فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 26
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پارادایم چابکی برای ارتقای توانایی کامیابی در محیط پویا و پیش بینی ناپذیر سازمان های امروزی مطرح شده است. از میان پیش نیازهای گوناگون ارتقای چابکی سازمانی پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر انعطاف پذیری منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نگاه هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی - میدانی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک های ملت، تجارت، صادرات و مسکن شهرستان تبریز است که 262 نفر از آنها به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های انعطاف پذیری وظیفه ای، مهارتی و رفتاری به ترتیب از بیشترین نقش در تبیین چابکی سازمان برخوردار بوده اند. همچنین این مولفه ها همبستگی قوی با یکدیگر دارند. نتیجه گیری: سازمان ها با داشتن نگرش راهبردی به انعطاف پذیری منابع انسانی می توانند توان فکری و ذهنی سازمان را در راستای رسالت و مأموریت های آن در محیط رقابتی امروزی تقویت کنند و الزامات و پیش نیازهای چابکی سازمانی را فراهم آورند.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی در سازمان با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
79 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه مدیران به پیامدها و جوانب اخلاقی تصمیم گیری های سازمانی می تواند به ارتقای وجهه و اعتبار اجتماعی سازمان یاری رساند. در این راستا پژوهش حاضر به شناسایی و تعیین روابط میان عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) است. شناسایی عوامل مورد نظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آن ها به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش اول شامل پژوهش های موجود و قابل دسترس در پایگاه های علمی معتبر کشور در زمینه تصمیم گیری اخلاقی و در بخش دوم مدیران و کارکنان شرکت دانا سرمایه شهر شیراز که درگیر مسائل مالی هستند بوده است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شده است. یافته ها: مهم ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی شامل 15 عامل فردی، سازمانی، اجتماعی و محیطی بوده است که روابط آن ها در قالب شش سطح تأثیرگذاری ارائه شده است. نتیجه گیری: ترویج تصمیم گیری اخلاقی در میان مدیران نیازمند تقویت پیشایندهای آن است و در اولویت قرار دادن عوامل دارای بیشترین اثرگذاری به ارتقای اثربخشی این تلاش ها کمک خواهد کرد.
منابع انسانی استراتژیک و تغییر استراتژیک در سازمان: تحلیل نقش میانجی دوسوتوانی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
133 - 158
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در محیط رقابتی و پویای امروزین فراهم ساختن شرایط و آمادگی های مورد نیاز برای پیشبرد تغییرات استراتژیک برای حفظ بقا و بهروه وری پایدار سازمان ضروری است. در این میان، این پژوهش به مطالعه نقش منابع انسانی استراتژیک در پیشبرد تغییر استراتژیک در سازمان پرداخته و نقش میانجی دوسوتوانی رفتاری را نیز در این رابطه بررسی کرده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت مدیریت طرح های صنعتی ایران به تعداد 248 نفر تشکیل می دهند که از میان آنها 146 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و به وسیله نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: منابع انسانی استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و با میانجی گری دوسوتوانی رفتاری بر تغییر استراتژیک در شرکت مورد مطالعه تأثیری معنادار داشته است. نتیجه گیری: توسعه قابلیت های کلیدی منابع انسانی می تواند توان و تمایل آنها را برای رفتار مشارکتی و عملکرد نوآورانه بهبود بخشد و بدین ترتیب پیاده سازی تغییرات استراتژیک طرح ریزی شده در سازمان تسهیل و تسریع خواهند شد.
معرفی چارچوب ویکی اُرگ: یک چارچوب نوع شناسی جدید از مسائل سازمانی و راهکارهای آن ها در موقعیت های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
187 - 216
حوزههای تخصصی:
تا کنون مطالعات محدودی در خصوص شناسایی و حل مسائل در موقعیت های پیچیده سازمانی انجام شده است. ازین رو، هدف از این پژوهش آن بود که یک چارچوب نوع شناسی جدید از مسائل سازمانی و راهکارهای آن ها در موقعیت های پیچیده ارائه شود. این چارچوب ویکی اُرگ نام دارد که وجه تسمیه آن این است که این چارچوب، همانند سایت ویکی پدیا، در عین حال که اطلاعاتی در خصوص مسائل پیچیده سازمانی و راهکارهای پیشنهادی آن ها ارائه می دهد، توسط کاربرانش (مدیران و متخصصان مسائل سازمانی) قابل اصلاح و گسترش است. هدف از ارائه این چارچوب کمک به مدیران در شناسایی و حل مسائل در موقعیت های پیچیده در سازمان هاست. این چارچوب بخش مهمی از روش شناسی کارگردانی مسائل سازمانی (DOP) به شمار می رود که یک روش شناسی برای برخورد با مسائل در موقعیت های پیچیده اجباری است. در این مقاله، ضمن معرفی چارچوب ویکی اُرگ، نحوه شکل گیری و روایی و قابلیت اعتبار آن نیز تشریح می شود.
شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری انجام شده است. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحقیق روایتی که یکی از روش های تحقیق کیفی است و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با 8 نفر از مدیران منابع انسانی و کارشناسان خبره، صورت گرفته است که دارای ویژگی حداقل سه سال سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی در وزارت جهاد و کشاورزی، سازمان امور اداری و استخدامی، سازمان بهزیستی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد 31 چالش در حوزه مدیریت منابع انسانی براساس مدل سه شاخگی در سازمان های دولتی وجود دارد که بیشترین فراوانی به دست آمده مربوط به چالش های "نبود نظام مدیریت منابع انسانی یکپارچه"، "سیاست های بالادستی"، "قانون" و "عدم شایسته سالاری" است. در بخش کمی جامعه آماری وزارت علوم تحقیقات و فناوری به عنوان وزارتخانه منتخب با تعداد جامعه 432 نفر درنظر گرفته شده است که ازطریق فرمول کوکران 203 نفر انتخاب شده اند و برای تحلیل داده های کمی و آزمون مدل پژوهش از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در هر سه مورد مربوط به چالش های حوزه ساختاری، رفتاری و زمینه ای بیشتر از 96/1 می باشد که می توان گفت عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای بر بهره وری تأثیر منفی و معنی داری دارند؛ یعنی با افزایش چالش های مرتبط با عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای، بهره وری کاهش می یابد.
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی (مورد مطالعه: کارکنان مجتمع فولاد گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدفْ کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری همه کارکنان مجتمع فولاد گیلان (419 نفر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای به حجم 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی بایر و همکارانش (2006)، و پرسشنامه رهبری تحول آفرین بس و آولیو (1997) به کارگرفته شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو روش توصیفی و استنباطی بود که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار های Spss 20 و Smart Pls 2 انجام گرفت. طبق نتایج این پژوهش، رهبری تحول آفرین ادراک شده نقش میانجی کامل در تأثیرگذاری ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دارد.
ارائه مدل هویت سازمانی با رویکرد برند کارفرما؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان های برتر در تلاشند تا کارکنان بالقوه حرفه ای و متخصص را جذب نموده و در حفظ و نگهداری منابع انسانی خود بکوشند. یک هویت سازمانی قوی، بالطبع می تواند باعث حفظ و نگهداری کارکنان شود. همچنین یک برند کارفرمای قوی ازطریق مؤلفه های خود بر ایجاد هویت سازمانی قوی و درنتیجه حفظ و ماندگاری کارکنان اثر می گذارد. مقاله حاضر درصدد ارائه مدل هویت سازمانی با رویکرد برند کارفرما با بهره گیری از نظریه داده بنیاد در شرکت سایپاست. دراین میان، اثری که برند کارفرما بر هویت سازمانی می گذارد، می تواند باتوجه به اختلاف بین نسل های کاری و سابقه خدمت، متفاوت باشد و موجب شود که کارکنان برای جذب شدن و ماندن در سازمان ها، اولویت هایشان تغییر نماید. این مقاله ازنظر هدف، کاربردی و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه است. اطلاعات با استفاده از روش داده بنیاد بررسی و مقوله ها ازطریق کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی، تحلیل شد. درنهایت، به صورت مدلی مبتنی بر اثر هویت سازمانی بر نگهداری کارکنان با تأثیر برند کارفرما به عنوان شرایط علی و نیز ایجاد رضایت شغلی و تعهد سازمانی به عنوان راهبردها و تأثیر عوامل زمینه ای (محیطی) و مداخله گر ارائه شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر رفتار سبز کارکنان با تکنیک DANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
177 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه به منظور کاهش اثرات زیانبار سازمان ها، فشارهای روزافزونی برای استقرار نظام مدیریت سبز وجود دارد. یک نظام مدیریت سبز درصورتی موفق عمل خواهد کرد که نقش حیاتی رفتارهای انسانی در فرایندهای "سبز" را نادیده نگرفته و در تقویت چنین رفتارهای زیست محیطی همت گمارد. این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر رفتار سبز کارکنان به منظور معرفی عوامل مؤثر در تقویت رفتارهای زیست محیطی در محیط کار صورت گرفت. پژوهش حاضر ازجهت هدف کاربردی و ازحیث گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد صنعت ICT با سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی بود. با بررسی ادبیات رفتار سبز کارکنان و با به کارگیری نظر خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی فازی در غربالگری عوامل، 15عامل مؤثر بر رفتار سبز کارکنان شناسایی و در 4 گروه عوامل هنجاری [ارزشی]، عوامل اطلاعاتی، عوامل مدیریتی و حمایتی و عوامل محیطی دسته بندی شد. درنهایت این عوامل با استفاده از تکنیک DANP رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد عوامل مدیریتی و حمایتی با وزن 0.3569، عوامل هنجاری [ارزشی] با وزن 0.2481، عوامل اطلاعاتی با وزن 0.1989 و عوامل محیطی با وزن 0.1961 رتبه اول تا چهارم را کسب کرده اند.
تاثیر شبکه های اجتماعی بر یادگیری با نقش تعدیلگر هوش اجتماعی (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی محمود آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان با نقش تعدیلگر هوش اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از گروه پیمایشی، همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد محمود آباد برابر با 682 نفر می باشند، نمونه آماری مطابق جدول کرجسی و مورگان (1970) 245 نفر، که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. و از پرسشنامه های استاندارد هوش اجتماعی (سیلورا، مارتین یوسن و داهل، 2001)، پرسشنامه سبک های یادگیری (کلب، 1991) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996) استفاده شد. نتایج نشان داد، هوش اجتماعی نقش تعدیل کننده ای در رابطه شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان دارد، هوش اجتماعی شامل پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی است و پردازش اطلاعات توسط دانشجویان باعث تصمیمات بهینه در همان زمان و بهره وری بالاتری خواهد شد. و داشتن آگاهی های اجتماعی دانشجویان می تواند عاملی در دریافت درست مطالب گردد. و مهارت های اجتماعی از جمله مهارت ارائه راه حل، مهارت ارتباط فردی، می تواند بر دانشجویان موثر باشد و دانشجویانی که هوش اجتماعی بالایی برخوردار باشند، در فعالیت ها هم موفق عمل می کنند و از نظر یادگیری هم در سطح بالایی قرار دارند.
تأثیر مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی بر تعهد سازمانی کارکنان با نقش واسطه ای پرستیژ خارجی برند و نقش تعدیل گر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای پرستیژ خارجی برند و نقش تعدیل گر جنسیت در تأثیر مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی بر تعهد سازمانی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک تجارت استان مازندران است که تعداد 234 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و ضریب دیلون- گولداشتاین تأیید شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی سازمان بر پرستیژ خارجی برند تأثیر مثبت دارند. مدیریت هویت برند و مسئولیت اجتماعی سازمان بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت دارند. پرستیژ خارجی برند بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت دارد. پرستیژ خارجی برند در ارتباط بین مدیریت هویت برند و تعهد سازمانی کارکنان و نیز در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمان و تعهد سازمانی کارکنان به عنوان متغیر واسطه ای عمل می کند. جنسیت در ارتباط بین مدیریت هویت برند و تعهد سازمانی کارکنان و نیز در ارتباط بین مسئولیت اجتماعی سازمان و تعهد سازمانی کارکنان به عنوان متغیر تعدیل گر عمل می کند. بنابراین، مدیران می توانند با استفاده از مدیریت هویت برند، مسئولیت اجتماعی سازمان و پرستیژ خارجی برند، تعهد سازمانی کارکنان خود را افزایش دهند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل شایستگی مدیران بازاریابی بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پرورش مدیران شایسته، به یکی از کلیدی ترین مفاهیم در عرصه مدیریت تبدیل شده است و به زعم بسیاری از خبرگان دانشگاهی و صنایع می تواند از رهیافت های اصلی موفقیت سازمان ها و صنایع مختلف یک کشور در بسترهای ملّی و فراملّی به شمار رود، برهمین اساس این پژوهش قصد دارد با بهره گیری از روش ترکیبی، مدل شایستگی مدیران بازاریابی بین الملل را طراحی و اعتبارسنجی نماید. در مرحله نخست با اتکا به راهبرد پژوهشی ِکیفی و با استفاده از روش نمونه گیری نظری با مدیران بازاریابی بین الملل موفق که در عرصه تجارت بین الملل فعال هستند تا دستیابی به اشباع نظری، مصاحبه های عمیق انجام شد و سپس داده های حاصل از آن با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA نسخه 10کدگذاری و مقوله بندی شد که مجموعاً 638 مفهوم اولیه درقالب 50 مقوله فرعی نهایی و 6 مقوله اصلی، مشتمل بر شایستگی های حیاتی (شرایط علّی)، شایستگی های حرفه ای (پدیده محوری)، شایستگی های تعاملی (راهبردها)، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها را دربرداشت. در گام بعدی، پرسشنامه مستخرج از مدل پارادایمی پژوهش، طراحی و میان مدیران بازاریابی بین الملل فعال کشور در 12 حوزه صنعت، توزیع و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی شد. نتایج، حاکی از تأیید فرضیه ها و روابط میان سازه ها بود و نشان داد که مؤلفه های مدل به درستی شناسایی شده اند.
تأثیر پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمانهای دولتی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پاسخگویی وخودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش کاشان) می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارمندان اداره آموزش و پرورش کاشان می باشد که از میان1600 نفر از آنها، 310 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پاسخگویی هوچوراتر و همکاران (2003)، رفتار سیاسی کارکنان هنسی (2005) و خودکارآمدی شغلی بندورا (1997) می باشد. یافته های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد. پاسخگویی بر رفتار سیاسی کارکنان درآموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P). خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیرمعناداری دارد (05/0>P). نتایج پژوهش نشان داد پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P).
طراحی الگوی شایستگی های مدیران میانی در شهرداری تهران و اعتبار بخشی آن با مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع مدیریت در شهرداری ها که نوعا سازمان های خدماتی هستند، با سایر سازمان ها متفاوت است. به همین جهت شایستگی های مدیران این گونه سازمان ها با سایر سازمان ها متفاوت خواهد بود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباربخشی مدل شایستگی های مدیران میانی شهرداری می باشد که در مناطق بیست و دو گانه شهرداری تهران انجام گرفته است . در این تحقیق ضمن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﺑیﺎﺕ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻣﺪﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻯ ﺷﺎیستگی، با 20 نفر از خبرگان سازمانی در 8 معاونت مختلف ، مصاحبه شد و مدل اولیه شایستگی های مدیران میانی شهرداری حاصل شد. با انجام سه مرحله پنل دلفی در بین 7 نفر از خبرگان، مدل اصلاح شده شایستگی ها حاصل شد. درفاز دوم برای اعتباربخشی مدل، از مدل معالات ساختاری استفاده شد و پرسشنامه ای تدوین و در بین 274 نفر از مدیران میانی شهرداری توزیع گردید و در نهایت، مدل شایستگی مدیران میانی شهرداری با 3 بعد ، 6 مولفه و 45 شاخص ارائه گردید.
مدل سازی عوامل موثر بر شادی سازمانی با رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری فراگیر (TISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
129 - 158
حوزههای تخصصی:
شادی سازمانی یکی از موضوعات بسیار حیاتی در مدیریت و روان شناسی بوده و یکی از عوامل مؤثر بر بهره وری محسوب می شود. ازطرفی، نتایج گزارش های بین المللی حاکی از عدم شادی در کشور و به تبع آن در سازمان های ایران است که لزوم توجه بیش ازپیش به این مسئله آشکار می شود. لذا در این پژوهش محققان درصدد طراحی مدلی متشکل از عوامل مؤثر بر شادی سازمانی و همچنین کشف روابط ساختاری میان آن عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر در بانک سپه می باشند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، جامعه موردمطالعه تحقیق، مدیران ارشد و میانی و خبرگان دانشگاهی می باشند. براین اساس، 10 نفر از مدیران ارشد و میانی بانک سپه و 5 تن از اساتید دانشگاهی در رشته مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی به صورت هدف مند قضاوتی انتخاب شدند. مدل طراحی شده حاوی 11 عامل اعتماد، خوش بینی، رضایت شغلی، امنیت شغلی و اقتصادی، اهداف کاری مشخص و مشترک، تعهد سازمانی، یادگیری سازمانی، احساس عدالت، صداقت، علاقه به کار و معنی داربودن کار است که در 8 سطح طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد که از میان مجموعه این عوامل، عامل اهداف کاری مشخص و مشترک به عنوان عامل زیربنایی شکل گیری شادی سازمانی کارکنان تشخیص داده شده است که به ایجاد حس عدالت در افراد در ساختار مزبور منجر شده و به تبع آن صداقت، امنیت شغلی و اقتصادی و خوش بینی تحقق یافته و درنهایت تعهد سازمانی پیامد نهایی آنها خواهد بود.
بررسی رابطه هوش هیجانی دانشجویان نظامی با عملکرد آنان (مورد مطالعه: دانشگاه علوم انتظامی امین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هیجانات و عواطف دانشجویان از جمله مواردی است که ممکن است تاثیرگذاری مثبت و منفی ای در دانشگاه ها ایجاد کنند و عملکرد آنان را متاثر سازند. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی دانشجویان نظامی با عملکرد آنان در دانشگاه علوم انتظامی امین می باشد. روش تحقیق بکار رفته از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. بر اساس فرضیه های تحقیق به بررسی رابطه هوش هیجانی و مولفه های این هوش با عملکرد دانشجویان (دانشگاه علوم انتظامی امین) و همچنین به بررسی رابطه متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، سن و تحصیلات) با هوش هیجانی و مولفه های این هوش می پردازد، که از بین مولفه های هوش هیجانی (آگاهی هیجانی، کنترل هیجانی، تسهیل هیجانی و ادراک هیجانی)، مولفه کنترل هیجانی دارای بیشترین اهمیت و مزیت می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای استاندارد با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش دارای 40 سوال می باشد که 16 سوال اول آن مربوط به متغیر مستقل هوش هیجانی و 24 سوال پایانی آن مربوط به متغیر وابسته عملکرد دانشجویان می باشد که روایی محتوایی آن توسط تعدادی از صاحب نظران و متخصصین مربوطه مورد تأیید قرار گرفت؛ و همچنین پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه (هوش هیجانی = 874/0 و عملکرد دانشجویان = 919/0) مورد تایید قرار گرفت. در مجموع هوش هیجانی و تمام مولفه های این هوش رابطه معنادار با عملکرد دانشجویان داشتند، که از میان این مولفه ها کنترل هیجانی دارای بالاترین همبستگی با عملکرد دانشجویان داشت. در پایان نیز پیشنهادهایی در این باره مطرح می شود.
شناسایی لنگرگاه های مسیر شغلی کارکنان دانشی برمبنای مدل شایستگی (موردمطالعه: پژوهشگاه صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان دانشی، سرمایه های فکری و مهم ترین سرمایه سازمان ها هستند. ازاین رو، توسعه و نگهداشت آنان در س ازمان بسیار مهم و حیاتی است. بدین منظور، باید به توسعه شایستگی های این گروه از کارکنان، توجه ویژه ای داشت. مدل شایستگی اساس و پایه همه فرایندهای منابع انسانی است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی لنگرهای شغلی کارکنان دانشی برمبنای مدل شایستگی در پژوهشگاه صنعت نفت است. لازم به ذکر است؛ لنگرگاه شغلی در پژوهش حاضر اشاره به وضعیتی دارد که فرد موقعیت خود را در شغل کنونی اش تثبیت کرده و تلاش می کند تا شایستگی های جایگاه بعدی در مسیر شغلی اش را کسب نماید. براین اساس، در ابتدا هرکدام از شایستگی های گروه های دانشی با کمک متخصصان و ادبیات نظری به پرسشنامه ای کیفی در سه گروه مختلف مدیریتی، پژوهشگر و پژوهشگر هیئت علمی دسته بندی شدند. روش تحقیق مطالعه موردی و روش تحلیل داده ها از نوع کمی بود. جامعه آماری پژوهش را گروه های مختلف ازقبیل مدیران برجسته، کارشناسان و پژوهشگران، اعضای هیئت علمی و مشاوران پژوهشگاه صنعت نفت تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدف مند و تشکیل گروه کانونی انجام شد. روایی ابزار پژوهش با استفاده از روایی محتوا بررسی شد. همچنین، برای سنجش پایایی از شیوه ثبات و ضریب همبستگی درونی استفاده شد که مقدار آن 87/0 بود. نتایج پژوهش نشان داد که هر گروه از کارکنان دانشی دارای لنگرگاه های مسیر شغلی مشخصی بوده و کارکنان هر گروه دانشی برای تثبت خود در جایگاه فعلی و ارتقا به سطح بالاتر باید امتیازهای لازم آن جایگاه را کسب نمایند.
ارائه مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی به روش کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از نهاد های مهمی که در عصر جهانی شدن منجر به تحولات زیادی شده است آموزش عالی می باشد. تحولات و پیشرفت سریع فناوری و همینطور ارتباطات سریع منجر به ایجاد مفاهیم و امکانات جدید در حوزه های مختلف آموزش عالی شده است. دانشگاه های ما هم با مواجهه با این تغییر و تحولات دچار چالش های متعددی شده اند. بر این اساس، در این پژوهش به منظور ارائه مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی به روش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 651 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 186 شاخص اصلی؛ در شش بعد و 39 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 32 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی در شش بعد اخلاق حرفه ای، صلاحیت (اعتبار) حرفه ای، ویژگی های شخصیتی حرفه ای، دانش حرفه ای (تدریس اثربخش)، ارتباطات حرفه ای ارائه شد.
مدیران عالی آموزش و پرورش: شناسایی شایستگی ها و توانمندی های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد پژوهش آمیخته استفاده گردید. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
شناسایی عناصر الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی با رویکرد داده بنیاد (مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی، بندر شهید رجایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
بررسی تجربی مدل حسادت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اینکه کارکنان در سازمان ها تلاش می کنند تا احساس حسادت خود را سرکوب نمایند، شناخت و درک مفهوم حسادت، پیشایندها و پیامدهای آن برای محققین و سازمان ها امری مهم به نظر می رسد. ازاین رو، تحقیق حاضر درصدد است تا به بررسی نقش حسادت در محیط کار بپردازد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی است، ازنظر ماهیت و رویکرد از جمله تحقیقات علّی است و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات نیز جزء تحقیقات توصیفی و از شاخه مطالعات پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری در این پژوهش شامل کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران به تعداد 650 نفر است. طبق جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای با حجم 242 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که روان رنجوری، یک پیش زمینه مهم در توسعه احساس حسادت است. وظیفه شناسی به طور منفی بر احساس حسادت تأثیر می گذارد. رقابت پذیری ادراک شده، احساس حسادت را افزایش می دهد. حسادت، تأثیر منفی بر رفتار شهروندی سازمانی در سطح فردی و تأثیر مثبتی بر رفتارهای زیان آور (غیرکارآمد) در سطح فردی دارد. درنهایت، نتایج نشان می دهد که حسادت تاحدی نقش میانجی گری بین روابط روان رنجوری، وظیفه شناسی و رقابت پذیری ادراک شده از یک سو و رفتار شهروندی سازمانی و رفتارهای زیان آور ازسوی دیگر، دارد.