فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۷۶ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاههای اسلامی نقش بی بدیلی در توسعه علمی- فرهنگی جوامع اسلامی ایفا می کنند. شایستگی مدیران این دانشگاهها، عاملی کلیدی در بهبود عملکرد علمی و تربیتی نظام آموزش عالی به شمار می رود. با توجه به خلأ پژوهشی در زمینه شناسایی جامع شاخصها و شایستگی های مدیران دانشگاههای اسلامی، این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جامع برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران سطح عالی دانشگاه اسلامی بود. به واسطه اهمیت این موضوع در سطوح عالی حکمرانی علمی-فرهنگی کشور، در کنار سایر تحقیقاتی که در این پژوهش بررسی شده اند، این مقاله برای پر کردن خلأ پژوهشهای پیشین، به طور خاص به بررسی اسناد بالادستی نظام های آموزشی و حکمرانی کشور، به ویژه سند دانشگاه اسلامی پرداخته است. روش: این پژوهش بر اساس نوع هدف، توصیفی- اکتشافی و راهبرد تحقیق، ترکیبی(کیفی-کمّی) بود. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از روش رتبه بندی عوامل استفاده شد. برای استخراج شایستگی های مدیران، بیش از 300 منبع پژوهشی، از جمله اسناد و مصوبات؛ منابع آموزش عالی، مدیریتی و اسلامی بررسی شد. پس از پایش اولیه، برای طبقه بندی شایستگی ها، از مدل سه لایه ای بُعد– مؤلفه– شاخص استفاده شد. در ادامه به منظور غربال و اولویت بندی شایستگی ها از طریق توزیع پرسشنامه بین ۲۳ خبره دارای دانش تخصصی یا تجربه مدیریت در حوزه آموزش عالی، اقدام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مدل پژوهش در سه بُعد فردی، اجتماعی و سازمانی و در هشت مؤلفه با 12 شاخص اولویت دار شناسایی و ارائه شد. توصیه می شود در راستای افزایش بهره وری در نظام آموزش عالی کشور، از الگوی نهایی برای شناسایی شایستگی ها و شاخصهای مدیران دانشگاهی در انتخاب مدیران دانشگاهها استفاده شود.
سنجش میزان عجین بودن شغلی بر اساس مدل Aon Hewitt (مورد مطالعه: نسل Z و کارکنان ماقبل آن در دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، دسته بندی جامعی از روشهای ارائه شده به منظور اندازه گیری میزان عجین بودن شغلی نیروی کار و نیز انتخاب جامع ترین روش برای بررسی میزان عجین بودن شغلی نسلهای مختلف در دانشگاه علم و صنعت ایران و بررسی شکاف بین نسلی و برنامه ریزی برای سیاستگذاری های آتی بود. روش: روش پژوهش، اکتشافی- توصیفی است. ابتدا با بررسی کتابخانه ای ادبیات و مدلهای موجود، به دسته بندی جامعی از مدلها پرداخته؛ سپس با بهره گیری از روش کوکران برای یافتن نمونه آماری در دانشگاه و پیاده سازی روش «آون هِویت» با پرسشنامه های استاندارد آن با طیف لیکرت پنج گانه، به بررسی وضع موجود می پردازد. یافته ها و نتیجه گیری: مدلهای به دست آمده در دو دسته صنعتی و دانشگاهی، تقسیم بندی و مدل صنعتی «آون هِویت» به عنوان مدل مرجع برگزیده شد. در پیاده سازی مدل «آون هِویت»، نسل انفجار جمعیت در جایگاه نخست و نسل «وای» پایین ترین میزان عجین بودن را دریافت کرد. همچنین عوامل و شاخصهای مؤثر بر عجین بودن شغلی در مدل نشان داد که نسل «زِد» انگاره متفاوتی از سایرین داشته و برخلاف سایر نسلها که رهبری و مدیریت را بالاترین عامل دانستند، شهرت سازمانی را در اولویت عجین بودن شغلی خود دید. همچنین مهم ترین عامل کاهش میزان عجین بودن شغلی در تمامی نسلها، فرایندهای سازمانی و در خصوص نسل «زِد»، امور زیربنایی، به ویژه عدم تعادل کار و زندگی شناخته شد.
ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس با رویکرد توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس در راستای سند تحول بنیادین با رویکرد توانمندسازی کارکنان بود. روش تحقیق، توصیفی است و جهت طاحی مدل از نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه تحقیق شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان آموزش و پرورش آشنا به موضوع تحقیق بود ه بر اساس نمونه گیری نظری و انجام 21 مصاحبه، داده های مورد نیاز جمع آوری و از طریق مراحل سه گانه کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته های تحقیق حکایت از آن داشت با توجه به مقادیر آماره t که بزرگتر از 96/1 (در سطح اطمینان 95 درصد) است تمامی مسیرها بین متغیرهای تحقیق مورد تایید و همچنین با توجه به مقادیر معنی داری بدست آمده (با توجه به کوچکتر بودن از 05/0) معنی دار هستند. یافته های بدست آمده از مدل نشان داد که الزامات مدیریتی، محیطی، فرهنگی و ارزشی، نوآوری و فناوری، ارتباطی و آموزشی و یادگیری می توانند شکل گیری سازمان بهره ور مبتنی بر سند تحول بنیادین را هموار سازند که موجب توانمندسازی مدارس، بهبود بهره وری و بهبود توانمندی های ارتباطی و همکاری می شود.
رابطه ادراک چالش ها و آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت در آموزش الکترونیکی: نقش میانجی سهولت استفاده و مفید بودن فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه تجربه ی دانشجویان در مشارکت خود در آموزش-الکترونیکی می تواند به شناخت بهتر و اتخاذ تصمیمات بهینه آموزشی و تربیتی در آموزش منجر شود. هدف این پژوهش تبیین نقش میانجی سهولت استفاده و مفید بودن فناوری در رابطه ادراک چالش ها و آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت در آموزش الکترونیکی دانشجویان بوده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی کرج بودند که 384 نفراز آن ها به روش در دسترس جهت پاسخگویی به سوالات پرسش نامه انتخاب گردیدند .ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه نیکو و ماسلوف (2021) بوده است .جهت تعیین پایایی پرسش نامه از «آلفای کرونباخ ،پایایی ترکیبی و بار عاملی» استفاده شد. همچنین، جهت تعیین روایی از روایی منطقی(صوری - محتوایی) و روایی سازه (همگرا و واگرا) استفاده گردید. جهت بررسی مناسب بودن ساختار مدل مفهومی تحقیق از معیارهای «ضریب تعیین، شاخص ارتباط پیش بین و شاخص تناسب مدل» استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پزوهش نشان داد که ادراک چالش ها با قصد مشارکت در آموزش، ادراک مفید بودن فناوری، ادراک سهولت استفاده از فناوری رابطه منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که ادراک آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت و ادراک مفید بودن فناوری و ادراک سهولت استفاده از فناوری رابطه مثبت و معناداری دارد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند مدل ادراکی مناسبی برای به تبیین عوامل موثر بر قصد مشارکت در آموزش های الکترونیکی تلقی شود. فهم ادراک یادگیرندگان از سهولت و مفید بودن فناوری و نیز آمادگی مراکز آموزشی و ادراک چالش ها، داده های مناسب برای تصمیم گیری پیرامون چگونگی به کارگیری و کیفیت استفاده از فناوری های آموزشی در اختیار مدیران و برنامه ریزان و متخصصان حوزه فناوری آموزشی قرار می دهد
بازاندیشی موانع مشارکت مردمی در حکمرانی نهاد مدرسه بر مبنای تحلیل نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه مشارکت در آموزش و پرورش به عنوان راه حلی جهت برخورداری از فرصت های برابر آموزشی است. همچنین محلی برای بروز استعدادها و افزایش توانمندی افراد است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی موانع مشارکت در تامین منابع نهاد مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که روش انجام آن در بخش اول تحلیل محتوای کمی پژوهش های پیشین است که بر اساس جستجو در پایگاه های اطلاعاتی تمام 30 تحقیق با موضوع موانع مشارکت در آموزش و پرورش که در قالب مقاله در طی سال های 1375-1399به چاپ رسیده بودند؛ انتخاب شدند. و در بخش دوم تحلیل شبکه مضامین مستخرج از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران آموزشی و مدیران مدارس شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متوالی مدیران انتخاب و حجم آن باتوجه به اشباع اطلاعات تعیین شد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اگر چه پژوهش های پیشین مهم ترین مانع را عوامل فرهنگی – اجتماعی کادر مدرسه تشخیص داه بودند، ولی نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که گستره ی این موانع در سه سطح نگرش ها، رفتارها و زیرساخت های نهادی – قوانین تنطیمی – و در میان بازیگران بیشتری قابل دسته بندی است که نشان از پیچیدگی و عمق ریشه ای بعضی موانع دارد. هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که از جمله موانع مشارکت، می توان به حرفه گرایی بیش از حد، تمرکزگرایی، پولی کردن آموزش، عدم شفافیت، عدم اعتماد به مردم و نرخ بالای تغییرات برنامه ها از سوی سیاست گذاران؛ طرح واره نفتی والدین، سهم خواهی آنان، عدم رعایت اخلاق، وجود فشار اجتماعی و از سوی مدیر و کادر آموزشی داشتن تعریف ناصحیح از مشارکت، عدم پاسخگویی به والدین، عدم انگیزه آنان و هم شکلی بین مدارس اشاره نمود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدرسه به عنوان نهاد اجتماعی در کنش متقابل با سایر نهادها درنظر گرفته شود و برای بهبود مشارکت در حکمرانی مدرسه، نیاز به تغییرات نهادی در این حوزه است.
رابطه نگرش اساتید نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش استادان نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 4650 نفر و نمونه آماری براساس فرمول کوکران 357 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 308000 است که نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری در پژوهش حاضر سه پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به آموزش مجازی وطن پرست و همکاران (1394) و تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین نگرش به آموزش مجازی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین سرزندگی تحصیلی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و بین نگرش استادان نسبت به دوره های آموزشی مجازی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. بین نگرش به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: دانشجویان به اتفاق بر این باورند که سیستم آموزش مجازی دارای فوائد بسیاری است و می تواند مشکلات متعددی را از پیش پای دانشجویان کنار بزند. بر این اساس رغبت تحصیلی در آنها افزایش یافته و تعلل ورزی تحصیلی به حداقل خواهد رسید. از طرفی وجود هزینه های پایین استفاده از سیستم آموزش مجازی باعث شده که هم اساتید و هم دانشجویان از این روند راضی باشند و با تشکیل کارگاهها و دوره های آموزشی در دانشگاه ها اقداماتی برای فرهنگ سازی درباره چگونگی استفاده علمی از شبکه های مجازی و آشنایی دانشجویان با انواع شبکه های علمی مجازی در جهت بهبود و تقویت یادگیری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان تلاش نمود.
اعتبارسنجی مدل شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با ایجاد مدلی به منظور شناسایی، ارتقا و سنجش شایستگی فرهنگی مدیران در دانشگاه های کشور می توان به راهکارهایی برای تقویت این شایستگی ها و در نهایت بهبود عملکرد مراکز و مؤسسات آموزش عالی در ایران دست یافت. هدف از انجام این پژوهش، اعتبار سنجی مدل شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران بود. روش شناسی پژوهش:روش پژوهش از نوع آمیخته بود. دربخش کیفی از رویکرد اکتشافی با استراتژی تحلیل مضمون آتراید-استرلینگ از نوع نظام مقوله ای قیاسی و در سطح کمی از روش پیمایشی استفاده شد.حوزه پژوهش در بخش کیفی 24کتاب و 120مقاله (32 مقاله خارجی و 88مقاله داخلی ) بود. داده ها در بخش کیفی از طریق سه مرحله کدگذاری کیفی (پایه، سازماندهنده و فراگیر) تحلیل شدند. از روش پژوهش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بریافته های کیفی استفاده شد.روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین موضوعی و روایی صوری آن توسط تعدادی از نمونه آماری مدیران آموزش عالی قبل از اجرای نهایی پرسشنامه انجام گرفت.جامعه آماری شامل مدیران آموزش عالی کشور که تعداد آنها در زمان اجرای پژوهش6769 نفر بود و تعداد 369 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری و به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش آمارتوصیفی و استنباطی و تحلیل عامل تائیدی (با استفاده از نرم افزاراس پی اس اس 21 و آموس نسخه 26 ) استفاده شد.یافته ها:یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید مضامین استخراج شده شایستگی فرهنگی مدیران 182 مضمون پایه بوده که با مضامین فراگیر در حوزه های پنج گانه مهارت فرهنگی(با3مضمون سازماندهنده و 57مضمون پایه)، دانش فرهنگی(با3مضمون سازماندهنده و 33مضمون پایه) ، آگاهی فرهنگی( با3مضمون سازماندهنده و 31مضمون پایه )، تعاملات فرهنگی( با2مضمون سازماندهنده و 36مضمون پایه) و تمایلات فرهنگی( با4مضمون سازماندهنده و 25مضمون پایه) شناسایی گردید. . نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد. بحث و نتیجه گیری:ارائه مدل کاربردی مناسب در انتخاب و انتصاب مدیران آموزش عالی ضروری است تا با آگاهی از عوامل موثر، به شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران دست یافت .
تاثیر باورها و نگرش های معلمان بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری مبتنی بر آموزش در فرایند آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی تاثیر باورهایی همچون خودکارآمدی، هنجارذهنی، سهولت و سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری مبتنی بر آموزش بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری آموزشی در فرایند آموزش انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: در این مطالعه از روش همبستگی استفاده شد و داده ها از 250 نفر معلمان شهر کرمان که 160 نفر به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. یافته ها: نتایج اثرات مستقیم نشان داد اثر خودکارآمدی بر سهولت ادراک شده کاربرد فناوری، اثر هنجار ذهنی نسبت به فناوری بر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد و نیت رفتاری کاربرد فناوری، اثر سهولت ادراک شده کاربرد فناوری بر سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری و اثر سودمندی ادراک شده کاربرد فناوری بر نیت رفتاری کاربرد فناوری مثبت اما بر نگرش نسبت به کاربرد فناوری معنی دار نبود. همچنین نتایج نشان داد سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده و نگرش نسبت به کاربرد فناوری نقش واسطه ای مثبتی در رابطه بین هنجار ذهنی و خودکارآمدی فناوری با نیت رفتاری کاربرد فناوری دارند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد باورهای معلمان نسبت به کاربرد فناوری آموزشی هم اثر مستقیم و هم اثر غیر مستقیم بر نیت معلمان جهت استفاده از فناوری های آموزشی در فرایند آموزش دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خودکارامدی پژوهشی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر افزایش سطح پژوهشهای علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، در میان این دانشجویان پایین است. بنابر این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود که به روش دلفی در سه دور اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خبرگان حوزه موضوعی پژوهش با سابقه کار پژوهشی در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دلفی بود. خبرگان پنل دلفی به روش هدفمند انتخاب شدند و در نهایت، 31 نفر از خبرگان برای شرکت در پنل دلفی همکاری کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های دلفی، شاخصهای توصیفی، آزمون دوجمله ای و ضریب هماهنگی کندال محاسبه شد. یافته ها: بر اساس نتایج، سه دسته عوامل ذیل به عنوان عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شناسایی شدند: عوامل فردی(شامل مقطع تحصیلی، خودارزیابی، اضطراب، نگرش به پژوهش، مهارتهای پژوهش، آشنایی با روشهای آماری و مهارتهای نرم افزارهای آماری، تجارب پژوهشی، رشته تحصیلی، وضعیت سکونت(بومی- غیر بومی)، علاقه به پژوهش، موفقیت طلبی، باورهای خودکارامدی)؛ محیط پژوهشی(شامل امکانات پژوهشی محل تحصیل، جوّ پژوهشی محل تحصیل، میزان دسترسی به منابع پژوهشی، تشویق پژوهش)؛ عوامل آموزشی(شامل نقش استاد، نحوه ارائه درس روش پژوهش، برگزاری کارگاههای روش پژوهش). نتیجه گیری: این پژوهش با شناسایی عوامل مؤثر بر خودکارامدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، می تواند به دست اندرکاران آموزش و پژوهش و دانشجویان در راستای افزایش و ارتقای خودکارامدی پژوهشی کمک کند و در نهایت، سطح پژوهش و تمایل به پژوهش را در آنان افزایش دهد.
تبیین عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامۀ تحصیلات تکمیلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی انجام شد. روش: روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف، توسعه ای و کاربردی و از منظر نوع داده ها، از نوع آمیخته و با استفاده از تحلیل تم و دلفی فازی، به دنبال تبیین عوامل انگیزشی بانوان افغانستان برای ادامه تحصیلات تکمیلی در ایران بوده است. بدین منظور، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نمونه آماری، شامل 11 نفر از دانشجویان ورودی سالهای تا 1401 از دانشگاههای مختلف ایران که به کمک روش نمونه گیری گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شده بودند، انجام و نتایج در قالب پرسشنامه دلفی فازی در اختیار نمونه آماری برای تأیید یا رد کدها قرار گرفت. یافته ها: در مجموع، 26 کد برای ایجاد انگیزش درونی و بیرونی تحصیلی در قالب پنج مقوله ارتقای سطح دانش و آگاهی، موقعیت شغلی بهتر، فرصتهای تحصیلی، جایگاه اجتماعی بهتر، مشارکت در توسعه و پیشرفت کشور احصا شد. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل یافته ها، هر دو عامل انگیزش بیرونی و درونی، تأثیر معناداری بر قصد ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی دارند؛ اما با توجه به جامعه مورد مطالعه، عوامل بیرونی در ایجاد انگیزش تحصیلی تأثیر بیشتری داشته اند.
آموزش سبز در نظام آموزش عالی ایران: تحلیل اسناد راهبردی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
107 - 121
حوزههای تخصصی:
از آنجا که اداره امور مربوط به تدوین ، بازنگری ، تغییر و تصویب برنامه های درسی در آموزش عالی ایران در طیفی بین رویکرد متمرکز تا رویکرد نیمه متمرکز پیروی می کند، از این رو فعالیت نظام های آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی در راستای مدیریت بحران های زیست محیطی از سیاست ها و آرمان های سطوح کلان و بالادستی تأثیر می پذیرد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به اهداف و مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی اثرگذار بر آموزش عالی با بهره گیری از روش کیفی سندکاوی انجام شد. در این پژوهش چهارسند بالادستی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت کشور با استفاده از تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضرنشان از این امر دارد که به مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی تا حد زیادی مورد توجه قرار گرفته است، اما در سطوح خرد میزان توجه به این موارد کاهش می یابد. به عبارت دیگر، توجه به آرمان ها و اهداف آموزش سبز در سطوح عملیاتی کمرنگ تر می گردد. از این رو، پیشنهاد این پژوهش، تأسیس و استقرار نهادی متشکل از متخصصان و صاحبنظران عرصه آموزش سبز به منظور تهیه و تدوین راهکارهای عملیاتی اجرای آرمان ها و سیاست های کلان در زمینه آموزش سبز است.
بررسی محتوایی رساله های مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون رساله های متعددی در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی در کشور انجام شده که هرکدام از آنها سعی داشته اند تا از زاویه ای متفاوت به این موضوع مهم بپردازند. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی کرد تا با بررسی محتوایی رساله های انجام شده در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی به روش فراترکیب، تحلیلی جامع از یافته های این رساله ها ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای است و با مرور کلیه رساله های مرتبط با موضوع پژوهش در دانشگاههای منتخب که رشته های مرتبط را داشته اند، تعداد 50 رساله به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب و با بهره برداری از روش فراترکیب(رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو) بررسی محتوایی انجام شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس تحلیل انجام شده، مقولات اصلی استخراج شده شامل بستر اجرای خط مشی فرهنگی، چالش های خط مشی گذاری فرهنگی، اصول مفهومی در خط مشی گذاری فرهنگی، مؤلفه های فرهنگی در خط مشی گذاری فرهنگی، الگوهای خط مشی گذاری فرهنگی و در نهایت، کاربردهای خط مشی گذاری فرهنگی می باشند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.
بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر بازی بر میزان جرأت ورزی و پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان سروستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر روش تدریس مبتنی بر بازی بر میزان جرأت ورزی و پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرستان سروستان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه پنجم دبستان شهرستان سروستان در سال تحصیلی 99-98، (558نفر) تشکیل دادند. 42 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. جمع آوری داده ها براساس8 جلسه تدریس45 دقیقه ای از دروس کتاب مطالعات اجتماعی پایه پنجم به روش مبتنی بر بازی و ارائه پرسشنامه جرأت ورزی لی و پرسشنامه پیوند با مدرسه SBQ در قالب پیش آزمون و پس آزمون به گروه ها صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 22 صورت پذیرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد در سطح خطای 5 درصد روش تدریس مبتنی بر بازی به طور معنی داری باعث بهبود پیوند با مدرسه و افزایش میزان جرأت ورزی در بین دانش آموران جامعه هدف می شود.
شناسایی ویژگی های بینشی، گرایشی و کنشی مدیران از دیدگاه قرآن: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های بینشی، گرایشی و کنشی مدیران از دیدگاه قرآن انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدﻑ، توسعه ای و از نظر نوع داده ها، کیفی است و با روش پژوهش کتابخانه ای و از نوع مطالعات ثانویه و اسنادی، به صورت مقطعی انجام شده است. در این راستا، از روش فراترکیب به عنوان روشی مناسب برای به دست آوردن یافته های جامع از موضوع، بر پایه بررسی مجموعه آیات، ترجمه ها و تفاسیر قرآن استفاده شده است. با روش روایی صوری توسط گروه کانون خبرگان و پایایی کاپا برابر 72/0، روایی و پایایی یافته ها تأیید شد. منابع به دست آمده با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو(2007)، کدگذاری و مؤلفه های پژوهش شناسایی شد. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از بررسی 47 آیه نهایی انتخاب شده، 270 کد منجر به شناسایی 90 ویژگی شد که در 30 گروه اصلی و در سه حوزه، شامل ویژگی های بینشی(صداقت، عدالت، تعهد، تقوا و غیره)، گرایشی(اخلاق مداری، خلاقیت، انعطاف پذیری، همدلی و غیره) و کنشی(برنامه ریزی، ارتباطات، تصمیم گیری، پایش و ارزیابی و غیره) دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مدیران باید ویژگی های خود را در هر دسته شناخته و به دنبال تقویت آنها باشند تا بتوانند مدیریتی اسلامی توأم با اثربخشی و موفقیت در تمامی جوانب داشته باشند.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر مهارت نرم منابع انسانی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیده تر شدن روز افزون سازمانها و افزایش رقابت جهانی، توجه مدیران و محققان را به مهارت نرم معطوف کرده است. این توجه به موضوع مهارت نرم باعث شد که تحقیقات زیادی درباره عوامل مؤثر بر مهارت نرم در سازمان انجام شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر مهارت نرم منابع انسانی در سازمان انجام شده است. تحقیق حاضر با رویکرد کمی و به روش فراتحلیل انجام گردید. جامعه آماری تحقیق شامل همه مقالات معتبر علمی است که در سال های 2010 تا 2019 با موضوع مهارت نرم منتشر شده است. در نهایت 36 تحقیق انتخاب و با نرم افزار CAM مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع رابطه 34 متغیر با مهارت نرم در تحقیقات مختلف بررسی شده است. از بین این متغیرها، سه متغیر یادگیری مادام العمر، چشم انداز بلند مدت و تفکر انتقادی بیشترین تأثیر را بر مهارت نرم داشته اند. نتایج فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر بین یادگیری مادام العمر و مهارت نرم با 0.55 در حد بالا و اندازه اثر ترکیبی چشم انداز بلند مدت و مهارت نرم با 0.49 در حد متوسط قرار دارد. رابطه تفکر انتقادی و مهارت نرم در تحقیقات مرور شده معادل 0.38 و در حد متوسط است.یادگیری مادام العمر، چشم انداز بلند مدت و تفکر انتقادی به نسبت سایر متغیرها تأثیر زیادی بر مهارت نرم دارند که این تأثیر در نظریات سطح درون سازمانی پیش بینی می شود.