فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
129 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، عارضه یابی و اولویت بندی چالش های اجرای خط مشی عمومی خصوصی سازی با تأکید بر سیاست های کلی اصل 44 قانون می باشد. رویکرد ارزیابی حاکم بر این پژوهش، رویکرد مدیریتی بوده و الگوی ارزیابی خط مشی مورد استفاده، ترکیبی از الگوی هدف گرا و خبره گرا می باشد. همچنین ملاک ارزیابی، آخرین گزارش مجلس شورای اسلامی از میزان تحقق اهداف خصوصی سازی در کشور است. در این پژوهش جهت عارضه یابی و شناسایی مؤلفه های مؤثر در عدم تحقق اجرای خط مشی مورد نظر از روش دلفی استفاده شده است، که درنهایت با استفاده از نظرات 18 نفر از خبرگان با سابقه در حوزه تحلیل و ارزیابی خط مشی های عمومی و تلفیق مؤلفه های استخراج شده از مبانی نظری پژوهش و همچنین مؤلفه های پیشنهادی خبرگان، هشت مؤلفه اصلی شامل افزایش اسمی و غیرواقعی سهم بخش های خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملّی، مغفول ماندن سیاست افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملّی، عدم ارتقای کارایی بنگاه های اقتصادی، بهره وری منابع مادی، انسانی و فناوری در سطح مورد انتظار، درجا زدن ها و پس رفت رشد اقتصاد ملّی، عدم گسترش صحیح مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تأمین عدالت اجتماعی، کاهش ظاهری از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیت های اقتصادی و افزایش روزافزون حجم بدنه دستگاه بوروکراسی، کاهش میزان پس انداز، سرمایه گذاری و سطح درآمد اکثریت آحاد جامعه و افزایش پیدا نکردن و حتی کاهش سطح عمومی اشتغال واقعی و 52 شاخص در زمینه مشکلات و چالش های اجرای خط مشی خصوصی سازی در کشور شناسایی و میزان اهمیت هر یک از مؤلفه ها مشخص گردید.
امتزاج کار و زندگی به مثابه یک ساخت نوپدید در سازمان های مردم نهاد: پژوهشی با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
565 - 589
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش درباره نسبت میان کار و زندگی توجه بسیاری از پژوهشگران را در رشته های مختلف علوم به خود جلب کرده است. تنوع دیدگاه ها در دانش رشته های گوناگون نشان دهنده ژرفای مفهوم مناسبات کار و زندگی و لزوم توجه به ابعاد گوناگون اثرگذار بر آن است. این پژوهشِ اکتشافی با هدف فهم تجربه کار و نسبت آن با زندگی از منظر کارکنان شاغل در سازمان های مردم نهاد انجام شد. پژوهش با رویکرد کیفیِ پدیدارشناسی و با روش هشت مرحله ای موستاکاس طرح ریزی شد. برای گردآوری داده ها، مصاحبه های داستان پارِ عمیق با 11 نفر از کارکنان مؤسسه محک به عنوان یک مؤسسه مردم نهاد انجام شد. برای تأیید قابلیت اعتمادِ تحلیل ها از روش های توصیف پرمایه و بازتاب پذیری استفاده شد. در نتیجه تحلیل داده ها 11 تم با عناوین باور به غایتمندی زندگی، انتخاب حرفه به مثابه رسالت، زیستِ رسالتِ حرفه ای، کار پرمطالبه، مشغولیت مستمر ذهنی، ادراک هویت های متناقض، تثبیت و قوام ارزش ها، تجدید قوا در اثر پذیرش نقش مراقبتی، تسری حس رضایت به ساحت های مختلف زندگی، معنویت جاری در زندگی، و رواداری در کار و زندگی در قالب سه خوشه که سویه های منفی و مثبت و درهم تنیدگی کار و زندگی کارکنان را وصف می کردند حاصل شد. در نهایت، توصیف های بافتاری فردی، ساختاری فردی، و بافت ساختاری فردی و به عنوان جمع بندی یک توصیف ترکیبیِ بافت ساختاری با محوریت ساخت نوپدیدِ «امتزاج کار و زندگی» به مثابه تجربه زیسته کارکنان ارائه شد.
تبیین و ارزیابی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز براساس دیدگاه AMO در شرکت معادن ذغال سنگ کرمان (رویکرد کیفی و کمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین و ارزیابی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز براساس مدلAMO در شرکت معادن ذغال سنگ کرمان است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، جزء پژوهش های ترکیبی (کیفی کمی) است. در بخش کیفی با انجام 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته و با بهره مندی از روش تحلیل تم، داده های به دست آمده بررسی و تم ها، طبق مدل AMO در سه دسته توانایی سبز، انگیزش سبز و ارائه فرصت های سبز قرار گرفتند. در بخش کمی، پرسش نامه ای براساس مصاحبه ها متناسب با مدل، طراحی و بعد از سنجش روایی و پایایی پرسش نامه ها توزیع گردید. جامعه آماری به تعداد 600 نفر و حجم نمونه براساس جدول گرجسی و مورگان، 234 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و روش الگویابی معادلات ساختاری، با استفاده از نسخه 23 نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری تأییدکننده مدل بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین سه مؤلفه، «انگیزش سبز» با بیشترین ضریب مسیر و «توانایی سبز» با کمترین ضریب مسیر و از بین هفده زیرمؤلفه، «آموزش و توسعه سبز» با بیشترین ضریب مسیر و «مزایا و خدمات سبز» با کمترین ضریب مسیر، تبیین کننده مدل می باشند بنابراین، برای تغییر نگرش کارکنان در حوزه محیط زیست و فراهم کردن سازمان پایدار، مهم ترین راه کار شرکت معادن ذغال سنگ، آموزش و افزایش دانش زیست محیطی کارکنان است.
سبک های مدیریت بدن زنان با رویکردهای اجتماعی- فرهنگی (با رویکرد ترکیبی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تبیین سبک های مدیریت بدن با رویکردهای اجتماعی-فرهنگی در بین شهروندان زن در شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق ترکیبی (مرحله اول کیفی و مرحله دوم کمی) بوده است. در مرحله اول، ۳۵۰ منبع چاپی و دیجیتالی در حوزه سبک زندگی و مدیریت بدن و ظاهرآرایی بانوان با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند برای این تحقیق انتخاب شدند. روش شناسی پژوهش حاضر روش شناسی کیفی (تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی) است و از تکنیک فیش ها، فرم ها و جداول محقق ساخته ای و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظام مقوله ای استقرایی استفاده شد.در مرحله دوم، با بهره گیری از روش کمی (توصیفی-پیمایشی) از 384 نفر از شهروندان زن در شهر تهران با ابزار پرسشنامه، نظرخواهی به عمل آمد. روش نمونه گیری دراین مرحله احتمالی از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. روایی و پایایی در هر دو مرحله مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و AMOS استفاده گردید. یافته های به دست آمده، در قالب دو سبک مدیریت بدن (ابزاری شدن و هویت بابی) و تاکید بر تاثیر رویکردهای اجتماعی و فرهنگی بر سبک های مدیریت بدن بوده است. البته در رویکرد اجتماعی خود نمایشی و در رویکرد فرهنگی بدن به عنوان سرمایه نمادین بیشترین سهم را در سبک مدیریت بدن شهروندان زن در شهر تهران داشته است.
ارائه الگویی جهت تدوین راهبرد برون سپاری منابع انسانی در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت تدوین راهبردهای برون سپاری منابع انسانی در بخش دولتی ایران مطالعه موردی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی بود. روش پژوهش کیفی از نوع استراتژی داده بنیاد و میدان پژوهش شامل مدیران و کارشناسان و مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در حوزه عمل، از تحقیقات میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. نتایج نشان داد که شرایط عِلّی مؤثر بر برون سپاری فعالیت های منابع انسانی در حوزه جذب و آموزش، در مجموع 4 کُد محوری شامل اصلاح نظام جذب و آموزش منابع انسانی؛ کاهش هزینه ها؛ کیفیت فرآیند جذب و آموزش و بهره وری و شرایط زمینه ای شامل توسعه همکاری های برون سازمانی؛ خلق ظرفیت درون سازمانی و سیاست های کلان کشور و نیز شرایط مداخله گر شامل ضعف فرهنگ؛ عدم حمایت ناشی از ناآگاهی؛ ضعف نظارت و کنترل؛ نبود موسسات آموزشی معتبر و باسابقه و ضعف دانشی در سازمان است. همچنین راهبردهای اتخاذ شده برون سپاری فعالیت های منابع انسانی، در مجموع 5 کُد محوری فرهنگ سازی؛ بهسازی ساختار منابع انسانی؛ دقت در انتخاب مؤسس ات آموزشی و آگاه سازی مدیران و نظارت مستمر و نیز پیامدها شامل کاهش هزینه ها؛ پوشش ضعف نیروی انسانی بخش آموزش و جذب و کیفیت آموزش ها و خدمات بود. در بخش مدل نهائی نیز12 مولفه ارایه شد.
تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی (مطالعه موردی شرکت فولاد امیر کبیر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
182-207
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازی کارکنان به منظور ایجاد قابلیت های دانشی، مهارتی و رفتاری؛ سرمایه گذاری در دوره های آموزش ضمن خدمت است. سازمان ها با توجه به اهمیت آموزش تلاش می کنند، فرصت هایی را برای رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسالت و اهداف خویش نائل گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی در شرکت فولاد امیرکبیر کاشان و طراحی مدل مفهومی در این رابطه می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری 380 نفر از کارکنان شرکت فولاد امیرکبیر کاشان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس، 191 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد که روایی آن پس از اعمال نظرات استاد راهنما، نهایی گردید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (82/0) به دست آمد. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده و بررسی فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است. آموزش و بهسازی منابع انسانی بر توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی کارکنان تأثیرگذار است. توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است.
تبیین و ارائه مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
707 - 734
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران انجام شد. این مطالعه به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از خبرگان شاغل در سازمان تعاون روستایی ایران بود و نمونه ها به صورت هدفمند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های این مطالعه نشان داد مدل شایستگی های حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران از 5 مؤلفه شایستگی های فردی، دانش، توانایی، مهارت، اعتبار تشکیل شده است. نتایج این مطالعه گویای آن بود که مؤلفه های شناسایی شده برای مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی بر اساس ویژگی های خاص این سازمان دارای اولویت بیشتری هستند. بنابراین، جهت کاهش آسیب های سازمانی و جلوگیری از بروز فشارهای مالی انتخاب و انتصاب حسابرسان داخلی در این سازمان باید فرای از یک جایگزینی ساده و بر اساس مدل شایستگی انجام شود.
ارزیابی و سنجش سواد مالی کارکنان استانداری گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125 - 146
حوزههای تخصصی:
سواد مالی به مجموعه مهارت ها و ادراک های لازم جهت مدیریت منابع پولی اطلاق می شود. به رغم اهمیت چشم گیر مفاهیم سواد مالی، این موضوع در پژوهش های داخلی کمتر مورد کنکاش قرار گرفته و آموزش و اندازه گیری سطح سواد مالی اقشار مختلف جامعه در کشور مورد توجه چندان نبوده است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف سنجش سواد مالی کارکنان استانداری گیلان طراحی و اجرا گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی استانداری گیلان و فرمانداری های تابعه به تعداد 819 نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 265 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی اطلاعات نیز پرسشنامه استاندارد سنجش سواد مالی در کشور بوده است، که داده های گردآوری شده از طریق آن به کمک تکنیک های مختلف آمار استنباطی از جمله مقایسه میانگین تک نمونه ای و دو نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون و آزمون دانکن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. درنهایت، نتایج پژوهش نشان داد که می توان به کفایت نسبتاً اندک سواد مالی کارکنان استانداری گیلان و تأثیر برخی از ویژگی های جمعیت شناختی از جمله سن و جنسیت بر سطح سواد مالی کارکنان اشاره نمود. همچنین مشخص گردید که میزان سواد مالی کارکنان در معاونت های مختلف استانداری گیلان و فرمانداری های تابعه متفاوت است.
پهنه کاوی فساد و کژرفتاری آکادمیک در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعددی از فساد در حوزه های گوناگون انجام شده؛ اما در حوزه فساد آکادمیک، تحقیقات کمتری صورت گرفته است. ازآنجاکه تاکنون آثار و تحقیقات این حوزه مورد بررسی و مرور جامع قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به روش پهنه کاوی به بررسی و تحلیل ادبیات و اسناد فارسی موجود در حوزه فساد آکادمیک پرداخته است. منابع موردبررسی، شامل کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و طرح ها و گزارش های پژوهشی هستند که از نقطه نظر تاریخی، موضوعی، روش شناسی، پدیدآورندگان، کلیدواژگان و نوع سند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. پس از جستجو در پایگاه های علمی معتبر، تعداد 36 مقاله، 46 پایان نامه، 4 کتاب و 6 طرح پژوهشی در بازه زمانی سال های 1379- 1399 استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. بنابر یافته های پژوهش، بیشتر پژوهش ها در دهه نود هجری شمسی انجام گرفته بودند. پرتکرارترین موضوعات، سرقت و تقلب های علمی بوده است.
در آمدی بر الگوی مشاوره ای تغییر زبانی در تعهد شغلی مبتنی بر تجربیات هستی شناسانه کارکنان سازمان های پویای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
193 - 219
حوزههای تخصصی:
تحولات زبانی و گفتمانی درخصوص ارزش های حاکم بر تعهد شغلی و نقش آن در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور؛ مقوله تعهد شغلی را به یکی از جدی ترین و مهم ترین مسائل سازمانی و مدیریت منابع انسانی تبدیل کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مشاوره ای تغییر زبانی در تعهد شغلی مبتنی بر تجربیات هستی شناسانه کارکنان سازمان های پویای اقتصادی است. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع کیفی و به روش نظریه داده بنیاد و ازطریق نمونه گیری هدف مند صورت گرفته است. جامعه موردپژوهش را کارمندان استان اصفهان تشکیل داده اند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و پس از تحقق اشباع نظری در مصاحبه 25، به منظور تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. همچنین برای اعتباریابی داده ها از فن مثلث سازی در پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی 350 کد اولیه، 41 کد باز، 11 کد محوری و 4 کد انتخابی بود که به صورت کلی در چهار محور: 1. پویایی های هستی شناسانه (شامل طبقات ادراک هستی محور و عملکرد هستی محور)، 2. پویایی های جهت دهنده و تعادل بخش (شامل طبقات آگاهی از تناسب، آگاهی از مسئولیت خود، آگاهی از تعهد و رفع موانع انگیزش)، 3. پویایی های تداوم بخش (شامل طبقات انعطاف پذیری و نظارت تعهدمحور) و 4. پویایی های تقویت کننده (شامل حمایت گری، خودمختاری تعهد محور و ایجاد پیوستگی رضایت بخش) دسته بندی شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که تحقق تغییر زبانی در تعهد شغلی، منوط به بازنگری در معنا و مفهوم تعهد، ایجاد هستی شناسی جدید درباب افق تعهد و نیز تأکید بر عاملیت انسان و نقش گذاری در گستره هستی است و این امر به نوبه خود می تواند تعهد شغلی را که از مهم ترین عوامل موفقیت یک سازمان است، تحت تأثیر قرار دهد.
طراحی مدل پیش بینی احتمال سقوط یا ریزش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار: رویکرد شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احتمال سقوط یا ریزش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار از اهمیت فراوانی در تحلیل پرتفوی و قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برخوردار است و پیش بینی دقیق آن فرایندی پیچیده است. باتوجه به اهمیت و ضرورت پیش بینی خطرپذیری سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار، هدف این پژوهش، ارائه رویکردی احتمالی برای این پیش بینی با رویکرد «شبکه های عصبی مصنوعی» است. مدل های مبتنی بر این رویکرد که برگرفته از فرایند یادگیری مغز انسان هستند، با استفاده از سرعت محاسباتی رایانه، روابط هر چند پیچیده بین متغیرها را فراگرفته و از آنها برای پیش بینی مقادیر آتی متغیرها استفاده می کنند. نمونه پژوهش شامل داده های ۲۰ شرکت در دوره 10 ساله 1390 تا 1399 است. پژوهش حاضر توانمندی مدل های شبکه عصبی مصنوعی و تابع پیش بینی حاصل از آنها را جهت برآورد احتمال سقوط قیمت سهام در ایران مورد آزمون قرار می دهد . نتایج نشان داد که مدل های شبکه عصبی مصنوعی از عملکرد مناسبی برای برآورد احتمال ریزش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار برخوردارند.
طراحی الگوی مناسب برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم (الگوی ساختاری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
53 - 68
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با موضوع «طراحی الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران» و باهدف بررسی طراحی برای این که بتوان صنعت سینمای ایران را به یک برند موفق تبدیل کرد، محیا شده است. نخستین موضوعی که در حوزه برندسازی درایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است و بهترین راهبرد برای ایجاد یک برند قدرتمند، ایجاد درکی متفاوت از مفهوم برند موفق است و این که به برندسازی به عنوان یک سرمایه گذاری نگاه شود، نه به منزله یک هزینه. روش تحقیق برحسب هدف از نوع داده بنیاد است، زیرا پژوهش، در پی یافتن راه حلی بومی برای برندسازی فرهنگی صنعت فیلم ایران است. همچنین این پژوهش ازنظر زمان پیمایشی و بر اساس نوع داده کمی کیفی (ترکیبی) است که نحوه اجرای این پژوهش به صورت تجربی است و محقق از طریق مصاحبه و پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته شامل 38 گویه) به گردآوری و تحلیل داده ها پرداخت. جامعه ی آماری شامل دانشجویان و اساتید حوزه ی فیلم و سینما در کشور ایران بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت نمونه گیری هدفمند و به شیوه ی گلوله برفی و در بخش کمّی نیز به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونه در بخش کیفی 20 نفر از خبرگان و صاحب نظران در حوزه برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم و در بخش کمی، تعداد نمونه 200 نفر از دانشجویان و اساتید حوزه فیلم و سینما بودند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد؛ برندسازی فرهنگی درصورتی که موردتوجه و سرمایه گذاری قرار گیرد می تواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند، بنابراین دغدغه اصلی تحقیق این است که مفاهیم برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و شرایط عالی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران را مورد بررسی قرار دهد.
شناسایی مؤلفه ها، بستر و پیامدهای مدل عدالت سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی (مطالعه موردی: آموزش وپرورش استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
291 - 319
حوزههای تخصصی:
بررسی پژوهش های گذشته در زمینه عدالت سازمانی نشان دهنده این موضوع است که در مجموع هر یک از پژوهش ها، با توجه به نوع رویکرد و تأکید و اهدافی که دنبال می کرده، به بیان چند ویژگی خاص پرداخته و قادر به پوشش دادن مجموعه ویژگی های عدالت سازمانی که بر مبنای ارزش های اسلامی باشد نیست. در این پژوهش تلاش شد این خلأ برطرف شود و مؤلفه ها و شاخص های عدالت توزیعی و رویه ای و مراوده ای اداره آموزش وپرورش، با در نظر گرفتن زمینه های آموزشی و اقتصادی و اداری، شناسایی شوند و مدل عدالت سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی ارائه شود. عدالت نقش مهمی در پویایی، بهبود عملکرد، انگیزش شغلی، رضایت شغلی، تعهد سازمانی، رفتار شهروندی، و ... ایفا می کند و از این رو از موضوعات مورد توجه مدیران و کارکنان است. بر این اساس و با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی آموزش وپرورش پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه و بستر و پیامدهای مدل عدالت سازمانی مبتنی بر ارزش اسلامی انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر حسب نوع داده اکتشافی و بر حسب هدف کاربردی است. همچنین، با توجه به ضرورت استنباط از اصلی ترین منبع اجتهاد دینی، یعنی قرآن کریم، از بین راهبردهای مختلف پژوهش کیفی، از راهبرد تحلیل محتوا مبتنی بر ارزش های اسلامی بهره برده شد. مشارکت کنندگان پژوهش را 27 نفر از مدیران و استادان دانشگاهی و خبرگان در حوزه علوم قرآنی و منابع انسانی اداره آموزش وپرورش استان اردبیل تشکیل داده اند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها نیز از قرآن کریم و نهج البلاغه و شرح غررالحکم بهره برده شد و همه آیاتی که تفسیرشان در حوزه عدل و واژه های مرتبط بود مطالعه و کدگذاری شد. از روش تحلیل مضمون )تم( به منظور تجزیه وتحلیل مصاحبه ها )کدگذاری و تعیین تم های فرعی و اصلی( استفاده شد و گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته های پژوهش بیانگر این موضوع بود که مدل نهایی عدالت سازمانی مشتمل بر 3 بعد و 11 مؤلفه و 90 شاخص است. همچنین، زمینه و بسترهای لازم برای اجرای عدالت سازمانی و پیامدهای آن مبتنی بر ارزش های اسلامی نیز مشخص شدند.
تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی اثربخشی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
137-155
حوزههای تخصصی:
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد. روش شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد زمینه یادگیری زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار (PLS) صورت گرفت. یافته ها : زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می دهد. نتیجه گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه ها منجر به ارتقا شایستگی های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می گردد.
ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازه گیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازه گیری و تایید شد.که طبق یافته های تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگی های معنوی، مهارت های مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیر بنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیر ها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عامل ها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
بررسی تاثیر تصویر برند کارفرما بر تمایل به استخدام از طریق متغیر میانجی جذابیت برند کارفرما (مورد مطالعه: دانشجویان پردیس فارابی دانشگاه تهران)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
127 - 113
حوزههای تخصصی:
سازمان ها در محیط کسب و کار امروزی به طور فزآینده ای از برندسازی به عنوان یک ابزار استراتژیک استفاده می کنند که این استفاده از برند به حوزه منابع انسانی نیز راه یافته است. موضوع برند کارفرما به بررسی چگونگی جذب کارکنان و حفظ آنها از طریق فرآیند برندسازی می پردازد. پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر تصویر برند کارفرما بر تمایل به استخدام شدن کارکنان بالقوه از طریق متغیر میانجی جذابیت برند کارفرما می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان پردیس فارابی دانشگاه تهران می باشد تعداد آنها نزدیک به 5000 نفر است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای با حجم 375 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که 920/0، به دست آمد و همچنین، روایی پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار آزمون شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تصویر برند کارفرما تاثیر مثبت و معناداری بر جذابیت برند کارفرما و تمایل به استخدام شدن کارکنان بالقوه دارد. همچنین، جذابیت برند کارفرما خود بر تمایل به استخدام شدن کارکنان بالقوه تاثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت، تاثیر غیر مستقیم تصویر برند کارفرما بر تمایل به استخدام شدن از طریق جذابیت برند کارفرما مورد تایید قرار گرفت. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی برای مدیران و برنامه ریزان سازمانی ارایه شده است.
Measurement And Testing Of High Performance Organizational Culture Model In Iranian Petrochemical Industries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to measurement and testing a high performance organizational culture model in Iran's petrochemical industries.This research is of quantitative type and in terms of purpose, exploratory and data collection method is survey and from the point of view of cross-sectional time. Data collection tool is a researcher-made questionnaire whose validity has been confirmed by industrial and academic elites. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha test (coefficient of 0.815). The statistical population of the study included 8050 employees of Petropars, Jam, Lavan and Fanavaran petrochemical companies working in Iranian Petrochemical Industries. The sample size was calculated by the Cochran's formula of 385 people. 420 questionnaires were distributed and 400 correct questionnaires were collected. The sampling method is stratified random. Data analysis was performed using structural equation modeling using Amos Software. The results of statistical analysis were confirmed by confirmatory factor analysis and in terms of significance by the method of structural equations up to the level of the main categories and after confirmation of formal and content from 400 experts and managers of petrochemical industries. In the next step with a quantitative approach, the current state of high performance organizational culture according to the pattern the extract was assayed. For this purpose, mean comparison, regression and repetition tests used. The results obtained from field survey indicated that the high-performance organizational culture model was approved and dimensions of Behavioral factors, Internal bedding factors, External bedding factors and Process factors were placed in the first to fourth priorities, respectively.
مطالعه کیفیت ارتباطات ما بین اعضای هیأت علمی، کارکنان و دانشجویان با یکدیگر با تأکید بر ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه کیفیت ارتباطات مابین اعضای هیات علمی، کارکنان و دانشجویان بر اساس ارزش های اخلاقی انجام شد. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، کارشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی، سازمان ها وجه انکارناپذیر دنیای نوین امروز را تشکیل می دهند. نحوه ارتباط صحیح در سازمان از جمله ارزش هایی است که چنان چه فرد، سازمان یا جامعه ای فاقد آن باشد، خواه ناخواه افراد از انجام کار صحیح و مولد باز می مانند و عدم ارتباط صحیح به خصوص در سازمان های دولتی از معضلات اساسی در دست یابی به توسعه همه جانبه می باشدکه اثرات منفی بر توسعه جامعه خواهد گذاشت. روش اجرای تحقیق پیمایش و از نوع توصیفی– اکتشافی بود که در سال 1395 انجام شده است و گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده بر اساس طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان (اعضای هیات علمی و کارمندان) و دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز تشکیل می دهد که 1870 نفر بودند. در این تحقیق حجم نمونه برای هر یک از گروه ها با استفاده از فرمول کوکران 450 نفر برآورد شده است که به صورت طبقه ای متناسب با حجم از بین اعضای هیات علمی، کارمندان و دانشجویان انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده دو پرسشنامه کیفیت ارتباطات بین فردی بر اساس ارزش های اخلاقی در سازمان با 29 گویه و ضریب پایایی 72/0 بود. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی دو نمونه ای و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS تجریه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که اولاً میانگین متغیر اصلی تحقیق اختلاف معنی داری با میانگین عددی (50) داشت. در واقع کیفیت ارتباطات در دانشگاه ازمیانگین عددی (50) پایین تر بود. با توجه به اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات یافته های جانبی نشان دادکه ارتباطات بین فردی کارکنان بر اساس جنسیت، سن، سنوات خدمت و تحصیلات پاسخگویان متفاوت نیست و ارتباط معنی داری بین این متغیرها با متغیر ارتباطات بین فردی افراد یافت نشد.
آسیب شناسی نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
133 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد کارکنان یکی از وظایف بسیار مهم مدیریت منابع انسانی در نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است؛ اما شواهدی بسیاری از ناکارآمدیِ نظامِ ارزشیابیِ عملکرد موجود حکایت می کند؛ نقصی که رفع آن نیازمند است به شناخت جامعِ آسیب ها و کاستی های نظام موجود. از این رو، شناسایی آسیب هایِ نظامِ ارزشیابیِ عملکردِ کارکنان نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی پژوهش مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع پژوهش، آمیخته و از نظر هدف، کاربردی محسوب می شود. در مرحله نخست، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و مسئولان حوزه مدیریت منابع انسانی و ارزشیابی عملکرد کارکنان، آسیب های نظام ارزشیابی عملکرد کارکنان شناسایی شد. در مرحله دوم، به کمک داده های حاصل از پرسش نامه و آزمون های آماری، اعتبار و برازش مدل بررسی شد. در بخش کیفی، پس از جمع آوری اطلاعات، از روش تحلیل تم برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. در بخش کمّی نیز، داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. پایایی پرسش نامه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد و تأیید شد.
یافته ها: 342 کد اولیه از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شد که در قالب 23 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر، طبقه بندی شدند. نتایج آزمون های آماری مؤید آن است که مدل های اندازه گیری، ساختاری و کلی، به اندازه کافی مطلوب و رضایت بخش اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش، ضمن کاهش خلأ نظری موجود، شناخت جامعی از آسیب ها و کاستی های نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ارائه می کند و این قابلیت را دارد که به عنوان مبنای اصلاح یا بازطراحی نظام ارزشیابی عملکرد به کار برده شود.
طراحی الگوی فرهنگ سازمانی در سازمانهای حاکمیتی- میانداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی فرهنگ سازمانی متناسب با اقتضائات سازمانی و بوم سازگان وزارت کشور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و جهت گردآوری داده ها از روش تحقیق ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی استفاده شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدف مند قضاوتی بهره گرفته شد و با تعداد 23 نفر از خبرگان جامعه آماری، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. ازطریق پایایی بازآزمون و پایایی دو کدگذار؛ روایی و پایایی داده های کیفی محاسبه شد. یافته های پژوهش، تعداد 5 بعد، 17 مقوله و70 زیرمقوله را به عنوان عناصر مدل فرهنگ سازمانی در جامعه موردمطالعه نشان می دهد. بعد اول (فرهنگ انسان محوری) با 3 مقوله و 15 زیرمقوله، بعد دوم (فرهنگ تعاملی- محیط محوری) با 5 مقوله و 19زیرمقوله، بعد سوم (فرهنگ جهت محوری) با 3 مقوله و11 زیرمقوله، بعد چهارم (فرهنگ سرآمدی و تعالی محوری) با2 مقوله و13زیرمقوله و درنهایت بعد پنجم (فرهنگ قانون محوری) با 4 مقوله و12زیرمقوله شناسایی شده اند. براساس ابعاد، مقوله های اصلی و زیرمقوله ها؛ می توان فرهنگ سازمانی جامعه موردمطالعه را مورد سنجش، اندازه گیری و مدیریت نمود.