فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقات اولیه درباره مسیر شغلی و پیشرفت شغلی نوعا در ارتباط با بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی و عوامل شخصی و موفقیت شغلی بوده است. به عنوان مثال، عوامل جمعیت شناختی مانند سن، وضعیت تاهل و عوامل شخصی مانند تحصیلات و تجربه به عنوان تعیین کننده های قوی موفقیت شغلی شناخته شده بودند شواهد تجربی اخیر نیز از این ایده که ویژگیهای اجتماعی-جمعیت شناختی(سن و جنسیت) به عنوان پیش گویی کننده های اساسی یا قوی موفقیت شغلی هستند، حمایت می کند. در این راستا موضوع هوش عاطفی نیز به عنوان عوامل دیگر در این زمینه شناسایی شده است. برای این منظور از پرسشنامه استفاده گردید و روایی و پایائی مقیاس ها احراز شد. یک نمونه 100 نفری از بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز را انتخاب کرده و میزان موفقیت شغلی عینی و ذهنی آنان را مورد بررسی قرار داده شد که نتایج بدست آمده عبارتند از: 1- بین هوش عاطفی و موفقیت شغلی ذهنی رابطه معنی دار و مستقیم وجود ندارد. 2- بین هوش عاطفی و موفقیت شغلی عینی رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. 3- بین سن و موفقیت شغلی عینی رابطه معنی دار وجود ندارد. 4- بین سن و موفقیت شغلی ذهنی رابطه معنی داری وجود ندارد. 5- اختلاف نمره های موفقیت شغلی عینی براساس جنسیت معنی داراست.6- اختلاف نمره های موفقیت شغلی ذهنی براساس جنسیت معنی دار نیست .
طراحی برنامه آموزشی مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بر مبنای رویکرد شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی برنامه های آموزشی مدیران دانشگاهی برمبنای رویکرد شایستگی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته بهره گرفته شد. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از تحلیل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعیت موردمطالعه را کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد در سطوح عالی، میانی و اجرایی تشکیل دادند. رویکرد موردنظر در طراحی الگوی شایستگی، اقتباسی- طراحی است. با این توضیح که با نظر به شواهد نظری و پژوهشی فراوان و تجربیات معتبر در این زمینه، فهرستی از شایستگی های مورد انتظار مدیران در محیط های دانشگاهی و غیردانشگاهی شناسایی و استخراج شد. علاوه براین، ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی، اسناد مرتبط با جایگاه مدیران در دانشگاه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل منابع اطلاعاتی مختلف حاکی از شناسایی 71 شایستگی در پنج دسته شایستگی های سازمانی، ادراکی، تغییر و نوآوری، فردی و میان فردی است. این مجموعه شامل 22 شایستگی سازمانی، 12 شایستگی میان فردی، 6 شایستگی تغییر و نوآوری، 7 شایستگی ادراکی، و 24 شایستگی فردی است. همچنین، یافته ها نشان داد شایستگی های مدیران دانشگاه فردوسی مشهد برحسب تناسب آن با نوع مسئولیت و سطح مدیریتی متفاوت است. لذا، شایستگی ها برحسب این دو ویژگی در بین پاسخگویان به پرسشنامه شایستگی ها رتبه بندی شدند. به طورکلی، نتایج حاکی از اختصاص بالاترین رتبه به شایستگی های سازمانی، میان فردی، سپس ادراکی و تغییر و نوآوری است. در ادامه، برمبنای مدل شایستگی پیشنهادی، 34 عنوان برنامه آموزشی مفهوم سازی شد و مخاطبان آن برمبنای نتایج رتبه بندی شایستگی ها مشخص شدند. سرانجام با رجوع به تعریف و شاخص های رفتاری مرتبط با هر یک از شایستگی ها، مشخصات برنامه آموزشی موردنظر بر اساس چهارچوب عناصر طراحی برنامه آموزشی تدوین گردید.
طراحی الگوی یادگیری های غیر رسمی مدیران منابع انسانی در سازمان های بزرگ کشور با استفاده از رویکرد روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران منابع انسانی با شناسایی، جذب، برانگیختن، پرورش و نگهداشت استعدادها، نقشی اساسی و انکارناپذیر در عملکرد کسب وکار ایفا می کنند و به یقین قابلیت های فنی- تخصصی، آنها را در این امر یاری می دهد. مهارت یادگیری، سنگ بنای شکل گیری قابلیت های مدیران منابع انسانی است. براساس یافته های پژوهش ها، مدیران برای پرورش شایستگی های خود بیشتر از شیوه های یادگیری غیررسمی استفاده می کنند. هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی یادگیری های غیررسمی برای پرورش مدیران منابع انسانی است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد روایتی و شیوه مصاحبه های عمیق و هدفمند، تجربه های10 نفر از مدیران منابع انسانی در ارتباط با طراحی و پیاده سازی یکی از نظام های منابع انسانی،مستند شد و برای تحلیل روایت ها از روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که این مدیران از 21 روش یادگیری برای توسعه شایستگی های خود استفاده کرده اند. همچنین ویژگی های شخصیتی- رفتاری و سازمانی - مدیریتی به عنوان عوامل مؤثر بر به کارگیری یادگیری غیررسمی شناسایی شده اند. مدیران منابع انسانی این پژوهش اذعان داشته اند که یادگیری غیررسمی پیامدهای فردی، سازمانی و نیز پیامدهایی برای واحد منابع انسانی داشته است
وضعیت کار در قرن 21
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۷۱
حوزههای تخصصی:
آموزه هایی از مدیریت فوتبال
منبع:
تدبیر۱۳۸۵ آبان شماره ۱۷۴
حوزههای تخصصی:
حل تضاد در گروههای کاری
منبع:
تدبیر ۱۳۸۰ شماره ۱۱۲
حوزههای تخصصی:
سخنرانی اثربخش
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۶۸
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی و پنج عامل نیرو دهنده
منبع:
تدبیر ۱۳۷۱ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی پارادایمی توسعه سرمایه اجتماعی در سازمان های ورزشی با رویکرد کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
585 - 611
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی توسعه سرمایه اجتماعی در سازمان های ورزشی بود. این پژوهش از نوع کیفی است که با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد. محدوده مطالعات ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان و جامعه آماری پژوهش خبرگان آگاه به حوزه تحقیق بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه از نوع نیمه ساخت یافته بود. در این تحقیق، داده ها بعد از انجام دادن بیست و سه مصاحبه به مرحله اشباع نظری رسیدند. با این حال، جهت اطمینان از کفایت، یک مصاحبه دیگر نیز به انجام رسید. جهت تعیین روایی از معیار مقبولیت و لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرایند و توافق درونی استفاده شد. داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی تحلیل شدند. در سه مرحله کدگذاری، مقوله های اصلی و فرعی شناسایی و به یک دیگر مرتبط شدند که عبارت بودند از شرایط علّی (ساختاری، ارتباطی، شناختی)، شرایط زمینه ای (ایجاد گروه های حرفه ای و سازماندهی گروه های حرفه ای)، شرایط مداخله گر (مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی)، راهبردها (راهبردهای جذب و راهبردهای آموزشی)، و پیامدها (توانمندسازی کارکنان، خلاقیت و کارآفرینی، تعهد سازمانی، سلامت سازمانی، فرهنگ شهروندی سازمانی، کیفیت زندگی کاری، مدیریت دانش). در نهایت نیز پارادایم کدگذاری تشریح شد و مدل نهایی شکل گرفت. توجه به مدل ارائه شده می تواند زمینه ساز توسعه سرمایه اجتماعی در سازمان های ورزشی و بهره گیری از مزایای آن شود.
تفکر فراقالبی؛ تبدیل آینده به فرصت
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۱
حوزههای تخصصی:
"گلن هایمسترا بنیانگذار و صاحب پایگاه اینترنتی future.com است. یک آیندهشناس در سطح بینالمللی، که برای دو دهه به ارائه مشاوره به سازمانها و موسسات دولتی و غیر دولتی پرداخته است. او در سال 2006 کتابی با عنوان «تبدیل آینده به فرصت» توسط انتشارات جان وایلی (John Wiley) منتشر کرد. قبل از آن نیز در خلق اثری تحت عنوان «رهبری استراتژیک: دست یابی به آینده مطلوب» همکاری داشت.
مقاله حاضر منتخبی از سخنرانی گلن هایمسترا است که در کنفرانس NADCA CEO 2006 در قالب دو بخش ارائه شده است. در حالیکه بخش اول مروری بر تمایلات شکل دهنده آینده دارد، بعضی از مدلهای برنامهریزی که میتواند در برآورد فرصتها و چالشهای آینده مؤثر باشد، در بخش دوم مطرح شده است.
"
بررسی تأثیر رهبری هوشمند بر عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان با نقش میانجی تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری هوشمند بر عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان با نقش میانجی تفکر انتقادی است. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان می باشد، حجم نمونه از بین 666 نفر طبق فرمول کوکران و با استفاده از واریانس جامعه برابر با 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی رهبری هوشمند (محقق ساخته )، تفکر انتقادی و عملکرد آموزشی (استاندارد) استفاده شده که روایی محتوایی به تایید متخصصان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تایید گردید و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 97/0، 93/0و 99/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری spss23 و PLS استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان داد، رهبری هوشمند با ضریب مسیر ( 33/0) بر عملکرد آموزشی؛ و رهبری هوشمند با ضریب مسیر (58/0) بر تفکر انتقادی؛ و تفکر انتقادی با ضریب مسیر (28/0) بر عملکرد آموزشی تاثیر گذار بوده است. بنابراین، رهبری هوشمند با تأکید بر مدیریت هدف، عواطف و احساسا؛ معنا و هدفمندی و توسعه روحیه کار تیمی و گروهی و پرورش و تقویت حس جستجوگری می تواند بر عملکرد اعضای هیات علمی تاثیرگذار باشد و بر توسعة روزافزون و همه جانبه دانشگاه ها بیفزاید .
مدیریت کارراهه شغلی در توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل مدیریت کارراهه شغلی به عنوان راهبردی جهت توسعه منابع انسانی در سازمان شهرداری تهران می باشد. پژوهش از حیث ماهیت، استقرایی و از حیث روش، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان سازمان شهرداری تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، تعداد 11 نفر با در نظرگرفتن اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. رویکرد مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکنیک داده بنیاد می باشد که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل اولیه ارائه گردید و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی و کسب نظر از خبرگان، مدل نهایی پژوهش ارائه داده شد که مبتنی بر 6 بعد عوامل علی، مقوله محوری، راهبرد، عوامل بسترساز، عوامل مداخله گر و پیامدها بود. بعد عوامل علی در قالب عوامل فردی و سازمانی تدوین شد. عوامل بسترساز شامل؛ قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری بودند. موانع محیطی، رفتاری و ساختاری جزو عوامل مداخله گر در مدل شناسایی شدند و استراتژی های توسعه ای و استراتژی های فعلی نیز جزو دسته بندی راهبردهای مدل بودند. همچنین پیامدهای اجرایی مدل در سه بعد پیامدهای کارکنان، سازمان و شهروندان دسته بندی شدند.
پیشایندها و پسایندهای زیرآب زنی سازمانی در سازمان های دولتی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط کار، یکی از مکان های تعامل اجتماعی است که در آن زمینه های زیادی برای بروز برخی از بدرفتاری ها وجود دارد. یکی از این گونه های رفتاری، زیرآب زنی سازمانی است. درک زمینه ها و پیامدها و راهکارهای مدیریتی، به منظور جلوگیری از زیرآب زنی در سازمان برای افزایش اثربخشی کارکنان و بهره وری سازمان مهم است. هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشایندها و پسایندهای زیرآب زنی در سازمان و ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از این پدیده است. روش مورداستفاده در این پژوهش، کیفی است. جامعه موردمطالعه، مدیران سازمان های دولتی شهر تهران هستند که ده نفر تا رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه و برای تجزیه وتحلیل آنها از روش تحلیل تم استفاده شده است. یافته های حاصل از مصاحبه نشان می دهد که چهار عامل اصلی ایجادکننده زیرآب زنی؛ دو عامل پیامدهای ناشی از زیرآب زنی؛ سه عامل راهکارهای کنترل و مقابله با زیرآب زنی و سه عامل تعدیل کننده زیرآب زنی وجود دارد. براساس این یافته ها تصمیمات مدیریت و سازمان، عوامل محیطی و عوامل فردی باعث بروز رفتار زیرآب زنی در سازمان می شود. همچنین پسایندهای زیرآب زنی بین کارکنان نیز شامل پیامدهای شخصی و سازمانی می باشند. درنهایت راهکارهای توصیه شده برای مقابله با این پدیده شامل راهکارهای سازمانی، مدیریتی و راهکارهایی برای افراد قربانی است.
قابلیت های سازمانی برای ارتقای توسعه پایدار در سازمان های طرح محور صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : به زعم صاحب نظران، یکی از راهکارهای تحقق اهداف توسعه پایدار در طرح ها، بهبود قابلیت های سازمانی مرتبط با ابعاد سه گانه توسعه پایدار در سازمان های طرح محور است. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیت های سازمانی توسعه پایدار در سازمان های طرح محور نفت و گاز در ایران است. روش: به منظور بررسی عمیق قابلیت های توسعه پایدار در بستر سازمان های نفت و گاز ایران، استراتژی مطالعه موردی در هشت سازمان نفت و گاز ایران استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات سازمان ها، 23 فرد مطلع انتخاب و مورد مصاحبه واقع شدند، به این ترتیب که باتوجه به فهرست قابلیت های استخراج شده از ادبیات و تهیه ماتریس تعریف قابلیت ها، از مصاحبه شوندگان خواسته شد تا قابلیت هایی که در سازمان های طرح محور نفت و گاز ایران درزمینه توسعه پایدار موجود است، تشریح کنند. داده های حاصل از مصاحبه با روش تحلیل محتوی کیفی قیاسی، حول مفاهیم شکل گرفته از ادبیات، کدگذاری شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر قابلیت های توسعه پایدار در سازمان های طرح محور حوزه نفت و گاز در هشت دسته عامل اصلی مشتمل بر فرایندی، ساختاری، فناورانه، فرهنگی، دانشی، انسانی، سیاسی و مالی شناسایی شدند و وضعیت نسبی این قابلیت ها در سازمان های نفت و گاز ایرانی بررسی شد. دانش افزایی پژوهش حاضر از این بعد موردتوجه است که قابلیت ها با توجه بستر خاص سازمان های نفت و گاز ایرانی شناسایی شدند، ازسوی دیگر قابلیت های سازمانی در هر سه حوزه زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به صورت هم زمان بررسی قرار شده اند.
چالشهای صنعت مشاوره مدیریت در جهان
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی منابع سازمانی؛ راهکارهای بهینه تولید
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۴
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی شایستگی های رهبری در دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور طراحی الگویی مناسب برای شایستگی های رهبری در دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام گرفته است. این پژوهش برمبنای هدف از نوع پژوهش های توسعه ای و کاربردی و ازنظر ماهیت و روش شناختی جزو پژوهش های ترکیبی که در دو مرحله کیفی و کمی صورت گرفته است. در مرحله اول، پژوهش کیفی با 16 مشارکت کننده درمجموع به مدت 12 ساعت ، مصاحبه عمیق انجام گرفته و برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. در مرحله دوم، پژوهش کمی با تهیه پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی بالا و ضریب آلفای کرونباخ 947/0 پرسشنامه نهایی با نمونه 219 نفر از مدیران دانشگاه ها به صورت تصادفی و جمع آوری آمار و اطلاعات توزیع شد. جهت تشخیص عامل های سازه الگوی شایستگی های رهبری از روش تحلیل عاملی اکتشافی و برای برازش الگو از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزاری لیزرل و ایموس استفاده شده و الگوی مفهومی تحقیق به تأیید نهایی رسیده است. بعد از برازش الگوی مفهومی تحقیق، 88 شایستگی به دست آمده درقالب هشت مؤلفه اصلی طبقه بندی شد.
تجربیات رهبران تحول آفرین با گرایش کارآفرینی و عملکرد نوآورانه در الکترونیکی کردن گمرک(با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی کلایزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای رویارویی با محیط دگرگون خود نیازمند انعطاف پذیری در عملکرد و گرایش کارآفرینی برای عملکرد نوآورانه باتوجه به رهبری تحول آفرین هستند. هدف پژوهش حاضر، درک تجربیات رهبران تحول آفرینی است که با گرایش کارآفرینی، گمرک را الکترونیک کرده اند. سؤال پژوهش با عنوان " رهبران در طی فرایند الکترونیکی کردن گمرک، چه تجاربی کسب کرده اند؟" شکل گرفت. جامعه مورد مطالعه، مدیران و رهبرانی هستند که از سال 1393 تا 1396 گمرک را الکترونیک کرده و تجربیات خود را بیان و توصیف می کنند. برای انتخاب افراد از نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. (4 مدیر اجرایی و 4 مدیر ستادی) سپس داده های موردنیاز با مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند (30 تا 50 دقیقه) در محدوده زمانی 15/11/1395 تا 15/2/1396 جمع آوری شد. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کلایزی، در هفت مفهوم اساسی طبقه بندی شد. این مفاهیم عبارتند از: رهبری (انگیزه الهام بخش، ترغیب ذهنی، ملاحظات فردی)؛ نوآوری (نوآوری فرایند و محصول، نوآوری فنی و اجرایی) و گرایش کارآفرینی (پیشگامی و رویکرد تهاجمی). نتایج پژوهش، نشان دهنده آن است که رهبری تحول گرا تأثیر مثبت و معنی داری برگرایش کارآفرینی کارکنان در اجرای گمرک الکترونیک دارد. ازطرف دیگر، می توان گفت گرایش به کارآفرینی تأثیری مثبت بر عملکرد نوآورانه در گمرک الکترونیک دارد.
بررسی رابطه بین ابعاد کیفیت زندگی کاری با بهره وری کارکنان (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به میزان اهمیت بهره وری و نیز توجه به متغیر های سازمانی که بر بهره ور بودن یا نبودن یک سازمان ممکن است تاثیر بگذارد، مطالعات مختلفی صورت گرفته است. در یک سازمان بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان یکی از مولفه های تاثیرگذار بر بهره ور بودن آن سازمان است. لذا بر حسب اهمیت در شرکت قطعه سازی سامان صنعت آذربایجان غربی نسبت به بررسی موضوع فوق اقدام گردید. از 210 نفر کل پرسنل این شرکت، 136 نفر طبق جدول گرسی و مورگان به عنوان تعداد نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری و بهره وری استفاده شد که مقدار آلفای کرونباخ برای دو پرسشنامه به ترتیب برابر 98/0 و 86/0 محاسبه گردید. همچنین تعداد 8 فرضیه بر اساس ابعاد کیفیت زندگی کاری مطرح گردید که در نهایت با توجه به خروجی اطلاعات و تحلیل آنها تعداد هفت فرضیه تائید و فرضیه ششم پژوهش رد گردید. بر این اساس به غیر از رابطه بین بهره وری و توازن بین کار و زندگی در سایر ابعاد رابطه معناداری میان بهره وری و کیفیت زندگی کاری کارکنان شرکت قطعه سازی سامان صنعت آذربایجان غربی مشاهده می شود.