فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۲۱ تا ۶٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی تفسیری/ساختاری از مضامینِ قراردادهای روانکاوانه ی تعاملات فردی حسابرس با شرکاء بود. در این پژوهش که مبتنی بر روش شناسی کیفی و کمی است، ابتدا ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاه در حوزه حسابداری و مالی در بخش فراتحلیل و دلفی مشارکت داشتند تا مولفه ها و گزاره های قراردادهای روانکاوانه ی تعاملات فردی حسابرس با شرکاء را از میان ۵۶ پژوهش مشابه اولیه ی شناسایی و براساس تکنیک ارزیابی انتقادی آن ها را غربال نماید تا ضمن شناسایی مولفه ها، گزاره های پژوهش در قالب چک لیست های امتیازی مدون گردند تا در گام دوم به منظور رسیدن به کفایت نظری مولفه و گزاره های شناسایی شده، از تحلیل دلفی استفاده شود. در بخش کمی با مشارکت ۲۱ نفر از شرکای حسابرسی که از طریق نمونه گیری همگن-دردسترس انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسشنامه های ماتریسی تلاش شد تا گزاره های شناسایی شده در طیفی از تاثیرگذارترین تا کم اثرترین مضامین گزاره ای لایه بندی شوند. نتایج در بخش تحلیل کیفی از وجود ۲ مولفه اصلی در قالب ۱۱ مضمون گزاره ای نهایی مبتنی بر کفایت نظری حکایت دارد و در بخش کمی مشخص شد تقویت اعتمادِمتقابل در ارتباطات بین شریک با حسابرس؛ تقویت فرهنگ اشتراک گذاری تجارب و دانش حسابرسان به منظور ارتقای تعاملات اثربخش و تقویت باورهای حسابرس نسبت به ضوابط و رویه های حرفه ای حسابرسی به عنوان تاثیرگذارترین مضامینِ قراردادهای روانکاوانه ی تعاملات فردی حسابرس با شرکاء تعیین گردیدند.
ارتقای هویت یابی سازمانی از طریق برندسازی کارفرمایی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
105 - 120
حوزههای تخصصی:
سازمان های پیشروی امروزی با تضاد برخورداری از کارکنان حرفه ای شایسته و وفادار رویارو هستند. این تضاد تقویت نگرش های مثبتی مانند هویت یابی سازمانی را ضروری ساخته است. از میان پیشایندهای گوناگون هویت یابی سازمانی، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برند کارفرمایی پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را مدیران و کارکنان شرکت کیسون در شهر تهران به تعداد 455 نفر تشکیل می دهند که 168 نفر آنها بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای استاندارد بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ ارزیابی شده و برابر 86/0 بوده است. تحلیل داده ها با کمک آزمون های آماری تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و آزمون تی با استفاده از نرم افزارهای لیزرل و اس.پی.اس.اس انجام شده است. نتایج نشان می دهد برندسازی کارفرمایی (ارزش اقتصادی، ارزش توسعه ای، ارزش اجتماعی، ارزش تنوع و ارزش شهرت) بر همه ی مؤلفه های سه گانه هویت یابی سازمانی (عضویت، شباهت و وفاداری) تأثیری معنادار و مثبت داشته اند. همچنین وضعیت موجود هر دو این عوامل در این شرکت مناسب بوده است.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمان با نقش میانجی رفتارهای نوآورانه (نوآوری باز) (مورد مطالعه: سازمان هواشناسی کشور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
160 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمان با نقش میانجی رفتارهای نوآورانه (نوآوری باز) می باشد. از نظر روش شناسی این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است. سازمان هایی که گرایش به یادگیری دارند قادرند محیط بیرونی را برای کشف پارادایم های تکنولوژی جدید، کنکاش و بررسی کنند که این عمل منجر به نوآوری می گردد، همچنین یادگیری سازمانی باعث حفظ مزیت رقابتی سازمان در محیط پرتلاطم رقابتی سازمان ها می شود. جامعه آماری در این پژوهش مدیران و کارکنان سازمان هواشناسی کشور در حوزه ستادی می باشد. حجم جامعه آماری 400 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه مورد نظر برابر 196 نفر تعیین گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی صوری آن با نظر صاحبنظران و روایی سازه با تحلیل عاملی تاییدی، بررسی و تایید گردید. جهت بررسی اعتبار و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آن 826/0 می باشد، لذا پرسشنامه از پایایی مناسب برخوردار است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان می دهد که سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمان با نقش میانجی رفتارهای نوآورانه (نوآوری باز) تاثیرگذار است و همچنین رفتارهای نوآورانه (نوآوری باز) بر عملکرد سازمان تاثیر مستقیمی دارد.
آسیب شناسی مدیریت دانش سازمان با استفاده از مدل سیستم های پایا مورد مطالعه: سازمان صنعت ، معدن و تجارت استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
1 - 28
حوزههای تخصصی:
همگی به این حقیقت واقفیم که عصر حاضر، عصر دانش است نه کالا. بنابراین، سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که به دانش و مدیریت اثربخش آن، به عنوان یک منبع سازمانی، توجه نمایند؛ چرا که مدیریت صحیح دانش باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها و در نهایت پیروز شدن بر رقبا خواهد شد. از این رو، این پژوهش در صدد آسیب شناسی مدیریت دانش سازمان صنعت، معدن و تجارت استان البرز است تا نقاط ضعف و قوت آن را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان البرز می باشند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، تنها 20نفر نمونه پژوهش را تشکیل دادند. داده های پژوهش نیز از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساخت یافته در گروه های کانونی به دست آمدند. آسیب شناسی مدیریت دانش در این پژوهش با بهره مندی از مدل سیستم های پایا مورد بازشکافی قرار گرفت و راهکارهای مطلوب و اثربخشی ارائه شد که نه تنها از لحاظ منطقی دارای مطلوبیت بودند بلکه از لحاظ فرهنگی نیز قابلیت پیاده سازی در سازمان را داشتند.
نقش فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده در حفظ و نگهداشت کارکنان؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
109 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه حفظ و نگهداشت منابع انسانی موثر یکی از مهم ترین عوامل در دست یابی به اهداف هر سازمانی است. هرچه سازمان بتواند نیروی شایسته تری جذب کند و از آن نگهداری و استفاده موثرتری نماید در رسیدن به اهدافش موفق تر و نسبت به رقبایش پیش تر خواهد. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان در شرکت حلوای عقاب است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت حلوا عقاب به تعداد 235 نفر بوده که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان نمونه آماری 148 نفر مشخص و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون، پرسشنامه حمایت سازمانی آیسنبرگر و همکاران استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده و آزمون فرضیه ها و رتبه بندی عوامل از آمار استنباطی (آزمونتی،آنوا، فریدمن و کولموگروف-اسمیرنوف) استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان در شرکت حلوای عقاب تأثیر دارد و بر اساس رتبه بندی، فرهنگ سازمانی و سپس حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان شرکت حلوا عقاب تأثیرگذارند. بر این اساس پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
مطالعه روایت برنامه نویسان کارشیفته از مناسبات کار خانواده: رویکرد جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
26 - 51
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی خانوادگی و شغلی دو جزء جدایی ناپذیر در زندگی افراد محسوب می شود؛ به گونه ای که رمز موفقیت افراد، به پیشبرد اهدافشان در این دو حوزه وابسته است. چنانچه فرد در بُعد زندگی شغلی یا خانوادگی خود، دچار مشکل و چالش شود، عوارض آن، هم فرد و هم سازمان و هم سطح جامعه را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه داستان ها و تجربه های برنامه نویسان کارشیفته، از مناسبات کار خانواده با رویکرد جنسیتی است.
روش: پژوهش کیفی حاضر از حیث پارادایم تفسیرگرایی، رویکرد تدوین نظریه استقرایی و از حیث استراتژی پژوهش، روایت پژوهی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پایان باز است که به منظور رسیدن به داده های لازم، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافت و در نهایت، طبق استانداردهای تعریف شده و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، 30 نفر (15 زن و 15 مرد) در پژوهش حاضر مشارکت کردند. از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون، برای شناسایی مضامین و شرح تجربه های مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: در بررسی های انجام شده مشخص شد که روایت کلان زنان کارشیفته با روایت کلان مردان کارشیفته در خصوص عوامل اثرگذار بر مناسبات کار خانواده، متفاوت است و بعضی از عوامل به تقویت مناسبات کار خانواده و بعضی دیگر به کارشیفتگی بیشتر منجر می شود. بر اساس این پژوهش، در بین زنان، عوامل خانوادگی از جمله خانواده محوری، تناسب کار خانواده، یکپارچگی کار خانواده و خانواده حمایتگر، به برقراری تعادل بیشتر بین کار و خانواده افراد منجر می شود؛ زیرا زنان در امور خانه، نقش، وظایف و مسئولیت های بیشتری را برعهده دارند. از نظر مردانِ برنامه نویس، عوامل سازمانی، از جمله کارشیفتگی، اضافه کاری اجباری، کار افراطی، درآمدزایی و عدم حمایت سازمان، به کارشیفتگی بیشتر و برهم خوردن تعادل کار خانواده منجر می شود.
نتیجه گیری: مردان به دلیل نان آور بودن و تأمین هزینه های زندگی که از دیرباز و به صورت سنتی بر عهده آن ها بوده است، چنانچه در وضعیت نامطلوب اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه ها، قرار بگیرند، به سمت کارشیفتگی بیشتر سوق پیدا می کنند.
الزامات طراحی و آفرینش روش در دانش مدیریت و علوم پیچیده، با درنظر گرفتن چالش مواجهه مدبرانه با ارزش های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
3 - 16
حوزههای تخصصی:
در گذر تاریخ علم، روش شناسی های گوناگونی طراحی و توصیه شده اند که گاهی سال ها بلکه قرن ها بر سنت های علمی دانشگاه ها، سیطره افکنده اند. با توسعه دانش و افزایش تنوع تخصص ها و رویکردها و شکل گیری علوم میان رشته ای و چندرشته ای، نوعی سردرگمی در روش ها و شیوه های آزمون دستاوردهای علمی ایجاد شده است که پیامد آن، در مواردی نفی اعتبار روش و در مواردی تقلیل تلاش های علمی به تکرار روش های مکانیکی برای تولید انبوه دانش است. در دانش مدیریت به لحاظ سروکار داشتن با انسان های در حال پدیداری و بازیگر، معنی گریزی در مواجهه مدیران دولتی با واقعیت های لازم، معنی پردازی کاذب یا دروغین در مدیریت دولتی، پدیده ای آنی برخی از مسائل مدیریت دولتی، چالش های روش شناسی تشدید می شوند. همچنین، سروکار داشتن با ارزش های دینی بر دشواری تحلیل مسائل مدیریتی می افزاید. بنابراین چالش آفرینش روش، فراخور شرایط حل مسئله و پژوهش درباره آن مطرح می شود. بدین ترتیب که باید دانش پژوهان این رشته را با فراگردهای سالم ساخت روش و آزمون آن آشنا ساخت تا بتوانند فراخور هر وضعیت خاص «مسئله موقعیت»، روش مطلوب برای پژوهش درباره آن را توسعه دهند. این امر به ویژه در مواجهه با ارزش ها پیچیده تر می شود؛ تا حدی که می توان گفت، یکی از مهم ترین دلایل پیچیدگی علوم انسانی، ضرورت مواجهه مدبرانه با ارزش هاست. بنابراین، مقوله چالش علم و دین در ساختاردهی به دانش و ارزش در تصویرپردازی از مسیر توسعه دانش، بسیار مهم جلوه می کند.
توسعه و توانمندسازی منابع انسانی: الزام موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
61 - 80
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور موثر فعالیت شان را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به اینکه مطالعات بسیار اندکی پیرامون شناسایی عوامل موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی به عمل آمده است این تحقیق با استفاده از روش تئوری داده بنیاد و مدل پارادایمی، درصدد شناسایی عوامل حیاتی و اثر گذار بر موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی، می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است و با مدیران و خبرگان حوزه استراتژیک و مدیریت استراتژیک منابع انسانی صنعت خودرو مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است. نتایج تحلیل ها نشان داد از عوامل کلیدی که منجر به موفقت مدیریت استراتژیک منابع انسانی در صنعت خودرو می شود، توجه به توسعه و توانمندسازی منابع انسانی است.
تحلیل موقعیت مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آشکار سازی گفتمان های نظام مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. در این مطالعه کیفی با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 42 نفر از کارشناسان و مدیران شاغل در مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی دانشگاه و مشاهده مشارکتی، مفاهیم معنادار،گفتمان های انتقادی و متفاوت شناسایی شده و سپس با استفاده ازروش تحلیل موقعیت کلارک با ترسیم نقشه های وضعیتی ساختار نیافته، منظم، عرصه –جهان های اجتماعی و نقشه های موقعیت تحلیل شده است. بر اساس نتایج پژوهش، برساخت های گفتمانی متفاوتی در مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ایفای نقش می کنندکه در نتیجه،کارکردهای مدیریت منابع انسانی به شکلی متفاوت از آنچه در قوانین و ضوابط مربوطه دیده شده است، پیاده سازی و اجرا می شود. گفتمان مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تحت تاثیر قدرت بازیگران و عاملان رسمی و غیر رسمی، بینش و سلیقه مدیران، گرایش های سیاسی، قوانین و مقررات دولتی، مصوبات هیأت امنا، برساخت های انسانی مختلف، عوامل محیطی و فرهنگی قرار دارد. تدوام روند جاری، نقش آفرینان خاموش که اکثر آنها افراد شایسته هستند را به حاشیه رانده و روابط قدرت موجود را تقویت می کند.
تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان وکاهش حوادث و سوانح شغلی (مطالعه موردی: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151-174
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان و کاهش حوادث و سوانح شغلی، است. تحقیق حاضر از فرآیندی سه مرحله ای تبعیت می کند. بدین منظور در مرحله اول، ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای اقدام به مرور و مطالعه ادبیات علمی موجود و قابل دسترس، جهت احصا عوامل اثرگذار بر ابعاد تحقیق شد. سپس، از روش دلفی فازی جهت نهایی کردن و بومی سازی عوامل تأثیرگذار بر ابعاد سه گانه، استفاده گردید. در پایان با کمک تکنیک DEMATEL - based ANP (DANP) ، روابط میان متغیرهای اصلی، فرعی و چگونگی تأثیر آنها بر هم (تاثیر متقابل) تعیین شد. جامعه آماری نهایی این تحقیق را 11 نفر از کارکنان خبره حوزه رفتار سازمانی و مدیران ارشد ایمنی، سوانح و کنترل شرکت ملی صنایع مس ایران، تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری قضاوتی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. نتایج تحقیق نشان داد که توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، بصورت مستقیم و یک طرفه بر کاهش حوادث و سوانح شغلی اثر می گذارند و این بدان معنا می باشد که ارتقا و بهبود توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان موجب کاهش حوادث و سوانح شغلی خواهد شد. همچنین، مشخص گردید بین توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، ارتباطی دوسویه برقرار است.
نقش مدیریت منابع انسانی در تسهیل نوآوری سازمانی از راه توسعه دانش کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تغییرات مداوم و مستمر در محیط کسب وکار، چالش هایی را برای مدیریت منابع انسانی ایجاد کرده است. یکی از راه کار های مقابله با این چالش ها، به کارگیری قابلیت های مدیریت دانش و ایجاد نوآوری در سازمان ها می باشد. بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم و از مجرای مدیریت دانش بر نوآوری سازمان می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارکنان مستقر در واحد تحقیق و توسعه بانک پارسیان بوده و از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از تأیید هفت فرضیه تحقیق است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی به جامعه علمی و سازمان ارائه شده است.
شناسایی حلقه های علّی و معلولی مدیریت استعداد در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک عصر حاضر، عصر سازمان هاست و متولیان این سازمان ها، انسان ها هستند، انسان هایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت، یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمان ها را پدید آورند. سازمان ها می توانند با تلفیق استراتژی های مؤثر مدیریت استعداد در برنامه های نیروی کار خود، از روش ها و سیستم های اثبات شده برای بهینه سازی مناسب منابع سرمایه انسانی برای افزایش مزیت رقابتی آن ها و حفظ سهم بازار خود باشند. در این مقاله از روش پویایی سیستم برای شناسایی حلقه های علّی و معلولی سیستم مدیریت استعداد استفاده شده است. در این پژوهش از مقالات، منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از نظرات خبرگان و کارشناسان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی و همچنین خبرگان دانشگاهی در عرصه مدیریت استعداد به ترسیم نمودارهای علت و معلولی پرداخته شده است. برای ترسیم این حلقه ها از نرم افزار Vensim استفاده شده است نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیستم مدیریت استعداد دارای زیرسیستم های اصلی راهبرد سازمانی، توانمندسازی منابع انسانی، همسوسازی استعدادها، ارزیابی استعدادها و توسعه استعداد است. همچنین حلقه های علّی معلولی به دست آمده از زیرسیستم های 15 گانه این الگو، متغیرهای اثرگذار و نحوه تعاملات آن ها بر روی یکدیگر را ترسیم و به عنوان مبنایی جهت ارائه راهکار عرضه شد. درنهایت عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در صورت کنترل، باز موجب بهبود مدیریت استعداد را موجب می شود.
ارزش مدیریت منابع انسانی در خلق عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب استان سمنان)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
179 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار و ابعاد مدیریت منابع انساانی در خلا مملرارد ساانمانی ان منظار پدیدارشناسای )مطالعه موردی: شرکت آب و فاضلاب( استان سمنان، در نیمه دوم سال 1401 است . روش شناسی: مطالعه ی حاضر مطالعه ای کیفی با طرح پدیدارشناسی است و جامعاه آمااری آن شاام خررااان داناا اهی استان سمنان بود که در این پژوهش محققان بعد ان مصاحره 19 به اشراع نظری رسیدند و در مما ، مفااهیج جدیادی باه دسات نیامد، اما برای اطمینان خاطر تعداد 35 مصاحره انجام شد. ابزار جمع آوری اطلامات، مصاحره های ممی نیمه ساختار یافتاه باود. همچنین بررسی منابع کتابخانه ای چاپی و الرترونیری با استفاده ان داده پای اه هاای معترار ملمای و در دساتر ان دی ار مناابع پژوهش بودند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلی داده ها و شناسایی اثرات متغیرهای پژوهش، متن مصاحره ها وارد نرم افازار MAXQDA شد. نتایج ناان داد که تیج رهرری قوی، مسئولیت پذیری، برنامه ریزی و تصمیج ایری کارآمد، استفاده ان استراتژی های مناسا بر میزان خل مملررد سانمانی در این شرکت تأثیر مثرت و معنی داری دارد. نتیجه ایری: با توجه به نتایج پژوهش، میتوان چنین نتیجه ایری کرد که مدیریت منابع انسانی میتواند نقش مهمای در خلا مملررد شرکت آب و فاضلاب استان سمنان ایفا نماید؛ لذا پیانهاد می شود که مادیران ایان ساانمان باا انتخااب یاک سیساتج مدیریت منابع انسانی توانمند، خل مملررد کارکنان خود و بالترع این سانمان را افزایش دهند . کلمات کلیدی: مدیریت منابع انسانی، مملررد سانمانی، روش پدیدارشناسی، شرکت آب و فاضلاب .
شناسایی عوامل مؤثر بر آوای سازنده کارکنان در سازمان های دولتی ایران (مورد مطالعه: یک سازمان نظامی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
95 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گوش سپردن به آواها و صداهای کارکنان، باعث می شود که عملکرد سازمان ارتقا یابد. رفتارهای صوتی، به اطلاعات اختیاری و داوطلبانه ای اشاره می کند که هدف آن، ارتقای عملکرد سازمانی است. در این رابطه، برای شنیدن صدای کارکنان، باید بسترها و سازوکارهای آن فراهم شده و عوامل مؤثر بر این رفتارهای صوتی شناسایی شوند. از این رو، هدف مقاله پیش رو، شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل آوای کارکنان و صداهای مرتبط با بهبود، در سازمان های دولتی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و پیمایشی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از 8 خبره منابع انسانی با کمک پرسشنامه انجام شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش دلفی فازی در سه مرحله انجام شده است. برای سنجش روایی از روش روایی محتوا و برای ارزیابی پایایی از میزان ناسازگاری استفاده شده است. یافته ها: طی سه مرحله نظرسنجی از خبرگان در نهایت 39 عامل تسهیل گر آوای سازنده کارکنان شناسایی و تایید شد که در پنج دسته کلی طبقه بندی شدند: عوامل فردی، عوامل گروهی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل محیطی. نتیجه گیری: ارزیابی وبهسازی وضعیت موجود تسهیل گرهای آوای سازنده کارکنان در سازمان می تواند به طور همزمان زمینه را برای بهبود سازمانی فراهم سازد و به توسعه قابلیت های منابع انسانی سازمان نیز مساعدت کند. بدین منظور، ضروری است سازوکارهای مورد نیاز برای شنیده شدن صدای کارکنان و تأثیرگذاری آنها بر تصمیمات سازمانی فعال و بهره برداری شوند.
مروری بر استراتژی های تحرک دانش در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوق دادن دانش خلق شده در سازمان به سوی کاربران و کاربردی ساختن آن به وجود استراژی مناسب نیاز دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی استراتژی های دسترس پذیری و تحرک دانش و ارائه چارچوبی برای تسهیل دسترسی به این استراتژی ها است. روش شناسی: پژوهش حاضر نوعی مطالعه مروری است که از نظر هدف کاربردی است و با روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی این پژوهش را مطالعات انجام شده در خصوص استراتژی های تحرک دانش بین سال های ۲۰۰6 تا ۲۰۲۰ تشکیل می دهند که با استفاده از کلمات کلیدی مشخص تعداد 25 مقاله شناسایی شد و پس از غربالگری در نهایت ۱۳ منبع مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: به منظور سهولت دسترسی به استراتژی های استخراج شده، بر اساس شباهت ویژگی های آن ها چارچوبی ارائه شده که استراتژی ها را بر پایه موضوع، در سه مقوله پژوهش محور و خدمت رسان، مشارکت محور، و آموزش محور و آگاهی رسان دسته بندی می کند. نتیجه گیری: استفاده از استراتژی های تحرک دانش به رشد دانش و به توانمندسازی افراد برای کاربرد دانش جهت حل مسائل زندگی واقعی شان کمک می کند. بدین منظور ایجاد زیرساخت ها و فرهنگ سازی در زمینه کاربردی کردن دانش نظری تولیدشده در سازمان ها ضروری است.
راهکارهای تحقق عدالت اجتماعی منابع انسانی با توجه به برنامه ۶ توسعه ماده ۷۸(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم عدالت از مهمترین واژه ها در قاموس تمدن بشری، محسوب می گردد و از طرفی طبق ماده 78 برنامه ششم توسعه، دولت مکلف است در راستای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب پذیر و بسط پوشش های امدادی، حمایتی و بیمه ای و پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی نسبت به طراحی و اجرای برنامه های لازم برای نیل به اهداف برنامه ششم توسعه، اقدام نماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارها و ارائه الگویی جهت تحقق عدالت اجتماعی منابع انسانی با توجه به برنامه 6 توسعه ماده 78 است. روش پژوهش مورد استفاده روش آمیخته است که در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی بصورت هدفمند و با استفاده از شوه گلوه برفی 11 نفر از خبرگان می باشند و در بخش کمی بصورت تصادفی طبقه ای200 نفر از اعضای وزارت رفاه انتخاب شدند. با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته 5 مضمون اصلی شامل: رعایت اصل شایسته سالاری در تمام سطوح مدیریتی، تأسیس نظام تعاون و تأمین رفاه اجتماعی، مبارزه با ظلم و نابرابری و تبعیض های ناروای اجتماعی، ایجاد و اقامه ی عدل در نظام اجتماعی، عملیاتی ساختن و ایجاد تحوّل نظام مالیاتی کشور احصاء شد که در قالب شبکه مضامین دسته بندی شدند و سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی اثرگذاری تمامی عوامل شناسایی شده تایید شد.
بررسی وضعیّت تعادل کار و زندگی اساتید دانشگاه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۸
113 - 138
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضرورت مدیریت تعادل بین کار و زندگی در جهت جلوگیری از آثار و تبعات و عوارض عدم تعادل میان کار و زندگی و ارائه راه کارهای حفظ تعادل کار و زندگی مورد بررسی قرار گرفته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از این که «مهمترین راه کارهای حفظ تعادل کار و زندگی کدام است؟» تحقیق حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته و جامعه آماری پژوهش اساتید یکی از دانشکده های دانشگاه تهران است. نتایج پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از اعضای جامعه آماری نتوانسته اند بین کار و زندگی، تعادل لازم را برقرار کنند و ساعات کار نسبتاً زیاد، پایین بودن سطح درآمدها و عدم برنامه ریزی مناسب برای استفاده بهینه از زمان و فرصت ها بیشترین تأثیر را در برهم خوردن تعادل کار و زندگی دارد.
الگوی پیشایندهای خودکاوی منابع انسانی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برخورداری از آگاهی نسبت به خود نوعی هنر زندگی و بودن است و فرد را در شکوفاسازی استعدادهای خود و تلاش برای شدن یاری می رساند. پژوهش حاضر بر آن است تا عوامل مؤثر بر خودکاوی منابع انسانی را شناسایی و اولویت بندی کند. روش شناسی: این مطالعه بر اساس هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی-کمی) است. استخراج الگوی نمایانگر عوامل تعیین کننده خودکاوی به روش تحلیل مضمون و اولویت بندی این آن ها نیز با روش دلفی فازی مثلثی انجام شده است. داده های مرحله کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه منابع انسانی، رفتار سازمانی و روانشناسی گردآوری شده است. در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه از 50 نفر از مدیران سازمان های دولتی شهر خرم آباد نظرسنجی شده است. یافته ها: 24 مقوله اصلی به عنوان عوامل تعیین کننده خودکاوی استخراج و در قالب عوامل فردی و سازمانی دسته بندی شدند. اولویت بندی این مقوله ها نیز نشان داد اعتمادبه نفس، خودباوری، هدف نگاری، توانمندی فردی و فرهنگ سازمانی مهم ترین پیشایندها به شمار می روند. نتیجه گیری: مدیران منابع انسانی برای تسهیل خودکاوی کارکنان لازم است با نگاهی فراگیر پیشایندهای فردی و سازمانی مورد نیاز آن را تقویت کنند و در این راه بر اولویت اثرگذاری این عوامل توجه داشته باشند.
الگوی ماهیت شناختی تعالی فردی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
51 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: منابع انسانی مهم ترین رکن تشکیل دهنده هر سازمانی از جمله آموزش و پرورش است و سرآمدسازی آن از نقشی تعیین کننده و تسهیل گر در تعالی سازمان برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت تعالی فردی معلمان انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نگاه هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها و روش تحلیل داده ها کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 19 نفر از استادان رشته علوم تربیتی، مدیران و معاونان باسابقه در استان خراسان رضوی بوده اند که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند. داده ها با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش شبکه مضامین تحلیل شده اند. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت.
یافته ها: ماهیت تعالی فردی معلمان در قالب 47 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (قابلیت های فردی، روان شناختی و حرفه ای) شناسایی و تلفیق شدند.
نتیجه گیری: توسعه قابلیت هایی تشکیل دهنده تعالی فردی معلمان می تواند زمینه مناسبی برای ارتقای عملکرد معلمان و تعالی آموزش و پرورش در نقش آفرینی هرچه مؤثرتر در مسیر توسعه همه جانبه جامعه ایفا کند.
تاثیر تجربه برند بر تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
145 - 130
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر تجربه برند برتمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند پرداخته شده است، پژوهش از لحاظ هدف جزو پژوهش های کاربردی است و از لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز پژوهش توصیفی است، در این پژوهش که در بین مصرف کنندگان محصولات رشته ای و ماکارونی پرداخته شده است، با توجه به نامعلوم و نامتناهی بودن این مشتریان، بر اساس فرمول کوکران خطای 5% تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای این پژوهش از چند پرسشنامه استفاده شده است که برای بررسی تجربه برند و تمایل به پرداخت از پرسشنامه ویویدی و نایم و مرششد(2018) استفاده شده است و همچنین برای بررسی طرفداری مشتری از برند نیز از پرسشنامه شیمول و فا(2018) استفاده شده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار smartpls و با استفاده از آزمون آماری معادلات ساختاری به بررسی این روابط پرداخته شد که نتایج نشان دهنده این بود که تجربه برند دارای یک رابطه مثبت معنادار با تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند است.