فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش فن آوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در برقراری دفاع و امنیت مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۵
69 - 89
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پاسخگویی به این سوال اساسی صورت گرفته است چه رابطه ای بین دفاع و امنیت ملی با فن آوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی وجود دارد؟ این تحقیق بر مبنای دستاورد تحقیق، از نوع کاربردی، بر مبنای اهداف و ماهیت تحقیق، از نوع موردی- زمینه ای و بر مبنای داده ها از نوع توصیفی به روش snow ball انجام شده است. در این تحقیق متغیرهای اصلی موثر بر رابطه دفاع و امنیت ملی و فن آوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی در این حوزه شناسایی شد و پس از تایید جامعه آماریِ تحقیق، در فرآیند تدوین رابطه دفاع و امنیت ملی و فن آوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی، مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 100 نفر و جامعه نمونه 55 نفر از متخصصین صاحب نظران، تصمیم سازان و تصمیم گیران و اساتید دانشگاه های نظامی جمهوری اسلامی ایران هستند که به روش کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه و سایت های اینترنتی داده های لازم جمع آوری شدند. داده های تحقیق با استفاده از شیوه های آماری مفهومی و شیوه توصیفی - استنباطی و نرم افزار spss و آزمون خی دو - مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق مؤید آن است که: بین فناوری های نوظهور اطلاعاتی و ارتباطاتی با دفاع و امنیت ملی رابطه معنا داری وجود دارد.
مدیریت بحران
منبع:
حسابدار ۱۳۸۸شماره ۲۰۷
حوزههای تخصصی:
راهبردسنجی چالش ها و فرصت های استان کردستان در دفاع از سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث محوری در حوزه جغرافیای نظامی، قابلیت دفاع از سرزمین و حفظ تمامیت ارضی کشور در زمان بروز بحران یا جنگ است. تاریخ کشور نشان می دهد که همواره باید شرایط دفاعی کشور را رصد کرد و در مقابل بحران های منطقه ای و جهانی آمادگی دفاع از خاک کشور را داشت. استان کردستان از جمله مناطقی است که در طول چهل سال گذشته دستخوش بحران های مختلفی بوده است و احزاب و گروهک های تروریستی ضد انقلاب اسلامی سعی کرده اند با شیوه های مختلفی از جمله جنگ نرم، حملات چریکی، اختلاف افکنی بین طوایف کردزبان و سایر موارد این استان را به منطقه ای پرتنش تبدیل نمایند. در این راستا، این پژوهش با هدف شناسایی مهمترین چالش ها و فرصت های استان کردستان درصدد ارائه راهبردهای مقتضی است تا با طبقه بندی آنها، از چالش های منطقه در حوزه دفاعی- امنیتی کاسته شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای می باشد. داده ها به صورت کتابخانه ای (اسناد و مدارک) گردآوری شده است. یافته های پژوهش بر اساس SWOT و QSPM حاکی از آن است که استان کردستان دارای موقعیتی تهاجمی است. موقعیت تهاجمی به معنای وضعیت مطلوب منطقه و تسلط نقاط قوت و فرصت بر چالش های آن است؛ یعنی می توان با استفاده از قابلیت های فراوان استان کردستان چالش های موجود را برطرف کرد. در انتهای این پژوهش، راهبردها و راهکارهایی بر مبنای وضعیت موجود منطقه برای از بین بردن چالش های کنونی ارائه شده است.
تبیین مدل عوامل موثر بر ارتقاء برند گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع گردشگری به مثابه صنعت، موجب شده تا بسیاری از کشورها گردشگری را مولفه مهمی در رشد و توسعه اقتصاد ملی بنگرند و به همین دلیل از منظر توسعه، امروزه بر اساس درآمد ناخالص داخلی، صادرات و اشتغال، گردشگری بزرگ ترین صنعت در جهان است. از طرفی ملاحظه می شود که گردشگران بر اساس تصاویر ذهنی خود از مکان های مختلف، اقدام به تعیین مقصد گردشگری مورد نظر خود می نمایتد و در اینجاست که اهمیت نقش برند در گردشگری نمایان می شود. لذا در این پژوهش ضمن مطالعه اسناد بالادستی، بر اساس فن دلفی نظر متخصصین حوزه گردشگری خصوصا مدیران سیاست گذار در این حوزه و همچنین محققین دانشگاهی در زمینه برند و گردشگری به منظور تدوین مدل ارتقاء برند گردشگری جمهوری اسلامی ایران گردآوری شده است. همچنین از نگاشت های شناختی برای ترسیم و درک بهتر روابط بین اجزای مدل استفاده شده است. در مدل حاصل از پژوهش، چهار مجموعه عامل اصلی موثر بر ارتقاء برند گردشگری ایران در سطح بین المللی شامل عوامل صنعت گردشگری، عوامل مقصد گردشگری، عوامل دولت و عوامل محیط بین المللی شناسایی و ارتباط بین آنها و 16 عامل فرعی زیر مجموعه آنها با یکدیگر مورد تحلیل قرار گرفته است.
تأثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: شعبه مرکزی سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
101 - 118
حوزههای تخصصی:
رهبران تحول آفرین دارای رفتارهایی هستند که پیروان خود را بر می انگیزانند تا در راستای اهداف و علایق سازمانی تلاش نمایند و آنها را محقق سازند. همچنین این رهبران قابلیت تحریک کارکنان جهت عملکرد کاری فراتر از حد انتظار را نیز دارند. هدف از این تحقیق؛ تأثیر رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی کارکنان (مطالعه موردی: شعبه مرکزی سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح شهر تهران) می باشد. جامعه آماری (نمونه آماری) تحقیق کلیه کارمندان (رئیس؛ معاون و کارکنان) واحدهای مختلف شعبه مرکزی سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح شهر تهران که تعداد 62 نفر برآورد گردیده اند؛ بوده است. به منظور بررسی ویژگی های جمعیت شناختی افراد نمونه در این تحقیق؛ از جداول و نمودارهای فراوانی؛ میانگین؛ انحراف معیار، و جهت تحلیل استنباطی داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون و جهت رتبه بندی متغیرها از آزمون اسمیرنوف و کلمروف استفاده شد. نهایتاً پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS کلیه فرضیات تحقیقی به تأیید رسیدند.
بررسی سطح وجدان کاری و عوامل سازمانی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی سطح وجدان کاری و عوامل سازمانی موثر بر آن در میان کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش 591 نفر از کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد نمونه ای برابر با 234 نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه بود. جهت سنجش روایی سازه از تحلیل عاملی استفاده شد. تمامی بارهای عاملی مربوط به سازه های تحقیق همگی در سطح پنج درصد معنادار بود. جهت سنجش پایایی، ضرایب پایایی مرکب، همه از 0.7 بزرگ تر بوده و شاخص ها به خوبی توسط متغیرهای پنهان شان توضیح داده شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد واریانس و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه بین «وجدان کاری» با رضایت شغلی، سبک مدیریت، پایگاه شغلی، عدالت سازمانی و مشارکت سازمانی معنادار و مثبت و با یگانگی از کار به صورت معکوس معنادار است. وجدان کاری قوی ترین رابطه را با «بیگانگی از کار» دارد؛ یعنی هر چه بیگانگی از کار بیشتر شود، منجر به کاهش وجدان کاری می شود. از میان شاخص های مربوط به ویژگی های پاسخگو تنها شاخص مربوط به سطح تحصیلات به صورت منفی معنادار شد یعنی هرچه تحصیلات بیشتر می شود، وجدان کاری کم تر است. سایر متغیرهای زمینه ای تحقیق؛ مدت سابقه کار، تجربه، سمت و تخصص و جنسیت رابطه معناداری با وجدان کاری ندارند.
مطالعه ای تجربی در زمینه آسیب شناسی بودجه ریزی براساس مدل سه شاخگی در یک یگان دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
5 - 20
حوزههای تخصصی:
نیروهای مسلح به عنوان نهادی است که امنیت، ثبات، آرامش و حفاظت از ارزش های اساسی و منافع حیاتی ملت و برقراری نظم عمومی را برای جامعه فراهم می آورند، بر همین اساس باید در بهترین شرایط کارکردی باشد. یکی از عوامل تأثیرگذار، بودجه ریزی است اهمیت وجود بودجه مانند خون در رگ های سازمان می باشد که اگر با طرح ریزی و برنامه درستی همراه نباشد و همچنین کنترل مناسبی بر روی آن وجود نداشته باشد، باعث اتلاف آن و از بین رفتن اعضای حیاتی سازمان خواهد شد. بر این اساس درک موانع و آسیب های بودجه ریزی به وظیفه مدیران در سازمان ها تبدیل شده است. پژوهش حاضر به بررسی مهم-ترین آسیب های فراروی بودجه ریزی در سه شاخه ساختاری، رفتاری و زمینه ای می پردازد. این پژوهش از از نظر هدف کاربردی است و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نظر نوع داده ها کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان آماد یکی از یگان های دفاعی است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران با جامعه محدود، 95 نفر انتخاب گردید. پس از طراحی و تعیین روایی و پایایی(89/) پرسشنامه ، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون اسمیرنوف و کولموگروف، آزمون t و آزمون F استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، اولویت های آسیب-های بودجه ریزی عبارت اند از: 1- عوامل ساختاری 2- عوامل رفتاری 3- عوامل زمینه ای در پایان نیز پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارائه مدل سبک رهبری زنان در پست های مدیریتی بخش عمومی با تأکید بر نقش فرهنگ ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
120 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: این اواخر، حضور زنان در رده های مدیریت چشمگیرتر شده است که موضوع های بسیاری را به همراه داشته است. یکی از موضوع های بسیار مهمی که در رده های مدیریتی به چشم می خورد، سبک رهبری زنان است. روش: در این پژوهش، فلسفه پژوهش فمینیستی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد و نسخه گلدکل و کرونهلم انتخاب شده و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی که شامل تمامی زنان مدیری بودند که در بخش دولتی در پست های مدیر کل به بالا پس از انقلاب مسئولیت بر عهده داشتند، نمونه گیری نظری صورت گرفت و از این طریق، با 35 نفر از زنان مصاحبه هایی انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل سبک رهبری زنان، سبک رهبری مادرانه است که عواملی مانند زمینه های فرهنگی، بسترهای حمایتی، موانع ارتباطی و ساختاری در آن تأثیرگذار است و در نهایت به پیامدهای اجتماعی و سازمانی متعددی منجر می شود. نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که رهبران زن به دلیل نقش هایی همچون مادر، زن و دختر دارای هویت اجتماعی می شوند که این هویت روی تعریف آنها از خود و محیط اجتماعی که با دیگران در ارتباط هستند، تأثیر می گذارد. بنابراین زنان در مدیریت کردن و رهبری سازمان ها از این ویژگی که هم فرهنگ مردسالار آن را ستایش می کند و هم به رسمیت شناخته ترین ویژگی زنانه طی تاریخ است، استفاده کنند.
مطالعه تطبیقی دریابانی و گارد ساحلی ایران، آذربایجان، ترکمنستان و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
5 - 25
حوزههای تخصصی:
با گسترش رقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای، حوزه دریای خزر به محیطی تنش زا و بی ثبات تبدیل شده و درنتیجه ساختار گارد ساحلی کشورهای منطقه، توسعه چشمگیری یافته است. در پژوهش حاضر عواملی چون نیروی انسانی، تجهیزات شناوری، آموزش نیروها، ساختار، عوامل ژئوپلیتیک و توان نظامی در کشورهای هدف موردبررسی قرار گرفت. داده های پژوهش به روش اسنادی گردآوری شد. جامعه موردمطالعه پژوهش کلیه اسناد، گزارش ها و مقالات موجود در بانک های اطلاعات علمی در خصوص دریابانی جمهوری اسلامی ایران و گارد ساحلی روسیه، آذربایجان و ترکمنستان بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از جداول مقایسه ویژگی ها، تفاوت ها و شباهت های دریابانی جمهوری اسلامی ایران و گارد ساحلی روسیه، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حال حاضر، کشور روسیه در مقایسه با سه کشور دیگر، دارای بهترین گارد ساحلی است و می تواند الگوی مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران در تقویت دریابانی و ارتقاء شیوه های کنترل و پایش مرزهای دریایی باشد.
درک نقش میانجی مالکیت روان شناختی در رابط بین رهبری اخلاقی و عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر روی عملکرد کارکنان با نقش میانجی مالکیت روان شناختی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر چگونگی گردآوری داده ها از دسته پژوهش های توصیفی - همبستگی و از شاخه مطالعات میدانی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان دانشی یکی از دانشگاه های نظامی است. بر اساس جدول مورگان و کرجسی، حجم نمونه 210 نفر تخمین زده شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش تصادفی طبقه ای است. برای سنجش رهبری اخلاقی از پرسش نامه براون و همکاران (2005)، مالکیت روان شناختی از پرسش نامه ون داین و پیرس (2004) و عملکرد شغلی از پرسش نامه پترسون (2006) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار لیزرل 54/8) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد رهبری اخلاقی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مالکیت روان شناختی بر عملکرد کارکنان تأثیرگذار است. رهبران اخلاقی می توانند با تغییر نگرش و تقویت حس مالکیتی نسبت به سازمان، آگاهی فردی را افزایش دهند و با ایجاد دلبستگی شناختی و عاطفی بین فرد و هدف بر رفتار فرد تأثیر بگذارند و زمینه لازم برای تسهیل فرآیند سازمانی و افزایش عملکرد شغلی را فراهم نمایند.
طراحی مدل جامع عملکرد با رویکرد چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه پردازی متعارف، عملکرد به عنوان یک پدیده خُرد یا کلان مورد مطالعه قرار گرفته است در حالیکه عملکرد ماهیتاً پدیده ای چندسطحی می باشد و رویکرد متعارف قادر نیست به درستی آن را تحلیل نماید چرا که با تمرکز بر یک سطح از تحلیل، دچار ساده انگاری شده و تأثیر و تأثر پدیده در سطوح مختلف تحلیل، نادیده گرفته می شود. رویکرد نظریه پردازی چندسطحی می تواند پدیده های چندسطحی را به درستی تحلیل نموده و شکاف میان سطح خرد- کلان را در تئوری و عمل کم یا حذف نماید. علیرغم اهمیت فراوان مدیریت عملکرد در سازمان ها، مدل جامعی وجود ندارد که بتواند مفهوم عملکرد و متغیرهای شکل دهنده آن و همچنین روابط میان آنها را در سطوح سه گانه به صورت یکپارچه نشان دهد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل جامع عملکرد سازمان با استفاده از روش شناسی نظریه پردازی چندسطحی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات توسعه ای به شمار می رود که با استراتژی اکتشافی و به روش کیفی انجام پذیرفته است. پس از مطالعه بیش از هزار متن علمی اعم از کتاب و مقاله، ابتدا مدل های عملکردی تک سطحی در سطح فردی، تیمی و سازمانی طراحی شده است. سپس مدل های میان سطحی و در پایان مدل جامع عملکرد سازمان با رویکرد چندسطحی ارائه شده است.
طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت راهبردی سینما در جوامع معاصر و همچنین، توجه دولت ها و افکار عمومی به سینما به عنوان هنر، صنعت و رسانه، پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن است.
روش: از لحاظ راهبرد، پژوهش حاضر کیفی، از نوع گرندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 12نفر خبره سیاست گذاری فرهنگی و سینما و به کمک روش نمونه گیری هدفمند، گردآوری شد. برای احصای مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی، مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کوربین، کدگذاری نظری انجام گرفت و داده ها تحلیل شدند. اعتبارسنجی به شیوه تشکیل گروه کانونی و پایایی سنجی از طریق قابلیت تکرارپذیری (ضریب پایایی) انجام شد.
یافته ها: مدل سیاست گذاری در سینمای ایران، از 18 مقوله اصلی، 50 مقوله فرعی و 507 مفهوم به اشباع نظری رسید. بر اساس نتایج، شرایط علّی عبارت اند از: وجود مشکلات قانونی و حقوقی، وابستگی سینما به ساختار سیاسی و دولت، مشکلات مالی و سرمایه گذاری در سینما و عدم برخورداری از ساختار یکپارچه. شرایط زمینه ای عبارت اند از: مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری و حاکم بودن فضای بی اعتمادی بین ساختار سیاسی و فعالان سینما. شرایط مداخله ای: بی توجهی ساختار سیاسی به جهانی شدن، شرایط تحریمی کشور، عدم اعمال مدیریت دانش، بی توجهی به ظرفیت رسانه ها در بخش بین المللی و بی توجهی به بازاریابی و برندسازی. راهبردها بدین ترتیب مشخص شد: بازنگری، اصلاح و تدوین مسائل حقوقی و قانونی، حمایت بخش دولتی و عمومی، تلاش برای صنعتی کردن سینما و تعامل و هم افزایی داخلی و خارجی در حوزه سینما. پیامدها نیز عبارت اند از: تقویت دیپلماسی عمومی در جهان و ارتقای جایگاه سینمای ایران.
نتیجه گیری: سینما می تواند به عنوان ابزار اثرگذار، دریچه جدیدی از ایران به روی جامعه بین المللی باز کند و علاوه بر حضور در بازار جهانی، به گسترش شناخت مخاطبان از فرهنگ ایران و در نتیجه خنثی شدن تبلیغ های منفی ایران در رسانه های خارجی کمک کند.
مفهوم پردازی همپایی فناورانه در صنایع دریایی بخش دفاع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
69 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی در کشورهای درحال توسعه، درگرو توسعه علمی است که از طریق فرآیند همپایی محقق می شود. همپایی فرآیندی است که طی آن، یک کشور دیر توسعه یافته با کاهش شکاف درآمدی و یا افزایش قابلیت فناورانه، سعی درکاهش فاصله با کشورهای توسعه یافته از جنبه های مختلف، همچون بخش دفاع و سازمان های نظامی دارد. در این امتداد، هدف از پژوهش حاضر، مفهوم پردازی همپایی فناورانه در صنایع دریایی بخش دفاعی می باشد. پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و نحوه انجام آن کیفی است. داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و به شیوه تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار MAXQDA، احصا شده است. یافته ها نشان می دهد در راستای مفهوم همپایی فناورانه، نه عامل اصلی «یادگیری»، «پایه دانش»، «نظام ها و شبکه نوآوری»، «رژیم فناورانه»، «رژیم نهادی»، «رژیم بازار»، «تدوین و پیاده سازی الگوی بومی توسعه سازوکارهای حمایتی حاکمیت» و «نیروی انسانی» به عنوان ابعاد همپایی فناورانه قابل توجه هستند.
چالش حکمرانی در صندوق های بازنشستگی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، صندوق های بازنشستگی به یکی از مهم ترین چالش های اقتصادی کشور تبدیل شده اند به گونه ای که گسترده تر شدن ابعاد این چالش از طریق فشار بر بودجه دولت و در مواردی، ایجاد پیامدهای امنیتی و اجتماعی، چاره جویی برای حل بحران را به یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و کارشناسان تبدیل کرده است. این مقاله بر آنست تا به آسیب شناسی صندوق های بازنشستگی با تکیه بر ادبیات اقتصاد مالی و نظریه نمایندگی پرداخته و ابعاد مختلف چالش حکمرانی در صندوق های بازنشستگی را واکاوی کند. چالش اصلی حکمرانی در صندوق های بازنشستگی را می توان در اثربخش نبودن سازوکارهای بیرونی حکمرانی دانست که نیاز به کارآمد بودن سازوکارهای درونی حکمرانی و به طور خاص، هیئت امنای صندوق را دوچندان می کند. به علاوه، با توجه به آسیب شناسی انجام شده، برخی تجارب و راهکارهای بالقوه برای اصلاح ساختار حکمرانی در صندوق های بازنشستگی ارائه می گردد.
قطره های آواره در خیابان های پایتخت
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری_ تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری کوانتومی سبکی از رهبری است که به دنبال افزایش اعتماد، امنیت، ارتباط پویا و یادگیری و کاهش ارتباطات عمودی و افزایش ارتباطات افقی در سازمان است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی انجام شده است. اینپژوهشاز نظرهدف،کاربردیوازحیثماهیتوروش،توصیفی پیمایشیاست. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و خبرگان دانشگاه های دولتی استان لرستان هستند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، باهدف تدوین مدل رهبری کوانتومی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا تأیید شد. نتایج پژوهش حاضر در قالب مدل تدوین شده نشان می دهد که رهبران و مدیران در سازمان برای ایجاد سبک رهبری کوانتومی باید با بهره گیری از نگاه کوانتومی و توانایی دیدن هدفمند، سبک و شیوه تفکر و نگرش خود را مقارن با تفکر کوانتومی و توانایی تفکر به شیوه متناقض قرار دهند تا از این طریق زمینه ساز شناخت کوانتومی و شناختشهودی مسائل در سازمان شوند. از این طریق رهبران و مدیران سازمانی می توانند احساس و اعتماد کوانتومی را در میان کارکنان خود به وجود آورند که این مهم به نوبه خود موجب نگرش نو به مسائل، تفکر خلاقانه و شهودی، آینده نگری و پیش بینی مسائل در سازمان می شود؛ ازاین رو با پیدایش تفکر خلاقانه و شهودی به همراه پیش بینی و آینده نگری، عمل کوانتومی یا توانایی عمل پاسخگویانه در سازمان به وجود می آید که پیامد اساسی این مهم زیست کوانتومی یا توانایی زندگی کردن در روابط، ارتباط متقابل رهبر پیرو، پیشرفت و توسعه پیروان و کارکنان از طریق خودسازمان دهی و درنهایت به وجود آمدن سازمانی نوآور، حسابگر و دقیق است.
آینده پژوهی وقوع نظام اداری همگرا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
155 - 166
حوزههای تخصصی:
جریان نوپدید فناوریهای همگرا (انبیک یا شزان) که از ترکیب چهار فناوری پیشرفته (شامل ریز فناوری، زیستفناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی) حاصل آمده است، تمامی برساختههای اجتماعی بشر ازجمله سازمان و نظام اداری را تحتتأثیری شدید و انقلابی قرار خواهد داد. این مقاله میکوشد تا نحوه حضور جریان همگرایی فناورانه شزان در نظام اداری ایران را آیندهنگاری کند و سناریوهای محتمل از وقوع نظام اداری همگرا در این کشور را تشریح نماید. تحقیق کیفی و توصیفی حاضر با تکنیک پویش محیطی، عوامل مؤثر بر همگرایی فناورانه را شناسایی و با تکنیک تحلیل شبکه اجتماعی و نرمافزار UCINET آنها را اولویتبندی میکند. سپس با انتخاب دو عامل اولویتدار و استفاده از تکنیک سناریونویسی، آیندههای فراروی نظام اداری کشور ترسیم میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از میان عوامل هفتگانه مؤثر بر همگرایی فناورانه در ایران، «ظرفیتهای فناورانه» و «محیط سیاسی» با بالاترین مقدار شاخصهای مرکزیت بینابینی و مرکزیت درجهای بهعنوان عوامل اولویتدار شناخته میشوند و از تعامل عدمقطعیتهای مربوط به این دو عامل، چهار سناریو (شامل پیشتاز/ دنبالهرو/ منزوی/ خاموش) برای وقوع نظام اداری همگرا قابل پیشبینی است. این مطالعه نشان میدهد که نظام اداری جمهوری اسلامی ایران، ناگزیر تحتتأثیر جریان همگرایی فناورانه قرار خواهد گرفت، اما چگونگی این تأثیرپذیری بهشدت وابسته به دو عامل اصلی شامل شرایط سیاسی جامعه و توانمندیهای فناورانه است.
ارائه چارچوبی برای شناسایی بسترهای اجرایی حرفه ای سازی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
67 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای شناسایی بسترهای اجرایی حرفه ای سازی مدیریت منابع انسانی است. در این پژوهش از روش شناسی نظریه داده بنیاد چندگانه استفاده شده است. داده های حاصل از مرور نظام مند مطالعات و پژوهش های مرتبط پنج دهه اخیر (41 منبع) در حوزه مدیریت منابع انسانی در باب حرفه ای سازی با داده های حاصل از مصاحبه با 15 نفر از خبرگان نظری یا دانشگاهی و مدیران اجرایی منابع انسانی که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، برای تحلیل ترکیب شدند. جهت اعتبارسنجی چارچوب مذکور طی دو مرحله متوالی از نظرسنجی از خبرگان استفاده شد که این امر دلالت بر تأیید نتایج دارد. بر اساس رویکرد فراترکیب به شناسایی هشت مقوله فرعی در قالب سه دسته کلی عوامل محیطی، سازمانی و رفتاری پرداخته شد؛ همچنین؛ بر اساس نتایج مصاحبه با این خبرگان 21 مقوله فرعی در قالب دو دسته کلی عوامل سوق دهنده و بازدارنده به چارچوب نهایی اضافه شد که وضعیت بسترهای حرفه ای سازی را مفهوم پردازی می کند. به مدیران و متخصصان حوزه منابع انسانی پیشنهاد می شود که به ابعاد سخت (آموزش، کارمندیابی) و نرم (توسعه، مدیریت عملکرد) حرفه ای سازی منابع انسانی توجه کرده و همچنین تفکیک سیاست از مدیریت و خلق سازمان شایسته محور را در مدیریت سازمان های دولتی ملاک عمل خود قرار دهند.
ارزیابی میزان آمادگی پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (ERP) در سازمان های خدماتی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط فوق رقابتی فعلی، نه تنها بر ساختار رقابتی اجزاء آن بلکه بر ساختار مدیریتی سازمان ها نیز فشار فزاینده ای را وارد می سازد؛ چالش هایی که شرکت ها را وادار می سازد به کاهش هزینه در طول زنجیره تامین بپردازند. در این راستا، سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی به صورت روزافزون مورد کاربرد شرکت ها و سازمان های مختلف در سراسر جهان، واقع می شود. علی رغم چنین اقبالی، میزان شکست پروژه های پیاده سازی ERP ها در سازمان ها بالاست و گزارش های متعددی بر این موضوع صحه گذاشته اند. از این رو، فرآیند ارزیابی آمادگی سازمان، پیش از پیاده سازی ERPاز جایگاه مهمی در سازمان ها برخوردار است. این تحقیق تلاش دارد تا با ارائه یک چارچوب ارزیابی جدید، ضمن ارزیابی آمادگی سازمان، نواحی مسئله زای سازمان را تشخیص داده و سازمان را به اخذ راهبردهای اقتضائی آماده سازی رهنمون سازد. علاوه بر آسیب شناسی و جنبه های مدیریت مخاطرات در مدل ارائه شده، برقراری پیوند میان وضعیت ارزیابی شده سازمان و مجموعه استراتژی های اقتضائی قابل اخذ جهت آماده سازی سازمان، از دیگر خلأهایی است که این پژوهش سعی در پوشش آن دارد. به منظور عینی سازی مدل پیشنهادی، این مدل با استفاده از روش پانل خبرگان در سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین به عنوان یک مورد کاوی مناسب از سازمان های خدماتی دولتی چندتخصصی، اعمال و نتایج آن مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. کاربست این مدل نشان داد که سازمان مورد مطالعه با مسائلی در ناحیه تاکتیکال- سازمانی در بین نواحی ششگانه مدل پیشنهادی، مواجه است. این نتیجه، بیانگر فقدان مخاطرات راهبردی شروع پروژه پیاده سازی و تمرکز مسائل محتمله در نواحی غیر راهبردی مرتبط با بهسازی ساختار نَرم سازمان (منابع انسانی و مدیریت عوامل نگرشی کارکنان) است