فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۰۱ تا ۵٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر حوزه رفتار سازمانی، تحلیل تأثیر بحران کرونا بر وضعیت های محتمل مؤلفه های آن و تدوین سناریوهای پیش رو می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، با روش آمیخته است و ماهیت آینده پژوهی دارد. داده ها به سه روش گردآوری شد: روش کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه. باتوجه به استفاده از نرم افزارهای میک مک و سناریوویزارد برای تجزیه وتحلیل داده ها، نوع پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل و با پیمایش نظرات از هیئت کارشناسان است. نتایج میک مک شناسایی 14 مؤلفه کلیدی از 29 مؤلفه اولیه است. تعداد 34 وضعیت احتمالی مختلف برای مؤلفه های کلیدی درقالب ماتریس وارد سناریوویزارد شد. سناریوهای خروجی 2 سناریو با سازگاری بالا و 54 سناریو با سازگاری ضعیف می باشند. نتایج نشان می دهد باتوجه به تأثیرات پاندمی کرونا، وضعیت های محتمل آینده در حوزه رفتار سازمانی به سمت افزایش احساسات و هیجانات منفی، افزایش نگرش های منفی، کاهش رضایت شغلی، کاهش انگیزش، کاهش امنیت شغلی، افزایش استرس، تشکیل تیم های مجازی و افزایش گروه های رسمی، رهبری دستوری، ارتباطات مجازی، کاهش تعارضات مخرب، مذاکره غیرحضوری، کاهش رسمیت و تمرکز، فرهنگ انفعالی- تدافعی و تهاجمی- تدافعی، و تصمیم گیری آمرانه تغییر جهت یافته است.
ارائه الگوی پیشنهادی در جهت کاهش سکوت سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سکوت سازمانی از جمله مؤلفه هایی است که سازمان ها را از دست یابی به خرد جمعی و پویایی دور نگه می دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده سکوت سازمانی و پیامدهای احتمالی آن، و همچنین ارایه الگوی پیشنهادی در جهت کاهش آن به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل تم به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی با 240 کارمند است که 144نفربه شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین برای مصاحبه بر اساس نمونه گیری هدفمند 19 نفر از مدیران و سرپرستان و خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه و برای تجزیه و تحلیل آنها از نرم افزارهای 8 Lisrel و MAXQDA10 استفاده شد. یافته ها حاکی است که عواملی مانند عدم رعایت شایسته سالاری، ترس، نبود مدیران انگیزاننده، نگرش های ذهنی مدیران، منفعت طلبی کارکنان و یادگیری اجتماعی، ایجاد کننده سکوت سازمانی هستند.
تأثیرتوانمندسازی روانشناختی برموفقیت کارراهه کارکنان: تبیین نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیرتوانمندسازی روانشناختی بر موفقیت کارراهه کارکنان: تبیین نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان ستاد مرکزی سازمان آموزش فنی وحرفه ای کشور در شهر تهران بوده اند که تعداد222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه موفقیت کارراهه گرینهاوس (1990)، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکارانش (1986) و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1995) و وتن وکمرون(2011) بوده اند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزارSPSS20 93/0 محاسبه شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک مدل معادلات ساختاری با استفاده ازنرم افزار LISREL8/5 استفاده شد. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی، بر موفقیت کارراهه کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و حمایت سازمانی ادراک شده، بر موفقیت کارراهه کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. از سوی دیگر توانمندسازی روانشناختی کارکنان از طریق حمایت سازمانی ادراک شده بر موفقیت کارراهه تأثیر گذار است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که عوامل مرتبط با توانمندسازی کارکنان رتبه های یکسانی ندارند و بالاترین رتبه مربوط به احساس شایستگی و کمترین رتبه مربوط به احساس اطمینان می باشد.
مطالعة رابطة شاخص های کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان بود. برای نیل به هدف یادشده، علاوه بر مطالعات نظری و بررسی متون نظری پژوهش، داده ها به وسیلة پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و هویت سازمانی مایل و آش فورث جمع آوری شد. پایایی پرسشنامه ها، به ترتیب 91 /0 و 87 /0 به دست آمد. جامعة آماری پژوهش شامل280 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان بود که از بین آن ها 98 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود. نتایج تحلیل داده ها نتایج نشان داد به طور کلی کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی برابر با میانگین فرضی و هویت سازمانی آن ها بالاتر از میانگین فرضی بود. از سوی دیگر، رابطة مثبت و معناداری بین کیفیت زندگی کاری با هویت سازمانی به دست آمد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت هر چه میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی بهتر باشد، هویت سازمانی آن ها نیز بیشتر می شود و برعکس.
مدل یابی رابطه اقدامات مدیریت منابع انسانی و اثربخشی سازمانی با نقش واسط مشارکت شغلی (مورد مطالعه: کارکنان شرکت عالیس مشهد)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
143 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه منابع انسانی به عنوان عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی سازمان محسوب می شود بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که ادامه حیات سازمان ها در گرو مشارکت کارکنان آنها است و بدون مشارکت کارکنان دست یابی به اثربخشی ممکن نیست. هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش میانجی مشارکت شغلی در ارتباط بین اقدامات منابع انسانی و اثربخشی سازمان است. جامعه آماری تحقیق 211 نفر از کارکنان شرکت عالیس مشهد بودند که بر اساس فرمول کوکران، 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه استاندارد برای هر یک از متغیرها جمع آوری شد و روایی آن به روش روایی محتوایی و روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید و بر این اساس ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 89/0 به دست آمد که نشانگر پایایی بالای پرسشنامه می باشد. همچنین، داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای Spss 16 و Amos 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی بر مشارکت شغلی مؤثر است و مشارکت شغلی نیز بر اثربخشی سازمانی مؤثر است. به علاوه، مشارکت شغلی در رابطه اقدامات منابع انسانی و اثربخشی سازمانی نقش میانجی کامل را ایفا می کند.
ارائه مدل ساختاری – تفسیری مبتنی بر شناسایی و اولویت بندی ترجیحات نسل Z منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عوامل موثر بر اثر بخشی سازمانهای دولتی شاخصهای مربوط به مدیریت نسل چهارم منابع انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این تحقیق ارائه مدل ساختار تفسیری مبتنی برشناسایی ترجیحات شغلی کارکنان نسل چهارم، ابعاد، مولفه ها و ویژگی های مدیریت نسل چهارم منابع انسانی می باشد این پژوهش از نظر نتیجه، جزو تحقیقات توسعه ای قلمداد می گردد از لحاظ هدف انجام، جزو تحقیقات کاربردی است. روش پزوهش ،تحلیل دلفی و مدل سازی ساختاری – تفسیری می باشد . شاخصهای مربوط به مدیریت نسل چهارم منابع انسانی در سازمانهای دولتی ایران بر اساس تحلیل دلفی و سپس بر اساس تحلیل ساختاری- تفسیری مورد شناسایی و اولویت بندی قرار گرفت که به ترتیب اولویت شامل سبک رهبری نظام پرداخت نظام بازخورد نظام ارتقاء شغلی نظام ارتباطات ارزشهای کاری می باشد. در این تحقیق، عامل نظام ارزشی در گروه متغیر خود مختاری قرار گرفت، همچنین مشخص گردید شاخص هایی همچون نظام پرداخت، ارتقای شغلی و نظام ارتباطات در گروه متغیرهای وابسته قرار می گیرند و شاخص های سبک رهبری و نظام بازخورد در گروه متغیرهای مستقل قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، نظام پرداخت و نظام بازخورد از جمله مهمترین عوامل انگیزشی نسل چهارم منابع انسانی محسوب می شوند که مدیران باید در طراحی و استقرار مدل مدیریت و سبک رهبری اثربخش آن ها را مد نظر قرار دهند.
توسعه الگوی شایستگی مدیران در صنایع پروژه محور بخش دولتی با رویکرد تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رایج ترین رویکردها در حوزه مدیریت پروژه، رویکرد شایستگی محور است. این رویکرد برخلاف رویکردهای فرآیند محور، بصورت ویژه بر نقش «فرد» متمرکز است. تفاوت شرایط حاکم بر کشور به ویژه در مقطع فعلی، نسبت به شرایط پایداری که مبنای تدوین استانداردها و مدل های بین المللی بوده، اصلی ترین ضرورت تدوین شایستگی ها در سطح ملّی است. در این پژوهش تلاش شد با روش داده بنیاد، مبانی نظری توسعه مدل شایستگی های مدیران پروژه در صنعت ساخت ایران مورد کاوش قرار گیرد. با انجام 27 مصاحبه به روشSTAR سعی شد شایستگی های مؤثر بر موفقیت پروژه شناسایی شود. 551 کد شناسایی و ضمن تحلیل در نرم افزار Atlas ti. با کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، نهایتاً تدوین شرایط علّی، عوامل بستر، راهبرد و پیامدها صورت گرفت. از لحاظ شرایط علّی، تأثیر زیاد عوامل کلان محیطی و شرایط خاص کشور بر نحوه مدیریت پروژه ها به وضوح قابل درک است. در نتیجه شاهد شکل گیری محیطی سراسر تغییر، تعریف پروژه هایی غیر اصولی، پیچیدگی و پیش بینی ناپذیرشدن رفتارها و قوانینی فرد محور هستیم. در چنین بستری، رنگ پذیری شایستگی های رفتاری از محیط، اهمیت بیشتر شایستگی های رفتاری و محیطی نسبت به تکنیکال و البته تغییر پارادایم شایستگی های تکنیکال به عنوان راهبردها مطرح می شود. پیامد این راهبردها ضرورت کنار گذاشتن ساختارهای معمول و توجه به شایستگی هایی همچون کلان نگری، توان اقناع مدیران ارشد، عارضه یابی مستمر، مدیریت در لحظه، خلاقیت و توان بالای حل مسأله و نیز آمادگی ذهنی، انعطاف پذیری، جدیت و تعهد کاری و البته نتیجه محوری است.
تحلیل متون راهبرد های توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی گفتمان حاکم بر متون مربوط به راهبردهای توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری است که واقعیت آموزش و یادگیری در این صنعت را بازنمایی می کنند. در واقع این پژوهش در پی آن است که علاوه بر شناسایی نوع گفتمان حاکم بر متون مورد نظر، مفاهیم کلیدی در نظم گفتمانی را بررسی کند. روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای این پژوهش انتخاب شده است. چارچوب نظری که فرکلاف معرفی می کند، دربرگیرنده مفاهیمی متنوع است که باتوجه به هدف پژوهش از آنها استفاده شد. فرکلاف این مفاهیم را در یک الگوی سه بعدی تحلیل می کند. براساس این الگو، متون انتخاب شده که فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری بخشنامه «نظام آموزش کارمندان دستگاه های اجرایی»، «نظام جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک» و مقاله های فارسی با موضوع توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشند، به صورت مفصل و دقیق در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که گفتمان حاکم بر متون از راه عناصر گفتمانی دیدگاه یکپارچه در نظریه های خود و کار، رویکرد مبتنی بر عملکرد در نظریه های یادگیری در کار و فرایند یادگیری هدایت شده در نظریه های یادگیری مفصل بندی شده است و نظم گفتمانی بر کلیت این گفتمان حاکمیت دارد.
طراحی مدل عوامل مؤثر بر نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: شرکت بیمه البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
551 - 575
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه انسانی مهم ترین سرمایه هر سازمانی محسوب می شود و نگه داشتن کارکنان مستعد یکی از معضلات بزرگ مدیریت منابع انسانی در عصر رقابتی امروز است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما بود. این پژوهش پژوهشی کاربردی است که از لحاظ گردآوری داده جزء پژوهش های پیمایشی محسوب می شود. مؤلفه های تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی با مرور پیشینه تحقیق و بررسی مراجع مرتبط استخراج شد و با استفاده از روش دلفی متغیرهای تأثیرگذار توسط خبرگان پژوهش غربال و تأیید شدند. خبرگان پژوهش 10 نفر از کارشناسان و مدیران و استادان دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. پس از تأیید مؤلفه ها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) برای طراحی مدل و از تحلیل میک مک برای تحلیل مدل استفاده شد که به نظر می رسد با این روش برای اولین بار تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل مختلف در نقش آفرینی برند کارفرما برای نگه داشت سرمایه انسانی تعیین شده است. با اجرای این روش 14 مؤلفه تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی در 5 طبقه دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان داد عواملی چون فرهنگ سازمانی، اعتماد سازمانی، ارزش های اصلی، و شرایط کاری انعطاف پذیر بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیرهای دیگر دارند و با تغییر آن ها کل سیستم دچار تغییر می شود.
جرأت ورزی مدیر و انحراف خلاق: تبیین نقش میانجی شبکه سازی سیاسی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
کثرت قوانین دستوپاگیر و بعضاً متعارض و وجود سازمانهای نظارتی متعدد موجب شده است که مدیران سازمانها صرفاً به مجریان قوانین ابلاغی تبدیل شده و هرگونه ابتکار و نوآوری درراستای منافع سازمان و فراهنجارهای اجتماعی از آنها سلب شود. بااینحال، جرئتورزی مدیر و توان وی در ایجاد شبکههای سیاسی میتواند به دورزدن مقررات محدودکننده درراستای منافع سازمان و خروج خلاقانه از بنبست قوانین کمککننده باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر جرئتورزی مدیر بر انجام رفتارهای انحرافی خلاقانه در سازمان باتوجهبه نقش میانجی شبکهسازی سیاسی در دانشگاههای دولتی ایران است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و براساس روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را معاونین و مدیران امور مالی دانشگاههای دولتی ایران به تعداد 425 نفر تشکیل میدهند که باتوجهبه جدول مورگان تعداد 202 نفر از آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای آمیز و فلین (2007)، گالپرین (2002) و ژین و پیرس (1996) بهترتیب برای سنجش جرئتورزی مدیر، انحراف خلاق و شبکهسازی سیاسی استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار pls استفاده شد. یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که جرئتورزی مدیر هم بر رفتارهای انحرافی خلاقانه و هم بر شبکهسازی سیاسی افراد در محل کار تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین متغیر شبکهسازی سیاسی رابطه میان جرئتورزی مدیر و انحراف خلاق را درجهت افزایشی تقویت میکند.
تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی این تحقیق، تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، مدیران و کارکنان ستادی و صفی ادارات بهزیستی شهر تهران و مراکز وابسته به آن بودند که از بین آنها تعداد 20 نفر به شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند برای تحلیل داده ها از نظریه زمینه ای رویکرد نظام مندِ [1] اشتراس و کوربین[2] (1998) استفاده شد که در آن سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده می شود. با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرایند کدگذاری و تحلیل داده های کیفی و پس از مقایسه مفاهیم به دست آمده از گروهِ موردِمطالعه، جدول مفاهیم و مقوله های کیفیت زندگی کاری استخراج شد. در تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها در کدگذاری باز، شباهت های موضوعی بین مفاهیم اولیه، در مفاهیم ثانویه تجمیع شدند. در مرحله کدگذاری محوری براساس شباهت های موضوعی بین مفاهیم ثانویه، مقوله های محوری به دست آمد . در کدگذاری انتخابی مقوله های محوری در یک مقوله هسته ای یا مرکزی تحت عنوان «عدالت و قانون گرایی» تجمیع شدند 14 مقوله محوری درقالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها به دست آمد. عدالت و قانون گرایی مقوله مرکزی است که همه مقولات را به هم پیوند می دهد.
تأثیر رهبری خدمتگزار بر مالکیت روان شناختی کارکنان دانشگاه کاشان: نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر رهبری خدمتگزار بر مالکیت روان شناختی کارکنان دانشگاه کاشان با نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده بود. نوع پژوهش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه کاشان به تعداد 547 نفر است که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 252 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری خدمتگزار با 28 گویه، مالکیت روان شناختی با 54 گویه و حمایت سازمانی با 8 گویه بسته پاسخ برحسب مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها براساس قضاوت کارشناسان و روایی سازه ازطریق تحلیل عاملی تأییدی، تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها ازطریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری خدمتگزار 75/0، مالکیت روان شناختی 82/0 و حمایت سازمانی 71/0 برآورد شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و آموس در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین هریک از متغیرها و مؤلفه های رهبری خدمتگزار، مالکیت روان شناختی و حمایت سازمانی، بالاتر از حد متوسط است. رهبری خدمتگزار به میزان 33/0 و حمایت سازمانی به میزان 34/0 روی مالکیت روان شناختی کارکنان، تأثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین نقش میانجی حمایت سازمانی روی مالکیت روان شناختی تأیید شد. باتوجه به تأثیر معنی دار رهبری خدمتگزار و حمایت سازمانی ادراک شده بر مالکیت روان شناختی کارکنان، پیشنهاد می شود دانشگاه ها به طورخاص و سایر سازمان ها به طورعام، توسعه رهبری خدمتگزار و حمایت سازمانی ادراک شده را به عنوان امری مهم در سرلوحه برنامه های خود قرار دهند تا بتوانند حس مالکیت روان شناختی کارکنان و مدیران را افزایش دهند.
بررسی رابطه سرمایه فکری با پاداش هیئت مدیره مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه فکری در بنگاه های اقتصادی از مباحث بسیار مهمی است که توجه بسیاری از پژوهشگران بازارهای مالی را به خود جلب کرده است. از سوی دیگر پاداش هیئت مدیره در بنگاه ها نیز سبب ارزش آفرینی بیشتر می شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه فکری و اجزای آن با پاداش هیئت مدیره مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دوره زمانی مطالعه شده، سال های 1386 تا 1395 و نمونه انتخابی شامل 171شرکت می باشد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره و الگوی داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های این پژوهش، با استفاده از الگوی پالیک (2000) بیانگر این است که حتی پس از بررسی اندازه شرکت و هیئت مدیره، ساختار بدهی (اهرم مالی) و استقلال هیئت مدیره، بین سرمایه فکری و پاداش هیئت مدیره رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. افزون بر این از میان اجزای سرمایه فکری با پاداش هیئت مدیره، رابطه مثبت و معناداری بین کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه به کار گرفته شده وجود دارد، اما رابطه بین کارایی سرمایه ساختاری و پاداش هیئت مدیره مثبت بوده، اما ازنظر آماری معنا دار نبوده است.
ارائه یک الگو برای ارزیابی و بهینه سازی ریسک مربوط به انتخاب یک پرتفوی ارزی بانک در ترکیب با ارزهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارز دیجیتال شکل خاصی از پول دیجیتال است که بر پایه علم رمز نگاری ایجاد شده است. هزینه و زمان انتقال ارز دیجیتال به نقاط مختلف، کمتر از روش سنتی است. در بانکداری، روش نقل و انتقال ارزهای فیات به دلیل قیمت های متفاوت، طولانی بودن زمان انتقال و هزینه بالای کارمزدهای سوئیفت، ریسک های متعددی را برای بانک ها به وجود آورده است. هدف اصلی از انجام پژوهش، ارائه یک الگو برای برآورد میزان بازدهی و ریسک پرتفوی ارزی بانک ها در ایران و ارزیابی اثر اضافه شدن ارزهای د یجیتال به پرتفوی بانک ها از نظر میزان بازدهی، ریسک و بهینه سازی آن با استفاده از مدل ارزش در معرض خطر است. برای بررسی میزان تغییرات ریسک پرتفوی ارزی بانک ها در ترکیب شدن با ارزهای دیجیتال، نخست بازده و ریسک یک پرتفوی ارزی استفاده شده در بانک های ایران، با استفاده از روش ارزش در معرض خطر محاسبه و بهینه سازی می شود. سپس با انتخاب تعدادی از ارزهای دیجیتال و اضافه کردن آنها به پرتفوی ارزی بانک ها، بازده و ریسک مربوط به پرتفوی جدید محاسبه شده و با استفاده از نرم افزار لینگو بهینه سازی می شود. نتایج حاصل از پژوهش، نشان از کاهش ریسک پرتفوی جدید دارد .
آسیب شناسی و احصای نقاط بهبود آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح براساس مدل وایزبورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی و احصای نقاط بهبود آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه براساس مدل وایزبورد انجام شده است. این تحقیق ازمنظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد که با استفاده از رویکرد کیفی و کمی (آمیخته اکتشافی) انجام شد. مجریان و متصدیان لشکری و کشوری مشارکت کننده در طرح جامع مهارت آموزی کارکنان وظیفه، جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. نمونه گیری پژوهش در بخش کیفی (21 نفر) و کمی (40 نفر) به صورت هدف مند و به شیوه ملاکی صورت پذیرفت. داده های بخش کیفی با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و داده های بخش کمی نیز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی گردآوری شد. تحلیل یافته های بخش کیفی طی سه گام تولید داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها و تلفیق موردها مبتنی بر مدل هفت بعدی وایزبورد انجام و داده های بخش کمی پژوهش نیز با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه ذیل طرح جامع مهارت آموزی در 7 بعد با 108 نقطه بهبود معنادار مواجه است. در هر یک از ابعاد مرتبط با 1. اهداف و مأموریت ها (22 نقطه بهبود)، 2. ساختار (32 نقطه بهبود)، 3. پاداش (9 نقطه بهبود)، 4. ارتباطات (9 نقطه بهبود)، 5. راهبری (11 نقطه بهبود)، 6. مکانیسم های مفید (14 نقطه بهبود) و 7. تعامل با محیط (11 نقطه بهبود) آسیب هایی شناسایی شد که در این میان، مشارکت کنندگان بیشترین میزان آسیب را در دو بعد پاداش و تعامل با محیط و کمترین میزان آسیب را در دو بعد مکانیسم های مفید و راهبری ذکر کرده اند.
تبیین رویکردهای توانمندسازی مبتنی بر فرهنگ سازمان؛ مورد مطالعه شهرداری منطقه 18(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
252 - 233
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمان از ارکان مهم سازمان و تعیین کننده رویکرد سازمان در مدیریت فعالیتهایش است. از سوی دیگر فرهنگ سازمانی رابطه سیستماتیک و مستقیمی با توانمندسازی کارکنان دارد و به نوعی می تواند عامل موفقیت یا شکست برنامه های سازمان در توانمندسازی کارکنانش هست. چنین نگاهی در پژوهش های مختلف مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر به منظور تدوین و تبیین رویکرد توانمندسازی مبتنی بر فرهنگ سازمان در شهرداری منطقه 18 صورت گرفته است.رویکرد پژوهش کمی و از استراتژی پیمایش استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان و مدیران هستند و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه گیری به روش تصادفی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد سازمان مورد مطالعه بر اساس مدل هافستد دارای فرهنگ غیرمنعطف و بر اساس مدل اشنایدر و بارسو نگرش مدیرانش به استراتژی کاملاً عقلایی و کنترلی می باشد. بر این مبنا الگوی فرهنگی غالب، موقعیت گرایی است و رویکرد توانمندسازی کارکردگرا مناسب با این الگوی فرهنگی است.
بررسی تأثیر اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی و آنومی سازمانی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
609 - 630
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای تغییر و تحول از خود بی علاقگی نشان می دهند و نوعی رخوت و بی حالی در سازمان ها دیده می شود. عمده تغییرات ضروری و حیاتی سازمان و توان انطباق پذیری سازمان با عدم اطمینان های محیطی در باتلاق اینرسی سازمانی گرفتار می شوند و ناکام می مانند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تأثیر اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی و آنومی سازمانی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف در گروه تحقیقات کاربردی و از جهت روش تحقیقی توصیفی در زمره تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش اینرسی سازمانی متغیر مستقل و تنبلی و آنومی سازمانی متغیرهای وابسته اند. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه تهران بودند. با توجه به حجم جامعه ما (4000 نفر) و فرمول نمونه گیری حداقل حجم نمونه انتخابی تعداد 350 نفر شد که به صورت طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روایی محتوا بر اساس نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش تأیید شد. همچنین، برای تعیین همبستگی و تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 و AMOS22 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به تأیید همه فرضیه های پژوهش انجامید: 1. اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ 2. اینرسی سازمانی بر آنومی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
طراحی ابزار سنجش فرهنگ آموزش در دستگاه های اجرایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
735 - 763
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی ابزاری برای سنجش فرهنگ آموزش در دستگاه های اجرایی کشور بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و نمونه مورد بررسی 112 سازمان از بین سازمان های دولتی ایران بود که بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه محقق ساخته با 68 سؤال به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش تحلیل عاملی اکتشافی و نیز آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. در نهایت نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد فرهنگ آموزش دستگاه های اجرایی کشور در قالب 3 بعد یادگیری مستمر و وظیفه شناسی فراگیران و مناسبات اخلاق گرا و 9 مؤلفه تعهد و تمایل فراگیر، آموزش مبتنی بر نیاز شغلی، مشارکت فعال فراگیر، اجتناب از رفتارهای ناسالم، انگیزه یادگیری، احترام به مدرس، روابط دوستانه، تفکر انتقادی اخلاق گرا، احترام متقابل در کلاس قابل تبیین است. همچنین نتیجه آزمون t تک نمونه ای نشان داد وضعیت فرهنگ آموزش کارکنان دستگاه های اجرایی کشور نامناسب است و نیاز است برای بهبود و تقویت آن برنامه ریزی شود.
مقوله های فرهنگی مصرف موسیقی ملی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
19 - 31
حوزههای تخصصی:
موسیقی، همانند زبان و سنن یک جامعه، سهم قابل توجهی در حفظ و اشاعه فرهنگ ملی دارد. در ایران تنها موسیقی ملی، از آنجا که محصول تجربه تاریخی و زیست فرهنگی جامعه ما است، دارای ویژگی های ممتاز فرهنگ ایرانی است. کاهش حجم مخاطبین و میزان کارکرد اجتماعی موسیقی ملی در ایران کاملا ملموس است. چرخه موسیقی از سه حوزه تولید، توزیع و مصرف تشکیل شده است. مصرف موسیقی توسط عامه جامعه اتفاق می افتد. عموم تحقیقات موسیقی را در معنای عام در نظر گرفته و تا امروز تحقیقی جهت کشف جهان فکری مصرف کنندگان موسیقی ملی ایران انجام نشده است. این مقاله به دنبال آن است تا مقوله های فرهنگی حاکم بر مصرف موسیقی ملی ایران را کشف نموده و ضمن ایجاد یک فهم جامع از این عرصه به موسیقی ملی کشور جهت خروج از وضعیت کنونی کمک نماید. روش مورد استفاده نظریه داده بنیاد نظام مند بوده است. داده ها توسط تکنیک مصاحبه عمیق جمع آوری شده و با استفاده از دستورالعمل های سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری و مقوله بندی شده است. از دل داده ها 16 مفهوم و 7 مقوله استخراج شده است. در انتها با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه داده بنیادِ بدست آمده به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است.
ارائه مدل آمادگی ریسک منابع انسانی در صنعت بانکداری (مورد مطالعه: بانک ملی خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم ریسک منابع انسانی حاکی از آن است که رفتار و ویژگی های شخصیتی کارکنان به صورت بالقوه چه خطراتی را متوجه سازمان می کند. یکی از مشکلاتی که مدیران و مؤسسات بالاخص بانک ها برای سنجش ریسک منابع انسانی با آن مواجه هستند؛ نداشتن یک الگو و مدل است که بسترها و الزامات ایجاد ریسک منابع انسانی را در جوانب مهم ساختاری سازمان تبیین کند. پژوهش حاضر نیز با هدف ارائه مدل آمادگی سنجش ریسک منابع انسانی در بانک ملی خراسان شمالی انجام شده است .لازمه سنجش ریسک، شناسایی ریسک بوده و هدف از مدل آمادگی ریسک منابع انسانی، شناسایی بسترها و الزامات وقوع ریسک است. شناسایی ریسک منابع انسانی اساس و زمینه مدیریت ریسک منابع انسانی است که شناسایی ریسک منابع انسانی معمولا از طریق اسناد و داده های تاریخی و همچنین نظر متخصصین سازمانی صورت گرفت. روش پژوهش به صورت ترکیبی که بخش کیفی مبتنی بر تحلیل تم، و بخش کمّی با استفاده از معادلات ساختاری، تکنیک ahp، و آزمون تی تک نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت نمونه گیری بخش کیفی با روش گلوله برفی و هدفمند به تعداد 9 نفر خبره است. از آنجا که تعداد افراد جامعه پژوهش 240 بوده است با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 144 نفر برای نمونه در بخش کمی کافی است. روایی در بخش کیفی با استفاده از تکنیک های مراجعه به متن مصاحبه، تعریف حد و مرز موضوع و در بخش کمی برای روایی صوری و محتوایی پرسش نامه طراحی شده از نظر خبرگان استفاده شده است. برای پایای بخش کیفی از روش بازآزمون و برای بخش کمی (ahp) از نرخ ناسازگاری و آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این پژوهش از نرم افزارهای Expert choice و Spss اسستفاده شده است. نتایج نشان داد که بانک در بعد ریسک سرمایه های انسانی، بانک دچار ریسک منابع انسانی است.