فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۲۰ مورد.
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 88
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین به ابزاری ضروری برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. انتخاب تأمین کنندگان به عنوان یکی از تصمیمات کلیدی در مدیریت زنجیره تأمین، تأثیر مستقیمی بر بهره وری و هوشمندسازی فرآیندهای تولید و توزیع دارد. این مطالعه با استفاده از مدل چندمعیاره TOPSIS فازی، رویکردی نوین و هوشمند برای انتخاب تأمین کنندگان ارائه می دهد. مدل ارائه شده قادر است تعادلی میان معیارهای کمی و کیفی برقرار کند و در محیط های غیرقطعی، تصمیمات استراتژیک دقیقی اتخاذ کند. این روش با تمایز میان معیارهای هزینه ای (کمتر و بهتر) و معیارهای سودآور (بیشتر و بهتر)، راه حل هایی را شناسایی می کند که بیشترین نزدیکی به راه حل ایده آل مثبت و بیشترین فاصله از راه حل ایده آل منفی را دارند. علاوه بر این، تحلیل حساسیت برای ارزیابی تأثیر وزن معیارها بر نتایج انتخاب تأمین کنندگان انجام شده است. مطالعه موردی بر روی یک واحد تولید فولاد کوچک نشان می دهد که این رویکرد می تواند به مدیران کمک کند تا تصمیماتی هوشمندانه و مبتنی بر استراتژی برای بهینه سازی عملکرد زنجیره تأمین اتخاذ کنند. یافته های این پژوهش نشان دهنده توانایی مدل TOPSIS فازی در ارتقای تصمیم گیری هوشمند و دستیابی به اهداف کلان استراتژیک در صنایع تولیدی است.
تجربه زیسته تیم های نوپای دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
47 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته مشارکت کنندگان در طرح نوای دانشگاه شهید بهشتی است که با استفاده از پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی به منظور آگاهی از درک مشارکت کنندگان از طرح نوآ و مؤلفه های شکست و موفقیت در این طرح انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل تیم هایی است که به مرحله نهایی راه پیدا کردند و یا در پیش آزمون نهایی به مرحله نهایی راه پیدا نکردند که پس از مصاحبه با 10 تیم و تا رسیدن به اشباع نظری، نتایج به دست آمد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه است و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که داشتن تیم از مهم ترین عوامل موفقیت تیم ها در طرح نوآ بوده است. همچنین افراد موفق توانسته بودند از خدمات مشاوره ای ارائه شده به نحو احسن و در جهت پیشبرد کارهای خود استفاده کنند. درحالی که افراد شکست خورده در طرح تا حد زیادی از این امکان بهره مند نشدند. به طورکلی طرح نوآ برای طرح هایی که به ارائه خدمات و تولیدات کوتاه مدت تمرکز داشتند کاربردی تر بوده است.
چارچوب ممیزی (حسابرسی) دانش در سازمان های مأموریت محور
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 182
حوزههای تخصصی:
برای موفقیت در پیاده سازی راهبرد مدیریت دانش، اولین موضوع آگاه بودن از وضعیت دانشی سازمان است حسابرسی دانش یک ارزیابی علمی نظام مند برای ارزیابی وضعیت دانشی اثربخشی مدیریت دانش در سازمان است. هدف از این تحقیق ارائه چارچوب حسابرسی دانش در سازمان های مأموریت محور است. اجرای پژوهش در گام اصلی انجام شد: در گام نخست با تنظیم اهداف پژوهش و با استفاده از کلیدواژه ها به جستجوی منابع مرتبط در ادبیات موضوع و بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پرداخته شد، سپس با روش های فراترکیب و تحلیل محتوا، منابع اصلی شناسایی گردید، در گام دوم با بررسی ادبیات تحقیق ، به مفهوم شناسی، استخراج و کدگذاری مؤلفه های حسابرسی دانش همت گماشته شد، در گام سوم پژوهش به وزن دهی شاخص ها و اعتبارسنجی مدل نظری تحقیق با استفاده از روش ها و نرم افزارهای آماری، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری پرداخته شد و درنهایت تدوین مدل عملیاتی حسابرسی دانش صورت گرفت، در روند اجرای پژوهش از 3 پرسشنامه استفاده شد، پرسشنامه اول برای دسته بندی و مناسب بودن معیارها (غربالگری) بود که در اختیار 10 نفر از اساتید پژوهشکده مدیریت راهبردی و سرمایه انسانی دانشگاه عالی دفاع ملی قرار گرفت، پرسشنامه دوم برای تدوین مدل نظری پژوهش در میان 93 نفر از مدیران عامل، منابع انسانی و تحقیق و توسعه در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران توزیع شد، پرسشنامه سوم برای اعتبار سنجی مدل عملیاتی استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در این مرحله شامل 9 نفر از اساتید گروه مدیریت دانش، دانشگاه عالی دفاع ملی بودند که درنهایت به ارزیابی مدل از ابعاد مختلف پرداختند.
چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری در تصمیمات حکومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
75 - 102
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری، مهم ترین و اثرگذارترین عنصر در هر هسته انسانی است. موفقیت یا شکست افراد، گروه ها، سازمان ها و جوامع بیش از هر چیز به تصمیمات آن ها وابسته است. در این پژوهش تلاش گردیده است با رویکرد میان رشته ای به تصمیم گیری حاکمیتی بپردازیم. هدف از اجرای این پژوهش طراحی چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی است. به این منظور برای طراحی چارچوب هم افزایی از رویکرد علم طراحی استفاده گردید. نتایج پژوهش ابتدا ویژگی های تصمیم گیری حاکمیتی و بستر آن را شناسایی کرده و پس از آن نشان می دهد که دانش های اثرگذار در تصمیم گیری به دو دسته دانش های اثرگذار محتوایی و دانش های فرایندساز تقسیم می شوند. بر این اساس، با بررسی ادبیات موضوع فهرست اولیه این دانش ها فراهم گردید و با روش دلفی مطابق نظر خبرگان موضوع دانش های آینده پژوهی، تحقیق در عملیات، خط مشی گذاری، مدیریت راهبردی، مطالعات هوشمندی و تصمیم گیری با رویکرد اسلامی به عنوان دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی مشخص گردیدند. پس از این هندسه لایه ای هر یک از این دانش ها استخراج شده و بایکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. در مرحله بعدی، چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی براساس دانش استخراج شده در گام های پیشین ابتدا به صورت اولیه و پس از ارزیابی توسط خبرگان و اعمال اصلاحات لازم به صورت نهایی ارائه گردید. این چارچوب نسبت هر دانش با تصمیمات حکومتی و نقشی که هنگام تصمیم گیری حاکمیتی ایفا می کند را مشخص ساخت. همچنین شش فاز اصلی تصمیم گیری حاکمیتی در این چارچوب مشخص شدند. بعلاوه، «فاصله رضایت بخش میان رشته ای» به عنوان کارکرد فاز نهایی تصمیم گیری و راهبردی که در آن به وسیله بازنمایی هایی تخصصی دانش ها منسجم شده و به تصمیم نهایی می رسند، معرفی گردید.
نگاهی بر مدیریت استراتژیک بازاریابی جهانی شرکت ها با یکدیگر با تمرکز بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 162
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ویژه نامه ی بازاریابی جهانی در مبادلات بنگاه با بنگاه (B2B) را معرفی می کند. هدف این مطالعه پیشبرد دانش در مورد موضوعی است که می تواند منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه مهم و در حال ظهورِ بازاریابی صنعتی شود. دوازده مقاله انتخاب شده برای این ویژه نامه، تحقیقات با کیفیت معاصر را به همراه دارند که چالش ها و پیشرفت های اخیر را بررسی می کنند. این مقالات به طور خاص دیدگاه های منحصر به فردی ارائه می کنند که درک ما از این حوزه را بهبود می دهند، مفاهیم مدیریتی جالبی ارائه می کنند و فرصت های جالبی را برای محققان آینده ایجاد می کنند. این مقالات منعکس کننده فعالیت های فعلی در بازاریابی جهانی برای مبادلات بنگاه با بنگاه هستند. درحالیکه بیشتر مقالات در این ویژه نامه بر توسعه و به کارگیری منابع و قابلیت های منحصر به فرد تمرکز دارند تا رقابت پذیری بین المللی را ارتقا داده و به موفقیت عملکرد کمک کنند، درمورد روابط بین الملل و/یا بازاریابی رابطه مند در مبادلات B2B، تاثیر کشور مبدا و انتقال دانش بین شرکای بین المللی در شرکت های تابعه، بینشی ارائه می شود. این مقاله با خلاصه ای از راه های مهم برای تحقیقات بیشتر به پایان می رسد.
تدوین مدل مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی: با در نظر گرفتن نقش حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 70
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی در سازمان های بزرگ – به ویژه شهرداری ها – بود که عموماً به عدم توجه کافی به ارزش واقعی سرمایه انسانی و اتکا به شیوه های سنتی جذب، نگهداشت و توسعه نیروها منجر می شد. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی و ارتباط آن با حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با به کارگیری رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد سازمانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 5 مضمون اصلی و 125 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «فناوری های پشتیبان»، «تعاملات سازمانی» و «فرآیندهای راهبردی توسعه نیروی انسانی»، به ویژه در تقویت حسابداری ارزش منابع انسانی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که مدیریت هوشمند منابع انسانی، زمینه را برای درک عمیق تر شایستگی ها و نیازهای کارکنان شهرداری فراهم می آورد و از سوی دیگر، با تأمین داده های دقیق درباره ارزش سرمایه انسانی، زمینه را برای تصمیم گیری های مالی و سازمانی مبتنی بر شواهد فراهم می کند. همچنین روشن شد که شهرداری ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری بین واحدهای مختلف (منابع انسانی، مالی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی داده محور برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که وجود رویکرد تلفیقی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و حسابداری ارزش منابع انسانی در ارتقای کارآمدی و شفافیت تصمیم گیری در شهرداری ها نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی از قبیل ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش شهرداری ها بسیار راهگشا باشد.
مدیریت استراتژیک رایانش ابری در سازمان های بهداشتی و درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
7 - 51
حوزههای تخصصی:
رایانش ابری یکی از تسهیل کننده های مهم انقلاب اطلاعات سلامت در کسب و کارهای بخش بهداشت و درمان است. تبادل جهانی سوابق در بخش سلامت از طریق رسانه های الکترونیکی توسط رایانش ابری تسهیل می شود. در بهداشت و درمان، این فناوری باعث افزایش ایمنی و ایجاد نوآوری می شود. ارتباط با ماتریس سلامت در سراسر جهان با استفاده از این فناوری امکان پذیر است. رایانش ابری استفاده شده است در بهداشت و درمان برای سال های متمادی است و در ارتباط با تحولات در تجارت تکامل یافته است. این تکنولوژی سخت افزار قابل دسترس استاندارد را برای برنامه های مختلف بهداشت و درمان از طریق اتصال شبکه ایجاد می کند. رایانش ابری و پردازش ارتباطات ایمن را تضمین می کند و سرورهای ابری همه داده های ضروری را ایمن می کنند. پزشکان می توانند به افراد در مورد سلامتی خود مشاوره دهند و رژیم های سلامت روزانه بیمار خود را تهیه کنند، و سلامت روانی و جسمانی آنها حفظ کنند. روانشناسان و روانپزشکان می توانند از ویدئو کنفرانسی که باعث راحتی بیماران می شود استفاده کنند. این مقاله رایانش ابری و نیاز آن در بهداشت و درمان را مورد بحث قرار می دهد. کلید اصلی مزایا، موانع و چالش های رایانش ابری برای صنعت بهداشت و درمان شناسایی شده اند. در نهایت، کاربردهای قابل توجه رایانش ابری برای بهداشت و درمان را مورد بحث قرار می دهد. امروزه بیشتر تامین کنندگان بهداشت و درمان ابزارهایی با قابلیت اینترنت اشیا (IoT) به بیماران ارائه می دهند و داده های بیمار فوراً به آنها مخابره می شود. پزشکان خود را با اتصال چنین دستگاه هایی به سیستم ابری بیمارستان ها. در نتیجه، رایانش ابری، در ارتباط با فناوری های در حال گسترش مانند تجزیه و تحلیل کلان داده ها، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا پزشکی، کارایی را بهبود می بخشد و تعداد راه های ساده سازی ارائه بهداشت و درمان را گسترش می دهد و در دسترس بودن منابع، قابلیت همکاری را بهبود می بخشد و هزینه ها را کاهش می دهد.
طراحی اقدامات اصلاحی رفتاری جهت ارتقاء سلامت جسمانی دانش آموزان؛ کاربستی از بینش های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
77 - 110
حوزههای تخصصی:
بحث سلامت جسمانی یکی از مباحثی است که خط مشی گذاران هر کشور باید بدان توجه داشته و برای آن برنامه ریزی داشته باشند. این موضوع زمانی مهم تر می شود که طبق آمارهای مختلف، پس از همه گیری ویروس کرونا و تعطیلی مدارس، دانش آموزان با مشکلاتی از جمله اضافه وزن و عدم تحرک روبرو شده اند. یکی از ابزارهایی که خط مشی گذاران می توانند از آن برای تغییر رفتار دانش آموزان کمک بگیرند، استفاده از ابزارهای خط مشی رفتاری می باشد. در این پژوهش پس از مطالعه ی ادبیات حوزه ی رفتاری و مشورت با نخبگان این حوزه، دو اقدام اصلاح رفتاری را طراحی کرده و به روش شبه تجربی در مدارس منتخب اجرا کردیم. به این صورت که رفتار دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون بررسی و ثبت گردید. اردوی حرکتی و بوفه ی مدرسه دو اقدامی بود که پس از طراحی، یکی از آن (اردوی حرکتی) در مدرسه ی پسرانه ی صالحین و دیگری (بوفه ی مدرسه) در مدرسه ی دخترانه ی استاد مطهری اجرا گردید. نتایج این دو اقدام نشان داد استفاده از ابزارهای خط مشی رفتاری در تغییر رفتار دانش آموزان اثربخش خواهد بود.
برند سبز هوشمند: طراحی مدل قیمت گذاری سبز با رویکرد مزیت رقابتی در محیط های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101 - 130
حوزههای تخصصی:
چالش محوری که انجام این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی در پیشبرد برندهای سبز در محیط های پیچیده بود؛ رویکردهایی که عموماً موفق به تبیین درست مزایای زیست محیطی و ایجاد تمایز واقعی برای مصرف کنندگان و ذی نفعان نمی شدند. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش برند سبز هوشمند و تأثیر آن بر تدوین مدل قیمت گذاری سبز به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه بازاریابی سبز و نیز تحلیل اسناد مرتبط با پروژه های سبز را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، ده مضمون اصلی و دویست و پنجاه کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی فناوری های هوشمند، تعاملات پایدار و درک مشتری، به ویژه در راستای ارزش آفرینی سبز و قیمت گذاری سبز، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی نشان می دهد که بهره گیری از رویکردهای هوشمند و داده محور در برندسازی سبز، زمینه را برای درک عمیق تر ابعاد زیست محیطی و اقتصادی فراهم می کند و از سوی دیگر، با ایجاد شفافیت در منافع سبز و هزینه ها، تدوین سیاست های قیمت گذاری سبز را تسهیل می نماید. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری میان واحدهای مختلف و فرهنگ سازمانی سبز برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین بیانگر آن است که وجود رویکرد تلفیقی بین برندسازی سبز و قیمت گذاری سبز در شکل گیری مزیت رقابتی سازگار با محیط پیچیده امروز نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی همچون ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریت سبز و عناصر فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی، به ویژه در صنایع در حال گذار به رویکردهای سبز، بسیار راهگشا باشد.
تبیین تأثیر یادگیری راهبردی بر بهره برداری از فرصت های کسب و کار بین المللی با میانجیگری بلوغ سازمانی و قابلیت های پویای صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
111 - 150
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسیر برای بقا و به دور ماندن از تکانه های اقتصادی، استفاده از دانش برای بلوغ سازمان و رشد قابلیت های صادراتی آن متناسب با تغییرات محیط بین المللی است. هدف از این مطالعه آن است که با ارائه مدلی اثرگذاری اکتساب دانش مربوط به کسب وکارهای بین المللی به درون سازمان در بین المللی شدن آن را بیازماید. کسب وکارها به منظور بهره برداری از فرصت های رشد، دسترسی به مشتریان جدید و تطبیق با تغییرات محیط برون مرزی وارد عرصه فعالیت های بین المللی می شوند. ازآنجا که اطلاعات تفصیلی در مورد شرکت های کوچک و متوسط تولیدی صادرکننده وجود ندارد، با استفاده از فرمول تعدیل شده کوکران برای جامعه آماری نامعلوم، حجم نمونه تحقیق بر اساس واریانس گروه خبرگان، 160 نمونه برآورد شد. نوع پژوهش کاربردی و از روش آمیخته کیفی مصاحبه و گلوله برفی و کمّی معادلات ساختاری به عنوان ابزار تحلیل پرسش نامه برای تبیین مدل بهره برده شده است. به کمک گروه خبرگان پایایی با آلفای کرونباخ 78% برای پرسش نامه تحقیق برآورد گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد که مدل ارائه شده برازش خوبی دارد و تزریق دانش حاصل از یادگیری سازمانی موجب بلوغ سازمانی و استفاده مؤثرتر از قابلیت های پویای صادراتی و در نتیجه بهره مندی مؤثرتر سازمان از فرصت های کسب وکار بین المللی می شود.
توسعه شایستگی های مدیران راهبردی با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری، مطالعه موردی: سازمان های جمهوری عراق
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
68 - 113
حوزههای تخصصی:
مدیران همواره در سازمان ها نقش مهم و حیاتی ایفا می کنند؛ تأثیر مدیران برجسته در موفقیت سازمانی، انکارناپذیر است. بنابراین شناسایی و توسعه شایستگی های مدیریتی، ابزار مهم در حوزه مدیریت منابع انسانی است. هدف پژوهش کنونی، طراحی الگوی شایستگی های مدیران راهبردی سازمان های جمهوری عراق و ارائه شیوه های توسعه شایستگی های آنهاست. این پژوهش از حیث هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای و برمبنای مفروضات معرفت شناختی، از نوع پژوهش های آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری این پژوهش، ترکیبی متجانس از خبرگان علمی و مدیران راهبردی بخش های مختلف سازمان های عراق است. روش نمونه گیری این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند است و حجم نمونه آن براساس فرمول کوکران 59 نفر است. ابزار گردآوری داده ها، شامل مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسنادی، برگزاری جلسات گروه کانونی و پرسش نامه است. برازش الگوی پژوهش با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری مورد تأیید قرار گرفت. یافته های این پژوهش به ارائه الگوی شایستگی های مدیران راهبردی جمهوری عراق منجر شده است که در سه بُعد: شایستگی های عمومی با 2 مؤلفه و 24 شاخص؛ شایستگی های مدیریتی با 5 مؤلفه و 47 شاخص و شایستگی های مکتبی با 3 مؤلفه و 39 شاخص تأیید شد. همچنین در این پژوهش برای تمامی شاخص های شایستگی مدیران، روش ها و فنون توسعه شایستگی ها با استفاده از گروه کانونی ارائه شد.
مدیریت ریسک استراتژیک صنعت انرژی بر اساس الگوریتم هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 100
حوزههای تخصصی:
با تعمیق روند ادغام اقتصادی جهانی، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نیز شکوفا شده است. خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نقش مهمی در حل تامین مالی سازمانی زنجیره تامین ایفا کرده است. تا آنجا که به صنعت انرژی مربوط می شود، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی می تواند حمایت اعتباری کافی برای شرکت های انرژی فراهم کند. این امر معضل تامین مالی شرکت های انرژی کوچک و متوسط را در تجارت واردات و صادرات حل می کند و همچنین می تواند نرخ گردش سرمایه شرکت های بزرگ انرژی را بهبود بخشد. با این حال، از آنجایی که خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل همچنان با تاثیر ریسک هایی مانند ریسک اعتباری شرکت، ریسک عملیاتی بانک و ریسک انتقال اطلاعات شرکت زنجیره تامین مواجه است، عملکرد آن در تامین مالی به طور کامل اعمال نشده است. هشدار زودهنگام و کنترل ریسک های موجود در خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل می تواند نقش خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی را در ارتقای توسعه صنعت انرژی ایفا کند. بنابراین، این مقاله از سه الگوریتم هوش مصنوعی (AI) شامل شبکه عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم ازدحام ذرات برای تحلیل ریسک خدمات مالی در زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی استفاده کرد. یک مدل هشدار اولیه ریسک در مورد خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی ساخته شد و یک مطالعه تجربی بر روی مدل هشدار اولیه ریسک انجام شد. تحقیقات نشان داد که مدل هشدار اولیه ریسک مبتنی بر الگوریتم هوش مصنوعی بانک ها را قادر می سازد تا دقت ارزیابی اعتبار شرکت ها را تا ۷.۴۳ درصد و دقت جمع آوری اطلاعات را تا ۵.۶۱ درصد بهبود بخشند. دقت پیش بینی ریسک های محیطی خارجی را تا 3.52 درصد بهبود بخشید و ریسک عملیاتی بانک را تا 6.58 درصد و ریسک قانونی و نظارتی را تا 7.06 درصد کاهش داد.
ژئومارکتینگ هوشمند: تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71 - 100
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی در شناسایی موقعیت های جغرافیایی و پتانسیل های منطقه ای برای توسعه کسب وکار بود که عموماً به عدم بهره برداری صحیح از داده های مکانی و در نتیجه، ضعف در برنامه ریزی استراتژیک اقتصادی می انجامید. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش ژئومارکتینگ هوشمند و ارتباط آن با تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد مرتبط با پروژه های مکانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 6 مضمون اصلی و 120 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «زیرساخت های فناوری»، «تحلیل تعاملی داده های مکانی» و «تجربه کاربران در محیط های جغرافیایی»، به ویژه در راستای تقویت استراتژی های اقتصادی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که تلفیق داده های فضایی با متدهای تحلیلی پیشرفته، زمینه را برای درک عمیق تر نیازهای بازار فراهم کرده و از سوی دیگر، با تأمین اطلاعات دقیق و واقع بینانه، تصمیم گیری های مبتنی بر مکان را تسهیل می کند. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق مدل ژئومارکتینگ هوشمند، باید از زیرساخت های داده محور کارآمد، همکاری میان واحدهای مختلف (فروش، بازاریابی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی پیشرو برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که رویکرد تلفیقی بین تحلیل جغرافیایی و راهبردهای اقتصادی، می تواند نقش بسزایی در بهبود رقابت پذیری و توسعه پایدار کسب وکارها ایفا کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی همچون ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی را پیشنهاد می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش های مختلف بسیار راهگشا باشد.
تدوین اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی و الزامات پیاده سازی آن
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
106 - 148
حوزههای تخصصی:
مراکز و موسسات آموزشی با انتشار اسناد جهت ساز به دنبال ارائه جهت گیری های کلان آموزشی و تربیتی خود به مخاطبان داخلی و خارجی هستند. هدف این پژوهش، تهیه و تدوین اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی عراق است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته از نوع اکتشافی به شمار می آید که پس از مرور مبانی نظری، پیشینه شناسی و مطالعات اکتشافی، مدل مفهومی تحقیق تدوین و با انجام مصاحبه (داده های کیفی) و تکمیل پرسشنامه (داده های کمی) توسط خبرگان تحقیق، کلیات اسناد راهبردی نظام آموزش و تربیت مدیران و محورهای مربوط به الزامات پیاده سازی این نظام شناسایی گردید. سپس ابزار سنجش تحقیق طراحی شد و جهت سنجش روایی آن در اختیار خبرگان تحقیق قرار گرفت که روایی ابزار تحقیق 7/93 درصد تعیین گردید؛ همچنین پایایی ابزار تحقیق نیز 904/0 تعیین شد. در ادامه پرسشنامه های اصلی تحقیق در بین نمونه آماری (تعداد 59 نفر) توزیع و جمع آوری شد. براساس یافته های پژوهش اسناد جهت ساز نظام آموزش و تربیت مدیران راهبردی عراق مشتمل بر: چشم انداز، ماموریت، هدف کلان و 9 سیاست، 7 راهبرد و 26 اقدام راهبردی است و جهت پیاده سازی نظام، 5 الزام و سازوکار اصلی و 42 الزام فرعی است.
طراحی آزمون قضاوت موقعیتی برای پیش بینی عملکرد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها به دلیل کارکرد خطیری که برعهده دارند، به دنبال یافتن افرادی هستند که آنها را در اجرای سیاست های خود و عرضه افراد شایسته به اجتماع یاری نمایند. سوالی که در این میان وجود دارد این است که چگونه ویژگی های افراد را مورد ارزیابی قرار داد تا بتوان در نهایت به شناسایی و توسعه افراد شایسته در دانشگاه پرداخت. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با طراحی یک آزمون قضاوت موقعیتی عملکرد دانشجویان را پیش بینی نماید. آزمون قضاوت موقعیتی ابزاری است که در آن مجموعه ای از موقعیت ها گنجانده شده و از افراد خواسته می شود تا مشخص کنند در آن موقعیت چه گزینه هایی مناسب یا نامناسب هستند. بدین منظور ابتدا شایستگی های شناسایی شده برای دانشجویان دانشکده مدیریت یکی از دانشگاه های تهران از مطالعات قبلی احصا و در7 خوشه طبقه بندی شدند، سپس موقعیت ها و گزینه های مهم و رایج دانشجویی گردآوری شده و با نظرات خبرگان مهم ترین آنها شناسایی گردیدند. پرسش نامه نهایی آزمون قضاوت موقعیتی که حاوی 35 سوال بود در اختیار یک نمونه 93 نفره از دانشجویان قرار گرفت. پایایی آزمون با استفاده از روش آلفای طبقه بندی شده، مقدار 67/0 به دست آمد. برای محاسبه روایی ملاکی آزمون نیز از معیارهای عملکردی مانند معدل و امتیاز دانشجویی استفاده شد که هم بستگی نتایج آزمون قضاوت موقعیتی با معدل و امتیاز دانشجویی به ترتیب 271/0 و 298/0 به دست آمد. این نتایج با نتایج پژوهش های مشابه بین المللی همخوانی دارند. پیش بینی عملکرد دانشجویان با دقت نسبتاً مناسب و صرف هزینه و زمان کم، ایجاد عدالت رویه ای در فرایند ارزیابی و ایجاد خودآگاهی در افراد از مزایای این ابزار هستند.
طراحی الگوی کسب وکارهای خانوادگی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موانع گسترده ای بر سر راه پیشرفت بخش کشاورزی ایران قرار دارد. اگرچه به نظر برخی از فعالان بخش کشاورزی مهم ترین مانع در این حوزه نقض در جنبه های فناوری است، اما از نظر پژوهشگران مهم ترین مانع بر سر پیشرفت کشاورزی ایران، مربوط به جنبه های علوم انسانی-اجتماعی و در رأس آن ها موضوع مدیریت کسب وکار در این حوزه است. از این دیدگاه، اولین موضوع مورد مناقشه، نظام های تولید و بهره برداری کشاورزی است. آنچه در این پژوهش به عنوان مبنا قرار گرفته است، نظام بهره برداری خانوادگی در کشاورزی است که نمود آن در اجرا، کسب وکار خانوادگی کشاورزی است. بنابر این، مسئله اصلی این پژوهش عدم وجود الگویی برای طراحی و اجرای کسب وکارهای خانوادگی کشاورزی در کشور است. با این وجود هدف اصلی، طراحی الگویی است تا مجموعه اجزاء اصلی کسب وکار خانوادگی کشاورزی و روابط بین آن ها را در برگرفته و منطق کار کردن کسب وکار به عنوان یک کل را نشان دهد. در این پژوهش ابتدا با مطالعه ادبیات پژوهش، چارچوب مفهومی پژوهش که متشکل از اجزاء، رابط بین آن ها و محتوای آن ها است، بدست آمد. سپس بر اساس پروتکل مصاحبه، با دوازده نفر از خبرگان بخش کسب وکار کشاورزی مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و رویکرد استراید-استرلینگ استفاده شد که داده ها با با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند و نتایج حاصل 1596 کد و 565 مضمون پایه، 86 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون فراگیر به دست آمد. در نتیجه الگوی کسب وکار بخش کشاورزی با 12 جزءِ بخش های مشتریان، ارزش پیشنهادی، جریان درآمدی، کانال ها، ارتباط بامشتریان، ساختار هزینه، فعالیت های کلیدی، منابع کلیدی، معماری سرمایه انسانی، معماری سرمایه مالی، مشارکت های کلیدی و اداره راهبردی کسب وکار طراحی شد.
مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
35 - 62
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و نوآوری در پاسخگویی سازمان های نظامی به تغییرات ایجادشده در محیط های عملیاتی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و مطالعه تاریخ جنگ ها این موضوع را به خوبی به اثبات رسانده است. ازجمله ابعاد خلاقیت و نوآوری نظامی در نیروهای مسلح، بعد فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های بُعد فردی خلاقیت و نوآوری کارکنان نیروهای مسلح است. بر این مبنا، سؤال اصلی عبارت است از این که مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی کدام اند؟ جامعه آماری این پژوهش به صورت هدفمند تعداد ۴۷ نفر از بین فرماندهان، مدیران، صاحب نظران و پژوهشگران نیروهای مسلح برآورد و جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری و به صورت تمام شمار انتخاب شده است. نوع پژوهش، کاربردی؛ روش پژوهش، توصیفی (زمینه ای – موردی) و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. در این پژوهش، در یک پرسشنامه مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی با طیف پنج گزینه ای تهیه و روایی صوری و محتوایی و نیز پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی، مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها با سطح اطمینان 95 درصد نشان داد؛ «ویژگی های فردی» با ضریب معناداری مسیر برابر 281/10، «ویژگی های ارزشی» با ضریب معناداری مسیر برابر 966/10، «سبک تفکر» با ضریب معناداری مسیر برابر 469/9، «دانش و مهارت» با ضریب معناداری مسیر برابر 276/7 به عنوان مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی مطرح است.
تدوین الگوی بومی - اسلامی سیستم حسابداری سرمایه انسانی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
136 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کنونی، شناسایی ابعاد و مؤلفه هایی است که نظام اسلامی حسابداری سرمایه انسانی را تشکیل می دهند. روش تحقیق از نوع آمیخته (ترکیبی) و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (در بخش کیفی) و روش الگوی معادلات ساختاری (در بخش کمّی) انجام شده است. در این راستا، پژوهش کنونی که از نوع اکتشافی به شمار می رود، با بررسی اسنادی 397 مدرک از متون دینی و توزیع پرسش نامه در بین 88 نفر از کارکنان دانشکده مدیریت دانشگاه عالی دفاع ملّی (داعا) و بخش های اداری مؤسسه محک، انجام شده است. جمع آوری، تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای Maxqda، SPSS و Smart-PLS انجام شده است و تمام مؤلفه ها دارای آلفای کرونباخ بیش از 0.7 برای سنجش پایایی پژوهش بوده است. برای سنجش روایی نیز از سه شاخص روایی همگرا، روایی تشخیصی در سطح معرف (بار عرضی) و معیار فورنل- لاکر استفاده شده است. برآیند نتایج پژوهش در بخش کیفی، پیشنهاددهنده الگویی از حسابداری سرمایه انسانی شامل 16 مؤلفه در ذیل ابعاد چهارگانه استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه سرمایه انسانی بود که درنهایت به دستیابی سازمان به کارکرد نهایی نظام حسابداری سرمایه انسانی یعنی حفظ و نگهداری ذیل دو زیرمؤلفه (بهره وری و رضایت شغلی) منجر می شود. در بخش آزمون کمّی الگو نیز ضرایب مسیر برای ابعاد چهارگانه استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه سرمایه انسانی به ترتیب 0.276، 0.559، 0.536 و0.580 به دست آمد که نشان دهنده تأثیرات متوسط تا قوی نظام حسابداری سرمایه انسانی بر عوامل برسازنده حفظ و نگهداری (بهره وری و رضایت شغلی) می باشد. همچنین این پژوهش نشان می دهد ارتباطی قوی بین متغیرهای استخدام، جذب و انتخاب، آموزش و توسعه منابع انسانی با نظام حسابداری سرمایه انسانی و نتایج حاصل از آن یعنی بهره وری و رضایت شغلی وجود دارد.
تأثیر بازاریابی دوسو توان بر بهبود عملکرد بازار و مالی با رویکرد مدیریت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در محیط های پویا و رقابتی امروز، مدیریت استراتژیک هوشمند نیازمند ابزارها و رویکردهایی است که بتوانند همزمان بهره وری از منابع موجود و شناسایی فرصت های جدید را بهینه کنند. بازاریابی دوسو توان به عنوان رویکردی نوین، این قابلیت را به سازمان ها می دهد که هم در بهره برداری از بازارهای موجود و هم در اکتشاف فرصت های نوآورانه موفق عمل کنند. این پژوهش، تأثیر بازاریابی دوسو توان را بر عملکرد بازار و مالی در شرکت های کوچک و متوسط (SME) فعال در صنعت فناوری اطلاعات بررسی می کند. داده های این تحقیق از 392 مدیر و مالک SME با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با مدل معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که بهره برداری بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بازار دارد و اکتشاف بازاریابی نیز تأثیری مستقیم و مثبت بر هر دو شاخص عملکرد بازار و مالی دارد. علاوه بر این، مشخص شد که عملکرد بازار نقش میانجی کلیدی در تأثیرگذاری بر عملکرد مالی ایفا می کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بازاریابی دوسو توان می تواند به عنوان ابزاری هوشمند برای بهبود عملکرد و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در کسب وکارها مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی مدل هوشمندسازی استراتژی های ارزش با رویکرد پذیرش مهندسی ارزش و مدیریت ارزش بر رفتار مدیران(مورد مطالعه :اداره مهندسی و معماری شهرداری استان تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
127 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای هوشمندسازی استراتژی های ارزش با تأکید بر نقش کلیدی مهندسی ارزش و مدیریت ارزش در شکل دهی رفتار مدیران است. مطالعه موردی این تحقیق در اداره مهندسی و معماری شهرداری استان تهران انجام شده است. در نهادهای خدمات شهری همچون شهرداری، پویایی فرایندهای زیرساختی و بهره گیری از رویکردهای خلاقانه در مهندسی ارزش، متأثر از سطح پذیرش مهندسی ارزش و عمق استقرار مدیریت ارزش در بین مدیران است. هوشمندسازی استراتژی های ارزش نیز با جهت دهی دقیق و ساختارمند منابع و سازوکارهای اجرایی، می تواند زمینه ساز تقویت این رویکرد در سطح مدیریت شهری شود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. در این راستا، از میان مدیران و کارشناسان اداره مهندسی و معماری شهرداری تهران و همچنین خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت شهری، 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری و استخراج مضامین انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که پیاده سازی مهندسی ارزش، با تأثیر مثبت بر بهینه سازی منابع و تقویت رفتار مشارکتی مدیران، نقشی مهم در شکل گیری و توسعه مدیریت ارزش دارد. همچنین، هوشمندسازی استراتژی های ارزش می تواند با ایجاد ساختارها و زیرساخت های فناورانه، فرایندهای سازمانی را در راستای ارتقای اثربخشی و تصمیم گیری های داده محور هدایت کند. بر اساس نتایج، این پژوهش می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای سازمان های مشابهی که نیازمند ارتقای شاخص های عملکردی از طریق پذیرش مهندسی ارزش و مدیریت ارزش هستند، مورداستفاده قرار گیرد.