فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
765 - 788
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگویمهارت های مدیریتی مدیران در قالب یک الگوی پارادایمی با روش داده بنیاد بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری شامل 300 نفر از خبرگان و متخصصان و افراد آگاه در زمینه مهارت های مدیریتی مدیران بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند بود که 30 نفر از اعضای هئیت علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران که همگی جزء پرسنل متروی تهران بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها سندپژوهی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. پرسشنامه گردآوری داده ها به روش داده بنیاد با رهیافت نظام مند تهیه شد. روایی پژوهش به روش سه سویه سازی و پایایی آن به روش توافق بین کدگذاران تعیین شد. برای تحلیل داده های کیفی از فراترکیب و تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در نهایت 3 بعد و 13 مؤلفه و 65 شاخص به دست آمد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ابعاد مهارت های مدیریتی مدیران شامل بعد فردی (خودآگاهی، مدیریت استرس، مدیرت حل اثربخش مسئله)، بعد میان فردی (ارتباطات سازنده، انگیزش اثربخش، تأثیرگذاری، مدیریت تضاد)، و بعد گروهی (تفویض اختیار، مهارت کارتیمی ، هدایت تغییر مثبت، به کارگیری تکنولوژی، به کارگیری الزامات مدیریتی) است. بر اساس یافته های به دست آمده الگوی ارائه شده از برازش نسبتاً قابل قبول برخوردار است که مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی تأثیر گزاره های خودکارآمدی بر کیفیت حسابرسی: تحلیلی بر فهم فرهنگ فردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
297 - 324
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی حسابرس یک ویژگی برخاسته از تئوری های شناخت اجتماعی است که باعث می شود کیفیت حسابرسی به منزله یک عامل تأثیرپذیر از عملکردهای حرفه ای حسابرسی تقویت شود و این موضوع، ضمن کاهش شفافیت های مالی، جذابیت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه را به دلیل افزایش شفافیت تقویت می کند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خودکارآمدی حسابرس با کیفیت حسابرسی مبتنی بر نقش تعدیل کننده فرهنگ فردگرایی بود. در این پژوهش تعداد ۲۹۴ نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی مشارکت کردند و پژوهش در بازه زمانی شش ماه دوم سال ۱۳۹۷ صورت پذیرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد خودکارآمدی حسابرس باعث ارتقای سطح کیفیت حسابرسی می شود. همچنین، مشخص شد فرهنگ فردگرایی ارتباط مثبت خودکارآمدی با کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث تقویت مثبت این ارتباط می شود.
الگوی پارادایمی برند کارفرما از منظر نیروی انسانی دارای تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و طبقه بندی انتظار نیروی انسانی دارای تحصیلات تکمیلی از سازمان و طراحی الگوی برند کارفرما بر پایه آن انتظارها انجام شده است. روش: این پژوهش دارای رویکرد کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. در این راستا از پاسخ های مطرح شده به وسیله 25 نفر از نیروهای انسانی دارای تحصیلات تکمیلی در بازار کار تهران که دارای سابقه کار، سابقه مصاحبه های استخدامی و فارغ التحصیل از مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه های معتبر ایران بودند، بهره گرفته شد. روایی مدل به وسیله مصاحبه شوندگان، نظر اساتید و بهره گیری از ضریب نسبی روایی محتوا با 62 درصد مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسابرسی فرایند با ضریب 81 درصد تأیید شد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که انتظارهای متقابل فرد، شغل و سازمان منجر به ایجاد تجربه برند کارفرما شده است. این تجربه در کنار شرایط زمینه ای (منابع قدرت سازمان، الزام های اجرایی برندسازی کارفرما، متولیان برندسازی کارفرما و زیرسیستم های مدیریت منابع انسانی) و شرایط مداخله گر (پرسونای نامزدهای شغلی، بازاریابی محتوای کارفرما و چالش های برندسازی کارفرما) منجر به انتخاب راهبردهای متفاوت برای کارفرما و کارکنان می شود. این فرایند در نهایت، منجر به جذب و نگهداشت نیروها، ارتقای عملکرد سازمانی، کارکنان، مشتری و بازار، برند تجاری، اطلاع رسانی برند، پیامدهای کلان منابع انسانی و پیامدهای بیرونی برند کارفرما شده است.
بررسی تأثیر اخلاق پولی بر میزان رضایت از درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
249 - 272
حوزههای تخصصی:
امروزه پژوهش ها درمورد رفتار و نگرش مردم نسبت به پول بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. طی جهانی شدن و تغییرات سریع در بازار کار و ظهور بحران اقتصادی، مطالعه و درک نگرش مردم نسبت به پول، نه تنها در غرب، بلکه در سایر فرهنگ ها لازم و ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات عوامل مقیاس اخلاق پولی (بودجه، پلیدی، عدالت، موفقیت و انگیزه) بر شاخص رضایت از درآمد است. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش استادان و کارمندان دانشگاه یزد هستند که از میان آنها 220 نفر به روش تصادفی طبقه ای در سال 1397 انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این بررسی پرسشنامه بود و داده های گردآوری شده با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بر پایه روش حداقل مربعات جزئی با بهره گیری از نرم افزار PLS و SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد، عامل انگیزه با نمره بالا پیش بینی کننده تغییرات رضایت از درآمد استادان است؛ درحالی که برای کارمندان علاوه بر عامل انگیزه با نمره بالا، عامل بودجه بندی نیز پیش بینی کننده رضایت از درآمد بود.
طراحی ابزار ارزیابی رفتار تسهیم دانش کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی یک ابزار جامع، دقیق و قابل اعتماد برای سنجش رفتار تسهیم دانش کارکنان است. برای این منظور پس از بررسی متمرکز متون مرتبط، شاخص هایی برای سنجش رفتار تسهیم دانش در سازمان ها استخراج شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو مرحله صورت گرفت؛ از تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) برای شناسایی ابعاد و طبقه بندی شاخص ها استفاده شد و درنهایت برای بررسی روایی مدل اندازه گیری، تحلیل عاملی تأییدی (CFA) مورد استفاده قرار گرفت. این آزمون ها با استفاده از داده های جمع آوری شده از کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری خراسان انجام شده است. نتیجه تجزیه وتحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMO، یک ابزار اندازه گیری جامع و قابل اعتماد برای سنجش رفتار تسهیم دانش با 22 شاخص و 7 مؤلفه شد. از این ابزار پیشنهادی برای نظام ارزیابی و گزارش دهی عملکرد و همچنین نظام جبران خدمات در سازمان های مختلف می توان استفاده کرد.
ارائه الگو تحلیل های پیشرفته آینده نگر براساس ارتباط میان سیاست های فروش با خوشه بندی مشتریان و سبد محصولی آنها در صنعت فروش و پخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهکار های آینده نگر در سیاست گذاری های فروش یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در برنامه ریزی های کوتاه مدت و میان مدت در هر کسب وکاری است. تدوین درست و دقیق سیاست های فروش می تواند در مدیریت جریان های نقدی و تخصیص منابع نقش مؤثری داشته باشد. امر مزبور حکایت از این دارد که باتوجه به اینکه در دنیای رقابتی امروز (که رضایت خاطر مشتریان و افزایش سهم بازار مهم تلقی می شود) براورد مسئله دررابطه با رفتار خرید مشتریان موضوع اصلی هر سازمانی است که با استفاده از ارائه راهکار در جهت تحلیل های پیشرفته آینده نگر در حوزه سیاست گذاری می توان این مسائل را بهبود بخشید. هدف این پژوهش ارائه الگوی برای خوشه بندی مشتریان و استخراج سبد محصولی هر خوشه است که با استفاده از این اطلاعات سیاست های فروش و پخش متناسب هر خوشه استخراج شده که درنهایت نتایج به دست آمده به وسیله خبرگان صنعت پخش تأیید شده است . صرفنظر از مشتریان فعلی با ورود مشتریان جدید، با بهره گیری از الگوریتم دسته بندی خوشه ها، سیاست مناسب این دسته از مشتریان نیز پیش بینی می شود که قابل ارائه برای تقویت و وفاداری آنها خواهد بود.
ایجاد فرهنگ عاطفی مثبت: اثر ارتباطات داخلی بر رفتار شهروندی مشتری با تأکید بر نقش رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
123 - 152
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عاطفی محیط عاطفی یک سازمان و زیرمجموعه ای از فرهنگ سازمانی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ایجاد یک فرهنگ عاطفی مثبت با در نظر گرفتن اثر ارتباطات داخلی بر رفتار شهروندی مشتری با تأکید بر نقش رفتار شهروندی سازمانی بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی و پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه کارکنان و مشتریان بانک ملت شهر سمنان می باشد که برای کارکنان تعداد 150 نفر و برای مشتریان نامحدود است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. داده ها با بهره مندی از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد ارتباطات متقارن و رهبری پاسخگو یک فرهنگ عاطفی مثبت به وجود می آورد. چنین فرهنگی باعث تقویت رفتار شهروندی سازمانی می شود. ارتباطات متقارن، رهبری پاسخگو، و فرهنگ عاطفی مثبت بر رفتار شهروندی کارکنان تأثیرگذار است. رفتار شهروندی سازمانی بر رضایت، ارزش ویژه برند، و شهروندی مشتری تأثیرگذار است.
تأثیر پیاده سازی سیستم یادگیری همراه تعاملی بر عملکرد شخصی لوکوموتیوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، راه کارهای نوینی را برای بهبود و توسعه نظام آموزشی ارائه کرده است که یادگیری همراه ازجمله نتایج آن است. از مسائل مهم بخش آموزش در راه آهن، شرایط خاص برخی از مشاغل در حوزه های سیر و حرکت، ناوگان، خط، ارتباطات و علائم الکتریکی است که امکان حضور آن ها را در دوره های مشخص و سیستمی کاهش می دهد. ازجمله این مشاغل حساس می توان به لوکوموتیورانی اشاره کرد که هدف این پژوهش نیز، بررسی اثر سیستم یادگیری همراه تعاملی بر عملکرد شخصی لوکوموتیوران است. به منظور بررسی مسئله تحقیق و آزمون فرضیه از روش تحقیق نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه ها با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای از میان لکوموتیو رانان ایستگاه تهران انتخاب شدند. جامعه آماری شامل کلیه لوکوموتیورانان ایستگاه تهران به تعداد 420 نفر بود. سپس 45 نفر به عنوان نمونه آماری که نمره فرسودگی شغلی آنان در مؤلفه عملکرد شخصی پایین تر از 32 بود، به روش نمونه گیری خوش ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه از شرکت کنندگان با رویکرد آموزش بزرگ سالان (آندراگوژی) و سیستم یادگیری همراه تعاملی (IMLS) با رویکرد هیتاگوژی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یافته ها نشان داد که آموزش به شیوه یادگیری همراه تعاملی در افزایش فراوانی و شدت عملکرد شخصی شرکت کنندگان پژوهش مؤثر بود.
ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان (مورد مطالعه: شرکت آژند قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای بقای خود به کارکنان توانمند نیازمند است. در واقع محیط رقابتی کنونی سازمانها، به کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند.در این راستا هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان می باشد. در این تحقیق جهت تلفیق داده های کیفی و کمی از روش تلفیقی اکتشافی متوالی، طبق مدل ایجاد طبقه بندی با تاکید بر داده های کیفی، استفاده شد.در بخش کیفی جامعه مشارکت کنندگان را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش تشکیل دادند که با روش هدفمند تا اشباع نظری 15 مصاحبه صورت پذیرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در بخش کیفی از رویکرد گرندد تئوری و نرم افزار MAXQDAاستفاده شد در بخش کمی نیز جامعه اماری شامل کلیه کارکنان شرکت آژند قشم ( پاناسونیک ) هستند که تعداد انها برابر با 3122 نفر هستند .نمونه اماری دراین تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران حجم نمونه 342 نفر تعیین شد. در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور سنجش و اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی استفاده شده است که روایی آن به نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS25-PLS2 استفاده شد.یافته های بخش کیفی نشان داد که ابعاد اصلی مدل را عوامل سازمانی،عوامل مدیریتی،عوامل فردی و عوامل ساختاری تشکیل می دهند و شامل 74 زیر مولفه هستند و نتایج بخش کمی نیز نشان می دهد که تمامی مقادیر بدست آمده از مولفه ها بر روی آموزش حرفه ای کارکنان تاثیر مثبتی دارند و روابط معنادار می باشد. همچنین یافته ها در خصوص اعتبار سنجی مدل نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی در کارکنان سازمان صدا و سیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان صدا و سیما بود. پژوهش همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان معاونت توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیما در شهر تهران به تعداد 2570 نفر بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و حجم نمونه به تعداد 334 آزمودنی با فرمول کوکران برآورد گردید. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های رهبری تحولی بس و اولیو (2004)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995)، امنیت شغلی نیسی و سیدمحمودیان (1381) و خستگی عاطفی جانگ (1995) انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار Smart-PLS 2 انجام شد. یافته ها نشان داد توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی را در ارتباط بین سبک رهبری تحولی و خستگی عاطفی و همچنین در ارتباط بین رهبری تحولی و امنیت شغلی دارد. در نهایت نتایج نشان داد شاخص های اندازه گیری و برازش مدل نیز حاکی از مطلوب بودن مدل دارند. با سبک رهبری تحولی و به واسطه توانمندسازی روان شناختی می توان امنیت شغلی کارکنان را بهبود و خستگی عاطفی آنان را کاهش داد. پیشنهاد می شود به منظور کاهش خستگی عاطفی و افزایش امنیت شغلی علاوه بر استفاده از سبک رهبری تحولی برنامه های توانمندسازی کارکنان نیز اجرا شود.
تدوین الگوی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای سازمان های نوین صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای سازمان های صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئت علمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در حوزه صنعت، 2)مدیران و کارشناسان خبره شاغل در سازمانهای صنعتی با تجربه 5 سال یا بیشتر و و دارای مدرک مهندسی که از 5 دانشگاه و 4 سازمان صنعتی برتر به تعداد 467 نفر که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه ای به تعداد 216 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت شناسایی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای ورود به سازمانهای صنعتی، پیشینه پژوهش های انجام شده و سایت onet مورد بررسی قرار گرفته، سپس شایستگی های استخراج و بر مبنای آن به دو دسته کلی ؛ عمومی و تخصصی طبقه بندی شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای همه شاخص ها زیربنایی ابزار 3/82 به دست آمد. جهت بررسی روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان مرتبط و هم چنین روایی سازه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1- شایستگی های حرفه ای مورد نیار شامل؛ شایستگی های عمومی (شایستگی شخصیتی، برنامه ریزی، شناختی) و تخصصی (سیستماتیک، کاربردی، اخلاق حرفه ای و استراتژیک) می باشد 2- مدل کلی پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد برازش قرار گرفت. 3- همه نشانگرها به طور معنی داری با عامل زیربنایی خود مرتبطبودند و مدل اندازه گیری طی ارزیابی شاخص های جزئی مطلوب بود.
مفهوم پردازی گفتمان های کارکنان نسبت به راهبردهای ایجاد تاب آوری در سازمان های بخش دولتی: پژوهشی بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های فراروی مدیریت دولتی ایران، تقویت تاب آوری کارکنان در شرایط مواجهه کشور با انواع بحران-هاست، زیرا سازمان های دولتی با اتکا نیروی انسانی خود می توانند راهبری و مدیریت برخورد با انواع بحران ها را به صورت اثربخش انجام دهند. پژوهش های متعددی در مورد راهبرد های نظام اداری برای ارتقا تاب آوری کارکنان بخش دولتی انجام شده است؛ ولی این راهبرد ها مبنی بر نگاه مدیران و حکمرانان سازمان ها اقامه شده است. شکاف دانش مهم در این زمینه نبود نگاه خود کارکنان در باب راه های تقویت تاب آوری آن ها است. هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی گفتمان های خود کارکنان در مورد راهبرد های بالابردن تاب آوری کارکنان در شرایط بحران (مثل کرونا) با استفاده از روش شناسی کیو بوده است. در پاسخ به پرسش های پژوهش شش گفتمان ذهنی (تاب آوری در پرتو ایجاد حس مهم بودن در سازمان، تاب آوری در پرتو غنی سازی محیط کاری در سازمان، تاب آوری در پرتو برنامه ریزی بحران محور، تاب آوری در پرتو تحول فرایندها، تاب آوری در پرتو تعاملات سازنده در سازمان و تاب آوری در پرتو تحول دموکراسی سازمانی) در پرتو تحلیل عاملی پدید آمدند و در پایان دلالت های این الگو های ذهنی برای نظریه و عمل تاب آوری کارکنان برای دانش پژوهان و خط مشی گذاران بحث شد.
پیش آیندها و پس آیندهای رفتار سیاسی در سازمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
44 - 73
حوزههای تخصصی:
وجود رفتارهای سیاسی در هر سازمانی امری طبیعی و غیرقابل اجتناب می باشد. آگاهی از عوامل و نتایج این رفتارها در سازمان نقش مهمی در کاهش آثار سوء رفتارهای سیاسی در سازمان دارد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه عوامل و پیش آیندهایی موجب بروز رفتارهای سیاسی می شوند؟ وقوع رفتارهای سیاسی چه نتایج و پس آیندهایی در سازمان بدنبال خواهد داشت؟ چگونه می توان رفتارهای سیاسی در سازمان را به نحو مطلوب مدیریت کرد؟ پس از بررسی مفاهیم و نگرش ها به رفتار سیاسی در سازمان و بیان انواع رفتارهای سیاسی در سازمان ، مقالات و پژوهش های داخلی و خارجی صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفتند و عوامل ایجاد رفتار سیاسی شامل 29 مولفه و نتایج حاصل از این رفتارها شامل 18 مولفه شناسایی شدند . سپس با نظر سنجی از یک نمونه 234 نفری از جامعه آماری 600 نفری صحت مولفه های شناسایی شده مورد بازبینی و تأیید قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و تحلیل مسیر ، الگوی تحقیق بدست آمد.
تاثیر تنهایی، نگرانی از سلامت جسمی و همدلی بر قصد تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی و قصد خرید در معلولین و افراد ناتوان جسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
83 - 99
حوزههای تخصصی:
معلولیت همانند پدیدهای زیستی و اجتماعی، حقیقتی است که همه جوامع، جدای از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن روبرو هستند. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان، قسمتی از افراد جامعه اند که همچون سایرین نیازمند بهره مندی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند. هدف از انجام پژوهش، ارزیابی تاثیر تنهایی، نگرانی از سلامت جسمی و همدلی بر قصد تبلیغات دهان به دهان و قصد خرید در بین معلولین و افراد ناتوان جسمی در شهر تهران می باشد. روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلولین و افراد ناتوان جسمی سازمان بهزیستی در شهر تهران می باشند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسش نامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و تعداد 393 پرسشنامه جمع آوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 789/0 بوده است. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و توسط نرم افزار Smart-PLS تجریه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها حاکی از این است که همدلی افراد معلول، تنهایی افراد معلول، عزت نفس کم افراد معلول، و نگرانی از سلامت جسمی افراد معلول بر روابط بین اجتماعی افراد معلول تاثیر معناداری دارد. همچنین آگاهی زیست محیطی افراد معلول بر روابط بین اجتماعی افراد معلول اثرگذار نبوده است. و در نهایت، نقش روابط بین اجتماعی افراد معلول بر قصد تبلیغات دهان به دهان معلولین و قصد خرید معلولین نشان داده شده است.
طراحی و تبیین مدل معماری دانش منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی و تبیین مدل معماری دانش منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شرکت های دانش بنیان استان لرستان تشکیل می دهد که 30 نفر از خبرگان آن ها براساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه است. در بخش کیفی، برای شناسایی عوامل، داده ها و اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزارAtlas.ti و روش کدگذاری داده بنیاد بر مبنای رویکرد استرواس و کوربین تحلیل شد و مؤلفه و شاخص های معماری دانش منابع انسانی شناسایی شدند. همچنین در بخش کمی پژوهش، با استفاده از نرم افزارMatlab و روش مدل سازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش تدوین و ارائه شده است. یافته های پژوهش دربرگیرنده شاخص ها و مؤلفه های معماری دانش منابع انسانی و ارائه مدل معماری دانش منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان است.
هویت حرفه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز: مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافته ها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیت های رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی می باشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصی تر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته می توان گام های مفیدی در کسب هویت حرفه ای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
تبیین الگوی چندسطحی پیامدهای مربیگری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر مربیگری سازمانی بر بدبینی و عملکردشغلی با یک رویکرد چندسطحی پرداخته است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت های پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بوده است. از طریق فرومول حجم نمونه در جوامع محدود تعداد 245 نفر به صورت تصادفی طبقه ای از 18 شرکت انتخاب شده است و پرسشنامه بین این تعداد کارکنان توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS و بخش تحلیل چند سطحی از نرم افزار HLM استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش در سطح فردی نشان داد که بدبینی بر عملکرد شغلی تأثیر منفی و معنی داری دارد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد که مربیگری در سطح سازمانی بر بدبینی در سطح فردی تأثیر منفی و معنادار و بر عملکرد شغلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین در این پژوهش نقش تعدیل کنندگی چند سطحی مربیگری سازمانی در رابطه بین بدبینی و عملکردشغلی مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: به نظر می رسد که مربیگری سازمانی و تقویت آن در سازمان باعث کاهش بدبینی سازمانی شده و عملکرد شغلی کارمندان را بهبود می بخشد.
کارکنان دانشی و بهره وری در بخش دولتی
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش بهره وری می باشد. بهره وری سازمان های دولتی هر کشور یکی از مهمترین مؤلفه های توسعه آن کشور محسوب می شود. در محیط پرتلاطم و متغیر امروزی، چیزی که می تواند سازمان ها را نسبت به سایر سازمان ها در شرایط مطلوب تری نگهدارد، توجه به بهره وری در سازمان های دولتی است. بهره وری باعث می شود نیروی انسانی بهتر فکر کند، بیندیشد، بیافریند، نوآوری کند و نگرش نظام مند پیدا کند. از طرف دیگر، ظهور فناوری های نوین و شتاب تحولات و تغییرات محیط سازمان ها، تأمین منابع انسانی متخصص و دانشگر را به چالش اساسی تبدیل کرده است. در عصر حاضر، دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس، جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است؛ به گونه ای که رمز موفقیت سازمان ها در بهره وری قلمداد شده و منابع انسانی دانشی مهم ترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهود آن قلمداد می شود. در هزاره سوم، دانش به عنوان منبعی ارزشمند و استراتژیک و دارایی اصلی مطرح بوده که بدون مدیریت صحیح و استفاده درست از آن، سازمان ها بهره وری لازم را نخواهند داشت. باید دانشگران سازمانی را پایه و اساس بهبود کیفیت و بهره وری و کلیه فرآیندهای سازمانی دانست. مزیت رقابتی نصیب سازمان هایی خواهد شد که بتوانند بهترین کارکنان دانشی را جذب نموده، پرورش داده و نگهدارند.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری اخلاقی مدیران بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین پیشران توسعه و تحول و ظهور قابلیت های پویا در هر جامعه ای، رهبری سازمانی است. به عبارت دیگر، رهبری، عنصر جادویی هر سازمانی است. یکی از جنبه های نوظهور این مفهوم، رهبری اخلاقی است؛ آن چیزی که جامعه امروز ما شدیداً تشنه آن است. به منظور سنجش رهبری اخلاقی تاکنون ابزارهای مختلفی ارائه شده است که عمدتاً براساس مدل های مفهومی توسعه یافته در جوامع غربی و متناسب با هنجارهای سازمان های آنها طراحی شده است. در این تحقیق تلاش شده است، ضمن ساخت ابزار سنجش بومی رهبری اخلاقی متناسب با هنجارهای مذهبی و فرهنگی، برای سازمان های دولتی ایران نسبت به اعتباریابی آن اقدام شود. به این منظور، جامعه آماری پژوهش، دستگاه های اجرایی دولتی و تعداد نمونه شامل 234 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از شش وزارتخانه حاصل شده است. ابزار سنجش طراحی شده نهایی شامل 42 گویه و در هشت بعد شامل: اصالت و بزرگ منشی، راهبری اخلاقی، توانمندسازی پیروان، روابط اخلاقی، رفتار حرفه ای، تصمیم گیری اخلاقی و الها م بخشی و همگانی سازی اخلاقیات، بوده است. نتایج تحقیق نشان داد مدل اندازه گیری تبیین شده دارای شاخص های برازش مناسبی بوده و ابزار ارائه شده از پایایی خوبی برخوردار است. همچنین روایی همگرا و واگرای ابزار نیز دارای وضعیت مناسبی است. بنابراین، به همه سازمان های اداری ایران می توان پیشنهاد داد که از این ابزار سنجش برای اندازه گیری وضعیت رهبری اخلاقی در سازمان خود استفاده نمایند.
بررسی اثر میانجی خلاقیت سازمانی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر میانجی خلاقیت سازمانی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی است. روش پژوهش، توصیفی همبستگی باتأکیدبر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (800 نفر) تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه رهبری تحول آفرین، خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 0.92، 0.78 و 0.82 به دست آمد و روایی محتوایی آنها با استفاده از نظر خبرگان تخصصی تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: وضعیت موجود هر سه متغیر در سطح بالاتر از میانگین فرضی قرار دارد. رابطه متقابل هر سه متغیر، رهبری تحول آفرین، خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی با همدیگر مثبت و معنی دار بود. همچنین نقش میانجی خلاقیت سازمانی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی تأیید شد.