فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۴۱ تا ۶٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
77 - 102
حوزههای تخصصی:
نظریه های سازمانی متداول، مبتنی بر دیدمان کارکردگرا هستند، دیدمانی که از نظر هستی شناسی بر عینی گرائی و از نظر جامعه شناختی، نظم گراست. با توجه به انتقادهایی که بر این نظریه وارد شده است، گزینه های جایگزین از طرف طرفداران دیدمان های سه گانه دیگر (تفسیر گرایی، انسان گرای بنیادی، و ساختارگرای بنیادی) پیشنهاد شده و یا می شود. شکل گیری حکومت اسلامی در کشورهای اسلامی، نیاز به انتخاب نظریه سازمانی متناظر با مبانی اسلامی را مطرح ساخته است. این مقاله تلاشی است در این خصوص که چیستی نظریه سازمانی اسلامی را با امعان نظر به حکمت اسلامی مطرح کند. حکمت اسلامی، ناظر بر معرفت استوار و عاری از کذب، مصحلت اندیشی، جامع نگری، و اصابه حق از طریق علم و عقل است. بی شک، برمبنای چنین حکمتی، نظریه های سازمانی موجود قابل نقد هستند. از این رو، نظریه پردازی سازمانی مبتنی بر حکمت اسلامی نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت استراتژیک است که در این مقاله مبانی اولیه آن ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی اقدامات کاهنده شکست اجرای خط مشی های بهداشت و ایمنی بر اساس تکنیک واکاوی حالات نقص و اثرات آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵)
72 - 51
حوزههای تخصصی:
امروزه اجرای خط مشی بهداشت و ایمنی با هدف حرکت سازمان به سمت کاهش حوادث و بیماری های شغلی و جلوگیری از اتلاف منابع انجام می شود. خط مشی یعنی تصمیم ها و سیاست ها و منظور از اجرای خط مشی ، فعالیتهایی است که بطور مستقیم آن را به انجام می رساند. اقدامات متعددی منجر به کاهش شکست در اجرای خط مشی های ایمنی و بهداشت کار می شود. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی این عوامل پرداخته شده است. این پژوهش کاربردی و از حیث راهبرد، پیمایشی است. جامعه تحقیق را 15 نفر از مدیرانHSE استان کرمان تشکیل داده اند که از طریق نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه می باشد و جهت تحلیل داده ها از تکنیکFMEA و رویکرد تلفیقی AHP و TOPSIS فازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها اقدامات مهم موثر در کاهش شکست اجرای خط مشی های ایمنی و بهداشت عبارتند از: کاهش تغییر مدیران و الزام مدیران جایگزین و جدید به اجرای خط مشی های ایمنی و بهداشت ، تدوین برنامه های علمی و متناسب با توانمندی سازمان و ایجاد ساختار سازمانی مناسب. با توجه به یافته های تحقیق لازم است که سازمانها بیش از پیش با برنامه ریزی دقیق و تغییر رویکرد مدیران نسبت به ایجاد و تقویت ساختار واحدهای ایمنی و بهداشت توجه نمایند.
بازشناسی ویژگی ها و کارکردهای مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا: مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
62 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دلایل مهم شکست شرکت های نوپا، موفق نبودن آن ها در مدیریت مناسب منابع انسانی خود است. به نظر می رسد که یکی از ریشه های اصلی دست نیافتن به این موفقیت، از نبود بدنه دانشی منسجم و نافع در خصوص الگوی متناسب مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها ریشه می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش شناسی مرور نظام مند و با هدف بازشناسی ویژگی ها و کارویژه های مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا، به دنبال رفع این خلأ پژوهشی است.
روش: در پژوهش حاضر، مقاله های مرتبط با مسئله پژوهش، طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ به روش مرور نظام مند ادبیات بررسی شدند. با اتخاذ روش شناسی شش مرحله ای کیچنهام (۲۰۰۴)، در نهایت ۵۳ پژوهش بررسی شد. منابع این پژوهش از پایگاه های منابع علمی معتبر و با جست وجوی ترکیب واژه های «مدیریت منابع انسانی» و «شرکت های نوپا»، به عنوان کلیدواژه به دست آمدند. به منظور اطمینان از کیفیت روش شناختی منابع، از رویکرد برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) در انتخاب پژوهش ها بهره گرفته شد. همچنین برای ارتقای پایایی پژوهش، از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است.
یافته ها: طبق یافته های پژوهش ویژگی های بیست گانه مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا در دو بُعد ویژگی های رفتاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی نرم) و ویژگی های ساختاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی سخت) دسته بندی می شود. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا را می توان در قالب ده کارویژه مشخص تصور کرد که عبارت اند از: مدیریت شرایط کاری، مدیریت استراتژیک فردی، مشاوره و مشارکت کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، پاداش مبتنی بر عملکرد، استخدام، طراحی شغل و نگهداشت کارکنان و نگهداری سوابق کارکنان.
نتیجه گیری: سهم یاری نظری این پژوهش آن است که بدنه دانشی منسجمی از مختصات مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا و کارویژه های این نظامِ مهم در این قبیل شرکت ها ارائه می کند و ادبیات نظری این حوزه را توسعه می دهد. شرکت های نوپا، به دلیل منابع محدود وعدم قطعیت ها با چالش های منحصربه فردی روبه رو هستند که همین موضوع سبب می شود مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها، به طور چشمگیری با مدیریت منابع انسانی در شرکت های دیگر متفاوت باشد. مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا نیازمند توجه دقیق به کارویژه های ده گانه مدیریت منابع انسانی متناسب با ویژگی های خاص و بافت ویژه این شرکت هاست. جاری سازی کارویژه های شناسایی شده در شرکت های نوپا، می تواند نقشه راهی برای ارتقای میزان موفقیت این قبیل شرکت ها در زیست بوم کسب وکارهای نوپا باشد.
مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی الکترونیک در دستگاه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش استقرار مدیریت منابع انسانی الکترونیک (eHRM) و شناسایی عوامل موثر بر آن در دستگاه های عمومی شهر کرج و نهایتاً تدوین مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی الکترونیک است. به این منظور، تمامی کارشناسان و مدیران معاونت منابع انسانی و پشتیبانی و دیگر متخصصان، کارشناسان و افراد صاحب نظر و مطلع در زمینه منابع انسانی شاغل در دستگاه های عمومی شهر کرج هستند که بالغ بر 77 سازمان هستند. به لحاظ روش شناسی، پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی است. روایی محتوایی پرسش نامه بر مبنای نظر خبرگان، و پایایی سنجه نیز به روش آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، متغیرهای تأثیرگذار بر استقرار موفقیت آمیز مدیریت منابع انسانی را در قالب شش عامل تأثیر گذار طبقه کرد. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که تنها چهار عامل حمایت مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی حمایتی، اعتماد و همکاری، و مدیریت دانش در شرایط بخش دولتی بر eHRM تأثیرگذار هستند.
بررسی رابطه مدیریت اسلامی منابع انسانی با عدالت سازمانی، رضایت شغلی و تمایل به ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
37 - 62
حوزههای تخصصی:
آشنایی با رهنمودهای قرآنی در زمینه مدیریت اسلامی منابع انسانی، سرآغازی اساسی به منظور دست یابی به اصول موثر مدیریت بر کارکنان میباشد. به طور خاص، مدیران دانشگاهها میتوانند با آگاهی از این رویهها و رهنمودها، درک بهتری نسبت به رفتارهای کارکنان خود داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت اسلامی منابع انسانی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و تمایل به ترک شغل طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به لحاظ هدف، در رده تحقیقات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، در زمره تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان یکی از دانشکدههای دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 43 نفر تشکیل میدهند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد شده استفاده شده است. برای برازش مدل تحقیق و آزمون فرضیات در قالب معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است. SmartPLS ضرایب مسیر نشان داد بین مدیریت اسلامی منابع انسانی با عدالت سازمانی و عدالت سازمانی با رضایتمندی شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین عدالت مراوده ای با رضایتمندی شغلی کارکنان رابطه معناداری مشاهده نشد. بین رضایت شغلی با تمایل به ترک شغل و بین مدیریت اسلامی منابع انسانی با رضایت شغلی و تمایل به ترک شغل رابطه معناداری مشاهده شد.
بررسی تأثیر خویشاوندسالاری سازمانی بر تعهد، سکوت و بیگانگی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
خویشاوندگرایی یکی از موانع مدیریت حرفه ای در سازمان های دولتی است که به طور بالقوه پیامدهای منفی بر عملکرد سازمانی بر جا می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پدیده خویشاوندگرایی بر تعهد، سکوت و بیگانگی کارکنان در سازمان های دولتی به انجام رسید. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد، توصیفیِ عرضی- پیمایشی میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان ادارات کل استان آذربایجان غربی تشکیل می دهند که با کمک روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با تسهیم متناسب 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در فرایند گردآوری داده ها مشارکت داده شدند. ابزار جمع آوری داده در این تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر 45 گویه است. گویه های مربوط به متغیر تعهد سازمانی، از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر (1993) اقتباس شده اند؛ اما گوبه های سایر متغیرهای پژوهش، به صورت محقق ساز و بر اساس مبانی نظری موجود تنظیم گردیده اند. نتایج واکاوی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری در جامعه تحت مطالعه، آشکار نمود که هرچه کارکنان بیشتر شاهد عارضه خویشاوندگرایی باشند، تعهد سازمانی در آن ها رو به تحلیل می رود و عارضه های سکوت سازمانی و بیگانگی سازمانی افزایش می یابد.
رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی با رویکرد ارتقای یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۸
17 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر تهران انجام گردید. شیوه انجام تحقیق، توصیفی همبستگی بود. حجم نمونه 200 نفر برآورد شد که از کارکنان اداری و دبیران هر سه مقطع با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه یادگیری سازمانی پیتر سنگه (2000) و هوش سازمانی آلبرشت (2003) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی کندال و اسپیرمن و پیرسون) و روش رگرسیون چندگانه به روش ورود جمعی و سپس ورود مرحله ای، متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که همه ابعاد هوش سازمانی (سرنوشت مشترک، بینش استراتژیک، تمایل به تغییر، کاربرد دانش، فشار عملکرد، روحیه و اتحاد و توافق) با مؤلفه اصلی یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. در بین این متغیرها، دو متغیر روحیه و بینش استراتژیک، نسبت به سایر متغیرها درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. اما با وجود همبستگی بسیار قوی بین زوج متغیرهای یادگیری و هر یک از مؤلفه های هوش سازمانی به علت وجود هم خطی بسیار بالا، سایر مؤلفه ها در مدل وارد نشدند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تلاش هر سازمان موفق، حفظ و نگهداشت منابع انسانی کارآمد است و شناخت عوامل اثربخشی که سبب این مهم می شود، برای هر سازمان حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی واولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1401 می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه آمیخته اکتشافی بود. ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون و مصاحبه با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی تا اشباع نظری، مقوله ها شناسایی شدند. در بخش کمی، 144 نفر از کارکنان دانشگاه به عنوان حجم نمونه به پرسشنامه ها پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: بعد از شناسایی 181 کد باز، با مقوله بندی و محور بندی حول مقوله مهم تر، 53 عامل فرعی و 5 عامل اصلی شناسایی شدند. 5 عامل موثر بر نگهداشت نیروی انسانی شامل رضایت شغلی، مدیریت بهینه نیروی انسانی، حمایت سازمانی، جو سازمانی وگزینش کارآمد بودند.نتیجه گیری: برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی لازم است عوامل اثرگذار آن مورد توجه مدیران دانشگاه ها قرار بگیرد و در جهت نهادینه کردن آنها تلاش شود.
بررسی عوامل مؤثر بر کارایی منابع انسانی شهرداری استان آذربایجان شرقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
187 - 202
حوزههای تخصصی:
انسان گرامی ترین گوهر آفرینش و نا شناخته ترین آن است. رفتار آدمی تابع اندیشه ها، احساسات، انگیزه ها، خواست های درونی و عوامل فطری و پرورشی اوست که درموقعیت های مختلف به صورت های گوناگون ظا هر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر کارایی نیروی انسانی شهرداری استان آذربایجان شرقی است. بدین منظور نمونه ای شامل 205 نفر از کارکنان انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه گردآوری شد. داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS22 و LISREL8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول بررسی شد. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهند که تعهد، آموزش و انگیزش بر کارایی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارند.
تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو می باشد. جامعه آماری پژوهش تمام کارکنان و کارشناسان نمایندگی های خودرو در استان اردبیل به تعداد 220 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 136 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و lisrel با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته است نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری سازمانی بر توانمند سازی تاثیر معنی داری دارد و یادگیری سازمانی بر بهرهوری نیروی انسانی تاثیر معنی داری دارد نتیجه گرفته می شود که توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی از طریق یادگیری این وضعیت را تشدید می کند که باید مورد توجه قرار گیرد.
چند رسانه ای نمودن آموزش خلبانی دانشگاه هوایی شهید ستاری؛ راه کارها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش مورد استفاده قرار داد. توسعه روزافزون ابزارهای مبتنی بر این فناوری ها و سرعت فراوان تطبیق آن با نیازمندی های انسان، موجب شده است تا شکل جدیدی از محیط یادگیری خلاق، فعال و فراگیر ایجاد شود.
ضرورت گنجاندن آموزش های چندرسانه ای در آموزش نظامی مانند سایر نظام های آموزشی، بر کسی پوشیده نیست. یادگیری ترکیبی می تواند به شیوه های گوناگون برای درک بهتر اطلاعات دیداری در کتاب های تخصصی از قبیل آلات دقیق پروازی مورد استفاده قرار گیرد. سوال اصلی مقاله حاضر آن است که راه کارها و چالش های استفاده از ابزارهای چند رسانه ای در متون آموزش خلبانی دانشگاه هوایی شهید ستاری کدامند؟ جامعه آماری پژوهش کلیه اساتید دانشکده پرواز دانشگاه هوایی شهید ستاری است. روش گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاده شده است. نتایج مقاله حاکی از لزوم بازنگری در روش کنونی تدریس دانشجویان خلبانی و استفاده از فناوری نوین از جمله چند رسانه ای ها است.
طراحی الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق، انجام شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق اکتشافی و از حیث جهت گیری یک تحقیق بنیادین است که از استراتژی نظریه داده بنیاد با رویکرد پارادایمی (سیستماتیک) اشتراوس و کوربین استفاده کرده است. برای گردآوری داده های پژوهش از 15 مصاحیه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان مدیریت ورزشی در دانشگاه هاو محققان درزمینه توانمندسازی شغلی سازمان های ورزشی استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی پدید آمدند. نتایج نشان داد تعداد 26 کدمحوری ذیل 12 کدگزینشی در قالب ابعاد پنجگانه مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (ارتباطات، تبلیغات، سیستم اداری، آموزش، تفویض اختیار، استراتژی سازمانی، اقتصادی و ایجاد کسب وکار ورزشی)، عوامل زمینه ای (توانمندسازی کارکنان، توانمندسازی مدیران، سیاست های راهبردی، تقویت زیرساخت ها و رسانه)، عوامل مداخله گر (خلاقیت، شناسایی نیازها، جامعه پذیری، ارتباطات و تبلیغات)، راهبردها (تقویت برند سازمانی، حمایت مالی، ارزش آفرینی و تقویت فرهنگی) و پیامدها (بازاریابی، هواداران سازمانی، مدیریت سازمانی، مدیریت دانش، هوش سازمانی، بهبود اجتماعی و بهبود زیرساخت )، الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق را تشکیل دادند. استفاده از این الگو درسازمان های ورزشی می تواند به توانمندسازی هرچه بیشتر مدیران ورزشی و روانشناختی آنها منجر شود؛ لذا پیشنهاد می شود؛ آموزش مدیریت در برابر تغییر مبتنی بر نوسانات محیط خارجی، شناخت و به کارگیری اصول مدیریت منابع انسانی و فراگرفتن مهارت های چندگانه مدیریتی قبل از رسیدن به مقام مدیریت برای مدیران درنظر گرفته شود.
شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
218 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی و توسعه مدل ساختاری و روابط علی بین آن ها با رویکرد ترکیبی است. روش شناسی پژوهش از نظر فلسفه پژوهش؛ پارادایم عمل گرا، و از نظر رویکرد ترکیبی؛ در فاز اول کیفی و در فاز دوم کمی می باشد و از نظر استراتژی پژوهش؛ پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 34 مقاله از 45 مقاله مربوط به بازه زمانی 2000 تا 2023 و مرتبط با پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی است. در بخشی کمی پژوهش نیز جامعه آماری شامل 10 نفر از خبرگان حوزه مدیریت دانش بوده است. در فاز اول که فاز کیفی پژوهش است، داده هایی از تحلیل محتوای مقالات مرتبط با پنهان سازی دانش به دست آمد که در آن 16 پیامد پنهان سازی دانش شناسایی گردیده است. در مرحله دوم، دلفی فازی به منظور انتخاب مهم ترین آن ها اتخاذ شده است و در نهایت 8 عامل شناسایی گردیده است. در مرحله بعد، مدل ساختاری این عوامل با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تدوین شده است. سپس با استفاده از تحلیل میک مک، عوامل براساس قدرت نفوذ و وابستگی طبقه بندی شده اند. در پایان، مدل دیمتل فازی به منظور تحلیل روابط علی بین عوامل اتخاذ شده است. نتایج نشان داد که عدم توانمندسازی، مهم ترین پیامد پنهان سازی دانش منابع انسانی است و عدم خلاقیت و نوآوری، کیفیت پایین تصمیم گیری، عدم تعهد سازمانی، نارضایتی شغلی، عدم توسعه سازمانی، ضعف عملکرد و تمایل به جابجایی و ترک خدمت، از دیگر پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی می باشند. در پایان، مدل پیشنهادی نویسندگان در زمینه پنهان سازی دانش منابع انسانی براساس نتایج ارائه شده است.
ارائه مدل تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
118 - 147
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تاب آوری سازمانی یکی از مفاهیم جدید و محبوب در مطالعات سازمانی است که به توانایی بازیابی و بازگشت کسب وکارها به شرایط ابتدایی خود، در زمان بروز بحران ها و در مقابل ریسک های متعدد درونی و بیرونی اشاره دارد. هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از گروه تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد و بدین منظور با ۲۲ خبره مصاحبه عمیق به عمل آمد. این افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند. مدل طراحی شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس اعتبارسنجی شد. جامعه آماری این مرحله، مدیران شرکت های دانش بنیان در پارک علم و فناوری تهران بودند که از طریق پرسش نامه، از آن ها نظرخواهی شد. حجم نمونه محاسبه شده با روش کوکران ۱۱۰ نفر و روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفی ساده بود.یافته ها: مدل پارادایمی با ۶ دسته متغیر عوامل علّی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای و پیامدها طراحی شد. بر اساس یافته ها، برای متغیر تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، ۴ مقوله اصلی، ۱۰ مقوله فرعی و ۲۱ مفهوم و همچنین، ۵ دسته راهبرد شناسایی شد که بر این اساس مدل پژوهش ایجاد شد. مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از: تاب آوری هدایتی، اجتماعی، زیرساختی و رابطه ای. همچنین، یافته های برازش با مدل سازی معادلات ساختاری نیز ساختار و متغیرهای مدل را تأیید می کند.نتیجه گیری: بهره گیری از رویکرد تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، به اندازه کافی اثربخش است و می تواند در حفظ بقا و حرکت در مسیر رشد و توسعه این شرکت ها تأثیر زیادی داشته باشد.
طراحی الگوی سیستم چندسطحی فازی به منظور ارزیابی مشارکت کارکنان (مورد مطالعه: سازمان ثبت احوال قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
51 - 75
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگویی برای سنجش میزان مشارکت کارکنان در سازمان ثبت احوال قزوین اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها کمّی است. ابتدا با مطالعه ادبیات نظری، عوامل مؤثر بر مشارکت کارکنان شناسایی و بر اساس آن، مدل مفهومی پژوهش ترسیم شد؛ سپس به منظور سنجش میزان مشارکت کارکنان، یک سیستم استنتاج فازی سلسله مراتبی طراحی شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها، عواملی که بر مشارکت کارکنان مؤثرند، عبارت اند از: محرک های مشارکت اجتماعی، عاطفی و فکری. الگوی پیشنهادی به منظور ارزیابی میزان مشارکت کارکنان در سازمان ثبت احوال قزوین آزمایش شد که نتایج آن از عملکرد منطبق بر واقعیت سیستم استنتاج فازی ارائه شده حکایت می کند. نتایج نشان داد که در سطح اول، محرک های مشارکت عاطفی اهمیت بیشتری دارد و در بین پارامترهای زیرین آن، کیفیت زندگی کاری بر خروجی سیستم بیشترین تأثیر را می گذارد.
نتیجه گیری: مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارائه الگوی چندسطحی برای سنجش میزان مشارکت کارکنان در سازمان است که به طور پویا با توجه به مقادیر متغیرهای ورودی، متغیر خروجی را پیش بینی می کند. این الگو می تواند در سازمان های مختلف به منظور افزایش میزان مشارکت کارکنان استفاده شود.
رابطه بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
31 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها جهت کسب مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد خود نیازمند داشتن نیروی انسانی ارزشمند می باشند. کارکنانی که با انجام رفتارهای داوطلبانه در مسیر موفقیت سازمان از هیچ کوششی دریغ نکنند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی دلالت برای این گونه رفتارها داشته و بازاریابی داخلی یکی از عواملی است که می تواند منجر به بروز رفتارهای شهروندی سازمانی گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با تحلیل نقش متغیر واسطه ای تعهد سازمانی می باشد. کارکنان بانک ملی شهرستان اصفهان جامعه ی آماری این پژوهش می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های میدانی تحقیق از طریق پرسش نامه جمع آوری و از روش مدل معادلات ساختاری جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید. پس از انجام تحلیل عاملی تأییدی مدل های اندازه گیری به آزمون فرضیه های تحقیق اقدام گردید. بر اساس یافته های حاصل از فرضیات اول تا سوم تحقیق تأثیر معنادار بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی و تأثیر معنادار تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تایید شد. با توجه به نتایج حاصل از فرضیه چهارم تأثیر واسطه ای تعهد سازمانی در رابطه بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی نیز تایید گردید.
گونه شناسی روش های انتقال و اکتساب فناوری: الهام گرفته از برهم کنش های بین ذرات در علم شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنگاه ها به منظور رفع نیازهای فناورانه خود برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار، راهبردهای گوناگونی پیش روی خود دارند. در بسیاری از موارد توسعه درونزای فناوری مقرون به صرفه نیست و بنگاه ها از روش های دیگری (اعم از رسمی و غیررسمی) برای انتقال و تصاحب فناوری استفاده می کنند. مطالعات ما نشان می دهد که تاکنون فهرست استانداردی از انواع این روش ها در ادبیات ارائه نشده و فهرست های موجود براساس مشاهدات شخصی پژوهشگران شکل گرفته اند. براین اساس این پژوهش سعی دارد تا گونه شناسی استانداردی از روش های انتقال و اکتساب فناوری را بر مبنای یک پشتوانه نظری ارائه دهد. این مطالعه با روش بیومیمتیک که روشی ساختار یافته برای الهام از طبیعت برای حل چالش های انسانی است، انواع روش های انتقال و اکتساب فناوری را با برهم کنش های بین ذرات در سطح هسته ای، اتمی و مولکولی مدل می کند. به این منظور، در گام اول «برهم کنش های بین ذرات» -که شناخته شده و دارای گونه های مشخصی هستند- به عنوان بهترین بدیلی که قادر باشد روابط فناورانه بین بنگاه ها را مدل کند انتخاب شده اند. در گام بعد شواهد موردنیاز برای تبیین ابعاد و عناصر اصلی مدل پژوهش (روابط معنایی بین مفاهیم و اجزاء دو پدیده در علم شیمی و مدیریت) جمع آوری شده و سپس بین عناصر موضوع پژوهش و بدیل منتخب تناظر یک به یک برقرار شده است تا نگاشت نهائی حاصل شود. مدل سازی این پژوهش وجود 13 رابطه فناورانه (روش انتقال و اکتساب فناوری) را نشان می دهد. ایده های این مقاله می تواند آغازگر مسیری برای استفاده از علم شیمی در مسائل مدیریت روابط انسانی باشد.
نقش تعدیل کننده اخلاق کاری بر تاثیرگذاری تسهیم دانش بر کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
105 - 124
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان تأثیر تسهیم دانش بر کارآفرینی سازمانی با مطالعه نقش تعدیل کننده اخلاق کاری در موسسه اعتباری توسعه می باشد. در مراحل اولیه، ادبیات نظری و مطالعات و تحقیقات انجام شده در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و فصل ادبیات تحقیق با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، نگاشته شد. سپس به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق از روش میدانی و از ابزار پرسش نامه استفاده گردید. سپس پرسش نامه ها در بین افراد نمونه آماری تحقیق که شامل 210 نفر از کارکنان حوزه های مختلف سازمان بوده اند، توزیع گردید. در بررسی فرضیه اصلی تحقیق مشخص گردید که متغیر تعدیل کننده اخلاق کاری نیز وارد مدل گردید. این متغیر را می توان تعدیل کننده رابطه میان دو متغیر کارآفرینی سازمانی و تسهیم دانش در این سازمان درنظر گرفت. به گونه ای که میزان همبستگی بین متغیرهای فوق 0.895 در مدل دوم می باشد و در سطح بالایی می باشد. همچنین ضریب تعیین بیانگر این است که 0.8 درصد از تغییرات متغیر وابسته مؤلفه کارآفرینی سازمانی توسط متغیر مستقل تسهیم دانش پوشش داده می شود.
امکان سنجی پیاده سازی مدیریت مشارکتی از طریق نظام پیشنهادها در دانشگاه هوایی شهید ستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مدیریت مشارکتی از ایده های تازه ای است که برای هدایت کارآمدتر فعالیت های سازمان مطرح شده است. تأکید اصلی این نوع مدیریت بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان سازمان است. نظام پیشنهادها یکی از سازوکارهای قدرتمند و اساسی شیوه مدیریت مشارکت جو است که در بسیاری از سازمان های بخش های خصوصی و عمومی کاربردی گسترده یافته است. پژوهش پیش رو به بررسی امکان پیاده سازی مدیریت مشارکتی از طریق نظام پیشنهادها در دانشگاه شهید ستاری می پردازد. بدین منظور چهار متغیر آمادگی فردی کارکنان، آمادگی فردی مدیران، آمادگی ساختاری سازمان و آمادگی فرهنگی سازمان بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نگاه چگونگی جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته ای است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه هوایی شهید ستاری است که از میان آنها تعداد 153 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد متغیرهای آمادگی فردی کارکنان، آمادگی فردی مدیران و آمادگی فرهنگی سازمان در حد مطلوبی قرار دارند ولی آمادگی ساختاری سازمان در حد مطلوبی نیست. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
تدوین مدل بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی و لاتین مرتبط با بهبود عملکرد در شتاب دهنده که به روش سرشماری در روش فراترکیب انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی نیز شامل 30 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و مدیران شرکت های مرتبط با شتاب دهنده های استارت آپ بوده است. در بخش کمی نیز 250 نمونه از کارکنان شتاب دهنده های ایران با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق روش های روایی سازه و بارهای عاملی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همچنین تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و smart pls بهره برده شد. براساس تحلیل عاملی اکتشافی 73 گویه پرسشنامه در 12 مؤلفه اصلی و 61 مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد 12 مؤلفه منابع انسانی مربیگری، فنون مدیریت، منظر مشتری، بهبود مستمر، پشتیبانی، روابط مالی، فرایندهای داخلی، مدل کسب وکار، اکوسیستم برنامه، رقبا و محیط بر بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ مؤثر است.