فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
45 - 56
حوزههای تخصصی:
پیاد ه سازی اثربخش و کارامد مدیریت دانش مستلزم تأمین زیرساخت هایی است که در میان آنها فرهنگ سازمانی مناسب از جایگاه خاصی برخوردار هستند. بنابراین، دانشگاه ها و موسسات آموزشی عالی نیازمند نوعی فرهنگ دانایی هستند که در خلق و تسهیم دانش به آنان کمک کند. فرهنگ دانایی مبین ارزش ها و باورهایی است که فعالیت های مدیریت دانش را در یک سازمان تسهیل و تشویق می کنند. این مقاله به دنبال سنجش فرهنگ دانایی و عوامل کلیدی مؤثر در بالندگی آن است. جامعه آماری این پژوهش را واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در دو شهر تهران و قزوین تشکیل می دهد. داده های آماری با پژوهش از طریق پرسش نامه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ دانایی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، واحد تهران مرکز، واحد تهران شمال، واحد تهران جنوب، پایین تر از حد متوسط و در دانشگاه آزاد واحد قزوین در حد متوسط است. در ضمن، نتایج پژوهش نشان گر آن است که عوامل کلیدی مؤثر در بالندگی فرهنگ دانایی عبارتند از؛ رهبری، تبلیغ، اجتماعات کاری، استخدام و محیط فیزیکی.
شایستگی های پایداری مدیران پروژه در مدیریت پروژه های صنعت ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
348 - 325
حوزههای تخصصی:
اهمیت روز افزون مفاهیم پایداری و توسعه پایدار در جوامع بشری باعث ظهور زمینه های جدیدی در علوم مختلف و منجمله مدیریت پروژه محور شده است. از مهم ترین این زمینه ها توسعه شایستگی فردی مدیران بعنوان دارندگان نقش اصلی در توجه به پایداری است. تا کنون تحقیقاتی در خصوص شایستگی های پایداری انجام پذیرفته، ولیکن به شایستگی های مدیریت پروژه پایدار در صنعت ساخت کمتر توجه شده است؛ از اینرو در این تحقیق توسعه شناخت شایستگی های موثر در مدیریت پروژه پایدار هدف گذاری شده است. در واقع هدف اصلی مطالعه حاضر، شناسایی شایستگی های پایداری مورد نیاز مدیران پروژه در صنعت ساخت است. مطالعه حاضر از لحاظ روش شناسی دارای جهت گیری توسعه ای و از جنبه هدف اکتشافی است. گردآوری داده ها از طریق 11 مصاحبه نیمه ساختار یافته با روش کیفی مطالعه موردی چندگانه و تحلیل تماتیک بوده است. مشارکت کنندگان، مدیران پروژه صنعت ساخت می باشند که به صورت غیر تصادفی برگزیده شده اند. مهم ترین یافته ها در بخش تحلیل منتج به لیست 12 گانه شایستگی های پایداری مدیران پروژه شده است که در سه دسته دانشی، مهارتی و نگرشی دسته بندی شده اند. داشتن دانش پایداری و بروز بودن در این حوزه، دو شایستگی با رویکرد عمده دانشی می باشند. در دسته مهارتی، استفاده خلاقانه از منابع موجود، داشتن شایستگی های بین فردی و توانایی پیاده سازی موضوعات مرتبط با پایداری سه شایستگی کلیدی می باشند. اما در دسته سوم که بیشترین سهم را دارد تفکر ارزش گرا، اخلاق مداری، آینده نگری، یادگیری مداوم، تفکر آموزش محور و رفتار مبتنی بر پایداری از مهم ترین شایستگی ها برای مدیریت پروژه پایدار می باشند.
مطالعه تطبیقی تشویق و تنبیه مدیران امورعمومی در نظام علوی با دیگر نظام های رایج مدیریتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
141 - 114
حوزههای تخصصی:
کارمند اگروظایفش را درمسیر قانون عمل نماید، از پاداش بهره مند خواهد شد. و چنانچه مسئولیتش را ناقص و یا اشتباه انجام دهد. بدیهی است که مسئولش با وی برخورد خواهد کرد. امّا مدیر با کارگزار شایسته و خاطی، چگونه باید رفتارکند؟ اینجاست که ضعف و قوّت مدیریتها آشکار خواهد شد. حضرت علی(ع) در زمینه شناخت، دانش و عمل، پایه های نوینی از مدیریت را از زمان حکومت خود تا کنون بیان نمود که در مقام عمل کارآمدی و کارآیی آنها اثبات شده. تشویق و تنبیه در مدیریت علوی در راستای مبنای اسلام، بیشتر جنبه تربیتی دارد، این پژوهش تطبیقی، تجزیه تحلیل شباهتها و تفاوتها بین تشویق و تنبیه کارگزاران در نظام اداری رایج و نظام حکومتی علی(ع) تست. مطالعات کتابخانه ای و نرم افزاری از منابع معتبر با موضوعیت روایی، تاریخی و سیره عملی امیرالمؤمنین(ع) و مدیریت رایج امروزی، کلیدواژه هایی با ارتباط معنایی بر اساس سه شاخص مبانی، روشها و راهبردهای پاداش و توبیخ را نمایان ساخت، که در الگوهای تأییدی (پذیرش)، تهذیبی(پیرایش)، توسعه ای (پالایش) و تأسیسی(پیدایش) مورد انطباق قرارگرفت، موارد شاخص در الگوی پذیرشی، مورد تأیید و باید نسبت به حفظ و تقویت آنها اهتمام داشت، موارد پیرایشی باید ویرایش شوند، همچنین در پالایشی باید مواردی اضافه و گسترش یابد و در الگوی پیدایشی باید روی مواردی تمرکز داشت که وجود نداشته یا فراموش شده اند. نتایج این پژوهش میتواند شاخص خوبی برای مدیران در جهت بهبود وضعیت تشویق و تنبیه در مدیریتهای امروزی باشد.
تحلیل راهبرد برون سپاری جذب و آموزش منابع انسانی و تأثیر آن بر توانمندسازی کارکنان در وزارت ورزش و جوانان ج.ا.ا.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
105 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برون سپاری خدمات نوعی استراتژی رو به گسترش است که می تواند به افزایش بهره وری و مزیت رقابتی سازمان یاری رساند. پژوهش حاضر با هدف شناخت الزامات و دستاوردهای راهبرد برون سپاری جذب و آموزش و تأثیر آن بر توانمندسازی کارکنان را انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) است. مشارکت کنندگان بخش کیفی پژوهش مدیران و کارشناسان حوزه برون سپاری وزارت ورزش و جوانان بوده اند. داده های این مرحله با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی 202 نفر از مدیران و کارکنان این وزارتخانه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این مرحله با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: الزامات و دستاوردهای راهبرد برون سپاری جذب و آموزش در قالب 27 مضمون پایه، 7 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر ارائه شده است. در بخش کمی نیز اعتبار الگوی ارائه شده و تأثیر این راهبرد بر توانمندسازی کارکنان تأیید شده است. نتیجه گیری: برون سپاری جذب و آموزش کارکنان می تواند به کاهش هزینه ها، تسهیل فرایند استخدام و ایجاد زمینه های کارآفرینی یاری رساند و با ارتقای اثربخشی این کارکردها توانمندسازی کارکنان را تسهیل کند.
ارائه الگوی پیاده سازی کانون تفکر در صنعت بانکداری: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
3 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ، هر سازمانی با راهکار هم فکری و مشارکت بخش های مختلف ذی نفعان، تلاش می کند که تاب آوری مؤسسه های خود را تقویت کند. مؤسسه های مالی و بانک ها نیز در جهان پرتلاطم کنونی، به این راهکار توجه ویژه ای می کنند؛ اما، هنوز، در خصوص ساختارها و فرایندهای زیربنایی ایجاد این گونه فضا برای هم فکری، توافق نظری وجود ندارد. این پژوهش، به دنبال ارائه الگویی برای جاری سازی کانون تفکر، به عنوان یکی از گونه های مهم این ساختارها و فرایندها در صنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ نوع روش اجرا، توصیفی اکتشافی محسوب می شود و رویکرد آن کیفی است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان صنعت بانکداری بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 12 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 169 نشانه از کدهای باز مصاحبه ها، در قالب 20 مفهوم اصلی دسته بندی شدند و در 6 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارت اند از: 1. ظرفیت های سازمانی (با مفاهیم ظرفیت های شبکه سازی، ظرفیت های تیم سازی، ظرفیت های تحقیق و توسعه و ظرفیت های مشارکت پذیری)؛ 2. جریان ایده ها (با مفاهیم شبکه های ارتباطات، تغییر و تحولات محیط و مدیریت ایده های نوآورانه)؛ 3. موانع سازمانی (با مفاهیم موانع مدیریتی، موانع ساختاری، موانع فرایندی و موانع مالکیت فکری)؛ 4. اقدام ها (با مفاهیم تحلیل و پایش، تحقیق و توسعه، ارزیابی و بازنگری و بازخورد ایده ها)؛ 5. ساختار (با مفاهیم سازماندهی ماتریسی و ساختار ادهوکراسی)؛ 6. توسعه (با مفاهیم توسعه مشارکت، بهبود عملکرد سازمان و تحول گرایی). نتیجه گیری: در وضعیت کنونی، نظام تصمیم سازی مؤسسه های مالی و بانک ها، بر اثر وابستگی به بوروکراسی سازمانی، آسیب های فراوانی ایجاد کرده است و شکل دهی و استقرار موفق کانون های تفکر با استفاده از الگوی پیشنهادی، می تواند به ترمیم این نظام کمک کند.
فراتحلیل پژوهش های ارتباط رضایت شغلی و تعهد سازمانی در سازمان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده پژوهش های انجام شده در حوزه علوم انسانی و اجتماعی نیاز به فراتحلیل پژوهش های انجام شده در خصوص یک مسئله برای کسب درکی به نسبت جامع از آن را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه ارتباط رضایت شغلی و تعهد سازمانی در سازمان های ایرانی پرداخته است. بدین منظور با کمک روش فراتحلیل تعداد 24 مقاله در این خصوص بررسی شده است. این فراتحلیل با کمک نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2) انجام شده و نتایج آن نشان می دهد رضایت شغلی با تعهد سازمانی رابطه ای بالاتر از حد متوسط دارد (با میانگین اندازه اثر 49/0). همچنین از میان ابعاد رضایت شغلی، رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیریت و رضایت از همکاران با اندازه اثر به ترتیب41/0، 33/0، و 32/0از بیشترین سهم اثرگذاری بر تعهد سازمانی برخوردار بوده اند، در حالی که ابعاد رضایت از حقوق و مزایا و رضایت از ارتقاء و ترفیع با اندازه اثر به ترتیب 31/0 و 29/0 کمترین سهم را در این زمینه داشته اند.
تحلیل نقش رهبری اخلاقی بر بدبینی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی و مبادله رهبر عضو (مورد مطالعه: شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نقش رهبری اخلاقی بر بدبینی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی و مبادله رهبر عضو در شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز ایران انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به شیوه توصیفی همبستگی انجام شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 196 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد بوده و با روش مدل یابی معادلات ساختاری به آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی بر بدبینی سازمانی در شرکت منطقه دو انتقال گاز تأثیر مستقیم و منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد، رهبری اخلاقی با نقش میانجی هویت سازمانی می تواند به افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش بدبینی در شرکت منطقه دو عملیات انتقال گاز منجر شود و همچنین، رهبری اخلاقی با نقش میانجی مبادله رهبر عضو نیز می تواند به افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش بدبینی در شرکت منطقه دو انتقال گاز منجر شود.
عوامل علّی خودتوانمندسازی منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
45 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تلفیق روش های کیفی (داده بنیاد) و کمی (پیمایشی) به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش از دو قسمت کیفی– کمی تشکیل شد؛ در بخش کیفی، مشتمل بر دو گروه: مدیران و کارکنان سازمان های دولتی بود. نمونه گیری در این بخش، به صورت غیرتصادفی و هدفمند بوده و در کل حجم نمونه اولیه پژوهش برای روش کیفی40 فرد مدنظر بود (20 فرد از مدیران سازمان های دولتی و 20 نفر از کارکنان) که در نهایت با انجام 20 مصاحبه، پژوهشگر به اشباع نظری برای احصای مدل نهایی دست پیدا نمود و در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره امور اقتصاد و دارایی استان کردستان (مجموعاً 89 نفر) بود. با استفاده از فرمول عمومی کوکران، از این میان 72 نفر به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که سه دسته عوامل فردی، سازمانی و اجتماعی به عنوان عوامل علّی اثرگذار بر پدیده توانمندسازی کارکنان مورد شناسایی قرار گرفتند؛ نتایج بررسی سنجش شرایط علّی و موجد خودتوانمندسازی منابع انسانی در بخش کمی با تأیید یافته های بخش کیفی، نشان داد که 26 درصد از پاسخگویان وضعیت موجود شرایط علّی را در سازمان در وضعیت نامطلوب و در مقابل 30 درصد آنرا مطلوب ارزیابی کردند و نتایج حاصل از سنجش وضعیت موجود بعد شرایط علّی حاکی از این بود که پاسخگویان از عوامل سازمانی بهترین ارزیابی و در مقابل از عوامل اجتماعی بدترین ارزیابی را داشته اند.
رابطه بازاریابی داخلی و تعهد سازمانی در بخش خدمات مسافر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
143 - 162
حوزههای تخصصی:
در محیط پویای رقابت جهانی امروز با وجود تغییرات سریع جهانی، سازمان ها باید هم زمان با این تغییرات در حال گسترش و توسعه دائمی باشند. یکی از مهم ترین ابعاد حفظ عملکرد داخلی سازمان و افزایش سطح تعهد کارکنان، بازاریابی داخلی سازمان است. در مقاله حاضر که به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است، رابطه بین اجزای بازاریابی داخلی و ابعاد تعهد سازمانی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کارکنان بخش خدمات مسافر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران «هما» در فرودگاه مهرآباد تهران است که از میان آن ها 147 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و AMOS و با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد عوامل پنج گانه بازاریابی داخلی شامل عوامل انگیزش مادی، عوامل انگیزش غیرمادی، ابزار و تجهیزات کاری، عوامل محیطی و تجربه و تحصیلات، تأثیر مثبت و معناداری بر روی ارتقاء تعهد سازمانی دارند. لذا پیشنهاد می گردد مدیران با گرایش به بازاریابی داخلی، زمینه ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان را فراهم آورند.
الگویی جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تأکید برغیبت گرایی در شرایط چند موجی کرونا در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه یک مدل کیفی برخواسته از تئوری داده بنیاد جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید بر غیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی، با مشارکت خبرگان، اساتید و کارشناسان سازمان های دولتی انجام گرفته است. روش نمونه گیری، نمونه گیر ی نظری(روش کیفی) می باشد.در مرحله ابتدایی به تحلیل داده های حاصل از بررسی پیشینه و ادبیات موضوع و همچنین مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و اعضاء هیئت علمی آگاه به حوزه منابع انسانی پرداخته شده است.سپس بر اساس رویکرد داده بنیاد، مدل کیفی تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید برغیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی طراحی گردید. نتایج نشان داد پدیده اصلی غیبت گرایی به دو مقوله اجتنابی و نگرشی،پدیدآورندگان غیبت گرایی به دو دسته عوامل سازمانی و فردی، شرایط زمینه ای غیبت گرایی به سه دسته عوامل شغلی،سازمانی و محیطی،مداخله گرهای غیبت گرایی به پنج دسته عوامل خدمات اجتماعی،توانمندسازی کارکنان،کسب شایستگی استخدامی،فضای اعتماد و احترام و عدالت سازمانی،راهبردهای کاهش غیبت گرایی بهداشت محیط کاری و فردی،تعادل بین کار و زندگی،بهبود و شفاف سازی فرایندهای سازمانی،نیازسنجی آموزشی شغل،آسیب شناسی شغل و بهبود ارتباطات کارمند/مدیر و پیامدهای پدیده غیبت گرایی شامل آسیبهای شغلی، نارضایتی ارباب رجوع، بیگانگی شغلی،افسردگی و افزایش هزینه های سازمان و پیامدهای مثبت شامل بهداشت فردی و محیط کار،کاهش هزینه های مادی سازمان،کمک به محیط زیست،افزایش رضایت فردی غائب،انعطاف پذیری کار روزانه می باشد و نتایج این تحقیق نشان می دهد عملکرد سازمانی در دوران پاندمی ها با حضور پدیده غیبت گرایی کاهش می یابد.
طراحی و اجرای رؤیاپردازی کارکنان با رویکرد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
275 - 292
حوزههای تخصصی:
ساختاربخشی به عواطف و احساسات کارکنان در محیط کار موجب خواهد شد تا ظرفیت های ضمنی ذهن از رویکرد رؤیای آزاد نوروبیولوژیکی به رؤیای کارآمد و ایده پردازی سازمانی هدایت پیدا کند. به همین منظور هدف پژوهش حاضر طراحی و اجرای رؤیاپردازی کارکنان در سازمان ها بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و کاربردی، با رویکرد آمیخته (کیفی کمّی)، است و با استفاده از تکنیک داده بنیاد و معادلات ساختاری انجام شده است. ابزار مورد استفاده نیز در فاز اول مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه بوده است که همگی آنان عضو هیئت علمی دانشگاه بودند و حداقل پانزده سال در دانشگاه در درس رفتار سازمانی تدریس داشتند که تعداد آن ها با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی بر اساس اصل اشباع 15 نفر بود. در بخش دوم نیز مدل به دست آمده تحت عنوان پرسشنامه در اختیار کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر همدان قرار گرفت که نمونه آن ها بر حس فرمول کوکران 95 نفر بود و به شیوه دردسترس انتخاب شدند. در مجموع تعداد 40 مقوله و 364 کد احصا و در قالب پنج مقوله علّی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها، و پیامدها تنظیم شد. در بخش کمّی نیز مشخص شد کلیه عوامل به دست آمده بر یک دیگر تأثیر معنادار دارند. در نهایت، نتایج مبین این است که رؤیاپردازی کارکنان متشکل از طراحی اتاق فکر، بازی پردازی ذهن، توسعه ظرفیت ها، توانمندسازی ذهن، تبدیل رؤیا به هدف، و کار عمیق است.
رابطه مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی با فرهنگ کارآفرینی سازمانی: فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1390 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
49 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارآفرینی سازمانی پدیده ای چندگانه ای است که با کمک سرمایه اجتماعی و اشتراک اطلاعات و رقابت ها افزایش می یابد و دستاوردها بیشتر می شود و نقش اعتماد متقابل در دستیابی به اهداف تضمین می شود.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مؤلفه ها و ابعاد سرمایه اجتماعی با فرهنگ کارآفرینی سازمانی بود.
روش: روش اجرای پژوهش فراتحلیل کمّی بود. هدف فراتحلیل کمّی انسجام بخشی، مرور نظام مند، و یک دست سازی مطالعات صورت گرفته در یک حوزه معین پژوهشی است. جامعه آماری این پژوهش چهل پژوهش از پژوهش های صورت گرفته در سال های 1390 تا 1400 بود که بر اساس ملاک های فراتحلیل کمّی (ضریب همبستگی، حجم نمونه، سطح معنی داری، کیفیت پژوهش، اعتبار و روایی پژوهش، پیمایش) با هدف ترکیب و شناسایی میزان تأثیر آن انتخاب شدند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد سرمایه اجتماعی در مجموع بر فرهنگ کارآفرینی سازمانی تأثیر معنا دار دارد و مقدار اثر آن برابر با 651/0 است. مطابق مدل کوهن (سطح اندازه اثر) از بین ابعاد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی در پژوهش تعهد سازمانی (380/0)، تعلق سازمانی (412/0)، تعلق مذهبی (358/0)، مشارکت سازمانی (340/0) دارای اثر بیشتر، انسجام سازمانی (262/0) و اعتماد سازمانی (278/0) دارای اثر متوسط، اخلاق کار اسلامی (187/0) و فرهنگ کار سازمانی (197/0) دارای اثر کم بوده است.
نتایج: مطابق نتایج تحقیق، هر چه سرمایه اجتماعی قوی تر باشد فرهنگ کارآفرینی سازمانی قوی تر خواهد شد. با گسترش روابط اجتماعی، همکاری های بین بخشی، توسعه شبکه های اجتماعی، رشد اشتراک اطلاعات، شهرت و اعتماد سازمانی تحقق اهداف فرهنگ کارآفرینی سازمانی ضمانت می یابد.
ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط بر فناوری اطلاعات به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر ابعاد مختلف یک سازمان ها اثر گذار است از همین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی می باشد، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ازنظر زمان مقطعی و از حیث ماهیت داده ها کمی است که به روش توصیفی-همبستگی و روش های آماری رگرسیون چند متغیر با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران وکارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران به تعداد 1350 نفر می باشد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه گردید، روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد می باشد برای سنجش توانمندسازی از پرسشنامه اسپریتزر و میشرا ، چابکی سازمانی از پرسشنامه شریفی - یانگ و بهره وری سازمانی از پرسشنامه اچیو استفاده شده است، پایایی کل پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 75/. محاسبه گردید، یافته ها حاکی است رابطه همبستگی دو متغیر تسلط به فناوری و توانمند سازی با ضریب463/0 در رتبه اول و تسلط به فناوری و بهره وری سازمانی420/0در رتبه دوم قرار دارد، تسلط به فناوری از دو مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر بهره وری سازمانی اثر گذار است در مسیر مستقیم تسلط به فناوری با مولفه های توزیع مناسب اطلاعات، کاهش هزینه های مالی و از مسیر غیر مستقیم از طریق اثر بر چابکی سازمانی و توانمندسازی بر بهره وری اثر گذار است.
نقش مدیریت دانش در ارتقای ظرفیت کارآفرینی کارکنان و توسعه سازمان یادگیرنده (مورد مطالعه: کارکنان ستاد گروه بهمن در تهران و کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در ارتقای ظرفیت کارآفرینی کارکنان و توسعه سازمان یادگیرنده می باشد. که در آن کلیه کارکنان ستاد گروه بهمن در مرکز تهران و کرج با 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده مطالعه شدند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های همبستگی، رگرسیون و سایر آزمون های مرتبط تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها و نتیجه گیری: در بخش آماری ابتدا از دو مدل جداگانه برای متغیرها استفاده کردند. یافته ها در مدل اول نشان داد که مدیریت دانش به طور مستقیم نسبت به سازمان یادگیرنده تأثیر به سزایی بر ظرفیت کارآفرینی کارکنان دارد در حالی که تأثیر سازمان یادگیرنده بر ظرفیت کارآفرینی کارکنان ناچیز می باشد. مدل دوم نیز نشان داد که مدیریت دانش به طور مستقیم بر سازمان یادگیرنده تأثیر قابل توجهی دارد در حالی که اثر ظرفیت کارآفرینی کارکنان بر سازمان یادگیرنده ناچیز می باشد. در رابطه با عملکرد دو متغیر ظرفیت کارآفرینی کارکنان و سازمان یادگیرنده نیز مشخص شد که با بهبود ظرفیت کارآفرینی کارکنان احتمال ایجاد و توسعه سازمان یادگیرنده وجود دارد. البته عکس این رابطه نیز محتمل است.
ارائه الگوی مدیریت استعداد در نهاجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
117 - 136
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی به نیروهای خلاق، انعطاف پذیر و پاسخگو نیاز دارند و از سوی دیگر شناسایی، جذب و نگهداری این نخبگان در سازمان بسیار مشکل تر از قبل شده است. لذا هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مدیریت استعداد در نهاجا است. ابتدا مؤلفه های اصلی مدیریت استعداد شناسایی و بسترهای لازم و عوامل مؤثر در موفقیت و شکست فرایند مدیریت استعداد مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکارهای لازم جهت پیاده سازی فرایند مدیریت استعداد ارائه گردیده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل مدیران میانی ستاد نیروی هوایی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل محتوا و آزمون فریدمن استفاده شده است. بر اساس یافته ها مدیریت استعداد در نهاجا در سه بعد مورد توجه است: عوامل زمینه ای و بسترهای لازم برای فرایند مدیریت استعداد، فرایند مدیریت استعداد و عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست فرایند مدیریت استعداد. در پایان مدلی جامع از فرایند مدیریت استعداد ارائه گردیده است که می تواند سازمان را در پیشبرد اهداف خود یاری نموده و همچنین با به کارگیری استعدادها در نهاجا، راه برای پیشرفت فنی و ارتقاء توان رزمی و افزایش بهره وری نیروی انسانی در سازمان هموار می گردد.
ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف ارائه مدل شبیه سازی توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد انجام شد. روش پژوهش حاضر روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، مدیران، معاونان و نیز کارشناسان شرکت گاز استان یزد و در بخش کمی شامل اساتید دانشگاه بود. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری و در بخش کمی به شیوه قضاوتی انجام شد. اﺑﺰار ﮔﺮدآوری داده ها، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ بود. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ مضمون ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و درنهایت در ﺑﺨﺶ کمی ﻣﺪل توسعه رفتار شهروندی سازمانی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رویﮑﺮد ﻣﺪلسازی ﻋﺎﻣﻞ مبنا شبیه سازی شده است. تحلیل داده ها، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ شناسایی 50 کد اولیه، 16 مضمون فرعی و 4 مضمون اﺻﻠﯽ (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) شد که عامل مدیریتی به عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین ﻧﺘﺎیﺞ ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی نشان داد، ﻣﺪل اراﺋﻪ ﺷﺪه می تواند ﺑﺮآورد ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از آینده توسعه رفتار شهروندی سازمانی در شرکت گاز استان یزد را اراﺋﻪ دهد.
ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی: سنتزپژوهی بر اساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(124 مقاله) که از سال 2011 تا 2023 میلادی در مورد توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان در 5 بُعد، 19 عامل و 73 مقوله شامل بُعد فردی(ویژگی-های اخلاقی، انگیزش و علاقه، خودراهبری، مهارت های ارتباطی، مهارت های یادگیری مادام العمر و مهارت های فراشناختی)؛ بُعد پداگوژیک(یادگیری مشارکتی، پروژه محوری، استفاده از رویکرد ترکیبی، کوچینگ و منتورینگ ) بُعد دانش محتوای تخصصی(دانش محتوایی - تربیتی، دانش محتوایی-موضوعی، دانش محتوایی-فناورانه) و بُعد عوامل برنامه ای(نیازسنجی، مدیریت دانش، فراهم سازی منابع چندگانه، ویژگی برنامه های توسعه حرفه ای) و بُعد ارزیابانه فرآیند (شامل شاخص هایی چون جامعیت در ارزیابی و ارائه بازخورد و تکالیف اصلاحی) طبقه بندی شدند.
نقش تناسب شاغل و شغل در فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) در سازمان بهزیستی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
153 - 168
حوزههای تخصصی:
با آشکار شدن نقش تعیین کننده فراخوانده شدن در کار به عنوان عامل درونی و غیرسازمانی (پاسخ به ندای درونی) در درک نگرش ها و رفتارهای مربوط به شغل و کار، توجه پژوهشگران به این مفهوم فزونی گرفته است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تناسب شاغل و شغل بر فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) در سازمان بهزیستی زاهدان است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - پیمایشی می باشد که داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان سازمان بهزیستی زاهدان بودند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 130 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار اسمارت پی ال اس 4 استفاده شد. در نهایت، یافته ها نشان داد که تناسب شاغل و شغل تأثیر مثبت و معناداری بر فراخوانده شدن در کار (رسالت غیرسازمانی) دارد.
تأثیر اعتماد عاطفی و شناختی بر یادگیری فردی: مطالعه نقش میانجی شبکه های اجتماعی و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
53 - 76
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی بر پایه اعتماد گسترش یافته اند و می توانند با آسان سازی به اشتراک گذاری دانش به یادگیری فردی یاری رسانند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اعتماد عاطفی و شناختی بر استفاده از شبکه های اجتماعی و تسهیم دانش بر یادگیری انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نگاه هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس متوسطه آموزش و پرورش مشهد که در شبکه های اجتماعی عضو هستند تشکیل می دهند که از میان آن ها 375 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها نیز از معادلات ساختاری و نرم افزار اموس و اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها: اعتماد عاطفی و شناختی بر استفاده از شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت داشته اند. اثر مثبت کاربرد شبکه های اجتماعی بر تسهیم دانش و همچنین تأثیر مثبت تسهیم دانش بر یادگیری فردی تأیید شده است. نتیجه گیری: با افزایش اعتماد میان فردی می توان بستری مناسب برای ترویج استفاده از شبکه های اجتماعی، برای به اشتراک گذاری دانش در میان معلمان فراهم ساخت که نتیجه آن ارتقای کیفی نظام آموزشی در مدارس خواهد بود.
بررسی تمایل به رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان از طریق رهبری متنوع گرا در شرایط کرونایی (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر رهبری متنوع گرا بر رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان با تبیین نقش میانجی ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی (نظریه خودتعیین گری) اجرا شده است. پژوهش حاضر یکی از پژوهش های تجربی است که کاربرد تئوری خودتعیینی را در شرایط بحرانی کووید 19 نشان می دهد.
روش: این پژوهش بر اساس معیار هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و بر اساس استراتژی پژوهش، هم بستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 220 نفر به دست آمد. شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری، از طریق نرم افزار ایموس انجام شد.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش متغیرهای «ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی» میانجی، در تأثیر رهبری تنوع گرا بر اشتیاق شغلی و اشتراک دانش، جزئی است.
نتیجه گیری: برای درک اثربخشی ارتباطات بحرانی درونی و رفتارهای رهبری و افزایش نتایج و خروجی کارکنان، باید نیازهای اساسی روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود، تا حدی که احساس کنند در شغل خود شایستگی دارند، بر محدوده شغلی خود کنترل دارند و با سایر همکاران در محل کار، ارتباط مؤثر برقرار می کنند.