فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت کیفیت جامع و رویکرد ارزیابی متوازن در موفقیت سازمانها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه است که TQM به صورت نهضتی اجتماعی درآمده و دامنه رسوخ آن از صنعت، که مبدأ اصلی آن است به سایر سازمان ها، نظیر سازمان های بهداشتی ، سازمان های غیرانتفاعی و مؤسسات آموزشی کشیده شده است. مباحث مربوط به TQM به طور روزافزونی در رسانه ها، در طرح های اصلاحی مشاوران و آموزش دهندگان و اخیراً در ادبیات دانشگاهی گسترش یافته است. برای پیشبرد این فلسفه، مؤسسات ویژه ای ایجاد شده و نظریه TQM در مجامع مدیریت توسعه و گسترش یافته و اینک که دوران بلوغ آن است به صورت موضوعی بحث برانگیز درآمده است. به گونه ای که نویسندگان درباره اهمیت و تأثیر آن به بحث و اظهارنظر پرداخته اند. برخی از نویسندگان معتقدند TQM بینشی منحصر به فرد برای افزایش اثربخشی سازمانی است؛ بینشی که پایگاه نظری محکمی دارد و در عین حال راهبردی برای بهبود عملکرد سازمانی است که افراد و سازمان ها را در کارها هدایت می کند. اما پاره ای از تحقیقات اخیر نشان می دهد که به منظور دستیابی به اهداف بنیادی TQM، مدیریت بایستی استراتژی های خاصی همچون BSC را در کنار TQM اتخاذ نموده تا راه برای بهبود مستمر شرکت هموار گردد
نگرش مبتنی بر پیچیدگی منابع: مفاهیم ضمنی برای نظریه و عمل در مدیریت راهبردی منابع انسانی
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۴شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
موج سوم (آلوین تافلر)
حوزههای تخصصی:
نمودار تأثیر برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی آینده پژوهانه براساس رویکرد ترکیبی تغییر یافته رولند برگر-لایپزیک و تکنیک دیمتل فازی (مورد مطالعه: سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به استراتژی های مرتبط با برنامه ریزی منابع انسانی بر مبنای فرایند برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی آینده پژوهانه، نیازمند طی شدن مراحل مختلفی است. در سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان، با استفاده از رویکرد ترکیبی تغییر یافته رولند برگر-لایپزیک، پس از تهیه چک لیست آماده سازی و فرایند بازخورد ذینفعان 360 درجه و شناسایی عواملی که دارای پتانسیل تأثیرگذاری و عدم قطعیت می باشند و همچنین انجام تحلیل های لازم برای شناسایی نقاط کور و سیگنال های ضعیف، آنها را به ماتریس تأثیر/عدم قطعیت وارد نمودیم تا روندها، عوامل کم اهمیت و عدم قطعیت های بحرانی را مشخص کنیم، سپس با بهره گیری از عدم قطعیت های بحرانی ایجاد شده، دو دسته بندی کلی برای شناسایی عدم قطعیت های کلیدی ایجاد نمودیم و با توسعه های مثبت و منفی آنها بر روی محورهای ماتریس سناریو و برگزاری جلسه بارش فکری، چهار سناریو قلعه مستحکم سازمان، سازمان در محاصره، سازمان در محیط امن، سازمان در آستانه سقوط ایجاد نمودیم و نهایتا با بهره گیری از روندها و عدم قطعیت ها و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، زنجیره ی روابط علت و معلولی و اهرم راهبردی که در پس هر سناریو وجود دارد را مشخص نمودیم تا نهایتاً با استفاده از نمودار تأثیر، توسعه هایی را نشان دهیم که چنانچه تا سال 1400 اتفاق بیفتند می توانند عدم قطعیت های کلیدی برنامه ریزی منابع انسانی سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان را در جهت های مثبت یا منفی توسعه دهند.
موقعیت و پایگاه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هر موقعیتی را پایگاههایی است که افراد بنا به اطلاعات، ذخایر، جربزه شخصی و گاه بر حسب تقدیر در یکی از آنها قرار می گیرند. در یک بنگاه ضمن این که اهداف از نظر اهمیت رده بندی شده و ابزار تحقق آنها نیز مشخص شد، موقعیتها که وسایل سازمانی تحقق اهداف هستند، قشربندی می شوند و هرچه یک بنگاه عریض و طویلتر باشد پایه های هرم پایگاهها وسیع تر خواهد بود.
بررسی رابطه بین جو اخلاقی سازمانی و خلق دانش در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سازمان های آموزشی را به عنوان یکی از انواع مهم سازمان ها از نظر فعالیت مورد مطالعه قرار داده است. در این تحقیق به بررسی رابطه جو اخلاقی و ابعاد آن با خلق دانش پرداخته شده است. تحقیق مورد نظر از جهت ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از نوع همبستگی است. روش انجام تحقیق نیز به صورت پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارمندان شاغل در حوزه ستاد مرکزی و معاونت های دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در اردیبهشت ماه 1393 به تعداد 290 نفر بوده و حجم نمونه برمبنای جدول مورگان 165 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های استاندارد جو اخلاقی سازمانی ویکتور و کالن مشتمل بر 26 گویه و خلق دانش همتی مشتمل بر 7 گویه و با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بوده است. برای اطمینان از روایی پرسشنامه ها، آنها به روش اعتبار صوری مورد تأیید 3 نفر از اساتید قرار گرفت و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد که این مقدار برای پرسشنامه جو اخلاقی سازمانی 809/0 و برای پرسشنامه خلق دانش 821/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به طور عمده با استفاده از آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار spss 19 انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سازمان مورد مطالعه بین جو اخلاقی سازمانی و خلق دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین شش بعد جو اخلاقی(ابزاری، مراقبتی، استقلال اخلاقی، قوانین اخلاقی، ضوابط اخلاقی و کارایی اخلاقی) با خلق دانش رابطه مثبت و معناداری دارند. بنابراین برمبنای نتایج این تحقیق جو اخلاقی به عنوان یک عامل در ایجاد و ارتقاء دانش در سازمان، نقش ایفا می کند. بر این اساس پیشنهاد می گردد با مدیریت مناسب و ارتقای جو اخلاقی در سازمان ها، شرایط مساعدی برای فرآیندهای خلق دانش در آنها فراهم شود.
چالش های به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی مهم ترین دارایی سازمان ها به حساب می آید، و بنابراین لازم است که سازوکاری قانونمند برای اندازه گیری و ثبت حساب دارایی منابع انسانی شناسایی گردد. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیقی اکتشافی توصیفی به شمار می رود. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی مدیران، حسابرسان، سرحسابرس و سرحسابرسان ارشد دیوان محاسبات کل کشور می باشند. برای اجرای این پژوهش، تعداد 67 نفر از جامعه ی آماری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ی محقق ساخته ای با پایایی 82 درصد، استفاده شده است داده های به دست آمده به وسیله ی آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که ناآگاهی مدیران، نبود معیاری مبنی بر تأکید بر به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی، ناآگاهی حسابداران، عدم ارایه ی آموزش کافی در دانشکده های حسابداری و مدیریت و مشکلات پیاده سازی، مانع به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور بوده اند.
ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
طراحی مدل توسعه و پرورش مدیران میانی مورد: پژوهشگاه صنعت نفت تهران
حوزههای تخصصی:
مدیریت به عنوان حلقه ارتباطی مهم بهره وری، در نظام های اجتماعی، اعم از بزرگ و کوچک، نقش استراتژیک و سرنوشت سازی به عهده دارد، به همین مناسبت در کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری های متنابهی در پرورش و تقویت توانایی ها و مهارت های مدیران به کار گرفته می شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توسعه و پرورش مدیران میانی پژوهشگاه صنعت نفت 1، با استفاده از نتایج حاصل از بررسی وضعیت موجود آنان از نظر مولفه های پرورش مدیراست. پژوهش درصدد پاسخ به دو سوال مهم است: اول، وضعیت موجود مدیران میانی پژوهشگاه صنعت نفت بر اساس مدل مفهومی پرورش مدیر چگونه است؟ دوم، برنامه پرورش مدیران میانی پژوهشگاه صنعت نفت برای پر کردن شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از چه ویژگی ها و ابعادی باید برخوردار باشد؟
استخراج معیارهای کارمندیابی در سازمان با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف اصلی و حیاتی مدیریت منابع انسانی، کارمندیابی و انتخاب کارکنان شایسته است که اصلی ترین سرمایه با این سامانه وارد سازمان می شود. بی اطلاعی یا بی اعتنایی سازمان به هنجارها و ارزشهای اجتماعی آثار منفی بسیاری در زمینه کارمندیابی و انتخاب کارکنان برای سازمان و جامعه دارد. این پژوهش تلاش می کند به این پرسش های اساسی در زمینه معیارهای کارمندیابی و انتخاب بر اساس مبانی اسلامی پاسخ دهد و الگوی معیارهای کارمندیابی و انتخاب را مبتنی بر فرهنگ و دستورهای اسلامی ارائه کند. بدین منظور در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون به بررسی و استخراج معیارهای کارمندیابی و انتخاب از متون اسلامی پرداخته شد. بعد از استخراج 109 شناسه اولیه طی دو مرحله کدگذاری با استفاده از نرم افزار Atlas.ti چندین مرتبه مورد تحلیل، بازبینی و ترکیب قرار گرفته و در نهایت 13 معیار به عنوان معیارهای شایسته کارمندیابی و انتخاب ارائه شده است.
آسیب شناسی آموزش ضمن خدمت بر اساس مدل OEM (مورد مطالعه: نواحی آموزش وپرورش استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مطالعة ابعاد مدل OEM در آموزش های ضمن خدمت نواحی آموزش وپرورش استان قم با به کارگیری روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق معلمان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت است. نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. پایایی پرسشنامه با آلفای معادل 972/0 تأیید شد. جهت بررسی فرضیه ها، آزمون تی تک نمونه اجرا شد. نتایج نشان داد آموزش های ضمن خدمت بر اساس ابعاد مدل OEM مطلوب نیست. ضمناً، ابعاد مدل بر اساس آزمون فریدمن رتبه بندی شد که طی آن، بعد برون دادها از سایر ابعاد نامطلوب تر ارزیابی شد. همچنین، ویژگی های جمعیت شناختی با به کارگیری آزمون کای دو، مقایسه و مشخص شد فراگیرانی که مدرک تحصیلی لیسانس دارند، نسبت به سایر افراد، آموزش های ضمن خدمت را مطلوب تر ارزیابی کرده اند.
ساخت مقیاس سنجش رفتارهای شهروندی سازمانی مبتنی بر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی به منظور ارزیابی رفتارهای شهروندی کارکنان با رویکردی مبتنی بر آموزه های اسلامی بوده است. از این رو با مرور مجموعه ای از الگو های رفتارهای شهروندی کارکنان، الگویی که بیشترین تناسب را با هدف پژوهش داشت، انتخاب، و ابزار آن بر همان اساس طراحی شد. طرح نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی و چگونگی ارزیابی نیز توسط سرپرستان هر بخش بوده است. به منظور اعتباریابی مقیاس آن نیز از روش تحلیل عاملی تأییدی در بستر نرم افزار ایموس استفاده شد. در بیانی کلی، نتیجه نهایی پژوهش این بود که پرسشنامه رفتارهای شهروندی مبتنی بر آموزه های اسلامی به لحاظ علمی امکان ارزیابی و پایش رفتارهای شهروندی کارکنان را دارا است. در نهایت، توجه به توسعه رفتارهای شهروندی در نقشه راه توسعه منابع انسانی سازمان مورد مطالعه و شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری این رفتارها در سازمان به عنوان پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
درآمدی بر اینرسی سازمانی و عوامل تاثیر گذار بر آن در سازمانهای بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش شده است با در پیش گرفتن رویکردی یکپارچه و با نگاهی کاربردی به موضوع اینرسی سازمانی، به این سوال اساسی که چرا سازمان ها از روش ها و رویه های بسیار تکراری در انجام امور مربوطه و حل مسئله استفاده می کنند، پاسخ دهد. هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم اینرسی سازمانی و بررسی عوامل تاثیرگذار بر آن در سازمان های دولتی است. با استفاده از رویکردهای کمی پژوهش سازمانی به خصوص رویکرد پیمایشی و بررسی همبستگی و همچنین به کمک ابزار پرسشنامه، اطلاعات از جامعه مورد بررسی که شامل سازمان های دولتی مستقر در شهر سمنان بوده است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهمترین عامل تاثیر گذار بر اینرسی سازمان، اینرسی دانشی است. اینرسی دانشی که خود شامل دو بعد اینرسی یادگیری و اینرسی تجربه است تاثیر مستقیمی بر هر سه بعد اینرسی سازمانی یعنی اینرسی بینشی، اینرسی عملی و اینرسی روانشناختی دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد که ظرفیت جذب دانش سازمانی رابطه میان اینرسی دانشی و اینرسی سازمانی را تعدیل می کند. در نهایت راهکارهای عملیاتی برای برون رفت از وضعیت اینرسی در سازمانهای دولتی ارائه شده است.