فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
محیط کار و نسلهای مختلف
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ مهر شماره ۱۷۳
حوزههای تخصصی:
اثر طرد شدگی در محیط کار بر رفتارهای محیط کار با نقش میانجی عزت نفس سازمانی و تعدیلگر عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
569 - 586
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران در این پژوهش درصدد بودند تأثیر طرد شدگی در محیط کار بر رفتارهای محیط کار (رفتار انحرافی و بی نزاکتی در محل کار) را با نقش تعدیلگر عدالت سازمانی ادراک شده و نقش میانجی عزت نفس سازمانی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی، و گردشگری استان مازندران بررسی کنند. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی بود. نمونه ها به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون های پایایی ترکیبی، ضریب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، روایی همگرا، و روایی واگرا اندازه گیری و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Smart-PLS و SPSS تجزیه وتحلیل شدند. از آزمون های سوبل و واف برای اندازه گیری شدت اثر و از آماره تی برای متغیر میانجی عزت نفس سازمانی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد طرد شدگی در محیط کار بر رفتارهای محیط کار و عزت نفس سازمانی مؤثر است. همچنین عدالت سازمانی ادراک شده نقش تعدیلگر را در رابطه بین طرد شدگی در محیط کار با رفتارهای محیط کار ایفا می کند. از سوی دیگر، آزمون سوبل نشان داد تقریباً 40 درصد از تغییرات طرد شدگی در محیط کار بر رفتارهای محیط کار از طریق متغیر میانجی عزت نفس سازمانی تبیین می شود.
چالشها و موانع خدمت رسانی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۹
حوزههای تخصصی:
بررسی فعالیت های منابع انسانی موثر بر بهره وری ادراک شده ی دورکاران مورد مطالعه: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال بررسی تأثیر فعالیت های منابع انسانی برروی بهره وری شغلی ادراک شده دورکاران است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش انجام شده در میان 217 دورکار وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی نشان می دهد که فعالیت های مختلف منابع انسانی متناسب با طرح کار از راه دور، به شکل معنی دار منجر به بهبود بهره وری شغلی دورکاران می شود؛ نتایج آزمون فرضیات تحقیق به روش مدل سازی معادلات ساختاری گویای آن است که عوامل انتخاب داوطلبانه، مشارکت شغلی، کنترل خروجی محور، نظارت الکترونیک، پرداخت متغیر و حمایت اجتماعی دارای تأثیر مثبت بر بهره وری شغلی دورکاران می باشند؛ با این حال داده های تحقیق تأثیر عامل یادگیری مشارکتی و آموزش رفتاری را تأیید نمی کنند. بر اساس یافته های مذکور، مقاله در نتیجه گیری «نقش اقتضائات مدیریتی در حوزه منابع انسانی» را مورد تأکید قرار داده و توجه تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران سازمانی را به اتخاذ ملاحظات مذکور برای اجرای موفقیت آمیز طرح های کار از راه دور جلب می کند.
طراحی و آزمون الگویی از نقش میانجی جهت گیری هدف یادگیری در سه سطح فردی، تیمی و سازمانی در رابطة بین رهبری تحولی و عملکرد انطباقی کارکنان یک سازمان خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش میانجی جهت گیری هدف یادگیری در سطوح فردی، تیمی و سازمانی در تبیین اثر رهبری تحولی بر عملکرد انطباقی بود. جامعة آماری تحقیق حاضر همة کارمندان یک سازمان خدماتی بودند. الگوی پیشنهادی در نمونه ای 175 نفری از کارکنان که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند، آزمون شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. برای ارزیابی الگوی پیشنهادی و آزمون اثرهای واسطه ای تحلیل معادلات ساختاری و روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی با داده های تطابق و برازش واقعی داشتند. علاوه بر آن نتایج نشان داد جهت گیری فردی و سازمانی میانجی های مناسبی در تبیین تأثیر رهبری تحولی بر عملکرد انطباقی محسوب می شوند. بر این اساس سازمان ها باید شرایطی را برای تشویق رهبری تحولی و جهت گیری هدف یادگیری در سطوح مختلف سازمانی فراهم کنند.
طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است که براساس نظریه داده بنیاد انجام شده است. لذا در رویکرد کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره برده شد که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری، جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به ارائه پدیده توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراج شد. عامل مداخله گر (میانجی)، کارآمدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارآمد، فرهنگ قوی و مدیر کارآمد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارآمد، مدیرناکارآمد و فرهنگ ضعیف، منتهی خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدلی برای تبیین توهم توطئه مدیران سازمانی است. لذا در پارادایم کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختمند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره جست که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری و عدم شایسته سالاری مدیر جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به تبیین حقیت توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراچ شد. عامل مداخله گر(میانچی) کارامدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارامد، فرهنگ قوی و مدیر کارامد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارامد، مدیرناکارامد و فرهنگ ضعیف منتهی خواهد شد.
مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی: جریانهای فکری و آموخته های کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. داده های تحقیق شامل مقالات و فصول کتابِ منتشر شده بین سال های ۱۹۹۰ الی ۲۰۱۸ در حوزه نظریه پردازی توسعه منابع انسانی می باشد. ملاک انتخاب داده ها شامل الف) نظریه پردازی، ب) نقش رشته های علمی در نظریه و ج) توسعه نظریه بوده است. انتخاب داده ها با روشِ جستجو در پایگاه های اطلاعات علمی و گزینش محقق بوده است. در مجموع، تعداد ۱۸۳ مقاله و فصل کتاب گزینش شده است. یافته ها شامل ۳۴۱ تم می باشد؛ که با روش کدگذاری تماتیک و کشف الگوی ارتباطی میان مفاهیم، تحلیل شده است. نتایج تحلیل تماتیک شامل الف) جریان های فکری، ب) انتظارات از نظریه و ج) چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل است. معیار تحلیل تم ها عبارت از نظریه تحول فکری جامعه علمی تولمین (به منظور نیل به جریانهای فکری)، الگوی کریستوفر مابی (به منظور نیل به انتظارات از نظریه در عمل) و چهار گام ابتدایی الگوی دوبین (به منظور نیل به چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل) می باشد. نتایج تحلیل، شامل جریانهای فکری (ایجاد و حفظ بهره وری، ارتقاء بهره وری، انسان ترقی خواه، نهاد ترقی خواه و هویت اجتماعی)، انتظارات از نظریه در عمل (نهادسازی تفکر توسعه، تطابق با عقلانیت مسلط، هویت انتقادی، انطباق با تنوع، هم افزایی هدفمند، عملیاتی بودن و عاملیت اخلاقی) و چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل (مبنای توسعه، رهیافت توسعه، روش شناسی توسعه و برنامه توسعه) می باشد.
طراحی و تبیین مدل حفظ و نگه داری کارکنان دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل حفظ و نگه داری کارکنان دانشی با استفاده از شیوه های مدیریت منابع انسانی سازمان دهی شد. با بررسی گسترده ی مبانی نظری، عوامل اولیه مؤثر در مدل تحقیق تنظیم شد و پس از اجرای فن دلفی و دریافت نظر خبرگان و اصلاح و تعدیل عوامل، مدل مفهومی نهایی تحقیق طراحی گردید که در آن، پنج فعالیت مدیریت منابع انسانی (شامل توسعه ی مهارت ها، حقوق و مزایا، فرصت مشارکت، حمایت سازمانی و عدالت رویه ای) به عنوان متغیرهای پیش بین، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و اعتماد به مدیران به عنوان متغیرهای واسطه (میانجی)، و قصد مان دن کارکنان دانش پایه به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. برای سنجش متغیرها، از پرسش نامه های استاندارد استفاده گردید. برای جمع آوری داده ها، نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای از جامعه ی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان جنوبی انجام شد. یافته های به دست آمده به روش تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS نشان می دهد که برنامه های منابع انسانی شامل: توسعه ی مهارت ها، حقوق و مزایا، فرصت مشارکت، حمایت سازمانی و عدالت رویه ای، ازطریق متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی و اعتماد به مدیران می توانند قصد ماندن را پیش بینی کنند و از میان آنها، حمایت سازمانی دارای اثر مستقیم و قوی ترین اثر غیرمستقیم بر قصد ماندن کارکنان دانشی است.
پیشرفت مستمر: فضایی جدید برای حل مسئله
حوزههای تخصصی:
بهره وری سیستم ها و منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
تبیین سطح اهمیت- عملکرد مؤلفه های زنجیره تأمین بشردوستانه در بَعد از فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به دنبال شناسایی ابعاد و مؤلفه های زنجیره تأمین بشردوستانه بَعد از فاجعه زلزله و ارائه مدل مفهومی برای سنجش آن است.پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی و پایایی آن، پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بین مدیران و امدادگرانِ سازمان های همکار در کمک رسانی ها در مناطق زلزله زده ی بم کرمان، ورزقان- اهر آذربایجان شرقی و دشتی- شُنبه ی بوشهر توزیع شد که در نهایت 284 پرسشنامه از طرف مدیران و امدادگران در مورد های مطالعه تکمیل شد. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه برای بررسی روایی سازه انجام شد و سپس ارزیابی میزان اهمیت و عملکرد این اقدامات در سازمان های ذی ربط با روش آزمون میانگین انجام شد و با کمک ماتریس اهمیت- عملکرد حوزه های بهبود ابعاد و مؤلفه ها، شناسایی و راهبردهایی جهت بهبود عملکرد زنجیره تأمین بشردوستانه بَعد از فاجعه زلزله ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زنجیره تأمین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، از این رو، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. بر اساس یافته های پژوهش در زنجیره تأمین بشردوستانه زلزله بعد از فاجعه، گویه های «نظارت سازمان های متولی بر نحوه ی ساخت وسازها» و «هماهنگی بین سازمان های همکار در بازسازی ها»، دارای اهمیت بالا و عملکرد پایین ارزیابی شدند و در ناحیه بحرانی قرار گرفتند و در اولویت اول بهبود قرار دارند و گویه های «ارزیابی صحیح خسارت و لوازم و منابع مورد نیاز جهت بازسازی» و «استمرار حمایت های روانی و مشاوره بازماندگان» دارای اهمیت بالا و عملکرد بالا ارزیابی شدند و در اولویت بعدی قرار دارند.
طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک های هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبنای آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود.
فهم تجربه زیسته مناسبات کار و زندگی در مدیران زن آکادمیک: رویکرد پدیدارشناسی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زندگی شخصی و شغلی افراد، ارتباط و پیوستگی قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند؛ ازاین رو، توسعه دانش نظری در زمینه برهم کنش ها و روابط پیچیده میان این دو عرصه، درقالب پدیده مناسبات کار و زندگی حائز اهمیت است. هدف این تحقیق، فهم تجربه زیسته هشت نفر از زنان عضو هیئت علمی که متصدی مناصب مدیریتی یک پژوهشگاه بودند، در زمینه مناسبات و ترتیبات بین حوزه های کار و زندگی بود. بدین منظور، از روش پدیدارشناسی توصیفی زیست جهان تأملی داهلبرگ استفاده شد. دلیل استفاده از این روش، دستیابی به ساختاری کلی از پدیده مذکور بود که به تک تک تغییرات ایجادشده در داده ها وابسته باشد؛ نه تعمیم پذیری یافته ها. مصاحبه های عمیق با هشت نفر از اعضای هیئت علمی زن که پست مدیریتی داشتند، انجام شد. برای تأیید قابلیت اعتماد تحلیل ها و یافته ها از سه روش پرسشگری همتایان، تحلیل موارد منفی و اصالت پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، از دید مصاحبه شوندگان «پیشینه خانوادگی»، «ادراک خودکارآمدی»، «توان انطباق پذیری با شرایط»، «بلندپروازی و شهامت رویارویی با مصائب» و «حمایتگری خانواده و پروای مراقبت»، سویه مثبت مناسبات کار و زندگی را تشکیل می دهند. ازطرف دیگر، «قیاس های بازدارنده»، «تلقین کلیشه های جنسیتی»، «حس ناکامی در زندگی»، «اندیش پایه های جزمی» و «مطالبه گری حوزه های کار و زندگی»، قالب های اصلی تجربه منفی آنان از رویارویی این دو عرصه هستند.
بهترین روش، کاملترین نیست
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت مربی گری در سازمان ها با رویکرد فراترکیب: ارائه یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربی گری ارائه می کند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه مربی گری در بین سال های 2000 تا 2020 می باشد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد به دست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت 25 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS و با مقدار 0.75 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافته ها در اختیار 2 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحلیل داده ها 129 کدباز شناسایی شد که در 6 مقوله و 23 زیر مقوله دسته بندی شد که عبارت اند از صلاحیت های حرفه ای مربی (مهارت های ادراکی، مهارت های ارتباطی، مهارت های فنی، دانش و تجربه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، اعتبار حرفه ای)، شرایط و ویژگی های متربی (تمایل و انگیزه، ویژگی-های شخصی، تعهد و مسئولیت پذیری، مهارت های شناختی، دانش و صلاحیت، جایگاه سازمانی)، فرایند مربی گری (برنامه ریزی و سازماندهی، شیوه های ارزیابی)، کیفیت رابطه (سطح رابطه، همکاری و توافق، احترام و اعتماد متقابل، یادگیری حرفه ای)، زمینه سازمانی (حمایت مدیران ارشد، فرهنگ سازمانی، عوامل ساختاری و استراتژیک) و زمینه بیرونی (عوامل فرهنگی، عوامل محیطی).
اثر همانندی موقعیت بر امتیازات داوطلبان در کانون های ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پای بندی به زمینه شغلی یکی از موضوعات محوری در طراحی کانون های ارزیابی است. همواره این سوال وجود داشته است که ابزارهای مورد استفاده در کانون ارزیابی تا چه حد باید به زمینه واقعی شغل هدف شباهت داشته باشد. این نکته از آنجا اهمیت پیدا می کند که افزایش یا کاهش پایبندی می تواند بر عملکرد ارزیابی شوندگان در کانون ارزیابی اثرگذار باشد. این پژوهش برای پاسخگویی به این سوال طراحی شده است. در این مسیر، ابزارهایی با میزان پایبندی مختلف در کانون ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت و نتایج و اثرگذاری آنها بر نتیجه نهایی تحلیل شد. این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ابزارهای با پای بندی بالا می تواند از سویی «اثر تمرین» را افزایش دهد و از سوی دیگر، قدرت تبیین بیشتری را در مورد شایستگی های مورد ارزیابی ایجاد کند. در نهایت این تحقیق پیشنهاد می دهد که طراحی کانون های ارزیابی با استفاده از ابزارهای دارای سطوح مختلف پایبندی می تواند باعث ارزیابی دقیق تر شایستگی ها در کانون ارزیابی شود.
تأثیر شهروندی شرکتی بر جذابیت و وفاداری به برند کارفرما (برند دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جذب، نگهداری و ایجاد وفاداری در کارکنان ماهر امر مشکلی است و شرکت ها و سازمان ها برای جذب و نگهداری کارکنان خبره و با استعداد با یکدیگر رقابت می کنند. راه های مختلفی برای ایجاد وفاداری کارکنان به برند سازمان یا شرکت وجود دارد که می توان به شهروندی شرکتی و جذابیت برند کارفرما اشاره کرد. از این رو، پژوهش حاضر تأثیر شهروندی شرکتی بر جذابیت برند کارفرما و وفاداری به برند کافرما را بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه مازندران است که تعداد آنها 350 نفر است. پس از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 210 پرسشنامه معتبر توزیع و جمع آوری شدند و با استفاده از بسته های نرم افزار SPSS22 و LISREL8.8 تجزیه و تحلیل شدند. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و مرتبه دوم بررسی شد. فرضیه های پژوهش از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل آزمون شدند. نتایج نشان داد که شهروندی شرکتی بر جذابیت برند کارفرما ( (98/4 t= ؛44/0= β ) و وفاداری به برند کافرما (59/5 t= ؛51/0= β ) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جذابیت برند کارفرما بر وفاداری به برند کافرما (12/4 t= ؛39/0= β ) تأثیر مثبت و معناداری دارد. در انتها نیز با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه شدند.
تاثیرات اعتماد به مدیر بر رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات اعتمادبه مدیر بر رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد سازمانی در ادارات دولتی شهر سیرجان است. این تحقیق از حیث جهت گیری، تحقیقی کاربردی و ازنظر رویکرد کلی، تحقیقی قیاسی است. همچنین ازلحاظ راهبرد پژوهش، تحقیقی توصیفی پیمایشی بوده و ازنظر افق زمانی، پژوهشی تک مقطعی به شمار می آید. برهمین اساس در قالب یک پیمایش و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 341 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهر سیرجان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه: اعتمادبه مدیر مک آلیستر(1995)، رفتار شهروندی لی و آلن(2002) و عملکرد سازمانی کریکمن و روزان (1999) استفاده شد. پایایی پرسشنامه های فوق براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب91/0، 82/0 و 88/0 و پایایی ترکیبی به ترتیب 93/0، 85/0 و 95/0تأیید شد و برای تعیین روایی نیز از تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos Graphics بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی در رابطه میان اعتمادبه مدیر (اعتماد عاطفه محور و اعتماد شناخت محور) و عملکرد سازمانی نقش میانجی دارد. براین اساس، مدیران ادارات دولتی باید با تلاش درجهت ارتقای حس اعتماد کارکنان به مدیر، موجبات افزایش رفتارهای شهروندی در آنان را فراهم کرده و از مسیر این رفتارها، عملکرد سازمانی را بهبود ببخشند.