژوهش به منظور سنجش متغیرها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. پایایی این پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در بخش روایی نیز از روش های همگرا و واگرا استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تطابق ارزش های فرد با ارزش های بانک ملی منجر به جذاب تر تلقی شدن برند کارفرما برای کارکنان می شود. به علاوه نتایج همسویی این پژوهش با تئوری سیگنالینگ نشان می دهد که کارکنان توانمند شده به عنوان منبع کلیدی ضمن مشارکت در درون بانک، با ارسال سیگنال های مثبت منجر به تقویت جذابیت برند کارفرمایی می شود. نتیجه مهم دیگر نشان می دهد که کارکنان بانک ملی هم ذات پنداری بالاتری با گروه های درون سازمانی داشته و خود را عضوی از خانواده بزرگ بانک پنداشته و دست به اقدامات بهبود عملکرد بانک می زنند.
ارائه الگوی پیشایندها و پسایندهای جابجایی مدیران در مدیریت شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
113 - 90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای جابجایی مدیران شهری در مجموعه شهرداری مشهد انجام شده است. رویکرد این تحقیق، استقرائی بوده و راهبرد اصلی آن به روش تجربه زیسته (پدیدار شناسی) می باشد. وجود مبنا و الگویی پژوهش شده در این مقوله قطعا می تواند در جهت توسعه مفاهیم و مصادیق مرتبط با موضوع تحقیق در مدیریت شهری بویژه شهرداری ها کمک شایانی نماید . یافته های پژوهش بعنوان یک نمونه ملموس در مدیریت شهری ، می تواند جابجایی مدیران در شهرها را بسیار حیاتی و موثر دانسته و آن را تابع درک صحیح مدیران ارشد و وجود راهبردی مناسب و رویه ای منطقی در جابجایی مدیران معرفی نماید. در این پژوهش با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته (روش کلایزی) با 12نفر از مدیران شهری وخبرگان دانشگاهی، مطالب با کمک نرم افزارMAXQDA پیاده سازی و کدها استخراج شده است. در ادامه با احصاء عناوین مهم پیشایندها و پسایندها، آنها را به دوگروه مثبت ومنفی تقسیم و عوامل موثرهر دسته تعیین و ویژگی های دسته ها مشخص شده است. درپایان بر اساس یافته های تحقیق، الگویی برای پیشایندها وپسایندهای جابجائی مدیران در مدیریت شهری ارائه گردیده است.
مدیران سازمان های دولتی، عروسکان خیمه شب بازی یا کارگزاران شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز و ظهور صاحب منصبان ناشایسسته و بله قربان گو که همچون عروسکان خیمه شب بازی با تملق و چاپلوسی درصدد اطاعت محض از فرمان ها مافوق بوده و کلید رشد خود را در تملق گویی و بله قربان گویی دیده اند و نه در تخصص و تعهد و خدمت رسانی خالصانه، عواقب و پیامدهای ناگواری در سازمان ها خواهد داشت. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیده عروسک خیمه شب بازی در مدیران است. پژوهش حاضر اکتشافی و با بهره گیری از رویکرد کیفی با روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. در پژوهش حاضر به منظور گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان و متخصصان درزمینه سازمان و مدیریت هستند. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند است. در این پژوهش 13 مصاحبه برای رسیدن به نقطه اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها در قالب 368 کدباز، 94 مضمون پایه، 45 مضمون سازمان دهنده احصا گردید. با توجه به مضامین سازمان دهنده و همچنین تحلیل مضامین منجر به شناسایی 4 مضمون فراگیر شرایط زمینه ای، عوامل فردی، شرایط مداخله گرو پیامدها شد.
تحلیل تاریخی نهادی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساختاری در دولت به طورمعمول در دولت های مختلف به صورت مقطعی با رویکردی جزئی و بدون نگاهی کلان رخ می دهد. اصلاحات ساختاری دولت نیازمند درک روند کلی این تغییرات از دیدگاهی کلان و در بازه زمانی بلندمدت است. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی تا زمان حال و تحلیل نهادی تاریخی این تغییرات است. شرط اصلاحات ساختاری مطلوب در دولت، شناخت زمینه تاریخی- نهادی شکل گیری و تغییر ساختارهاست. راهبرد این پژوهش تفسیری است. در پژوهش تفسیری توصیف ها و تفسیرهای چندلایه از پدیده ها و رویدادهای اجتماعی آنگونه که اتفاق می افتند، انجام می شود نه آنگونه که برنامه ریزی می شوند. بنابراین به منظور درک عمیق و یا شناخت یک سازمان باید به شناخت، درک ریشه و زمینه های تاریخی آن پرداخت. در این مطالعه با بررسی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش با نگاه تاریخی– نهادی دریافت شد که تعدد مراجع تصمیم گیرنده در خصوص ساختار وزارت آموزش و پرورش سبب بی نظمی و انسجام نداشتن در خط مشی های کلان این وزارتخانه شده است، به طوری که اغلب در تعارض با یکدیگر و خنثی کننده تصمیم های پیشین یکدیگر بوده اند. با وجود آنکه از لحاظ قانونی صلاحیت شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر جایگاه قانونی برای ایجاد تغییر در ساختار دولت محل ابهام است، اما همچنان این مرجع در حاشیه ای به نسبت امن و نقدناپذیر به گسترش بی رویه و گاهی وقت ها موازی سازی در ساختار وزارت آموزش و پرورش ادامه می دهد و ضروری است اصلاحات نهادی در مورد به رسمیت شناختن مسیری واحد و قانونی برای ایجاد تغییرات ساختاری در وزارت آموزش و پرورش انجام شود.
توسعه الگوی شایستگی منابع انسانی پروژه ها در حوزه مدل سازی اطلاعات ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
103 - 73
حوزههای تخصصی:
پیدایش فناوری های نوین، سبب ظهور نقش های جدید شد و از طرفی نیز بحران کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه بیم را حائز اهمیت نمود. به تعبیری، متخصصان جهت رویارویی با حوزه بیم، نیازمند چارچوبی مدون از نقش ها و مسئولیت ها بودند. بعلاوه، یکی از چالش های اصلی، توجه به میزان شایستگی مطلوب متخصصان بیم بود که این امر، نیاز به الگویی جهت سنجش شایستگی را مطرح کرد. فقدان توجه به این دو موضوع، سبب تدوین این تحقیق توسعه ای گردید. در این تحقیق، به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با 13 نفر از متخصصان، به توصیف نقش ها و مسئولیت های منابع انسانی بیم پرداخته شده و سپس، تدوین الگوی شایستگی نقش های بیم، مورد بررسی قرار گرفت. این تحلیل، با استفاده از نتایج مصاحبه ها، در قالب سه دسته کدگزاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در بخش اول، تعداد 61 مفهوم (کد) جدید شناسایی شد که در نهایت، به چارچوبی از نقش ها و مسئولیت های متخصصان که متشکل از 3 نقش و 10 مسئولیت بود، منتج شد. در بخش دوم نیز تعداد 172 مفهوم جدید شناسایی شد که در نهایت به چارچوبی از شایستگی نقش های بیم که شامل ۲۰ عنوان موضوع شایستگی در ۸ مجموعه و ۳ مؤلفه شایستگی است، منتج شد. در نهایت، نتایج در دو بخش، به 2 عنوان مسئولیت متمایز: «برنامه ریزی» و «توسعه فردی» از مجموعه نقش های بیم و نیز به 4 عنوان شایستگی منحصربه فرد: «ارزیابی و بهبود مستمر»، «تمایل به یادگیری»، «صلاحیت» و «صداقت و احترام متقابل» به دست آمدند.
الگویی جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تأکید برغیبت گرایی در شرایط چند موجی کرونا در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه یک مدل کیفی برخواسته از تئوری داده بنیاد جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید بر غیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی، با مشارکت خبرگان، اساتید و کارشناسان سازمان های دولتی انجام گرفته است. روش نمونه گیری، نمونه گیر ی نظری(روش کیفی) می باشد.در مرحله ابتدایی به تحلیل داده های حاصل از بررسی پیشینه و ادبیات موضوع و همچنین مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و اعضاء هیئت علمی آگاه به حوزه منابع انسانی پرداخته شده است.سپس بر اساس رویکرد داده بنیاد، مدل کیفی تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید برغیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی طراحی گردید. نتایج نشان داد پدیده اصلی غیبت گرایی به دو مقوله اجتنابی و نگرشی،پدیدآورندگان غیبت گرایی به دو دسته عوامل سازمانی و فردی، شرایط زمینه ای غیبت گرایی به سه دسته عوامل شغلی،سازمانی و محیطی،مداخله گرهای غیبت گرایی به پنج دسته عوامل خدمات اجتماعی،توانمندسازی کارکنان،کسب شایستگی استخدامی،فضای اعتماد و احترام و عدالت سازمانی،راهبردهای کاهش غیبت گرایی بهداشت محیط کاری و فردی،تعادل بین کار و زندگی،بهبود و شفاف سازی فرایندهای سازمانی،نیازسنجی آموزشی شغل،آسیب شناسی شغل و بهبود ارتباطات کارمند/مدیر و پیامدهای پدیده غیبت گرایی شامل آسیبهای شغلی، نارضایتی ارباب رجوع، بیگانگی شغلی،افسردگی و افزایش هزینه های سازمان و پیامدهای مثبت شامل بهداشت فردی و محیط کار،کاهش هزینه های مادی سازمان،کمک به محیط زیست،افزایش رضایت فردی غائب،انعطاف پذیری کار روزانه می باشد و نتایج این تحقیق نشان می دهد عملکرد سازمانی در دوران پاندمی ها با حضور پدیده غیبت گرایی کاهش می یابد.
ارایۀ الگوی پارادیمی بی حسی سازمانی در بین معلمان ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارایه الگوی پارادیمی بی حسی سازمانی در بین معلمان ورزش طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بود. جامعه آماری در بخش کمی ﺷﺎﻣﻞ کلیه معلمان تربیت بدنی کرمانشاه می باشد. نمونه آماری این پژوهش با توجه به فراوانی جامعه آماری، حجم نمونه و احتمال خطای نمونه گیری، 150 نفر در نظر گرفته شد. در این تحقیق با توجه به اهداف و نوع تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های تحقیق حاضر از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش، شامل 14 مقوله و 58 کد مفهومی می باشد که در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (3 مقوله)، مقوله اصلی: بی حسی سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (1 مقوله)، راهبردها (3 مقوله)، شرایط زمینه ای (2 مقوله)، شرایط مداخله گر (4 مقوله) و پیامدها (1 مقوله) جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مؤلفه ی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است بنابراین مدل پژوهش از برازش کافی برخوردار می باشد. با توجه به آنکه معلمین تربیت بدنی نقش پررنگی در توسعه ورزش دانش آموزی دارند، توصیه می شود که مدیران و متولیان آموزش وپرورش، از نتایج پژوهش حاضر به منظور افزایش کیفیت زندگی این قشر استفاده نمایند.
الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیگ برتر هندبال ایران برای حفظ هواداران، توسعه محصولات لیگ و توسعه استراتژی های مرتبط با لیگ نیازمند درک الگوی تعاملی هواداران لیگ می باشد. لذا این پژوهش با هدف توسعه الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی بود که به روش مدل سازی انجام شد. مدل مفهومی اولیه پژوهش بر مبنای ادبیات معتبر موجود توسعه یافت و سپس با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. مقدار شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 872/0 محاسبه شد و مقادیر پایایی مرکب برای تمامی سازه ها بالاتر از نقطه برش پیشنهادی 60/0 بود. 306 پرسشنامه وارد تجزیه و تحلیل نهایی شد. برای ارزیابی مدل مفهومی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش برازش مناسبی با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال دارد. هواداران لیگ برتر هندبال ایران بیشترین تمایل را به رفتارهای غیرتبادلی برون نقشی نشان دادند. بنابراین مدیران لیگ برتر هندبال ایران می توانند از طریق فراهم کردن فرصت های تعاملی برای هواداران، پایگاه هواداران خود و همچنین تبادلات اجتماعی بین هواداران را گسترش دهند.
ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 238
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
شناسایی عوامل مؤثر بر برنامه همسوسازی منابع انسانی؛ ارائه الگو با روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند کارمند یابی استراتژیک منابع انسانی، ازجمله مهم ترین فعالیت ها و اقدامات متخصصان منابع انسانی، جامعه پذیری، هم راستاسازی با فرهنگ سازمانی و آشناسازی کارکنان تازه-وارد با سازمان است. فرآیندی که مجموعه فعالیت های جامعه پذیری، هم راستاسازی با فرهنگ سازمانی و آشناسازی کارکنان تازه وارد با سازمان را انجام می دهد، در دنیای امروز مدیریت تحت عنوان برنامه همسوسازی منابع انسانی شناخته می شود. لذا پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر برنامه همسوسازی منابع انسانی در سازمان های دولتی و ارائه الگوی آن انجام پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع داده ترکیبی، ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 20 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن به ترتیب با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تائید شد. هم چنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی باز آزمون تائید شد. در این پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم افزار Maxqda و نتایج کمی با روش ISM تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های اثرگذار بر برنامه همسوسازی منابع انسانی در چهار محور زمینه های پیاده سازی برنامه همسوسازی، عوامل همبسته و مداخله جوی برنامه همسوسازی به همراه ابعاد و پیامدهای آن است.
بررسی تأثیر نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی کارکنان با تأکید بر نقش انگیزۀ درونی و توانمندسازی روان شناختی در شرایط دورکاری در زمان کرونا (مورد: معلمان آموزش وپرورش مقطع متوسطۀ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
325 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی معلمان در زمان دورکاری کرونا با تأکید بر انگیزه درونی و توانمندسازی روان شناختی آنان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری اطلاعات توصیفیپیمایشی،به جهت زمانی مقطعی و به لحاظ نوع ارتباط بین متغیر ها یک تحقیق همبستگی است. جامعه مورد مطالعه معلمان آموزش وپرورش دوره متوسطه شهر تهران به تعداد 480 نفر و نمونه از نوع خوشه ای در دسترس با حجم 214 نفر بود. روش گردآوری داده ها پرسشنامه طراحی شده توسط کروز و همکارانش (2022) و ریتولد و همکارانش (2022) با طیف پنج گزینه ای لیکرت بود و تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار Lisrel 8.8 - SPSS 26 و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی با نقش میانجی انگیزه درونی و بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و بین توانمندسازی روان شناختی بر رضایت شغلی و انگیزه درونی بر رضایت شغلی و در نهایت بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.