فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین اعتماد سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت در دنیای رقابتی به توانائی توسعه روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد و کلید اصلی آن به شمار می رود. بر این اساس سازمان ها و کارکنان نیاز دارند که هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یکدیگر اعتماد کنند. تعهد سازمانی نیز یک نوع نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول چند دهه اخیر مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی بوده و همچنان وجود دارد. از طرف دیگر حمایت سازمانی ادراک شده به برداشت کارکنان از میزان توجه سازمان به تلاش، سلامتی و آسایش آن ها اشاره دارد. از این رو با توجه به اهمیت این عوامل در سازمان ها، پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتماد سازمانی، تعهد چند بعدی سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور در وزارت امور اقتصادی و دارایی است که مجموعاً 175 نفر می باشند؛ که از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده و از این جامعه، نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران، 120 نفر به دست آمد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه استاندارد کلیپ سیوات و همکاران (2012) استفاده شد. همچنین جهت افزایش روایی پرسشنامه از نظرات اساتید متخصص این رشته و کارشناسان وزارت امور اقتصادی و دارایی استفاده شد.. از روش آلفای کرونباخ (0.84) جهت تعیین پایایی پرسشنامه استفاده شد.
در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق ماتریس همبستگی، معادلات رگرسیون چندگانه و ... با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد سازمانی ( 0.83) و حمایت ادراک شده (0.653) با تعهد سازمانی ارتباط دارد. همچنین اعتماد سازمانی با حمایت سازمانی ادراک شده(0.75) نیز ارتباط معناداری دارد. سازمان ها با بهره گیری از نتایج حاصله، در دنیای نوینی که پیوسته در حال تغییر و تحول است قادر به پیشی گرفتن از رقبا خواهند شد.
نقش سیستمهای مکانیزه در تحول اداری
حوزههای تخصصی:
در جستجوی مدلی برای ارزیابی عملکرد سازمانهای پژوهش و توسعه
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه مازندران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی بین کارکنان دانشگاه مازندران اجرا شد. روش پژوهش، همبستگی و به طور مشخص از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش حدود 400 نفر از کارکنان دانشگاه مازندران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های مدیریت دانش نوناکوکه دارای چهار بعد برونی سازی، ترکیب، برونی سازی و اجتماعی سازی است و پرسشنامه نوآوری سازمانی که دارای سه بعد تولیدی، فرایندی و اداری است استفاده شد. این پرسشنامه ها بین 189نفر از کارمندان توزیع شد. پایایی پرسشنامه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۴۵/0و ۹۴۴/0 تعیین شده است.یافته های پژوهش نشان داد که همه مؤلفه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی دوبه دو باهم همبستگی دارند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و نوآوری سازمانی به خوبی از طریق مدیریت دانش تبیین شده است و به عبارتی مدیریت دانش تأثیر مستقیم و مثبت و معنادار بر نوآوری سازمانی دارد.
مدیریت و فشارهای روانی
حوزههای تخصصی:
شناسایی ابعاد و مولفه های بهسازی منابع انسانی در آموزش و پرورش به منظور ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی بهسازی منابع انسانی در آموزش وپرورش، انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان اداری آموزش وپرورش استان زنجان (1011=N) است که از بین آنها 280 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از مطالعات پیشینه و ادبیات پژوهش، مصاحبه و اجرای فن دلفی، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی، تدوین شد. روایی پرسشنامه ازطریق روایی محتوا و روایی سازه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 ارزیابی شد. نتایج نشان داد که وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی در ابعاد بهسازی "اخلاقی"، "اجتماعی فرهنگی" و بعد "فردی" از میزان رضایت نسبی برخوردار است ولی ابعاد "سازمانی"، "حرفه ای" و "آموزشی" پایین تر از حد متوسط بودند. مدل نهایی در چهار بخش: فلسفه و اهداف، ابعاد و مؤلفه ها، فرایند اجرایی و برون داد مدل طراحی شد. باتوجه به نتایج پژوهش، در بخش ابعاد و مؤلفه ها، مقدار شاخص نیکویی برازش 97/0 و مقدار شاخص میانگین مربعات خطای برآورد 048/0 برآورد شد و اعتبار کل مدل نیز به تأیید متخصصان امر رسید.
سنجش اثربخشی برنامه های آموزشی در سازمانها
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت (مورد مطالعه: شرکت های تکنولوژی- محورِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت های تکنولوژی محورِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور تحقق این هدف روش پژوهش تلفیقی به کار گرفته شد. به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری استراتژیک روش دلفی به کار گرفته شد (کیفی). برای بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد، روش پیمایش به کار گرفته شد (کمی). جامعة آماری پژوهش در مرحلة کیفی، خبرگانِ حوزة رهبری و مدیریت است. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی 24 نفر انتخاب شد. در مرحلة کمی، جامعة آماری پژوهش شامل چهار صنعت خودرو، دستگاه های برقی، شیمیایی، و مواد دارویی است. برای انتخاب شرکت ها روش نمونه گیری دردسترس به کار گرفته شد که داده های 42 شرکت بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و داده های دست دوم استفاده شد. برای تحلیل داده ها، مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی اجرا شد. بر اساس تحلیل نتایج دلفی، مدلی برای رهبری استراتژیک با سه بُعد و 18 مؤلفه ترسیم شد. نتایج مرحلة کمی نشان داد که سه متغیرِ قابلیت های فردی، سازمانی و محیطی رهبری استراتژیک در مجموع، 2/29 درصد از تغییرات عملکرد را توضیح می دهند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی مطرح شده است.
موردکاوی: نگرشهای استرس زا، بستر شکستهای سازمانی
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۲شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
سازمانهای پاسخگو فردا: سرمشق نوین تحول فردی و سازمانی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
نقش شایستگیها در مدیریت منابع انسانی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۷
حوزههای تخصصی:
چگونه رهبری اثر بخش داشته باشیم؟
حوزههای تخصصی:
• نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیمارستان ها یکی از پرتعامل ترین سازمان ها هستند. تعاملاتی که می تواند موجب یادگیری و دانش آفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمان های درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر می باشد. در این پژوهش از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخش ها و نسبت ها تعداد نمونه هر یک از بخش ها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶ آفرینی ﭼﻮی و ﻟی (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده می باشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانش آفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و می توانند نقش تبیین کننده ای را ایفا کنند.
چارچوبی جدید برای ارزیابی عدالت سازمانی با استفاده از وجوه چهارگانه سازمان در کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایل روزافزون به مباحث مربوط به سازمان های نوظهور و آوازه بسیار آنها، مدیران بسیاری از سازمان های امروزی را به سوی استقرار یکی از انواع آن سوق داد و بسیاری نیز مدعی نیل به موفقیت در ایجاد سازمان های مذکور هستند. وجود شاخص هایی برای تأیید یا رد صحت ادعاهای مذکور، یکی از موضوع هایی است که باعث می شود مدیران از نمادینه کردن مفاهیم اجتناب کنند و به سوی نهادینه کردن آنها گام بردارند. سازمان عدالت محور یکی از انواع سازمان های جدید و پرطرفدار کنونی است که در معرض این آسیب قرار دارد. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای ارزیابی میزان استقرار عدالت در سازمان بود که با استفاده از وجوه چهارگانه سازمان در الگوی کارت امتیازی متوازن کاپلان و نورتون تحقق می یافت. در پژوهش حاضر با استفاده از ادبیات پیشین، شاخص های ابعاد عدالت سازمانی استخراج گردید و به طور فرضی، هر یک از ابعاد عدالت سازمانی متناظر با یک منظر از مناظر سازمان در کارت امتیازی (رشد و یادگیری، فراگردهای داخلی، مالی و مشتری) در نظر گرفته شد. سپس برای تعیین اینکه هر یک از شاخص های عدالت به کدام منظر تخصیص یابد، پرسشنامه ای طراحی گردید و در اختیار خبرگان و اساتید رشته مدیریت در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، امام صادق (ع) و پیام نور قرار گرفت. انتخاب اساتید با روش گلوله برفی انجام شد و در نهایت، از بین اساتید منتخب، هجده نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. پس از برگزاری دو دور دلفی و کسب ضریب توافق کندال قابل قبول، اشباع نظری حاصل و چارچوب ارزیابی عدالت سازمانی طراحی گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی توسعه ای، به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و به لحاظ راهبرد، از نوع دلفی است. همچنین به لحاظ تمرکز بر سازمان ها و ویژگی های سازمان عدالت محور، بر سطح کلان سازمانی دلالت دارد و نتایج حاصل از آن در سطح کلان سازمان، استنادپذیر است.
رضایت شغلى کارکنان در مرکز طبى کودکان تهران1382(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلى، یک واکنش احساسى به کار، شرایط فیزیکى و اجتماعى محل کار است. به عبارت دیگر رضایت شغلى یک احساس مثبت و لذت بخش است که از نتیجه کار فرد یا تجربه شغلى او بدست مى آید. چون رضایت شغلى بر ارتقای کارمند، بازدهى و کیفیت انجام کار وى تاثیر مى گذارد بسیار مورد توجه واقع گردیده است. این مطالعه به منظور سنجش میزان رضایت کارکنان، همچنین تعیین رضایت از هر یک از حیطه هاى رضایت شغلی کارکنان مرکز طبى کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران و در سال 1382 انجام گردیده است. روش بررسی:این یک مطالعه ی مقطعی- توصیفى است. محیط پژوهش یک بیمارستان دولتی و فوق تخصصی کودکان می باشد .جامعه پژوهش شامل کارکنان این بیمارستان می باشد. انتخاب افراد نمونه از بین جامعه پژوهش که 50 نفر طبق برآوردهای آماری می باشد به روش تصادفی واز روی لیست کارکنان این بیمارستان انجام گرفته است. ابزار جمع آورى اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده رضایت شغلی مى باشد. پس از جمع آورى پرسشنامه ها، داده ها واردنرم افزار spss شد. یافته ها: یافته ها مبین آن است که از 4 دسته عوامل اثر گذار بر روی رضایت شغلی شامل عوامل محیطی و رفاهی، اجتماعی، ماهیت شغل وعوامل ساختاری ومدیریتی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است بیشترین میزان رضایت مربوط به عوامل اجتماعی شغل و کمترین میزان رضایت از عوامل محیطی و رفاهی مربوط به شغل می باشد. میزان رضایت در درجه دوم و سوم پس از عوامل اجتماعی به ترتیب به ماهیت شغل و عوامل ساختاری و مدیریتی مربوط می شوند. بطور میانگین رضایت از کلیه ی حیطه های شغلی در بیمارستانهای مورد مطالعه در حد متوسط ارزیابی شده است که این میزان در هر یک از عوامل فوق متغیر است . نتیجه گیری : با توجه به ناراضى بودن کارکنان از عوامل رفاهى و محیطى لازم است این بخش از نیازهای کارکنان مورد توجه بیشتر ی قرار گیرد. بیشترین عامل موجد رضایت در بیمارستان عامل اجتماعی شغل است و بهتر است براى ارتقای این نقطه ی قوت پیشنهاد می کنیم روابط بین کارکنان و همچنین روابط بین کارکنان و مسئولین بیمارستان بیشتر از پیش تقویت گردد. با توجه به رضایت کم کارکنان از حیطه ساختار مدیریتى و سازمانى و قوانین حاکم بر آن لازم است مسئولین، اصلاح ساختار سازمانی و مدیریتی بیمارستانها را در اولویت برنامه های خود قرار دهند.
طراحی مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر ترسیم چارچوب مناسب برای طراحی و اجرای پروژه های مدیریت دانش در سازمان های تحقیقاتی و دانش بنیان با تأکید بر فرهنگ دانش است. ابتدا به روش کتابخانه ای متون نظری تحقیق بررسی شد. سپس، با استخراج شاخص ها و مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ دانش، مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش طراحی شد. در پایان برای اعتبارسنجی ابزار تحقیق از طریق نظرسنجی و مصاحبه با خبرگان و در مرحلة بعد به منظور اعتبارسنجی ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بین محققان و کارکنان کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران توزیع و به روش اعتبار محتوا و اعتبار عاملی بررسی شد. برای پایایی ابزار اندازه گیری دو معیار همسازی درونی و آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. از طریق مطالعة متون نظری و تحقیقات حوزة مدیریت دانش، اجزا، ابعاد، و عوامل مؤثر بر فرهنگ دانش شناسایی شده، سپس، مدل مفهومی فرهنگ دانش طراحی شد. نتایج ارزیابی متغیرهای ابزار نشان داد بین همة مؤلفه های مورد بررسی رابطة معناداری وجود دارد که نشان دهندة همسازی درونی بالای ابعاد پرسشنامه است. از طرفی، معیار آلفای کرونباخ با ضریب بالای 7/0 نشان دهندة پایایی ابزار بود.
رابطه مدیر با تحقیق ، محقق و مشاور
منبع:
تحول اداری ۱۳۷۷ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت تأثیر هوش فرهنگی بر سلامت سازمانی (مورد مطالعه: مدیران دولتی شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت، وضعیتی در افراد و سازمان آن هاست که امکان می دهد عملکردی بالاتر از حد انتظار داشته باشند. با توجه به حرکت سریع دنیای امروز به سوی جهانی شدن، مدیران برای داشتن سازمانی سالم باید به سلاحی به نام هوش فرهنگی مجهز شوند. هوش فرهنگی به عنوان قابلیت های فردی برای عملکردی کارآمد در محیط های متفاوت از نظر فرهنگی تعریف می شود. در این تحقیق تلاش شده است، تأثیر هوش فرهنگی مدیران بر سلامت سازمانی سازمان های آن ها در حوزة سازمان های دولتی شهرستان ملایر بررسی شود. برای بررسی سلامت سازمانی مدل جدیدی که حاصل تلفیق دو مدل فیشر و همکاران، با مؤلفه های رهبری، انعطاف پذیری، کار گروهی، توسعة شایستگی، مهارت ارتباطی، پاداش ها، تعهد و چشم انداز است، به کار گرفته شده است. برای سنجش هوش فرهنگی مدل انگ و همکاران با چهار مؤلفة فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری به کار گرفته شده است. ابزار سنجش متغیرها پرسشنامه است که روایی صوری و محتوایی آن تأیید شد و پایایی آن توسط روش آلفای کرونباخ ثابت شده است. طبق نتایج، بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته، شرط همبستگی برقرار بود و همة فرضیه های این پژوهش تأیید شد.